صفر نقطه به حركت
ميشود بازنشسته خبرنگار كدام
جهان جوانان
جهان مافياهاي

صفر نقطه به حركت
ابطحي سالومه
رفتارهاي از او ولي كرد حفاظت مسلمانان عليه منفي عقايد يورش از را او شجاعتش اگرچه
است شده آزرده بسيار ميشد انجام مسلمانان با كه دشمني از پر و كينهتوزانه
و تيره را انسانها روشن قلبهاي روز به روز مادي گرايشهاي و خودخواهي كه دنيايي در
هنوز اينكه باور ميبازند رنگ عدالت و فداكاري مهرباني ، و گذشت كلمات و ميكند تار
و تعلقات تمامي از خود همنوعان زندگي نجات راه در كه دارند وجود انسانهايي
از و رشادت درباره كه داستانهايي شايد اما.است مشكل كمي ميگذرند ، دلبستگيهايشان
كه كند تقويت ما قلب در را اميد اين شنيدهايم سپتامبر روز 11 حادثه در مردم گذشتگي جان
يكي.ميتپند جهان در آرامش و صلح ايجاد براي كه دارند وجود روشني و گرم قلبهاي هنوز
سپتامبر روز 11 در كه است "هاشمي شهرام" نام به ايراني جوان يك به متعلق قلبها اين از
صفر نقطه را آن روز آن از پس كه جايي در يافت ، مرج و هرج و تراژدي مركز در را خود
.ناميدهاند
گوناگون نشريات.است شده تبديل حادثه اين قهرمان چهرههاي از يكي به اكنون هاشمي شهرام
عنوان به را او ايراني مختلف سازمانهاي و داده ترتيب وي با متعددي مصاحبههاي آمريكا
سوءتفاهمها برخي رفع براي خود شهرت از مدت اين در او.كردهاند دعوت خود افتخاري مهمان
بوش جورج به متعددي نامههاي تاكنون شهرام.است جسته بهره مسلمانان يا و ايرانيان عليه
واشنگتن نادرست سياستهاي از و نوشته كشور اين كنگره نمايندگان و آمريكا رئيسجمهور
.است كرده انتقاد تهران عليه
هنوز اواست گذرانده عراق و ايران جنگ زمان در را خود كودكي دوران هاشمي شهرام
.ميآورد خاطر به كودكياش زمان موشكبارانهاي و بمباران از وحشتآوري كابوسهاي
به شبانه بمبارانهاي با كه شب هر كابوسهاي":ميگويد ايراني ساله دانشجوي 27 اين
و پدر با كه ميآورم ياد به.ميدهند تشكيل مرا كودكي خاطرات اعظم بخش ميپيوستند حقيقت
خود چشمان با جنگ آخر روزهاي در.بگيريم پناه آنجا در تا ميرفتيم زيرزمين به مادرم
را ما شيميايي جنگ خطر روزها آن در.سپردند جان موشكبارانها در كه ديدم را مردمي
ديدم روز آن كه را چيزي آن اما.گذاشتيم سر پشت را بدي بسيار روزهاي ما.ميكرد تهديد
جهنمي 11 روز آن.كنم مقايسه گذشتهام زندگي كابوسهاي با نميتوانم عنوان هيچ به
جهاني تجارت مركز جنوبي برج با انتحاري هواپيماي اولين كه هنگامي ".بود سپتامبر 2001
.بود حركت در كارش محل سمت به او كرد ، برخورد
و ميزدند كنار را يكديگر مردم.كنم باور نميتوانستم ميديدم كه را آنچه":ميگويد او
كه نكتهاي اما.ميپريدند پايين به پنجرهها از كه ميديدم را آنها.ميكردند فرار
تنها نه مردم از تعدادي كه بود اين كنم پيدا را ديدگان آسيب به كمك انگيزه من شد باعث
به سرعت به را خود و ميكردند حركت ساختمانها سمت به بلكه نبودند فرار حال در
خطر به را خود جان كار اين با كه ميدانستند آنها.ميرساندند پليس نيروي و آتشنشانها
او.داد انجام "هاشمي شهرام" كه بود كاري همان درست اين و ".ميرفتند ولي مياندازند
ميتوانست ، آنچه هر و رفت وحشت و ترس هياهو ، و مرج و هرج قلب به شتافت ، جهنم سوي به
او عكس اين در.شد چاپ "نيوزويك" مجله جلد پشت او عكس بعد روز چند.داد انجام كمك براي
خاكستر از پر بود ايستاده خياباني در و داشت صورت بر اكسيژن ماسك و تن بر آتشنشاني لباس
هراس انسان دل در آن ديدن و بود گرفته دربر سياه دود از هالهاي را آسمانش كه كاغذ
كلاه شهرام آتشنشانها ، بقيه برخلاف كه ديد ميتوان عكس به دقيق نگاهي با.ميافكند
كه وقتي":ميگويد او.بود نپوشيده نيز را آنها مخصوص كفشهاي و نداشت سر بر ايمني
نظرم به دقيقه از 2 ، 3 بعد ولي رفتم نيويورك بانك سرسراي به من ريخت فرو ساختمان اولين
سر كه ديدم را زن زيادي عده و آمدم بيرون آنجا از پسبروم مردم كمك به است بهتر كه آمد
سرسراي به يكي يكي را آنها بودند ، شده شوكه شدت به و بوده خاك و غبار در پوشيده پا تا
".آوردم بانك
ميرفت ، حادثه محل به كوتاه آستين پيراهن با كه را او آتشنشاني مامور يك بعد دقايقي
كت يك او است بهتر و هستند خطرناك آتش شعلههاي كه بود داده تذكر او به و بود ديده
مامور آن و "برميآيد؟ من دست از كاري":بود پرسيده او از شهرام.بپوشد آتشنشاني مخصوص
ميان در زيادي عده بله ، ":بود گفته ميداد او به را مخصوص كت كه حالي در آتشنشاني
اين":ميگويد او ".كنيد پيدا را آنها بتوانيد شايد شدهاند ، گم ساختمان ويرانههاي
زبانه اطرافم در آتش و بود تاريك بسيار هوا رفت ، نخواهد خاطرم از هيچگاه كه است لحظهاي
.بميريم دارد احتمال لحظه هر كه ميدانستيم ما همهكنم تنفس خوب نميتوانستم.ميكشيد
است هاشمي شهرام من اسم.ندارم آمريكا در را هيچكس كه گفتم آتشنشاني مامور آن به من
آغوش در مرا آتشنشان مرد.بدهيد خبر ايران در خانوادهام به افتاد برايم اتفاقي اگر
مسيح حضرت اميدوارم":گفت من به و كرد ترسيم سينهاش بر را صليب علامت سپس و كشيد
به را آتشنشان آن نام كه ميكرد سعي او ".گريستم صحنه اين ديدن با من و ".كند حفاظتت
عده و ايراني دانشجوي اين.نديد را او هيچگاه ديگر ولي "برني" يا "برنارد" بياورد خاطر
رفتند صفر نقطه به سپس و داده تشكيل را گروههايي داوطلبانه صورت به شهروندان از ديگري
.بگردند حادثه يافتگان نجات دنبال به و كرده خاموش را آتش تا
يا 10 از 5 پس من كنيم ، پيدا را كسي نميتوانستيم ولي بوديم نجاتيافتگان دنبال به ما"
ولي ديد نميشد را جا هيچ كه بود زياد دود آنقدرشنيدم را مهيبي غرش صداي دقيقه
در را جا همه آتش.دويدم جهت خلاف در نيرو تمام با پس زدهاند را دوم برج كه ميدانستم
اين ديدن با ".يابد ادامه هفتهها براي ميرسيد نظر به كه واقعي جهنم يك.بود گرفته بر
شدند آتش كردن خاموش مشغول و پيوستند آتشنشانها به دوباره داوطلبان ديگر و هاشمي صحنه
كار آمد ، صحنه به حرفهاي كمكي نيروي كه هنگامي.ميرسيد نظر به غيرممكن آن مهار كه
كه را آنها عطش تا ميرساند آتشنشاني ماموران به را آب از پر سطلهاي او.شد عوض هاشمي
ساختمان كه بود بعدازظهر ساعت 5 حدودا.نشاند فرو ميشد ، ايجاد حد از بيش حرارت اثر بر
و است برخوردار بسياري اهميت از طبقهاي ساختمان 47 يك خرابي معمولا.فروريخت هفت شماره
پس و آنروز اما مييافت اختصاص آن به اخبار تمام ميافتاد ، ديگري روز در اتفاق اين اگر
.ميرسيد نظر به جزئي بسيار اتفاق اين جهاني ، تجارت مركز ساختمانهاي فروپاشي فاجعه از
او.بود شده سرگردان غبار و دود ميان در "هاشمي" هفت شماره ساختمان فروپاشي حين در
براي اطرافيانم همه و بودم افتاده گير خرابهها و آوار ميان من":ميكند تعريف اينگونه
ساختمان سمت به پس است تخريب حال در ساختمان كه ميدانستم من ميدويدند جانشان نجات
يك بالاخره ".ببينم چيز هيچ نميتوانستم بود دود از پوشيده اطرافم چون ولي خزيدم ديگري
نزديك جزيره يك در بيمارستاني به قايق توسط و يافتند را او اوليه كمكهاي سيار گروه
در نگرانش خانواده به تا برگشت خانهاش به سپس و ماند آنجا در شب نيمه تا او.فرستادند
روز در كه دارد اعتقاد هاشمي شهرامبدهد آنها به را سلامتياش خبر و كند تلفن تهران
سه تقدس و تبرك از من روز آن در ":ميگويد او.است كرده تبرك را او خداوند 11سپتامبر
كرد مردم آن به كمك به تشويق مرا اسلاميام اعتقادات و ايمان.شدم بهرهمند خداوند دين
معتقد پزشكان و شتافت ياريام به زندگيام سراسر لحظه خطرناكترين در مسيح حضرت اسم و
توجه با كه ميكند اشاره مسئلهاي به او سپس ".دادند نجات مرگ از مرا (ع)كليم موسي به
:ميگويد او.ميرسيد نظر به خارقالعاده آن به انديشيدن خوفانگيز ، روز آن شرايط به
به دين و نژاد به توجه بدون ما همگي بود ، گرفته فرا را جا همه صلح لحظه يك براي واقعا"
شرايط آن در او نگرشاست صادق بسيار جوان مرد يك هاشمي شهرام ".ميكرديم كمك يكديگر
ايدهآليستي تفكر يك داراي او.است مثبت دلنشيني بسيار طرز به اطرافش جهان به بحراني
شجاعتش ، اگرچهشد پرداخته آن به كمتر سپتامبر از 11 پس روزهاي هيجان به توجه با كه است
پر و كينهتوزانه رفتارهاي از او ولي كرد حفاظت مسلمانان عليه منفي عقايد يورش از را او
در اسلام از غلط تعبيرات از و شده آزرده بسيار ميشد انجام مسلمانان با كه دشمني از
است ، اسلام - ضد جو يك جو ، الان":ميگويد او.است ناراحت بسيار ميكند ، زندگي كه كشوري
و خشونت دين اسلام.نميدانند اسلام دين مورد در چيز هيچ آمريكا مردم از بسياري ولي
سوءاستفاده كردند تروريستها كه كاري.است فداكاري و عدالت و صلح دين بلكه نيست ، حمله
:ميداند تحجر هميشگي ركن دو را تروريستها كننده حمايت عامل او ".بود اسلام اسم از
ناآگاه آنها چون كنيد سرزنش را مردم نميتوانيد شما":ميگويد او.تنگدستي و جهالت
".ميكنند مسئله اين از را استفاده نهايت تروريستها و فقير و هستند
كه است باور اين بر ميكند ، درك را آمريكاييها از بعضي عصبانيت عمق كه حالي در او
كه است باور همين و.است آرامتر و بهتر دنياي يك به دستيابي كليد تنها آگاهي افزايش
.است شده "لاگارديا" كالج در عفو بينالمللي انجمن اولين بنيانگذاري براي او الهامبخش
به منحصر بسيار نظر اين از و دارند را آن در شركت حق نژادها و اقوام تمامي كه انجمني
شكل جولاي ماه در بشر حقوق سمينار يك در او شركت از پس انجمن اين تاسيس ايده.است فرد
سپتامبر دلخراش 11 فاجعه با جهان و نيويورك شهر او ، آنكه از پيش ماه يك يعني.گرفت
.شوند مواجه
كمك صحنه در را او ديگران و بود نشده چاپ نيوزويك مجله در "هاشمي شهرام" عكس اگر شايد
.نميگشود سخن به لب خود قهرمانانه حركت درباره هرگز او بودند ، نديده آسيبديدگان به
كه نيرويي درباره تا ميداند كردن صحبت به موظف را خود مسلمان يك عنوان به او اكنون اما
.بگويد سخن كرد ، بيدار وي در جاودانه روز آن در را ديده آسيب مردم به كمك شجاعت و انگيزه
از شهروندان از كمي عده و او تنها و ميگريختند صحنه از مردم از نفر هزاران كه روزي
كه است چيزي همان اين:ديگران به كمك":ميگويد او.ماندند باقي آنجا در گذشته جان
اگر كنم ، فدا آرامش و صلح ايجاد راه در را خود زندگي كف بر جان تا.آموخت من به اسلام
".ببخشم را خود نميتوانستم هيچگاه بودم ، كرده فرار روز آن
ميشود بازنشسته خبرنگار كدام
خورسند مريم
و خبرنگاران هم بار اين اما.نيست تازهاي خبر خبرنگاري حرفه شدن شناخته زيانآور و سخت
چشمگيري قابل تغيير هيچ عمل در و شدند بهرهمند خود حقوق ظواهر از فقط مطبوعات اهالي
بازنشستگي مقررات اجراي آغاز با.است نشده حاصل خبرنگاران رفاه و بهتر شرايط كسب براي
كه مطبوعاتي حرفههاي دستاندركاران معدود گروه كه هنگامي زيانآور ، و سخت مشاغل در
در كردند ، مراجعه استاني كميتههاي به كه دارند بيمه حق پرداخت سابقه سال بر 20 بالغ
در كه را افرادي تنها شده ياد كميتههاي زيرا.شدند مواجه منفي پاسخ با موارد از بسياري
مقررات اين مشمول كردهاند كار خبرنگار شغلي عنوان با فقط فعاليت ، دوران طول تمام
خودداري مطبوعات فني بخش حتي و سرويسها دبيران مطبوعاتي ، عكاسان پذيرش از و دانسته
هيات تصويب به و تنظيم زيانآور و سخت مشاغل خصوص در كه آييننامهاي مطابق.كردهاند
و هستند استاني كميتههاي فرد ، هر بودن زيانآور و سخت به رسيدگي جمع در رسيده ، وزيران
بازنشستگي مستمري برقراري براي اجتماعي تامين سازمان شعب به استاني كميتههاي آراي
دخالتي خود و است استاني كميتههاي تصميم مجري نيز اجتماعي تامين سازمان ميشود ، ابلاغ
.ندارد را زيانآور و سخت مشاغل در بازنشستگي متقاضي درخواست رد يا تاييد در
.نيست موعود از پيش بازنشستگان قبال در اجتماعي تامين سازمان عمل چگونگي مشكل همه اما
مقررات از استفاده تقاضاي بررسي براي استاني كميتههاي عمل مورد آييننامههاي
رسيده وزيران هيات تصويب به كه است آييننامهاي زيانآور ، و سخت مشاغل در بازنشستگي
.است
به حتي حفاظت عالي شوراي مصوبات براساس كه مشاغل بر علاوه آييننامه اين ماده 12 در
مشاغلي و زندانباني مشاغل همراه به خبرنگاري شغل شدهاند ، تعيين زيانآور و سخت عنوان
معرفي زيانآور و سخت شغل عنوان به هستند مرتبط مستقيم طور به درماني مراكز در كه
استاني كميتههاي تا شده منجر آييننامه اين در "خبرنگاري" شغل از بردن نام.شدهاند
پذيرش از و دانسته آييننامه اين مشمول هستند ، شغلي عنوان چنين داراي كه را افرادي تنها
خبري ، عكاسان مانند جمعي رسانههاي و مطبوعات دستاندركاران ساير درخواست بررسي و
.كنند خودداري...و فني بخش شاغلان و سرويس دبيران
سخت كارهاي كميته دبيري مسئوليت كه تهران استان كار كل اداره بازرسي رئيس ميان اين در
هيات مصوب اينكهآييننامه به اشاره با است عهدهدار هم را استان اين زيانآور و
عنوان تنها آييننامه اين در ;ميكند تاكيد است كميتهها اين كار مبناي و ملاك وزيران ،
مطبوعاتي مشاغل ساير و خبري عكاسان تقاضاي بررسي و طرح بنابراين و است شده قيد خبرنگاري
.نيست امكانپذير كميتهها در باشند ، نشده درج خبرنگار عنوان آنها استخدامي فرم در كه
سوي از موضوع تاييد با و سازماني حكم ارائه نيز خبرنگاري شغل در فرد اشتغال اثبات براي
مشمولان از طبقهبندي و تعريف اين.است ضروري است ، شاغل آن در فرد كه مطبوعاتي موسسه
اتمام از قبل خبرنگاران از بسياري موجود شواهد طبق كه ميشود انجام حالي در قانون ، اين
كميته دبير اما.مييابند دست بالاتر سمتهاي به و داشته شغلي ارتقاي امكان كار ، سال 20
هيات مصوب در شده انجام تصويب به همچنان تهران استان كار اداره زيانآور و سخت كارهاي
خبرنگاري نيز كميته خبرنگار ، شده ، گفته آييننامه در وقتي ;است معتقد و كرده اشاره دولت
كه صورتي در.ميدهد قرار بررسي مورد را ارسالي تقاضاي اساس همان در و كرده تعريف را
مشاغل ساير طريق اين از صرفا و شود اصلاح آييننامه در بايد باشد اعتراض مورد مسئله اين
روزنامهنگاران صنفي انجمن رئيس مقابل در.گيرند قرار پوشش تحت ميتوانند نيز مطبوعاتي
مصوب آييننامه طبق ;است باور اين بر و ندارد قبول را آييننامه و قانون از تفسير اين
قانون اين از ميتوانند جملگي و ندارد وجود مطبوعات دستاندركاران بين تفاوتي هيچ دولت ،
.كنند استفاده
كميتههاي و كار ادارات سوي از خبرنگاري حرفه از تعريف و تقسيمبندي نوع اين از وي
وقتي وجود اين با.ميداند غيرممكن را عملي چنين اجراي و كرده بياطلاعي اظهار استاني
تنها حاضر حال در كه است آن واقعيت روزنامهنگاران ، صنفي انجمن رئيس ديدگاه رغم به
سازماني پست در كه ميگيرد قرار پذيرش مورد مطبوعات دستاندركاران از كساني درخواست
.باشد شده درج خبرنگاري حكم آنها
كه صورتي در تنها و است اجرا قابل سوم برنامه پايان تا آييننامه اين اينكه ديگر نكته
مشاغل شاغلان استفاده امكان دهد ، قرار تصويب مورد را فوق آييننامه مجددا وزيران هيات
اين كه آنجا از ميشود گفته ديگر سويي از امادارد وجود آن مزاياي از زيانآور و سخت
تنظيم جديد آييننامهاي وزيران هيات كه دارد وجود احتمال اين است ، شده تصويب قانون
ميشود پيشبيني احتمال اين حتي.كنند تصويب مجددا را پيشين آييننامه همان يا و كرده
تدوين جديدتري آييننامه آن ، تعامل و موجود آييننامه كاستيهاي و كميها شناسايي با كه
شده ، شناخته زيانآور و سخت مشاغل ساير با مقايسه در تاكنون اينكه جالب نكته.شود
سخت كارهاي كميتههاي و كار ادارات به را مراجعه كمترين مشاغل ، ساير نسبت به خبرنگاران
.باشد خبرنگاري حرفه خصوص در ديگري حقايق بيانگر نكته اين شايد.داشتهاند زيانآور و
حرفه بودن زيانآور و سخت اثبات دغدغهشان تنها براستي آنكه از پيش مطبوعات اهالي اينكه
و داشته قرار اولويت در آنها براي...و رواني امنيت مالي ، تامين باشد ، بوده خبرنگاري
خبرنگاري شدن شناخته زيانآور و سخت به نهايت در اولويتها ، اين به دسترسي عدم واسطه به
.دادهاند كوتاهمدت نوع از رضايتي
بدهد ، موعد از پيش بازنشستگي به تن مطبوعات اهالي همين از يكي باشد قرار اگر حتي اما
با آيا متناوب ، طور به سال يا 25 و بيمه حق متوالي سال حداقل 20 پرداخت شرط احتساب با
را مجال اين ما ، ميان از كسي اهالي ، اين براي كار به ادامه امنيت عدم و روز كاري شرايط
از قطعا باشد ، هم اگر.باشد داشته را بيمه پرداخت سابقه سال حداقل 20 تا يافت خواهد
تغيير را خود كاري محيط بار ، سه حداقل سال ، يك طول در كه است قديمي مطبوعات اهالي
همه احتساب با خبرنگاران موعد از پيش بازنشستگي اصلاح حتي اينكه ، مهمتر.ندادهاند
.نميكند حل را حرفه اين اهالي بنيادي و اصلي مشكل كاستيها ، و كميها
مرحله به تازه كردن كار سال از 30 بعد خبرنگار يك قديمي ، مطبوعاتي اهالي از يكي قول به
بازنشسته را خود فردي چنين قطعا.ميرسد برنامهريزي و مشاوره سياستگذاري ، پختگي ،
ديگري نيازهاي بسيارند ، ما اطراف در حاضر حال در كه افراد دست اين از اما ، كرد نخواهد
يك قلم:ميگويد او.نميشود نوشته كاغذي هيچ روي هرگز و نميآيد زبان به هرگز كه دارند
باشد ناچار چه اگر نميشناسد ، را بازنشستگي مفهوم مطبوعاتي ، عكاس يك دوربين و خبرنگار
.بدهد موعد از پيش بازنشستگي اين به تن حياتي ، نيازهاي و خواستهها ساير جبران براي
جهان جوانان
آرژانتيني امروز جوانان مهاجرت ، گريزگاه
قاسمي سهيلا
كه آنند دنبال به هستند ، ناراضي كشورشان در زندگي شرايط از كه آرژانتيني جوان هزاران
لوتاروي.كنند مهاجرت اروپا به راحتتر و بازيافته را اسپانيوليشان يا ايتاليايي اصليت
كه مادربزرگش و پدربزرگ مورد در اطلاعاتي بتواند و شود نوبتش كه است منتظر ساله 20
:ميگويد او.آورد دست به بودند ، كرده مهاجرت آيرس بوينس به ايتاليا از بيستم قرن اوايل
.باشد مناسبتر برايم آنجا در اقامت ميكنم فكر هستم ، ايتالياييها نسل از من حال هر به"
در كه ميكند اعلام لاتين آمريكاي اهالي مهاجرتهاي مطالعات مركز مدير سانتيو ماريو
تشكيل جوانان نيز را درصدشان كه 80 نفر ، هزار بيست حدود ماه ، يك از كمتر زماني مدت
ريشه كه كنند ثابت بتوانند تا كردهاند مراجعه آمار و اطلاعات مراكز به ميدهند ،
.كنند پيدا دوگانه مليتي و تابعيت طريق اين به ميخواهند آنها.است اروپايي خانوادگيشان
حفظ "مهاجران هتل" ديوارهاي بين آن داستان كه دارند مشتركي گذشته آرژانتينيها بيشتر
.شد موزه به تبديل سال 1983 در هتل اين.است شده
براي خاصي برنامه هنوز اما ميكنند ، رفتن به تحريك مرا بسياري عوامل":ميگويد لوتارو
اما است ، آيرس بوينس دولتي دانشگاههاي از يكي حقوق رشته دانشجوي او ".ندارم آيندهام
اينكه دليل به دانشگاهشان استادان كه چرا شد ، نخواهد شروع زوديها اين به جديدشان ترم
آرژانتين تمام فساد":ميدهد ادامه لوتارو.كردهاند اعتصاب نگرفتهاند ، حقوق ماه چند
و است بسته رويمان به راهها همه.نيست كار اصلا جوانان ما براي.است گرفته فرا را
".ندارد وجود ما كشور براي روشني آينده هيچ.ميشوند فقيرتر روزبهروز مردم
آنها.ندارند گريزگاهي هيچ كه ميكنند فكر آرژانتيني جوانان":ميگويد سانتيو ماريو
كشورشان در كه ميكنند فكر بيشترشان و نيستند كشورشان سياسي ساختارهاي بازسازي فكر به
كه كشورهايي به و كنند ترك را اينجا ميدهند ترجيح آنها.داشت نخواهند موفقيتي هيچ
".بگذارند پا نميشناسند
بين 200 آمار و اطلاعات مركز به مراجعهكنندگان تعداد آرژانتين ، اقتصادي بحران از پيش
بيش ميانگين طور به روز هر فعلي ، مالي محدوديتهاي وجود با اما.بود روز در نفر تا 240
نزديك ژوئيه و ژوئن ماه در رسمي ، گزارشهاي طبق.ميشوند سرازير مكان اين به نفر از 600
را كشور دو تابعيت توانستهاند آنها.كردهاند مهاجرت مادريد به آرژانتيني جوان به 260
.پيوستهاند اسپانيا ارتش نيروهاي به هم بعد و آورند دست به
از آنقدر و افسردهاند آنقدر مردم ;نيست حاكم اقتصادي ركود تنها آرژانتين ، كشور در
اصطلاح به و مردم رواني مشكلات به پاسخگويي تلفني مركز كه ميترسند نامطمئنشان آينده
به تلفنها سهچهارم حدود در امروزه.نيست آنها به پاسخگويي به قادر ديگر مشاور ، صداي
دست در دقيقي آمار ما":ميگويد تلفني مشاوره مركز مدير.ميشود مربوط اجتماعي مشكلات
به كشورمان بر حاكم جو از كه هستند جواناني كنندگان ، تلفن درصد از 90 بيش امانداريم
و آورده دست به را اروپايي كشوري تابعيت كه هستند راهي دنبال به فقط آنها.آمدهاند تنگ
"...كنند فرار اينجا از
آمريكا به غيرقانوني مهاجرت خطرات
كرده تغيير بسيار مهاجرين مورد در آمريكا خارجي سياست سپتامبر 2001 ، حادثه 11 از پس
كشورشان در زندگي مشكلات از كه مكزيكي جوان چهارصدهزار از بيش ساله همه حال اين با.است
ديار راهي مهاجرت ، غيرانساني اوضاع و پذيرش نامساعد شرايط وجود با آمدهاند ، تنگ به
.ميشوند آمريكا يعني آرزوهايشان
با مبارزه به چيز هر از بيش آمريكا حاضر حال در":ميگويد مكزيك خارجه امور وزير
براي قراردادي مورد در مذاكره مشغول مكزيك كه است يكسال از بيشميانديشد تروريسم
زندگي آمريكا در غيرقانوني صورت به مكزيكي ميليون حاضر 5/3 حال در ".است مهاجرت
سر بر بوش و مكزيك جمهور رئيس فاكس ، تاكنون ، سال 2000 اواخر از واقع ، در.ميكنند
كنگره سال 1986 ، در.نرسيدهاند تفاهم به مكزيك غيرقانوني مهاجران اقامت كردن قانوني
داشتهاند اقامت آمريكا در سال پنج از بيش كه كساني عفو براي را مشابه قانوني آمريكا
مكزيكي نفرشان ميليون شد ، 3 حالشان شامل عفو اين كه نفري ميليون بين 5 از.كرد تصويب
اصلي اولويت تروريسم با مبارزه كه است مدعي آمريكا سپتامبر ، حادثه 11 از پس.بودند
.است كرده موكول آينده به را مهاجرت قانون بررسي دليل همين به و شده خارجياش سياست
مهاجرين.ميكنند حركت شمالي مرزهاي سمت به مكزيكي جوان هزار تا 600 بين 400 سال هر
به كه جواناني اكثر و شده دوبرابر خانمها تعداد ;هستند متفاوت بسيار گذشته با امروز
مرز در بعد ، به سال 1994 ازبرخوردارند بالايي تحصيلات از هستند مرز از عبور فكر
و وسايل از مرزها از مراقبت براي و شدهاند گرفته خدمت به بيشتري سربازان كاليفرنيا
نيكاراگوئه و هندوراس السالوادور ، گواتمالا ، مردم.ميشود استفاده پيشرفتهتري تكنولوژي
سرازير آمريكا مرزهاي سوي به پيش از بيش نيز شدهاند گرفتاري و خشكسالي گرفتار كه
.شدهاند
كند ، كمتر را تعدادشان و كرده دلسرد را مهاجرين آنكه جاي به مرزها ، در شده اتخاذ تدابير
و خطرناك مسيرهاي از مكزيكي جوانان.شود بيشتر روزبهروز قربانيان تعداد كه شده موجب
كه ناشناسي قايقرانان دست به را جانشان يا و ميشوند سرازير آمريكا سوي به بيابانها
جوانان وضعيت نگران كه مكزيكي مسئولان از يكي.ميسپرند ندارند ، آنها به اطميناني هيچ
مرزها در يكنفر روزي متوسط طور به.نيست تلفات اين نگران هيچكس":ميگويد است كشورش
دست از را خود جان سادگي همين به نفر جاري 175 سال نخست هفته شش در.ميسپارند جان
كردهاند ، اتخاذ آنها ورود از جلوگيري براي آمريكاييها كه تدابيري وجود با.دادهاند
قايقرانان اين ، بر علاوه ".برد نخواهيم پيش از كاري هم بيشتر كمكرسانيهاي با ما
جوان كارگر يكسري كه دارند دستور آمريكايي ، زمينداران برخي از بيايمان و غيرقانوني
براي مكزيكي قد كوتاه جوانان مثال عنوان به.كنند گلچين آنها كشاورزي كار براي را يكدست
مرز از سلامت به بتوانند جوانان اين اگر.هستند مناسب سير و پياز فرنگي ، توت كردن جمع
.داشت نخواهد كارها اين انجام از بهتر تعبيري روياهايشان كنند ، عبور
جهان مافياهاي
روسيه امپرياليست مافياي
فخرطاولي كوروش
در روسها توسط فرانسه ، مركزي بانك گزارش بنابر كه است مبلغي اين ;فرانك ميليارد يازده
اما نيست ، مهمي مسئله خود خودي به سرمايه انتقال اين.است شده منتقل فرانسه به سال 1994
اداره بررسي تحت قانون بنابر روسها سرمايهگذاري پرونده شش سال اين در كه بدانيم اگر
تغييرمي مورد اين در نظرمان وقت آن برانگيخت ، را نگرانيهايي و گرفت قرار كشور دارايي
مقصدهاي از يكي عنوان به را فرانسه خلافكار ، روسهاي كه ميدهد نشان بررسي ، ;كند
.گرفتهاند نظر در پولشويي براي اصليشان
مدارهاي از طرف اين به سال 1994 از ويژه به فرانك ميلياردها كه است اين ماجرا خلاصه
(اسلحه فروش مخدر ، مواد روسپيگري ، الكلي ، مشروبات از اعم) خدمات و كالاها انواع قاچاق
ساده نيز امر اين علت هستند ، امان در كنترلي و نظارت هرگونه از و رسيدهاند فرانسه به
عضو كشورهاي در ابتدا ميكنند ، سرمايهگذاري فرانسه در كه سابق شوروي اتباع اغلب:است
به ادامه در آنها.ميشوند مستقر بلژيك ، و هلند و آلمان در ويژه به اروپا ، اتحاديه
اتحاديه اين در ديگر جاي هر يا فرانسه در ميتوانند اروپا اتحاديه شهروند عنوان
و آپارتمان خريد نيز علاقهشان مورد حوزه.باشند داشته مالي عمليات و كنند سرمايهگذاري
.است پايتخت گرانقيمت و شيك محلههاي در ويلا
پاريس شانزدهم ناحيه در سال 1993 درتي آليگام نام به فردي كه است ترتيب همين به
براي او.ميكند پرداخت نقدا را پول همه و ميخرد فرانك ميليون قيمت 7/5 به آپارتماني
ويرجين جزاير و روتردام در واقع شركت دو خدمات از آپارتمان اين معامله و كردن پيدا
است.جي آناتولي نام به روسي ميلياردر يك هدايت تحت آنها دوي هر كه ميبرد بهره انگليس
.جي آناتولي خود.است كرده برپا سابق شوروي نظام خرابههاي روي بر را ثروتش خودش كه
را پاريس شانزدهم ناحيه در آپارتماني سال 1989 در او.است پاريس در آپارتمان خريد شيفته
قيمت 31 به را هتلي محله همان در بعد سال چهار و كرد خريداري فرانك ميليون قيمت 10 به
كمك با روسها موارد اين همه در كه باشيم داشته توجه بايدشد صاحب فرانك ميليون
و آپارتمان مورد در.ميدارند نگه پنهان را جديد مالك واقعي هويت معامله ، طرف دفتردار
.رساندند سرانجام به را معامله لوگزامبورگي شركت دو نيز.جي آناتولي هتل
دست جالبي نتايج به كنيم تحقيق هم شركت دو اين شناسنامههاي و هويت در باشد قرار اگر
.دي الكساندر نام به روسي يك به متعلق لوگزامبورگي شركت دو اين از يكي مثلا.مييابيم
شرقي اروپاي مافيايي گروه يك عامل عنوان به را او كانادايي مقامات كه داشته تعلق
.ميشناسند
در سخاوتمندانه را آن و ميآورند دست به كشورشان در كلاني غيرقانوني پولهاي روسها
در كازينو يك صاحب) KGB سابق افسر يك كوتدازور در مثلا.ميكنند خرج فرانسه و اروپا
تفريح آن در روز چند سالي تا كرده خريداري دلار ميليون قيمت 6 به را آپارتماني (مسكو
استخدام در را وقت تمام باديگارد چند و چندين روسي نوكيسههاي اين همه اينكه جالب كند ،
.دارند خودشان
غيرمنقول اموال در را كلاني پولهاي كه كرد رديابي فرانسه در ميتوان را زيادي روسهاي
وزير سابق معاون يك به بايد را ولخرجي طلاي نخل شك بدون اما.كردهاند سرمايهگذاري
دازور ، 80 كوت سواحل در ويلا دو خريداري براي فقط كه داد سابق شوروي در خارجه امور
اراضي كه هنگامي گذشته در يهوديها مثل گاهي روسها.است كرده هزينه فرانك ميليون
سال 1995 در كه دارد وجود.جي ديميتري نام به فردي ;ميكنند عمل ميخريدند را فلسطيني
و زمين قطعه چند اداري ، ساختمان يك رستوران ، يك سرعت به و آمده آنهماس مرزي منطقه به
.است كرده خريداري فرانك ميليون قيمت 7/7 به مجموعا را آپارتمان ده
نزديكي در شيك رستوران يك تازگي بهدارند رستوران خريد به زيادي علاقه روسها
مبداء آنكه بدون است ، شده خريداري روسها سوي از فرانك ميليون قيمت 80 به شانزهليزه
چند يا يك وجود نتيجه ميشود ، تحقيق خريداران هويت درباره وقتي اغلب.باشد معلوم پول
.شدهاند تاسيس پولشويي براي مشخصا كه است كذايي شركت
حتي و سيگار شكلات ، صادرات ;است علاقهمند صادرات به همچنين فرانسه در روسي مافياي
چند توسط معامله نيز حوزه اين در.دارد بسياري رواج گرجستان مقصد به دارويي فرآوردههاي
مثلا.ميشود انجام ليختناشتاين يا سوئيس يا پاناما در مستقر واسطهاي _ كذايي شركت
به دلار ميليون اخيرا 60 است ، فعال گرجستان به دارو صادرات كار در كه.جي آناتولي
واريز آرام اقيانوس در بريتانيا استعمار تحت جزيرهاي در دورافتاده بانك يك در حسابي
پيچي در پيچ مالي عمليات از پولهايشان اوليه مبداء كردن مخدوش براي روسها.است كرده
در روسها.بيندازد تور به را درشتها دانه نميتواند پليس اغلب و ميكنند استفاده
مهارت اين علت شايد ;دارند تبحر نيز ديگران براي پروندهسازي و كردن درست پاپوش زمينه
سابق شوروي جاسوسي و اطلاعاتي محافل از روسي تبهكاران اغلب كه برميگردد اينجا به نيز
گمراه پليس تا ميگذارند جاي بر فرعي يا جعلي آثاري جنايت محل در معمولا آنها.ميآيند
آمدند پاريس به مسكو مافياي آدمكشهاي از گروهي نوامبر 1994 ، در مورد يك در مثلاشود
روسي تبعه پنج توانست نهايت در پليس.كشتند پاريس در خانهاش جلوي را ماجاروف سرگئي و
.نمايد اخراج كشور از را آنها و كند دستگير را غيرقانوني
مافياي با مقابله براي را زيادي مشكلات فرانسه قضايي و پليسي مقامات است مسلم آنچه
پيوسته روسي مافياي شبكههاي طرف اين به سال 1994 از ديگر سوي از ;ميشوند متحمل روسي
روساي نام ميتوانند فرانسوي مقامات حالت بهترين در.مييابند تكثير و رشد فرانسه در
كشور يك در محاكمات برگزاري مناسبت به كه را روسي پدرخواندههاي و مافيايي گروههاي
مارسي اهل بازپرسي قاضي يك گذشته ژوئن اوايل مثال عنوان به.دريابند ميشود ، فاش ثالث
و بود شده فرستاده مسكو در روسياش همكار سوي از كه كرد دريافت كارش دفتر در را گزارشي
.ميشد مربوط ملينكوف رومانوويچ الكساندر نام به فردي به
|