ميشود منفجر واقعيت
كريستين و من
غريب خواهران
پاراديزو سينما
ميشود منفجر واقعيت
"قاتل كلفتهاي" كارگردان "دني پيير ژان" با گفتوگو
فيلمي و ميدرخشد ديگر بار يك فرانسه سينماي نميكند ، گمان كس هيچ كه زماني در درست
وجه اما نيستند كم سينما دنياي به فرانسه سينماي هديههاي.ميدهد هديه دنيا به را تازه
نابود را آنها زمانه رنگ و نميروند ميان از اصلا سالها گذشت با كه است اين بارزشان
و) اروپا سينماي به خود دلبستگي آمريكايي سينماگران از بسياري كه سالهاست.نميكند
فيلم فرانسوي فيلمهاي براساس گاهي حتي و كردهاند اعلام را (فرانسه سينماي خصوصا
آمريكايي اقتباسي كه باشد "لاين ادرين" ساخته "بيوفا" فيلم شايد نمونه آخرين.ميسازند
كه بست اميد ميتوان "قاتل كلفتهاي" فيلم با.بود "شابرول كلود" ي"بيوفا زن" از
كسالتبار شدت به فيلمها بعضي تماشاي كه روزگاري در و ميدرخشد هم باز فرانسه سينماي
!هستند سينما هنر وارثان فرانسويهااست نرفته ياد از "سينما هنر" نام به چيزي است ،
محمدعليزاده زويا:ترجمه
بسازيد؟ را "قاتل كلفتهاي" گرفتيد تصميم كه شد چه*
اما ميشناختم را او.گرفت تماس روز يك كه داد من به "هالبرستات ميشل" را كار پيشنهاد
داد من به را "پپن خواهران" نام به كتابي هالبرستات.بودم نديده را او ديگر سال 1989 از
و سالها آن جرايد بريدههاي دادگاه ، جلسههاي صورت است حاضر گفت هم بعد.بخوانم تا
كار ميخواست دلم كه زد تلفن من به زماني درست ميشل.بفرستد برايم را ديگر مطالب خيلي
جنبههاي آشكارترين ابتدا توانستم بررسيهايم دربگيرم سر از دوباره را فيلمنامهنويسي
شخصيت بخواهيد را راستش.بود من روي مقابل شنيع و زشت جنايت يك ببينم ، را پرونده
به و بود موجود دادرسي در كه را مبهمي نكته توانستم كمكم بعد.ترساند مرا پپن كريستين
.شوم نزديك شخصيتها به بايد چگونه نميدانستم همه اين با.كنم پيدا ميداد قوت داستان
.آمد پيش اروپا اتحاديه در V2AT درباره اداري جلسه يك طول در عجيب گونهاي به چيز همه
كردهام جمع كه اظهارنظرهايي و حالها شرح با كه فهميدم روز آن.بود هم با چيز همه
.كنم دنبال قدم به قدم كودكي زمان از را خواهر دو اين زندگي سير ميتوانم
كه كششي ميان نميدانستم كه حالي در بود ، كريستين با كارم شروعكردم شروع شب همان از
دريافتم كه بود او كودكي دوران از.شد خواهند پيروز يك كدام او از ترسم و دارم او به
را او بكند من با هركاري كريستين ديگر فهميدم كه بود آن از بعد.باشد بايد چگونه فيلم
.كرد نخواهم ترك
داشتيد؟ خبر داستانش از بدهند پيشنهاد شما به را فيلم اين ساخت كه آن از پيش*
ديده هم را فيلم يك و بودم خوانده را "كلفتها".بودند سطحي بسيار اطلاعاتم اما بله ،
.داشتم ياد به كمي چيز اينها دوي هر از همه اين با.بودم
كرديد؟ استفاده چقدر بود نوشته اديير پولت كه كتابي از*
كريستين مادر يعني كلمانس به كه كساني و لئا با ملاقات و خودش تحقيقات با اديير پولت
.بود كرده پر را خواهر دو اين سرگذشت در خالي جاهاي از بسياري بودند ، نزديك لئا و
بسازيد؟ نو از را كريستين شخصيت كه بوديد شده وسوسه شما آيا*
او بخواهم آنكه بدون كنم ، دنبال را او زندگي كردم سعي كريستين داستان دادن نشان براي
ارتباط آن با تماشاگران تا بسازم راحت خيلي را فيلم نكردم سعي همچنين.كنم توجيه را
پيدا وابستگي فيلمش شخصيتهاي از يكي به كارگردان يك.است ساده خيلي قضيه.كنند برقرار
و بگيرد را خودش جلوي نميتواند هم آن از بعد خب ، و ميشود آنها از يكي عاشق يا ميكند ،
.ميشود منتقل فيلم به احساس اين
چيست؟ كريستين به نسبت نظرتان حساب اين با*
جنايت خود در يا خواهر دو رابطه در تحولاست خط يك از عبور داستان اين در اصلي قضيه
ميكردهاند ، زندگي آن در آنها كه محدودي دنياي.است بوده سد يك شكستن مثل من براي هميشه
خشونتآميز انفجار اين به شك بدون كريستين بيماري وخامت و روزانهشان زندگي بسته فضاي
.واقعيت مرگبار بازگشت مثل است ، كرده كمك
تدوين؟ زمان در يا گرفتيد نوشتن طول در را تصميم اين.است نيم و ساعت يك فيلم ، زمان*
مسئله.ساخت دوساعته را آن يا ساخت ، دقيقهاي پنج و چهل و ساعت يك ميتوان را فيلمي هر
.چيزهاست اين همه تعيينكننده داستان كه است اين
ندارد؟ متن موسيقي فيلم كه است دليل همين به آيا و*
آهنگساز ، يك نافرجام تلاش اولين از بعد.بود مشكل بسيار مسئله اين درباره گرفتن تصميم
فيلم.گرفت تصميم ما براي كه بود فيلم اين هم باز خب ، و گرفتيم پيش را متفاوتي مسير
.كرد رد را ما انتخابهاي تمام
كرديد؟ انتخاب چگونه را بازيگران*
هر نميشناختم ، را زيادي هنرپيشههاي ديگر بودم ، گذاشته كنار را فيلمسازي كه زماني از
سيلوي بازيگران ، انتخاب مسئول "بيرا ژان".ميكردم تماشا را علاقهام مورد فيلمهاي چند
گرفتن تست به نيازي واقعا ديدم را كارناوال فيلم آنكه از بعد.كرد معرفي من به را تستو
اين در بازي نيروي شكننده و ظريف زن اين كه بفهمم و كنم احساس ميتوانستم.نداشتم او از
تمام و كرد پيدا كريستين از عميقي درك خواند را فيلمنامه او كه اولي بار.دارد را نقش
اين.دهد انجام بايد كارهايي چه كريستين كه فهميد و شناخت سرعت به را شخصيت اين ابعاد
سيلوي كرديم ، كار هم با منظم گونهاي به ما بعد به لحظه آن از.بود فوقالعاده من براي
پيدا اما.داد قرار تاثير تحت را من كارياش ظرفيت و زياد استعداد و قوي احساسات با
دخترها از كمي تعداد.كشيد طول بيشتر و بود سختتر خيلي لئا نقش براي بازيگر كردن
.ميرسيد نظر به ضروري بسيار شخصيت اين براي كه داشتند را رخوت و سستي حالت از مخلوطي
پر را صحنه ماري ژولي قوي احساس و كردن نگاه و كردن گوش قدرت تست اولين در همه اين با
كريستين سلطه تحت كاملا لئا كه شهر شوراي صحنه مثل ميكنم ، فكر معيني صحنه به من.كرد
خيلي صحنهها بعضي در تا ميداد اجازه من به داشتم هنرپيشههايم به كه اعتمادي.است
.جنايت گسترش يا عشقي رابطه مثل چيزهايي كنم ، برخورد آرام
.دهيد نشان هم به شبيه را خواهر دو اين نكرديد سعي حال اين با*
قدرت و رابطه اين كاركرد و آنها ميان رابطه دربارهنيستند هم به شبيه الزاما خواهرها
اين.است واضح كاملا رابطه اين عاشقانه زيرساخت در مسئله اين.كردم فكر خيلي جادويياش
و ميزدند شانه را همديگر موهاي ميديدند ، را همديگر ميشناختند ، را همديگر خواهر دو
براي.است پيشرفتهتر بسيار غريبه دختر دو برخورد از مسئله اين خب ، .ديگر مسايل خيلي
عشق اين نميخواهم اصلا.ميآيد پيش عاطفي نوازشهاي كه ميكند تغيير زماني چيز همه
اجازه خودم به من صحنه اين در.كنم مقايسه امروزي و مدرن رابطه يك با را خواهرانه قوي
در.هستند ناشي دختراني آنها.دهم نشان را بودناش عاطفي و را رابطه بودن پاك ميدهم
را بازي آنها وقتي.كنم مخفي را چيزها بعضي و كنم جلوه مقدس خشكه نميخواستم حال عين
.ميكرد جذب مرا كمتر صحنه بقيه ميكردند شروع
كرديد؟ راهنمايي را آنها چگونه شما*
نحوه و صورت يا دست حركت هر دقيقا هم گاهي و ميكردم راهنمايي را آنها كلي بهطور
اين مورد در بايد فيلمبرداري شروع از پيش ميكنم فكر.ميگفتم آنها به را كلمه اداي
احساس هر حتي و حركت هر چراي و چون دانستن اصلي مسئله.شود انجام كلي بررسيهاي مسايل
كارهاي.نداريد كار اين براي وقتي و هستيد آشفته و خسته شما فيلمبرداري از بعداست
كه ميكند كارهايي يا شده گم نقشش در كه را بازيگري ميدهد اجازه شما به گاهي مقدماتي
.كنيد تصحيح را اعمالش و كنيد راهنمايي را نبودهايد دنبالش شما
كرديد؟ كار چه صحنهها شدن واقعي براي*
ميدانستم.ميدهم يادبودها و مكانها به زيادي اهميت كارگردان بهعنوان شخصا
تاثيري شهر روي مسئله اين.بياورد وجود به را مشكلاتي ميتواند مانس شهر در فيلمبرداري
علاقهمند كريستين و لئا پاي رد كردن دنبال و فضاها بر من همه اين با.ميگذاشت منفي
بالا را فيلم انرژي و توان ميتواند امر اين به دادن اهميت بودم معتقد كه چرا بودم ،
كمي آنجا ساكنان بعضي كه دريافتم مكانها در فيلمبرداري از پيش كه بود همين براي.ببرد
.بودند تودرتو خيلي اما بورژوا خانوادههاي هستند ، تودار
كريستين و من
تستو سيلوي
و شد سال هنرپيشه بهترين او.كرد اعطا تستو سيلوي به را سزار جايزه فرانسه آكادمي
.كرد دريافت "قاتل كلفتهاي" يعني دني پيير ژان جديد فيلم در بازي خاطر به را جايزهاش
.كرد آغاز را سينما در بازي سال 1994 از و آمد دنيا به ليون شهر در سال 1971 تستو سيلوي
ونسان توماس كه بود "كارناوال" فيلم در بازي قاتل كلفتهاي از پيش تا او نقش مهمترين
با دني.شد سزار جايزه دريافت نامزد فيلم اين خاطر به تستو و ساخت سال 1999 در را آن
تازهترين در همچنين تستو.كند دعوت فيلماش براي را او بايد كه شد مطمئن فيلم اين ديدن
از زمان جستوجوي در" رمان از اقتباسي كه كرده بازي هم "اسير" يعني اكرمن شانتال فيلم
.است (پروست مارسل) "رفته دست
در آب از مهم خيلي كه باشم اثري از جزيي داشتم دوست بلافاصله فيلمنامه خواندن از بعد
و بودم كرده كار تئاتر مدرسه در را دخترها اين داستان قبلا كه بود اين اول دليل.ميآيد
اصلا ژنه ژان كه بود اين ميرسيد نظرم به كه عجيبي چيز و داشتم خبر آن از كاملا
ميخواست نمايشنامه اين با ژنه.بود نوشته مردها اجراي براي را "كلفتها" نمايشنامه
داستان مورد در مردم موقع آن.نفهمند را آن مردم كه طوري دهد ، نشان مبهم را داستان
.ميكرد متحيرم واقعا خواهر دو آن ميان عشق و ميكردند صحبت من با ولئا كريستين
وقتات تمام ميخواهم گفت من به ايشان و كردم ملاقات را هالبرستات ميشل وقتي بنابراين
.كردم رد را ديگر كارهاي همه بگذاري ، كار اين براي را
مطمئن داشتم ، نقش اين در بازي با كه علاقهاي تمام با بود ، نفسگير بسيار كريستين نقش
بسيار بود ، افتاده اتفاق خواهر دو اين زندگي در آنچه.برميآيم پساش از كه نبودم
حتي زماني دوره يك در.گرفتم قرار خواهر دو اين تاثير تحت حال عين دربود تكاندهنده
به گفتم خودم به است؟ توجيه قابل دادهاند انجام آنها كه كارهايي آيا كردم سوال خودم از
.فهميد خواهم را اين زودي
كسي من و نكرديم تمرين معمول و سنتي معناي به اما كرديم صحبت زياد ماري ژولي خانم و من
ميخواستم.نداشت وجود امكان اين عملا خاص مورد اين در اما ميكند تمرين زياد كه هستم
داشت وجود لحظههايي.بفهمم نميآوردم در سر آن از چندان كه را خواهر دو اين جنون شيوه
افسردگياي خلق براي كه ميشد اين نتيجهاش و بيفتد اتفاق چيزي بايد ميكردم احساس كه
.ميشدم عصباني وجود تمام با آنها افسردگي شبيه
.ميآوردم در آب از درست را آن ميبايست اما نبود من وجود در شخصيت اين خشكي و سختي
را آن كمكم اما نميفهميدم ، خوب كار اوايل را مسئله اين.بود ناكامي در من موفقيت راه
ميگرفتيم ، را پلهها در لانسلن خانم و كريستين برخورد صحنه ما كه زماني.شدم متوجه بهتر
همه امابگويم دنيا همه به را اين بودم حاضر و است كم وسط اين چيزي يك كردم احساس
داشتم نياز خشونت نوعي به داشت ، وجود من در خالي جاي يك.است خوب چيز همه ميگفتند گروه
من از گروه تمام تا دادم ترتيبي نتيجه در.كنم پيدا را آن نميتوانستم خودم وجود در كه
فني مسئولان.كنم بازي دوباره را صحنه اين و آورم دست به را خودم انرژي و كنند حمايت
من حقيقت در و نداشتيم ما كه داشتند هيجاني و شور و جديت فيلمبرداري لحظههاي در فيلم
.گرفتم الهام سختگيري و ثبات آوردن دست به براي آنها از
بسيار كه لاكان ژاك مقالات جمله از بود ، كرده مهيا برايم را مقالات همه دني پيير ژان
من برداشت حالا.ندارند توافق هم با چيز هيچ در معمولا نويسندهها كه چرا بودند عالي
پيش حد آن تا كند بيان را درونياتاش ميدادند اجازه اگر كه است زني كريستين كه است اين
دچار شد باعث جايگاهاش و موقعيت كه بود ناكامي و خورده شكست زن او ميكنم فكرنميرفت
كه را راهي اين نميدادند اجازه من به هم من خانواده اگر شايد شود ، ذهني بيماري يك
و نميداند را اين خودش اما است ، قرباني يك كريستينميشدم خشن حدي تا بروم ، ميخواهم
ميشود ، خواهرش نجات زندگياش هدف وقتي.كند نرم پنجه و دست مسئله اين با نميتواند
كه نيست آن از تحقيرآميزتر چيز هيچ اين بر علاوهميشوند محدود اندكاندك خواستههايش
.كند پاك را مردم كثافتهاي و گند سفيد ، دستكشهاي با آدم
خانواده يك از ميشود سال 2000 دربود جامعه قرباني اما بود باهوشي بسيار زن كريستين
فشار او به سرخوردگي.بود غيرممكن مسئله اين سال 1930 در اما كرد پيشرفت و بود متوسط
كاملا را او كه كسي تنها وسط اين.دهد جلوه مفيد و مهم ديگران نظر در را خودش تا آورد
باعث كه مسائلي آن از پيش حتي و بود زنده لئا در رويايي چنان.است لئا خواهرش دارد دوست
.بود افتاده هم ازدواج فكر به لئا شوند ، منزوي دو هر ميشود
را لباس آن كه هستند تماشاگران اين بعدا اما.دارد اهميت بازيگر براي اول روز فقط لباس
اينچي دوازده چوبي پاشنه پوشيدم ، فيلم اين در من كه سال 1930 مدل كفشهايميبينند
كه گاهي من البته.ميداد صدا رفتن وقت و ميشد شقورق شدت به كفشها اين با آدم و داشت
كفشهاي با را فيلم اجبار سر از نميبردند ، فرمان من از پاهايم و ميشدم خسته خيلي
.ميكردم بازي معمولي
.ميخواهند او از كه شود چيزي هر تسليم كه است آن از باهوشتر كريستين كه معتقدم شدت به
تا آمدهايم دنيا به ما همه كه بودند كرده تقويت او در را باور اين او مذهبي تعليمات
بود شده گرفته لانسلن خانواده عضو دو قتل از پس روز كه را كريستين عكس من.بكشيم رنج
ماده توصيف غيرقابل چهره عكس اين در او.شوم او شبيه نكنم هرگزسعي گرفتم تصميم و ديدم
چيزي امر اين.است شده خيره گورخر يك به كشيدن گرسنگي روز چهار از پس كه داشت را شيري
نجاتاش حتما ميكردم سعي ميشناختم را او اگر ميكنم فكر.هنرپيشه يك كار از فراتر بود
.دهم
غريب خواهران
"تايمز نيويورك" روايت به "قاتل كلفتهاي"
اسكات.ا.اي
بيروح سرديا صفت ميتوان البته است آرام شدت به فيلم در دني پيير ژان كارگرداني شيوه
داد نسبت شيوه اين به هم را
سال در را اربابشان دختر و ارباب كه كلفتهايي يعني ،"لئاپپن" و "پپن كريستين" قضيه
"ليندنبرگ" آدمربايي قضيه مانند درست خود زمان در ميكشند ، فرانسه "مانس" شهر در 1933
داستان اين مجذوب فرانسوي روشنفكران و نويسندگان تاكنون زمان آن از.بود هيجانانگيز
طبقاتي جنگ جور يك را قتل نوع اين "دوبوار سيمون" و "سارتر پل - ژان".شدهاند واقعي
بيپايه جنون" نظريه ارائه براي واقعي داستان اين از روانكاو ، "لاكان ژاك".ميدانستند
به [1946 "كلفتها" نام به مشهورش نمايشنامه در "ژنه ژان" و كرد استفاده "اساسي و
يعني جديدش فيلم در "دني پيير ژان" حالا و كرد تحريف را ماجرا واقعيت آشكار گونهاي
.است كرده روايت نو از را داستان ،"قاتل كلفتهاي"
"قاتل كلفتهاي" به انگليسياش عنوان اما دارد نام "كشنده زخمهاي" فرانسوي اصل در فيلم
تمايل اصل در و كند پرهيز جنجالگرايي از تا ميكوشد "دني" تازه فيلماست كرده تغيير
پپن خواهران زندگي "دني" دقيقتر بيان به.دهد نشان برجستهتر را خاصي موضوعهاي دارد
فراتر كه) را عاطفي امور از دستهاي و ميگذارد نمايش به وضوح كمال در و بيرحمانه را
.ميكند برجسته دردناك گونهاي به (شود گذاشته آنها بر نامي كه هستند آن از
دو به حمله براي (بزرگتر خواهر يعني) پپن كريستين دليل تنها طبقاتي برتريجويي شايد
خانم ميدهد ، نشان ما به فيلم كه طور آن كم دست كه چرا باشد ، نبوده "لانسلن" خانواده زن
.است بوده مهربانتر كريستين و لئا قبلي اربابهاي اغلب از لانسلن
را خانگي خدمتكاران و كلفتها به نسبت ذاتي بيرحمي نوع يك نبايد اما اين وجود با
خود كه محترمي و بورژوا خانوادههاي ميان در حتي كه بيرحمي.برد ياد از و كرد فراموش
ميتوان تقريبا را مسئله اين و دارد وجود هم ميدهند نشان انساندوست و منطقي بسيار را
.كرد ملاحظه دني پيير ژان آقاي تازه فيلم ساختمان در وضوح به
برق هميشه چوبي پلههاي:است برقرار هميشگي نظمي محترم و بورژوا خانوادههاي در
اين همه خب ، و است آماده موقع به غذا ميشود ، داده جواب موقع به هميشه در زنگ ميزنند ،
اين.ميدهند انجام را كارها اين دارند كه است كساني از انسانيتزدايي مستلزم كارها
به را آن كريستين و لئا مادر يعني "كلمانس" كه است مسئلهاي همان واقع در و نكته همان
و خشم آستانه در او اكراهآميز تسليم حتي.است پذيرفته زندگياش طبيعي نظم عنوان
سردرگمي اندكي و خشونتبار خودگذشتگي از با را خشم اين نيز او و ميدهد قرارش ناشكيبايي
.ميدهد انتقال دختراناش به
نيازهاي جستوجوي به و ميجهد جا از فشردهاي فنر مانند كريستين اتفاقها ، اين قبال در
به نسبت كه شود اوليهاي ظلم آن قرباني لانسلن خانم كه قدر آن ميگردد ، نشدهاش برآورده
بسيار همه ، اين با.شده مرتكب دختراناش حق در را آن هم كلمانس و است شده روا كلمانس
چيزي كند ، آن و اين خانه روانه كلفت عنوان به را كريستين دخترش كلمانس كه آن از پيشتر
.است ميزده موج دختر اين زندگي در شكست نام به
لئا ، مييابد مذهبي فرقه يك به پيوستن در را خود رهايي راه محبوبتر ، و بزرگتر خواهر
كه است كسي تنها واقع در ديگر بيان به و است كريستين خواهرش سنگصبور تنها بيريا ، دختر
روز به روز پرستاروارش ، روحيه و كريستين خواهرانه احساسي.دارد انساني ارتباطي او با
آن كمك به و كند طرح نقشهاي ميكوشد اندك اندك كه گونهاي به.ميشود انحصارطلبانهتر
نسبت آنها علاقه و لئا و كريستين نزديكي.كند نابود را كلمانس و لئا ميان رابطه نقشه ،
فيلم در آنچه مطابق.است خواهري مرزهاي از فراتر كه ميرود پيش جايي تا يكديگر به
ببرد پي رابطه اين به تصادف ، سر از حتي لانسلن ، خانم اينكه از ترس كرد ، تماشا ميتوان
و لئا اين از جدا.ميكند تحريك خانم قتل به نسبت را كريستين كه است عواملي از يكي
كريستين كه است ديگري عامل همين و دارند هم با نزديكي رابطه نيز لانسلن خانم دختر ژنويو
آقاي كارگرداني شيوه.برسانند قتل به را دختر و مادر لئا ، كمك با تا ميكند وادار را
بيروح يا سرد صفت ميتوان البته است ، آرام شدت به قاتل كلفتهاي فيلم در دني پيير ژان
هيچ نشسته ، فيلم تماشاي به كه تماشاگري براي.داد نسبت كارگرداني شيوه اين به هم را
را تماشاگر كه نيست موسيقياي اندك از خبري حتي ندارد ، وجود آرامكنندهاي عامل يا نكته
داده تماشاگر به فرصتي اندك حتي كه اين همه از مهمتر شايد و دهد قرار تاثير تحت
.بگريزد ميزند موج كريستين دنياي در كه اضطرابي از يا دركند را خستگياش تا نميشود
عوض ، بيفتد ، در بياخلاقي ورطه به ميتوانست ساده خيلي كه لئا و كريستين تنهايي لحظههاي
.هست هم ظرافت و شادي و تشويش از پر حال عين در.است پراضطراب و نفسگير شدت به
ما همدردي و نيست روا آن بر دريغي كه ميشود گذاشته تماشا به بيرحمياي با جنايت خود
به دلسوزي و همدردي اين كريستين مورد در چند هر ميكند ، آزاددهنده را آن قاتلين با
پهن صورت با پارمنيسه ماري خانم و مهربان ذاتا و است قلب خوش لئانميآيد پيش راحتي
بزرگ و كرده رشد كه ميكند القا را كودكي بودن منعطف و آسيبپذيري قوياش ، جثه و گلگون
.است كشيده قد فقط كه است كودكي مانند او واقع در شده ،
در "هوپر ايزابل" ياد به را ما عملا و ظريف هم و است جدي هم تستو خانم مقابل ، در
غلبه عاطفي مزاحم روشنهاي سايه به اندازه همان به و مياندازد نقشاش ترسناكترين
اول نقش بازيگر براي را [فرانسوي اسكار] سزار جايزه كه تستو خانم بازي واقع در.ميكند
.است فيلم كشدار حدي تا البته و عذابآور قدرت منشاء كرد ، دريافت
پاراديزو سينما
شخصيت داستانهاي
ابراهيمي افشين
The Bourne Identityبورن هويت*
ليمان داگ:كارگردان
استايلز جوليا آون ، كلايو كوپر ، كريس پوتنته ، فرانكا ديمن ، مت:بازيگران
به را زيادي توجه شد ، ساخته سال 1996 در كه ،Swingers فيلمش ، دومين همان از ليمان داگ
سينمايي جوايز از هم را كار تازه كارگردان بهترين جايزه آن خاطر به و كرد جلب خود
توجه مورد و بود بزرگتري موفقيت (1999) "برو" آن ، از بعد.كرد دريافت امتيوي
مورد زود خيلي او كه ميرفت انتظار ترتيب اين به.گرفت قرار مستقل فيلمهاي جشنوارههاي
.كنند محول او به بزرگتري كار و بگيرد قرار استوديوها توجه
برگرداند ، فيلم به را بورن جيسن ماجراهاي از كتاب سه گرفت تصميم يونيورسال كه وقتي
بودجهاي 75 با كه است "بورن هويت" فيلم اولين.كرد انتخاب آنها ساخت براي را ليمان
.است بوده درستي كار ليمان به اعتماد كه داد نشان بالايش فروش و شده ساخته دلاري ميليون
تلويزيوني فيلم يك هم سال 1988 در و است شده نوشته لادلام رابرت توسط بورن رمانهاي
بار اين اما.ميكرد ايفا چمبرلين ريچارد را اصلي نقش كه شد ساخته "بورن هويت" براساس
كنارهگيري "ميمونها سياره" در بازي از آن خاطر به و دارد را بورن جيسن نقش ديمن مت
هيچ و ميشود پيدا دريا در مرگ ، آستانه در و تيرخورده كه است جواني مرد بورن جيسن.كرد
از بايد است ، كسي چه بفهمد ميكند سعي كه حالي در او.ندارد ياد به خودش به راجع چيز
.كند فرار هم بكشندش ميخواهند كه كساني دست
***
انداخته سايه جاسوسي فيلمهاي همه بر دهه چند باند ، جيمز طولانيمدت و فراوان موفقيت
باند جيمز الگوي مطابق بيش و كم جاسوسشان ميكردند سعي همه معدود ، آثاري جز به و بود
به "بورن هويت" و "راست دروغهاي" ،"رايان جك" مثل فيلمهايي اخير دهه دو در اما.باشد
شخصيتي ، چنين كليشههاي مطابق كه قدرتمند و زرنگ است جاسوسي بورن.بخشيدند تنوع ژانر اين
عالي تيراندازياش و رانندگي است ، متبحر مبارزه انواع در دارد ، تسلط مختلف زبانهاي به
و بداعت است ، شخصيتش و هويت يافتن براي او جستوجوي كه داستان اصلي خط اما...و است
.ميبرد فراتر ديگر جاسوسي داستان يك صرف از را آن كه داده آن به جذابيتي
از مهمتر و فراتر بكشند ، را او ميخواهند چرا و كيست اينكه فهميدن براي بورن سردرگمي
توانسته خوبي به ليمان.است آفريقايي سياستمداران ناموفق ترور ماجراي و فرار براي تلاشش
بورن دروني جستوجوي خاطر به آن ريتم كه بخشهايي و فيلم اكشن قسمتهاي متفاوت ريتم بين
اولين "بورن هويت".بسازد خوشريتم سرگرمكننده فيلم يك و كند ايجاد تعادل ميكند ، افت
در فيلمنامه كه كرد گله فيلم اين درباره بارها او و است اكشن ژانر در متديمن جدي تجربه
اين در او افتادن جا خوب امااست نبوده اكشن حد اين تا و كرده تغيير خيلي ساخت زمان
.نميگذارد باقي گلهاي جاي فيلم ، موفقيت و نقش
Unfaithful بيوفا*
لاين ادرين:كارگردان
مارتينز اليويه گر ، ريچارد لين ، دايان:بازيگران
اين با لاين."لوليتا":ساخت را دهه 90 فيلمهاي بهترين از يكي پيش سال پنج لاين ادرين
را ناباكوف ولاديمير ي"لوليتا" داد نشان بلكه كرد ، ارايه را اثرش بهترين تنها نه فيلم
و شد اكران شرايط قرباني درخشان فيلم اين اما.ساخت كوبريك از بهتر بسيار بسيار ميتوان
.داشت محدودي بسيار سينمايي پخش
متن ، موسيقي كارگرداني ، فيلمنامه ، بهترين اسكار براي شدن نامزد لايق كه فيلمي
شدن ديده فرصت و شد فرستاده كابلي تلويزيون به مستقيما بود ، مرد بازيگر و فيلمبرداري
زن" نام به فرانسوي فيلم يك بازسازي كه است برگشته "بيوفا" با لاين حالا.نكرد پيدا
را فيلم مرد اصلي نقش.است شده ساخته شابرول كلود توسط سال 1969 در كه است "بيوفا
نهايت در اما آمد ، ميان به ويليس بروس نام هم بعد و كند بازي كلوني جورج بود قرار ابتدا
.رسيد ريچاردگر به
***
هم حالانساخت فيلم مدتي لاين ادرين كه آوردند "لوليتا" سر بر بلايي چنان پيش سال پنج
ديگر بار و ميكند روايت را هميشگياش سياق و سبك در داستاني ديگر بار است ، برگشته كه
و شخصيت در كه توجهي قابل تغييرات و فيلم داستان.ميدهد نشان را فراوانش توانايي هم
.باشد دشواري كار آن روايت كه ميشود باعث ميدهد ، رخ آن اصلي كاراكتر دو رفتار
به دو آن به احساسش تغيير و (مارتينز) پل و (گر) ادوارد با (لين) كاني متناقض ارتباط
لاين پيشروي را دشواري كار شخصيتها ، اين پيچيدگي و ادوارد انتظار از دور رفتار علاوه
او اما.كند باور غيرقابل و غيرمنطقي را داستان ميتوانست اشتباهي اندك و بود داده قرار
دشوارشان نقشهاي عهده از خوبي به هم بازيگران و است موفق تناقضها اين نمايش در
.برآمدهاند
خوبي به اما نباشد ، ميرسد ذهن به نقش اين براي كه اولي انتخابهاي جزو شايد لين دايان
بار يك لاين.دهد نمايش را او وجدان عذاب و دروني تضاد و كاني روحي تغييرات توانسته
نشان را آن به دادن تن دردناك عاقبت و ميكند بررسي را وسوسه برابر در انسان ديگررفتار
."لوليتا" اندازه به نه اما..است موفق كار اين در هم اوباز.ميدهد
|