كرد بهپا كهجعفرنميري شري
انصارالاسلام از سوابقي
برنميگردد شيشه به كه غولي
شده تعبير كه خوابي
كرد بهپا كهجعفرنميري شري
از بخشي زيرا شود مي محسوب شورشيان و مركزي دولت بين اختلافات مهمترين از آب و نفت
رودخانه آب منابع بخشياز كنترل ضمن در و دارد قرار كشور جنوب در سودان نفتي منابع
است جنوب شورشيان اختيار در نيز نيل مهم
جبهه با گرفت تصميم ناگهان قدرتش افول آستانه در الترابي حسن دكتر وقتي پيش سال يك
بيست بحران از عبور راهحل تنها كه نميكرد باور كس هيچ كند ، امضا نامهاي تفاهم جنوب
را او ترابي اقدام تقبيح با سودان رئيسجمهور عمرالبشير.است راه همين كشور اين ساله
كرده پيگيري را ترابي اقدام همان شده ناگزير بعد سال يك اما.انداخت زندان به و دستگير
قرارداد به كه كند امضا را نامهاي تفاهم جنوب شورشيان رهبر گارنگ جان دكتر با و
نيست اين جز چيزي مدرنيته ماقبل كشورهاي در روشنفكران سرنوشت ظاهراشد مشهور "مشاكوس"
.تجربهكنند را محروميت و زندان داني"راز" و نمايي"راه" همين جرم به و بنمايند راه كه
"مشاكوس" صلح پروتكل
و "الشعيب حرك" جنبش دو و سودان جمهوري دولت نمايندگان امسال جولاي تاريخ 20 در
امضا را پروتكلي كنيا پايتخت نايروبي در گارنگ رهبري به "سودان لتحرير الشجي الجيش"
و [نميري سقوط زمان از] كشور اين در ساله بيست داخلي جنگ به دادن پايان هدفش كه كردند
نظر زير و درگير طرفهاي بين سازنده گفتوگوهاي مبناي بر پايدار صلحي به يافتن دست
از حاكي توافقنامه اين پيرامون شده منتشر اخبار.بود "ايغاد" به موسوم كشورهاي مجموعه
روند و دولت و دين مسئله جنوب ، سرنوشت تعيين چون مهمي موضوعات سر بر طرفين كه بود آن
.گشودهاند سودان تاريخ در را نويني صفحه و پرداخته مذاكره و بحث به قدرت انتقالي
به و كنند ملاقات يكديگر با گفتوگوها ادامه براي طرفين تا ميكرد مقرر "مشاكوس" پروتكل
جانبه همه صلح يك به يافتن دست تا را گفتوگوها رسما امسال سپتامبر ابتداي از جدي طور
با نتوانست ديگر سال تا 6 جنوب جبهه اگر كه ميكرد مقرر پروتكل اين همچنين.گيرند پي
كرده تعيين را خود سرنوشت رفراندوم يك برگزاري با دارد حق برسد توافقاتي به مركزي دولت
پروتكل اين امضاي.شود جدا آن از يا كرده حفظ سودان با را خود وحدت كه بگيرد تصميم و
اميد بارقههاي آن در برخي.داشت پي در سودان خارج و داخل در را گستردهاي بازتابهاي
و تجزيه منشا را آن ديگر برخي و ميديدند مدت طولاني داخلي جنگ بحران از كشور نجات براي
و مركزي دولت طرف از هياتهايي دوباره پيش روز چند.كردند تصور سودان اسلامي دولت تلاش
قرار كه را اصلي گفتوگوهاي مقدمات تا آمدند گردهم كنيا پايتخت نايروبي در جنوب شورشيان
.سازند فراهم شود آغاز سپتامبر ابتداي از است
اختلاف نقاط
اين ريشههاي اما.شد شروع سال 1983 از جنوب شورشيان و مركزي دولت بين سودان داخلي جنگ
دولت نيز نميري جعفر اسبق رئيسجمهور دوران در زيرا.ميگردد باز گذشته دوران به اختلاف
در آنان دادن دخالت با نحوي به را مشكل اين تا ميكرد سعي و داشت مشكل جنوب ساكنان با
[ترابي و بشير دوران] نجات دولت آمدن كار روي و نميري سقوط با اما.كند حل مركزي دولت
ميان اين در.شد تبديل تمامعيار و خونين جنگ يك به و گرفت بيشتري شدت اختلافات اين
سياسي ، ديني ، حقوق و كرده متهم استبداد و ديكتاتوري به را مركزي دولت جنوب رهبران
به را جنوب شورشيان سودان اسلامي دولت مقابل در و ميكردند طلب را جنوب اهالي اقتصادي
را آنان با جنگ و ميساخت متهم امپرياليسم و صهيونيسم به وابسته عوامل و دشمن پايگاه
.ميكرد تلقي كفار با جنگ
:كرد فهرستبندي زير صورت به ميتوان را شورشيان و مركزي دولت بين موجود اختلافات عمده
:سياسي اختلافات _1
مركزي دولت حاكميت جنوب شورشيان كه ميشود خلاصه امر اين سر بر سياسي اختلافات محور
.هستند سودان مركزي دولت در "مشاركت" يا "خودمختاري" نوعي خواستار و نتافته بر را سودان
چندي.بود خواهد جنوب رهبران با دولت آينده گفتوگوهاي راه سر بر چالش مهمترين امر اين
يك به شورشيان با بايد دولت ميگفت كه بود طرحهايي از حاكي كه شد منتشر اخباري پيش
سهيم سودان مركزي دولت در را شورشيان جنوب انفصال از پرهيز براي و يابد دست اصولي توافق
به جنوب رهبران از يكي و شد عملي شكلي و ظاهري صورتي به نميري دوران در تجربه اين.سازد
گذشته روز چند طي.نبود پاسخگو راهحل اين اما.شد برگزيده رئيسجمهور دوم نايب عنوان
كنوني رئيسجمهور اول نايب سمت از طه محمد عثمان علي است قرار كه شد شايع ديگر بار يك
كه كرد اشاره تلويحي طور به طه محمد عثمان حتي.بدهد گارنگ به را خود جاي و رفته كنار
محلي لهجه با او شد گذاشته ميان در گارنگ با موضوع وقتي اما شود صلح قرباني است حاضر
كه ميشود اين از صحبت گاه "!باشم داشته را جايگاهي چنين من است قرار مگر" گفت خود
[كنوني مركزي دولت] شمال به متعلق ساله سه دوره يك و شده دورهاي سودان در جمهوري رياست
اينباره در متفاوتي اظهارنظرهاي تاكنون.باشد جنوب اختيار در بعدي ساله سه دوره يك و
نخواهد راهحلي چنين پذيرش به حاضر هرگز عمرالبشير شخص خصوص به و مركزي دولت ولي شده
شورشيان و مركزي دولت بين اختلافات به محدود و منحصر تنها سودان سياسي اختلافات.بود
در فعال مختلف سازمانهاي و نيروها بين و مختلف سطوح در اختلافات اين بلكه نميشود جنوب
به نيز را خارجي دولتهاي پاي طبيعي طور به و مييابد گسترش سودان از خارج يا داخل
برخي حتي كه طوري به.ميكشد پيش سازمانها يا گزارشها اين از كدام هر حامي عنوان
خارجي قدرتهاي منافع اختلافات خاطر به را سودان داخل سياسي اختلافات عمده تحليلگران
و ميدانند اسرائيل حتي و آمريكا متحده ايالات ويژه به و اريتره ، ليبي ، مصر ، جمله از
راحتتر سودانيها نبود سودجويانه حمايتهاي و خارجي دخالتهاي اين اگر معتقدند
سودان ، امور تحليلگران بعضي اعتقاد به رو اين از.برسند تفاهم به همديگر با ميتوانستند
كه است تكثرگرا رويكردي با دموكراتيك كاملا روند يك اجراي صورت در تنها كشور اين
داراي 360 كه سودان كنوني مجلس آنها نظر به.يابد دست پايدار آرامشي و صلح به ميتواند
توسعه نحوي به بايد ميشود اداره [ملي كنگره حزب] حاكم حزب نظر زير عمدتا و است عضو
برگزاري با و باشد اجتماعي و سياسي گروههاي تمام نمايندگان دربرگيرنده كه كند پيدا
دولت.برگزينند را خود رئيسجمهور بتوانند كشور اين مردم [نمايشي نه] واقعي انتخاباتي
دروني اختلافات دارد قصد بيشتري شتاب با سپتامبر حوادث 11 از پس ويژه به سودان ، كنوني
"دموكراتيك ملي تجمع" چون ديگر سياسي گروههاي و جنوب شورشيان از اعم گروهها با را خود
اقدامات اينكند فصل و حل المهدي صادق رهبري به "امت" حزب و ميرغني عثمان رهبري به
بيترديد.آنهاست از يكي "مشاكوس" پيمان كه است برداشته در هم را خوبي نتايج تاكنون
جنوب شورشيان توقعات سطح از ميتواند شمال گروههاي دادن مشاركت با ميداند سودان دولت
از يك هر با تفاهم است ممكن صورت اين غير در كند حفظ را كشور كلي وحدت ضمن در و كاسته
صورت در كه حادثهاي.شود منتهي مركزي دولت از يكي انفصال به جنوب يا شمال قطب دو اين
نقشه در نظر تجديد به و كرده تحميل سودان بر را مهمي اقتصادي و سياسي پيامدهاي وقوع ،
.شد خواهد منجر آفريقا شمال كشورهاي جغرافيايي
:ديني اختلافات _2
از فراتر كه است مسيحيت و اسلام جنوب شورشيان و مركزي دولت بين ديني اختلافات مهمترين
"رويتر" تحليلگر يك.ميكند بازي نقش سودان سياسي صحنه در ديگر كوچك ديني فرقههاي ساير
دين او نظر به زيرا "ميشود تقسيم سودان در دين" آينده گفتوگوهاي در كه ميگويد
كه كردند پيشنهاد بعضي رو اين از.است سودان در صلح يا جنگ راه سر بر چالش مهمترين
نخستوزير و "مسلمان" رئيسجمهور آن در كه شود اداره گونهاي به لبنان شكل به نيز سودان
به خرطوم يعني سودان پايتخت كه ميكنند پيشنهاد بعضي حتي يا.بالعكس يا باشد "مسيحي"
فراهم ديني گروههاي و فرقهها تمام براي مذهبي آزادي آن در و شده تبديل سكولار شهري
ميگردد باز نميري جعفر اسبق رئيسجمهور دوران به كنوني نظامي سياسي درگيريهاي.گردد
قولي به و پايتخت در مشروبفروشيها بستن و سال 1983 در اسلامي شريعت قانون اعمال با كه
جنوب شورشيان با مركزي دولت سياسي اختلافات به نيل رودخانه به مشروب بطريهاي ريختن با
بر را آنان با جنگ و كرد خطاب "كفار" را شورشيان صريحا حتي وي.بخشيد ديني صبغهاي
با اختلافات به محدود باز نيز سودان در مذهبي اختلافات اما.دانست فرض مسلمانان
مركزي دولت با نيز هستند مسلمان همه كه شمال مخالف گروههاي زيرا.نميشود جنوب شورشيان
بر را سودان مجلس رياست پيش سال يك تا كه ترابي حسن دكتر حتي.دارند عمدهاي اختلافات
آن از بخشي كه اختلافاتي دليل به بود فعلي رئيسجمهور همراهان و دوستان از و داشت عهده
ترتيب اين به.افتاد زندان به و شد كشيده زير به قدرت از ميدانند ، ديني و فكري را
بين اختلاف يكي.داد قرار ارزيابي مورد سطح دو در را سودان در عمده اختلافات ميتوان
ديگري و است شده صورتبندي مسيحيت و اسلام بين اختلاف در كه جنوب شورشيان و مركزي دولت
بيشتر كه سودان ملت و دولت بين ويژه به و اجتماعي و سياسي گروههاي ساير بين اختلاف
فرهنگي و تاريخي ديني عنوان به اسلام با است ، دولتي دين يك عنوان به اسلام بين اختلاف
مركزي دولت وظيفه مهمترين حاضر حال در.باشد داشته تسامح و تساهل بر مبتني رويكردي كه
رسيدن براي را راه كه است فرمولي طريق از هم آن جنوب شورشيان با خود ديني اختلافات حل
به دموكراسي اجراي صورت در تنها دوم نوع از اختلافات زيرابگشايد مشترك تفاهم يك به
.شد خواهد برطرف ديني و سياسي آزاديهاي تامين و كلمه واقعي معناي
:اقتصادي اختلافات _3
.است اقتصادي عوامل سر بر جنوب شورشيان و مركزي دولت بين عمده اختلافات از برخي ريشه
از بخشي زيرا.ميزند دور آنها سر بر اختلافات اين كه است مواردي مهمترين از آب و نفت
مهم رودخانه آب منابع از بخشي كنترل ضمن در و دارد قرار كشور جنوب در سودان نفتي منابع
مهمي اقتصادي ضربه ميتواند جنوب تجزيه رو اين از.است جنوب شورشيان اختيار در نيز نيل
مخالفت.سازد وارد نيل رودخانه به مبرم نياز لحاظ به مصر دولت حتي و سودان دولت بر را
.دارد مسئله همين در ريشه جنوب تجزيه با مصر و سودان دولت جدي
اين زيرا.نميشود جنوب شورشيان با اختلافاتش به محدود البته سودان اقتصادي مشكلات
همواره سودان اقتصادي فقر.ميبرد رنج بينالمللي تحريمهاي از كه سالهاست كشور
ميكند احساس مركزي دولت دليل همين بهاست بوده خبري محافل براي مناسب سوژهاي
به آنها تشويق و جنوب شورشيان از حمايت با و سو يك از تحريمها اعمال با غربي دولتهاي
دولت رو همين از.گذاشتهاند اقتصادي فشارهاي تحت را دولت اين ديگر سوي از تجزيه
ويژه به غربي كشورهاي با را خود روابط كه آمد بر آن درصدد پيش سالها از عمرالبشير
نتايج اقدامات اين كلينتون بيل جمهوري رياست دوران در و بخشد بهبود آمريكا متحده ايالات
سوءتفاهمهاي رفع با تا جديدميكوشد شرايط درك با سودان دولت.برداشت در نيز را مثبتي
درازمدت ، جنگي به دادن پايان ضمن كه بگيرد پيش داخل در را صلحي روند خود از بينالمللي
بهترين جنوب شورشيان با صلح گفتوگوهاي.گرداند باز كشور اين به دوباره را ملي وحدت
جمله از طرفها ساير ميشود پيشنهاد اكنون و گرفته پيش در را آن دولت كه است راهحلي
بار يكشود گفتوگوها اين وارد نيز ميرغني عثمان محمد رهبري به "دموكراتيك ملي تجمع"
او اجباري اقامت و شده آزاد ترابي كه نرسيده آن وقت آيا پرسيد عمرالبشير از خبرنگاري
خوبي به اكنون عمرالبشير"است زود هنوز ترابي آزادي" گفت پاسخ در بشير و شود برداشته
و پيچيده اختلافات فصل و حل براي زمان باشد ، زود هم ترابي آزادي اگر كه ميداند
چه هر و دارد اندكي فرصت او بينالمللي جديد شرايط اين در و نيست زود سودان ريشهدار
سقوط زمان از يعني گذشته ، سال بيست طي.كرد كاري داخلي تنشهاي رفع براي بايد سريعتر
گروههاي آشتي و قهر و متعدد سياسي كودتاهاي جنگ ، شاهد بارها سودان كشور تاكنون ، نميري
و نحيف پيكر بر است مضاعفي زخم يك هر سياسي ، تنشهاي اين.است بوده كشور در فعال سياسي
آنها بايد زودتر چه هر كه آفريقا شمال در مهم تاريخي پشتوانه با و مسلمان كشوري زده فقر
.كرد ترميم را
انصارالاسلام از سوابقي
حسينيكيا اكبر
.ميجنگد كردها محلي دولت با اسلام از خود خاص قرائت گروهبا يك عراق شرق شمال در
مطرح زيادي بحثهاي منطقه كشورهاي ديگر يا و القاعده سازمان با گروه اين ارتباط درباره
شدت به خود منطقه در مجدد بيثباتي بروز به نسبت كردها كه است اين مسلم قدر اما.است
:ميكنند خطر احساس
عراق و ايران مرز بين كوهستاني منطقه ارتفاعات در واقع "بياره" افتاده دور دره در
تهديدآميزي طور به ديگر بار جولاي اواسط از كرد پيشمرگان و مسلح گروهي ميان درگيري
"بياره" به جولاي شانزدهم شامگاه در "انصارالاسلام" به گروهموسوم اعضاي.است شده تشديد
آنها اجساد به و ويران را "نقشبندي" مذهبي فرقه برجسته رهبران قبور و كرده حمله
"بخاكن" و "تاوله" زيارتگاههاي مجاورين و منطقه اهالي تهديد ضمن آنهاكردند بيحرمتي
.مشركاست برود ، اماكن اين زيارت به كس هر كردند ، اعلام
بنيادگرايي
"تصوف" فرقه انشعابات از - "نقشبندي" فرقه به معتقدين نزد در "بياره" كه است سال صدها
مركزي آسياي از چه اگر فرقه اين پيروان.ميآيد شمار به مهم و مقدس زيارتگاهي - سنت اهل
از جزيي همواره تصوف بزرگان قبور زيارت اما پراكندهاند خاورميانه در دوردستي نقاط تا
داشته روا حرمت هتك رو اين از.است برخوردار خاصي قداست از و بوده ايشان مذهبي مراسم
خصوص اين در.است آورده فراهم عراق شمال كردهاي ميان در را گستردهاي نارضايتي شده ،
شده بسته "گفتوگو باب" اينكه بيان ضمن عراق كردستان ميهني اتحاديه رهبر طالباني ، جلال
متعصب گروه اين حذف براي را خود تلاش تمام آينده در او رهبري تحت خوب كرد ، اعلام است ،
تحت نيروهاي عراق ، كردستان دموكرات حزب رهبر بارزاني ، مسعود همچنينبست خواهد كار به
دو اين امر تحت نيروهاي است گفتني.خواند فرا "انصارالاسلام" با مبارزه به را خود امر
.ميرسد مسلح مرد هزار يكصد حدود به دارند دست در را قدرت مشتركا عراق شمال در كه حزب
.است باقي معما يك صورت به همچنان "انصارالاسلام" شورشيان واقعي هويت ميان اين در
نزديكي در حلبچه منطقه در گذشته سال سپتامبر در بار اول براي گروه اين سياهپوش مردان
اسلام خاصياز قرائت با و كردند اعلام را خود موجوديت "جندالاسلام" نام با ايران مرز
.شدند عراق شمال كردهاي زبانزد سرعت به است ، عربستان وهابيون آموزههاي تابع ظاهرا كه
افزون.كنند سر به چادر نيز خود خانه در اند مكلف زنان گروه ، اين مذهبي قوانين براساس
جنگ اعلان كافران به آنها است حرام عمومي انظار در مرد و زن همراهي و موسيقي اين ، بر
بنلادن جنگجويان و گروه اين ميان عقيدتي مشتركات بنابراين.دادهاند پايدار و مقدس
.برميگيرد در را متعددي موارد
خطرناك برادران
القاعده تروريستي شبكه از بخشي "جندالاسلام" كه دارد اطمينان است مدعي طالباني جلال
محاسن نيروي پانصد تا صد چهار حدود مجموع از اخير سالهاي طي كه است اين واقعيت.است
گفته به اين ، بر علاوه.ديدهاند آموزش افغانستان اردوگاههاي در بسياري گروه اين بلند
كه افغانها عرب از گروهي افغانستان ، در آمريكايي نيروهاي عمليات آغاز از عيني ، شاهدان
اين.شدهاند ديده حلبچه اطراف در ميجنگيدند سابق شوروي نيروهاي عليه هشتاد دهه در
قرار توجه كانون در عراق كردستان در خود وحشيانه اقدامات با متدين ظاهر به جنگجويان
خلي" روستاي به حمله با آنها ميلادي سال 2001 سپتامبر سوم و بيست روز در.گرفتهاند
از قرباني گوسفند همچون را سرهايشان و كشتند را كردستان ميهني اتحاديه پيشمرگ 42"هامه
"حريري فرانسو" قتل عمومي ، معابر و ميادين در متعدد بمبگذاريهايكردند جدا تن
در كردستان ميهني اتحاديه رهبر همراهان جان به خونين سوءقصد اربيل ، در مسيحي سياستمدار
اقدامات ديگر از عراق شمالي مناطق تمام در ملل سازمان فعاليتهاي در اختلال و سليمانيه
.انصارالاسلاماست شورشيان
همسايه كشور پنجم ستون
باندي" را گروه اين عراق كردستان دموكرات حزب امنيتي تشكيلات مسئول شيندشاري ، كريم
.مينمايد ترديد ابراز القاعده سازمان با آن ارتباط از ولي ميكند ارزيابي "مخوف بسيار
شدهاند ، دستگير "جندالاسلام" خرابكارانه اعمال با ارتباط در كه افرادي او ، گفته به
"عليعبدالعزيز شيخ" جنبش اين رهبر.داشتهاند عضويت عراق كردستان اسلامي جنبش در قبلا
مشترك نگراني مقابل ، در.باشد داشته بنلادن با دوستانهاي روابط نميتواند و است
جنگ ، بروز صورت در كه است اين كردستان ميهني اتحاديه و دموكرات احزاب ارشد مقامات
چنانچه ميافزايد ، شيندشاريشد خواهد تجهيز منطقهاي قدرتهاي سوي از "انصارالاسلام"
است ممكن صورت اين در كنند ، حمله بغداد به عراق شمال از يابند جرات آمريكايي نيروهاي
و اغتشاش ايجاد به را "انصارالاسلام" نيروهاي عراق شمال سياسي جريانهاي ديگر يا بغداد
.بنگرند "خوب متحد" يك ديده به گروه اين به و كرده ترغيب شمالي مناطق در ناامني
سايتونگ سورشر نويه:منبع
برنميگردد شيشه به كه غولي
سودان جنوب شورشيان رهبر "گارنگ جان" با گفتوگو
براي خلق جنبش" و سودان دولت بين "مشاكوس" توافقنامه به پرداختن از پيش و ابتدا در *
به دست پيش سال جنبش 19 اين تا شد باعث عواملي چه بفرماييد شما ، رهبري به "سودان آزادي
دو از بيش سالها اين طي كه شويد جنگي وارد شما تا داشت وجود دلايلي چه.ببرد اسلحه
كرد؟ خودش قرباني را سوداني ميليون
شروع جنگي سال 1955 در آن از پيش.است شده وارد آن در ما جنبش كه نيست جنگي نخستين اين
جنوب در صلح تلاشهاي ناكامي دليل به جنگها اين شروع.انجاميد طول به سال كه 17 شد
سياستمداران.بوديم سودان چارچوب در فدرالي دولت يك خواستار ما سال 1956 در.است بوده
و 56 سالهاي 55 در بنابرايننشد توجهي هيچ ولي ميكنيم توجه خواسته اين به ميگفتند
اول جنگ وقتي.ببرند اسلحه به دست كه اين جز نماند باقي جنوب اهالي پاي پيش راهي هيچ
توافقنامه امضاي با سال 1972شدم ملحق (امياميا) جنبش به كه بودم جواني من شد شروع
سال 1983 در اما شود داده خودمختاري جنوب به شد قرار و يافت پايان جنگ اين آبابا آديس
نه و است قرآن نه آديسآبابا توافقنامه":گفت نميري و گرديد ملغي شده ياد توافقنامه
.نگذاشتند باقي ما براي مسلحانه مبارزه جز راهي هيچ آنها كرد پاره را آن او "انجيل
كهدولت بود فشارهايي آيا بود ناگهاني اقدام يك "مشاكوس" توافقنامه خيليها نظر به*
كرد؟ توافقي چنين امضاي به وادار را شما جنبش ، و سودان
سرنوشت تعيين حق به كه داشت اصرار دولتي طرف چون.موضوع دو دربارهبود فشارهايي ابتدا
شيوهاي به يافتن دست راه درباره دوم.بود نادرست و غيرمنطقي حرفي اين و شود اشاره فقط
سال به 6 سال چهار از را انتقالي دوره كه بود ديگري فشار حتيكند حل را دين مسئله كه
.پذيرفتيم ناچار به هم ما و كرد تبديل
ميكنيد سعي شما كه نيست معنا اين به آيا جنوب سرنوشت تعيين حق اصل بر شما اصرار *
كنيد؟ تجزيه را سودان جنوب
داشتيم اصرار ما.شود منجر استقلال به كه نيست اين معناي به الزاما سرنوشت تعيين حق
و ديني تبعيض عدم كه اصولي.جديد اصول يكسري براساس ولي باشد داشته وحدت بايد كشور كه
و اديان و نژاد و فرهنگها با است كشوري سودان چون.كند تضمين را فرهنگي يا نژادي
.بود خواهد جديد سودان همان باشد داشته جايي دولت در تنوع اين اگرمختلف زبانهاي
پذيرش آن از پس.است "مشاكوس" توافقنامه چارچوب در ما اولويتهاي جزو اكنون هم اينها
.ميشود اجرا ديگر نيم و سال شش كه سرنوشت تعيين حق
پاسخي چه شما.شود تجزيه سودان جنوب كه هستند آن نگران مصر ويژه به و عربي كشورهاي *
داريد؟ نگرانيها اين براي
و دارد را خودش منطق اصل اين !بشود كسي نگراني باعث نبايد كه سرنوشت تعيين حق اصل
راسر آن دوباره نميشود و درآمده شيشه از كه است غولي مثل.كرد متوقف را آن نميتوان
ساير و ليبي طور همين دارد ، اهميت سودان وحدت مصر ، براي كه است روشن.برگرداند اولش جاي
تلاش انتقالي دوره در كه است اين بكنند ميتوانند كه را كاري آنها ولي همسايه كشورهاي
بيانيهها و سخنرانيها در فقط اگر.باشد جنوبيها براي جالب و جذاب هدفي وحدت تا كنند
هيچ ندهد رخ تغييراتي واقعيت در و شده زده حرف جديد اصول پايه بر وحدت به نسبت تعهد از
دوره در كه است اين مهم.كرد نخواهد برطرف را نگرانيها اين و داشت نخواهد نتيجهاي
.ميافتد اتفاقاتي چه انتقالي
دولتي چنين جنوب تجزيه صورت در ميگويند كه برميگردد اين به نگرانيها اين از بخشي*
دارد وجود اسرائيل و شما جنبش بين استراتژيكي روابط آيا.بود خواهد همپيمان اسرائيل با
كند؟ توجيه را اينها كه
سفارت آنها در اسرائيل كه هستند كشورهاييندارم اسرائيل با رابطهاي هيچ من قطعا
آنها از هم كمكي هيچ و داريم اسرائيل با استراتژيك نه و تاكتيكي روابطي نه ما ولي دارد
تبليغ موضوع اين روي بسيار اسلامي و عربي رسانههاي در كه ميفهمم من.نكردهايم دريافت
من ميگويد كه هست گزارشهايي حتي.گرفتهام كمك آنها از من ميگويند و ميشود
فوقليسانس من.نيست درست كدام هيچ اينها ولي گرفتهام اسرائيل از را خودم فوقليسانس
با رابطهاي هيچ ما نه ، :است اين پاسخ بنابراين.گرفتهام آمريكا از را دكترايم و
.ندارم اسرائيل
دولت و خود بين را قدرت تا است كرده امضاء را توافقنامهاي جنوب جنبش ميگويند بعضي*
چيست؟ انتقاد اين به شما پاسخ.كنند تقسيم _گروهها ساير مشاركت بدون _ مركزي
به احترام و دموكراسي جمله از ما علاقه مورد قضاياي شامل كرديم امضا ما كه را توافقي
.سودان در قدرت ساختار بازسازي بلكه مشاركت فقط نه و است قدرت در مشاركت و بشر حقوق
ميخواهيد هم شما و بيفتد اتفاق بايد رژيم اين داخل در كه است چيزي آن كل با ما موافقت
بخشي ما جنبش چون.نيست ديگران گذاشتن كنار معناي به هرگز بنابراين.باشيد آن از بخشي
طرفها ساير توجهات و خواستهها آينده ديدارهاي در و است دموكراتيك و ملي ائتلاف يك از
.كرد خواهيم منعكس هم را
يك حول كه دارد اشاره جنوب جنبش و دولت يعني طرفين توافق به مشاكوس توافق اما *
ابزارهاي از تا دو شما كه نيست آن معناي به كار اين آيا است شده توافق دستورالعمل
گرفتهايد؟ فاصله دموكراتيك
.ميكنند گفتوگو هم با طرف دو بلكهنيست دموكراتيك روش حزب دو بين گفتوگو منطق اولا
تا كند پيدا ادامه بايد روند اين ميكنيم احساس ولي موافقم باره اين در شما نظر با من
.شود فراهم سياسي آزاديهاي براي بهتري فضاهاي تا شود ، دموكراتيزه كشور و محدود قدرت
عدم مثلشود فصل و حل بايد كه هست مسايلي يابيم دست كامل توافق يك به بعد دفعه ما اگر
ديگر بار يك من.ميكند محدود را آزاديها كه قوانيني لغو يا و فوقالعاده حالت الزام
سمت به روند اين رويكرد بايد ولي شده شروع طرف دو بين روندي بله كه ميكنم تكرار
.باشد كشور ثبات و توسعه و بشر حقوق به احترام و كثرتگرايي و دموكراسي
آورد؟ وجود به طرفين بين را متقابل اعتماد توانست كامپالا در بشير با شما ديدار آيا *
مبتني قانون چون.آن ساختار بازسازي و قدرت تقسيم جمله از.نشده حل هنوز قضايا پنجم يك
در بايد و دارد انتقالي دوران در حكومت سازماندهي براي چارچوب يك مشاكوس توافقنامه بر
ارتش دو انتقالي دوره در ما چون.امنيتي اقدامات جمله از.شود گفتوگو بيشتر باره اين
.داشت خواهيم
نيروهاي داريد قصد يا كنند عقبنشيني جنوب از دولتي نيروهاي كه ميخواهيد شما آيا*
چيست؟ باره اين در شما موضع.كنيد ملحق ارتش به را جنبش
نخورده شكست كسي چون.ما به آنها يا شويم ملحق مركزي ارتش به ما كه نيست اين در مسئله
.است
شوند؟ خوانده فرا جنوب از دولتي نيروهاي ميخواهيد آيا پس *
.دارد وجود دولت دو و هستيم جنگ حالت در ما چون.باشد مجدد استقرار نوع يك بايد
كجاست؟ مرزها اين شما نظر به.است جنوب مرزهاي و حدود تعيين پيچيده مشكلات از يكي*
در كه چيزهايي همان يعني جغرافيايي نظر از يكي.دارد وجود تعريف نوع دو رابطه اين در
اين سوال.جنگي تعريف خاص طور به يعني سياسي نظر از دوماست شده توافق سال 1956 ژانويه
و يابد خاتمه جنگ اين بايد اول ميكند؟ حل را مشكل جنوب مرزهاي ترسيم تنها آيا كه است
مرزهاي يعني.است برقرار جنگ آنها در كه باشد مناطقي براساس مرزها ترسيم بايد بنابراين
جنوب منطقه و نوبه كوههاي كردوان ، و ابييه اقاليم شامل كه ديگر منطقه سه و سال 1956
به و دارند مصايبي جا آن اهالي چون ميدانيم جنوب جزو را مناطق اين ما.ميشود آبي نيل
همين فرزندان از آن اعضاي يا دارد حضور جا آن در ما جنبش و برداشتند سلاح آنها خاطر
.هستند مناطق
كي و ميكنيد ارزيابي چگونه شده طي صلح براي تاكنون كه را راهي گارنگ آقاي*
ببينيم؟ خرطوم در جنوب جنگلهاي جاي به را شما ميتوانيم
جزئياتي به آن بقيه.برداشتهايم كوچكي گام مشاكوس در و كرده شروع را صلح روند ما
جزئيات در شيطان ميگويند انگليسيها.شود بحث آن مورد در بعدا بايد كه برميگردد
كامل سياسي توافق يك به كنيم ، دور جزئيات اين از را شيطان بتوانيم ما اگر.ميشود پنهان
دولت در اگر ديد؟ خواهي خرطوم در مرا موقع چه كه اين اما.يافت خواهيم دست همهجانبه و
.ديد خواهيد جا آن را ما طبعا بوديم خرطوم
.متشكرم*
الجزيره تلويزيوني شبكه:منبع
شده تعبير كه خوابي
روبين جيمز
عبادتي عليرضا:ترجمه
تلويزيوني شبكه يك و روزنامه يك از را جمله دو اينباشد شده تعبير كه خوابي مثل درست
:كنيد مقايسه
روشن عراق قبال در را خود سياستهاي تا دارد قرار فشار تحت [پدر] بوش رئيسجمهور" _ 1
.اگوست 1990 پست 19 واشنگتن روزنامه "سازد
"كند حمايت عراق عليه جنگ طرح از كه دارد قرار فشار تحت [پسر] بوش رئيسجمهور" _ 2
.اگوست 2002 سيانان 22
.است گرفته قرار حسين صدام رودرروي بوش جورج نبوديم؟ نقطه همين در ما شما ، نظر به
متفاوت آمريكا با نظراتشان و ميزنند دل آمريكا متحدين شدهاند ، دسته دو عمومي افكار
كشتار سلاحهاي هنگفت ، مالي و جاني خسارتهاي از صحبت است ، سركش و متمرد عرب دنياي.است
شنيدهايد ، ديگري جاي را حرفها اين ميگوييد خود با ميكنيد فكر كه لحظهاي.است جمعي
سال 1990 با چنداني تفاوت امروز هشدارهاي و استدلالها.نيست خواب يك تعبير اين آيا
ميكنند نظر اظهار امروز كه شخصيتهايي از بسياري حتي ندارد ، [خليجفارس جنگ از پيش]
حمله هم سال 1990 اگوست ماه در.ندارند پيش سال دوازده شخصيتهاي با چنداني تفاوت
صحرا سپر عمليات بودند شاهد همه كه وجودي با حتي نميرسيد نظر به قطعي عراق به آمريكا
آن.شد مطرح نظامي زيانهاي و بحرانها مورد در مختلفي گزينههاي.بود شكلگيري حال در
شخصيتي ساختارهاي و تعصبها اساس بر كسي هر.بود عملكرد صحيح نحوه سر بر بحثها هم زمان
شده روشن ما براي اكنون زمان ، آن استدلالهاي نتيجه.ميداد طرح و ميكرد اظهارنظر خود
كساني چه استدلال ميبينيم بازميگرديم عقب به كه حالا.كرد پيشبيني ميتوان حتي است
نواخته دوباره سمفوني همان چرا پس.است نبوده درست كدام استدلال و بوده درست زمان آن در
ميشود؟
وظيفهاي چنين براي آمريكا ارتش زميني نيروي كه بود اين بحثها از يكي مثال بهعنوان
با اروپا جنگ با مشابه جنگي در قادرند كه ديدهاند آموزش گونهاي به آنها ندارد ، آمادگي
و نيست آنان تجربيات حيطه در عراق بيابان در جنگ و كنند شركت سابق شوروي جماهير اتحاد
از زمان آن در عراق ارتش.نكنند عمل درست است ممكن بياباني ، شرايط در تجهيزات و ابزارها
يدك را ايران با ساله هشت جنگ تجربيات و ميشد محسوب جهان در ارتش چهارمين بزرگي ، لحاظ
سلاحهاي داشتن اگر حتي ميآمد ، عراق نفع به نظر به چيز همه اينكه خلاصه.ميكشيد
كه ميرسيد نظر بهنياوريم حساب به عراق ارتش توانايي در مزيت يك بهعنوان را شيميايي
كمتجربه سربازان به خوبي درس عراقي انگيزه با و تجربه با گرفته سنگر سربازان بايد
مخالفان كه را فضايي جمله ، يك در ماساچوست ، نماينده كندي ادوارد سناتوربدهند متحدين
به زيادي شباهت [سال 1990] امروز درگيري":گفت و كشيد تصوير به بودند كرده ترسيم جنگ
كه بود كرده پيشبيني او."رو پيش در متعدد سنگرهاي خاطر به خصوص به دارد اول جهاني جنگ
اگر.بدهند دست از را خود جان متحد نيروهاي سرباز يكصد عمليات هر در روز هر ازاي به
اغراقآميز رقم اين بودند نكرده استفاده خود ويژه مانورهاي و هوايي برتري از متحدين
از هوشيارتر جنگ طراحان خوشبختانه.درميآمد آب از درست خبرگان اين پيشبيني و نبود
و كارشناسان همين جز هيچكس تعجب كردند ارائه كه كاري و بودند خبرگان و كارشناسان
با درگيري اين نام احتياط طرفداران سال 1991 در خليجفارس جنگ در.برنينگيخت را خبرگان
جنگهاي" به آن نام امروز بودند ، گذاشته "سنگر پشت دشمن با رويارويي" را عراقيها
نيويورك در جولاي كه 29 ماتيو كريس از مقالهاي در.است گشته بدل "شهري درون و خياباني
در كه است كرده ترسيم عراق با جنگ در آمريكايي سربازان از تصويري وي رسيد ، چاپ به تايمز
در ژوئن 1944 در 6 آمريكا هوايي نيروي دوم و هشتاد يگان سرنوشت به آمريكا چتربازان آن
نتيجه هم آخر درميگيرد را آنها گريبان نامعلومي سرنوشت و ميشوند دچار مراگليز سنت
ويتنام ، خوكها ، خليج در آمريكا ارتش نظامي فجايع ساير مانند عراق به حمله كه ميگيرد
با را عراق با جنگ طراحان ، اگر.داشت خواهد نافرجامي پايان سومالي و بيروت يك ، بيابان
كارشناس اين كه باشد هماني نتيجه ميرود انتظار كنند دنبال كرده توصيف او كه رويكردي
امكان و احتمالات و پتانسيلها به ديگري كس هر از بيش نظامي رهبران.است كرده پيشبيني
آما.باشد گرفته صورت ضعيف جنگ طراحي كه صورتي در ويژه به هستند آشنا لطمات و صدمات
گزينهها ، همه لطمات ، حداقل با موفقيت بالاترين به يافتن دست براي آنها است مسلم آنچه
ارائه به مطمئنا منتقدان البته ، .كرد خواهند بررسي را موجود محدوديتهاي و امكانات
خواهند معرفي را احتمالات بدترين خود محاسبات در و ميپردازند ممكن سناريوهاي بدترين
حد در آمريكا آمادگي ميزان چقدر هر كه كرد خواهند اشاره اين به ترديد آنهابدون كرد ،
سعي همواره مخالفان اين.باشد صددرصد موفقيت كه ندارد وجود تضميني هيچ باشد بالا
اگر و مييابد كاهش روزبهروز حمله از عمومي افكار حمايت كه برسانند اثبات به ميكنند
سال 1990 تابستان حد به عمومي افكار حمايت سقوط اين هنوز اما.است درست نگذريم حق از
نظريهپردازي موافقان و مخالفان سال 1991 ژانويه هوايي حمله لحظه همان تا.است نرسيده
يك) ژانويه 1991 در 14 تايم مجله و سيانان سوي از آمده عمل به نظرسنجي درميكردند
درصد كه 41 شد معلوم (كويت از خروج بر مبني عراق به آمريكا ضربالاجل پايان از قبل روز
بايد فقط كه بودند معتقد درصد و 45 كردند حمايت عراق عليه نظامي اقدام از مردم از
از درصد بار 84 اين و افتاد اتفاق حمله بعد ، روز سه اما.يابد ادامه عراق عليه تحريمها
درستي كار متحدانش و آمريكا كه بودند عقيده اين بر دادند پاسخ بعدي نظرسنجي در كه كساني
اين بر عقيده بعضي ميان در زمان آن در كه گفت بايد اقتصادي ، تحريم مورد در.كردهاند
اگوست ماه در نيويوركتايمز سرمقاله آن نمونه.كرد خواهد معجزه اقتصادي تحريم كه بود
افتد كارگر ميتواند عراق عليه اقتصادي تحريم" كه بود آمده سرمقاله آن دربود سال 1990
".بشكند درهم را صدام اراده و
دارد ادامه
|