بحران از خروج براي تلاش
نيست راست به چپبازگشت از عبور
بحران از خروج براي تلاش
مشاركت جبهه سوم كنگره بيانيه متن
كوثري عباس:عكسها
گامي اكميت درون خصوصاز مختلفبه سطوح در دلسوزان سوي از اگر ما پيشرويجامعه بحران
داشت خواهد دنبال به تلخي پيشبيني قابل نتايج نشود برداشته آن حل جديبراي
تيرماه 1381 تا 28 تاريخ 26 در اسلامي ايران مشاركت جبهه سراسري سومينكنگره:سياسي گروه
هيات اجرايي ، هيات سياسي ، دفتر مركزي ، شوراي اعضاي شامل كنگره اعضاي شركت با تهران در
تصويب و بررسي منظور به كشور سراسر مناطق اعضاي و شاخهها كميتهها ، نمايندگان و داوري
.گرديد برگزار آينده سال در جبهه اركان انتخاب و اسلامي ايران مشاركت جبهه خطمشي و برنامه
سياسي ، رويكردهاي و مسايل مهمترين از اسلامي ايران مشاركت جبهه ارزيابي كنگره اين در
قرار نظر تبادل و بحث مورد پاياني بيانيه پيشنويس قالب در اجتماعي و فرهنگي اقتصادي ،
در مشاركت ، جبهه مركزي شوراي توسط كنگره پيشنهادي اصلاحات اعمال از پس بيانيه ، اين.گرفت
:است زير شرح به بيانيه اين متن.شد صادر رسما ماه 1381 مرداد
اجتماعي كلان وضعيت
تمامي در اما است ، بوده مواجه متعددي بحرانهاي و تحولات با گذشته قرن يك در ايران جامعه
سال در مردمي خيزش تا 32 ، سالهاي 29 شهريور 20 ، كودتاي 1299 ، مشروطه ، انقلاب چون مقاطع
چالشها و بحرانها تحميلي جنگ آن از پس و ايران ، مسلمان ملت پرشكوه انقلاب و بهمن 57 42 ،
و قدرت ساختار به فقط بحرانها اين از بسياري.ميگرفت بر در را جامعه از محدودي ابعاد
كارآمدي بحران نيز مواردي در و محدود مشروعيت بحران روشنتر معناي به و آن تحولات و تغيير
اقتصاد ، جمله از جامعه ديگر نهادهاي بيشتر و ساختارها نتيجه درميشد اضافه آن به
و كرده حفظ را خود نسبي انسجام و قدرت..و مسلح نيروهاي پرورش ، و آموزش مذهب ، خانواده ،
.ميشدند جامعه در ويرانگر دگرگونيهاي از مانع
نهاد يك ضعف با همزمان معمولا كه گذشته سده يك بحرانهاي و تحولات اغلب در ديگر سوي از
دگرگوني و بحران از عبور امكان اينرو از و مينمايد قبلي شده تضعيف قدرت يا نهاد جانشين
جدي تفاوتهاي گذشته با جهت دو هر از ما كنوني وضعيت اما.است بوده فراهم جامعه كليت براي
.دارد
اجتماعي نهادهاي گسترده نسبتا ابعاد با تقريبا ايران جامعه در امروزي بحران ;اولا
نهاد كه كرد اذعان بايد ثانيااست گرفته بر در را (مستثناست اندكي خانواده نهاد) متعددي
در يا است ، نيافته سازمان باشد جانشيني براي يافتن تشكل و بسيج قابل كه سازندهاي قدرت يا
در دلسوزان سوي از اگر ما ، جامعه پيشروي بحران دليل همين به.دارد قرار شده تضعيف حالت
قابل نتايج نشود ، برداشته آن حل براي جدي گامي حاكميت درون از خصوص به مختلف سطوح
جمله از متوالي ، بحرانهاي انباشت كه آن ويژه به.داشت خواهد دنبال به تلخي پيشبيني
آن دقيقتر مفهوم در و نفس به اعتماد فقدان و فساد كارآمدي ، هويت ، مشروعيت ، بيكاري ،
بازگشتي غيرقابل مرحله به را اوضاع است ، ممكن انساني و اجتماعي سرمايه زوال و انهدام
از برآمده اجتماعي و فكري تحولات سطح بودن بالا دليل به كه است حالي در اينبرساند
در هم كمنظيري فرصتهاي سياسي مشاركت و آموزشي سطوح گستردگي جمعيت ، جواني اسلامي ، انقلاب
:از عبارتند ما جامعه فراروي تهديدهاي مظاهر از برخي.است آمده وجود به ما جامعه
مقبوليت و مشروعيت بحران - 1/1
است ، ديگر بحرانهاي از بسياري ريشه و هستيم مواجه آن با كه بحراني مهمترين شايد و نخستين
بحران اين وجود اثبات.است اعتبار بحران اينجا در دقيقتر تعبيري به يا مشروعيت بحران
ارائه ادامه در كه پژوهشي يافتههاي از كوچكي بخش به كه كافيست نيست ، زيادي زحمت نيازمند
شكاف مسئولان ، به اعتماد نگرش چگونگي قالبهاي در را خود بحران اين.كنيم توجه ميشود
حكومتي ، پستهاي و قدرت به عادلانه دسترسي امكان قوانين ، پذيرش عدم ميزان يعني حقوقي
.ميدهد نشان...و آزادي عدالت ، مسئله
و كشور مسئولان دسترسي كه كساني تعداد ميدهد نشان دولتي نهادهاي معتبر مطالعات
.كردهاند توصيف حقشان از بيشتر خيلي و بيشتر مختلف منابع و امكانات به را خانوادههايشان
توصيف حقشان از كمتر خيلي يا كمتر را دسترسيها اين كه است كساني از بيشتر برابر 6/31
قرار برابر با 2/29 دولتي سازمانهاي و ادارات مديران كشور ، مسئولان از پس كردهاند ،
اين در.ميگيرند قرار همه از بالاتر رقم 4/42 با كارخانهها صاحبان مردم نظر از.دارند
از استفاده در ناحقي نسبت برابر [...] با 4/21 بازاريها كه است اين عمومي تلقي پژوهش
بلافاصله ولي ميگيرند قرار [...] با 3/11 پزشكان كه اين جالب.دارند قرار امكانات
براي نسبتها اين كه حالي در.ميگيرند قرار با 4/3 بسيج اعضاي و با 5/7 سپاه اعضاي
نسبتهاي ميكنند ، استفاده حقشان از كمتر افراد اين يعني است ، تحصيلكردگان 86/0 و متخصصان
مقامات مردم نظر از ديگر عبارت به ميرسد ، و 04/0 به 03/0 روستائيان و كارگران براي مذكور
كارگران برابر هزار و تحصيلكردهها و متخصصان برابر خانوادههايشان ، 37 و كشور مسئولان و
اين اگر حتي [..] !ميكنند استفاده منابع و امكانات از حقشان از بيشتر كشاورزان يا
خود خودي به ميكنند فكر چنين مردم چون ولي باشد ، نداشته خارجي واقعيت با انطباق قضاوتها
.دارد زيادي اهميت
نسبت است ، شده پرسيده مختلف فعاليتهاي در انحصار ميزان مردم از كه وقتي مطالعه همين در
كساني به دانستهاند زياد خيلي و زياد دولتي مقامات و پستها در را انحصار اين كه كساني
براي مذكور نسبت مجموع در است ، برابر كردهاند 4/9 عنوان كم خيلي و كم را آن در انحصار كه
كه است برابر ميشود 7/65 موفقيت به ديني سياسي ، نخبگان دستيابي مانع كه انحصار ميزان
نسبت اين كه حالي در دارد مذهبي و سياسي نخبگان ساختار به بدبينانه بسيار نگاهي از حكايت
مردم ديدگاه در را موجود شكاف ميتوان بنابرايناست برابر 0/1 هنرمندان و متخصصان براي
.كرد مشاهده ميشود انحصارات و نابرابريها باعث كه حاكم ساختار و بينش به نسبت
اين.است منفي "بسياري" تا "نسبتا" مسئولان و حكومت از ارزيابيها ديگر مطالعهاي در
...و توانايي و تخصص مردم ، با بودن روراست دلسوزي ، امانتداري ، صداقت ، از ارزيابيها
وجود قدرت صاحبان به مثبتي نگاه آنها از هيچكدام در تحقيقا كه است شده انجام مسئولان
.ندارد
مورد چهرههاي از نفر كه 5 است شده پرسيده سال تا 30 جوانان 15 از ديگر مطالعهاي در
گزينهاي پنج ميان از البته) آرا با 6/41درصد خاتمي آقاي [...] ببريد نام را خود علاقه
و ورزشكاران [...] است ، داشته را آرا بالاترين (كند انتخاب ميتوانسته پاسخگو هر كه
.گرفتهاند قرار افراد اين از بالاتر مرتبهاي در سرجمع كدام هر هنرپيشهها
از كه وقتي [...] است با 4/37درصد خاتمي سياسي ، الگوي و فرد مهمترين جوانان نظر از
و ونويسندگان دانشگاه اساتيد است شده پرسيده مختلف گروههاي اهميت درباره آنان
تلقي گروهها اهميتترين با و 7/4از شاخصهاي 7/4 ، 0/4 با ترتيب به ايراني هنرپيشههاي
در و 36/0 شاخصهاي 65/0 ، 43/0 با ترتيب به [..] حزباللهي افراد روحانيون ، و شدهاند
ده جوانان نظر در اول مرجع گروههاي كه است اين دهنده نشان كه گرفتهاند قرار رتبهاي
.دارند اهميت دوم گروه از بيش برابر
ماهواره ممنوعيت قانون همچون پديدههايي به ميتوان دولت و ملت ميان حقوقي شكاف حوزه در
اشاره سياسي و مطبوعاتي زندانيان خصوص در دادگاهها احكام همچنين و جوانان زدن شلاق يا
جزو دادگاه اين محكومين كه است آشكار آن با مخالفت حد بدان تا اخير مورد در كه كرد
مجلس انتخابات در نيز آنان به منسوبين حتي كه طوري به ميروند ، شمار به افراد محبوبترين
طوري به.است ملاحظه قابل نيز مدني حقوق در حتي شكاف اين.شدند مواجه عمومي اقبال با ششم
امر اين و است زنان حقوق طرفداران دارد وجود كه گروهي اهميتترين با جوانان نظر از كه
.است زنان خصوص در موجود قوانين با تقابل نوعي
نكته اين به بايد مختصر و كلي طور به اما است مهم بسيار بحران اين وقوع علل به پرداختن
قدرت در نخبگان گردش ممكن نحو هر به كه هنگامي كه كرد اشاره عامل محوريترين عنوان به
سوابق هم عموما كه گردد نفر حدود 2000 در جمعيتي به محدود قدرت كاست و ميشود متوقف
.شد نخواهد حاصل مزبور شكاف جز نتيجهاي باشند ، داشته خانوادگي و دوستي
ديني باورهاي و هويت بحران - 2/1
.است مذهبي باورهاي در بحران پيداكرده ، مشروعيت بحران با تنگاتنگي رابطه كه بعدي بحران
اين.است داده نشان مذهب با آن رابطه و روحانيت جايگاه در را خود اول درجه در بحران اين
در متاسفانه ولي.برآمد سياست نهاد اصلاح درصدد بحق روحانيت نهاد كه شد ناشي آنجا از امر
خود قرباني نيز را روحانيت نهاد سياست ، نهاد كه بود اين كردند درك مردم كه آنچه عمل
صورت به شايد ولي كنيم ، مقايسه بتوانيم كه ندارد وجود درگذشته مطالعهاي اگرچهميكند
و ناكارآمديها كاستيها ، حد بدين تا ايران تاريخ از دورهاي هيچ در كه گفت بتوان شهودي
مردم كنار در تاريخ طول در كه روحانيتي هم آن.است نشده منتسب روحانيت به موجود بحرانهاي
مبارزات از بسياري پرچمدار اخير سدههاي در و بوده آنان آلام و رنجها شريك و
بهرهمندي بودن ناعادلانه بر مبني اجتماعي تصور.است بوده استقلالطلبانه و آزاديخواهانه
منتسبين و روحانيون جايگاه نزول يا آنان ، موقعيت در انحصار يا منابع و امكانات از قشر اين
تعداد نزولي سير.ماست جامعه در وضعيت اين بروز موارد جمله از جوانان براي رسمي مذهب به
واكنش بروز به منجر پديده اين.است پديده اين از ديگري مصداق نيز مجلس روحاني نمايندگان
خود كه آن كوشيدهاند تقليد عظام مراجع كه طوري بهاست شده نيز مستقل و اصيل روحانيت در
و رهبري خبرگان انتخابات در.بكشند كنار سياسي رقابتهاي و روزمره سياستزدگيهاي از را
عنوان به روحانيت اينك حال هر در.بوديم واكنش اين بروز شاهد قم در سال 80 جمهوري رياست
،"ديني روشنفكران" ،"خانواده اعضاي" از بعد جوانان نزد ديني نظرات ارائه جهت مرجع گروه يك
نزد دين و روحانيت ميان انفكاك.ميگيرد قرار پنجم رده در "دوستان" و "دانشگاهيان"
موافق [..] كه گزاره اين با دانشجويان فقط 5/6درصد.است شديدتر دانشگاهها دانشجويان
.بودهاند مخالف 8/81درصد
حتي و جامعه كه است داده نشان موجود مطالعات اكثر تقريبا موارد اين عليرغم خوشبختانه
تعبير همان ازدين آنان تعبير ولي هستند ، ديني و مذهبي كماكان ايراني دانشجويان و جوانان
دانشجويان كه 2/82درصد چرا.نيست ميكند ، ارائه روحانيت از بخشي و حكومت كه ديني ، رسمي
و "است درست دين از او درك فقط كه شود مدعي نميتواند فرقهاي هيچ" كه هستند اين موافق
وجود با":كه هستند اين موافق همچنين 3/76درصدبودهاند فقط 3/8درصد عقيده اين مخالفان
.باشند داشته دين از يكساني برداشت كه داشت انتظار افراد از نميتوان انديشهها و آرا تنوع
يعني قاطع اكثريت همچنين.هستند فقط 3/11درصد گزاره اين مخالفان كه است حالي در اين "
آن در كه كرد ارائه دين از دركي ميتوان":كه موافقند (مخالف درصد برابر 2/6 در) 77درصد
كه هستند كساني عموما هم مخالفان ،"باشد قبول قابل بشر حقوق و آزادي چون مدرني مفاهيم
.ندارند هم اعتقادي آن به و نميدانند تغيير و تحول قابل را اسلام دين
سال ده در مذهب به پايبندي كاهش مردم ، نظر از كه است شده داده نشان مطالعات برخي در
تا يا كاملا مذهب به پايبندي گذشته سال ده در كه معتقدند است ، 71درصد بوده شديد گذشته
.شد خواهد كمتر حدي تا و كاملا نيز آينده سال ده در كه معتقدند نيز و 63درصد شده كمتر حدي
حكومتي نهادهاي توسط كه تحقيقات روش صحت فرض به و نظرات اين نادرستي يا درستي از فارغ
خصوص به مردم ديدگاههاي و رسمي روشهاي و ديدگاهها بين شكاف مهم نكته است ، شده انجام
.است آنان قبول مورد روشهاي و جوانان
طرف يك از.ميشود گرفته كار به غيرصحيحي نحو به موارد از بسياري در كه ابزاري [...]
برخي دوگانه برخورد يك با ديگر طرف از و ميكنند معرفي آن مدافع و مرجعيت طرفدار را خود
..].نميكنند فروگذار آنها درباره تضييق و تضييع گونه هر از و كرده حرمت هتك را مراجع از
انتقادي هيچ و بخوانند بيدين را دانشگاهيان همه ميشود داده اجازه روحانيون برخي به [.
كه است صادق نيز اسلامي ارزشهاي با برخورد نحوه درباره روند اين.برنميتابند خود از را
.است كرده مواجه جدي خطر با جامعه در را معنويت و دين جايگاه مجموعا
خوشبختانه كه است معظم روحانيت خود روند اين اصلاح براي نهاد و فرد صالحترين ما نظر به
.ميرود پيش به آرامي به و است شده شروع حركت اين
جمعي وفاق و ارزشها بحران - 3/1
.است مواجه جدي بحراني با ايران كنوني جامعه نيز مردم ميان جمعي وفاق و ارزشها حوزه در
نيز آن كننده تشديد نوعي به و دارد اجتماعي و سياسي وضعيت در ريشه نظري لحاظ به وضع اين
مثبت اخلاقي ارزش و خصلت است ، 10 شده انجام كشور سطح در كه موجود مطالعه مهمترين در.هست
ما مردم نزد حد چه تا آنها از كدام هر كه دهند توضيح تا شده ارائه پاسخگويان به منفي و
صداقت 36/0 انصاف 31/0 است ، شرح اين به و كننده نگران آمده دست به شاخصهاي دارد ، رواج
جديت و تلاش كمك 90/0 و خيرخواهي امانتداري 67/0 قرار 49/0 ، و قول به پايبندي گذشت 48/0
.كلاهبرداري 85/3 و تقلب و چاپلوسي 59/3 و تملق تظاهر 12/3 ، و دورويي 52/1 ،
ديگران و خويش به نسبت مردم بدبينانه بسيار نگاه از حكايت مطالعات اين كه است واضح
شد خواهد بدتر آينده سال در 5 خصايل اين معتقدند كه پاسخگوياني اينكه مهمتر نكته و ميكند
!شد خواهد بهتر خصايل اين معتقدند كه هستند كساني برابر 27
اعتماد لازمه كه اجتماعي بصيرت نوعي به ميشود ، بحران دچار جامعه ارزشي نظام كه هنگامي
مردم معتقدند كه كساني دليل همين به.ميشود جدي اختلال دچار است اجتماعي اعتماد و نفس به
هستند كساني از بيش برابر كيست ، 3/5 بد آدم و كيست خوب آدم روزها اين كه نميدانند واقعا
امكان اجتماعي بصيرت كسب و ارزشي نظام به بخشيدن قوام بدون هستند ، مخالف عقيده اين با كه
.است غيرممكن امري باشد ، داشته وجود مفيد و نشاط با جامعهاي آنكه
و عمومي افكار كه هنگامي.ميشود جامعه در مشترك برداشت شكلگيري مانع بحران اين وجود
از لازم حمايت با و موثر سياست اتخاذ امكان نيايد ، وجود به مهم مسايل در مشترك استنباط
كه است شرايطي در بيان و مدني آزاديهاي فقدان بحران اين بروز دلايل از يكيميرود ميان
و مفاهيم انتقال بيان ، و مدني آزاديهاي غياب در است ، تحول و گسترش حال در جامعه
و مستقل جزاير به تبديل گروهها و افراد و ميشود متوقف مردم و نخبگان سطح در انگارهها
سياسي و فكري جغرافياي اما ميكنند ، زندگي مشتركي طبيعي جغرافياي در كه ميشوند منفكي
كارآمد و موثر عمومي افكار دادن شكل و منطقي تعامل به قادر و است بيگانه يكديگر با آنان
.شد نخواهند
.خواهدشد منتشر صفحه 23 در فردا از بيانيه اين ديگر بخشهاي
نيست راست به چپبازگشت از عبور
قوچاني محمد
ظاهر صورتش در آرامي به كهنسالي چروك و چين كه ميانسالي بهار 75 ، روزهاي از نيمروزي
به كه جواناني مخاطبانش ، براي تا ويرانيرفت روبه ساختماني در فرازسكويي بر ميشد
مشرف كوچه قديمي ساختمان حياط گوشه دربگويد سخن ميكرد ، خودنمايي صورتشان در موي تازگي
كه) كوتاه محاسني با طلبههايي آنسوتر و سياه چادرهاي با دختراني هادي شيخ خيابان به
جواني اقتضاي به اصلا اما جمع آن پير.بودند ايستاده (ميمانست تهريش به بيشتر
پرهياهويي و داغ انتخابات از سخن.ميداشت برحذرشان جواني از بلكه نميگفت ، سخن مخاطبانش
حرارت و خشم از پرهيز به را جوانان او ، اما ميساخت را اسلامي جمهوري پنجم مجلس كه بود
شود جلوگيري تخلف و تقلب از تا باشند آرا صندوقهاي ناظرين بود قرار ظاهر به.ميكرد دعوت
آرام ، خيلي ديديد ، را تخلفي اگر" كه نبود اين جز آنان به پير چريك توصيه نهاييترين اما
يك مانند درست.همين.كنيد منتقل ستاد به و بنويسيد كاغذي ورقه در هياهو از دور به و ساكت
سردي آب همان اين و "شما چون ساله سي _ بيست جواني نه من ، مثل ساله شصت _ پنجاه پيرمرد
پيري به را جوانان كه بود كرده تغييري چه پير چريك:مينشست جوانان آن جان بر كه بود
ميخواند؟
***
در اسلامي چپ جنبش.ميشود خوانده تندرو پير ، همان توصيه آن از پس سال پنج اينك و
مشاركت جبهه و انقلاب مجاهدين سياسي نهاد دو حول كه درحالي خويش عمر فصل اعتداليترين
عبور" به ديگران و است گرفته قرار تندروي اتهام معرض در كرده جذب را سياسي اقبال بيشترين
چيست؟ از چپعبور از عبور اما و ميشوند دعوت "چپ از
ذيل خود موجود اشكال همه در (اسلامي جمهوري چپ جناح ;دقيقتر معناي به يا) اسلامي چپ
:است آن اصلي محور سياسي نظام حفظ كه ميكند زندگي استراتژيهايي و تئوريها
نگرشي انتشار آغاز از كه (امام خط پيرو دانشجويان جمع) سلام روزنامه تحريريه _ يكم
خارجي ، سرمايهگذاري اقتصادي ، تعديل با رو اين از و) داشت چپ ايدئولوژي به حداكثري
بسنده چپ از حداقلي قرائتي به نهايت در (ميكرد مخالفت اجتماعي حتي و اقتصادي آزادسازي
جنبش محوري استناد كرد ادعا ميتوان كه آنجا تا بود عدالت معيار "قانون" آن در كه كرد
دهه اول نيمه در كه است تجاربي و اسلامي چپ ميراث كنوني شرايط در گرايي قانون به اصلاحات
.است گذرانده 70
قرار آن در كه پروژهاي.است موجود سياسي نظم حفظ براي اسلامي چپ پروژه آخرين اصلاحات و
تنها و حفظ اسلامي جمهوري نظام كليت سياسي توسعه روياي و قانونگرايي دكترين براساس است
(اصلاحات) اسلامي چپ پروژه دموكراتيكترين در حتي درواقع.شود كارآمدتر خويش سياسي صورت در
.است اوجبواجبات از كه نظام حفظ دغدغه:است شده حفظ آن اصلي دغدغه نيز
از بوده اسلامي چپ جنبش نشريه استراتژيكترين گذشته دهه در كه ما عصر هفتهنامه _ دوم
از سازمان اين اوليه تحليل.است داشته تاكيد سياسي مبارزات ايدئولوژيك صورتبندي بر آغاز
گرايشهاي نهفقط آن در كه بود سياسي نظام چهارگانه جناحبندي متضمن سياسي نيروهاي آرايش
ميشد كوفته (سنتي و مدرن از اعم) راست نام به محافظهكارانه گرايشهاي همتاي ليبرالي
چپ و راست تضاد دهه 60 همچون را اصلي تضاد ميشد كوشش استراتژيك تدبير نوعي در حداقل بلكه
ندا اين جديد چپ دلانگيز صفت و نام به فاشيستي جنبشهاي تئوريك تطميع با و كرده قلمداد
نميشد حاضر اگرچه نبوي بهزاد كه بود رو اين از."شويد متحد ايران چپهاي" كه سردهند را
به و ميرفت صبح نشريه دفتر به نصيري مهدي دعوت به اما كند مصاحبه ايرانفردا نشريه با
القا چنين او به نشريه همان سردبير با گفتوگو در يا و مينشست باهنر محمدرضا با مناظره
پادويي به را شما راست آن كه حال داريد اخوت نسبت چپ با شما كه ميداد بشارت يا ميكرد
آورده كف به سنتي چپ توسط خويش ناميدن چپ از كه ابتهاجي وجود با نيروها اين.ميخواند
ما عصر كه غلتيدند راست دامان به چنان سرانجام و برنگزيدند را چپ با اتحاد هيچگاه بودند
.خواند راستافراطي را آنان تجديدنظرطلبي با نيز
تقسيم.يافت تداوم سياسي نيروهاي از اسلامي چپ ايدئولوژيك صورتبندي اين وجود با _ سوم
يافتن اطمينان براي تلاش و اسلامي انقلاب مجاهدين توسط غيرخودي و خودي جريان دو به نيروها
ردهبندي اين بعدي مرحله اسلامي چپ سوي از نظام چارچوب حفظ به نظام درون رقيبان
حتي و گرفت قرار بازتوليد و توجه مورد مستقر سياسي نظم سوي از زودي به كه بود ايدئولوژيك
براي صالحي خلف همچون اسلامي چپ كنوني صورت ترتيب بدين.شد گرفته كار به اسلامي چپ عليه
كه شد ظاهر (اسلامي جمهوري نظام اوليه سالهاي در اسلامي چپ سازمانهاي) آن پيشين صورت
سرعت به كه ايدئولوژيهايي.نداشتند مستقر سياسي نظم ايدئولوژيساز دستگاه از فراتر شاني
مسلمانان جنبش چون گروههايي اين انقلاب آغاز در كه همچنان.ميشدند تبديل خود ضد به
بازرگان مهدي مهندس نفي به "امپرياليسم جادهصافكن ليبراليسم" تحليل با كه بودند مبارز
صورت در ليبراليسم چه آن با همزمان ترتيب بدين.شدند نفي نيز خود بعد اندكي و كردند كمك
آن و بود تكوين شرف در متناقضتر و مهمتر واقعهاي ميداد انجام امپرياليسم كردن جادهصاف
"غيرخودي _ خودي" تئوري خلق با.بود "محافظهكاري صافكن جاده بهمثابه راديكاليسم" ظهور
صاحب را خود اسلامي چپ تئوريهاي مصادره با محافظهكاران و شد زنده ديگر بار چپ سنت اين
كه بدانجا تا ساختند جناحهايديگر نفي براي ابزارهايي آن از و خواندند تحليلهاي اين
.است رسيده فرا اسلامي چپ نوبت اينكه
گرفته عاريت به محافظهكاران سوي از كه نيست اسلامي چپ استراتژيهاي تنها اما _ چهارم
استراتژيك موتلفان (سياسي اقتصاد در حداقل) جهان محافظهكاران كه درحالي ميشود
منشعب محافظهكاران دل از ليبرالها نيز دموكراسي تاريخ در و ميشوند محسوب ليبرالها
تا شدهاند چپ تئوريهاي دامان به دست شدن جهاني عليه محافظهكاران ايران در شدهاند ،
ندارد خاطر تعلق آنها به ديگر ايران اسلامي چپ گرچه كه تئوريهايي.برانند را ليبرالها
.باشد معاصر جهان با محافظهكارانه مخالفتهاي براي كارآمد ابزارهايي ميتواند هنوز اما
نظام اين ساختمان در محكمي خشتهاي بنيانگذار اسلامي جمهوري چپ ديگرجناح سوي از _ پنجم
به اسلامي جمهوري و اسلامي چپ رابطه اين يادآوري با هرازگاهي محافظهكاران كه است سياسي
نگيرند قرار سياسي نظم اپوزيسيون مقام در كه است ايشان صلاح به نهتنها ميشود متذكر آنها
جمهوري در اسلامي چپ نهادهاي اين عمده چه شوند تمامعيار اپوزيسيوني نميتوانند هرگز بلكه
تشكيل در اسلامي چپ نقش.دارد آن استقرار راه در تلاش و موجوديت با مستقيم نسبتي اسلامي
(پاسداران سپاه و انقلاب سابق كميتههاي اطلاعات ، وزارت) دفاعي و امنيتي نهادهاي پارهاي
.شد متذكر راستگرايان خود به را تاريخي پيوند اين بايد اينك گويي اما.است جمله اين از
و تئوريك) خلعسلاح را آنان و گرفتند قرار خلق مجاهدين برابر در انقلاب مجاهدين كه آنگاه
چپ نيروهاي تجزيهطلبي از شبهنظامي _ سياسي حركتهاي قالب در كه هنگامي يا كردند (عملي
در كه زماني در نيز و كردند استوار را اسلامي جمهوري بناي سنگ و كردند جلوگيري غيراسلامي
.گرفتند قرار ماركسيست چپ جريانهاي بازجويان صورت
يك بنياد بر كه نظامي.است اسلامي جمهوري شاهرگ اسلامي چپ كرد اذعان بايد ترتيب بدين
انقلابي ايدئولوگ (ره خميني امام) انقلابي رهبري با (انقلابي اسلام) انقلابي ايدئولوژي
شكل...و (بنيادها) انقلابي نهادهاي (عالم در فتنه رفع) انقلابي شعارهاي (شريعتي علي)
.بگيرد اختيار در را حكومت راست جناح اگر حتي باشد نداشته چپ به گرايش نميتواند است گرفته
بر تاكنون سال 1360 از كه نظمي.است موجود سياسي نظم از عبور به دعوت چپ از عبور به دعوت
.است بوده استوار راست و چپ پايه دو
:ميكردند برپا را دو اين ميان قدرت موازنه ذكاوت به اسلامي انقلاب فقيد رهبري كه چنان
اگر و داشت اختيار در را نظارتي نهاد اكثريت ديگر جناح بود چپ دراختيار مجلس اكثريت اگر
قابل غير خارجهاي امور وزير ولايتي اكبر علي بود تاييد مورد نخستوزير موسوي ميرحسين
.شد خواهد بدل آن صورت قلب به اسلامي جمهوري در سياسي نظم دوپايهاي ماهيت سلب.بود تغيير
برآورد سر راست دل از جديدي چپگراي جناح كه است آن وضعيت ، خوشبينانهترين شرايطي درچنين
چپ جناح كه تفاوت اين با يابد ادامه (راست _ چپ) اسلامي جمهوري در قدرت دوگانه ماهيت تا
راديكاليسم با بيشتر كه جنبشي.بود نخواهد راديكال يا انقلابي راست جز نيرويي نوين نظم
چپ حذف با نيز ازحوزهقدرت بيرون در كه همچنان.چپ راديكاليسم تا دارد نسبت راست
كاران محافظه روياي برخلاف كه است گونه اين.كرد خواهد رشد كه است آنارشيسم اين اسلامي
راديكاليسم از پيچيدهتري صورتهاي به حصول بلكه بود نخواهد راست به بازگشت چپ از عبور
را موجود سياسي نظم (آنارشيسم) اپوزيسيون و (انقلابي راست) حاكميت دايره دو درهر كه است
.ساخت خواهد مختل
***
ميانه قاعدتا و پيرتر تاكنون (ميخواند آرامش به را جوانان كه) بهار 75 از نبوي بهزاد
نظم استقرار براي كه مردي براي اين و ميخوانند رو تند را او هنوز اما.است شده روتر
تاسيس و سياسي ، نظام حفظ تئوريهاي طرح غيرخوديها ، با مرزبندي و نفي به موجود سياسي
هادي شيخ خيابان نبش ويراني روبه ساختمان.است دردناك است زده دست آن برپاكننده نهادهاي
بر رسيده نو محاسن همچون سياست كه جواناني با گفتوگو جايگاه پيش سال پنج مانند ديگر
به توصيه جز چه.ميكند گفتوگو جوانان با كمتر هم پير چريك.نيست شده ، سبز صورتشان
.ميشود خوانده تندرو خود ، كههنوز درحالي ندارد ديگري نصيحت سري پيرانه
|