نشسته‌اند "متن" كمين در تاريك‌انديشان
ايراني ديپلماسي
بحران11 از عبور براي تلاش
نشسته‌اند "متن" كمين در تاريك‌انديشان
دوم بخش
حامدابوزيد نصر
عسگري محمدعلي:ترجمه
كردند مجازات را زني آنها.نفهميده‌اند را امر اين معناي كردند را كاري چنان كه كساني
من اعتقاد به.شدند منطقي تناقض يك دچار نتيجه در و بود كرده خطا شوهرش نظرشان به چون
اين موانع از يكي اين و ناپخته‌اند هنوز جامعه از نيمي جذب در مصر سنت‌گراي جريانات
ما كنار در افرادي بسا چه.بپذيرد را چيزي چنان نمي‌تواند مصري خانواده زيرا.بود موضوع
از مرد يك كردن جدا و خانواده يك انهدام ولي نداشتند قبول هم را ما افكار كه ايستادند
اين به مي‌شود استفاده مختلف شكل‌هاي به زن از متاسفانه.بود غيرمعقول برايشان همسرش ،
در او آزادي و است مهمي بسيار بسيار مسئله ما جامعه در زن ، مسئله.مي‌آورد بچه كه بهانه
.دارد مهمي نقش جامعه آزادي
بين از كه رشد ابن انديشه‌هاي به مي‌كنيد استناد و دارند بال انديشه‌ها مي‌گوييد شما*
بخصوص و غرب در ابوزيد حامد نصر انديشه‌هاي و افكار حد چه تا.شد منتقل اروپا به و نرفت
است؟ گرفته قرار پذيرش مورد عربي و اسلامي كشورهاي بين در
و اسلامي دنياي از بياييدبپذيرد را نقدي هرگونه مي‌تواند چون كن ، رها را غرب دنياي
چاپ بار ده‌ها حال به تا كه كنيم عنوان را "متن مفهوم" كتاب مثال براي و كنيم صحبت عربي
افزايش روبه كتاب اين به خوانندگان اقبال يعني.نيستم عربي كشورهاي در هم من و است شده
به جوانان از نسلي و خوانندگان از نسلي يعني مي‌شوند چاپ تجديد سال هر كتابها ايناست
كتابهاي ترجمه ديگر مثبت نكته.است مثبتي نكات اينها.مي‌آورند روي كتابها اين خواندن
فقط نه انديشه‌هايي چنين يعنياست تركي و كردي انگليسي ، فارسي ، اسلاوي ، زبان‌هاي به من
من مورد در كه اتفاقي حتيميشود پذيرفته اسلام جهان در گسترده شكلي به كه عرب جهان در
شود قرباني يا بميرد فكري وقتي چون.داشت پي در افكار اين به را بيشتري رويكرد افتاد ،
است اين روزافزون توجه اين معناي.است ناسالم باشد هم اگر و بود نخواهد استقبالي چنين
.بميرد نمي‌تواند و نمرده افكاري چنين كه
زيرورو كتابها سوزاندن زمان از را تاريخ وقتي.نمي‌ميرند و دارند بال انديشه‌ها بله
حلاج كه است آن از حاكي كتابهايش سوزاندن و حلاج مرگ مثال براي كه مي‌يابي در مي‌كني
موجودي طبعا انساندارد وجود زيادي نمونه‌هاي باره اين در.بود نمرده افكارش ولي مرد
محفوظ انساني خرد به موسوم چيزي در آنها زندگي چون نمي‌ميرند حقيقي افكار اما.است فاني
.است
اما.كرد هم‌دردي احساس شما با عربي جامعه آمد ، وجود به شما براي كه بحراني اين طي *
مي‌توان چگونه شما نظر به.مي‌كنند تكفير را نوآوران بنيادگرا جريانات كه مي‌بينيد شما
كاست؟ نوگرايي جنبش بر آنها تاثيرگذاري از حداقل يا و كرد سد را جريانات اين جلوي
ما.شود تضمين همگان آزادي اينكه مگر نمي‌گيرد را اينها جلو چيزي هيچ من اعتقاد به
از پيش حتي.است قديمي تاكتيكي يا وسيله يا ابزار تكفير كه بفهميم را نكته اين بايد
را غيرملي‌ها ملي‌گراها مي‌كنيم ، صحبت آنها از حاضر حال در كه تاريك‌انديشي جريانات
آن به بي‌ايماني يعني انحراف.كردند انحراف به متهم را همديگر كمونيست‌ها.كردند تكفير
است جامعه‌اي شده حزبي و قبايلي و نژادي جامعه يك طبعا.حقيقت به ايمان عدم يا و مسئله
تكفير يعني.روزمره‌اش ابزار تكفير ، و است تسلط آن نشانه تنها.ندارد ايمان آزادي به كه
حيات سطوح جميع در آزادي اگر من اعتقاد به.آن ديني و ايدئولوژيك و سياسي معناي به
دست از را كارايي‌اش و شده كند تكفير سلاح تا است كافي بدواند ، ريشه جامعه يك اجتماعي
اولويت در بايد اين.كنيم تاسيس مدني جامعه يك مي‌توانيم چگونه كه انديشيد بايد.بدهد
سلطه‌گري جلوي گفت‌وگو فضاي چون.شود تامين گروه‌ها همه آزادي آن در كه جامعه‌اي.باشد
.است سلاح يك تكفير تنش ، دوران در.مي‌كند سد را تاريك‌انديشان
با و دارد فعاليت اجازه گفتماني هر چون.داشت نخواهد وجود تكفيري آزاد فضاي در اما
به را واژه اين ندارم دوست من - تاريك‌انديش جريان‌هاي و مي‌گيرند قرار تعامل در يكديگر
اتهام‌هايي مي‌كنند ، قلمداد عقيده از منحرف جرياني مرا چون.مي‌شود گفته ولي برم كار
جوامع در ما مشكل.مي‌كند تكفير كه است قدرت اين و هستند قدرت زاييده - مي‌شود ردوبدل
در فردي هر.نمي‌دهيم گوش هم حرف‌هاي به و نمي‌دهيم بها يكديگر نظر به كه است اين عربي
نه داريم اختلاف هم با معاني پيرامون ما رو اين از.است حقيقت مالك مي‌كند احساس جامعه
.معناست پيرامون باز باشيم داشته هم اگر و نداريم اختلافي هم با خدا وجود پيرامون.حقيقت
درباره كه ماست بشري و انساني سرنوشت اين نيست كه جرم يا گناه.است طبيعي امري اختلاف
.باشيم داشته اختلاف هم با معاني
فضاي كه هستند حكومت‌ها يا دولت چون چه؟ مي‌ايستاد شما كنار در دولت اگر شما نظر به *
.مي‌كنند باز را جامعه
حكومت اگرباشد جامعه امور تنظيم‌كننده بايد دولت نقش.مخالفم مسئله اين با كاملا من
اگر حتي شوند ، او قتل مانع و كنند حراست ابوزيد حامد نصر از كه بگذارد را نگهباناني
نظر بهاست كرده سركوبگرانه كاري به اقدام بشود ، هم ابوزيد نصر دشمنان تمام صحبت مانع
.مي‌شوند متوسل قانون به هنوز مردم چون.دارد را مدني جامعه يك بذرهاي مصر ، جامعه من
ما از دفاع به دولت كه است زماني فاجعه تمام اما.باشد هم فاسد قانون اين شايد
تضمين دولت نقش.شد خواهيم آن خدمتكار و دولت تابع ما صورت اين در.برخيزد [روشنفكران]
همه كه بگذارد سبزي يا قرمز چراغ اينكه يعنياست شهروندان براي عبورومرور سلامتي
نظامي يك نقش ما بين در ما حكومت متاسفانه امانكند طغيان ديگري بر كسي تا است سمبليك
.مي‌كنند ايفا را ستان باج
زيرا.كند تجاوز آنها از نبايد روشنفكر يا متفكر يك كه دارد وجود قرمزي خطوط البته*
چيست؟ قرمز خطوط اين درباره شما نظر.بود خواهد مشكل‌ساز آنها به تجاوز
كه هست قرمزي خطوط بله كنيم ، تصور شكل اين به را جامعه يك اداره امكان ما اگر
انعطاف و نمي‌كنند ايجاد تفرقه خطوط اين.مي‌شود محسوب اجتماعي وفاق يك سطح پاپين‌ترين
هيچ در.كرد مشخص را حداكثرها و حداقل‌ها اين بايد جامعه يك حيات تداوم با زيرا.دارند
.ندارد وجود ثابت حداقل يك جامعه‌اي
ايراني ديپلماسي
عراق _ارزش _فائزه
صحيفه سعيد
تهران به منطقه و جهان سياسي مقامات متوالي و مكرر سفرهاي ايران ، ديپلمات‌هاي براي
البته و داده رخ اتفاق اين ديگر بار دو دست‌كم اخير سال‌هاي در.است خاطراتي يادآور
.است مي‌رفته شمار به آن مقدمات از بخشي نيز متوالي سفرهاي كه بود بعدي وقايع مهم‌تر
افغانستان به حمله براي منطقه در را خود نيروهاي غرب و آمريكا كه حالي در قبل ماه چند
بي‌سابقه رفت‌وآمد اما مي‌گفتند سخن آمريكا حمله اندك احتمال از بسياري مي‌كردند ، آماده
.بدهد نزديك آينده در تحولي وقوع از خبر مي‌توانست تهران به منطقه‌اي و اروپايي مقام‌هاي
ميزبان ايراني ديپلمات‌هاي نيز فارس خليج دوم جنگ آستانه در قبل سال‌ها كه همان‌طور
تهران به سولانا خاوير سفر از پس نيز روزها اين.بودند درشت و ريز كشورهاي سياسي مقامات
رسانده ، آنها اطلاع به را نكاتي نظام عالي مسئولان با ملاقات در مي‌شد گفته البته كه
صورت حالي در ديدارها اين.كردند سفر تهران به نيز عمان و سعودي عربستان خارجه وزراي
حتمي ولي قريبالوقوع چندان نه اگرچه را عراق به آمريكا حمله كارشناسان برخي كه مي‌گيرد
هراس نوعي آشكارا كه بودند عرب ميهمان دو ميزبان حالي در ايراني ديپلمات‌هاي.مي‌دانند
خصوص به.بودند شاهد را آنها رفتار در سپتامبر از 11 پس تحولات واسطه به آمريكا از
موضع در مي‌روند شمار به سپتامبر حادثه 11 اصلي مظنونين از آنها اتباع كه سعودي‌ها
در صلح براي طرحي ارائه با كردند سعي بار يك آنها.گرفته‌اند قرار خاصي انفعالي
در عبدالله امير صلح طرح شكست اما.كنند تعديل را خود عليه منفي فضاي از قدري خاورميانه
سوي به را آنها مي‌دهد خبر عربستان تجزيه احتمال از كه گريخته‌اي و جسته شايعات كنار
.دارد منطقه‌اي تاثيرگذار قدرت يك جايگاه با زيادي فاصله كه مي‌راند موقعيتي
حمله خطر پيش چندي تا كه آنها است متفاوت كمي موقعيت ايراني ديپلمات‌هاي براي اما
گفتار و رفتار در را مواضع تغيير نوعي امروز مي‌دانستند محتمل را آمريكا نظامي
درباره گفتن سخن براي را ادبياتي است مدتي آمريكايي‌ها.مي‌كنند مشاهده آمريكايي‌ها
مي‌رسد نظر به.دارد حكايت ايران به نگاه و موضع تغيير از آشكارا كه برگزيده‌اند ايران
تحولات به دل آنها ظاهراميكنند دنبال را ديگري مسير خود خواسته به رسيدن براي آنها
دلايل از فارغ.سازد محقق را خواسته‌هاي‌شان آنها دخالت بدون كه بسته‌اند اتفاقاتي و
سياست ظرفيت‌هاي ديگر فعال‌سازي لزوم مفهوم به مي‌تواند اتفاق اين نگرش ، تغيير سببساز
.باشد نيز خارجي
مي‌رسد گوش به متفاوتي خبرهاي ساله ده مرزي مناقشه يك از كه است اثنا همين در اما
فارس خليج سه‌گانه جزاير سر بر اختلاف حل براي جدي عزم و تلاش امارات و ايران ظاهرا
به اتكا با و خارجي روابط عرصه در تنش‌زدايي مواهب يمن به ايراني ديپلمات‌هاي.دارند
مناسبتري امكان شده منطقه در آن ارائه به موفق اصلاحات از پس ايران كه متفاوتي چهره
نظر به نيز زمينه اين در اختلاف شروع ابتداي از.يافته‌اند مشكلات حل و تنش‌زدايي براي
.باشد داشته وجود اختلاف بروز از قبل شرايط به جزاير وضعيت بازگشت جز راهي كه نمي‌رسيد
و تبليغي جنجال‌هاي از فارغ و آرامش در طرف دو كه است آن بنابر ظاهرا اگرچه نيز امروز
ايراني ديپلمات‌هاي مي‌رسد نظر به بعيد اما ببرند پيش انتها تا را مذاكرات رسانه‌اي
مبناي ديگر عبارت به.باشند داشته ، وجود گذشته در آنچه از بيش امتيازي واگذاري به حاضر
از نيز نشده تاييد اخبار زمينه اين در.باشد قبلي توافق‌هاي و مذاكرات مي‌تواند مذاكرات
.داشت حكايت مذاكرات نتايج نهايي اعلام و امارات به خاتمي سفر
سفر از اوليبودند مواجه هم ديگر متفاوت خبر دو با ايران ديپلمات‌هاي گذشته روزهاي در
وزارت.مي‌كرد حكايت بغداد به هاشمي فائزه سفر از دومي و مي‌داد خبر ايران به قصي‌صدام
اخباري كه بود حالي در اين.كرد تكذيب شدت به را ايران به صدام فرزند مسافرت خبر خارجه
و شده شناخته چهره‌هاي از يكي با قصي ملاقات از كه بود يافته انتشار اينترنت طريق از
دوم خبر خارجه وزارت اما.مي‌داد خبر بود شده رد ايراني طرف سوي از كه او درخواست‌هاي
زنان ورزش پيرامون كشور دو همكاري‌هاي راستاي در هاشمي خانم شد عنوان و نكرد تكذيب را
در ايراني ديپلمات‌هاي كه است واضح كاملا نكته اين حال هر در.است كرده سفر عراق به
نكات از.گيرد قرار عراق نام كنار در نامشان كه ندارند تمايلي وجه هيچ به شرايط اين
و بوشهر اتمي نيروگاه به مربوط مسائل گذشته روزهاي در ايراني‌ها براي ديگر توجه قابل
روس مقام يك مسكو به آمريكايي مقام يك سفر آستانه در بود ، روس‌ها نقيض و ضد اظهارات
بازي به كه آنها نظر تا هستند ايران در ديگر نيروگاه‌هاي ساختن آماده كه كرد اعلام
بي‌بي‌سي آن از پس البته.شود تاييد معتقدند آمريكا مقابل در كه ايران برگ با روس‌ها
با هسته‌اي همكاري ادامه آن در كه ساخت منتشر را روسيه انرژي وزارت به منتسب بيانيه‌اي
از روشني مفهوم نه كه مسايلي به همكاري كردن موكول.بود شده موكول مسايل برخي به ايران
نظر بهباشد جديد نوع از حركتي آغاز مي‌تواند است روشن آن حدود نه و دارد وجود آن
براي كه ميزان همان به بوشهر نيروگاه احداث عدم يا احداث مسئله شدن كشدار مي‌رسد
.مي‌كند جلوه خوشايند و جذاب روس‌ها براي است ، دغدغه‌آفرين آمريكايي‌ها و ايراني‌ها
سياست در آنها رويه كه باشند داشته وقوف نكته اين به ايراني ديپلمات‌هاي امروز شايد
.است داشته همراه به ديگران براي فوايدي بيشتر خارجي
بحران11 از عبور براي تلاش
مشاركت جبهه سوم كنگره بيانيه
انجام پايدار ، شغلي فرصت‌هاي توسعه كشور ، موجود اشتغال از صيانت منظور به _ 2
ايجاد و غيرضرور انحصارات لغو به جدي توجه مستلزم كشور در متنوع و وسيع سرمايه‌گذاري
و رقابتي فضاي گسترش اطلاعات ، آزاد جريان ايجاد رابطه اين در.است كار و كسب مناسب فضاي
ساختار اصلاح و رقابتي فضاي ايجاد هدف با) تجارت قانون نظير پايه‌اي قوانين در بازنگري
و كشور كار نيروي شغلي امنيت و كرامت تامين هدف با) كار قانون و (اقتصادي بنگاه‌هاي
.است برخوردار زيادي اهميت از (ملي بهره‌وري افزايش و ملي توليد توسعه
رافع توسعه‌اي فعاليت‌هاي و اقتصادي رونق كنار در اجتماعي تامين جامع نظام _ 3
جامع نظام اين قوانين وضع در تسريعبود خواهد نظام و انقلاب عدالت‌خواهانه دغدغه‌هاي
نظام در منطقي تمركز ايجاد و گوناگون نهادهاي چندپاره و موازي اقدامات حذف بر تاكيد با
سازماندهي اصلاح و انرژي يارانه شفاف‌سازي يارانه‌ها ، كردن هدفمند.است ضروري جزايي
نظام پايه‌اي شكل‌گيري براي لازم سازمان و منابع مي‌تواند بيمه‌اي و حمايتي موجود متشتت
.آورد فراهم را اجتماعي تامين
و بين‌المللي مناسبات در سياسي مناسب زمينه ايجاد نيازمند جهاني اقتصاد با تعامل _ 4
تجارت سازمان به پيوستن.است بين‌الملل تجارت عرصه در بشري تجربه و دانش پذيرش همچنين
راه موثر عامل يك به‌عنوان و كرده ، كمك كشور اقتصادي ساختار اصلاح به مي‌تواند جهاني
و مديريتي ظرفيت‌هاي از بهره‌گيري.نمايد هموار را كشور به خارجي سرمايه‌گذاري ورود
سمت به را اقتصاد و گشوده ، را توسعه‌نيافتگي بن‌بست مي‌تواند خارجي سرمايه‌گذاري فناوري
با پيوند مولد اشتغال تامين دوام قابل و اصولي راهكار ما اعتقاد به.دهد حركت شدن مدرن
.است جهاني توزيع و توليد نظام
به بداند ، اقتصاد عرصه در كامل و شفاف اطلاعات انتشار به ملزم را خود بايد دولت _ 5
تقويت و ساماندهي.گيرد قرار همگان اختيار در برابر به‌طور تسهيلات اين كه گونه‌اي
مطبوعات و (NGO) غيردولتي تشكل‌هاي صنفي ، مجامع اتحاديه‌ها ، طريق از مدني نظارت‌هاي
سنتي مديريت بسته دايره شكستن.است توسعه‌اي حركت براي اساسي راهكارهاي از همچنان مستقل
مديريت عرصه در تاكنون كه انديشمنداني و صاحبنظران همه مشاركت زمينه ايجاد و كشور
.كرد خواهد تسريع را اقتصادي ساختار اصلاح داشته‌اند ، فعاليت كشور اقتصادي
مربوطه قوانين اصلاح و بازنگري مستلزم انتظامي اقدامات بر علاوه قاچاق با مبارزه _ 6
بين‌المللي تجارت عرصه در خصوصا زيرزميني اقتصاد وجوه كليه با همه‌جانبه مقابله.است
تجاري فعاليت به اقدام دولت نظارت از خارج دستگاه و سازمان نهاد ، هيچ كه گونه‌اي به
متاسفانه اگرچه.بخشد تحقق عمل در را اقتصادي مفاسد با مبارزه هدف مي‌تواند ننمايد ،
بردن بين از براي ابزاري به و شده تحريف كاملا امروز اقتصادي مفاسد با مبارزه مفهوم
.است گرديده بدل مديريت امنيت و سرمايه امنيت
|
