ژئواكونومي تا ژئوپلتيك از
جانستون رونالد*تايلور پيتر
تكقطبي ، نظام به دوقطبي نظام از جهان تبديل و سوسياليستي شوروي فروپاشي از پس:اشاره
اين از كه طوري به شده برخوردار افزونتري رواج از جهان سياسي محافل در "ژئوپلتيك" واژه
...و انرژي ژئوپلتيك و اطلاعات ژئوپلتيك آب ، ژئوپلتيك مانند مقاصد ديگر جهت واژه
.ميشود استفاده
با سياسي اهداف به دستيابي جهت دور زمانهاي از ژئوپلتيك واژه است مسلم آنچه لكن
تعبير كاربردي سياسي جغرافياي به و ميرفته كار به جغرافيايي موقعيتهاي از بهرهگيري
اين تاريخي سير و تطور پيدايش ، با خوانندگان تا شده سعي كوتاه تحقيق اين در.است ميشده
.شوند آشنا حاضر عصر تا آغاز از واژه
انديشه و فرهنگ گروه
چيست؟ ژئوپلتيك
و ميباشد سياست "Politic پلتيك" و سرزمين "Geo ژئو" واژه دو از يافته تركيب ژئوپلتيك
زمان هر كلي طور به ميپردازد ، سياست در جغرافيايي عوامل نقش بررسي به خلاصه طور به
و (..و كشور شكل هوا ، و آب ناهمواريها ، طبيعي ، موقعيت) مانند جغرافيايي ثابت عوامل
سياسي تصميمگيريهاي بر (اجتماعي و سياسي نهادهاي طبيعي ، منابع جمعيت ، ) مانند متغير
.شدهايم "ژئوپلتيك" حيطه وارد باشند گذار تاثير
و صاف بيليارد توپ مانند زمين سطح اگر":است معتقد معاصر سياسي جغرافيدان گاتمن ژان
".نداشت وجود مسائل اينگونه بررسي و مطالعه براي توجيهي هيچ صورت آن در بود ، صيقلي
به بدون وي.نمود ذكر آلماني"راتزل فردريك" را "ژئوپلتيك" علم پايهگذاراوليه ميتوان
طبقهبندي ملتها سياسي قدرت بر را محيط تاثيرات بار نخستين براي ژئوپلتيك واژه كارگيري
وي.رساند چاپ به م سال 1897 در "سياسي جغرافياي" كتاب در را خود ديدگاههاي و نمود
تكامل حاصل دولت هستند ، خود خاص قوانين تابع زنده موجود مانند كشورها":بود معتقد
و دارد قرار خاك در آن فضايي اندام كه است درختي شبيه آن ، وابسته اجزاي و است ارگانيك
وسعت چه هر.مينمايد ضروري و لازم ارضي توسعه يابد ، تكامل و رشد اندام اين كه آن براي
".مييابد بيشتري توسعه كشور آن تمدن و سياسي قدرت باشد بيشتر كشوري
جغرافيداني لكن نيست قبول مورد امروز و نبود استوار صحيحي پايه بر راتزل عقايد اگرچه
سال در بار اولين براي و گرفت الهام آن از (م 18641922) "كيلن رودلف" نام به سوئدي
و سياسي نظامي ، ويژگيهاي":بود معتقد كيلن.نمود ابداع را"ژئوپلتيك" واژه م 1899
".ميباشد كشورشان محيطي و فيزيكي اشكال از متاثر ملتها اقتصادي
بيكوهن ، سائول تايلور ، پيتر.گرديد مطرح واژه اين با رابطه در گوناگوني تعاريف تدريج به
اساس بر..و تلويچ رو پاول دالبي ، زگري ، كولين هرپ ، استروش رابرت جي ، آگنيو ، جان
ژئوپلتيك از تعريف جامعترين تقريبا.نمودند اعلام را خود ديدگاههاي ژئوپلتيك كاربرد
تطور سير در كه مضمون بدين.ميباشد انساني جغرافياي فرهنگ در جانستون ازجي به متعلق
:است مهم بيستم قرن در رويكرد سه ژئوپلتيك
همراه خشكي و آب قدرت ، عمومي نظريههاي با كه:(بيستم قرن اول نيمه در)سنتي رويكرد -1
.بود
قدرت موازنه و جهاني نظام يك در دولتها مراتبي سلسله ويژگي بر كه قدرت روابط رويكرد -2
.دارد تاكيد
.دارد تاكيد كشورها بازيگري و جهاني اقتصاد تحولات نقش بر سياسي ، اقتصادي رويكرد -3
مشترك وجه بزرگ قدرتهاي بين ويژه به جهان كشورهاي بين قدرت جغرافيايي توزيع اين بنابر
.ميباشد ژئوپلتيك واژه با رابطه در تعاريف از بسياري
سنتي ژئوپلتيك
قدرت مبناي كه ارضي توسعه به اعتقاد و جهان بر حاكم فضاي دليل به بيستم قرن اول نيمه در
بخش و آفريقا آسيا ، قاره در خصوص به سياسي مرزهاي ميگشت تحليل قويتر كشورهاي سوي از
مانند نظريهپردازاني.ميشد واقع نظامي تجاوز و تعرض مورد همواره آمريكا قاره جنوبي
فعاليت كشورهايشان ، نفع به خود مواضع اعلام با سورسكي و اسپايكمن ماهان ، تاير مكيندر ،
و اورآسيا آن حدود كه جهان قلب يا هارتلند منطقه به جهاني توجه نمودن معطوف.مينمودند
و Ream Land يا حاشيهاي بخش عنوان به آن ، اطراف درياهاي و است فعلي قفقاز منطقه
بود مشهود فوق نظريههاي در كه زميني و دريايي و هوايي قدرت سه به شديد توجه بالاخره
تفوق يكديگر بر نوعي به نظامي نيروي سه از كدام هر دوم و اول جهاني جنگ دو در گشت موجب
عنوان به آمريكا متحده ايالات و بري قدرت نماينده عنوان به سابق شوروي.يابند برتري و
تكاپوي در بزرگ قدرتهاي سرد جنگ آغاز با م سال 1947 و شدند شناخته بحري قدرت نماينده
اين در نميتوان كه را آنچه اما.پرداختند جنگي آرايش و سلاح جمعآوري به خود ضعفهاي
اين.ميباشد "هوفر هاوس كارل" بهنام آلماني نظريهپردازي مهم نقش نمود فراموش روند
كه آن بر علاوه وي.بود (م 1924)مونيخ ژئوپلتيك مطالعات موسسه مدير و آلمانيالاصل فرد
حفظ و ارضي توسعه جهت نظامي نيروهاي كارگيري به مشوق و سنتي ژئوپلتيك پايهگذاران از
اقدامات از بسياري.بود نظامي حملات در هيتلر الهامبخش ميرفت ، شمار به سياسي قدرت
سر بر اگرچه.ميدانند هوفر افكار از يافته نشات دوم جهاني جنگ طول در را آلمان جنگي
همواره هوفر هاوس زيرا نمود ، پيدا نازي سران با نظر اختلاف سابق شوروي به هيتلر حمله
بود نظر اختلاف همين و بود آلمان و سوسياليستي شوروي ميان حسنه روابط برقراري به معتقد
زندان به هوفر عمر ، اواخر در شد موجب و انجاميد استالينگراد در آلمان شكست به عاقبت كه
.نمايد خودكشي آلمان باوارياي شهر در همسرش با همراه م سال 1946 در و شود منتقل نازيها
به كه بيگناه مردم بيرحمانه كشتار و ژئوپلتيك از آلمان سوء بهرهجويي تقدير هر به
مدت شد موجب ديدند فراوان آسيبهاي جنگ از جهان نقاط اقصي در غيرمستقيم يا مستقيم صورت
مردم زيرا.شود مطرود و منزوي كاملا جهان سياسي محافل در واژه اين بيشتر يا سال سي
با مترادف همواره را آن و داشتند ژئوپلتيك كارگيري به از نامطلوبي ذهني سابقه جهان
.ميدانستند خونريزي و جنگ كشورگشايي ،
و آمريكا متحده ايالات) ابرقدرت دو روابط در ژئوپلتيك م( 1989-1947) سرد جنگ دوره در
اقمارش و شوروي واقع در و بود شوروي دور به ي كمربند ايجاد مبناي بر (سوسياليستي شوروي
استراتژي دوره اين دربودند شده جدا آسيا و اروپا از حصاري صورت به شرقي اروپاي در
و رقابت قابليت افزايش هدف با اطلاعاتي و تكنولوژيك فضايي ، رقابت اتمي ، بازدارندگي
عواملي ازجمله ورشو و ناتو مانند نظامي و سياسي پيمانهاي انعقاد.بود حاكم جهاني كنترل
و داشتند را خود محدوده در يك هر فعاليت كنترل و ابرقدرتها نمودن درمحصور سعي كه بودند
از مانع سرد جنگ دوره در قدرت موازنه.بود مشهود بحري و بري قدرت پنهاني تقابل نوع يك
اين در نمود اذعان ميتوان و ميرفت شمار به مواضع و حدود از ابرقدرتها از يكي پيشروي
و بودند پراكنده و محدود جنگها.ميشد انباشته اشتعال آماده خاكسترهاي از جهان دوره
شعلهور جهاني قدرت موازنه حفظ راستاي در سالها اين در مخاصمات از بسياري آتشافروزي
در تشتت و بحران ;فالكلند در مخاصمه و رويارويي كوبا ، آسيا ، شرق جنوب در جنگميگشت
جزيره در بحران سوسياليستي ، شوروي بهوسيله افغانستان اشغال آفريقايي ، كشورهاي از بعضي
شايد.مبدلنشدند عظيم رويارويي به هيچكدام كه هستند درگيريهايي جمله از...و قبرس
.شدهبود متحول و يافته دگرگوني جهان در ژئوپلتيك بهكارگيري مفهوم كه دليل اين به
را آن پيامدهاي و داشتند خاطر در خوبي به را دوم و اول جهاني جنگ دو رهآورد ابرقدرتها
دستاوردهاي نابودي به مطمئنا نامحدود جنگي به ورود.ميدادند قرار سنجش مورد مدام
بود شده آزمايش دوم جهاني جنگ اواخر در آنچه زيرا.ميشد منجر هم بزرگ قدرتهاي اقتصادي
هشداري درواقع بود افتاده فرو ژاپن مردم سر بر جديد تكنولوژي از بهرهگيري با كه بمبي و
سلاح اولين دوم جهاني جنگ در سلاح آخرين مطمئنا اينكه و بود نامحدود جنگ از امتناع جهت
.ميرفت شمار به خاكي كره از عظيمي بخش نابودي معني به اين و بود خواهد آتي جنگ در
راه عظيمي رويارويي چنين از بزرگ قدرتهاي بخصوص نجات براي نظريهپردازان بنابراين
.دادند تغيير اقتصاد سپس جهاني ، نوين نظم سوي به ابتدا نظاميگري و سنتي از را ژئوپلتيك
شركتهاي قالب در را قدرت ابزارهاي سرعت به.گرفت صورت زيركي با توام و رندانه تغييري
نظريهپردازان و ريختند خارجي بازارهاي توسعه جهاني ، نوين نظم آزاد ، تجارت مليتي ، چند
نام و نمودند قبول قابل وظاهرا علمي چارچوبهاي ارائه به مبادرت فوق باجريانات همسو
مقياس در اقتصاد و قدرت سنتي ، ژئوپلتيك از تركيبي كه نهادند آن بر "ژئواكونومي" جديد
.بود جهاني
جهاني نوين نظام درعصر ژئوپلتيك
دهه1970 سالهاي به جهان سياسي محافل در "ژئوپلتيك" واژه بهكارگيري مجدد رونق
آمريكا متحده ايالات رهبري دستگاه در كيسينجر هنري مانند سياستمداري حضور.بازميگردد
انديشه رشد ديگر عبارت به يا تشنجزدايي سياست تعقيب موجب نيكسون ريچارد كنار در و
جهت موافقتنامههايي امضاي به ابرقدرت دو و شد سوسياليستي شوروي با مسالمتآميز همزيستي
كه بود كمونيستي سياستمداران از هم گورباچف ميخائيل.نمودند اقدام تسليحات كردن محدود
:داشت اعتقاد وي.داد پايان شرقي اروپاي با شوروي خاص رابطه بر مبني برژنف بهدكترين
مداخله بدون تغيير و اصلاح براي را خود راه ميتوانند شرقي اروپاي حكومتهاي از يك هر"
شوروي امپراطوري و كمونيستي سيستم نجات براي گورباچف تلاشهاي اگرچه"بيابند شوروي
پايان باعث شوروي خارجي سياست در وي جديد سياسي تفكر ولي شد مواجه شكست با سوسياليستي
.شد سرد جنگ گرفتن
براساس نمود سعي هفتاد دهه در مكتبرئاليسم طرفدار نظريهپردازان از "جانستون رونالد"
و مركزي دولت" رستهاي مدلهاي و نمايد ارائه دولت از جديدي تعريف ماركسيستي مطالعات
ليبرال جغرافياي به جانستون طريق اين از.دهد قرار بحث مورد را محلي دولت "كثرتگرايي
در كه رسيد نتيجه اين به جهاني نظام چهارچوب از استفاده با سپس و آورد روي دموكراتيك
كشورهاي در كه درصورتي اجراست ، قابل محور كشورهاي در بيشتر دموكراسي سرمايهداري ، نظام"
تحليل اين در ]"است سركوبگر غالبا و قوي حكومتهاي نيازمند اجتماعي استقرار پيراموني
درحال و ضعيف كشورهاي پيرامون كشورهاي و ميباشد بزرگ قدرتهاي محور كشورهاي از منظور
پيرامون پردازي نظريه به هانتينگتون ساموئل و فوكوياما فرانسيس جانستون ، از پس[توسعه
فعاليتهاي:ميدارد اذعان خود "تاريخ پايان" تز در فوكوياما.پرداختند جهاني نوين نظم
دموكراسي و است كرده ثابت ديگر نظامهاي بر را خود مزيت سرمايهداري نظام در اقتصادي
پايان و تمدن پيشتاز دارد وجود شمالي آمريكاي و غرب در عملا كه نو ليبراليسم و سياسي
جنگ يك مثابه به را سرد جنگ بعداز جهاني نظم" هم هانتينگتون ساموئل.است بشري تاريخ
"تمدنها برخورد" تز ارائه به مبادرت و "ميداند مختلف تمدني گروههاي ميان فرهنگي
قابل هم آمريكا متحده ايالات وقت جمهور رئيس جرجبوش نظر از جهاني نوين نظم.مينمايد
متحده ايالات آن در كه است جهاني درواقع جهاني نوين نظم":داشت اعتقاد وي.است تامل
كه آوردهاند بهوجود را نظمي بودند آن از پيروي به مايل كه باحكومتهايي همراه آمريكا
تنها آمريكا بار اين كه تفاوت اين با تنها.است سرد جنگ ژئوپلتيكي نظم دنباله بيشتر
".ميرود بهشمار رقيب جدي ابرقدرت يك با مقابله بدون باقيمانده ابرقدرت
ژئواكونومي به ورود براي دروازهاي انتقادي ژئوپلتيك
منظور به فضايي مدلهاي طرح در سعي واقعگرايانه سياست بر تكيه جاي به انتقادي ژئوپلتيك
در متغير مادي شرايط ميان پيوند كه معني بدين.مينمايد كشور يك خارجي سياست تعيين
است مادي برتري در موجود ساختار حفظ هدفش كه ژئوپلتيكي گفتمان تكوين و جهاني اقتصاد
موضوعات برخي جايگزيني با دارد سعي انتقادي ژئوپلتيك در جديد تحقيقات.ميشود آشكار
اتواتيلي آگنيو.بخشد نو بنيهاي آنها به جهاني اقتصاد بازساخت مضمون در سنتي تحقيقي
بر آن غالب گفتمان.هستند انتقادي ژئوپلتيك پايهگذاران از (1989) گورهريچ و (1987)
در غالب نقش منفرد ملي اقتصاد هيچ" كه معنا اين به. است بيثباتي و ثبات ديالكتيك اساس
.ميكنند عمل جهاني ديد با بانكها حتي سرمايه صاحب اصلي بازيگران و ندارد جهاني اقتصاد
ژئوپلتيك به بازگشت هرگونه احتمال و ميشود ملي كلان اقتصاد كارآيي تضعيف سبب امر اين
بنابراين ".ميدهد كاهش را مشخص دولت يك توسط سلطه برقراري و خاص دولتهاي ميان رقابتي
عرصه به پاي "ژئواكونومي" بهنام حيطهاي و ميشود دنياگشوده روي به جديدي دريچه
.ميباشد مشترك ژئواكونومي و ژئوپلتيك در جهاني مقياس معناي به ژئو واژه.ميگذارد
گرفتن درنظر و پدافندي و آفندي استراتژيهاي تحليل و تعيين جهت روشي بهعنوان ژئوپلتيك
و فيزيكي قدرت به دستيابي دنبال به ژئواكونومي لكنميرفت كار به سرزمين موقعيت
اين در.است بازرگاني و تكنولوژي استيلاي به يافتن دست دنبال به نيست ، نظامي استيلاي
اقتصادي ديپلماسي حاضر حال در.ميشود تلقي مثبت امر يك عنوان به آزاد تجارت رهيافت
استفاده با رقيب بازارهاي از تعدادي كردن خارج هدفش آمريكا متحده ايالات توسط شده ارائه
ميدهند ، ادامه را رويه همين هم اروپاييها.است جهاني نفوذ و بينالمللي امكانات همه از
از كه نظامي تسليحات فروش در رقابت و آسيا شرق جنوب و خاورميانه پرسود بازارهاي تسخير
كشورهاي همواره كه فضايي.است آورده بهوجود را جديد فضايي است برخوردار ويژهاي سود
دنبال به لحظه هر بزرگ قدرتهاي و ميشود افزوده مصرفشان ميزان بر روز هر توسعه درحال
اين در كه نمود اذعان ميتوان بنابراين.هستند خود محصولات فروش براي تازه بازارهاي
است مشخص كه آنگونه زيرا.شود واقع قبول مورد و مطلوب نميتواند نظاميگري جديد ، محيط
اقتصاد پايايي جهت و سهلتر كشور يك اخلاقي حتي و بازرگاني فرهنگي ، مرزهاي درهمنورديدن
.ميباشد مقرونبهصرفهتر بزرگ قدرتهاي
ارائه به مبادرت گذشته قرن يك طول در نظريهپردازان كه ضروريست نكته اين ذكر پايان در
.نمود ذكر سرمايهداري توسعه اهداف درراستاي را همگي نميتوان كه نمودند ديدگاهي و طرح
و حمايت نظراتي از همواره بزرگ قدرتهاي كه است نكته اين ميباشد بديهي و مسلم آنچه لكن
درحال كشورهاي در حضور راهگشاي و بوده آنها منافع تامينكننده كه نمودهاند پشتيباني
فوق اهداف با مغاير حدودي تا كه پردازيهايي نظريه نوعا و ميآمده بهشمار توسعه
باقي علمي مجامع در شدن مطرح حد در يا و ميروند فرو فراموشي و انزوا بوته در ميباشد
.ميمانند
طاهري معصومه
:منابع
.يكم ، 1380 و بيست قرن ژئوپلتيك عزتي ، عزتالله دكتر -1
.ايران ، 1376 خارجي سياست و ژئوپلتيك اطاعت ، جواد -2
.و7 ش6 علوم ، فرهنگستان نامه ميرحيدر ، دره دكتر -3
|