نيست بسته دانشگاه كوي پرونده
نيست بيش دروغي جمعيت انفجار
خبرنگار نگاه
نيستند عادي هيچكدام آنها
نيست بسته دانشگاه كوي پرونده
شمس حامد
اسلامي بشر حقوق كميسيون دامان به دست گذشته سال زمستان در ابراهيمنژاد خانواده
بود كه است همان نتيجه اما ميشوند ،
پرونده دادگاه ، جلسه ده از بيش طي قضايي دستگاه.گذشت دانشگاه كوي حادثه از سال سه
روشن از بيش مراتب به مانده پنهان زواياي اماداد قرار رسيدگي مورد را حادثه اين
به نسبت هيچكدام عمومي افكار و دانشجويان.ميكند عرضاندام آن شدههاي
سال ، سه اين در.نشدهاند قانع بيسابقه ، رويداد اين خصوص در شده انجام پيگيريهاي
هيچ.است گرفته قرار نظر و بحث محل آن نقاط ساير از بيش كوي حادثه از بخشهايي
و اما جاي حادثه اين قرباني تنها شدن كشته چگونگي ماندن ناشناخته مانند به بخشي ،
.است نداشته اگر
براي را هفتههايش آخر بعضي كه پاسداران سپاه وظيفه ليسانس ابراهيمنژاد ، عزت
جمعه 19 شامگاه ميآمد ، تهران دانشگاه كوي به دانشگاهياش دوران دوستان ديدن
و انتظامي نيروهاي و دانشجويان درگيري شلوغي در كوي به حمله از پس شب يك تيرماه ،
در نزديكيهاي اتوبوس ، ايستگاه مقابل در درست شمالي ، كارگر خيابان در مستقر نظامي
P226 مدل Sigsauer نوع از ميليمتري كمري 9 سلاح گلوله ضرب به دانشگاه كوي پائيني
.شد كشته نشد ، برداشته چهرهاش نقاب از پرده نيز امروز به تا كه كسي وسيله به
پايين سنگ خونين پنجه ميتوانستند حادثه اين از پس ماهها تا خياباني عابران
بيمارستان به او انتقال زمان در ابراهيمنژاد همراهان.بينند را كوي سبز نردههاي
آنجا بر ماندگاري جهت را آن دانشجويان از يكي كه است عزت به متعلق خون آن معتقدند
.است كرده ثبت
به قضايي دستگاه از شكايت حتي و نظام عاليرتبه سران مكاتبات قضايي ، پيگيري
اين شدن روشن براي اسلامي بشر حقوق كميسيون و مجلس اصل 90 كميسيون نظير مراجعي
.است نداشته اثري حال به تا هيچكدام پرونده ،
برادرش پرونده گرفته صورت قضايي اوليه پيگيريهاي درخصوص ابراهيمنژاد حشمت
جسد تاييد و قانوني پزشكي به مراجعه از پس تيرماه 78 ، تاريخ 20 در":ميگويد
.كرديم اسماعيلي قاضي تسليم انتظامي نيروي از شكايت مورد در را دادخواستي برادرم ،
التفاتي ما پرونده به نظامي ، دادسراي در دانشجويان شكايت شدن مطرح زمان تا اما
ديوان راي با مذكور دادسراي نيز ، دانشگاه كوي پرونده به رسيدگي حين درنكردند
پيگيريهاي مورد در حشمت "ندانست ما پرونده به رسيدگي براي ذيصلاح را خود عالي ،
دادگاه صلاحيت در را عزت قتل پرونده به رسيدگي عالي ، ديوان":ميدهد ادامه بعدي
در كه نميداد نشان خود از رسيدگي براي تمايلي ابتدا در دادگاه اين.دانست انقلاب
بالاخره ايشان ، دستور و انقلاب دادگاه رئيس مبشري ، با ما نامهنگاري با نهايت
شعبه ايندادند ارجاع مقدسي قاضي رياست به مذكور دادگاه سوم شعبه به را پرونده
قاتل شناسايي درخصوص ما شكايت به رسيدگي و دم اولياي عنوان به ما از دعوت بدون نيز
".شناخت مجرم داخلي امنيت عليه اقدام جرم به را مرحوم عزت ،
و دانشجويي حقوقي ، مجامع اعتراض انقلاب ، دادگاه در ابراهيمنژاد عزت محكوميت
متهم ، فوت دليل به" انقلاب دادگاه كه اين ويژه به داشت ، همراه به را وي خانواده
خانواده اعتراض درخصوص عزت بزرگتر برادر ".بود كرده صادر توقيفي قرار وي براي
به پرونده اين ارجاع به منجر حكم ، اين به ما اعتراض":ميگويد حكم اين به نسبت
".است نشده حاصل نتيجهاي هنوز يكسال از بيش گذشت از پس كه شد تهران دادگستري
كوي پرونده در دانشجويان مدافع وكيل و تهران دانشگاه حقوق استاد رهامي محسن
از پرونده به رسيدگي مراجع جابهجايي درباره ابراهيمنژاد ، خانواده نيز و دانشگاه
گزارش طبق":ميگويد تهران دادگستري نهايتا و انقلاب دادگاه به نظامي دادسراي
تظاهرات و حادثه شب در دانشگاه كوي به حمله اصلي حادثه بين ملي ، امنيت عالي شوراي
به اول شب حمله پرونده اساس ، براين.شدند قائل تفكيك آن از پس روزهاي تجمعهاي و
و مسائل به رسيدگي.شد سپرده نظامي دادسراي به انتظامي نيروي دخالت دليل به كوي
برهم و عمومي اموال تخريب با همراه بعضا كه نيز حادثه از پس روزهاي پروندههاي
اوليه شكايت.شد داده ارجاع انقلاب ، دادگاه به رسيدگي جهت بود ، عمومي نظم زدن
طبق تقسيم ، آن براساس كه بود نظامي دادسراي در ابتدا در نيز عزت ، مرحوم خانواده
رسيدگي مرجع كوي ، حادثه از بعد شب در مرحوم شدن كشته دليل به كشور عالي ديوان راي
صلاحيت عمومي دادگاه آيا" كه اين به پاسخ در رهامي "شد شناخته انقلاب دادگاه
تمام به رسيدگي به صالح عمومي ، دادگاه":ميگويد "دارد را پرونده اين به رسيدگي
مرحوم ، قاتل كه شود احراز اينكه مگر.دارد عام صلاحيت اصطلاحا و پروندههاست
اينكه درخصوص رهامي از ".ندارد وجود اين بر دال مدركي فعلا كه بوده نظامي
لباس توسط عزت مرحوم دارد ، دست در كه مداركي طبق است مدعي ابراهيمنژاد خانواده"
آنچه":داد پاسخ كه شد پرسش "است شده كشته انتظامي نيروهاي با مرتبطين و شخصيها
ضابطين عنوان به انجاموظيفه حين در بسيج نيروهاي اگر كه است اين آمده قانون در
اصل امااست نظامي دادسراي تخلفات ، اين به رسيدگي مرجع شوند ، تخلف مرتكب قضايي
ضمن.است نشده ثابت هنوز نه ، يا شده كشته نيروها اين دست به ايشان كه موضوع اين
براي و قضايي ضابط عنوان به موقع آن در هيچكدام قبيل اين از نيروهايي اينكه
وظيفه از خارج و متفرقه نيروهاي صورت به بلكه نبودند ، حاضر صحنه در وظيفه انجام
اين پرونده به رسيدگي صلاحيت نظامي دادسراي دليل اين بهداشتهاند حضور سازماني
اين دسترس در اسلحه كه است آن از حاكي ما اطلاعات":افزود رهامي ".ندارد را اشخاص
سرانجام مورد در رهامي "است بوده آنان اختيار در غيرقانوني صورت به افراد ، قبيل
نظامي دادسراي به را پرونده ابتدا ، همان از اگر نظرم به":است معتقد پرونده اين
".بوديم رسيده نتيجه به حال به تا بودند ، سپرده
به نتيجه به رسيدن براي قضايي ، پيگيريهاي بر علاوه ابراهيمنژاد خانواده
عزت ، پدر نامه پي در خاتمي ، رئيسجمهور ، .زدند دست هم نظام سران با مكاتباتي
قضائيه ، قوه رئيس با مكاتبهاي در مرحوم ، پرونده به رسيدگي در تسريع تقاضاي درخصوص
"باشيد حساس مورد اين در من از بيش حضرتعالي كه هستم مطمئن" كه اين بر تاكيد ضمن
و ميشمارد آنان "مسلم و ابتدايي حق" را ابراهيمنژاد خانواده درخواست به رسيدگي
فراتر مكاتبه اين در خاتميميشود "مصلحت و قانون رعايت" با رسيدگي خواستار وي از
بههرحال" كه ميشود يادآور شاهرودي هاشمي به را نكته اين خانواده اين درخواست از
ادامه ابراهيمنژاد حشمت "شود روشن حادثه اين تكليف كه است مهم هم نظام براي
اصل كميسيون به تهران ، دادگستري در پرونده به رسيدگي از نااميدي از بعد":ميدهد
اين اعضاي سوي از حسننيت دادن نشان عليرغم كه كرديم شكايت اسلامي شوراي مجلس 90
مجلس اصل 90 كميسيون رئيس انصاريراد ، حسين ".نشد حاصل نتيجهاي هم باز كميسيون ،
به در مانع مهمترين":ميدهد پاسخ ابراهيمنژاد خانواده شكايت به رسيدگي مورد در
پرونده كليت در موجود ابهامهاي با پرونده اين بودن مخلوط شكايت ، اين رسيدن نتيجه
از بعد":ميدهد توضيح ابهام اين مورد در انصاريراد ".است دانشگاه كوي حادثه
نقشآفريني و شخصيها لباس از دانشجويان و عمومي افكار حادثه ، اين از سال سه گذشت
بسيار عمومي ، اموال تخريب و دانشجويان جرح و ضرب زمينه در من گمان به كه آنها
گزارش در كه عده اين كه نشد معلوم سرانجاماست نكرده پيدا آگاهي هنوز بوده ، اساسي
پشتوانهاي چه از و بوده كساني چه شده ، اشاره آنها به نيز ملي امنيت عالي شوراي
قضائيه ، قوه كه زمانيبودند شده كار به دست بيمحابا اينگونه كه برخوردارند
كوي پرونده درخصوص گرفته صورت مردمي شكايات مورد در نهتنها را اصل 90 كميسيون
در مشخصي نتيجه به نميتوان نميداند ، ذيصلاح ديگر موارد تمام در بلكه دانشگاه
شاهرودي هاشمي آقاي كه بگويم مشخصا.كرد پيدا دست ابراهيمنژاد مرحوم پرونده مورد
اصل صريح نص برخلاف را اصل 90 كميسيون كوي ، پرونده درخصوص ما مكاتبات به پاسخ در
ادامه انصاريراد ".دارد تاسف جاي بسيار كه ميداند صلاحيت فاقد اساسي ، قانون 90
هم مطبوعات در كه است هماني است داده ما به قضايي دستگاه كه پاسخي تنها":ميدهد
قرار فوت دليل به ابراهيمنژاد ، عزت شدن اعلام متهم عليرغم اينكه آن و آمد
به دست گذشته سال زمستان در ابراهيمنژاد خانواده ".است شده صادر برايش موقوفي
و حقوقي ادارهبود كه است همان نتيجه اما ميشوند ، اسلامي بشر حقوق كميسيون دامان
:ميدهد پاسخ ابراهيمنژاد ، پرونده مورد در كميسيون اين مردمي شكايات به رسيدگي
كه كرده پيگيري را ابراهيمنژاد خانواده شكايت مورد دو در مشخصا كميسيون اين"
به مربوط ديگري و قضايي مختلف مراجع در آنان پرونده به رسيدگي فرآيند به اول مورد
دستگاه نه.است نرسيده نتيجه به آنها از هيچكدام كه برميگردد "نشدنش اعلام شهيد"
پيگيريهاي و مكاتبات جواب پاسخگويي ، حس نداشتن دليل به شهيد بنياد نه و قضايي
درخواست علت" درخصوص سوالي به پاسخ در ابراهيمنژاد حشمت ".ندادهاند را ما بعدي
از بعد كه كنند فكر عدهاي است ممكن":ميگويد "عزت شدن اعلام شهيد براي خانواده
ابتدايي روزهاي همان در.نيست اينگونه ولي هستيم ، ميراثي و ارث دنبال شدنش ، كشته
دريافت پيشنهاد پرونده ، به رسيدگي از ما منع براي نهادها از برخي عزت ، فوت از پس
آمده ، او سر بر آنچه و عزت كه معتقديم چون.نپذيرفتيم ما كه دادند ما به را او ديه
دم اولياي را ايران مردم اكثريت بلكه و دانشجويان تمام و ندارد اختصاص ما به تنها
از برخي و خاتمي آقاي گفته خاطر به كردنش ، اعلام شهيد براي ما اصرارميدانيم او
با ديدار در خاتمي آقاي خصوص ، اين در حتي.است اردبيلي و صانعي آقايان نظير علما
".است موجود كه نوشتند مضمون اين به را دستخطي مادرم و پدر
به رسيدن براي رئيسجمهوري به خطاب نامهاي نگارش با ديگر بار "عزت" خانواده
و اطلاعات وزيران به مشترك نامهاي در خاتمي بار اين.كردند دادخواهي او از فرجام
:دارد تاكيد و ميداند "تاسف و تعجب باعث را حادثه اين ماندن ابهام در همچنان" كشور
خانواده اين حق و بست كار به مسئله شدن روشن براي را تلاش همه بايد هرحال به"
:ميگويد پرونده اين به رسيدگي براي موجود مدارك مورد در حشمت "كرد ادا را محترم
در خبرنگاري سوال به پاسخ در مطبوعاتي ، گفتوگويي در تهران ، دادگستري كل رئيس"
البته كه "نرسيدهايم پرونده اين در سرنخهايي به ما" كه ميگويد عزت پرونده مورد
اميرفرشاد اظهارات به عليزاده آقاي كه است كافي فقط.هستيم نظر اين مخالف ما
كشته مورد در صراحت به آنجا در ابراهيمي.كند توجه "نوارسازان" پرونده در ابراهيمي
به شكايتمان پيگيري براي كه پيش چندي همين اين بر علاوه.ميكند صحبت عزت شدن
.پرسيدم او از باره اين در كه ديدم را ابراهيمي آنجا در بودم رفته اصل 90 كميسيون
و نام با قضايي دستگاه اختيار در را عزت قتل با مربوط اطلاعات تمام كه ميگويد وي
اين در را...محمد و...مهدي صراحت به ابراهيمي.است داده قرار كامل مشخصات
اسلحه از كوي حوادث در كه كساني تنها" عنوان به آنها از و ميداند دخيل مسئله
كه است مدعي اين ، از فراتر حتي.ميبرد نام ".كردهاند استفاده دستشان در موجود
آزاد توماني هزار وثيقه 500 با را كرده تيراندازي به اقدام كه شخصي انقلاب دادگاه
مجلس اصل 90 كميسيون اختيار در را اطلاعات اين تمام ابراهيمي اميرفرشاد.است كرده
اطلاعات چون.باشد بياساس نميتواند ابراهيمي اطلاعات هرحال به.است داده قرار هم
تشخيص كل اداره نظر كننده تاييد دقيقا مذكور افراد استفاده مورد اسلحه مورد در او
ابراهيمي اگراست عزت قتل در شده گرفته كار به اسلحه مورد در انتظامي نيروي هويت
"است؟ آورده كجا از را دقيق معلومات اين پس ميگويد ، دروغ
مدارك اصل 90 ، كميسيون اعضاي گفتههاي طبق":ميگويد مورد اين در رهامي محسن
قضايي ، دستگاه جديت صورت در كه است موجود كافي اندازه به پيگيري براي شده ، گردآوري
".است بسيار آن رسيدن نتيجه به احتمال
صبح تا تهران شريعتي دكتر بيمارستان در معالج پزشكان گفته طبق ابراهيمنژاد عزت
توصيههاي عليرغم بيمارستان پزشكان تلاش بوده ، زنده نيز گلوله اصابت از بعد روز
قلب و نرسيد نتيجهاي به داشتنش نگاه زنده براي تلاش و وي بودن مهم بر مبني اكيد
.ايستاد باز تپش از تيرماه شنبه 20 صبح ساعت 10 در او
نيست بيش دروغي جمعيت انفجار
طولاني قاسم: ترجمه
قرار بازنگري مورد زمين كره در جمعيت آينده درباره را خود پيشداوريهاي تمام بايد
تمامي برخلاف.آن انفجار نه و دارد جمعيت كاهش از نشان جديد تحولاتدهيم
شده پيشبيني قبلا كه بود خواهد چيزي آن از كمتر انسانها تعداد ما نگرانيهاي
.است
ميشود ايجاد فكرمان در بلافاصله كه ذهنيتي ميكنيم فكر خودمان درباره كه زماني
سر به حيات قيد در هماينك كه انسانهايي تمامي تقريبا.نيست صحيح احتمالا
محسوس كاهش لطف بههستند بيستم قرن طول در جمعيت ناگهاني افزايش زاده ميبرند ،
به 6 سال 1900 در نفر ميليارد يا 7/1 حدود 6/1 از زمين ساكنان تعداد مير و مرگ
هدف كه جهاني اداري دستگاه يك گذشته قرن اواخر دررسيده سال 2000 در نفر ميليارد
شدت با دستگاه اين.كرد آغاز را خود كار بود ، زمين جمعيت "نگهداشتن ثابت" آن روشن
ما از برخيميكند دنبال بينالمللي سطح در را ولد و زاد كاهش سياست تمام
كشورهاي در ويژه به و درجهان ولد و زاد نرخ كاهش براي مبارزه كه معتقديم انسانها
نرخ به كه دغدغههايياست نداده نشان را خود تناسب و كارايي وضوح به هيچگاه فقير
اين كارگزاران كه ميشود آن از مانع ميشود ، مربوط جمعيت سريع رشد و باروري بالاي
البته.دهند نشان واكنش آن قبال در و درك را كنوني جمعيتي تحولات بتوانند سياست
.است بحث قابل خود جاي به كه دارد مزايايي سياست اين
.است رسيده خود پايان به جهان در "جمعيت انفجار" دوران كه بگوييم سادگي به
قرن ربع طي (است بيسابقه بشري تاريخ در آنها از برخي كه) تحولات از مجموعهاي
بايد ميان اين در مهم عامل سه.داد خواهند تغيير را جمعيت پراكندگي و ساختار آينده
كه است ولدي و زاد نرخ يافتن عموميت عامل اولين.گيرند قرار تاكيد مورد اخص بهطور
ثابت جمعيت رشد در موثر عوامل ديگر اگر است پايينتر "جمعيت جايگزيني آستانه" از
پيري عامل دومين.شود كاسته جهان جمعيت از كه شد خواهد باعث ناگزير نرخ اين بماند ،
از بسياري در بيشتري تاثير و سرعت از آينده سال طي 25 پديده اين.دارد نام جمعيت
روند گرفتن اوج ميشود توجه آن به كمتر كه عامل سومين.بود خواهد برخوردار جوامع
در عمر طول متوسط ظاهرا كه است كشورهايي در بهداشتي شرايط وخامت اثر در مير و مرگ
عامل اين و بود نخواهد امان در عامل سه اين تاثير از منطقهاي هيچ.بالاست آنها
و زبانها مهاجرتها ، موج اجتماعي ، امنيتي دستگاه بيكاري ، نرخ بر عميقي تاثيرات
و مرگ ناگهاني افزايش تاثير ويژه به.گذاشت خواهد جاي به پرورش و آموزش سياستهاي
.بود خواهد شديد و جدي بسيار مير
و كلي بهبود كارشناسان است ، شده نزديك خود پايان به كه جمعيت افزايش دوران در
به اكنون ديدگاه اين.ميدانستند بديهي امري را صلح دوران در بهداشتي شرايط تدريجي
.شد خواهد تبديل كهنه ديدگاهي به داريم رو پيش كه دورهاي در و است دفاع قابل سختي
از هيچيك اگر كه كردهاند محاسبه كلان بهطور كارشناسان جمعيت ، عظيم رشد عليرغم
بوده بهداشتي وضعيت بهبود از ناشي كه عمر طول افزايش جز به) جمعيتي تغيير عوامل
نمودارهاي.بود فعلي جمعيت از بيش درصد اكنون 50 جهان جمعيت نبود ، ميان در (است
باروري كاهش تغييرات ، اين مهمتريناست يافته تغيير بيستم قرن جريان در ولد و زاد
تاريخ در بيسابقه كاملا پديدهاي باروري كاهش اين.است بوده اخير قرن طول در
از يك هيچ در پيش قرن دو تا كاهش اين ما اطلاعات اساس بر.ميشود محسوب بشريت
اما نامنظم ، بهطور گرچه باروري كاهش روند پس ، آن از.است نشده ديده بشري جوامع
پذيرفته آن از بسياري تاثير جمعيت رشد روند و يافته گسترش جهان در تدريجي بهطور
جايگزيني آستانه" از پايينتر كه باروري نرخ بيستم قرن دقيقههاي واپسين طي.است
در باروري نرخ تخمينها ، بنابر:است انجاميده بزرگي پيشرفتهاي حصول به است "جمعيت
يعني) است يافته كاهش درصد ميزان 40 به قرن پايان تا دهه 50 ابتداي از جهان مجموعه
و شد مشاهده اروپا در ولد و زاد كاهش (است شده كمتر نفر مادر 2 هر فرزندان تعداد
از پايينتر كه رشدي نرخ با دارند اروپايي اصليتي كه جمعيتهايي تمامي اكنون
حاضر حال در سرزمينها و كشورها اين اما.هستند روبهرو است جمعيت جايگزيني آستانه
قرار مذكور آستانه زير كه مناطقي كلي جمعيت و دارند جمعيت نفر ميليارد يك حدود
.است نفر ميليارد حدود 5/2 دارند ،
كه گفت نميتوان حتي و نيست اروپا انحصار در است جايگزيني آستانه زير كه نرخي لذا
لبنان تونس ، گوادلوپ ، كوبا ، باربادوس ، .هستند اروپا قاره در كشورها نوع اين اكثريت
از پايينتر آنها در ولد و زاد نرخ كه پيوستهاند جوامعي صف به نيز سريلانكا و
زاد پايين نرخ نظر از هماهنگي بيشترين.نگهدارد ثابت را جمعيت بتواند كه است سطحي
دوران در كه غيراروپايي جامعه اولينميشود ديده دور شرق كشورهاي ميان در ولد و
نرخ كشور اين در.بود ژاپن داشت ولد و زاد نرخ كاهش از نشان اجتماعي ثبات و صلح
چهار طي و كرد سقوط جمعيت جايگزيني آستانه از پايينتر به دهه 50 اواخر در مذكور
جمهوري هنگكنگ ، يعني آسيايي ببر چهار.بازگردد آستانه اين به نتوانست هم بعد دهه
تنها اما.شدند وضعيتي چنين دچار هشتاد دهه ابتداي از نيز تايوان و سنگاپور كره ،
كشور اين در.است چين كشور دارد جمعيت جايگزيني آستانه با بسياري فاصله كه كشوري
شده دهه سومين وارد ميشود ، هدايت دولت توسط كه جمعيت كنترل جهت در شديد مبارزه
محسوس چندان آنها در ولد و زاد كاهش و بالاست آنها در باروري ميزان كه مناطقي.است
.خاورميانه ويژه به و اسلام جهان و آفريقا صحراي جنوب از عبارتند است نبوده
كاهش از نشان نيز مناطق اين در ولد و زاد نرخ به مربوط نمودارهاي حال اين با
.ميدهد تغيير را مناطق اين چهره كمكم شده ايجاد خانوادهها ساختار در كه انقلابي
در باروري نرخ از كمتر بسيار گذشته سال در آفريقا شمال در باروري ميزان ترتيب بدين
.است بوده دهه 60 اوايل در متحده ايالات
مطرح ايدههاي با دارد خانوادهها حجم كاهش سوي به رو كه كلي روند اين ويژگيهاي
سازگاري بينجامد آن عدم يا ولد و زاد سريع كاهش به است ممكن كه شرايطي درباره شده
.ميشود قلمداد ولد و زاد كاهش راه در مانعي معمولا بيسوادي و فقر.ندارد چنداني
باروري درصدي كاهش 50 از مانع زنان ميان در بيسوادي سطح بودن بالا و منابع كمبود
شديد گرايشهاي ترتيب همين به.است نبوده گذشته سال عرض 25 در بنگلادش كشور در
دو طي اما.ميشود معرفي باروري كاهش راه در سدي بهعنوان معمولا سنتي و مذهبي
از پايينتر عملا و است يافته كاهش دوسوم ايران كشور در ولد و زاد نرخ گذشته دهه
.دارد قرار جمعيت جايگزيني آستانه
فوكوس:منبع
خبرنگار نگاه
شهر بلند ديوارهاي پشت فساد
خورسند مريم
دامن پليس به نسبت مردم بياعتمادي به تا خواست رسانهها برخي از طلايي سردار
يك تيتر مطبوعات گذشته هفته.كنند ياري را انتظامي نيروي راه اين در و نزنند
و انتظامي نيروي مسئولان اختيار در را سياسي و اجتماعي صفحات و خود روزنامههاي
كه كنند نظر ابراز و صحبت مسئلهاي درباره تا دادند قرار سياسي اجتماعي كارشناسان
نيروي بلندپايه مقاماتميكشيد خود دنبال به را مردم نگران چشمان هفته دو مدت به
برخورد براي انتظامي نيروي ويژه يگان خدمت به آماده و پررنگ فعال ، حضور از انتظامي
علوم كارشناسان ديگر و مجلس نمايندگان و دادند خبر جامعه سطح در فساد مظاهر با
...و عكسالعملها معلولها ، و علت برخوردها ، ويژه ، يگان عمل نحوه از اجتماعي
و سياست:شد روزنامهها يك تيتر طلايي سردار جمله اين روزها همان درگفتند سخن
.است پليس اصلي هدف مجرمين با برخورد بلكه نيست جوانان با برخورد در پليس تدبير
كه كردند قول نقل كشور وزارت اجتماعي امور معاون بروجردي اشرف از مطبوعات آن فردا
اوباش و اراذل تعريف كه شده برخورد افرادي با كه دارد آن از حكايت رسيده گزارشهاي
نيروي اطلاعرساني مسئول ذاكري عبدالحسين.نميشود گنجانده آنها به مزاحمت و
:گفت خبرنگاران به خطاب انتظامي نيروي ويژه يگان حضور توجيه در نيز انتظامي
انتظامي نيروي به كه فشاري و اجتماعي مفاسد با مبارزه جهت در مردم متعدد تقاضاهاي
موجود اطلاعات مطابق.شود گرفته كمك نيروها اين از تا شد باعث آمد وارد
عمليات بمب ، كردن خنثي گروگان ، رهايي انتظامي نيروي ويژه يگان تخصصي ماموريتهاي
.است اجتماعات كنترل و كوهستان در
صداي توليد عمومي ، امنيت سلب خمر ، شرب شرارت ، كرد اعلام طلايي سردار ديگر سوي از
داخل در سگ و حيوانات حمل خودرو ، داخل در نمايشگر نصب صوتي ، آلودگي ايجاد ناهنجار ،
برخورد آن با انتظامي نيروي ويژه يگان كه است مواردي از شيشه رنگ تغيير خودرو ،
در كه كاري به آماده نيروهاي با ويژه ، يگان سياهرنگ لندكروزهاي اكنون.ميكند
در سنگين و آرام دارند ، تجربه و تخصص كوهستان در عمليات و بمب خنثيسازي
.كنند حذف جامعه سطح از را فساد مظاهر خود حضور با تا ميكنند تردد شهر خيابانهاي
ويژه يگان از و آمدهاند كمك به و شده عرصه وارد نيز راديو گويندگان ميان اين در
شاهد روزها اين عزيز شنوندگان":ميگويند سخن تازه كلامي به انتظامي نيروي
يك لباسهاي با آن داخل ماموران كه هستيم جديدي و شيك و خوشگل بسيار اتومبيلهاي
زيباست خيلي شهر سطح در صحنهها اين ديدن و ميكنند تردد شهر سطح در دست يك و فرم
انتظامي نيروي كه باشيم مطمئن ميتوانيم ما و دارد عمومي امنيت و نظم از نشان چون
يك شنيدن از بعد اما ميزنند غر بعضيها روزها اين چه اگر.دارد حضور جا همه در
اين با ويژه يگان اين است قرار حالا "كرد خواهيم صحبت هم با زمينه اين در موزيك
خانوادهها نفع به و جامعه سطح از را فساد مظاهر رسانهها برخي سوي از حمايت همه
و ويژه ماموريتهاي براي گزافي سرمايه با كه انتظامي نيروي ويژه يگانكند پاك
تا افتادهاند دوره به شهر خيابانهاي در شدهاند كار و عمليات به آماده حساس
.كنند پاك را فساد مظاهر
ديوارها سايه در و ميشوند پراكنده كلام بدون سياهرنگ لندكروزهاي ديدن با جوانان
ضبط ويژه يگان ديدن با جوان رانندگانكنند عبور لندكروزها تا ميايستند آنقدر
يك در جوان دختران.ميدهند تغيير را خود مسير سرعت به و ميكنند خاموش را خود
خود چشمان نقاب را آفتابي و طبي عينكهاي و كشيده پايين را خود روسريهاي حركت
موفق خوبي به كمر از آويزان اشكآور گازهاي با انتظامي نيروي ويژه يگان.ميكنند
نظر و سمع به را خود حضور چگونگي و حضور علت هفته دو از كمتر مدت در تا شدهاند
.است باقي پرسش يك هنوز اما.برسانند جوانان خصوص به و مردم
نفوذ كجا در مفاسد اين جامعه و شهر سطح از اجتماعي مفاسد مظاهر كردن پاك از بعد
.است بلند ديوارهاي و بسته درهاي پشت به فساد دادن سوق هدف همه آيا كرد؟ خواهند
نبودن عيني استناد به و يافت خواهد كمتري عيني جنبه فساد صورت آن در شود تصور شايد
از مانده باقي تجربيات اما.شد خواهد حذف نيز جامعه بطن از تدريج به و كمكم فساد ،
بستر و سطح در تا مييابند را آزادي اين جوانان گاه هر ميدهد نشان صراحت به گذشته
را اميدواري اين ميتوان كنند آمد و رفت آزادانه حدودي تا و داشته حضور جامعه
كارشناسي اقدامات با ميتوان و رسيده سطح به جامعه بطن از فساد كه داشت خوشبينانه
.پرداخت جامعه فساد مسئله حل به سياست با و تدريج به حساس و ريز بسيار و
جنايت درصدي افزايش 34 از تهران جنايي امور ويژه دادگاه رئيس كه شرايطي در درست
با كه اين جاي به باشد بهتر شايد ميدهد ، خبر سال 79 به نسبت سال 80 در تهران در
بياييم خيابانها سطح به دارد ، گروگانها آزادسازي امور در تخصص كه ويژهاي يگان
لندكروزهاي داشتن بدون و بپردازيم علتها بررسي به اجتماعي ، ويژه يگان تشكيل با
علاقه جوانان چرا اينكه.كنيم پيدا را ريشهها توجه جلب بدون جديد ، و نو سياهرنگ
و هيجانات و كنند جواني خود ، خودروي در موسيقي صداي كردن زياد با تا كردند پيدا
تا شدهاند ناچار ما دختران از برخي چرا اينكه دهند ، بروز را خود نهفته انرژيهاي
.كنند زندگي تا بايستند بزرگراهها و خيابانها كنار در
شد ، پاك فساد مظاهر همه از شهر خيابانهاي سطح كه فردا بود اميدوار ميتوان آيا
را فساد عاملان تا بكاود را شهر خانههاي تكتك تا شود تشكيل ديگري ويژه يگان
در جاري فساد مظاهر كه ميشود يافت بسياري خانههاي شهر اين در هم هنوز.بجويد
دارند ، نمود خانهها اين بلند ديوارهاي پشت در آنچه با مقايسه در شهر خيابانهاي
جديد شيوه فقط آن درون كونگفوكاران با سياهرنگ لندكروزهاي.ميشود انگاشته هيچ
با كه مسئله صورت كردن پاك جديد مدل اين.است اجتماعي معضلات مسئله صورت كردن پاك
به وقت چه تا شده آغاز دانشجو و دانشآموز ميليون تابستاني 20 تعطيلات آغاز
اعتياد ، فراري ، دختران آمار ذكر با جامعهشناسان داد؟ خواهد ادامه خود مانورهاي
تصور هرگز اما دادند خبر دهه 80 در اجتماعي بحران آغاز از...و بزهكاري
.شود اتخاذ برخورد شيوه اين كردند ، اعلام كه هشدارهايي همه مقابل در نميكردند
نيستند عادي هيچكدام آنها
ميبيند را كلمات او
علياكبرپور رضا
.بود ترسناك خيلي":ميكند تعريف را ماجرايي شمرده و آرام لحني با نيكول الينور
محل درباره كه ببينم را ايرلند جمهوريخواه ارتش اعضاي از نفر دو ميتوانستم
آنجا از كه پسربچهاي ناگهان ميزدند ، حرف هم با آتشزا وسيله چندين و بمبگذاري
گفتوگوي سپس و خوبي سلام ، :گفتند پسر به دو آن.كرد جلب را آنها توجه ميكرد عبور
حرف بمبگذاري براي مكان بهترين درباره مستقيما كه حالي در كردند ، دنبال را خود
شيوهاي به (است مستعار نامي امنيتي ، دلايل بر بنا كه) نيكول الينور ".ميزدند
كامل بهطور الينور واقع ، دركند دنبال را ديگران سخنان ميتواند غيرعادي كاملا
شگفتانگيزي دقت با را كار اين و ميكند لبخواني كردن ، گوش جاي به او.ناشنواست
باورتان اصلا بنگريد ساله پرانرژي 34 و چالاك زن اين به وقتي.ميدهد انجام
پي موضوع اين به نگويند ، شما به كه زماني تا واقع ، در.ناشنواست او كه نميشود
دهانتان روي بر دست ناخودآگاه او با كردن صحبت هنگام آنكه مگر برد ، نخواهيد
را شما لبهاي او.برداريد را دستتان تا كرد خواهد درخواست شما از او و بگذاريد ،
از بخشي فقط او و نباشد او روبهروي مستقيما شما چهره كه زماني حتي ميخواند ،
حتي و باشد غليظ لهجهتان باشيد ، داشته سبيل و ريش اگر حتي.ببيند را شما لبهاي
خواهد را شما منظور دقيقا (است انگليسي يك كه) او بگوييد ، سخن فرانسه زبان به اگر
.فهميد
الينور خانم از لذا كرد ، جلب را انگلستان پليس توجه شگفتانگيز توانايي اين
من":ميگويد او.بدهد قرار پليس اختيار در را خود ارزشمند كمكهاي تا شد درخواست
.كردهام همكاري پليس با بارها تاكنون
بهطور كه فيلمهايي تحليل به و ميكند شركت مخفي نظارت عمليات در نيكول الينور
لذا هستند ، صدا ضبط نوار فاقد معمولا فيلمها اين.ميپردازد شده تهيه مخفيانه
:ميگويد الينور.ندارد وجود مكالمات محتواي به بردن پي امكان لبخوان ، فرد بدون
نفر دو اين.كنم رمزگشايي را گروگن ليام و هايلند آنتوني ميان مكالمه توانستم من"
عمليات در مشاركت جرم به سال 1999 در بودند ايرلند جمهوريخواه ارتش عضو كه
دو اين كه داشت اختيار در ويدئويي فيلمي پليس.شدند محكوم حبس سال به 22 بمبگذاري
من.بود نشده ضبط آنان صداي اما ميداد ، نشان يكديگر با گفتوگو حال در را نفر
در اختلال ايجاد براي بمبگذاري لزوم از آنان ;بفهمم را گفتوگو محتواي توانستم
.شهر مغازههاي تمامي كشيدن آتش به نحوه درباره نيز و ميزدند حرف ايرلند صلح روند
او.داد دست از را خود شنوايي قدرت از اعظمي بخش سالگي سن 4 در نيكول الينور
در كه را هواپيمايي صداي ميتوانستم فقط من":ميكند نقل چنين دوران اين درباره
ياد را محاورهاي انگليسي سن ، اين تا اما.بشنوم برميخيزد زمين از متري فاصله 10
زبان فقط او.نميگيرد فرا را محاورهاي زبان هيچگاه مادرزاد ناشنوايبودم گرفته
دو اين گرامردارد زيادي بسيار تفاوتهاي انگليسي با كه ميآموزد را نشانهها
سخن انگليسي به هيچگاه كه كساني دليل همين به ندارد ، يكديگر به شباهتي اصلا زبان
كه بود اين من موفقيت ديگر علت.كنند لبخواني دقت با را آن نميتوانند نگفتهاند ،
آن منتظر و كنم سازگار جهان با را خود كه ميكردند القا من به هميشه مادرم و پدر
و گرفتم ياد را ناشنوايي با زندگي من لذا.كند سازگار من با را خود جهان كه نباشم
".بخوانم لبها روي بر را لهجهها توانستم سپس
تشخيص خوبي به را سامرستي و ولزي يوركشايري ، اسكاتلندي ، لهجههاي ميتواند الينور
كامل طول به را خود شنوايي و شد گرفته زير كاميون يك توسط سالگي سن 17 در او.بدهد
گوش در را دستگاهي بودم ، ساله بيست وقتي":ميگويد ادامه در الينور.داد دست از
سه فقط وضعيت اين اما بشنوم ، خوبي به ميتوانستم آن كمك به كه گذاشتند من داخلي
.شدند دستگاه كردن خارج به مجبور پزشكها گوش ، عفونت دليل به زيرا داشت ، ادامه هفته
رشد و عفونت دليل به اما گرفت انجام من گوش روي تلاشي چنين هم باز بعد سالها
فاجعه من براي امر اين ولي.شد منتفي كلي بهطور دستگاه كارگذاري امكان استخوان ،
چنان حالبيايم كنار مشكلات با ميتوانستم خود تواناييهاي بر تكيه با زيرا نبود ،
مجددا را دستگاه كارگذاري پيشنهاد پزشكها اگر كه كردهام عادت فعلي وضعيت به
زندگي در را چيزي ديگر شنوايي قدرت.كرد خواهم مخالفت آن با احتمالا كنند ، مطرح
".داد نخواهد تغيير من
بهعنوان است توانسته كه طوري به است ، برخوردار استثنايي هوشي از نيكول الينور
رشته در سپس وي.كند شركت آكسفورد ، در كالج ، باليول در انگليسي زبان دانشجوي
الينور كه زمانيميشود اجتماعي مددكار سرانجام و ميكند فعاليت روزنامهنگاري
را او ويدئويي فيلم يك لبخواني در تا كرد درخواست او از وكيلي بود ، تحصيل مشغول
زيرا نپذيرفت را پيشنهاد اين بسيار مشغله دليل به ابتدا در الينور اما.كند ياري
به آنان و دارد وجود ناشنوا ميليون از 8 بيش بريتانيا در كه بود معتقد سويي از
از پس مذكور وكيل گويا اما.كنند پيدا كار اين براي را ديگري فرد ميتوانند راحتي
الينور.بود نيافته باشد داشته دقيق لبخواني توانايي كه را هيچكس بسيار جستوجوي
.كرد كشف مرا پليس كه بود گونه اين و پذيرفتم را وكيل پيشنهاد سرانجام من":ميگويد
او.آورد ارمغان به او براي جهاني شهرتي قضايي ، پرونده اولين در الينور همكاري
خود استعداد و بود شده شناخته اروپا و آمريكا در لبخواني كارشناس بهعنوان ديگر
و شد تبديل قضايي سابقه يك به نيكول الينور تلاشهايميبست كار به محاكم در را
عيني شواهد بهعنوان دادگاه سوي از بودند استوار لبخواني بر كه مداركي پس ، آن از
.ميگرفتند قرار استناد مورد
تلگراف ساندي:منبع
|