معشوق شدن خاكستر از بيمانند وحشت
هنرمند چهره
آبها سوي آن
معشوق شدن خاكستر از بيمانند وحشت
سپتامبر يازده به پاسخ در پرمعني موسيقي آلبوم اولين
زندگي كار كه كساني نگاه دريچه از ترانهها از بسياري است سپتامبر 11"رستاخيز" موضوع
غمگين شعرها.شدهاند نوشته بود ، خورده پيوند شده ربوده هواپيماهاي با سرنوشتشان يا و
است همراه غيبي امداد خواست در نجاتو وعده خوشبيني با بيشتر غم اين اما هستند
از جدا دنياهاي".است شده نمايان آلبوم آخر آهنگ دو در اسپرينگستين انسانگرايانه جنبه
جدا هم از فرهنگي تفاوت واسطه به كه است عاشق دو قديمي داستان از تازه برداشتي "هم
است خاورميانه از مسلماني ديگري آمريكاييو يكي عشاق مورد اين در.ماندهاند
ديانتي نوشين:ترجمه
دفترش در او.ميخواند آن روي از دعا كتاب مثل كه دارد شعري دفتر اسپرينگستين بروس
كارگران فولادسازي ، كارگران جادهسازها ، سربازان ، آتشنشاني ، ماموران پليسها ، درباره
واقعي كار بار يك فقط اسپرينگستين خود.است نوشته شعرهايي مهاجر كارگردان و كارخانجات
.كرد باغباني هفته چند مدت به داشت ، سال كه 18 هنگامي سال 1968 ، در اواست داده انجام
اند راك خواننده بهترين را او كه چيزي _ او بزرگ هديه.نيست بستان و باغ او هديه اما
اسپرينگستين كه است درست.بود او زياد همدردي و همدلي احساس _ كرد خودش زمان رول
هفتگي كار ساعت ميكند 40 درك كاملا اما.دارد احساسي چه هفته در كار ساعت نميداند 40
ميشويد ، بيدار خواب از صبح كه وقتي":ميگويد او.ميآورد وجود به مردم در احساسي چه
وقتي.ميگذاريد قدم بعد روز به زمان همان در باشيد ، ايرادگير و بدبين هم خيلي اگر حتي
روز كردن آغاز كه فهميدم مادرم مثالهاي از من اما نبوديم ، پولدار خيلي بودم ، كوچك من
وقايع بعضي بروز از ميتوان حتي ;آيد پيش خوبي اتفاقهاي است ممكناست مهم خيلي
.كرد بدپيشگيري
كار ، درباره دوباره _ گذشته سال هفت در جديدش سبك آلبوم اولين - رستاخيز در اسپرينگستين
موضوع.است گفته سخن دارد ، رواج حاضر حال در كه شيوهاي به آمريكايي ، زندگي و اميد
آن حوادث به پاسخ در آرت پاپ پرمعني موسيقيايي قطعه اولين كه است سپتامبر 11"رستاخيز"
با سرنوشتشان يا و زندگي كار ، كه كساني نگاه دريچه از ترانهها از بسياري است روز
غم اين اما هستند ، غمگين شعرها.شدهاند نوشته بود ، خورده پيوند شده ربوده هواپيماهاي
.است همراه غيبي امداد خواست در و نجات وعده خوشبيني ، با بيشتر
متشكل گروه ، ايندارد وجود "استريت اي" باند بازگشت از نشانههايي همچنين ، رستاخيز در
همسر سيالفيا ، پتي كه گروه همخوان علاوه به سال و 60 سني 50 رده در پركار عضو هفت از
بچههاي.است بوده اسپرينگستين از نمادي شنوندگان براي همواره است ، اسپرينگستين
تصور ميتوان راحتي به اما ندارند ، فلزي ظرف در گوشت ساندويچ ناهار براي "اياستريت"
بين اسپرينگستين آلبومهاي از آنها ساله غيبت 15.بخورند را غذا همين ميتوانند كه كرد
را شكاف اين بستن قصد رستاخيز ميرسد نظر به حالا و است كرده ايجاد فاصله يارانش و رئيس
.دارد
;بود مهم آمريكايي يك كرد ، قطع گروه با را ارتباطش اسپرينگستين سال 1987 در كه وقتي
درخشش امابود آورده دست به نبودند ، هيچ كه كساني مورد در خواندن از را نامش كه كسي
"آمريكا زاده" آلبوم از پيش.است همدردي و همدلي از خيرهكنندهتر ثروت و پول
.نبود ثروتمند حقيقتا اما ميدانستند ، را اين همه آمريكا در و بود پولدار اسپرينگستين
و آمريكاييها غرغر از احتراز براي ثروتمند راك شاعر يك عنوان به كار ادامه جاي به او
آوازي "بهتر روزهاي" در كه طور همان.شد جديدي قلمرو رهسپار اعتماد غيرقابل برچسب حمل
به تظاهر حال در را خود كه است خندهداري و غمانگيز پايان".است آورده سال 1992 از
".بيابي بيچاره يك لباس در تمول
عمارت به اسپرينگستين فيليپس ، جولين معروف مدل و پيشه هنر با ناموفق ازدواج يك از پس
سال در (دائمي سركوفت).كرد مكان نقل كاليفرنيا هيلز بورلي در دلاري ميليون مجلل 14
دلتنگيهايش و بچهها ارتباطها ، درباره و (دائمي روحيه).كرد ازدواج سيالفيا با 1991
روح" نام به فولكلور آوازهاي از آلبومي سال 1995 ، در سپس (دائمي دلتنگي)خواند آواز
اختصاص خود به معاصر فولكلور آلبوم بهترين براي را Grammy جايزه كه كرد ، منتشر "جود تام
اسپرينگستين آثار تا است گاتري وودي از ستايشي و مدح شبيه بيشتر آلبوم اين.داد
شخصيتهاي.نميشود ديده آنها در گذشته خوشبيني اما هستند ، گيرا و جذاب قوي ، آهنگهاي
.ميميرند سختي به و زود خيلي و ميكنند زندگي آمريكايي فضاي و مدل در "جود تام"
چه به صدايم نميدانستمنبودم مطمئن خودم راك صداي از واقعا من":ميگويد اسپرينگستين
آن در گروه.بود چه هدفش خاص لحظه آن در كه اين يا بكند ميخواهد كار چه.است شبيه چيز
مفيدتر كه بروم جايي به كه افتادم فكر اين به من بنابراين.نميكردند عمل هماهنگ موقع
".باشم
فكر "بودن اسپرينگستين" به حد از بيش او كه است اين اسپرينگستين مورد در مهم واقعيت
و كرد فكر عميقا بودن بروس و شغل خانواده ، خود ، درباره او "جود تام" از پسميكند
.دارد فاصله شدنش بزرگ محل با دقيقه چند فقط كه جايي گردد ، باز نيوجرسي به گرفت تصميم
و داريم زياد فاميل جا اين.هستيم ايتاليايي _ ايرلندي دو هر پتي و من":ميگويد او
شغلهاي با زيادي افراد شناخت فرصت (دارند ساله و 12 فرزند 8 ، 10 سه آنها) بچهها
در يا و ميكند ماهيگيري و شكار كه كسي يا ميكند كار خشكشويي در كه كسي.دارند متفاوت
دوباره كه انداخت فكر اين به را اسپرينگستين همچنين خانه به بازگشت ".ميكند كار مزرعه
سال تور برگزاري از پس "استريت اي" گروه.گردد باز اندرول راك سمت به آزمايشي صورت به
به شروع اسپرينگستين (كردند اجرا را جديدشان آهنگهاي از اندكي تعداد فقط كه) 2000
.افتاد اتفاق هواپيماها برخورد آن از پس و كرد راك تونهاي با آلبومي نوشتن
اتفاق اين كه ميخوردم ، صبحانه و بودم نشسته تلويزيون جلوي من":ميگويد اسپرينگستين
نگاه نيويورك طرف به پل اين از وقتي.كردم عبور محلي پل روي از ماشين با بعد كمي.افتاد
كم را چيزي كه آن بدون اسپرينگستين ".بود گرفته قرار آن وسط در درست تجاري مركز كنيد ،
او براي.ميكند تعريف را خود "بوديد؟ كجا زمان آن در" داستان كمرويي با كند كسر و
در موضوع اين ميكنم فكر.است بوده فرزندانش براي روز آن توضيح كار ، قسمت سختترين
و سياه واقعاداشت اتمي بمب بودم ، بچه خودم وقتي كه دارد را جايگاهي همان آنها زندگي
محدوده خانه؟ در مدرسه؟ در.كرد خواهند برخورد آن با كجا نميدانستند آنها.بود ترسناك
".است مرموز خيلي دارد؟ حدومرزي اصلا آيا چيست؟ آن
از بيش كه است داده دست از برجها در را نفر موث 1580 مون اسپرينگستين ، زندگي محل بخش
او كه جايي فهميد اسپرينگستين سپتامبر واقعه 11 از پس.است نيوجرسي در ديگر بخش هر
از اين":ميگويد او !است خودش خانه حياط شود ، واقع مفيد ديگر جاي هر از بيش ميتواند
سپس و كرده ايجاد روابطي شنوندگانم با من كردهام ، آن صرف وقت سالها كه است لحظهها آن
".ببينند آن در را تو دارند دوست مردم كه است لحظاتي آن از اين.دادهام گسترش را آن
پخش آهنگ "من شهر ويرانههاي" ،"قهرمانان از تمجيدي":كرد شروع را كارش اسپرينگستين
حوادث 11 بر ترسناكي طور به كه نيوجرسي ، آسبوري ، پارك مورد در پيش سال چند از نشدهاي
همدردي بيشتر كه كرد اجرا بودجه تامين براي محلي برنامه چند همچنين.است منطبق سپتامبر
.ميخواند را تايمز نيويورك مجله ترحيم آگهيهاي كه طور همين او.بود مليتها ديگر با
اين به ".يافتم تاثيرگذار باورنكردني طور به و پرمعني بسيار را آنها من":ميگويد او
شده پخش "آمريكا زاده" يا "رعد جاده" بار چند مجله بود ياد سرويس در كه ميكرد فكر نكته
خود اتاق در را قديمياش كنسرتهاي بليتهاي ته از دستهاي قربانيان از نفر چند يا است
.مينوشت شعر فقط اسپرينگستين برجها ، فروريختن از بعد روزهاي.داشتند
سيديها ، كتابها ، .هستند آن در وسايلم همه كه دارم كاري اتاق من":ميگويد او
كارناوال مثل درست.كردهام جمع زندگيم طول در كه چه هر و كمربندها چكمهها ، گيتارها ،
از است سال كه 20 مينشيند ميزي همان پشت معمولا مينويسد ، اسپرينگستين كه وقتي ".است
آفرينش در سعي كوچك روايتي جزئيات كردن وارد با و شد اتاقش وارد او.ميكند استفاده آن
.كند بهتزده را شنوندگانش كه كرد آهنگهايي
ديدهاند را آن همه كه است واقعهاي مورد در كه است اين آلبوم اين تفاوت":ميگويد او
".كردهاند تجربه نزديك خيلي از را آن مردم از تعدادي كه است واضح و كردهاند تجربه و
در.ميكرد تهيه گزارش تعدادي بايد سپتامبر حوادث 11 دادن بسط و شرح براي اسپرينگستين
_ بوده آتشنشان شماره 4 انجين منهتن شركت در كه فارلي استيسي همسر _ جو ترحيم آگهي
ياد به او همسر.است بوده اسپرينگستين طرفداران از زندگيش مدت تمام در كه بود آمده
زد زنگ تلفن.بودم خورده دارو زياد و بودم تنها خانه در من اكتبر اوايل در":ميآورد
اسپرينگستين بروس او ، !كنم صحبت استيسي با كه است ممكن:گفت صدايي برداشتم را گوشي وقتي
نظرم به دنيا كردم قطع او با را تلفن كه اين از پس".كردند صحبت دقيقه آنها 40 ".بود
نيم و ماه يك كرد كمك و كرد زنده برايم را جو خوب خاطرات تمام تلفن ، آن.ميآمد كوچكتر
عنوان تحت تايمز نيويورك در نيز برگر سوزان همسر جيم ، از".بگذرانم خوبي به را بعد
.بود شده ياد "رئيس هوادار"
شما شخصي مسائل به من گفت او":ميآورد ياد به سوزان.شد برقرار تماسي نيز او با
در ميخواهم و گرفتهام قرار تحتتاثير خيلي من كه بدانيد ميخواهم و ميگذارم احترام
وقتي".گفتم برايش من و بشنود را جيم داستان ميخواست او.بدانم بيشتر شوهرتان مورد
مهر براي نميخواهد او.شد ناراحت بسيار اسپرينگستين شد ، علني تلفني تماسهاي موضوع كه
كشيدن تصوير به از كه آيد نظر به مردمي مثل نميخواهد و كند تبليغات معمولي محبت و
درباره برگر حرفهاي شنيدن تجربه اسپرينگستين براي اما.ميكنند بهرهبرداري رنجهايشان
كشان كشان برج از را نفر دوازده ده ، سرش بر آوار فروريختن از قبل شوهرش چگونه كه اين
همسرش روزانه عاشقانه يادداشتهاي مورد در فارلي خاطرات به دادن گوش يا برده بيرون
.بود حياتي رستاخيز خلق در آشكارا
آلبوم.ميشود زده محك شده ، ارائه آهنگهاي با اسپرينگستين گزارشهاي موفقيت ميزان
اسپرينگستين خود صداي با آهنگها معدود از كه ميشود آغاز "دلتنگي روز" آهنگ با رستاخيز
وا حركت به را كسي هر عنوانش برخلاف آلبوم ، آهنگهاي بيشتر همانند "دلتنگي روز".است
رستاخيز آهنگ تك و "آتش درون به":هستند آتشنشانان مورد در كه آهنگهايي.ميدارد
احساسات به گاه هيچ اما ميدهد ، قرار فروريختن حال در برجهاي فيزيكي فضاي در را شنونده
كمي اما رهاييبخش ، و بيدارگر ترانهها.نميپردازد آتشنشاني ماموران شجاعت وراي
كه دارد وجود طلايي لحظه يك آلبوم آهنگهاي همه در تقريبا ولي.هستند كممايه
در شعر شخصيت "خالي آسمان" در.است كرده لمس را موضوع راز و پررمز قلب اسپرينگستين
.ميكند بيان را خود تلخ احساسات و ميكند نگاه بودهاند برجها قبلا كه جايي به آسمان
از تو" آلبوم آهنگ بهترين در اما ميخورد چشم به دادن دست از رستاخيز آلبوم سراسر در
آهنگ اين شعر.ميشود داده نشان معشوق يك شدن خاكستر از بيمانندي وحشت "ميروي دست
سوي به آهنگ اما.در پشت روزنامه يك كانتر ، روي قهوه فنجان يك:نبودنهاست از فهرستي
ميدهد ، تشخيص را دراماتيك جزئيات تنها نه اسپرينگستين زيرا.ميكند ميل شكوه و عزت
از را شخصي فيزيكي وجود وقتي":ميگويد او.ميكند درك درستي به را آنها معناي بلكه
دست از را او بدن كلا و ميدهد شما به كه احساسي بويش ، موهايش ، پوستش ، ميدهيد ، دست
را او بيجان جسم و بزنند دست او به ميخواستند فرزندانم كرد ، فوت من پدر وقتي.ميدهيد
چيزي موقعيتي چنين در معمولا مردم اما.آموختند درسي عمل اين از من بچههاي.كنند لمس
تمام اميدواري با كه است آهنگي "ميروي دست از تو" كه است دليل همين به.نميگيرند ياد
شده نمايان آلبوم آخر آهنگ دو در اسپرينگستين انسانگرايانه و ليبرال جنبه ".نميشود
تفاوت واسطه به كه است عاشق دو قديمي داستان از تازه برداشتي "هم از جدا دنياهاي".است
از مسلماني ديگري و آمريكايي يكي عشاق مورد اين درماندهاند جدا هم از فرهنگي
مسئله به است ، داده انجام را انتحاري عمليات كه تروريستي نگاه از "بهشت".است خاورميانه
اين ادبيات.است داده دست از پنتاگون در را شوهرش كه ميرسد زني ذهن به سپس.مينگرد
با آهنگ.است شده برداشت واشنگتن بيوه با اسپرينگستين تلفني مكالمات و روزنامه از شعر
.نيست زندگان براي تسكيني مرگ از پس زندگي كه ميرسد پايان به نكته اين درك
خود گاه هيچ كه ميگويد اسپرينگستين.است سياست است ، نپرداخته آن به رستاخيز كه چيزي
در دوبارهاش انتخاب براي ريگان رونالد تلاش جريان در امااست ندانسته سياسي شخص يك را
تهيه منفردشان كانديداي و ليبرالها براي كه خواند سياسي تاثيرگذار آهنگ تك يك سال 1984
دولت مرتبا كه افراطي محققان مجمع يك _ كريستينك موسسه براي نيز سال 1991 در.بود كرده
اجرا برنامه _ ميسازد متهم لاتين آمريكاي در غيرقانوني و مخفيانه اعمال به را آمريكا
تهاجم ميكنم فكر".است موافق مردم توده با او آمريكا كنوني خارجي سياست مورد در.كرد
كه نيست معني اين به سياست به نپرداختن".شد انجام راحتي به خيليخيلي افغانستان به
اين كه دارند عقيده اسپرينگستين طرفداران از بعضي.نميگيرد قرار بحث مورد رستاخيز
چارلز.است شده رها آزمودن بدون مضمونش كه پرداخته آمده پيش فاجعه به سريع قدر آن آلبوم
.است كرده منتشر و تدوين را اسپرينگستين آلبومهاي مقتدرانه سال كه 16 كسي كراس ،
او.شنيد بود ، شده برگزار آلبوم همين كردن گوش منظور به كه گردهمايي يك در را رستاخيز
ميكنم فكر.ميكردند عرضه سپتامبري آلبوم 11 يك عنوان به را آن واقعا آنها":ميگويد
خيلي هنوز آن غم و است ناراحتكننده واقعه اين.باشيم داشته سروكار آن باهنر بايد ما
".ميترساند مرا واقعا موضوع اين كردن تجاري بگويم ، صادقانه.است تازه
به پاسخ براي بنابراين.شود متهم استفاده سوء به است ممكن كه ميكند گمان اسپرينگستين
حال به تا كه ميكنيد پا به كفشي وقتي":ميگويد او.ميگذارد وقت سخنان اين
تلفن فن اهل به است؟ همين آن پوشيدن راه آيا.كنيد دقت خيلي خيلي بايد نپوشيدهايد ،
گوش به وادار ساليان طي را مردم كه چه آن خوشبختانه و ميرويد آنها دنبال به و ميكنيد
سرچشمه خلاقيت از كه است چيزي همان كه است صداقت و جديت ميكند ، گوناگون آلبومهاي كردن
".ميگيرد
كه عادي مردم.فرستادهاند من براي زيادي سيديهاي مردم":ميگويد مورد اين در فارلي
دارم اطمينان بروس صداقت به اما.نميدهم گوش را آنها من نوشتهاند ، ديگري مطلب يا شعر
بعضي از آتشنشانها كه ميدانمدارد اعتقاد است نوشته كه مطالبي به هم او كه اين و
.ميكنيد پيدا بهتري احساس كمي ميخوانيد را آن وقتي اما شد ، خواهند ناراحت آن قسمتهاي
آن به عميقي باور كه ميكند ادعا اسپرينگستين ".دارم اطمينان آن به وجود تمام با من
فداييان اما ".هنرمند به نه كن اعتماد هنر به":ميگويد كه دارد قديمي ضربالمثل
از او هواداران نظرات پخش.هستند آن خواننده و ترانه عاشق اندازه يك به اسپرينگستين
به او ظاهر ميخواند ، آواز من مثل آدمهاي مورد در او:است شنيدني استاديوم بلندگوهاي
چه آن شايد !باشد من خود مثل آدمي بايد او بنابراين.ميپوشد لباس من مثل و است شبيه من
است اين _ ميزنند حدس او دوستان از بعضي كه طور همان - بگويد ميخواهد اسپرينگستين كه
همين خاطر به.ميداند ميخواند ، آواز موردشان در كه مردمي از پايينتر را خود او كه
دوستش عاشقانه كه كساني با صميمانه گفتوگوي و مختلف شهرهاي در برنامه اجراي كه است
.دارد او زندگي در مهمي اين به نقش (دارد دوست عاشقانه را آنها او و) دارند
در كوچك تئاتر يك در تمرين ، براي جولاي ماه اواسط در "استريت اي" گروه و اسپرينگستين
از 7 كه كردند آماده كنسرتي براي را خود شتاب با و شدند ساكن فورتمونموث ارتشي پايگاه
نقشهاي تمرين دو بين استراحت در گروه اعضاي.شد خواهد اجرا شهر در 46 و شده آغاز آگوست
است مجبور سال از 20 پس كه ميگويد گيتاريست ، زانت ، وان استيون.ميكنند اجرا را خود
كه ميكند پيشنهاد زن درام ماكسوينبرگ.كند ترك را منهتن هشتم خيابان در آپارتمانش
نگاه طوري زانت وان.بگيرد داكوتا در غربي شمال رويايي آپارتمانهاي در را جايي استيو
:ميدهد جواب و بخورد چنگال و كارد با را پيتزايش كه شده گفته او به انگار كه ميكند
".است مسخره !دلار ميليون بله ، 7"
جلد روي از انگار كه ميرسد نظر به طوري هنوز سالگي سن 52 در و اكنون هم اسپرينگستين
سياه زيرپوش با "استريت اي" باند شماره 9 عضو.است آمده بيرون "آمريكا زاده" آلبوم
به جديد ، آهنگهاي اجراي براي و ميكند حركت صحنه روي قهوهاي كار شلوار و بيآستين
و ميپرد بالا صندليش روي از اسپرينگستين استراحت زمان در.ميدهد قلب قوت و انرژي گروه
.كرد خواهيم اجرا را آن ما نباشيد ، نگران اما.است سخت آهنگ اين كه ميدانم":ميگويد
او "..كه است اين بدهيم انجام بايد الان ما كه كاري حالا بود خواهد نكردني باور
برنامه قديمياش دوستان با كه است خوشحال و است خوب گروهش يادگيري استعداد دارد عقيده
باشم ، داشته خوب ويژگي يك من اگر":ميگويد او.است نشده راضي هنوز ولي ميكند اجرا
".است من سرسختي همان
به را اسلحهاش كه هنگامي اما.است جدي و ساكت ندارد ، دست در گيتار اسپرينگستين وقتي
در لحظه ، هر در دارد دوست او.بماند منتظر دويدن براي نميتواند كه است اسبي دارد ، دست
.ندارد بيخويشتني به شباهتي هيچ تجربه اين":ميگويد او.بنوازد كسي هر براي و كجا هر
دارم معلومي مقصد من.هستم پرواز آماده من.است روحيهدهنده و رضايتبخش كاملا بالعكس
گام از اسپرينگستين لذت.شد نخواهم راضي نرسم جا آن به تا و ميكنم حركت آن سمت به كه
آنها و ميبخشد نيرو جمعيت به او.ميكند سرايت نيز شنوندگانش به مسير اين در برداشتن
.ميسازند مسرور را او شعف و شادي بيپايان گردش دوره در نيز
بند كنسرت آخرين در.است مبلغ يك ميكند احساس است صحنه روي وقتي ميگويد اسپرينگستين
اما شوخي كارهاي آن از":ميگويد او.كرد سخنراني موسيقي قدرت مورد در او "استريت اي"
سيالفيا از كه زماني اما ".نيست مذهبي زياد اسپرينگستين.بود جدي كاملا حال درعين
راه به رستاخيز با كه ميخواهد شنوندگانش از يا باشد روحانيتر صدايش كه ميخواهد
:ميگويد او است ، مذهبي تجربه يك اين كه اين و است ضروري روح بقاي كه ميكند درك بيفتند ،
يكي ايناست هماهنگ شاهدان از گروهي عنوان به ما گروه مفهوم با موضوع اين ميكنم فكر"
همچنين و بدهيم شهادت ديدهايم كه چيزي مورد در تا هستيم اينجا ما.ماست اهداف از
".بشنويم را ديگران شهادت
تايم:منبع
هنرمند چهره
بدنام نقاش وارهل
قيطاسي اكرم
اهل مهاجر دو فرزند آمريكايي نويسنده و فيلمساز گرافيست ، نقاش ، (1928- 87) وارهل اندي
تبليغات در ويژه به چشمگيري موفقيت به تجاري هنرمند يك عنوان به دهه 1950 در وي.بود چك
فيلمهاي و روزنامهها تصاوير با و كرد نقاشي به شروع سال 1960 در او.يافت دست كفش
با كارها اين.كرد كار كمپبل سوپ قوطيهاي برروي سال 1962 در وارهل.ميكرد كار كمدي
.شد آمريكايي پاپ هنر چهره مشهورترين زودي به او و شدند روبهرو چشمگيري موفقيت
آن كنار در و كرد كار محصولات برخي جعبههاي و كوكاكولا بطري تصاوير روي همچنين وي
خلق ديگر مشهور افراد و تيلور اليزابت پريسلي ، الويس مونرو ، مريلين از بيشماري تصاوير
به را برقي صندلي و اتومبيلراني حوادث متفاوتي تاثيرات با اما سبك همين با وي كرد
سيلك روش از و ميكرد استفاده تكراري تصاوير از آثارش خلق براي وارهل.كشيد تصوير
بيانگر كه است كاردستي يك هنري اثر" كه بود نظريه اين مخالف ويميگرفت بهره اسكرين
آثار منابع ".كنند فكر هم مانند همه ميخواهم من":ميگويد وارهل ".است هنرمند شخصيت
زيادي افراد.بود گذاشته "كارخانه" را كارگاهاش نام و بودند عمومي رسانههاي تصاوير او
كمال با اما دارد زيادي علاقه همكارانش به كه ميگفت او و ميكردند كار كارگاه اين در
وارهل كرد ، خودكشي و كرده پرت ساختماني پنجره از را خود همكارانش از يكي وقتي تعجب
تهيه فيلمي منظره اين از تا ميداد قرار جريان در را وارهل بايد او كرد اظهار بار چندين
.كند
فيلمهايش وقف را خود و كرده كنارهگيري نقاشي از كه كرد اعلام سال 1965 در وارهل
را نقاشي گاه هيچ واقع در اما گرفت عهده به را راك گروه مسئوليت زمان همين در و ميكند
دهه 1980 در و كرد نقاشي ثروتمند افراد از پرتره بيشماري تعداد دهه 1970 در و نكرد رها
"خواب" او فيلمهاي اولين.ميكرد همكاري لوريونيمن و باسكيات ميشل ژان چون نقاشاني با
در ساعت شش مدت به مردي خواب فيلم در.هستند صامت فيلمهاي (1964) "امپراتور" و (1963)
خواب در ساعت امپراتور 8 آن در كه شده تهيه سلطنتي بناي يك از امپراتور فيلم و است خواب
اصابت مورد سال 1968 در وارهل ".دارم دوست را خستهكننده چيزهاي من" ميگويد او.است
بيشتر شهرت باعث مسئله اين و شد زخمي شدت به و گرفت قرار فيلمهايش از يكي بازيگر گلوله
"Interview مصاحبه" مجله وارهل.بودند او تبليغاتي مهارتهاي او اصلي موفقيت علت.شد او
چاپ به سال 1989 در او "روزانه يادداشتهاي" كتاب جمله از كتاب چندين و كرد منتشر را
.شد پا بر جهان سرتاسر در اثر شامل 82 وارهل آثار از سياري نمايشگاه گذشته سال.رسيد
هنرمند اولين وارهلشد برنامهريزي پيتزبورگ در وارهل موزه همكاري با نمايشگاه اين
موزه.درميآيند نمايش به لتوني يا قزاقستان چون كشورهايي در آثارش كه است آمريكايي
او فيلمهاي از بسياري امروزه و كرد پا بر او آثار از نمايشگاه گذشته 39 سال طي وارهل
برلين ملي گالري پيش چندي.ميروند صحنه روي به مختلف كشورهاي در جديد نسل براي
كه كرد برگزار او فيلمهاي و نقاشيها طراحيها ، شامل وارهل آثار از بزرگي نمايشگاه
محبوبيت كه معتقدند هنر دوستداران از برخي.است شده پا بر لندن در نمايشگاه اين اكنون
به جنگ از پس هنرمندان آثار به مردم از زيادي عده.است زماني هر از بيش امروز وارهل
ميكند پيشبيني نيويورك Deitch پروژههاي عضو ويچ جفري.شدهاند علاقهمند وارهل ويژه
جنبههايي.نشدهاند شناخته كاملا او كارهاي هنوز و شد خواهد پيكاسو مانند روزي وارهل"
".است مانده ناشناخته پرفورمنس هنرمند عنوان به او زندگي از
سبك با وي.كرد خلق برجستهاي پرترههاي عكاسي ، زمينه در زندگياش آخر دهه دو در وارهل
جين كاپت ، ترومن محمدعلي ، چون مختلفي افراد از توجهي جالب عكسهاي و ميكرد كار قديمي
نمايش از گالريها كرد نقاشي به شروع دهه 1950 در او وقتيكرد تهيه هوپر دني و فوندا
وجود خلاقيتي آثارش در كه ميخواندند آماتوري هنرمند را او و ميكردند امتناع او آثار
.شدند او آثار شهرت باعث نئواكسپرسيونيستها چون جديدي هنرمندان مرگش از پس اما.ندارد
هنر موزه دليل همين به بود بدنامي هنرمند راشنبرگ رابرت و پولاك جكسون مانند وارهل
او.داد رواج را خلاقيت نوعي وارهل.نپذيرفت را او اهدايي طراحي سال 1958 در مدرن
مختلفي موضوعات و داد قرار استفاده مورد را پولارويد و چاپ جديد تكنيكهاي رسانهها ،
وارهل.داد قرار استفاده مورد را سينما ستارههاي و روزنامهها عناوين آگهيها ، مانند
يك مثل ميخواهم":بود گفته زمينه اين در و كند خلق هنري آثار پيكاسو از بيش داشت تصميم
مورخان از متشكل نفره شش هيات يك وارهل آثار از جلوگيري براي اخيرا ".كنم كار ماشين
نسبت او به كه را آثاري اصالت تا است شده تعيين وارهل بنياد سوي از قبلي همكاران و هنري
وارهل به منسوب آثار از درصد حدود 20 اصالت مورد در هيات اين.كنند بررسي ميشوند ، داده
كمك همكارانش از كارهايش در او كه است آن امر اين دليل شايد ميشود گفته و دارند ترديد
.ميگرفت
كمك اعطاي آن اصلي كار كه كند تاسيس را "وارهل بنياد" داشت تصميم مرگش از قبل وارهل
دلار ميليون اعطاي 2 با سال 1992 در كه بود وارهل موزه بنياد اين پروژه بزرگترين.باشد
.ميكند اعطا مالي كمكهاي هنري آثار براي همچنين بنياد اين.شد ايجاد
و بود كردن ماشيني و فرديتزدايي پي در بيشتر شد خلق وارهل اندي كارخانه در كه هنري
براي صنعتي دستاوردهاي تمام مانند كه است هنري آرت پاپ.ميكرد بيان را آرت پاپ نظريه
است چيزي آن نهايت در هنري كار يك ارزش معتقدند بعضي و است شده توليد اقتصادي بازار يك
.بپردازد آن براي است حاضر شخص كه
آبها سوي آن
پيانو شبهاي
فخرطاولي كوروش:ترجمه
زمين صاحب پيانو اينكه:شد مطرح جهان و اروپا در اوت 1981 در 10 بار اولين شايعه اين
روك امروز و دارد حقيقت كه است سال شايعه 21 اين !است شده انبوه جنگل يك در وسيعي صاف
به هم آن مكان ، هشت در اجرا صد به نزديك.ميشود محسوب مهم پيانو فستيوال يك دانترون
نوراني رنگارنگي به شباهتي اصلا دانترون روك.نيست عادي چيز يك ماه ، يك از بيش مدت
به محل اين آغاز در.است سفيد و سياه بيشتر پيانو ، خود رنگ مثل عوض در ندارد ، اپراها
اثر در شايد و زمان گذشت با اماميكرد كفايت پيانو يك پس داشت ، اختصاص رسيتال اجراي
و قلب تا آمد دانترون روك به هم اركستر آمده ، دست به موفقيت واسطه به شده ايجاد نياز
.باشد پيانو فرماندهاش
يك سالانه زائران همچون تا آمدهاند دانترون روك به پرشماري پيانيستهاي امسال اوت دهم
ليست اثر "زيارت سالهاي":كنند تكليف انجام پيانو نواختن با اينجا در مدتي مقدس ، مكان
را كار اين دقيقه تا 15 سه و بار سه او مينوازد ، (Angelich) آنجليك نيكولاس را (Liszt)
موتسارت كنسرتوهاي ;ميكند اجرا را شوبرت سوناتهاي تمام شب ، پنج در لوئيس پل ;ميكند
...و پيانو ، علاقهمندان به (Zacharias) ذكريا كريستين سوي از است هديهاي نيز
"هيماليا" دو كه دارد اختصاص برزوفسكي بوريس و گي فردريك - فرانسوا به نيز ديگر شبهاي
سوي از نيز ، پيانونوازي برنامههاي شده فراموش اين روس ، رپرتوار ;مينوازند را ليست ي
پديده اين مورد در حيرتآور نكته اما.ميشود نواخته دوتايي يا سولو صورت به روس چند
ساز ، اين غولهاي كه ميشود ابراز دههاي در پيانو به علاقهاي و شور چنين كه است اين
جالبتر ;ريشتر تا گرفته (Arrau) آرائو از:ميشوند ناپديد پير ، خستگيناپذير شيران
.است نكرده ظهور ستاره قالب در عرصه اين در جواني گرگ هيچ اخير سال چند در اينكه
است اين آن ، فلورانس پارك البته و دانترون روك افتخار و اوج نقطه زيرا.ابدا پارادوكس؟
"پيانو" ميخواهند همه بلكه نميرود ، آنجا به ها"پيانيست" به دادن گوش براي كس هيچ كه
.بدهند گوش
شهرتش (صندلي با 2300) فلورانس پارك.دارد نقشي ماجرا اين در نيز مكان جادوي شك بدون
برويد پارك اين به بار يك هم شما اگراست نياورده دست به مشهور كليساي آن واسطه به را
پر آسمان به پرشمار اردكهاي دستانتان ، صداي با بتهوون ، سونات يك اجراي پايان در و
نخواهيد پاك روزانهتان سرگرميهاي برنامه از را آنجا ديگر احتمالا ببينيد ، را كشيده
براي اوقات برخي كه آزاد هواي و است برنامه از بخشي پارك حشرات و مزاحم صداهاي ;كرد
صرف تمركز چيز هر از قبل كه را پيانو به دادن گوش لذت جنگل ، سكوت شب در است ، عالي اپرا
قرار فرانسه نانت شهر در يكي اين و دانترون روك در فلورانس پارك.ميكند چندان دو است ،
.دارد
امسال كه) جديد علاقهمندان و دانترون روك برنامه به وفاداران از زيادي عده سال هر
به پيانو جادوي به فرادادن گوش و اجراها ديدن براي (ميشود زده تخمين نفر هزار حدود 70
وجود شهر از افتاده دور نسبتا محل اين به آمدن براي اصلي انگيزه و شايد.ميآيند اينجا
اجراهاي از جهان در پيانو جدي علاقهمندان تازه ، اجراهاي البته و سريعالسير قطار:دارد
چند بهطورمداوم آنها زيرا ميشوند ، خسته كم كم دنيا بزرگ سالنهاي در پيانيست ستارگان
.ها"ديابلي" گاهي و شوبرت شوپن ، هايدن ، :ميكنند اجرا را اصلي سونات
.ستارههايش فريبندگي به نه است آن مكان جذابيت به نه دانترون روك اساسي موفقيت اما
او.است مارتن رنه نام به تنها ، سرباز يك مرد ، يك روح واسطه به دارد جذبهاي جا اين اگر
كمپف ويلهلم تا داد را دارايياش تمام بود ، نانت در سالهاي جوان 20 دانشجوي تنها وقتي
آماده دسر صرف براي همگي غذا ، ميز سر بر وقتي.كند پذيرايي وي از و بياورد نانت به را
كه بود گونه اين.كند هنرنمايي موجود ، محقر پيانوي با خواست كمپف از مارتن ميشدند ،
روك و ميگذرد روزها آن از كه است سالي بيست الان.شد پيريزي دانترون روك پايههاي
براي را دلپذيري روزهاي و شب و كرده در رسمي و اسم خودش براي فرانسه در دانترون
تابستان طول در اجراهايي داشت ميل آغاز در مارتن رنهميزند رقم پيانو به علاقهمندان
از سال 1981 ، در نتها اولين صداي درآوردن براي او.شود انداز طنين دانترون روك در
موقع آن كه) زيمرمن كريستين و (بود كمال و تمام پيانيست يك موقع آن كه) اشنباخ كريستف
.كرد دعوت (نبود درخشان و مشهور خيلي
اينجا در فوگت لارس گاوريلوف ، ايگوروف ، .وفاداري دوستي ، :است ساده دانترون روك منشور
ايالات يا چين از جوان استعدادهاي امروز.دادند ارائه را فرانسه در رسيتالهاشان اولين
عنوان بازگشت در تا ميآيند نانت در فلورانس پارك به خودشان دادن نشان براي متحده
است قرار كه مختصري و كوچك جشن نيست ، جشن يك دانترون روك.بكشند يدك بينالمللي پيانيست
"جشن" اسم دانترون روك به كسي اينجانيست شود ، برگزار جشنوارهاي در كسي از تجليل براي
."دانترون روك شبهاي" ،"شب" ميگويند همه بلكه نميكند ، اطلاق را
جدي اينجا در موسيقي.ميرسانند صبح به پيانو كنار در را شب آنجا در علاقهمند مردم
روك در ،"نانت در پيانو شبهاي" بالاخره ، و ميطلبد حوصله و دقت و است ، سخت اغلب است ،
انسان هر جوهره ميتواند كه ميكند حكايت جمعي علاقهاي از فلورانس ، پارك و دانترون
.باشد متفاوتي
لوپوئن:منبع
|