زندگي تور در انتقام فرشته
ژاژا خداحافظ
سياست و فوتبال
69_ فوتبال جهان اسطورههاي
زندگي تور در انتقام فرشته
: ميزد نهيب خودش به او ببرد بين رااز بيمارياش ميخواست بود هرطورآرمسترانگ
تو ميكردي انتخاب مرا بدن نبايد تو كردي راانتخاب كسي بد تو لعنتي سرطان كن گوش"
"شدي مرتكب بزرگي اشتباه
عليزاده امير
سال چند در را آرمسترانگ لنس هم ما.است پيروزي نشانه زرد پيراهن سوار ، دوچرخه يك براي
در قهرماني نشانه به زرد پيراهنيميشناسيم فرانس توردو در زردش پيراهن با همواره اخير
پيراهن ، اين آرمسترانگ لنس براي اما.و 2002 سال 1999 ، 2000 ، 2001 در بزرگ ، مسابقه اين
در را همسرش و فرزند وقتي تور ، قهرمان.هست نيز سرطان بر پيروزي معني به حال عين در
اين آرمسترانگ لنس مورد در اما.ميبرند لذت صحنه اين تماشاي از مردم همه ميگيرد ، آغوش
اينكه از بيشتر آن در اما.داشت را باد سرعت بچگي از لنسصحبتهاست اين از فراتر احساس
خود دركتاب آرمسترانگ.بود باد همانند فقر از فرار در باشد ، داشته را سرعت اين ورزش در
است ، كرده منتشر ورزشي ، نويسنده يك جنكينس ، سلي كمك به را آن كه "زندگي تور" نام به
كمي با را كتاب اين خلاصه.است نوشته زندگي به بازگشت و سرطان بر غلبه چگونگي درباره
:ميخوانيم هم با زير در توضيح
واقعي پدر يك گاه هيچ من كه است اين بدانيد بايد من كودكي درباره كه چيزي مهمترين"
درباره او با هرگز من آورد ، دنيا به سال 1971 در مرا وقتي داشت ، سال من 17 مادر.نداشتم
زندگي دالاس در كوچك خوابه يك آپارتمان يك در ما.بار يك براي حتي.نزدم حرف پدرم
سوپرماركت يك در شغل ، اين از غير به و ميكرد كار رستوران يك در مدتي من مادر.ميكرديم
هم درس كارها اين كنار در و كرد كار پست اداره در هم مدتي.مينشست نيز صندوق پشت
هر را آن دلار بود2000 دلار فقط 400 ماه در او درآمد.مينمود مراقبت من از و ميخواند
پاسخگوي او.ديگر خرجهاي نيز دلار هفتهاي 25 و ميكرد پرداخت خانه اجاره براي ماه
".لازم حد از بيش حتي.بود من معنوي و مادي نيازهاي تمام
مسائل ، منفيترين و بدترين از":آموخت مادرش از را خود زندگي شعار مهمترين لنس واقع در
.بود اندام لاغر و نحيف بيسبال و آمريكايي فوتبال تيم براي لنس "!بكن را استفاده بهترين
اولين سالگي هفت سن در مادرش آن از بعد.شد عضو شهرش شناي باشگاه در ابتدا در همين براي
بروي ، آن با ميتواني بخواهي جا هر.آزادي يعني دوچرخه يك".خريد لنس براي را دوچرخهاش
دالاس شهر فقير بچه پسر ".كند نهي و امر تو به و باشد تو مواظب مدام كسي اينكه بدون
اوقات اكثر كه بود شده ناپدري صاحب زمان آن در كه داشت دوست را آزادي دليل اين به شايد
".ميزد مرا مرتب ميزدم ، حرف حرفش روي يا و ميكردم دير كه وقتي".ميزد كتك را او
علاوه.ميزد ركاب كيلومتر حدود 32 روز هر و ميبرد پناه خود دوچرخه به دليل همين به
اين دلايل از يكي.ميكرد شنا هم كيلومتر مجموع 10 در مدرسه از بعد و قبل روزانه آن بر
.بود ورزش به عشق آن اصلي دليل اما.فقر از فرار جهت.بود درآوردن پول زجرها و مرارتها
".كند گله اينكه بدون بكشد زجر بتواند كه است اين واقعي ورزشكار يك خاصيت بزرگترين"
تا مسابقات 16 در شركت براي دارد ، خود ناپدري از را خود خانوادگي نام كه آرمسترانگ لنس
بود كه طور هر اما بود ، دلار فقط 100 جايزه اينكه با".كرد درست جعلي شناسنامه سال ، 18
".ببرم را آن ميخواستم من
اگر كه ميگفت من به هميشه مادرم".ميكرد دريافت خوبي پول نيز گانه سه مسابقات در
تمامي هم هنوز لنس مادر".دهي نشان را توانت از درصد بايد 110 شوي موفق ميخواهي
آنها خريدن براي كه چرا.است داشته نگه را پسرش دوچرخههاي اولين دندههاي و پدالها
.بريزد دور را آنها نميتواند راحتيها اين به و بود كشيده فراواني زحمت
در تماشاچيان.كرد شركت اروپا در دوچرخهسواري مسابقه اولين در سالگي هجده سن در لنس
سن در.بخورند زمين به خارجي دوچرخهسواران تا ميريختند خيابان كف شيشه خرده ايتاليا
مسخره را او تماشاچيان ميگذشت پايان خط از نفر آخرين عنوان به او كه حالي در سباستين
قهرمان ابتدا در.شد شروع او افتخارات سالگي بيست از و سال 1991 از اما.ميكردند
.پيوست حرفهاي دوچرخهسواران به بعد سال يك و شد آمريكا آماتور دوچرخهسواري مسابقات
دوچرخهسواري در موجود وضعيت كه شد ، جهان قهرمان اسلو در سال 93 در حالي در آرمسترانگ
تحقيرآميزي كنترلهاي يا و تيميها هم ساير برخورد طرز بود متفاوت كاملا فعلي شرايط با
ميزديم ركاب تيم ستاره براي بايد فقط موقع آن در ما".ميگرفت صورت دوپينگ براي كه
مثل بزرگي دوچرخهسواران ميكند ، شركت توردوفرانس مسابقات در بار اولين براي كه وقتي
او به شدند ، تور قهرمان بار پنج كدام هر كه بلژيكي مركس ادي يا و اسپانيايي ايندوراين
كاسته نيرويت از اينكه بدون كني كم وزنت از بايد شوي ، تور قهرمان بخواهي اگر":گفتند
.سرطان بيماري جز به.نيست او بازدارنده چيز هيچ دنيا اين در كه ميرسيد نظر به "!شود
نظر يك همگي پزشكان.شود دوچرخه سوار نتواند مدتي تا او كه ميشود باعث غده يك شدن بزرگ
!سرطان:داشتند
شروع _ بعد":گرفت تماس مادرش با او "!لحظه همان در شوم ، درمان زودتر ميخواستم من"
را زندگي بلكه ورزش ، نهتنها.كنم زندگي نميتوانستم ديگر شايد اما.كردن گريه به كردم
عمل فوري خيلي بايد او "!بميرم دارد احتمال كه ميدانستمميدادم دست از احتمالا نيز
مغز تا او سرطان كه شد مشخص جلسه اولين از بعدكشيد طول ماه سه او درماني شيمي.ميشد
او نزديكان از يكي به كردند كشف تومور يك او سر در اينكه از پس پزشكان.است پيشرفته
زهر يعني درماني ، شيمي دادن ادامه ".نيست تو دوست ماندن زنده براي اميدي هيچ":گفتند
دوچرخه به نيز درماني شيمي حين در آرمسترانگ.نميكشت را سرطاني سلولهاي فقط كه بيشتر
مغزت جلوي پرده يك انگار كه است شديد قدري به آن از حاصل رنج و عذاب"ميبرد پناه خود
بعد ".كني فكر بدبختي اين به نبايد و داري خاصي آرامش حداقل دوچرخه روي.ميگيرد قرار
اما.ميشدم روبهرو مرگ با بايد چطور"نداشت هم دوچرخهسواري توانايي ديگر مدتي از
.نداشت وجود ديگري راه.بود مهمتر همه از اين.بياورم ايمان خود درمان به كه گرفتم تصميم
تو !لعنتي سرطان كن ، گوش"ميزد حرف خود سرطان با حتي لنس ".بودند من خدايان پزشكان
"!شدي مرتكب بزرگي اشتباه تو.ميكردي انتخاب مرا بدن نبايد تو.كردي انتخاب را كسي بد
بقيه به كه را مقداري آن برابر دو كه ميكرد خواهش مربوط مسئول از درماني شيمي هنگام در
دندانها ، عضلات ، به درماني شيمي همين.شود خلاص سرطان اين شر از تا بدهند او به ميدهند ،
روي جراحي.شود باز بايد او جمجمه كه داد تشخيص او پزشك.رساند آسيب او پوست و معده
براي لنس تا كنند اشتباه ميليمتر يك جراحان تا بود كافي انجاميد ، طول به ساعت او 6 مغز
به كه نيست كسي تنها كه ميشود متوجه ناگهان است ، بيمار آدم كه وقتي".شود فلج هميشه
نهايت در ".داد دلداري بايد اوقات گاهي هم اطرافيان به دارد احتياج درماني شيمي
24.شد متوقف سرطان.بود معالجه پايان روز دسامبر 1996 ، و 13 رفتند بين از تومورها
".بود شده متصل بهم پيچ با من جمجمه جداي نيمههاي.رفتم رستوران به عمل ، از بعد ساعت
.كرد استفاده سرطان با مبارزه جهت خيريه موسسه يك تاسيس براي خود شهرت از لنس آن از پس
در.بنشيند دوچرخه روي لنس كه شد اين مانع ابتدا در سرطان بازگشت و مجدد ابتلاي از ترس
خانه به مسابقه وسط او نيتزا ، _ پاريس مسابقه در دوچرخهسواري به او بازگشت اولين
مبل روي و ميكردم بازي گلف روز هر من".ميكند تلف را خود وقت تگزاس در و بازميگردد
".بودم تلويزيون برنامههاي و مسابقات تماشاي مشغول
.درآورد پا از را آرمسترانگ كه بود ترديد و كمبيني خود به نوبت حالا سرطان ، از بعد
براي بايد حداقل".بزند ركاب كرد جرات دوباره كه بود او همسر و مربي ترفند با فقط
مسابقه" همين ".باشد آماده بايد خداحافظي مسابقه براي و بدهد مسابقه بار يك خداحافظي
آرمسترانگ براي مجدد شروع يك به تبديل ،_ سال 98 در آمريكا قهرماني مسابقات _ "خداحافظي
كرده تغيير كاملا من بدن كه بود اين آن و داشت پيشبيني غيرقابل حسن يك سرطان اين".شد
لغو را او قرارداد دارد قصد Corfidis تيم ".بودم شده لاغرتر وزن كيلوگرم با 72 من بود
كهU.S. -Postalتيم جز به.ببندد قرارداد او با نيست حاضر نيز ديگري تيم هيچ و كند
قهرمان بار اولين براي تيم همين با سال 99 آرمسترانگ.بست قرارداد او با سال 98 در
قهرمان طاقتفرسايي بسيار تمرينات با او.شد دنيا در دوچرخهسواري مسابقه سختترين
تيم ياران از وقتي" روزانه دوچرخهسواري كيلومتر تا 80 از 50 بعد.بود شده توردوفرانس
...".ميبردم لذت ميكردم ، نگاه تيم اين مدير صورت به و ميگرفتم سبقت Confidis
شب در ".بود دلرحم زندگي در نبايد كه بود اين گرفتم سرطان از من كه درسي مهمترين"
قهرمان من من ، خداي".بود خود همسر كنار شانزهليزه در آرمسترانگ قهرماني ، اولين
"!...شدم توردوفرانس
ژاژا خداحافظ
قاسمي سهيلا
بالاخره حرفهاي ، دوچرخهسواري سال چهارده از پس كه كرده اعلام ساله ژالابر 33 لوران
كوهستاني مراحل دوچرخهسوار بهترين عنوان به توانست كه اوداد خواهد پايان خود كار به
.است جدي كاملا تصميمش كند ، خود آن از را خالدار سفيد و قرمز پيراهن توردوفرانس 2002 در
گفتن براي حرفي هيچ حرفهاي ، دوچرخهسواري مهد فرانسه ، كشور او از پس كه ميرسد نظر به
حالي در فرانسه ، دوچرخهسواري يك شماره مرد ژالابر ، لوران سهشنبه روز عصر.باشد نداشته
مقابل در و شد بوردو پيست وارد داشت چشم به هم رنگي قرمز عينك و پوشيده آبي سراپا كه
را حرفهاي دوچرخهسواري هميشه براي ميخواهد كه داشت اظهار خبرنگاران زده حيرت چشمان
تيسكالي سي اس سي تيم پيراهن ژالابر بلژيك ، زولدر قهرماني مسابقات از پس.بگذارد كنار
ژالابر.داد خواهد پايان خود كار به جوان بازنشسته يك عنوان به و درآورده تن از را
پايان به را حرفهاياش كار ممكن ، شكل زيباترين به قدرت ، اوج در وداع با ميخواهد
مردم كه شد اين از مانع طبيعياش آرامش و لبخند با ژاژا مطبوعاتي نشست اين در.برساند
كه قهرمان اين روز آن.بود كرده متحير را حضار تمام غيرمنتظره ، تصميم اين.بريزند اشك
(كارپردازش) كرپل فيليپ و (تيم فني مدير) ريس بيارن بين ساختهاند ، بتي او از كشورش در
تنها.كند پنهان بود ، گرفته قبل مدتها از كه را تصميمي نميتوانست ديگر او.بود نشسته
در و كرده جلب را تيم سرمربي توجه بود توانسته كه _ نيكولا برادرش خصوص به و خانواده
دو در ژالابر.دارد تصميمي چه او كه ميدانستند -باشد كنارش در ژاژا توردوفرانس آخرين
كيلومتر و 429 شد ظاهر عالي فوقالعاده تجزيه - لاولانه مرحله و پيرنه كوههاي مرحله
برگزار هميشه از باشكوهتر و زيباتر تورش آخرين ترتيب اين به.زد ركاب گروهش پيشاپيش را
سبز پيراهن اسپانيا ، تور والون ، فلش رمو ، سان - ميلان) بود او درخشش آغاز سال 1995.شد
دو و نكرده نااميد را آنها هم او.بستند دل او به كشورش مردم بعد به آن از و (..و
در جهان قهرماني عنوان لومباردي ، تور خالدار ، سفيد و قرمز پيراهن تور ، مراحل در پيروزي
دوستداران سر روي دنيا كه گويي خبر اين با.كرد تقديمشان را...و تايمگيري
ايجاد كشورش دوچرخهسواري عرصه در عميقي خلا ژاژا وداع.بود شده خراب دوچرخهسواري
.بگيرد را او جاي بتواند كه ميشود پيدا كسي كمتر جوانان ، ميان از كه چرا كرد خواهد
پاي ژالابر كه زماني.دارند نياز زيادي زمان به پيشرفت براي هنوز وگوندي و شاوانل ، كاسار
در بزرگي تحول و گرفته پيشي مورو كريستوف و ويرنك ريشار از گذاشت دوچرخهسواري عرصه به
ستاره روزي شايد ماند ، منتظر بايد هنوز.آورد بهوجود كشورش ملي دوچرخهسواري تاريخ
.شود متولد جذاب ورزش اين عرصه در او همچون ديگري
:ژاژا مطبوعاتي مصاحبه چكيده
اما برسد ، نظر به تلخ بسيار حقيقت اين شايد":بود شده گرفته قبل مدتها از كه تصميمي
ميدي بزرگ جايزه مسابقات از پس درست يعني.بودم گرفته را تصميمام پيش ماهها از من
به خبر اين كه ميترسيدم اما كنم اعلام را تصميمام تور شروع از پيش ميخواست دلم.ليبر
به ناراحتي هيچ بدون كه آمادهام ميكنم فكر حالا.شود تعبير بد جسميام مشكلات دليل
پيش مدتها از و ندارد تايمگيري در ناكاميام به ربطي هيچ قضيه اين.دهم پايان چيز همه
پيراهن دهم ، ادامه كارم به هم ديگر فصل يك ميخواستم اگر مسلما.كردهام فكر آن روي
.كردم سپري تيم اين با را آرامي دوران من.نميآوردم در تنم از را تيسكالي سي اس سي تيم
هم ديگري تيم هر به ميگفت همسرم اما بروم ، ديگري تيم به كه داشتم تندي تب فصل آغاز در
و كنم انتخاب خودم را خداحافظيام زمان ميخواهد دلم هم حالا.برميگردم دوباره بروم كه
".است رسيده فرا زمان اين هستم ، احترامي قابل دوچرخهسوار كه حالا
با كه ميدانم و كردم سپري دوچرخه با را زندگيام سالهاي بهترين":دوچرخهسواري از پس
.آورد نخواهم بهدست هم را پولي چنين مسلما و شد نخواهم ستاره هرگز ديگر گذاشتنش كنار
ديدارهاي تمام اما نميشوم ، مربي البته.بگيرم فاصله ورزش اين فضاي از نميخواهد دلم
".ندارم خاصي برنامه هيچ و است مبهم برايم آينده.كرد خواهم تماشا نزديك از را سال بزرگ
هم هنوز موفقيت همه اين وجود با و دارم افتخارآميزي گذشته ميكنم فكر":ورزشي گذشته
حرفهاي زندگي سال چهارده اين در.ميبالم خودم به جهت اين از هستم ، سادهاي و صاف آدم
را رفته دست از فرصتهاي افسوس.شوم تبديل مرد يك به تا بشكنم را خودم درون از يادگرفتم
جهان قهرماني مسابقات در و سال 1992 در يا و شوم تور قهرمان ميتوانستم شايدنميخورم
سال چهارده اين دركرد نخواهد عوض را چيز هيچ بيهوده افكار اين اما باشم ، ميدان پيروز
".ندادم دست از را انتقادپذيريم ظرفيت اما شدم ، مصدوم هم و خوردم شكست هم
آدم كه كردم ثابت اما نيافتم دست دلخواهم نتايج به تور اين در كه چند هر":نهايي اهداف
را تلاشم تمام فصل آخر تا من.كرد نخواهد عوض را چيزي هم من بازنشستگي.هستم پركاري
اولين شوم ، جهان قهرمان بتوانم اگر.ميروم كنار زولدر جهاني مسابقات از پس و ميكنم
".ميكند كنارهگيري قهرماني از پس بلافاصله كه بود خواهم قهرماني
سياست و فوتبال
10_ ايران اجتماعي تحولات و فوتبال
مقطعي نتايج ميگردد ، تيمها زياد تزلزل موجب ورزشي تشكيلات ضعف كه سوم جهان كشورهاي در
كه ميكنند جلوه غيرعادي آنچنان عوام نظر در و مييابند تاريخي ابعادي غيرمترقبه ، و
گرفته ، صورت ورزش حداقل يا جامعه كشور ، سطح در عظيم رويدادي و تحول ميرود گمان حقيقتا
پيروزيهاي به جهانسوميها سياسي حدي تا و عاطفي واكنش در تحول مهمترين اصل در اما
تمثيل تخيل ، با باورنكردني طرزي به را ورزشي مسابقات جريان رخدادهاي همه كه است تاريخي
نيز جهانسومي ورزشكاران.ميكنند تاريخسازي خود نوبه به و ميزنند پيوند اسطوره و
بد شرايط در ملي ، سرخوردگي هنگام در.شدهاند تبديل اسطوره به مقاطعي چنين در معمولا
محتوم ، شكست يك آستانه در يا اجتماعي معترض امواج گرفتن بالا هنگام به اقتصادي ، و سياسي
شايد كه حالي در گشتهاند ، اميد ناگهاني بارقه و شكست هميشگي عادت خارق ستارهها اين
.باشند ملي قهرمان يك تصوير و شخصيت فاقد آنها از بسياري
به است ، قهرمانمحور و حادثهخيز ذاتا كه تودهها افيون بهعنوان ورزش كه گفت بايد
در تا ميدهد بدانها را موقعيت اين و ميبخشد خودنمايي و درخشندگي خاصيت ستارههايش
.كنند پيدا دست ورزش و خود ظرفيتهاي از تازه شناختي به سرنوشتساز لحظات و حوادث خلال
مستقيم اشارهاي "!ميميرد بار دو و ميشود متولد بار دو ستاره يك" كه معروف جمله اين
.دارد حادثهسازي لحظات چنين به
_ پهلوان _ قهرمان سنتي تعريف مدرن ، ورزشهاي رواج از دهه هفت گذشت عليرغم ايران در
و مدرن فرهنگ تقابل.است كرده مختل را ورزش حيطه در اسطورهسازي روند شگرفي بهطور
.است گشته حرفهاي ورزش حوش و حول رفتارهاي و باورها در تناقض شكلگيري سبب سنتي فرهنگ
حرفه حيطه از خارج اجتماعي انتظارات با ملي شخصيتهاي ساير نظير ورزشي ستارههاي اينكه
كه ايران معاصر ورزش در آيا اما است نبوده بيسابقه دنيا كجاي هيچ در شوند روبهرو خود
كه ورزشكاراني از هم آن مردمي انتظارات از صحبت است آموزشي و فرهنگي پشتوانهسازي فاقد
اين از نمونهاي است؟ بجايي كار نميدهند ، بروز خود از را اصيلي فرهنگي هويت هيچ عمدتا
.است شده جلوهگر فوتبال و كشتي تقابل در تناقض
69_ فوتبال جهان اسطورههاي
ايتاليا - بارسي فرانكو
فرانكو ميكرد همراهي را ميلان دههآث براي 2 كه تاريخ مدافع بزرگترين شك بدون
داشت اذعان آن بر شماره 6 پيراهن گذاشتن كنار با باشگاه كه بود چيزي اين.بود بارسي
يك عنوان به سال 1974 در بارسي.نداشت را پيراهن اين پوشيدن توانايي ديگر كس هيچ كه چرا
.داد انجام A سري در را خود بازي اولين بعد سال و 4 پيوست باشگاه به ساله بازيكن 14
نوبت حالا پسر":گفت او به سال 1987 آوريل در 23 ورونا با بازي از قبل ليدهولم نيلس
ميلان بر 1 پيروزي 2 در خوبي نمايش و نكرد نااميد را او هم بارسي"كني بازي كه توست
افتخارات دفتر بر زرين برگ اولين اين و آوردند بدست را اسكودتو آنها بعدي فصل در.داشت
براساس نه و بود فيزيكي توانايي اساس بر نه مدافعان ديگر مانند بارسي بازي.بود بارسي
بازي توانايي با جايگيري ، و تمركز اساس بر تماما بارسي بازي بلكه شكنندگي و ظرافت
مهاجمان از بسياري چنانكه برود بين از تمركز اين كه نميداد اجازه هرگز و بود خواني
سنسيرو در زندگي اسكودتو قهرماني اولين از بعد ولي.بود سرسخت بسيار بارسي كه معترفند
كرد سقوط B سري به ميلان و شد بازنشسته ريوا جياني افسانهاي ، مهاجم.ميشد سخت كمكم
.كند بازي آنجا سال 1980 در آمده بار به افتضاح خاطر به تا
بدترين در اما بودند ، كرده افت كاملا بعد فصل در بازگشتند سرعت به آنها اينكه با
جاي حتي فصل پايان در.ميشد شناخته ميلان نجاتدهنده عنوان به بارسي آنها ، روزهاي
.كرد پر طرفداران اذهان در را ريورا
در.داشت اختيار در سال دردسر 14 بدون كه جايگاهي شد ، ميلان كاپيتان سال 1982 در بارسي
همه ، اين با.شد رهنمون اروپا در سربلندي اوج تا نااميدي اعماق از را باشگاه او زمان ، آن
جهاني جام تيم به او.بگذراند سر پشت را سخت دوران اين ميلان و بارسي تا كشيد طول مدتي
تورنمنت در ناكاميها معدود جزو اسپانيا در او شخصي تجربه اما شد دعوت ايتاليا
عنوان به را شيرا گتانو تا داد ترجيح برزوت انزو تيم مربيبود آتزوري پيروزمندانه
و ميدادند تشكيل را مركزي دفاع كولوواتي و جنتيله همراه كه كند استفاده آخر مدافع
.نداشت عادت آن به اصلا او كه بود چيزي اين.كند بازي خط ، لب در تا شد مجبور بارسي
در هرگز باشد مربي برزوت كه زماني تا او فهميد ميشد و كرد عمل بد جديد موقعيت در بارسي
.كرد نخواهد بازي تيم
سال بهاري ، سال آن اما.ميداد دست از هم را مكزيك جام 1986 او كه بود معني بدان اين
راه در را سرمايههايش و شد باشگاه رئيس ثروتمند برلوسكني سيلويو.بود ميلان طلايي
از متشكل دفاعي خط با تيمي.بست كار به كند رقابت اروپا بهترينهاي با كه تيمي ساختن
نسل بهترين كه گرفت شكل مالديني پائولو و كاستاكورتا الساندرو و مائوروتاسوتي و بارسي
به تا ايتاليا كه بود دفاعي خط بهترين اين شك بدون و ميديد هم كنار در را دهه يك از
قهرماني جام فينال در سپس و برد را A سري قهرماني سال 881987 در ميلان.بود شناخته حال
از بعد.شكست هم در خيرهكننده نمايشي با را بخارست آستهاوا بعد سال در اروپا
ميلان كند ، دفاع خود قهرماني عنوان از بود توانسته قبل سال كه 100 فارست ناتينگهام
.كرد را كار اين بعد سال فينال در بنفيكا شكست با كه بود تيمي اولين
.شد او جانشين كاپلو فابيو و كرد ترك را باشگاه ملي ، تيم هدايت براي سال 1991 در ساكي
حفظ بود كه همانطور را دفاع كاپلو اما داشتند شك ميلان راه ادامه توانايي در خيليها
آنها.گذاشت سر پشت را ساكي تيم شك بدون كه ساخت تيمي برلوسكوني پولهاي با و كرد
تا 93 سالهاي 91 بين و آوردند دست به و 1996 سالهاي 1992 ، 93 ، 94 در را A سري قهرماني
فصل طول تمام در.گذاشتند سر پشت شكست بدون را توجه جالب بازي ميلان 58 روسونريهاي
سري براي ركوردي دو هر كه خوردند گل تنها 15 و نباختند را بازي يك حتي آنها 1991 ، 1992
بارسلون ميلان ، كه جايي آمد بهدست سال 1994 در بزرگ افتخاري اما.ميآيند حساب به A
آن بارسي.كوبيد هم در اروپا 04 باشگاههاي قهرماني جهاني جام فينال در را يوهانكريوف
بعدا ، نداشت ترديد فينال به ميلان رسيدن براي او نقش در كس هيچ اما داد دست از را بازي
او.داد دست از قلبي ناراحتي خاطر به را ديگري فينال هم باز بارسي سال آن تابستان در
نيمه بازي تا گل يك تنها خوردن با كه بود ايتاليا جهاني 90 جام در ايتاليا تيم از جزيي
در را چيز همه ايتاليا اما شد آرژانتين مغلوب پنالتي ضربات در تساوي 11 از بعد نهايي
در اما ديد آسيب نروژ مقابل در آتزوري بازي اولين در بارسي.ميديد آمريكا به راهيابي
روماريو نگهداشتن اثر بي بهخاطر را او نميتوان هرگز دفاعي لحاظ از.برگشت فينال بازي
ضربات ;رسيد فرا ايتاليا سنتي ناكامي آن ، از بعد ولي دانست مقصر دقيقه براي 120 ببتو و
و فرستاد بيرون دروازه تير بالاي از را آن و زد را ايتاليا پنالتي اولين بارسي.پنالتي
بارسي بازي ، از 81 بعد.شود جهان قهرمان برزيل تا داد دست از را پنالتي هم باجو روبرتو
سيلويو باشگاه ، رئيس و شد بازنشسته سال سه از بعد او.نكرد بازي كشورش براي هرگز ديگر
خواهي باقي هميشه براي تو":گفت او به و داد هديه او به را طلايي توپ يك برلوسكوني ،
قهرماني جام در آنها كه 50تاي داد انجام ميلان براي بازي بارسي 716 مجموع در."ماند
.بود اروپا
|