بزرگ دروغ
ميكنند بيان آمارهايي و موضوعات افراد گاهي و گرفته بالا اجتماعي مسائل تب متاسفانه
خودسوزي و خودكشي ميزان افسردهرواني ، تعدادافراد مثلا ندارد واقعيت كه
ميشود آنپر با روزنامهها صفحات روز هر كه فراري تعداددختران و
هاشمي اكبر
فكر كس هيچ شد ، منتشر محافظهكار روزنامه دو در عفاف خانه طرح خبر بار
اولين براي وقتي
تعطيلي همچون كشور روز مهم سياسي مسائل كه شود آنقدرگسترده موضوع اين دامنه نميكرد
جرائم و آزادي نهضت انحلال و مجلس ملي امنيت رئيسكميسيون محكوميت و نوروز روزنامه
خارجي سياست كميسيون رئيس سولانا خاوير ورود با همزمان هم گروهآن اين اعضاي سنگين
در موضوع وقتي روز چند از پس اما.دهد قرار خود تحتالشعاع را اتحاديهاروپا
ميان در روزنامه كپي و شدند ناياب روزنامهها منعكسشد هم كشور پرتيراژ روزنامههاي
معاونت گرفت قرار توجه مركز كه جاهايي از يكي اينميان در و ميگشت دست به دست مردم
به.بود زده تكيه معاونت اين صندلي بر زن يك آن در كه جايي.بود كشور وزارت اجتماعي
در كشور وزير اجتماعي معاون بروجردي اشرف دكتر خانم با تا ميرويم كشور وزارت طبقه 18
اما نبود كار در محاكمهايميپذيرد را ما دعوت راحتي به او كنيم گفتوگو مورد اين
را ملاحظات برخي و باشيم بيپرواتر سوالات طرح در شد باعث لهجهاش صراحت و گشادهرويي
را مصاحبه متن چاپ از قبلا دارد امكان اگر كه ميخواهد ما از وقتي حتي.بگيريم ناديده
هم تكذيب" ميگويد و ميكند اشاره ضبطصوت به خنده با او و ندارد امكان ميگوييم ببيند
خبر اما ميكند تكذيب را كشور وزارت با ارتباطش و عفاف خانه وجود او "بكنم نميتوانم
.ميكند تاييد را گلستان خانه وجود
***
شوراي در موضوع اين گفتند عدهاي عفاف خانه خبر انتشار از پس اينكه به توجه با *
شويم عفاف خانه بحث وارد بخواهيم آنكه از قبل.است رسيده تصويب به كشور وزارت اجتماعي
.بدهيد توضيحي تصميمگيرياش و فعاليت حوزه و شورا اين مورد در ابتدا
از جلوگيري براي و متفاوت نگاههاي به دادن سو و سمت و اجتماعي مسائل حساسيت دليل به
در كشور اجتماعي مسائل به دادن سروسامان و پراكنده و موازي و متعدد تصميمگيريهاي
و وزارتخانه هشت ميان اين از كه گرفت شكل عضو با 23 شورا اين آبان 80 تاريخ 30
اين در..و بدني تربيت انتظامي ، نيروي قضاييه ، قوه مانند دستگاهها ديگر نمايندگان
اعضا بين هماهنگي مسئوليت قانوني و روشن بهصورت كشور اجتماعي شوراي.دارند عضويت شورا
كاري عضو از 23 يك هر باشد قرار اگر كه معنا اين به.است گذارده كشور وزارت عهده بر را
به نياز كار اين البته.شود انجام كشور اجتماعي شوراي هماهنگي با بايد حتما دهند انجام
دستگاهها ميان در موضوع اين فرهنگسازي و انداختن جا حال در هماكنون كه دارد زمان
كه اوباش و اراذل با مبارزه ماجراي همان يا محيط سالمسازي بحث مثال عنوان بههستيم
و بود نشده مطرح كشور اجتماعي شوراي در طرح كه آنجا از.شد وارد آن در انتظامي نيروي
ما لذا بود كرده اجرا را آن و كرده اقدام فيالبداهه و هماهنگي بدون انتظامي نيروي
در ابتدا حتما بايد و دارد اجتماعي تبعات و آثار كار اين كه دليل اين بهكرديم اعتراض
آرامآرام.ميكردند كار اين به اقدام هماهنگي از پس و ميشده مطرح كشور اجتماعي شوراي
.شود انجام شورا هماهنگي با بايد دست اين از تصميمي هر كه ميرويم سمت اين به
شورا اين با را لازم هماهنگي انتظامي نيروي كشور ، اجتماعي شوراي اعتراض از پس آيا *
داد؟ انجام
شورا اين به دارد اجرا دست در كه را درياها سالمسازي طرح حاضر حال در انتظامي نيروي
.شود اطلاعرساني مردم به جمعي وفاق و نظر كسب از پس تا آورد
مطرح شورا در را طرحها اينگونه انتظامي نيروي وقتي كه ميرسد نظر به حال اين با *
ندارد؟ طرحها اجراي بر تاثيري شورا مخالفت و ميشنود را شورا نظر فقط ميكند
طرح؟ كدام مثلا
.اوباش و اراذل با مبارزه طرح *
اين ما حرف اما.شود برخورد اوباش و اراذل با بايد كه بود جمعي وفاق طرح اين در بله ،
نبايد بود پيدا سرش موي خانمي دختر اگر.شود ارائه تعريفي اوباش و اراذل از بايد كه بود
كه فردي و چاقوكش يك بين بايدشود مشخص بايد تعريف دامنه شود ، محسوب اوباش و اراذل جزء
.شد قائل تفاوت ميدهد انجام كاري خودش شخصي حريم در
.رسيدهايد باشد دستگاهها همه تاييد مورد كه جامعي تعريف يك به آيا *
.بله
است؟ كدام جامع تعريف اين *
تجاوز و تعرض ديگر انسانهاي حدود و حقوق به كه هستند كساني اوباش و اراذل مشخصا
.ميكنند
دارد؟ را خود خاص تفسير انتظامي نيروي كه نميكنيد فكر آيا *
و باشد همراه است ممكن خطا از درصدي با كاري هر كه است اين بر اعتقادش انتظامي نيروي
ضريب اين كه معتقدند خودشان.ميشوند مواجه درصدي ده خطاي يك با كار شرع در دارند اذعان
به زندگي فضاي سالمسازي يا امنيت تامين عنوان تحت نبايد.كند پيدا كاهش بايد و بالاست
جرم كاري چه بدانند كه ميشد اطلاعرساني مردم به بايد.شوند متعرض شهروندان شخصي حقوق
گذاشته بحث به شورا در هنوز البته كه شد مشخص حدودش آنجا در و مطرح بحث رو اين از.است
خطاها و آزمون اين كه معتقدم اما.شد تدوين اجتماعي جرايم تعريف عنوان تحت و است نشده
.بگذاريم سر پشت را آن بايد و است طبيعي
سر پشت خطارا و آزمون اين بايد مردم روي آزمايش و عيني تجربه يك با معتقديد شما يعني *
گذاشت؟
.دارد اذعان آن به انتظامي نيروي كه است خطايي درصد همان عيني تجربه
تعريف يك به ابتدا تا نشد متوقف طرح اين چرا ندادهايد ، پاسخ من سوال به هنوز شما *
نپردازند؟ را خطا و آزمون اين تاوان مردم تا برسيد جامع
در هم را معتادين اوباش و اراذل بحث.شود متوقف كه نداشت دليلي و بود خوبي طرح چون
.نميكرد حل را مسئلهاي طرح اين توقف و ميشد برخورد افراد اين با بايد و برميگرفت
و فرستاديم شهر مختلف نقاط به ارزيابي براي گروه ده ما است ضروري خطا ضريب كاهش البته
نيرو اين به تا كنيم مطرح شورا در را انتظامي نيروي خطاي كه كردهايم تهيه نيز گزارش
.شود داده تذكر
كلان سطح در كشور وزارت شده ، بحران يك به تبديل اجتماعي آسيبهاي جاري سالهاي طي *
دارد؟ برنامهاي چه آينده و امروز وضعيت به نسبت
ميكنند بيان آمارهايي و موضوعات افراد گاهي و گرفته بالا اجتماعي مسائل تب متاسفانه
تعداد و خودسوزي و خودكشي ميزان رواني ، افسرده ، افراد تعداد مثلا.ندارد واقعيت كه
و متقن مباني آمارها اين.ميشود پر آن با روزنامهها صفحات روز هر كه فراري دختران
.جامعه واقعيت بيان تا ميخورد ژورناليستي كار درد به حقيقت در.ندارد استنادي قابل
نيست؟ جامعه واقعيتهاي طرح ژورناليستي كار كه است اين منظورتان *
تا كنند مطرح را خودشان ميخواهند بيشتر موضوع اين طراحان كه ميكنم فكر ولي خير ،
.بسازند مطرح را جامعه واقعيات بخواهند
كنم؟ مراجعه كجا به بايد كنم استفاده درستي آماري مبناي از بخواهم اگر روزنامهنگار من *
خيلي شكل به استانها در خودسوزي و خودكشي مورد در ما مثلا موجود ، تحقيقاتي منابع از
.دادهايم انجام تحقيقاتي ريز
است؟ شده هم منتشر اطلاعات اين *
مراجعه ميتوانيد بنويسيد مقاله ميخواهيد اگر شما اما.نميشود منتشر كه است طبيعي
.شد خواهد گذاشته شما اختيار در اطلاعات و اينجا اطلاعاتي پايگاه به كنيد
ميدهيد؟ قرار همه اختيار در را اطلاعات اين واقعا *
و آمارها ارائه.است شده مطرح اجتماعي شوراي در كه است مباحثي از يكي اين البته ،
كردن بزرگ.ندارد نتيجهاي اذهان كردن مكدر و مردم نگراني دل افزايش جز نادرست اطلاعات
حركتهاي و پرانرژي جوانهاي ما.ميشود جامعه در خسته فضاي ايجاد به منجر مسائل اين
اين و است بيشتر همه از جوانان غيردولتي سازمانهاي تعداد و.داريم بسياري اجتماعي
گرفته ناديده كاملا مسائل اين ولي شده شروع جوانها سوي از كه است حركتي نشاندهنده
.ميشود
اعلام زياد يا كم آمارها كه جنگ دوران مانند سياسي ملاحظات پارهاي دليل به گاهي *
.كرد اطمينان هم دولتي آمارهاي به نميتوان كه دارد وجود بدبيني اين ميشد
اطلاعات و آمار خود سر نبايد كس هر و باشد فضلالخطاب بايد جايي كه ميكنم فكر من
.كند ارائه
دست را آمارها ملاحظات برخي خاطر به گاهي اداري سيستمهاي كه داريد قبول را اين شما *
ميكنند؟ كاري
و پنهانكاري همين البته.دارم قبول را ندادن آمار اما ندارم ، قبول را كردن دستكاري
شوراي در ما.باشيم نداشته موجود وضعيت از درستي تصوير ما كه شده سبب اطلاعات بايگاني
كار دستور در هم را اطلاعات اين تحليل طرح مردم به اطلاعرساني طرح بر علاوه اجتماعي
از درست تصوير يك ميتواند پارامترها ساير با آنها دادن ارتباط و اطلاعات تحليل.داريم
علمي پشتوانه و نيست معلوم آمارها و اطلاعات مبناي الان اما دهد نشان ما به جامعه وضعيت
.ندارد
ما جامعه جامعهشناسان ارقام و آمار براساس بلكه روزنامهها ارقام و آمار براساس نه *
ميپذيريد؟ را اين شما آيا است روبهرو بحران يك با
البته.باشد بحرانزا ميتواند زنان و جوانان مسائل اما ندارم ، بحران به اعتقادي من
در اما هستيم بحران سقف در ما جوانان اشتغال مورد در مثلا.كرد تفكيك را مسائل بايد
ميكنم نگاه فرصت يك عنوان به جوانها به من.ندارم بحران وجود به اعتقادي زنان مسائل
.بحران يك نه
.هستند بحران دچار ما جوانان اخلاق و هويت زمينه در كه دارند اعتقاد بسياري اما *
درخيابان جوانها ريختن.ندارم اعتقادي بحران به اصلا جوانان مشاركت و ملي هويت بحث در
و ميهن به علاقه ميزان نشاندهنده و است فرصت يك بلكه نيست تهديد يك فوتبال بازي از بعد
پسر كاش كه ميكنند آرزو دخترها كه جنسيت بحران مثل مقولههايي در ولي.است خودشان مليت
هويت به نسب دختران خاطر تعلق اخير سالهاي در گرچه.ميكنيم حركت بحران سمت به بودند ،
.است كرده پيدا افزايش خودشان جنسيتي و فردي
چه؟ جوانان ميان در ديني اعتقادات در بحران وجود مورد در *
اعتقادات زمينه در كه ميدهد نشان گرفت انجام ارشاد وزارت در گذشته سال در كه تحقيقي
.ندارد وجود بحراني ديني
جامعه آينده سال پنج در كه ميكنند پيشبيني مردم درصد تحقيق 54 همان در ولي *
.شد خواهد غيرمذهبيتر
قيامت به اعتقاد درصد و 98 دارد وجود زندگيشان در خدا ميگويند مردم همين درصد ولي 96
اصل به نسبت اما.باشد متفاوت دين به امروزي جوان با پيش سال در 40 من نگاه شايددارند
باشد بحراني اگر.باشد داشته وجود مشكل است ممكن دين به نگرش در.ندارد وجود تفاوتي دين
.دين خود معناي به دين نه دارند اجدادشان دين در بحران
چه كردهايد چه و كرديد فراهم برايش امكاناتي چه كه كند سوال شما از جوان يك اگر *
داريد؟ پاسخي
اعتبارات ، زمينه در است نگرفته صورت درستي اطلاعرساني اما شده كار خوب جوانها براي
جوانها را ما مردم درصد كه 60 اين دليل به امااست شده اقدام مناسب زمينههاي ايجاد
دولت كه كنيم فكر اگر ما.نيست حجم اين تامينكننده و پاسخگو امكانات اين ميدهند تشكيل
بوده جوابگو را خواستهها همه بگوييم اينكه اما است اتهام يك اين نداده انجام كاري هيچ
.باشد نيازها اين پاسخگوي كه ميرفت اميد جوانان ملي سازمان تشكيل با.نيست طور اين
جهت آن به و ميكرد استفاده جوانها انرژي از سازمان اين اگر اما ندارم نقد قصد البته
وجود است نداده انجام كاري جوان براي كه است حاكميت به الان كه اتهامي اين شايد ميداد
فكر آنها به و نيستند آنها مشكل رفع پي در مردان دولت كه نميكردند فكر آنها و نداشت
.نميكنند
بالا را جوانان توقعات و مطالبات سطح كه هستيد معترف دولت نماينده عنوان به شما *
اين تمام پذيرش با جوان يك حالا باشيد پاسخگو نتوانستهايد متعددي دلايل به و بردهايد
و ميآيند دارد مشكل هم باز مينشيند كافيشاپ يك در يا ميزند قدم پارك در وقتي مشكلات
.بنشيند راحت كه نميگذارند هم باز
مشغول كه شود پسري و دختر متعرض دولت نيست قرار.شود برخورد اينها با كه نيست قرار
اين چرا اينكه اما.شويم افراد شخصي حريم متعرض نميتوانيم.هستند رفتن راه و كردن صحبت
به بايد جوانان ميكنم فكر من است باقي مشكلات هنوز كه است اين دليل نميشود اجرا مسئله
است حاكميت مشكلات از يكي كشور سطح در تصميمگيري مراكز تعدد.بدهند تذكر دولتي دستگاه
كه دارد وجود نهيازمنكر و امربهمعروف نام به مجموعهاي انتظامي نيروي كنار در مثلا
.ميداند متولي و نظر صاحب و قيم را خودش اما ندارد وجود دولت تصميمگيريهاي در اصلا
فصلالخطاب دستگاهي بايد دارد سروكار مردم فكر و روح با كه بحثهايي مورد در كه حالي در
در نه و سياست در نه گرنه و باشيم مواجه برخورد در چندگانگي اين با كه است طبيعي.باشد
يا و ميزنند قدم و حرف هم كنار در كه جواني پسر و دختر با بخواهد كه است دولت ديدگاه
از موضوع اين و ميگيرد صورت برخورد اين اما.باشد داشته برخوردي است نشسته كافيشاپ در
دهيم نشان مردم به و كنيم روشن را مرزها بايد ما.ميگيرد نشات تصميمگيري مراكز تعدد
.نباشد دولت متوجه چيز همه تا
دارد ادامه
وسطي قرون در عشق
عشق روزگاري روزي
از قويتر عشق درباره گفت؟ ميتوان چه تاريكي سال هزار به نزديك طول در عشق درباره
اظهارات ميزند ، پيوند "هميشه" به را انسان كه جذابيتي اين مرگ ، از قويتر عشق تبعيد
خاطر به را ايزو1 و "تريستان" شده قرباني عشاق طولاني شكواييههاي شواليهها ، آتشين
در":كه مينالد دلي خون چه با اولي تريستان ، از ايزو جدايي سكانس در آن در كه بياوريد
...و ".نباشد درماني را آن كه ميشويد گرفتار حرماني و درد به شما من ، مرگ هنگام
و وسطي قرون متخصص مورخ لوگوف ، ژاك پروفسور با عشق ، درباره مصاحبهها سلسله ادامه در
"تاريخنوين" معمار لوگوف.مينشينيم گفتوگو به جهان معاصر تاريخنويس ستارگان از يكي
.وقايع سير تا است علاقهمند افراد ذهنيات و روزمره زندگي به بيشتر كه ميشود شناخته
حاكميت هزاره اين در كه اينمينگرد متفاوت زاويهاي از نيز را وسطي قرون لوگوف ژاك
يك را وسطي قرون سلفهايش مثل لوگوف اما است ، بحث يك خورد ، پيوند گناه با عشق كليسا ،
زندگي جوشان ديگ را وسطي قرون او اتفاقا نميداند ، تاريخ سياه پرانتز يا و تاريك دوره
.ميكند قلمداد كرد ، پيريزي را مدرن جامعه پايههاي كه
را متفاوتي وسطاي قرون واقعا ،"ديگر وسطاي قرون يك" جمله از آثارش ، مجموعه در او
.مينشينيم نظاره به را عاشق وسطاي قرون او زبان از نقدا.ميدهد قرار ما پيشروي
دو معمولا ميكنيم ، توجه دوره آن در زندگي مقتضيات و وسطي قرون رسوم و آيين به وقتي *
در كه فاتح و مردسالار خشن ، فئودال ، دنياي يك تصوير يكي:ميكند خطور ذهنمان به تصوير
شواليهگري ، روحيات همان آن مشخصه كه درباري عشق همينطور و ميشوند مردان طعمه زنها آن
...متضاد ظاهر به كليشه دو.اينهاست..و بيهمتا سرور برابر در خمشدنها
به گرايش زنانه ، شور كنار در وسطي ، قرون فئوداليته جنگي خشونت ادبيات در.نيست طور اين
قرون ميتوان جهت اين از.ميگيرد قرار درباري عشق خاص احساسات و هيجانات و مخالف جنس
حالت دو اين نيز دوره آن دركرد مقايسه ساموراييها عصر در ژاپني تمدن با را وسطي
بايد وسطي قرون مورد در اما.ميزيستهاند هم كنار در عشق ، و قهر يعني متضاد ، ظاهرا
افسانهپردازيهاي و تغييرشكلها دستخوش درباري ، عشق ويژه به و دوره اين تاريخ كه بگويم
را وسطي قرون بزرگ مورخ دوبي ، ژرژ وقتياست شده رمانتيكها سوي از بالاخص پرشماري ،
داشته وجود درباري عشق دوران اين در واقعا آيا كه ميكنيد سوال خودتان از ميخوانيد ،
را كاتوليك مورخ مارو ، ايرنه آندي آثار وقتي يا است؟ نبوده بيش خيالي و شبح آيا است؟
.ميكند بروز ترديدها همين ميكنيد ، مطالعه
آنها؟ جواب اما و شد مطرح خوبي سوالهاي *
اختيار در وسطي قرون در عشق درباره تحقيق براي ما كه منابعي بخواهيد ، را راستش اگر
وضعيت نميتوانند است ، دوره آن از مانده جاي بر تصاوير و ادبي منابع اغلبشان و داريم
به نزديك نمونههاي تنها شايد.دهند نشان ما به روشني به وسطي قرون در را عشقي رفتارهاي
رسيدهام نتيجه اين به امروز بسيار ، تفحص از بعد منباشد آبرالد2 و الوآز" درباري عشق
.است اصيل اما شده ، تغييراتي و تعديل دچار چه اگر آنها نامهنگاريهاي كه
شد مقطوعالنسل آبرالد نتيجه در و كردند تجربه را پنهاني علاقه و احساس يك آنها زيرا *
...منزوي الواز و
عشقي نمادهاي به بعدها كه بودهاند فرد به منحصر و استثنايي مواردي دو ، اين اما بله ،
...دارم توضيحاتي من مورد اين در.شدند تبديل
ظهور بربرها روم ، امپراتوري سقوط از بعد.كنيم درك گذشت آنها بين كه را آنچه كنيم سعي *
با آنها آيا.نيستند ظريفي آدمهاي كه (اوستروگوتها ويسيگوتها ، فرانكها ، ) ميكنند
ميكنند؟ پيدا گرايش است ، گفته ما به وين پل كه اخلاقگرايي اين به مسيحيت به پيوستن
روميها نزد كه همسري چند مثلا.است افتاده اتفاق كند خيلي اخلاقيات و عرف مسيحيسازي
لويي ، سن پدر زمان تا.شد رايج بربر آريستوكراسي ميان در دوباره است ، نشده ديده تقريبا
!داشتند همسر چند همه فرانك شاهان ،(رسيد تخت و تاج به سال 1223 در كه) هشتم لويي
اتفاق پيو روبرلو و (Lothaire) لوتر اطراف در زيادي رسواييهاي سال 1000 ، حولوحوش
را آن شاه كه بود قراردادي و دستوري ازدواج نوعي به نجبا ، نزد ازدواج زمان آن در.افتاد
به و داشت كامل تسلط نجبا طبقه بر يك شماره مزدوج عنوان به شاه ميكرد ، هدايت و مقرر
ازدواج ;ميكند جلب جهيزيه و ملك و هديه اعطاي با را آنها فرمانبرداري و وفاداري ويژه
ثبت دفتردار يك نزد كه بود مدني قرارداد نوعي ازدواج.ميپذيرفت صورت خانواده درون در
قدرت كمكم كليسا ميلادي ، دوازدهم قرن حولوحوش در شد ، مشاهده جنوبي اروپاي در و ميشد
جشن و ثبت كه بود پانزدهم قرن در فقط البته ;داد تعميم هم ازدواج به را اختياراتش و
حوزه ، اين به كليسا ورود با.شد باب كليساها جلوي در نه و كليساها ، داخل در ازدواج
حالت اين در.شد رايج و گشت مطرح باشد ، آن جزو هم همسري تك كه كليسايي هنجارهاي
.بودند بيبهره آن از زمان آن تا كه شد داده زوجين به بيشتري آزاديهاي
دارد ادامه
:پينوشت
اشعار مايه دست و وسطايي قرون افسانهاي كه "ايزو و تريستان" مرگبار عشق افسانه - 1
.م.است بوده دوره اين در پرشمار
فولبر ، برادرزاده الواز ، عاشق كه (11421079) فرانسوي خداشناس و فيلسوف آبرالد - 2
به بود نابخشودني گناهي دوره آن در كه دو اين بين عشق.شد پاريس وقت كليساي منصب صاحب
در الواز.كرد قطعالنسل را آبرالد الواز ، عموي كار اين نتيجه در و انجاميد كودكي تولد
.م.گرديد برقرار عشاق بين نامهنگاريها زمان آن از و شد دير وارد ماجرا اين پي
سو ديگر به سفر