|
|
جديد وزارتخانه
يادداشت تصويب با و رسيد توافق به اجتماعي تامين و رفاه وزارت تشكيل درمورد بالاخره وزيران هيات وزارت تشكيل.بگيرد تصميم مورد اين در بايد مجلس وزيران هيات در وزارتخانه اين تاسيس دولت آن موجب به كه ميگيرد صورت توسعه سوم برنامه قانون اجراي در اجتماعي تامين و رفاه كه اين در.كند تنظيم را "اجتماعي تامين جامع نظام" ساختار ماه شش ظرف است ، شده موظف نه يا ميشود برقرار جديد وزارتخانه يك تشكيل با الزاما اجتماعي تامين جامع نظام آيا اجتماعي تامين و رفاه وزارت لايحه پيشنويس حتي و بود نظر اختلاف و بحث مورد مدتها تا .است شده تنظيم قبلي متن در اصلاحاتي از پس جديد پيشنويس و شد رد وزيران هيات در بار يك تامين جامع نظام" تنظيم براي است داده انجام كه بررسيهايي در مجلس پژوهشهاي مركز اما تاخير دنبال به مجلس بررسي چون ولي است نرسيده جديد وزارتخانه يك تشكيل به "اجتماعي شده اعلام نيز ابتدا همان از و بود شده آغاز "اجتماعي تامين جامع نظام" تنظيم در دولت نظام" براي طرحي ارائه به نسبت نمايندگان نكند ، اقدامي مورد اين در دولت چنانچه بود با ميكنند اقدام "اجتماعي تامين جامع رفاه وزارت تشكيل.نميشود مطرح مجلس علني جلسه در نمايندگان طرح فعلا دولت لايحه تهيه تامين سازمان چون دستگاههايي موازي فعاليتهاي از جلوگيري هدف با اجتماعي تامين و و امدادي خدمات كه كشور بازنشستگي سازمان و امداد كميته بهزيستي ، سازمان اجتماعي ، ارائه درزمينه كاري دوباره يا و كاري پراكنده از تا ميگيرد صورت ميكنند ارائه بيمهاي .شود جلوگيري بيمهاي خدمات فوق خدمات نحوي هر به كه بنيادهايي و موسسات سازمانها ، نهادها ، تمام است قرار ظاهرا باعث مساله همين و درآيند اجتماعي تامين و رفاه وزارت پوشش و نظر تحت ميدهند ارائه را است ممكن اجتماعي تامين و رفاه وزارت تشكيل.است شده فوق موسسات و سازمانها مخالفت اين به باتوجه اما كند فراهم امدادي و بيمهاي خدمات ارائه براي واحد سازمان نوعي زمينه مقررات و قوانين و مستقل حقوقي شخصيت همچنان ميكنند ارائه را خدمات اين كه موسساتي كه از جدا اما.ميرسد نظر به مشكل عمل در سازماني انسجام اين تحقق ميكنند ، حفظ را خود سازمانهايي اقتصادي جدي مشكلات و بيمهاي خدمات ضعف ما اقتصاد اصلي مساله واحد سازمان تعبير به يا هزينهها و درآمدها فاصله هماكنون.ميدهند ارائه را خدمات اين كه است تامين سازمان و بازنشستگي سازمان بهخصوص و بازنشستگي صندوقهاي مالي تعهدات دقيقتر مشابه صندوقهاي و صندوقها اين مالي تراز كه طوري به ميشود بيشتر روز به روز اجتماعي .است شده منفي پيش سالها از آنها يا شود قطع شرايطي درهيچ نميتواند صندوقها اين عضو كاركنان بازنشستگي حقوق طرفي از محل از بايد بازنشستگي صندوق مانند صندوقها اين از برخي مالي منابع بنابراين يابد كاهش و است غيرممكن يا و مشكل آن تامين دولت بودجه كسري با كه شود تامين دولت عمومي بودجه كه سازمانهايي و دولتي شركتهاي توسط بايد نيز ديگر بازنشستگي صندوقهاي مالي منابع مشكلات به باتوجه نيز كار اين كه شود جبران ميدهند پوشش را آنها كاركنان صندوقها اين وظايف ، تداخل و مراكز تعدد مشكل بر علاوه بنابراين.است دشوار بسيار سازمانها آن مالي با الزاما دوم مشكل اين كه است مالي منابع تامين بيمهاي و امدادي خدمات ديگر مشكل يك تاسيس نشود حل مالي منابع تامين مشكل اگر اما.نميشود حل وزارتخانه يك تشكيل به ديگري نتيجه دولت كاركنان تعداد افزايش و بوروكراسي كردن گسترده جزء جديد وزارتخانه موسسات و بازنشستگي صندوقهاي منفي مالي تراز مشكل براي بايد مجلس و دولت.نميآورد بار .بكنند جدي فكري نيز بيمهاي |
|