دوباره آزموني در اينشتين
زبان جاي به دست
دستاورد
2- دانشمند نگاه
دوباره آزموني در اينشتين
فرهاديان سليمان
زندگينامه
آلمان1879 در تولد _1
نسبيت تئوري روي بر كار _2
فيزيك 1921 نوبل جايزه كسب _3
متحده 1933 ايالات به مهاجرت _4
مرگ 1955 _5
آلبرت است گرفته صورت ادوار همه فيزيكدان بزرگترين درمورد كه رايگيري يك در
داد اختصاص خود به را نخست مقام اينشتين
ارزيابي مورد اينشتين تئوري است قرار كه جايي (ISS) بينالمللي فضايي آزمايشگاه
گيرد قرار مجدد
اينشتين نسبيت تئوري آيا دريابند فضا در آزمايشاتي انجام با تا درصددند دانشمندان
.خير يا است صحيح
ايستگاه به دقيق فوقالعاده اتمي ساعتهاي ارسال با تا دارند نظر در محققين اين
نهايت در و آورده عمل به بررسيهايي آن عملكرد نحوه به نسبت بينالمللي فضايي
خير؟ يا ميكنند كار يكنواختي سرعت با ساعتها اين آيا كه دريابند
بيستم قرن تئوري بزرگترين بهعنوان كه اينشتين نسبيت تئوري است ذكر به لازم
كه مشاهدهگر يك به نسبت نور سرعت و فيزيك قوانين كه ميدارد بيان است شده شناخته
اين كنيد رها را سكهاي شما اگر يعني.است ثابت هميشه ميكند حركت ثابت سرعت با
خود جاي در سكه كردن رها هنگام در شما اينكه و ميكند سير مستقيم خط به هميشه سكه
نتيجه در تغييري هيچ باشيد ، حركت حال در سريع فوقالعاده قطار يك در يا نشسته ثابت
.نميآورد وجود به آن
نظر در دانشمندان هماكنون و نرسيد اثبات به قاطعيت با هيچگاه تئوري اين البته
.خير يا ميكنند صدق فضا در تئوريها اين آيا دريابند آزمايشاتي انجام با دارند
بيان است آمده وجود به ذرات فيزيك با گرانش تلفيق از كه اخير تئوريهاي از بعضي
و سرعت اندازهگيري در تغييراتي است ممكن و نيست صحيح هميشه نسبيت تئوري ميكند
را مقدارش و داده تشخيص را آن زمين در نيستيم قادر ما البته كه آيد وجود به زمان
را دقيقي فوقالعاده ساعتهاي تا گرفتند تصميم دانشمندان دليل همين به.كنيم معين
مقدار دقيقي بسيار آزمايشات انجام با و كرده ارسال بينالمللي فضايي ايستگاه به
.آورند دست به ممكن اندازهگيري صحيحترين با را كميتها اين
كه نميكند تفاوتي ديگر باشد صحيح اينشتين تئوري اگر كه معتقدند دانشمندان اين
.ميكند كار ثابت صورت هر در و باشد داشته قرار موقعيتي چه در ساعت
توسط زمان اندازهگيري در اختلافي صورت اين در نباشد صحيح اينشتين تئوري اگر اما
.شد خواهد مشاهده ساعتها
نميتوان صورت هر در":ميگويد اينديانا دانشگاه فيزيك استاد كوستلسكي آلن دكتر
دقتي با تئوريها اين زيرا گذاشت كنار صددرصد بهطور را اينشتين تئوريهاي
لازم آيا كه است اين ميشود مطرح هماكنون كه سوالي حقيقت در.است صحيح باورنكردني
"خير؟ يا كند تطبيق جديد شرايط با تا شود ايجاد تئوري اين در تغييراتي است
دقيقي فوقالعاده ساعتهاي وسيله به زمان اندازهيگري با ميگويد كوستلسكي دكتر
(زمين دور به گردش حال در سفينه در) ميكند كار صفر گرانشي جاذبه با فضايي در كه
.آورد دست به را ساعتها كاركرد در جزيي بسيار بسيار تغييرات ميتوان
اينجا در است قرار كه اتمي ساعتهاي":ميگويد ساعتها اين كاركرد دقت مورد در وي
ميزان از تصوري بتوانيد آنكه براي.هستند دقيق بسيار بسيار گيرد قرار استفاده مورد
نزديكترين تا زمين فاصله ابزاري با بتوانيم كنيد فرض باشيد داشته ساعتها اين دقت
با ساعتها اين دقت صورت اين دركنيم اندازهگيري سانتيمتر يك دقت با را ستاره
".بود خواهد مقايسه قابل طول اندازهگيري ابزارهاي
و است زمين از بيشتر خود دور به بينالمللي فضايي ايستگاه چرخش سرعت كه آنجايي از
در آن انجام امكان كه را آزمايشاتي ميتوان است ، متفاوت زمين به نسبت آن چرخش محور
.داد انجام آنجا در ندارد وجود زمين
قرار نقد بوته در اينشتين نظريه نيز اين از پيش كه است ذكر به لازم پايان در
تئوري البته كه گرفت انجام آزمايشاتي وي آراي سقم و صحت تعيين براي و بود گرفته
سال نوامبر در كه بود قرار اين از ماجرا.آمد بيرون سربلند آزمايش آن از اينشتين
كه آنجايي از.ميدهد روي خورشيدگرفتگي بود ساله چهل اينشتين كه زماني 1919
خود و كرده پيشبيني را آن دقيق زمان خورشيدگرفتگي اين دادن روي از پيش دانشمندان
آزمايشات طي بودند ، كرده آماده اينشتين تئوري مورد در آزمايشاتي انجام براي را
شده منحرف خورشيد گرانشي جاذبه اثر در دوردست ستارههاي نور كه شد مشخص شده انجام
نسبيت تئوري در كه بود چيزي همان دقيقا نيز انحراف اين ميزان آنكه جالبتر و است
.يافت دست جهاني شهرت به يكشبه ما دانشمند ترتيب بدين و است شده پيشبيني اينشتين
شد تبديل قهرماني به وي كردند تاييد را اينشتين تئوري صحت آزمايشات كه هنگامي از
.داد اختصاص خود به را روزنامهها اول تيتر وي آن از پس.ساختند اسطوره او از كه
:بود اين نوامبر 1919 تاريخ 8 در تايمز لندن روزنامههاي اول تيتر مثال براي
اول صفحه بر عنوان اين نيز بعد روز دونيوتن برابر در اينشتين علم ، در انقلابي
.شد پيروز اينشتين تئوري:ميخورد چشم به تايمز نيويورك روزنامه
تئوري از پس كه است مهمي تئوري اولين اينشتين نسبيت نظريه كه بدانيد نيست بد
اما.است شده مطرح _ آن ارائه از سال حدود 250 گذشت از بعد _ نيوتن ايساك گرانش
كه آزمايشاتي از ميتواند نيز بار اين اينشتين تئوري آيا كه است اين سوال
منتظر بايد آيد؟ بيرون سربلند دادهاند ترتيب آن سقم و صحت بررسي براي دانشمندان
.بود
صورت ادوار همه فيزيكدان بزرگترين مورد در كه رايگيري يك در استبدانيد جالب
از بعد نيوتن ايزاك سر و داد اختصاص خود به را نخست مقام اينشتين آلبرت است گرفته
تمام در:ميگويد تودي فيزيكس مجله سردبير راجر ، پتيرگرفت قرار دوم مكان در وي
و اول مقام هميشه نيوتن و اينشتين است گرفته صورت تاكنون كه مشابهي رايگيريهاي
است اين ميكند توجه جلب مورد اين در كه چيزي اما دادهاند ، اختصاص خود به را دوم
.بودند نظريهپرداز صرفا برتر فيزيكدان ده اين از نفر هفت كه
فيزيكدان ده از نفر سه رايگيري ، اين از حاصل نتايج طبق بر كه است ذكر به لازم
كه نيز رادفورد ارنست.دايراك پال و ماكسول كلارك جيمز نيوتن ، :هستند انگليسي برتر
رتبه داده انجام انگلستان در را علمياش فعاليتهاي عمده ولي است نيوزلندي اصل در
.است داده اختصاص خود به را دهم
اول مقام نيوتن است گرفته صورت وب فيزيكس وسيله به كه ديگري مشابه رايگيري يك در
چشم به برتر فيزيكدان ده ليست در نيز فاراده مايكل نام و داده اختصاص خود به را
.ميخورد
به زندهاي دانشمند هيچ نام ليست اين در كه است اين ميكند توجه جلب كه نكتهاي
اختصاص خود به را شانزدهم نفر وب فيزيكس ليست در هاوكينگ استيون اما.نميخورد چشم
.ميشود محسوب ارشميدس از بعد نفر و داده
برتر فيزيكدان ده فهرست
اينشتين آلبرت _1
نيوتن ايساك _2
ماكسول كلارك جيمز _3
بور نيلز _4
هايزنبرگ ورنر _5
گاليله گاليلئو _6
فاينمن ريچارد _7
شرودينگر اروين _8
دايراك پال _9
رادرفورد ارنست _10
زبان جاي به دست
انجام براي دستهايش ترتيب اين به و برود راه پا دو روي ميتواندبر انسان
است آزاد پيچيدهتري كارهاي
با دستها حركات ارتباط و انسانها زبان منشاء زمينه در تازه كتاب يك انتشار
.است برانگيخته حوزه اين محققان ميان در را تازهاي بحثهاي نوزادان در سخنگويي
چند به ميكند مرتبط آنان گفتن سخن با را نوزادان دستهاي حركات كه نظريهاي سابقه
حوزههاي در مختلف پيشرفتهاي پي در و اخير دهههاي در اما.بازميگردد قبل قرن
و عصبشناسي حيواني ، رفتارشناسي ادراكي ، روانشناسي زبانشناسي ، جمله از گوناگون
گشوده آدميان ، وسيله به زبان فراگيري منشا و نظريه اين به تازهاي دريچه آن نظاير
پرينستن دانشگاه تازگي به انگلستان چاپ "نيچر" علمي هفتهنامه نوشته به.است شده
آن در كه رسانده چاپ به زبان منشا زمينه در را كتابي خود انتشارات سلسله در آمريكا
مورد متنوع حوزههاي در اخير دهههاي در كه را پيشرفتهايي كردههمه كوشش نويسنده
يكي ارتباط همين در.آورد گرد وحدتبخش ، نظريه يك قالب در است ، گرفته صورت اشاره
داراي زبانشناسي زمينه در خود كه آلمان در "پلانك ماكس" پژوهشي موسسه محققان از
كه پرداخت آن از بخشهايي نقد به كتاب اين محتويات از تمجيد با است تخصصي اطلاعات
.است شده لغزش دچار منتقد تخصصي حوزه با ارتباط در نويسنده
ميان ظريف تفاوتهاي به نويسنده كه است اين محقق اين اعتراض مورد موارد جمله از
را معيارهايي و داشته مبذول كمي توجه انسان شبه ميمونهاي ديگر و شامپانزه و انسان
تاييد مورد علمي تجربيات در كه است حدي از بيش كرده ، ذكر شامپانزهها خصوص در كه
.است گرفته قرار
نوزادان برخلاف شامپانزهها كه است كرده عنوان درستي به نويسنده كه كرده تاكيد وي
به اشاره براي آنها از بلكه نميكنند ، استفاده اشيا به اشاره براي دستها از انسان
نام "شمايلي" اشاره اصطلاحا نيز اشارهشان نوع و ميگيرند بهره "افعال و اعمال"
حكايت صرفا است رسيده انجام به زمينه اين در كه تحقيقاتي تمامي كه حالي در.دارد
روابط تنظيم منظور به شامپانزهها ميان در دستها از استفاده كه دارد آن از
.خارجي اشيا به اشاره نه است درونگروهي اجتماعي
دوم مرتبه تفكر به شد موفق انسان پيش سال ميليون دو حدود در كه ميدهد نشان شواهد
از خود انتزاعي انديشه انتقال براي پس اين از و كند اقدام تفكر درباره تفكر يعني
استفاده آن از لال و كر افراد امروزه كه علايمي به كه گرفت بهره پيچيدهاي زبان
.داشت بسيار شباهت ميكنند
انسان كه بود اين كند تكميل را زباني چنين تا داد امكان آدمي به كه عللي از يكي
ترتيب اين به و برود راه پا دو روي بر شد موفق ميمونها ديگر و شامپانزهها برخلاف
.شود آزاد پيچيدهتري ، كارهاي انجام براي دستهايش
دوران به آن اشكال نخستين سابقه چند هر گفت ، بايد محاورهاي زبان مورد در اما
هزار به 50 تنها آن امروزين پيشرفته شكل اما بازميگردد ، "ساپينس هومو" انسان ظهور
نقاط به آفريقا از بار نخستين هوموبراني انسان كه بازميگردد دوراني و قبل سال
.كرد مهاجرت عالم ديگر
براي دستهايش ظرفيت از تا داد اجازه آدمي به زبان جامع و تازه صورت اين ظهور
.گيرد بهره بالاتري نحو به ديگر كارهاي انجام
توجه نكته اين به محققان آدمي ، نوزاد مورد در كه است افزوده ادامه در نيچر
داده اشيا به صرف اشاره از بالاتر مراتب به كاركردي دستها از استفاده كه كردهاند
زبان ، فعاليتهاي اساسيترين از يكي انجام منظور به دستهايش از آدمي نوزاد واقع در
اين تحقيقات.ميگيرد بهره است فراوان اجتماعي ارزش واجد كه گفتن سخن يعني
همان در را دستها علامتي كاربرد انسان نوزاد كه است ساخته روشن همچنين دانشمندان
شيوه نوع دو اين ترتيب اين به و ميگيرند فرا را واژگان كاربرد كه ميآموزند زماني
.ميكند پيدا كاربرد انسان دروني حالات بيان و گفتن سخن براي
دستاورد
سرما مشتريان
رنجبر طاهره
پايان از پيش تا اروپا و آسيا قطبي مناطق كه ميكردند گمان مدتها تا دانشمندان
اكنون امااست بوده سكنه از خالي پيش ، سال تا 14هزار هزار يخبندان ، 13 عصر
مناطق اين در را پيش سال هزار به 40 مربوط انساني حيات از نشانههايي پژوهشگران
پاول.بودهاند خشك نسبتا و يخ بدون زمان آن در قطبي مناطق احتمالايافتهاند
و دانشگاه از اندرليد و امسوندسن او ، نروژي همكاران و روسيه علوم آكادمي از پاولف
استخوانهاي روسيه قطبي نواحي در واقع كوريا ، مامونتوويا منطقه در برگن ، موزه
آن روي بر كه را ماموت عاج يك اينها همه از مهمتر و سنگي ابزارهاي پستانداران ،
طريق از آنها.يافتهاند را است بوده انسان كار ترديد بدون كه بريدگيهايي
.ميزنند تخمين پيش سال هزار را 36 عاج اين قدمت راديواكتيو كربن با تاريخگذاري
عنوان به استخوان از استفاده اثر در عاج روي نشانههاي كه نيستند مطمئن پژوهشگران
روي بر عمدي طور به كه است سمبليك يا هنري مفاهيم داراي يا و آمده وجود به سندان
نئاندرتالها كساني چه كه نميدانند پژوهشگران اين بر علاوه.است بسته نقش استخوان
آناتوميكي لحاظ از كه انسانهايي يا و neanderthalensis) (Homo. sapien
اين خالقان چه چنان.آوردهاند وجود به را آثار اين(Homo.sapiens sapiens)مدرنند
مدرن انسانهاي اگر و كردهاند پيشروي شمال سمت به بيشتر بودهاند ، نئاندرتال آثار
چه آن از زودتر بسيار آنها ميدانند ، بيشتر را آن احتمال دانشمندان كه بودهاند
تنها مدرن انسانهاي كه اين فرض با.رسيدهاند قطبي مناطق به ميرفت گمان تاكنون
دانشگاه باستانشناس اگولت جان.رسيدند اروپا غربي جنوب به زودتر سال هزار چند
ميدهد شرح قطبي مناطق شرايط با انسان سازگاري توانايي درباره گزارشش در ليورپول
مناطق سرد شرايط با كسي چه كه اين مقابل در ساخته را ابزارها اين كسي چه كه اين
.است برخوردار كمتري اهميت از شده سازگار قطبي
2- دانشمند نگاه
كلينتون بيل تكامل
قدرت و جنسيت
داوكينز ريچارد
فيضاللهي كاوه:ترجمه
تكهمسر جفتهاي جانوران از بعضي.نيستند گوزن و دريايي شير مثل گونهها همه
بزرگ زميندار يك مثال براي) ثروت.است اقتصادي تفاوت يك تفاوت اين.ميدهند تشكيل
مادهها براي (ميكند دفاع وسيع قلمرو يك از موفقيت با كه نري پرنده مورد در بودن
منابع كه گونههايي.فرزندان بقاي يعني ثروت آنها نظر از زيرا است وسوسهانگيز
است ، انحصار قابل راحتي به لانهسازي ، قلمرو مانند آنها مهم نيازهاي ساير يا غذايي
و دارند مادهها از حرمي كه ثروتمندي نرهاي)دارند بيشتري تمايل "زني چند" به
آن و دارد وجود "زني چند آستانه" يك.(بمانند مجرد كه ميكنند وادار را فقير نرهاي
ترجيح زيان و سود ميان مرز در ماده يك آن در كه است ثروت نابرابري آستانهاي سطح
گونههايي در.فقير نر يك همسر تنها آنكه تا باشد ثروتمند نر يك دوم همسر ميدهد
توسط بزرگي بسيار حرمهاي است ، امكانپذير آنها در افراطي حد در ثروت نابرابري كه
كه است گونههايي شاخص تكهمسري جفتگيري سيستم.ميشود ساخته اندكي بسيار نرهاي
ثروتمندترين حتي گونهها اين در.است دشوار طبيعتا آنها در اقتصادي منافع انحصار
دوم همسر تا كنند وسوسه را مادهاي كه ندارند تفاوت نر فقيرترين با آنقدر نرها
.شود آنها
در گوزن و دريايي شير مانند ما وحشي آفريقايي نياكان آيا چطور؟ انسان مورد در اما
تك جزو آوازخوان پرندگان از بسياري همچون نيز ما آنكه يا ميكردند؟ زندگي حرم
حرم به گرايش كه دارند وجود رابطه اين در غيرمستقيمي سرنخهاي هستيم؟ طبيعت همسران
انتظار كه چنان الگو اين و بزرگترند زنان از مردان آنكه نخست.ميدهند نشان را
انساني جامعه از 849 نگارانه قوم بررسي يك دوم ، .است چندزن پستانداران شاخص ميرود
از بيش يعني) چندزني جامعه تعداد ، 708 اين از كه است داده نشان جهان ، سرتاسر در
.بودهاند تكهمسري جامعه و 137 (شوهر يك از بيش يعني) چندشوهري جامعه ، 4(يكزن
و بوده جنسي تنوع دنبال به معمولا نرها كه ميدهند نشان روانشناختي شواهد سوم ،
حالي در.ميشوند شادابي و تندرستي جواني ، نظير ماده باروري فيزيكي شاخصهاي جلب
كشيده قدرت جمله از نر در ثروت كسب امكان يا ثروت شاخصهاي سمت به مادهها كه
.ميشوند
يانومامو قبيله از فردي
يانومامو مردمان ،(Napoleon Chagnon) شگنون ناپلئون داروينگرا ، انسانشناس
يعني ما نياكان زندگي شيوه كه قبيلههايي معدود از يكي آمازون جنگل در (Yanomamo)
.است كرده بررسي عمر يك مدت به را - كردهاند حفظ را گردآورنده - شكارچي
آنها ميان در مرگبار جنگهاي و خشونت و مينامند "درنده انسان" را خود يانوماموها
مردان از چهارم يك" برجسته ، زيستشناس ويلسون ، ادوارد گفته به.است متداول
بسيار مثل توليد بازي در اغلب باقيمانده جنگجويان اما ميميرند ، نبرد در يانومامو
.داشت زن هشت و فرزند پنج و چهل يانومامو ، روستاهاي از يكي بنيانگذارهستند موفق
بزرگ نسبتا جمعيت از درصد به 75 نزديك كه جايي تا بودند ، ولد و پرزاد نيز پسرانش
چرا آنها پرسيد يانومامو مرد يك از شگنون كه هنگاميبودند او نسل از روستا
ما !زنها !زنها !احمقانهاي سوال چه چي؟":شد او حيرت موجب پرسش اين ميجنگند ،
"!ميجنگيم زنها سر بر
در هم كه است داده نشان داروينگرا ، تاريخدان ،(Laura Betzig) بتزيگ لورا
بود ، تكهمسري "ازدواج" چه اگر وسطايي ، قرون مسيحيت عالم در هم و روم امپراتوري
اهل اماداشت همسر يك تنها اربابي خانه آقاي.بود زني چند اغلب "جفتگيري" اما
اجتماع پايين طبقات از جواني زنان و خدمتكار دختران از غيررسمي حرمي واقع در خانه
C.) بودون كنتبودند يافته فقر از فرار براي پناهگاهي را اربابي خانه كه بودند
اتاق.بود شاخص لحاظ اين از نامشروع فرزند پدر 23 عنوان به سيزدهم قرن در (Baudoin
راه فوقاني طبقه در نوجوان دختران اتاقهاي و خدمتكار دختران اقامتگاه به او خواب
جوجهكشي ماشين يك كه ميشد منتهي گرمخانه به اتاق اين از نيز ديگري راهداشت
مونس از (Giselbert) گاسيلبرت دوازدهم ، قرن در.بود شيرخوار كودكان براي عيار تمام
وفادار همسرش به موقعيتها تمام وجود با كنتي اينكه (بلژيك در بروكسل نزديك شهري)
گزارشهاي بتزيگ و بودند بزرگي زمينداران نيز صومعهها.دانست مسخره را بماند
.است آورده دست به ديربانان و راهبان جنسي سوءاستفاده از مشابهي
Observer,May,1998 :منبع
.رسيد خواهد چاپ به ستون همين در آينده هفته شنبه مطلب اين ادامه
|