دشوار راهي آغاز در
تركيد كه حبابي پرولتاريا ديكتاتوري
نگار روزنامه نگاه
17_ ناآرام غول
بيتعبير خواب
سياستمدار نگاه
سياسي يادداشت
دشوار راهي آغاز در
كوهنورد نفيسه
اربكان رهبري به تركيه اسلامي حزب "رفاه" با ائتلافش خاطر به همواره چيللر
است شده سرزنش احزاب ديگر رهبران سوي از
نظامي و سياسي مردان خشم تركيه ، اسلامي دولت اولين شكلگيري به كردن كمك با او
در را دوگانگي و نفاق بذر چيللر تركيه دولتمردان ديدگاه ازبرانگيخت را كشور اين
با را خود همواره او موضعگيريها اين دليل به.افشاند كشورشان سياست سست زمين
ديگر رهبران ويژه به سياسي سردمداران سوي از شديدي جبههگيريهاي و كارشكنيها
نظامي كودتاي به منجر خصمانه موضعگيريهاي همين نهايت در و ميديد مواجه احزاب
چند هر سياست ، دنياي ترك جز چارهاي كودتا اين از پس وي.شد اسلامي دولت و وي عليه
.نداشت محدود دورهاي براي
و توانايي چيللر برجسته ويژگيهاي از يكي سياسي صاحبنظران از بسياري ديدگاه از
با اينباره در تركيه خبرنگاران از يكي.است سخنراني در فوقالعادهاش استعداد
سخن فصيح قدري به او":ميگويد بالاست بسيار زن اين سخنوري قدرت اينكه بيان
كرده خود سخنان به توجه و سكوت به وادار را همگان نيز شرايط بدترين در كه ميگويد
".است
سردمداران از بسياري گفته به ليكن كرد كنارهگيري سال پنج براي سياست از او گرچه
.است شده احساس كشور اين سياسي لابيهاي برسر همواره سايهاش تركيه ، سياسي
طور به تركيه راست راه حزب محافظهكار رهبر چيللر تانسو سال ، پنج گذشت از پس حالا
رساند انجام به را تاريخياش رسالت بتواند خود گفته به تا شده سياست وارد جديتري
.گيرد جاي قدرت صدر در مجددا كشورش آينده انتخابات در بتواند است اميدوار و
وي كه زماني است ، آمده دنيا به متوسط خانوادهاي در و آمريكاست كرده تحصيل چيللر
جدي را او كشور اين سياسي مردان از يك هيچ كرد شركت نخستوزيري انتخابات در
باعث بود روستاييان به متعلق آنها اكثريت كه مردم مختلف اقشار راي ليكن نگرفتند
كه چرا بود دخيل امر اين در نيز سياستمداران برخي حمايتهاي البته.شد وي موفقيت
خواهد حل مشكلات نخستوزيري ، پست در زن يك جايگيري با كه ميكردند تصور چنين آنها
كسي زمان آن در شايد.يابند دست او طريق از اهدافشان به توانست خواهند آنها و شد
.بود نخواهد ايشان از بسياري با همكاري به حاضر زن اين كه نميكرد هم را فكرش
سوي از اربكان رهبري به تركيه ، اسلامي حزب رفاه ، با ائتلافش خاطر به همواره چيللر
وي عقبنشيني باعث برخوردها اين از يك هيچ ليكن است ، شده سرزنش احزاب ديگر رهبران
.است نشده مواضعش از
اختلافات حل خواستار همواره اينكه بيان با رويتر با خود اخير مصاحبه در تانسو
و شدهام قبل از قدرتمندتر بسيار ميكنم احساس من":ميگويد است بوده احزاب ميان
معتقدند نيز تركيه مردم از بسياري ميكنم تصور و بيانديشم منطقيتر ميتوانم شايد
حزب با چرا كه سوال اين به پاسخ در ادامه در وي ".رسيدهام سياسي بلوغ به من
رفتار شبيه درست من رفتارسياستمدارم يك من":ميگويد است كرده همكاري اسلامي
نظر ازكردهاند را كار اين بارها نيز آنها از بسياري.است بوده همردههايم ساير
آينده اهداف با منافاتي كه دارد روشني و خوب اهداف خود براي نيز اسلامي حزب من
".ندارد تركيه
سو يك از ميبرد سر به بيماري بستر در مدتهاست كه تركيه نخستوزير اجويت بولنت
كه دارد اذعان نيز خود ديگر سوي از و ميبيند اهدافش راه سر بر مانعي را چيللر
دليل همين به.باشد زن اين اروپا اتحاديه راه در اختلافات حل كليد تنها شايد
او با راه اين در اجويت طرفداران از هيچيك ليكن است داشته وي حمايت در سعي همواره
.نبودهاند موافق
نيز ييلماز مسعود و چيللر تانسو اختلاف تركيه سياسي صاحبنظران برخي ديدگاه از
اختلاف اين كه زماني تا و ميباشد كشور اين سياسي دنياي اساسي معضلات از ديگر يكي
.بود نخواهد مشكلات ساير حل به اميدي نگردد ، فصل و حل مجلس در
آمده هم گرد حزب اين مهرههاي دوباره رفاه حزب انحلال از پس سال چند اينكه ديگر
شده رفاه حزب جانشين تركيه سفيد حزب.دارند اسلامي حزب رساندن قدرت به در سعي و
احتمال ميسازد ، مصممتر وي عليه موضعگيري در را چيللر تانسو مخالفان آنچه و است
.است حزب اين با چيللر مجدد همكاري
معتقدم اسلامي دولت تشكيل به من":ميگويد راه اين در هدفش بر پافشاري با وي ليكن
چيست واقعي اسلامي حزب كه دهم نشان همگان به را اين توانست خواهم سرانجام مطمئنم و
در او ".كردهاند تحريك حزب اين عليه را عمومي افكار من نظر بهميخواهد چه و
وي پيشنهادهاي چگونه نگرفتهاند ياد هنوز تركيه ملت اينكه از تاسف اظهار با ادامه
ما همه روز يك اميدوارم":ميگويد كنند تامل آنها روي و بشنوند را سايرين و
"!كنيم گوش يكديگر حرفهاي به بيشتري تحمل و صبر با بتوانيم
كشور اين در گرفته شكل اسلامي حزب قويترين تركيه سفيد حزب نظرسنجيها آخرين طبق
.است برخوردار هم مردمي نسبي حمايت از كه است
كه چرا ميدهند تشكيل را چيللر مخالفان از بزرگي قسمت تركيه نظاميان و ژنرالها
:ميگويد باره اين در چيللر.هستند كشور اين در لائيك حكومت حفظ خواستار آنها
.نيستند كشور اين در اسلام نام شنيدن به حاضر حتي كه هستند گروهي تنها نظاميان"
بدانند بايد ولي دارند امر اين در كارشكني در سعي مختلف مسائل كردن عنوان با آنها
".شد خواهم پيروز و ميجنگم من
و گرفته قرار دشواري و سخت كار ابتداي در انگار كه ميگويد سخن گونهاي به چيللر
موانع هنوز ما":ميگويد خنده با مورد اين در وي.آشناست خود دشمنان با خوبي به
برقرار ارتباط مطبوعات با راحتي به نميتوانيم هنوز.داريم خود راه سر بر زيادي
".كنيم
كرد خواهم سعي":ميگويد چيللر شد؟ خواهد متحد سفيد حزب با چيز هر از قبل وي آيا
با اتحاد تشكيل از جديد انتخابات برگزاري من براي.دهم انجام را لازمي كار هر
".است مهمتر ديگر احزاب
در خود موضعگيريهاي خاطر به چيللر تركيه ، سياسي تحليلگران از بسياري نظر از
شانس آن ، مشكلات حل در پيدرپياش مخالفتهاي و اروپا اتحاديه به راهيابي مورد
كشور اين مردم توجه بتواند شايد ليكن دارد احزاب ساير حمايت از برخورداري براي كمي
.نمايد جلب خود به را
در دولت معضلات و مسايل و اروپا اتحاديه مورد در چيللر تانسو اخير سخنرانيهاي
.برانگيخت كشور اين مجلس در را مخالفت از موجي نيز اتحاديه ، اين به پيوستن راه
اختلافات حل براي قانوني ، تعطيلي دوره از قبل مجلس موقت تعطيلي براي وي پيشنهاد
.نشد پذيرفته ايشان سوي از احزاب رهبران ميان داخلي
سياست دنياي قدرتمند مردان با چيللر همسويي عدم دليل به مخالفتها اين تمام شايد
تشكيل اعدام قانون لغو مورد در تصميمگيري براي كه جلسهاي در وي كه چرا است تركيه
به روزنامه انتشار مادري ، زبان قبرس ، مسئله جمله از ديگر مسايل كردن مطرح با شد ،
درحالي اينانداخت تعويق به را تصميم اتخاذ عملا داخلي ، اختلافات حل كردي ، زبان
.رساند خواهند تصويب به را قانون بهراحتي ميكردند تصور ترك سردمداران كه داد رخ
زمان روزنامه _ رويتر خبرگزاري:منابع
تركيد كه حبابي پرولتاريا ديكتاتوري
واحدناوان عارف
بيماري يك چپگرا ، كمونيسم _ كتاب در لنين سياسي نام با اوليانوف ولاديمير
بار ميليون يك را آن كه پرولتاريا ديكتاتوري ضرورت توجيه در _ كودكانه
:ميگويد ميداند ، پارلماني دموكراسي از دموكراتيكتر
سلطه تحت طبقات نيست ، كافي تنها آنها وقوع براي كه است اين انقلابات كلي قانون"
كه است لازم همچنين بلكه كنند زندگي گذشته شيوه به نميتوانند دريابند
پايين ، طبقات وقتي تنها.كنند حكومت گذشته شيوه به نتوانند نيز استثماركنندگان
آن در كنند ، حكومت گذشته شيوه به نميتوانند بالا طبقات و نميخواهند را قديم نظام
".شد خواهد پيروز انقلاب كه است صورت
به يلتسين بوريس خلاص تير شليك تا سال 1917 اكتبر در بلشويكها انقلاب پيروزي از
انحلال و گورباچف استعفاي موجب كه دسامبر 1991 در ديكتاتوري اين نيمهجان پيكر
از وسيعي بخشهاي به سال به 74 نزديك رئيسجمهور هفت شد شوروي جماهير اتحاد كامل
اين از استالين و لنين سهم كه كردند حكومت قفقاز و ميانه آسياي شرقي ، اروپاي خاك
جانشين و كوچك فرهنگهاي و مليتها محو براي تلاش.بود سال تنهايي 35 به دوره
شوروي مرزهاي داخل در افراد شديد كنترل ماركسيسم ، ايدئولوژي نام به پديدهاي ساختن
روسي زبان تحميل كيلومتر ، از 120 بيشتر حتي كشوري ، درون مهاجرت از جلوگيري و
مخالفان شديد سركوب دين ، با مبارزه شوروي ، سراسر در مشترك رسمي زبان تنها بهعنوان
اشتراكي و مالكيت بردن بين از سيبري ، و اجباري كار اردوگاههاي به آنها تبعيد و
شوروي رهبران همه مشترك هدف غيره و كشاورزي مختلف كميتههاي تشكيل و اقتصاد كردن
.بود شوروي بر حكومت دهه هفت از بيش طول در استالين و لنين ويژه به
ملي ، هويت از دفاع و شوروي رهبران سركوبگرانه روشهاي مقابل در مردم مقاومت اما
فكري مقاومتهاي خياباني ، تظاهرات مسلحانه ، قيامهاي شيوههاي به خويش ديني و قومي
و خود اهداف به يافتن دست منظور به كمونيسمها با همكاري حتي و ايدئولوژيكي و
مستقل جمهوري زايش 14 و كمونيسم ساله ديكتاتوري 70 شكست موجب سرانجام امتياز گرفتن
گاهي هرازچند و ميگذرد شوروي فروپاشي از سال اكنون 11.گرديد بينالملل صحنه در
.ميكنند كمونيسمها حكومت دوره از خود سياسي خاطرات نوشتن به اقدام افرادي
جمهوري شهرهاي از يكي لنكران) لنكراني روستاي يك سياسي خاطره ترجمه زير متن
.شد نوشته ايمپوليس نشريه در روسي زبان به كه ميباشد (است آذربايجان
دوره در زندگي اقتصادي سياسي ، دشوار شرايط به اشاره با خاطره اين نگارنده واقع در
فروپاشي از پس او روستاي وضعيت كه نمايد اثبات نوعي به تا دارد قصد كمونيسمها
به آذربايجان جمهوري استقلال از پس روستا بلكه نشد تغيير دستخوش تنها نه شوروي
.شد اداره آذربايجان جمهوري حاكمان توسط قبل از مابانهتر ديكتاتور بسيار روشهاي
روستاي در همواره كردهام زندگي آشنايان و دوستان با و آمدم دنيا به كه روزي از
از روز همان از من و كردهاند حك مردم پشت به را سياسي شخصيت يك از طرفداري مهر ما
دو ما روستاي در كه است اين واقعيت.دارم وحشت سياسي شخصيتهاي و احزاب از طرفداري
شورش سال 1930 در آنها اما بودند اجير ثروتمند افراد زمينهاي در كه بودند نفر
.زدند شمشير روستا در و كرده
روستا در وقت هر ميآيد يادم بود ، زنده نيز سالهاي 1960 تا قلي آقا آنها از يكي
رو اوميكرد سخنراني به شروع جلسه در كه بود نفري اولين وي ميشد تشكيل جلسهاي
نفوذ دشمن ما ميان در كه قسم خدا به:ميگفت و ميكرد ريشسفيدها و روستاييان به
مسئله اين براي نمرده دشمن.هستند ميرصلايف و زنايف طرفداران از افرادي هنوز كرده ،
حرفي هيچ حاضران اما مينشست و ميزد را حرفها اين او.بينديشيم چارهاي بايد
.ميكردند اختيار سكوت تنها و نميزدند
كشاورزي كار دوم جهاني جنگ سالهاي در كه است مانده يادم خوبي به هم را اين
جنگ كه زماني اما بردند دشمن با جنگ به زور به را روستاييان و شد متوقف روستاييان
روستا به زنده كه هم افرادي از.شدند كشته جنگ در روستا افراد از بسياري شد ، تمام
يكي جنگ از بعد اما.بودند گشته معلول جنگ اثر بر يا و شده زخمي تعدادي برگشتند
كشاورزان رئيس بهعنوان او داشت نام محسنعلياف برگشت جنگ از كه همانهايي از
به بود زحمتكشي و كاردان باتجربه كشاورز يك اما نداشت سواد او هرچند.شد انتخاب
.ماند پابرجا و زنده او تلاشهاي با روستا كه طوري
گاوآهنهايي ميزد ، پيوند هم به را روز و شب او.نميخوابيد هيچوقت محسنعلياف
برنج ، .گرفت كار به را همه بودند افتاده گوشه و كنار و بودند زده زنگ جنگ طول در كه
سال دو عوض در و كرد آباد را چاي مزارع و كاشت..باقلا لوبيا ، عدس ، گندم ،
كرد برپا عروسيها كرد ، درست خانههاساخت دگرگون را روستا مدني و اقتصادي وضعيت
.برگشت روستا به ديگر بار يك نشاط و شادي و
تازهاي جان داشتيم روز هر ميگرفت ، خود به جديدي ريتم و آهنگ داشت زندگي واقع در
كرد اعلام دولت سال 1948 در چون.نكشيد طول بيشتر سال دو اينها همه اما.ميگرفتيم
در را زمينهايشان نميخواستند كشاورزان اما.شود تشكيل كشاورزي اتحاديه بايد كه
به آشوب روستا در كردند مقاومت مردم بنابراين.دهند قرار كشاورزي اتحاديه اختيار
اين و گرفت كشاورزان از را زمينها تهديد و زور با دولت اما آشوبي چه هم آن شد پا
حزب ملي كميته خصوصي كميسيون سال 1953 در سرانجام انجاميد طول به سالي چند كار
كار كشاورزان زمينهاي روي شبانهروزي بهطور كميته.آمد روستا به باكو از كمونيست
كمونيست ، حزب كميته رئيس باقراف ميرجعفر شد تمام كارشناسي كار اينكه از پس و كرد
را احضارشدگان باقراف بود گرفته غم را روستاييان.كرد احضار كميته به را نفر هفت
كه قدبلندي مرد يك آنها ميان در و شد دقيق آنها تكتك صورت به سپس داد برپا
به رو و كشيد فرياد او سر عصبانيت با و كشيد بيرون را داشت نام اسماعيلابراهيماف
و است زنده او كه حالي در است ، شده تيرباران ميرصلايف ميگفتند پس:گفت و كرد حضار
.است كشيده آشوب به را روستا كه است ميرصلايف همان شخص اين
سخنراني به شروع بودند آمده باكو از كه كساني ساير و كميته اعضاي از يك هر سپس
و نمودند قلمداد سياسي را روستا عادي مسئله آنها اينكه عجيب.كردند
را (سياسي حزب) مساوات داغ مهر و خواندند ميرصلايف طرفدار را اسماعيلابراهيماف
آقابابا ملا همچنين.كردند متهم كمونيستي حكومت عليه فعاليت به را وي و زدند او به
به را دستگيرشدگان و داده قرار ميرصلايف طرفداران رديف در نيز را ساله پيرمرد 95
كه چرا مرد ، استالين كه شد خوب چقدر حال اين با.كردند منتقل ب _ گ _ كا ساختمان
چه اماكردند آزاد زندان از را روستاييان و سياسي زندانيان تمام او مرگ از پس
كينه و دشمني تخم آنها ميان آنچنان و كردند جدا هم از آنچنان را روستا مردم فايده
.است نكرده پيدا را خود سلامت آن ، زخمهاي نيز امروز تا كه كاشتند را
پيدا نجات ميرصلايف از طرفداري اتهام از داشتيم رنج همه اين تحمل از پس تازه
شوروي جماهير اتحاد رهبري كادر در تغيير و استالين مرگ با سال 1958 در كه ميكرديم
به ديگري فرد از طرفداري به متهم ما و كردند تغيير نيز ما روستاي و شهر مسئولان
از باتجربه و كاردان افراد از بسياري تا شد باعث تغييرات اينشديم ابيلاف نام
به ديگر بار يك سال 1380 اواخر در بود مانده كم حال هر به.شوند خارج ميدان
اما برديم ، در به سالم جان مهلكه اين از اما شويم گرفتار علياف از طرفداري
توطئه آن و بود ما انتظار در مصيبباري روزهاي كه چرا نكشيد طولي شاديهايمان
چه هم آن.بود (تالشان خودمختار جمهوري رهبري) همتاف علياكرم ژنرال از طرفداري
...توطئهاي
و بدتر مراتب به همتاف ژنرال از طرفداري كه باورند اين بر سالخورده افراد
بيان نميتوان حرف با هرگز را مصيبت اين و بود ميرصلايف از طرفداري از مصيبتبارتر
من اماباشد درك قابل شما براي اشخاص يا حزب از طرفداري از ترس حالا شايد.كرد
.است چسبيده قبل از ما مردمان پشت بر اتهامات و طرفداري برچسب و داغ مهر معتقدم
نگار روزنامه نگاه
آزادي براي تقلا
كلارك ديويد
جماليان شهرام:ترجمه
كه كشوري در دموكراتيك صلحآميز تحولات به دستيابي جنگ ، از خسته ليبرياييهاي براي
.است دسترس از دور آرزويي دارد ، آفريقا قاره در را جمهوري اولين تاسيس افتخار
رسيد ، ليبريا جمهوري رياست به دموكراتيك طريق از تيلور چارلز سال 1997 در كه هنگامي
جنگ سالار قويترين انتخاب داخلي ، جنگ سال هفت از پس ميكردند فكر مردم از بسياري
پايان است ، شده منجر نفر هزار از 200 بيش شدن كشته به كه خونريزيهايي به ميتواند
رياست دوره پايان به سال يك تنها آنكه وجود با.نپاييد ديري آنان اميد اما.دهد
هم كشور اين مردم و است داخلي جنگ درگير هنوز ليبريا است ، مانده باقي تيلور جمهوري
در ميسوزند ، تيلور از انتقام آتش در كه شورشياني از هم و دولتي تهيدست سربازان از
خود خانههاي نفر هزار صدها تاكنون ، داخلي جنگ شروع آغاز از.ميبرند سر به وحشت
اين مردم.است شده تبديل ويرانهاي به - كشور اين پايتخت - مونرويا و كرده ترك را
ادامه خود دشوار زندگي به آشاميدني آب و برق نظير ضروري شهري خدمات بدون شهر
.ميدهند
رئيسجمهور اين و است كرده وضع تيلور عليه را تحريمهايي ملل سازمان امنيت شوراي
در جرائم گونه اين به رسيدگي دادگاه به جنگي جنايات ارتكاب دليل به است ممكن
و گرفته دست به سلاح وي سرنگوني براي نيز معارض جنبشي.شود فراخوانده سيرالئون
عقيده برخي موانع ، و مشكلات اين تمام وجود با.رفتهاند بين از دموكراتيك نهادهاي
براي مناسبي موقعيت به ميتواند خارجيها كمك با آينده سال انتخابات كه دارند
به نسبت آمريكا خارجه وزير معاون پري رابرت.شود تبديل كشور اين در صلح برقراري
و آزاد انتخابات":گفت رويتر با مصاحبهاي طي وي.است خوشبين انتخابات اين
جامعه شكلگيري در كليدي نقشي ميتواند (ماه 1382 آبان) اكتبر 2003 در عادلانه
فضاي ايجاد منظور به فشار آوردن وارد و منطقه ثبات و صلح وضعيت بهبود مدني ،
".كند بازي ليبريا در دموكراتيك
عقيده ليبريا در مستقل روزنامهنگاران و بشر حقوق فعالان مخالف ، سياستمداران
شورشيان و دولتي نيروهاي بايد ابتدا كشور ، اين به آرامش بازگرداندن براي كه دارند
بينالمللي ناظران از بايد سپس و دهند پايان خود درگيريهاي به تا كرد مجبور را
.كنند كمك كشور اين مردم به آتشبس حفظ امر در تا شود دعوت
خشمگين مردم اگر حتي":گفت مورد اين در صلح و عدالت كميسيون از "بانون اونسيموس"
مسلحانه شورشهاي بيافزايد ، اوضاع وخامت به نيز دولت سياستهاي و باشند ناراحت و
".نيست مناسبي روش
از گذشته ماه "اكوواس" به موسوم آفريقا غرب كشور پانزده از نظامي ناظران از گروهي
بر نظارت كار ذيصلاح ناظران اگر كرده اعلام نيز تيلور و كردند بازديد كشور اين
از يكي "تيبوته توگباناه".كرد نخواهد مخالفت صلح با بگيرند ، عهده به را آتشبس
اين در صلح برقراري مورد در.است مانده باقي ليبريا در هنوز كه مخالفاني معدود
را راهكاري و بيابيم صلح سوي به را راهمان بتوانيم ماه سه ظرف اميدوارم":گفت كشور
.هستيم مشغول سختي به ما":داد ادامه وي ".كنيم پيدا آن بر نظارت براي نيز
تحت كه ليبريا شورشيان ".بيابيم تاريكي در را روزنهاي ماه سه از پس اميدوارم
عليه داخلي جنگي پيش سال دو از (LURD) "دموكراسي و آشتي براي ليبريا اتحاد" عنوان
.ميشوند محسوب سياسي و قومي رقابتهاي شدن برانگيخته عامل كردهاند ، آغاز را دولت
تصور ابتدا در كه است چيزي آن از مجهزتر بسيار نظامي نظر از گروه اين آنكه وجود با
تيلور ارتش بر شورشيان پيروزي كه دارند عقيده نظامي و سياسي ناظران ميشود ،
تجهيزات است قادر ملل سازمان تسليحاتي تحريمهاي وجود با وي زيرا است نامحتمل
.كند فراهم خود نيروهاي براي را زيادي نظامي
مورد اين در سياسي آزاديهاي و بشر حقوق نفوذ با فعالان از يكي "فرانسيس مايكل"
دارد اهميت كه آنچه.نميكند صلح برقراري به كمكي قدرت از تيلور بركناري":گفت
فعاليت نيز مونرويا اعظم اسقف عنوان به كه وي ".است فعلي جنگ به بخشيدن پايان
در كه كساني بر را لازم فشار كه دارد وظيفه بينالمللي جامعه":داد ادامه ميكند
نزديكتر براي خود تلاش به نيز ما و كند وارد ميكنند كارشكني صلح برقراري امر
سياست دو ليبريا برابر در غرب دنياي "داد خواهيم ادامه يكديگر به طرف دو كردن
اصلاحپذير تيلور دارد عقيده آمريكا ميگويند ديپلماتها.ميكند تعقيب را متفاوت
فشار تحت را كشور اين قدرت از وي كنارهگيري زمان تا بايد دليل همين به و نيست
و هويج سياست تيلور برابر در اروپا اتحاديه ديپلماتها ، اين ديد از اما.داد قرار
وي تيلور ، زدن كنار جاي به كه باورند اين بر اروپاييها.است گرفته پيش در را چماق
از استفاده با ديگر سويي از و گيرد قرار ديپلماتيك فشارهاي تحت طرف يك از بايد
.شود تشويق اصلاحات انجام به مالي كمكهاي
شورشيان از حمايتش خاطر به را تيلور واشنگتن ميرسد نظر به بعيد آنكه وجود با
شهرت خود مخالفان پاهاي و دست بريدن به كه - سيرالئون در "انقلابي متحد جبهه"
مواضع اتخاذ نشاندهنده كه ميخورد چشم به نشانههايي باشد ، بخشيده - دارند
اين در وي.است پري اخير سخنان نشانهها اين از يكي.آمريكاست سوي از ملايمتري
وجود به آن نتيجه كه گرفته صورت ليبريا در مهمي تحولات تازگي به":است گفته باره
".است كشور اين در آشتي و صلح استقرار براي فرصتهايي آمدن
سياسي ، زندانيان شدن آزاد تحولات ، اين از پري منظور كه دارند عقيده ديپلماتها
بازگشايي و آشتي اجلاس برپايي كشور ، به بازگشت براي تبعيدي سياستمداران از دعوت
برخي.داشتهاند آمريكا موضع تغيير در مهمي نقش كه است "وريتاس" راديويي ايستگاه
برپايي دولت ، بر فشار آمدن وارد احتمال و امنيتي نگرانيهاي وجود با دارند عقيده
اتحاديه رئيس كيازولو جيمز.شود كشور اين در تغييراتي باعث ميتواند انتخابات
فرهنگ شكستن براي بينظيري فرصت (انتخابات) حركت اين":ميگويد ليبريا مطبوعات
نيز بينالمللي جامعه براي انتخابات اين":داد ادامه وي ".است بدبيني و سكوت
".ميكند تلاش خود آزادي براي كه است ملتي به كمك براي مناسبي موقعيت
رويتر:منبع
17_ ناآرام غول
است اجتنابناپذير آمريكا منافع به حمله
رادمن پيتر
غربشناسي پژوهشي بنياد
را آمريكا منافع به حمله احتمالي روشهاي ملي دفاع مستقل كميتههاي از يكي
:ميكند تعريف اينگونه
شهروندان و نظاميان ميان در را وسيعي تلفات كه نظامياي تاكتيكهاي كارگيري به _
آمريكا براي نبرد هزينههاي اساس اين بر و باشند داشته دنبال به آمريكا غيرنظامي
جاي بر آمريكا كاركرد بر بازدارنده تاثيري احتمالا كه بود خواهد سنگين آنچنان
.گذاشت خواهد
و كروز موشكهاي از استفاده به آوردن روي و جمعي كشتار سلاحهاي از استفاده _
و آمريكا فرامرزي زرادخانههاي و پايگاهها بنادر ، اثر كردن خنثي براي بالستيك
.متحده ايالات متحدين و آمريكا به سنگين خسارات آوردن وارد
.متحده ايالات متحدين و آمريكا اطلاعاتي سيستمهاي به حمله _
با اهميت حائز آبراههاي و مهم تنگههاي كردن مسدود با آبها كنترل با مقابله _
.موشكي سيستمهاي استقرار و دريايي مين زيادي تعداد گذاشتن كار
قرار آنها موشكي بعد در كه متمركزي مجموعههاي و ثابت تاسيسات دادن قرار هدف _
.منطقهاي وسيعتر عمل قابليت به دستيابي براي دارند
امكان كه نظامي عملياتهاي از پشتيباني ساختارهاي به رواني و فيزيكي تهاجم _
.ميآورد فراهم ما براي را نظامي اقدام
.منطقهاي كليدي امكانات و مهم مناطق به آمريكا دسترسي از جلوگيري _
سيستمهاي و برقآسا سلاحهاي كارگيري به با فضا و هوا بر ما كنترل با مقابله _
.گسترده و پيشرفته ضدهوايي
و متحدانش و آمريكا عزم دادن قرار هدف براي سلاحي بهعنوان ترور از استفاده _
زيرساختي مهم ، تاسيسات از محافظت براي امكاناتش بهكارگيري به آمريكا ساختن وادار
.كشور اين خاك داخل در پرجمعيت و
جنگ 1991 تحليل صرف را توجهي قابل نيروي و وقت چيني تحليلگران مثال بهعنوان
.پرداختند مناقشه آن در آمريكا استراتژي ضعف نقاط جستوجوي به و كردند خليجفارس
پرداخته گونه اين نكته اين به چين نظامي علوم آكادمي رياست جانشين جيجون ، لي سرتيپ
عيان را بيشماري ضعف نقاط خليجفارس جنگ 1991 در آمريكا مسلح نيروهاي عملكرد":است
به و بود وسيع بسيار نبرد اين در رفته كار به تسليحات و منابع مثال بهعنوان.ساخت
به شديدا آمريكا.كند پيدا تداوم مديدي زمان مدت براي نميتوانست جهت همين
مورد گستردهاي بهطور پيشرفته ادوات.بود كرده اتكا ائتلاف در حاضر كشورهاي
پيشرفته تكنولوژي اين اجزاي بين كليدي ارتباطات كه حالي در بود گرفته قرار استفاده
پيدا تنزل شديدا آمريكا جنگي توانمندي ميديدند آسيب ادوات اين اگربود ضعيف
صحرايي در نبرد اين اگر نبود ، عراق متحده ايالات مقابل كشور چنانكه همچنين.ميكرد
ايالات نيروهاي كه فازي در عراق مسلح نيروهاي اگر نميگرفت ، شكل هموار و مسطح
به را شديدي حمله بودند خود نظامي آرايش تكميل و منطقه به ورود حال در هنوز متحده
نيروهاي آنكه از قبل و بالفور عراق مسلح نيروهاي چنانكه و ميآورد وارد آمريكا
جنگ نتيجه بود ممكن ميكرد عقبنشيني كويت از آورند وارد را خود ضربه آمريكا مسلح
".باشد متفاوت كاملا چيزي
كامپيوتري تكنولوژي بر آمريكا اتكاي "آشيل پاشنه" جستوجوي در همچنين چينيها
در انقلاب عنوان تحت آن از پنتاگون كه چيزي هستند ، ارتباطي تكنولوژي و پيشرفته
اين زمينه در نسل چندين آنها كه ميدانند خوبي به چينيها.ميكند ياد نظامي امور
ايالات با زمينه اين در نميتوانند بنابراين و هستند عقب متحده ايالات از تكنولوژي
دنبال به ميتوانند آنها مقابل در اما بپردازند رقابت به نزديك آيندهاي در متحده
.بپردازند آمريكا آسيبپذيريهاي
اختلالات ويروسها ، با دشمن اطلاعاتي سيستمهاي كردن فلج براي راههايي جستن
سيستمهاي به حمله براي سلاحهايي توليد ;الكترونيكي تداخل و الكترومغناطيسي
چينيها...و استيلتها رديابي براي راداري تكنيكهاي ;ماهوارهاي ارتباطات
.دارند زمينهها اين در جامعي توسعه و تحقيق برنامههاي
كه داد قرار نظر مد را گزينه اين بايد عمومي اصل و قاعده يك بهعنوان همچنين
فاكتور بهعنوان را هستهاي و شيميايي بيولوژيك ، تسليحات بالقوه ، رقباي از بسياري
اين از ابتدايي و جزيي زرادخانهاي به دستيابي حتي.مينگرند توجهي قابل تساوي
.ميشود قلمداد بزرگ امتيازي _ ايران و شمالي كره عراق ، براي _ تسليحات گونه
از يك هر صرف دستيابي بوديم شاهد هستهاي بازدارندگي كلاسيك دوران در كه همانگونه
متعارف تهاجمات برابر در ايمني احساس ايجاد به تسليحاتي چنين اين به مناقشه طرفين
جلوگيري متحده ايالات مداخله از شود حادث منطقهاي بحراني چنانكه.ميانجاميد
اين و كرد خواهند عمل بازدارنده عاملي بهعنوان نامتعارف سلاحهاي و شد خواهد
ساخت مترصد وصفناپذير اشتياقي با شده موجب كه است حسين صدام استنتاج همان مشخصا
بازرسان جستوجوگر ديدگاه از را خود طرحهاي و باشد بيولوژيك و شيميايي تسليحات
.سازد پنهان بينالمللي
برنامههاي پيگيري با و ميكنند دنبال را مشابهي استراتژي نيز چينيها بدونشك
تا ميكنند تلاش متعارف تسليحات و هستهاي سلاحهاي توسعه و تكثير زمينه در خود
امكان حد تا را تايوان تنگه آتي بحران در متحده ايالات مداخله بالقوه هزينههاي
آرام اقيانوس از متحده ايالات هفتم ناوگان ساختن خارج توانمندي كسب.دهند افزايش
اكتساب با چينيها نيز اكنون كه هرچند بپرورانند سر در چينيها كه نيست چيزي
با كه گرفتهاند قرار موقعيتي در روسي ضدكشتي پيشرفته و جديد اژدرهاي و موشكها
و شدهاند مداخلهاي چنين موانع افزايش موجب آمريكا نظامي مداخله مخاطرات افزايش
.است بوده منطقهاي موازنه در چشمگير تحولي اين
بيتعبير خواب
صورت اين غير در كه چرا باشد مبارزين انتظار در افتخار و پيروزي بايد جنگ عرصه در
ايستاد بازخواهد حركت از نبرد شكست با
براي تلاش فلسطيني ، كشور آينده مورد در بوش نطق از پس خصوصا و اخير هفته دو طي
محافل تمامي تقريبا كه است حالي در اين و يافته شدت آمريكا سوي از عرفات حذف
و فلسطين معضل حل به كمكي عرفات حذف كه باورند اين بر عرب جهان و اروپا در سياسي
تا فتح جنبش شاخص رهبران از زكي عباس.كرد نخواهد خاورميانه در صلح برقراري
او ميپنداشت ، عرفات ياسر به معتقدين و سرسپردگان از را خود دور چندان نه روزگاري
حملات رهبري و شد اردن عازم اسرائيل و اعراب روزه شش جنگ از پس است ساله كه 60
سال 1994 ، در اينكه تا گرفت عهده بر را اسرائيل منافع عليه فلسطيني رزمنده گروههاي
قدم باختري كرانه به پيروزمندانه تبعيد در زندگي و وطن از دوري سال از 37 پس
.گذاشت
در هرجومرج گسترش از قبل و فلسطيني خودگردان حاكميت تشكيل از پس ساليان طي كه او
فعاليت به مشغول پارلماني امور در عرفات مشاور و دستيار عنوان به فلسطيني مناطق
بار اسرائيلي تانكهاي كه زماني و اخير ماههاي خشونتهاي و ناآراميها از پس بود
قاعد و قديمي دوست به را اعتمادش درآوردند ، خود اشغال به را اسرائيل شهرهاي ديگر
مجله خبرنگار به خطاب مينوشد ترك قهوه كه حالي در زكي.داد دست از گذشتهاش
قدم كجا هر به عرفات":ميگويد است آمده او با گفتوگو براي كه تايم آمريكايي
تانكهاي مسلسل صداي ،"ميآيد او پي در بيثباتي و فساد بيقانوني ، ميگذارد
گوش به دور از رفتهاند نشانه را فلسطيني خودگردان حاكميت ساختمانهاي كه اسرائيلي
افتخار و پيروزي بايد جنگ عرصه در":ميدهد ادامه و مينوشد قهوه جرعهاي ميرسد ،
بازخواهد حركت از نبرد شكست با صورت اين غير در كه چرا باشد مبارزين انتظار در
".ايستاد
هفته دو درخواست از او كه شود ذهنيت اين تداعي موجب زكي اظهارات اينجا تا شايد
ترور با كه رهبري" با او جايگزيني و قدرت در عرفات كنارهگيري براي بوش جورج گذشته
.نيست چنين اين اما كرد خواهد پشتيباني و حمايت "نميكند مصالحه وحشتآفريني و
دستور به غزه نوار و باختري كرانه به اسرائيل ارتش تانكهاي و سربازان عزيمت هنگام
شد موجب و كرد مضمحل را خودگردان حاكميت عملا كه اسرائيل نخستوزير شارون ، آريل
و خانهها در شد و آمد قوانين اعمال دليل فلسطينيانبه از تن هزار هشتصد حدود
عملكرد از او نارضايتي بر آمريكا رئيسجمهور تاكيد و شوند محبوس خود شهركهاي
جامعه بين در نااميدي و خشم شد موجب اسرائيل اشغالگري سال عليرغم 35 فلسطينيها
چنان اينكه داشت ، عرضه فلسطينيان به بوش كه هويچي.شود شايع عرب جهان و فلسطينيان
به و كنند اعمال فلسطين حاكميت در را آمريكا خواسته با متناسب ساختاري اصلاحات كه
قابل" سال سه طي فلسطين كشور تشكيل براي نهايي توافقنامه دهند پايان خشونتها
دارد راسخ اعتقاد زكي.ميشود تلقي توخالي فلسطينيها نظر به بود ، خواهد "دستيابي
ديگر كس هيچ با نيست قرار او و شد نخواهد حذف فلسطين جامعه سياست صحنه از عرفات كه
عليرغم بيائيد.جست خيابانها در بايد را بوش سخنان به واكنش":شود جايگزين
دليل اين به ;كنيم حمايت او از است حاكم حاكميتاش بر كه فسادي تمام و نازيباييها
فلسطينيها از بسياري براي دفاع غيرقابل منطق اين ".نميخواهد را او آمريكا كه
فلسطين ، مردم دوم انتفاضه شروع از پس بار اولين براي.است شده شناخته احساسي
مردمي قيام جريان هدايت دليل به را عرفات فلسطيني سرزمينهاي ساكنان از بسياري
يك.ميكنند ملامت داشته ، پي در را قيام اين تخريب كه سويي و سمت به فلسطينيان
پس بار اولين براي عرفات وقتي پيش سال هشت كه ميكند يادآوري بيتاللحم ساكن معلم
بدل دومي كنگ هنگ به را غزه من":گفت گذاشت ، غزه خاك به قدم طولاني ساليان از
از يكي برادر معلم اين "!كرد تبديل سومالي به را غزه او مقابل در اما كرد خواهم
و اسرائيل نيروهاي توسط ميلاد كليساي محاصره از پس كه است فلسطيني رزمندگان
:ميافزايد او.شد تبعيد قبرس به فلسطيني سرزمينهاي از بينالمللي ميانجيگري
عرفات حاكميت گذشته هفته ".انداختش دور به بايد كه ميماند كهنهاي كفش به عرفات"
آن در كه كرد پيشبيني را روزهاي صد طرح بوش اظهارات و انتقادات اين به واكنش در
و متحد فلسطين ، حاكميت بودجه كردن هزينه براي حسابرسي قابل و شفاف مالي حسابهاي
شروع و منفرد نهادي در فلسطيني سرزمينهاي در پراكنده امنيتي نيروهاي كردن يكپارچه
داخل در عرفات مخالفان كه است حالي در اين شدهو پيشبيني آن در ساختاري اصلاحات
قبل مدتها از او مشروعيت و يافته پايان عرفات فرصت ديگر دارند اعتقاد فلسطين
رهبران از يكي و فلسطين قانونگذاري مجمع اعضاي از قادر حسام.است شده منقضي
ماندن باقي جز چيزي عرفات براي نميكنم تصور":ميگويد نابلس در فتح جنبش بانفوذ
كه فجايعي و جنايتكاري مورد در.باشد داشته فلسطيني سرزمينهاي در قدرت اريكه بر
و تند اعتقادات اين عليرغم اما ".شنيد خواهيم بسيار آينده در آورد بار به او
سرزمينهاي خارج و داخل سياسي محافل همه در كماكان ترديد اين همهجانبه مخالفتهاي
او جايگزين ميتواند كسي چه "فلسطيني ملت نماد" عرفات ، از پس كه دارد وجود فلسطين
شود؟
.هستند روبهرو جملهفساد از مشابهي اتهامات با فلسطين حاكميت اعضاي تقريبا
مجموعه مدير دهلان محمد و رجوب جبرئيل كه باورند اين بر تحليلگران از بسياري
عرفات جايگزيني براي واشنگتن مطلوب گزينههاي فلسطيني خودگردان حاكميت امنيتي
نيستند برخوردار فلسطينيان بين در چنداني محبوبيت از نيز تن دو اين البته كه هستند
اسرائيلي زندانهاي در قبولتر قابل و جوانتر چهرههاي برخي كه است حالي در اين و
برغوثي مروان عرفات جايگزيني براي گزينهها قابلتوجهترين از يكي.ميبرند سر به
هدايت به اسرائيل سوي از كه كسي است ، باختري كرانه در حماس جنبش رئيس و ساله 42
.است شده متهم خشونت به زدن دامن و غزه نوار و باختري كرانه در خشونتها جريان
مشروعيت يا و نيامدهاند در اسرائيل اسارت به هنوز كه هم جواني شاخص چهرههاي ساير
كنار براي عرفات با رويارويي دارند اعتقاد ندادهاند دست از را خود محبوبيت و
كه ساله قادر 39.بود نخواهد هم ثمربخش احتمالا و است اشتباهي كار او گذاشتن
كرده متمركز عرفات حذف زمان تا خود از شفاف چهرهاي حفظ براي را خود غم و هم تمامي
را عرفات فلسطيني سرزمينهاي در فلسطينيان همه كه واقعيت اين عليرغم":ميگويد
حاكميت دل در سوءشهرت داراي افراد دادن جاي و فلسطين در زندگي چهره كردن تيره براي
او و گزيد برخواهند را او هم باز همهپرسي برگزاري صورت در اما ميكنند ملامت خود ،
".ميشود ابقاء خود جايگاه در
سياستمدار نگاه
نيمهتمام پيام
*سيگمن هنري
عبادتي عليرضا:ترجمه
مانع چيز هيچ كه ميبرند سر به وهم دنياي در غرق چنان اسرائيليها و فلسطينيها
چهارم و بيست سخنراني در كه نكاتي همه با.نميشود نااميدي ورطه در افتادنشان فرو
اين محتواي ظاهرا اما داشت وجود آمريكا رئيسجمهور بوش جورج (تير سوم) ژوئن
سخنراني اعظم بخش.برد فرو پندار و وهم دنياي در بيشتر را درگير طرف دو هر سخنراني
گرفته قرار غفلت مورد بوش منتقدان سوي از آن مهم و مثبت عناصر جمله از بوش جورج
همواره كه اسرائيل نخستوزير شارون آريل نظريه رد موارد اين مهمترين جمله از.است
"مناقشه مورد" سرزمينهاي واژه از [occupied] "اشغالي" سرزمينهاي جاي به دارد سعي
ساير مانند متحده ايالات كه داد هشدار شارون به بوش حتي.كند استفاده [disputed]
حتي.است اسرائيل اشغال تحت غزه و باختري كرانه كه است باور اين بر متمدن كشورهاي
و اشغال اين بايد گفت و كرد توصيف "فسادآور" را اشغال اين كه رفت پيش جايي تا بوش
نيابد ، پايان موارد اين اگر داد هشدار بوش.يابد پايان فلسطين مردم استضعاف و رنج
و ضمني معني ديگر عبارتي به.داد خواهد دست از را دموكراسياش و هويت اسرائيل
آمريكا حمايت و دوستي دادن دست از ريسك با اسرائيل كه است اين جمله اين تلويحي
سوي از وحشت ايجاد و ارعاب ميكند تصور كه است اين اسرائيل توهم.است مواجه
اين بر و است ، مهار قابل نظامي عمليات با فقط انتحاري بمبگذاري و فلسطينيها
فلسطينيها حقوق احقاق براي خشونت از خالي و بهتر راه يك پيشنهاد بدون كه باورند
جمله از دارند حقوقي و حق فلسطينيها بله شوند ، فلسطينيها مقاومت مانع قادرند
آژانسهاي از هريك گذشته ماه از 21 الاقصي انتفاضه آغاز از.مستقل دولت يك داشتن
استفاده كه كردهاند گوشزد بارها و بارها سياسي نخبگان به اسرائيل اطلاعاتي جاسوسي
به شارون.دهد خاتمه انتحاري عمليات به نيست قادر باشد مخرب كه هم چقدر هر زور از
او.است گرفته ناديده دليل يك به فقط را آنان هشدارهاي پيوسته ، و همواره عمد
تداوم جنگ كه مييابد ادامه زماني تا نخستوزيرياش و او ملي وحدت دولت كه ميداند
انعطافناپذيري شارونرهبر اسرائيليها ، خيال و توهم از پر دنياي در.باشد داشته
.دارد را باختن جان ارزش او اهداف و نميدهد جايزه ارعابآفرينان به كه است
بوش كه خصوص به است زده دامن اسرائيليها توهم اين بر بوش سخنراني اين متاسفانه
در هم آن _ سياسي نهادهاي در اصلاحات و عرفات ياسر جايگزيني بر شارون با همصدا
و واهي پيشنهاد اين.ميورزد اصرار _ دارد قرار اشغال تحت سرزمين اين كه شرايطي
ايجاد و شارون سوي از باختري كرانه دوباره اشغال و تداوم از استقبال نامعقول
سخنراني از اسرائيليها كه است چيزي همان اين دستكم.است ملت يك براي بزرگ زنداني
روشن را آن بايد است ، نداشته قصدي چنين سخنرانياش در بوش اگر.فهميدهاند بوش
و عرفات دنياي به زيادي شباهت واقعي دنياي درك در توانايياش عدم و اسرائيلسازد
دادهاند دست از واقعي دنياي با را خود رابطه كه كساني فقط.دارد اطرافيانش
قابل و باقيمانده نسخه تنها سپتامبر يازده حادثه از بعد كه كنند درك نميتوانند
عليه تند حملات به يازيدن دست فلسطينيها مصيبتهاي التيام براي پيشبيني
كه دادند هشدار عرفات به غربيها سپتامبر يازده از بعد حقيقت در.اسرائيليهاست
آرمان نكند تلاش اسلامي جهاد و حماس بساط برچيدن براي و نكند محكوم را خشونت اگر
است دريافته را پيام اين كه ميكند وانمود او.است داده فنا باد به را فلسطينيها
شارون ، مثل درست.است نكرده كاري هيچ تاكنون اما كند ، عمل آن به كه ميدهد وعده و
به نيست حاضر و بماند سالم انتفاضه فلسطينيها اتحاد حفظ براي ميدهد ترجيح عرفات
رهبرياش از و دهد تن خود جامعه سياسي روند در لازم مصالحه به يا داخلي بحران يك
.بگذرد
است مجبور او دانست خطاكار اظهاراتش خاطر به را بوش نميتوان شرايطي چنين در
در بوش اما.داشت نخواهند مستقل دولت دهند ، ادامه ترور به فلسطين مردم اگر بگويد
از دست فلسطين مردم اگر كه ميساخت روشن بايد او.كرد كوتاهي پيام ديگر نيمه ارسال
بدون تصاحب و اشغال تجاوز ، به شارون دارد وجود تضميني چه بردارند خود خشن مقاومت
چنين كه ميداد را اطمينان اين فلسطين مردم به ميبايست بوش.نكند پيدا دست هزينه
فلسطين اشغال به دارند زمينه اين در آمريكاييها كه نقشهاي و نميافتد اتفاق چيزي
در مستقل دولت يك صاحب ملموس دستاورد يك بهعنوان فلسطين مردم و ميدهد پايان
تشكيل از او.نداد تضميني چنين سخنرانياش در بوشميشوند غزه و باختري كرانه
نداشت وجود نشاني هيچ بوش سخنان در اما.آورد ميان به صحبت سال سه ظرف فلسطين دولت
محصور و منزوي را فلسطينيها شارون.دارد فرق شارون طرح با او طرح كند روشن كه
حتي بوش پريزيدنت.باشند داشته تسلط باختري كرانه درصد پنجاه بر فقط كه ميخواهد
فرصت يك پرزيدنت خاطر همين به.دهند پايان شهركسازي به كه نخواست اسرائيليها از
را آنها و كند ايجاد انگيزه فلسطينيها در ميتوانست آن در كه داد دست از را حياتي
آن بدون.كنند پيگيري را خود تقاضاهاي از بسياري ميتوانند كه برساند باور اين به
اصلي قصد كه حالي در.نميگيرد را چرخهاي خشونتهاي جلوي حتي بوش سخنراني انگيزه ،
با ميتواند بوش و نيست دير هنوز.بود خشونتها اين ادامه از جلوگيري بوش سخنراني
.كند جلوگيري جبرانناپذير خسارتهاي ادامه از است نگفته سخنرانيهايش در آنچه گفتن
.بگيرد را خسارتها اين جلوي شود دير كه آن از پيش بايد او
.است نيويورك شهر در خاورميانه امور در خارجي روابط شوراي ارشد عضو سيگمن هنري*
تريبون هرالد اينترنشنال:منبع
سياسي يادداشت
دارد ادامه
اضطراري لويهجرگه برگزاري از پيش رايزنيهاي ميشد پيشبيني كه طور همان بالاخره
لويهجرگه اجلاس از مهمتر بسيار را آن خبرگزاريها ، اكثر كه افغانستان در
جهادي مبارزان قدرت كاهش با و شد تاثيرگذار انتقالي دولت كابينه در ميخواندند
.كرد برخوردار دولت اين در بيشتري قدرت و جايگاه از را پشتونتباران تاجيك ،
خود بن ، نامه توافق برخلاف اينكه بر مبني كرزاي حامد تاكيد كارشناسان ، باور به
كرزاي حامد استقلال گوياي آنكه از بيش كرد خواهد انتخاب را كابينهاش اعضاء تمامي
به افغانستان انتقالي دولت رئيس آنكه چه ميكند حكايت وي سياسي هوشياري از باشد
لويهجرگه اجلاس برگزاري از پيش مذاكرات در شده اتخاذ تصميمهاي اهميت از خوبي
اعمال با شده ياد مجلس نمايندگان كه نيست مايل دليل ، اين به و است آگاه اضطراري
شعلهور را اختلاف آتش دوباره و گذاشته ناكام را پيشين توافقهاي خود سليقههاي
اعطاء و (قانوني يونس) تاجيك فردي در كشور وزارت سمت انتقال كارشناسان اينسازند
اجلاس از پيش مذاكرات شده انجام توافقهاي جمله از را (وردك) پشتون فردي به آن
قدرت از كاستن ضمن تا كرد تلاش وسيله بدين كرزاي ، ميگويند و ميدانند لويهجرگه
پشتونتباران قدرت انتقالي ، دولت كابينه در شمال ائتلاف قدرتمند عناصر و تاجيكان
البته.كند جلوگيري مهم ، قوم اين اعتراضهاي گسترش از ترتيب بدين و دهد افزايش را
اعتراضآميز حركتي در قانوني يونس و نماند بيپاسخ نيز كرزاي حامد اخير حركتهاي
حامد پيشنهاد حتي و نمود خودداري (پرورش و آموزش) معارف وزارت پست پذيرفتن از
با مصاحبهاي در سپس و كرد رد نيز را كشور داخلي امنيت مشاور پست پذيرش براي كرزاي
و كرد انتقاد كابينه پستهاي تقسيم در كرزاي حامد رفتار از صريحا BBC جهاني بخش
پاسخ از چه اگر مصاحبه اين در قانونيساخت متهم بن توافقات گرفتن ناديده به را او
شد ، خواهد مشغول اقدامي چه به دولتي پستهاي نپذيرفتن صورت در كه سوال ، اين به
تشكيل براي قانوني يونس تلاش كه ميگويند مصاحبه اين از پس كارشناسان اما رفت طفره
فعلي ، انتقالي دوران پايان از پس جمهوري رياست پست به دستيابي هدف با سياسي ، حزبي
.است محتمل بسيار
كابينه به قانوني يونس بازگشت كه ميكنند تاكيد چنين هم افغانستان امور ناظران
داخلي امنيت امور در مشاورت و معارف وزارت دوپست توامان قبول و كرزاي حامد
كرده درك را فعلي سياسي شرايط حساسيت سابق ، كشور وزير كه است آن نشانگر افغانستان ،
اين وقوع البته.است داده ترجيح حاشيهاي مسائل بر را تاجيكان قدرت مثلث تشكيل و
مذاكرات كه هنگامي و لويهجرگه برگزاري از پيش از شرايط اين آمدن پديد و حوادث
گزارش.بود پيشبيني قابل ميزد رقم را افغانستان سرنوشت جانبه چند يا دو فشرده
افغان تاثيرگذار شخصيتهاي و چهرهها ميان متعدد افتراق نقاط وجود از خبرنگاران
برگزاري جريان در كه گونه همان ميكردند تصريح خبرنگاران اين.است ميكرده حكايت
اكنون هم شد خوانده خطرناك قوميتگرايي و قومي جناحهاي تقويت نيز بن اجلاس
سوي به سرعت به را افغانستان اوضاع قومي - سياسي جناحهاي گامس به گام امتيازدهي
براي خود تلاشهاي بر شرايط ، همين درك با نيز كرزاي حامد كه چنان ميبرد پيش خطر
.است افزوده قدرتمند و فراگير ارتشي تشكيل
|