عرب جهان در اقليتها
است كامل عقلگراي ناصرخسرويك
عرب جهان در اقليتها
گيتي سطح در ( اقليتها ) حدتمساله از شدن جهاني فراگرد كه ميكردند پيشبيني برخي
تبلور به رسانهها گسترش اطلاعاتو انقلاب پيشآمدو قضيه اين عكس ، اما كاست خواهد
كرد كمك آن بيشتر چه هر
بنيطرف عزيزي يوسف: تنظيم و تهيه
.ماست معاصر دنياي مسائل مهمترين از مذهبي و ديني زباني ، قومي ، اقليتهاي مساله امروزه
نيز عرب دنياي و اسلام جهان در.است بوده مسالهروبهرو اين با پيش قرن ازدو غرب ، جهان
.است گرفته خود به حاد گاهي و مشخص شكل پيش ، دهه پنج از -دستكم -شده ياد مساله
گيتي سطح در ( اقليتها ) مساله اين حدت از شدن جهاني فراگرد كه ميكردند پيشبيني برخي
تبلور به رسانهها گسترش و اطلاعات انقلاب و پيشآمد قضيه اين عكس ، اما كاست خواهد
.كرد كمك آن بيشتر چه هر
قصد اينجا در كه دارند مشخصي حقوق هم و تعاريف هم بينالمللي قوانين نظر از اقليتها
.نداريم را آن به پرداختن
اقليتهاي زباني ، كوچكتر اقليتهاي قومي ، بزرگ اقليتهاي شامل عرب جهان در اقليتها
.هستند مذهبي و ديني
به آنان اكثريت كه بود نفر ميليون بيست و دويست بر بالغ سال 1990 در جهانعرب جمعيت
مجموع از درصد حدود 80 كه اكثريت اين.ميگويند سخن -اصلي زبان عنوان به - عربي زبان
در اينان.دارند اعتقاد مذهبسني و اسلام دين به ميدهد تشكيل را عربي كشورهاي ساكنان
تا شمال در سوريه از و غرب در موريتاني تا شرق در عراق از كه ميكنند زندگي منطقهاي
.گسترشدارد جنوب سوماليدر
از شماري -سومالي تا سوريه از و مراكش تا عراق از -كنونياش مرزهاي محدوده در عرب جهان
سخن -مادري و اصلي زبان عنوان به -عربي زبان به كه دربرميگيرد را قومي گروههاي
.ميكنند صحبت دوم زبان عنوان به عربي زبان به گروهها اين افراد اغلب اما نميگويند ،
حدود (سال 1990 همان در)آنان جمعيت كه ميدهد نشان عرب جهان در قومي گروههاي كلي بررسي
و عراق شمال در كردها نخست:دارند تمركز منطقه چهار در اساسا كه است نفر ميليون سي
و آفريقا شمال بربرهادر سوم شده ، اشغال فلسطين در دوماسرائيليها سوريه ، شرق شمال
.سودان غرب و جنوب در زنگيان چهارم
هممذهب بلكه و همكيش عربها با و مسلمان بربرها و كردها نظير گروهها اين از برخي
به باورمندان از آميختهاي زنگيان ، و يهودي اسرائيليها ، همانند ديگر برخي اما.هستند
.هستند بتپرستي و مسيحيت
سريانيها ، آشوريها ، همانند ميبرند سر به عرب جهان در نيز كوچكتري قومي گروههاي
گروههاي از برخي.تبارند عرب و مسيحي سريانيها ، و آشوريها چركسها ، و تركمنها
دلايل به اينان.ميزيستند ديار آن در ميلادي هفتم قرن در اسلامي فتوحات از پيش غيرعرب
مهمترين.شدند پذيرا را جديد دين اما كردند حفظ را خود كهن زبان اجتماعي ، و جغرافيايي
نفر ميليون پنج (سال 1990 در) عرب جهان در آنان شمار كه هستند كردها قومي ، گروههاي اين
.بود
(آذربايجان و ارمنستان) سابق شوروي و ايران تركيه ، سوريه ، عراق ، كشور پنج در:كردها
اين مرزهاي كه ميبرند سر به پيوستهاي هم به جغرافيايي منطقه در اينان.ميكنند زندگي
ميليون حدود 25 -سال همان در -جهان در كردها كلي شمار.مييابند تقاطع آنجا در كشورها
.بود نفر
به نزديك و غرب شمال منطقه در كه است نفر ميليون نيم حدود هماكنون سوريه كردهاي جمعيت
.ميكنند زندگي تركيه و عراق مرزهاي
عرب جهان در ارمنيها شمار است ، قفقاز جنوب در ارمنستان ارمنيها ، اصلي موطن:ارمنيها
و اردن فلسطين ، عراق ، سوريه ، لبنان ، در اكثرا و است نفر ميليون يك حدود (سال 1990 در)
آنان همه اما كردهاند حفظ را خود ارمني فرهنگ و زبان گرچه ارمنيان ، .ميكنند زندگي مصر
.ميكنند صحبت سوم يا دوم زبان عنوان با عربي ، زبان به
سخن سرياني زبان به كه عرباند جهان بومي ديني اقليتهاي:سريانيها و آراميها
سرياني زبان.شد شكوفا "بارور هلال" كشورهاي در مسيح ميلاد از پيش زبان اين.ميگويند
.نميرود شمار به زندهاي زبان اكنون اما بود متداولي زبان فتوحاتاسلامي ، هنگام تا
از عرب جهان در ديني -قومي گروه اين شمار.است سرياني زبان شاخههاي از يكي آرامي
فرقه سه به وابسته و مسيحي سريانيها و آراميها.نميرود فراتر تن هزار بيست يكصدو
.هستند پروتستان كاتوليك ، ارتدوكس ،
موطن از اينانميروند بهشمار عرب جهان به مهاجر گروههاي از:چركسها و تركمنها
و تركمنها.كردهاند مهاجرت روسيه -مرزيتركيه مناطق و روسيه جنوب در اصليشان
.ميكنند صحبت رواني رابه عربي و هستند سني مسلمان چركسها
فراتر سال پنجاه و يكصد از -لبنان و اردن ويژه به -عرب جهان به چركسها كوچ تاريخ
.نميرود
و تونس و ليبي و مصر و عربي خاور كهدر هستند عثماني خلافت دوران بقاياي از:تركها
.ميكنند زندگي الجزاير
در و شدند عرب جهان وارد موج چند طي كه هستند "اشكناز" يهوديان اينان:غربي يهوديان
يهود دولت تاسيس هدفش كه بودند سياسي صهيونيسم جنبش از بخشي آنان.گزيدند مسكن فلسطين
اكثريت با متمايز قومي كيان نمايانگر اسرائيل ، سال1948 ، از پس لذا.بود فلسطين در
بيانگر بلكه نبود دين و فرهنگ و زبان به مربوط فقط تمايز اين.شد عرب جهان در عربها
.است عرب جهان بزرگ پيكره از فلسطين نام به مشخصي جغرافيايي بخش اشغال
سال1990 در جمعيتشان و ميبرند سر به سودان جنوب در زنگي قبايل:سودان جنوب زنگيان
جنوب استانهاي در نيل ، رودخانه علياي مناطق در اينان.بود نفر ميليون از 5/5 بيش
محلي لهجههاي و زبانها به بلكه ندارند واحدي زبان و هستند متمركز سودان باختري
.ميگويند سخن گوناگون
يكي اين كه ميشوند تشكيل"شلوك"و "نوير"،"دنكا" عمده ايل سه از سودان جنوب زنگيان
.آنهاست بزرگترين
ديگر اديان پيرو يا بتپرست آنان از پارهاي و مسيحي سودان جنوب ساكنان از بخشي دين
.هستند
از اينان.ميكنند زندگي مصر مناطق جنوبيترين در يانوبيها "نوبه" اهل: ها نوبي
آنان اكثريت دين و زبان.ميكنند زندگي نيل رود كرانههاي در تاكنون پيش سال هزاران
و دارند تيرهتري پوست مصري ، سفيدپوستان به نسبت نژادي نظر از فقط.است اسلام و عربي
.ميروند بهشمار سياه نژاد از
اقليتهاي بزرگترين از ميگويند هم "آمازيق"آنان به آفريقا شمال در كه بربرها:بربرها
موريتاني و ليبي تونس ، الجزاير ، مراكش ، كشورهاي در اينان.عرباند جهان در غيرعرب قومي
.ميكنند زندگي
.بود نفر ميليون پانزده بر بالغ يادشده كشورهاي در پيش سال ده آمارهاي طبق بربرها شمار
كه ميگويند سخن "آمازيقي" زبان به و هستند آفريقا شمال اصلي ساكنان از اصولا بربرها ،
.است سامي زبانهاي خانواده جزو
اسلام دين به آفريقا شمال كشورهاي بومي بربرهاي از بسياري اسلامي ، -عربي فتوحات از پس
و هنر و ادبيات داراي اما مذهبي سني بربرها ، .شدند زبان وعرب گرويدند
.هستند خود خاص فولكلور
مذهبي و ديني اقليتهاي
تقسيم ديني و قومي اقليتهاي عمده نوع دو به را آنها عرب جهان در اقليتها بررسي در
با آنان تمايز برجسته عامل فرهنگ و زبان گاهي قومي ، اقليتهاي خود ميان در اماكرديم
عامل دين فرهنگ ، و زبان بر علاوه گاهي و ;بربرها و كردها نظير ، است عرب مردمان اكثريت
.سودان جنوب زنگيان و ارمنيها همانند است ، عرب اكثريت از اقليتها اين تمايز برجستهتر
مذاهب نيز و عرب غير و عرب مسيحيان مذهبي وابستگيهاي درباره مشخص طور به اينجا در
عرب جهان در ديني اقليت عمدهترين ;ميگوييم سخن عرب جهان در غيرالهي اديان و اسلامي
-ميگويند "ارتدوكس روم" آنها به عربها كه -يوناني ارتدوكس مذاهب شامل كه هستند مسيحيان
.مونوفيزيستهاست و نسطوريها
ارتدوكس كليساي پيروان:ميشوند تقسيم كليسا نوع چند به نيز يوناني ارتدوكس مسيحيان خود
.ارمني ارتدوكس كليساي پيروان و سوريه در يعقوبي ارتدوكس كليساي پيروان مصر ، در قبطي
كاتوليك مسيحيت پيروانميدهند تشكيل را كشور اين درصدجمعيت مصرحدود56 در قبطيها
كه كليساهايي پيروان و رم كاتوليك كليساي پيروان:دارند تعلقخاطر كليسا نوع دو به نيز
را بايدمارونيها اينها به.كردند عصيان رم كاتوليك كليساي و پاپ عليه تشكيلاتي نظر از
مقر كه است انطاكيه بزرگ اسقف با مذهبيشان رياست اما هستند كاتوليك كه كنيم اضافه نيز
.است لبنان در كنونياش
و سني مسلمان فرقه دو از عمدتا لبنان جامعه.ميكنند زندگي لبنان در عمدتا مارونيها
.ميشود تشكيل ماروني مسيحيان و شيعه
نخست ماروني ، مسيحي همواره رئيسجمهور كشور ، اين نانوشته اساسي قانون در رو اين از
همه كه است مشاركتي نظامي لبنان ، سياسي نظام واقع در.است شيعي پارلمان رئيس و سني وزير
.دارند مشاركت آن در خود جمعيت نسبت به مذاهب و اديان و اقوام
زندگي سوريه و اردن فلسطين ، لبنان ، در بهويژه و عرب جهان در نيز پروتستان مذهب پيروان
.ميكنند
داستان.ميدهند تشكيل را اكثريت كه فلسطين در مگر اقليتاند در عرب جهان در يهوديان
.است عام و خاص معرف سال 1948 در اسرائيل نامشروع دولت تشكيل و يهوديان شدن اكثريت
قلمداد الهي دين را آن پيروانش كه دارند وجود (صبيها) صابئه همچون ديگري اديان همچنين
شمار به مسيحي -يهودي رافرقهاي آن دينشناسان از پارهاي كه صورتي در ميكنند ،
تسامح و احترام با همواره تاريخ طول در و شده ذكر قرآن در بار سه صبيها نام.ميآورند
.بودهاند روبهرو مسلمانان
در اغلب و است عربي آنان زبان.ميكنند زندگي خوزستان و عراق جنوب در عمدتا صابئه ،
.ميگزينند مسكن رودخانهها كنار
پيروان كه است ديني كوچك فرقه يك ميشود گفته هم يزيديها آنان به عراق در كه ايزديها
سهگانه اديان باورهاي از آميختهاي ايزديها اعتقاداتدارند سكونت عراق شمال در آن
.است اسلام و مسيحيت يهود ،
ايراني كهن و هندي و آسماني اديان از آميختهاي كه است غيرالهي اديان جزو نيز بهاييها
در آنان اغلب استكه نفر هزار پنجاه حدود (سال 1990 در) عرب جهان در بهائيان شمار.است
.دارند سكونت لبنان در اندكي و شده اشغال فلسطين
.هستند بتپرست سودان جنوب زنگي قبايل اغلب
عرب جهان در غيرسني اسلامي مذاهب
اسماعيليه ، زيديه ، ،(اثناعشري) شيعه مذاهب عرب ، جهان در غيرسني اسلامي مذاهب
.دربرميگيرد را اباضيه خوارج و (نصيريه)علويان ،(موحدون)دروز
حاشيه كشورهاي و سعودي عربستان لبنان ، مركز و جنوب عراق ، جنوب در عشري اثنا شيعه پيروان
.عرباند جهان در غيرسني مذهبي اقليت بزرگترين و ميكنند زندگي خليجفارس
.منسوبند زينالعابدين به ملقب (ع)الحسين عليبن زيدبن به كه است شيعه از ، فرقهاي زيديه
.دارند سكونت يمن در زيديه مذهب پيروان
او بزرگ پسر ، حق(ع)صادق جعفر امام از بعد را امامت كه است شيعه از فرقهاي اسماعيليه ،
قرن در اسماعيليه فرقه.ميكنند ختم اسماعيل به هم را آن و ميدانند جعفر اسماعيلابن
باطنيه ، باطنيان ، فاطميان ، مانند گوناگون نامهاي به تاريخ طي و شد تاسيس هجري دوم
.شدهاند مشهور ملاحده و امامي هفت يا سبعيه حشيشيه ، فدائيان ،
در آنان از بخشي.دارند سكونت (طرطوس و سلميه) سوريه در بيشتر عرب جهان در اسماعيليان
و هند و ميانه آسياي و (جلالآباد شمال و بدخشان) افغانستان و (كرمان و خراسان) ايران
.ميكنند زندگي آفريقا شرق
نشيمن كه ميآورند شمار به اسماعيليان از فرقهاي را دروز تاريخنگاران ، از برخي:دروز
را خود اينان.است (اسرائيل) شده اشغال فلسطين و لبنان سوريه ، كوهستانهاي اصليشان ،
.نفرند هزار صد چهار اكنونحدود و مينامند "موحدون"
.ميشمارند مردود را آنان عقايد و ميدانند جدا اسماعيليه از و موحد را خود دروزيه ،
.ميكنند انكار را او مرگ و ميدانند حي خداي را مصر فاطمي خليفه الحاكمبالله ، آنان
دوم ادعاي در اسلامي مذاهب از برخي اما ميدانند مسلمان را خود و عرباند دروزيها ،
.ميدارند روا تشكيك آنان
تاريخ در نامشان فقط كه ازارقه خوارج برخلاف كه هستند خوارج از شاخهاي اباضيه ، خوارج
.حفظكردهاند را خود وجود نماندهاست ، باقي آنان از اثري و مانده
فقه مبناي بر كشور اين رسمي مذهب و ميدهند تشكيل را عمان مردم اكثريت اباضيه ، خوارج
.است "اباضيه"
سعاد " و " خلدون ابن " انتشارات چاپ " الاقليات مسال في ملات تا " كتاب از ها آمار *
. است شده گرفته قاهره در" الصباح
است كامل عقلگراي ناصرخسرويك
"بدخشان لعل ناصرخسرو ، " كتاب بررسي و نقد
ترجمه با سيهانسبرگر آليس نوشته "بدخشان لعل خسرو ، ناصر" كتاب بررسي و نقد نشست:اشاره
متن.شد منتقدانبرگزار و انديشمندان از گروهي و مترجم حضور بدرهايبا فريدون دكتر
.ميخوانيد كه نشست اين از است چكيدهاي زير
انديشه و فرهنگ گروه
اين درباره اثر نويسنده باب در مختصري حال شرح ذكر از پس بدرهاي فريدون دكتر ابتدا در
خود كار ماخذ را ناصرخسرو سفرنامه كه است اين هانسبرگر اثر محاسن از يكي:گفت كتاب
سير با روحي تحولات لحاظ از كرده ، طي سفر در خسرو ناصر كه را مسيري و است قرارداده
بحثي كرده ، توقف مناطق كدام در خسرو ناصر اينكه به باتوجه و است كرده مقايسه او نفساني
ميرسد قاهره به او كه زماني مثال براي.است نموده بيان خسرو ناصر فلسفه و عقايد درباره
درباب ميشود مكه وارد كه هنگامي ;نفس درباره بازميگردد ، خانه سوي به وقتي عقل ، درباه
.ميكند صحبت ناصرخسرو ديني معتقدات
درباره فارسي زبان بزرگ شاعر شش از يكي عنوان به خسرو ناصر شمردن بر با بدرهاي دكتر
دوراني در خسرو ناصر:داشت اظهار نيافت ، را شعرا ديگر محبوبيت و شهرت خسرو ناصر اينكه
بود ، دگرانديش كه كس هر بيدينيبه و الحاد ميتوانستندبرچسب راحتي به كه ميزيست
و گرفت قرار خود معاصران آزار و اذيت مورد همواره خود خاص اعتقادات دليل به او.بزنند
هنوز فارسي زبان كه دوراني در كه است اين ديگر دليل.شد خود زادگاه ترك به ناگزير حتي
.نوشت فارسي زبان به را خود فلسفي آثار ناصرخسرو بود ، نيفتاده جا فلسفي آراي بيان براي
برگزيد اشعارش براي را ناخوشايندي و سنگين اوزان كه است افرادي جمله از ناصرخسرو همچنين
.مينمود دشوار او اشعار فهم تعابيرقديمي ، و لغات از استفاده دليل وبه
در كه است اثري جذابترين كتاب اين:گفت "بدخشان لعل ناصرخسرو" كتاب درباره فاني كامران
كنند مي كاري دانش ، حداقل با فرنگي محققين واقع در.خواندهام شخصيت يك به راجع اخير سال
باز آثار روششناسي به مساله اين علت.هستيم ناموفق آن خود ، در دانش حداكثر با ما كه
.است درخشاني اثر تاليف قالب و ساختار لحاظ از اثر اين و ميگردد
عمل موازي آيينه دو همانند اثر اين در هانسبرگر:داشت اظهار اثر اين قالب باب در فاني
و داشتند ظاهراعتقاد و باطن به اسماعيليه تمام كلا و خسرو ناصر كه آنجا از.است كرده
به را اثرش او كند ، منعكس را ديگر آيينه تصوير ميتواند آيينه يك اينكه به توجه با
را يكديگر آيينه دو همانند دوم بخش شش و نخست فصل شش كه است كرده تقسيم بخش دوازده
.ميكنند منعكس
نمايشنامه يك صحنهآرايي حكم كتاب نخست فصل شش:داشت اظهار كتاب فصلهاي توضيح در وي
آن جدي بخش كتاب ، دوم بخش.برسد اوج نقطه به تا ميكنند آماده را خواننده و دارند را
استفاده فرصت اين از مولف ميرسد ، كه هرجايي به و ميكند سفر به شروع خسرو ناصر است ،
خسرو ناصر ابتدا در.ميپردازد خسرو ناصر اصلي انديشههاي و ايدهها تبيين به و ميكند
آن از پس.ميپردازد اسماعيليه و او ديد از خداشناسي مساله به ونويسنده ميشود مكه وارد
مهم انديشه دومين تا ميكند استفاده مساله اين از نويسنده و ميشود قاهره وارد
مكه در.است اول مبدع عقل زيرا كند ، بيان را عقل مساله ناصرخسرو ، يعني
دانشي هيچ:است معتقد خسرو ناصر.رسيدن عمل به علم از يعني ميكند ، مطرح را عبادت مساله
عالم فلسفه چون ندارد ، فلسفي انديشه او كه است آن دهنده نشان واين ندارد ارزش عمل بدون
كه است وطن به خسرو ناصر بازگشت بعد.آن به كردن عمل نه حقيقت ، جستوجوي و نظراست
خود مبدا به باز و ميكند هبوط خاكي عالم به ابتدا كه نفسي.ميكند مطرح را نفس قضيه
دوران و خسرو ناصر بازگشت به ميشود ، محسوب اثر اين اوج كه كتاب آخر فصل دو.بازميگردد
اوج نقطه به ناصرخسرو ايرانپرستي و وطنپرستي كه اينجاست در.دارد اشاره او سخت پيري
.ميرسد خود
اينكه مورد در هستيم بيدقت لغات برخي استعمال در كه مطلب اين به اشاره با فاني كامران
و دارد خاصي تخصصي حوزه فلسفه:گفت ميدانند ، فيلسوف را خسرو ناصر گروهي
از كلام علم.دارد تفاوت فلسفه با ذاتا كلام علم.نيست فيلسوف مطلقا ناصرخسرو
فلسفه هدفاست مغاير آن با هدفش اما ميكند ، استفاده فلسفه روشهاي و اصطلاحات
اثبات را مسائلي تا است متكلف كلام علمنيست چيزي اثبات درصدد و است حقيقت جستوجوي
با نوشته ، فارسي زبان به ناصرخسرو كه را آثاري اگر اين بر علاوه.بكوبد را خصم و كند
آثار اين از نازلتري بسيار سطح در كنيم مقايسه است عربي زبان به كه زمان آن فلسفي آثار
.ميگيرد قرار
اظهار اثر اين ارزش درباره ناصرخسرو شاهكار عنوان به سفرنامه برشمردن با فاني كامران
باسفرنامه مقايسه قابل سفرنامهاي هيچ اسلامي فرهنگ و اسلام عالم سراسر در:داشت
ناصرخسرو سفرنامه نظرهاي دقت اما است ، مفصلتر ابنبطوطه سفرنامه چند هر نيست ، ناصرخسرو
پارچهها ، نوع مردم ، معيشت به او.دارد بسياري توجه جزئيات به خسرو ناصر.ندارد را
نثر با كه زيبايي گزارش و دقت اين كه ميكند بسياري دقت مسائل قبيل اين از و ماليات
.ميكند مطرح نويسي سفرنامه عرصه در شاهكار عنوان به را او اثر ميدهد ، ارائه زيبايش
چند هر:گفت متكلم يا است فيلسوف ناصرخسرو اينكه درباره ديناني ابراهيمي غلامحسين دكتر
در متكلم و فيلسوف تفاوت.است عقلگرا يك او اما نيست ، فيلسوف كه است معتقد ناصرخسرو كه
صحبت خود خصم مسلمات و مشهورات درباره يعني است ، جدلي متكلم ، روشي روش.است روش و هدف
به فيلسوف يك ناصرخسرو است ممكن اگرچه.نميكند استفاده روش اين از فيلسوف اما.ميكند
كه دارد عقلانيت در تكههايي خسرو ناصر.است كامل عقلگراي يك اما نباشد ، كامل معناي
.دانست سطحي متكلم رايك او نميتوان و است حيرتانگيز
به جديد مباحث هم كتاب اين در:داشت اظهار اثر اين درباره وزيرنيا سيما نشست ادامه در
درسنامه يك ميتواند اثر اين.ميشود ديده مناسبي بسيار ساختار هم و ميخورد چشم
و كنند بخشبندي را متوني چنين ميخواهند كه باشد ايراني دانشجويان براي كارگاهي
.است موازنه صنعت يك تسامح اندكي با كتاب كل.بياموزند را خلاق روشهاي
در ما:گفت است ، شده پرداخته آن به اثر اين در كه ناصرخسرو مترقي انديشههاي درباره وي
كه ميدهد ارائه بندياي تقسيم حسي تيپ يا حسي شناسي سنخ در كه داشتيم را كسي چهارم قرن
سخن باطني و ظاهري حواس از "زادالمسافرين" در وقتي خسرو ناصر.است معتبر و نو امروز
در و ميدهد قرار دسته يك در دارند شنيداري و ديداري تجسمي نظام كه را گروهي ميگويد ،
جنبشي رانظام مساله اين امروزه ميگيردكه قرار..و چشايي بويايي ، حسهاي ديگر گروه
.ميگويند
|