شاه _ فيلسوف كتاب آخرين
تاريخ نظريه
4 آلمان در آموزش
فرهنگ اهل اخبار
شاه _ فيلسوف كتاب آخرين
ملي آموزش جوانان وزير بهعنوان شيراك جديد دولت در كه فرانسوي فيلسوف فري لوك درباره
فلسفه سنت در لائيك فيلسوفي او.خواندهايد صفحه همين در قبلا است شده منصوب تحقيقات و
از بسياري مانند نيز او.است معتقد روشنگري عصر ارزشهاي به سخت و است اروپا قارهاي
تاريخي گذشته دورههاي شرايط مولود را مذاهب به آدميان گرايش دارد سعي روشنگري متقدمين
نوشت كتابي فرانسوي نويسندگان از يكي پيش چندي وقتي كه است حدي تا او تاكيد.بداند بشر
از برآمده ارزشهاي و فرانسه انقلاب شكلگيري در را مذهبي باورهاي نقش كرد سعي آن در و
لوك كتاب آخرين از خلاصهاي ميخوانيد اينك آنچه. پرداخت او نقد به فري دهد ، توضيح آن
مجله كه شده تحرير خلاصهاي براساس خلاصه اين.است شده منتشر تازگي به كه است فري
و فري بين هم مناظرهاي خلاصه اين همراه به لوپوئناست كرده چاپ فري كتاب از لوپوئن
و "زندگي در موفقيت" مسئله كتاب اصلي مضمون.است كرده چاپ كتاب اين درباره امبر كلود
از را آنها مفهوم اين تحول توضيح ضمن در فري كه دوران ;است مختلف اعصار در آن مفهوم
عدم _ خواند خواهيد كه _ تبيينهايي چنين درباره مهم مسئله.ميكند ترسيم خود ديدگاه
چنين.است شواهد برخي با آن مغايرت البته و آن اجزاي آزمونناپذيري تاريخي ، دقت
كه دارند جدياي معرفتشناختي ضعفهاي اما آيد نظر به جذاب است ممكن اگرچه تبيينهايي
زندگيموفق" كتاب در فري اينكه توضيحاست آنها غيرمستدل متافيزيكي مولفههاي مهمترينش
ايتاليايي نويسنده داستان شخصيتهاي كه كرده استفاده پپون و كاميلو دون تمثيل از "چيست؟
داستان اينهستند شهر يك چپگراي شهردار پپون و كشيش كاميلو دون ;هستند گوارسكي جيواني
.است شده برگردانده فارسي به
قاسمي سهيلا:ترجمه
سياسي مانمايندگان دستان دارداز جريان دنيا در آنچه ميكنيم احساس كه اينجاست از
وقتي كه است دليل همين به همچنين و است خارج نيز علمي و اقتصادي رهبران خود حتي يا و
محسوب دموكراسي ابتدايي وعدههاي به خيانت كه ميانديشند جهانيسازي نوعي افرادبه برخي
ميكنند مالكيت عدم احساس ميشود
زيستن ، خوب مسئله باستان ، دوران در فلسفه پيدايش از پس حداقل و قرنها طي ميگويد فري
امكان كه بشري مافوق و بيروني وجودي ذات متعالي ، اصل يك جستوجوي ابتدا درشد مطرح
شكست يا موفقيت ارزيابي براي.بود مدنظر ميكرد ، فراهم را مفرد موجودي روي ارزشگذاري
نشان براي و نه ، يا ميارزد زحمت همه اين به زندگي آيا اينكه فهم براي ;بشري زندگي يك
سنجشي واحد و فرابشري معياري به نه ، يا بوده توام "درستكاري" با زندگي يك آنكه دادن
اين.داد انجام عادلانه بيش و كم قضاوتي زمين روي آن ، نام به بتوان كه بود نياز متعالي
نظم مثل عقايديشد حاكم بشر بر بسياري جهانبينيهاي مختلف ، زمانهاي طي كه بود چنين
كه وجودي يا و بيابد آن در را حقيقياش جايگاه بايد خاصي موجود هر كه كيهاني هماهنگ
موجودات تنها نه كه آوردند وجود به را اعتقاداتي ميكند ، متحول را انسانها زندگي عشقش ،
نظرشان به كه توجه قابل آرمانهايي و ارزشها به را آنها بلكه ميداد ، پيوند هم به را
.ميساخت مرتبط نيز بودند باارزش و والا كاملا ناب ، موفقيتي براي
رجوع هم هنوز ماديگرايانه ، بينشي وجود با معاصر ، دوره به نزديك دوران در فري نظر به
اين شايد.بود حكمفرما بشري جهان بر رستگاري ، مذهبي مسئله همچنين و متعالي اصول به
مانده باقي نيز كردهاند حفظ را ايمان اصل كه انقلابي ايدئولوژيهاي بطن در مسائل ،
به اعتقاد ميشد لزوم ، مواقع در آن كردن قرباني و مطلوب كمال با زندگي انطباق با:بودند
دون.كرد حفظ جاودانگي به رسيدن راههاي آخرين طريق از را آن خاص معناي به "رهايي"
.كنند حركت هم دست در دست ميتوانستند داشتند ، كه رقابتي از جدا پپون و كاميلو
عصر بهعنوان آن از او كه دوراني است ، شده جديدي عرصه وارد كهاروپا است معتقد فري
.ميكند تعبير راديكال ماترياليسم
اعتقاد ميشود ، ناميده غربي اصليدموكراسيهاي ويژگي آنچه گفت ميتوان اول نگاه در
يك شكست يا موفقيت جوامع اين در كه است اين به (غمانگيز يا مسرتبخش شرايط برحسب)
همانطور است اين ميگيريم كه مهمي نتيجهنميشود سنجيده خاص معيارهاي با ديگر زندگي ،
در معيار اين ;بود فهميده را مسئله اين مدرن ، دوران متفكر بزرگترين و نخستين نيچه ، كه
سوي به يا شويم خارج حقيقي بشريت قلمرو از نيست نيازي و دارد قرار ما مادي زندگي درون
كمابيش وسيع ، و غني كمابيش ،"مطلوب" و "موفق" كمابيش وجود كه بگريزيم ديگر اصول برخي
شكي هيچميكنيم تعيين ما را آن بيارزش و افتاده پا پيش برعكس يا و زندگي براي باارزش
زيستن خوب مورد در ما احتمالي سوالات به كه پاسخي نخستين شرايط ، اين در كه ندارد وجود
اگر كه ميكند فكر مدرن بشر.است بيدار روياي reveevella منطق به رسيدن ميشود ، تحميل
از بيش موفق زندگي موفقيت ، براي موفقيت پيشرفت ، براي پيشرفت چرا ندارد ، وجود تعالي
اين نپذيريم؟ را دنيا آن در فرضي كاملا آيندهاي جاي به حال مكان و زمان و مطلوب زندگي
جنبه وجه هيچ به هگل نظر از چون ناميد ، "جهاني _ تاريخي" را آن ميتوان كه است تحولي
و كم گفتوگوهاي طريق از كه ميدهد امكان ما به هايدگر نظر از و ندارد گذرا يا روايتي
خوب.بفهميم را "ايدئولوژيها پايان" ،"جهان ناكاميهاي" جديد عصري در قانعكننده ، بيش
.كنيم فكر و بگذاريم زمان موضوع اين فهم براي كه است
ادراك مسئله و تكنيك جهان موفقيت ، آيين
آنها ، طي كه دهد نشان را مراحلي كرده سعي "متافيزيك گذاشتن سر پشت" مورد در هايدگر
در كه ميكند عطا قدرتي هم اعظم اسقف يك به كه راهي.است شده جديد راهي وارد معاصر جهان
و غايي آرمانهاي قدرت به عشق طريق ، اين از و بينديشد زندگي ممكن روشهاي همه مورد
"تكنيك جهان" را جهاني چنين هايدگركند تحليل را داشته وجود گذشته در كه والايي
"ابزاري" كاملا علتي تكنيك اصل ، در ;است فهم قابل و بسيارساده هم آن دليل و مينامد
يك كه گفت ميتوان مثال بهعنوان.بگيرند صورت هدفي هر با ميتوانند روشهايي چنين.است
را او هم و كند معالجه را بيمار هم ميتواند كه است كسي خوب پزشك يك يا و متخصص پزشك
.اهداف مشروعيت گرفتن نظر در بدون قدرت براي قدرت ;است چنين تكنيك ديدگاه ، اين از.بكشد
يك است ، آن حاكم تكنيك كه دنيايي پيدايش كه است اين ميدهد نشان هايدگر آنچه حال اين با
در سنتي اخلاق بينش با ارتباط در تنها نه گسيختگي اين.ميكند ايجاب را گسيختگي نوع
با بلكه نميشود وابسته ابزاري معرفت يك به تقليل قابل كه ميآيد وجود به محض علوم مورد
روند اين مراحل خلاصه طور به.است تضاد در نيز سياست ويژه به و بشري زندگي غايي اهداف
طرح است ، شده آن سمبل دكارت نام ناحق يا حق به كه مدرن علم ظهور با:ميكنيم دنبال را
انسان دكارت ، معروف فرمول طبق كه طرحي بود ، درك غيرقابل زمان آن تا كه دنيايي بر تسلط
كه كنيم اضافه بايد دقيقتر توضيح براي.آمد وجود به ميكرد "طبيعت مالك و ارباب" را
.دارد دوگانه شكلي تسلط اين
فيزيك پيدايش با.بود اشيا ساده شناخت كه آمد وجود به فكري و نظري طرحي اول وهله در
موجودي بهعنوان طبيعت ديگر تاريخ ، طول در نخستينبار براي بيشك ،(مكانيك علم) مدرن
تحريك غيرطبيعي و نامرئي نيروهاي و "پنهاني ويژگيهاي" با كه "عظيم موجودي" مرموز ،
مدرن خردگرايي باني علمياش ، مشكلات وجود با دكارت ، مورد اين در نميشد تصور ميشود ،
سعي (اينرسي اصل) نميكند تغيير علت بدون جهان در چيز هيچ كه مسئله اين طرح با و است
وسطي قرون در روح جاودانگي و ارسطو فيزيك بر مبتني كه گذشتگان كيهانشناسي مورد در كرد
.دهد انجام را بررسيهايي و بحث بود ،
تسلطي با (...و زيستشناسي فيزيك ، رياضي ، ) تئوري طريق از جهان بر تسلط اين [..]
اختيار و شعور يعني بشري ذهنيت اصلي ويژگي دو با دوگانگي ، اين).شد داده پاسخ كاربردي
از وسيعي منبع تنها معني ، و ارزش بدون و ساده مادهاي بهعنوان طبيعت (.ميشود تاييد
.كند استفاده آنها از خوشبختياش به رسيدن براي ميتواند انسان كه است اشيايي
قرن در و رسيد اوج به روشنگري عصر در ميكند ، دنيا حاكم را انسان كه بينش اين [..]
;نبود آن خاص معناي به "تكنيك جهان" هم هنوز بينش اين حال اين با.شد شكوفا نيز نوزدهم
چون.دهد ابزار و وسيلهها به را خود جاي پايان ، و نتيجه گرفتن نظر در كه دنيايي يعني
هدفي هم اجتماعي و مادي جهان بر علمي تسلط طرح هجدهم ، و هفدهم قرنهاي خردگرايي در
انسان از برتر بينهايت كه بود غايي اهداف برخي تحقق شامل آن اصول و داشت رهاييبخش
لذت فردي ، قدرت جذابيت وجه هيچ به گفت بايد باشد ، جهان "تصاحب" اصلي ، مسئله اگر.هستند
اين.نيستند مدنظر خوشبختي و آزادي مثل اهدافي به رسيدن يا و چنيني اين قدرتي از بردن
با.ميكردند بيان "پيشرفت" نظريه قالب در روشنگري عصر فيلسوفان كه است چيزي همان مسئله
ظاهر تمدن ، از نشانهاي بهعنوان علوم ، پيشرفت كه است والا و غايي اهداف اين به توجه
كه چيزي.نيست مهم زياد نه ، يا است توهمآميز عقلاني ، خاص بينش چنين اينكه.ميشود
بيروني اهدافي به آشكارا دوباره حاكميت ، آرزوي بينش اين در كه است اين دارد اهميت
خاص تكنيكي يا ابزاري منطق يك به نميتواند بينش اين و ميپيوندد objectives exterieurs
.شود محدود
هدفي برخلاف) است ابزاري منطقي تسليم ميكند ، مشخص را تكنيكي جهان كه چيزي آن برعكس ،
حساب به موفقيت و كارآيي بازدهي ، تنها تكنيكي ، جهان در كه است چنين اين و (است غايي كه
.كنيم تشديد را چنيني اين ابزارهاي كه است اين هدف ، تنها كه بگوييم دقيقتر.ميآيند
نميتوان وجه هيچ به است ، استوار رقابت اصل بر كه جهاني آزاد اقتصاد در مثال بهعنوان
شرايطي هر تحت بايد.كرد تلف وقت توليدي ، نيروهاي افزايش غايي اهداف گرفتن نظر در براي
نابود يا ميكنيم پيشرفت يا ;باشيم توسعه براي توسعه دنبال به شده كه قيمتي هر به و
قدرت افزايش يعني چنيني ، اين توسعهاي آيا كه نميداند هيچكس علاوه ، به.ميشويم
امروزه.نه يا كرد خواهد فراهم آزادي و خوشبختي ما براي گذشته از بيش ابزاري ،
.داشتند نظري چنين هم رمانتيكها آنها ، از پيش.دارند ترديد مورد اين در بومشناسان
خاصي بههدف وابستگي بدون كه است شبيه ژيروسكوپ يك به جهان جديد ، چشمانداز اين در
.ميكنيم دنبال را مشابهي مسئله حالا.است اصلي مسئله حركت.نيفتد زمين به تا بچرخد بايد
براي كه موسسهاي.است شبيه زيستشناختي نيازي به پيشرفت جهاني ، رقابتهاي ساختار در
به.شد خواهد نابود راحت خيلي و سرعت به نميكند ، مقايسه موسسات ساير با را خود پيشرفت ،
شود ، قلمداد پيشرفت بهعنوان قطعا نميتواند تكامل ژيروسكوپ ، مورد همانند ديگر عبارت
معيار هيچ كه بگوييم بايد نشويم ، گيج اينكه براي.نيست غايي هدف كه دليل اين به تنها
علل بعد ، به اين از.ندارد وجود كند ، فراهم را تحول اين مورد در قضاوت امكان كه خارجي
دارد ، جريان دنيا در آنچه ميكنيم احساس كه اينجاست از.غايي علل نه و ميشوند مطرح موثر
و است خارج نيز علمي و اقتصادي رهبران خود حتي يا و سياسي نمايندگان ما ، دستان از
خيانت كه ميانديشند ، جهانيسازي نوعي به افراد برخي وقتي كه است دليل همين به همچنين
وعدهها اين طبق ;ميكنند مالكيت عدم احساس ميشود ، محسوب دموكراسي ابتدايي وعدههاي به
سرنوشت طرحريزي در گذشته ، رژيمهاي و سيستمها به دادن پايان با بتوانيم ما است قرار
.بگيريم دست به خودمان را زندگيمان و باشيم سهيم خود
اين موفقيتي ميشود موجب چگونه و ميشود بررسي چطور تكنيكي ، بينش اين كه ميفهميم حالا
منطق و رفته بين از ادراك قديمي منطق كه ميشود موجب همچنين.شود واقعي هدف چنيني ،
از بيشتر روز هر شده ، القا ما به غيرارادي بهطور كه منطق اين.بگيرد را آن جاي رقابت
ما روزمره زندگي روي كه جرياناتي روند و ميشود خارج ملتها و دولتها كنترل از قبل ،
.افزايشاند به رو فزاينده سرعتي با ملاحظهاي ، قابل غايي هدف هيچ بدون ميگذارند ، تاثير
واقع در و ميشوند مترادف عباراتي به تبديل موفقيت و بقا زندگي ، بينش ، نوع اين در
ناموفق يا "موفق زندگي" به را خود جاي گفتيم قبلا كه مختلفي دلايل به نيز "خوب زندگي"
معني به مفتضحانهاي طرز به كه مطلق ، شكستهاي چارچوب از خارج در ترتيب اين به.ميدهد
سايه وجود مسئله بر كه تهديدي اصليترين است ، عمومي جريانهاي با تطابق ظرفيت عدم
از يكي نيز آرزو پديده بيرويه افزايش.است كسالت و ابتذال بيارزشي ، ميافكند ،
.است آن نشانههاي آشكارترين
لوپوئن:منبع
تاريخ نظريه
پاياني بخش - بنيامين شخصيتوالتر و زندگي
رابرتز ژولين
نجفزاده رضا:ترجمه
:تكنولوژي - 4
هر دقت با كه است اين به مربوط - بعد به بيست دهه اواخر از - بنيامين كارهاي ديگر بخش
در موضوعي طرح اين.كند ترسيم را سياسي هويت عنوان به هنر از تلقي چگونگي تمامتر چه
به چگونه و ميسازد متجلي عمومي حوزه در را خود چگونه هنر اساسا اينكه تبيين و شرح
اين نميكند؟ يا ميكند هماوا است حاكم حوزه آن بر كه تضادهايي با را خود آگاهانه صورت
.تاريخ نظريه و تكنولوژي نظريه:دارد جنبه دو مبحث
دوره در هنر كار" نام به است كتابي تكنولوژي ، و هنر مورد در بنيامين عمده بسيار اثر
در كه ميكند استدلال او.گرديد منتشر در 1935 بار اولين كه "آن مكانيكي بازشناختپذيري
هنر اوليهتر ، اجتماعي شرايط تحت.دارد وجود كلي تمايل يك "auratic" از جداي هنر
.قدسي امر نمادينسازي مثال عنوان به ;است مناسكي ويژه كار يك ايفاگر اساسا
آمادگي دست به دست امري چنين اين ، بر علاوه.دارد بالايي "آئيني" ارزش كاركرد ، اين
بودن محدود با را خود قدرت هنر ، auratic يا آئيني كارهاي ;ميآيد فراچنگ پايين ، عمومي
.ميدهد افزايش يا كرده حفظ نايافتني دست مناسكي فضاهاي به
ميپسندند را كارهايي كه عالي فرهنگ توسط aura پيشتاز ، مناسك زوال برخلاف مدرن ، عصر در
.(اپراها و كنسرت سالنهاي موزهها ، در) است شده واقع تقليد مورد باشد ، نخبگان مختص كه
فرهنگ طراحي سزاوار ندرتا است ، رويگردان معاصر تاريخ مباحث از auratic رويكرد اين چون
و ميبندد ، كار به عام ، طور به مردم تربيت جهت را خود آلات و ابزار اصيل ، هنر.است
اين.ميشوند محسوب تودهاي اشاعه عوامل امروزه اينها.است بوده چنين همواره درواقع
جادوي با و ميپيچد درهم ناب ، ابژه بامفهوم مدرن هنر اول ، مرحله در:دارد ساحت دو عمل
- شود بازتوليد خويش هويت دادن دست از بدون ميتواند مدرن هنر.ميشود محاصره آوارتيك
ديده دارند الكترونيكي شدن ذخيره قابليت كه آثاري تمام و عكاسي فيلم ، در كه همانگونه
از بخشي به تبديل و ميدهد دست از را خود غايتمندي خاصيت هنر دوم ، مرحله در.ميشود
اين از يكي برشت ، انتحالي و مشاركت هنر.ميشود موقت كاربري و آزمايش بازنگري ، فرايند
به.است ديگر نمونههاي از يكي است ، ضروري فيلم هر براي كه جمعياي نقشنمونههاست
قاطبه مداخلههاي براي موضوعي به تبديل هنر گرايش ، اين دائمي غير ماهيت و موقتي دليل
.گرديد ادغام سياست چون اجتماعياي ديناميسم وسيعتر ساختارهاي در آن ، سبب به و ;شد مردم
:تاريخ - 5
زيباييشناسي.است - (1940) "تاريخ مفهوم در" - بنيامين كار آخرين موضوع تاريخ ، نظريه
از تقلياش در پس آن از و كرد رابطه قطع ارتدوكس ماركسيسم "شناخت بازنمايي" نظريه با او
مختل اساسا تاريخ جريان:ميگويد او.نكرد دفاع پيشرفت به خاصاش ايمان از ديگر تاريخ
هويتها آن در كه دارد قرار دائمي اضطراري وضع يك در تاريخ كه معناست بدان ايناست شده
از اينكه از تاريخ معناي".ميشوند پديدار تنازعات جمعي و ايزوله تظاهرات طريق از فقط
خاطرهاي به تنها و است كشيده دست ديگر باشد شدني جبران و بهبودپذير تئوريكي نظر
."است داده تن بخش رستگاري
به كه - رهايياي و آزادي جهت در را وقايع تنازعات كه است آن مورخ وظيفه نگاه ، اين از
نظر اين بنيامين.نمايد نقل ميشود ، ريختدهي اكنون تضادهاي در - تمثيل يا مثال عنوان
تذكر به لازم.است داده ارائه الهيات از صورتي بنابراين و موعودگرايي نوعي عنوان به را
كار اين ;ميرود كار به قانوني رويه عرف حقوق مفاهيم در همچنين اساسي ، مدل اين كه است
.ميباشد مداومي و ربطفراخ حاوي بنيامين ، نوشتههاي تمام همانند عمده ،
4 آلمان در آموزش
تقويتي كلاس
طولاني قاسم:ترجمه
قبولي عدم يا قبولي
نمره از نصابي حد بايد بالاتر كلاس به رفتن و قبولي براي تحصيلي سال هر در دانشآموزان
نمره سيستم كه است ذكر به لازم اينجا در.است نمره 4 نصاب حد اين كه كنند دريافت را
كافي ، راضيكننده ، 4 خوب ، 3 خوب ، 2 خيلي معناي به نمره 1 كه است تا 6 از 1 آلمان در دادن
درس يك در يا 1 نمره 2 با ميتواند درس يك در نمره 4 نگرفتن.است ناكافي و 6 ضعيف 5
دانشآموزان و دارد وجود محدوديت كار اين براي طبيعتا البته.شود جبران ديگر
دروس در يا 2 نمره 1 گرفتن با و بگيرند يا 6 نمره 5 دروس از زيادي تعداد در نميتوانند
مردود يا قبول كسي چه اينكه درباره كه است "كلاس كنفرانس" اين كلا.شوند قبول ديگر
به كه ميشود تشكيل آموزگاراني تمام حضور با كنفرانس اين.ميگيرد تصميم ميشود
در ميتوانند دانشآموزان آلمان ايالتهاي از برخي در.ميدهند درس كلاس يك دانشآموزان
.بروند بالاتر كلاس به قبولي صورت در و كنند شركت بعد تحصيلي سال آغاز در مجدد امتحان يك
نظام ضعف نقاط از را آن و مخالفند دانشآموزان مردودي با آموزشي كارشناسان اصولا
دانشآموزان 15 كشور اين در هماكنون شده انجام بررسيهاي طبقميدانند آلمان آموزشي
به لازم البته.دهم كلاس تا هفتم كلاس از ميشوند ، ديده مختلف كلاس چندين در ساله
خود كلاس كل از بالاتر بسيار كارايي نظر از كه دانشآموزاني مقابل در كه است يادآوري
.نمايند جهش را كلاس يك ميتوانند باشند
ضعيف دانشآموزان براي تقويتي اقدامات
روند ضعف دو اين كه چرا ميشود عنايت ويژهاي توجه ديكته و خواندن در ضعف به آلمان در
يا ضعفها اين كردن برطرف براي.ميكند مختل كلي به را دروس تمام در دانشآموز يادگيري
ويژه توجه با مثلا) ميشود حمايت ضعيف دانشآموزان از موجود درسي برنامه چارچوب در
يا (آنها براي ويژه تكاليف گرفتن نظر در و كلاسها خلال در دانشآموزان اين به آموزگار
آلماني ، زبان درسهاي در ضعيف دانشآموزان براي اين ، بر علاوه.تقويتي كلاسهاي قالب در
اظهارات طبق البته.است شده گرفته نظر در تقويتي اقدامات نيز خارجه زبانهاي و رياضيات
برنامههاي قرباني بين اين در تقويتي كلاسهاي اين از بسياري آلماني آموزگار يك
.شدهاند بودجه كمبود و ايالتها صرفهجويي
تركيه كشور از اغلب كه) است داده جاي خود در را خارجي ميليونها آلمان كشور كه آنجا از
جمله از.است شده پيشبيني خارجي دانشآموزان تقويت براي نيز ويژهاي اقدامات (هستند
مختلف ايالتهاي در البته.است دانشآموزان اين براي زبان كلاسهاي برگزاري اقدامات اين
ارائه نيز (تركي مثلا) مادري زبان در دانشآموزان اين معلومات حفظ براي نيز دروسي
اطلاعات حاوي و مادريشان زبان به متوني خارجي دانشآموزان به كه ترتيب بدين.ميشود
.ميشود تدريس هفته در ساعت تا 5 درسي قالب در كشورشان درباره عمومي
ثانوي مقطع دوم مرحله
يا تماموقت حرفهاي و فني مدارس و عمومي آموزشي مدارس شامل ثانوي مقطع دوم مرحله
.است دوگانه نظام با آموزشي مراكز نيز و پارهوقت
:عمومي آموزشي مدارس _ 1
اوبرشتوفه گومنازياله
.شد گفته سخن دربارهاش اين از پيش كه است گومنازيوم همان درون در واقع در مدرسه اين
به رفتن براي كه ندارند نيازي ديگر گومنازيوم در دهم كلاس گذراندن از پس دانشآموزان
بعضي در) تا 13 كلاسهاي 11 در مدرسه همان در بلكه كنند عوض را خود مدرسه بالاتر مقطع
دانشآموزان مرحله اين در.ميكنند تحصيل (تا 12 يا 11 و تا 12 كلاسهاي 10 ايالتها از
.كنند انتخاب را خود علاقه مورد دروس برخي خود سليقه به كه بود خواهند قادر پيش از بيش
_ رياضي مثل) مختلف آموزشي گروههاي به آن در دانشآموزان كه ايران دبيرستانهاي برعكس
اين به بلكه.نميگيرد صورت تقسيم اين آلمان در ميشوند ، تقسيم (...و تجربي فيزيك ،
دروس بر علاوه دانشآموز هر.ميشوند تقسيم تخصصي و پايه بخش دو به دروس كه است ترتيب
تخصصي درس دو اين از.برگزيند خود براي تخصصي درس دستكم 2 بايد هستند اجباري كه پايه
شيمي ، فيزيك ، ) طبيعي علوم دروس از يكي يا رياضيات دوم ، خارجه زبان آلماني ، زبان بايد يكي
شده گرفته نظر در ساعت دستكم 5 تخصصي دروس براي.باشد (...انفورماتيك زيستشناسي ،
با كه ميشود داده عمومي ديپلم مدرك دانشآموزان به مدرسه اين در تحصيل پايان دراست
و حداقل 4 از ديپلم آزمون.نمايند تحصيل دانشگاه در رشتهها تمام در ميتوانند آن
از.هستند دانشآموز تخصصي دروس جزو آنها مورد كه 2 ميشود انجام درسي ماده حداكثر 5
مورد شفاهي صورت به فقط چهارم درس و (شفاهي احيانا و) كتبي صورت به درس درس 3 اين 4
.ميگيرند قرار آزمون
:تماموقت حرفهاي _ فني مدارس _ 2
شوله فاخ بروفس
آن يادگيري يا حرفه يك انجام براي دانشآموزان آن در كه است مدرسهاي فاخشوله بروفس
فاخ بروفس آلمان در هماكنون.ميشوند داده عمومي آموزش همزمان و آماده بالاتر مقطع در
تجارت ، مدرسه:است جمله آن از كه دارد وجود مختلف حرفههاي آموزش براي فراواني شولههاي
مددكاري حرفههاي مدرسه (.. نجاري ، آهنگري ، ) يدي حرفههاي مدرسه خارجه ، زبانهاي
از و است متفاوت رشته به توجه با مدرسه اين در تحصيل.بهداشت مدرسه هنر ، مدرسه اجتماعي ،
.ميانجامد طول به سال تا 3 1
فرهنگ اهل اخبار
تذكرالاوليا و پازوكي شهرام
فرجامي محمد
اين جذب پايه علوم رشتههاي از كه است خواندههايي فلسفه جمله از هم پازوكي شهرام دكتر
رفته انگلستان به فيزيك رشته در تحصيل براي رياضي ديپلم اخذ از پس كه او.شدهاند رشته
فلسفه دكتري تا كارشناسي دوره از و برگشت ايران به آورد ، روي فلسفه به مدتي از بعد بود ،
فقط اكنون هم و است تدريس به مشغول سال 1366 از او.كرد طي تهران دانشگاه در را
.ميدهد درس را دكتري و ارشد كارشناسي دورههاي دانشجويان
و "وسطي قرون در وحي و عقل" ،"فلسفه و خدا" كتاب سه از بيش پازوكي از تاكنون گرچه
پركار پژوهشگري او اما نشده ، چاپ - هستند ترجمه همگي كه - مابعدالطبيعه درباره كتابي
و مدرن دوره ماهيت حول موضوعاتي بر آنها بيشتر كه نموده تاليف را بسياري مقالات و است
پازوكي علاقه گويا البته.است متمركز عرفان ، و هنر فلسفه مسيحي ، جديد الهيات مدرنيته ،
است نگاشته حوزه اين در مقاله هفتاد به قريب تاكنون كه چرا است بيشتر عرفاني تحقيقات به
او.شدهاند چاپ (شيعه دايرهالمعارف جمله از) دايرهالمعارف چند در آنها از تعدادي كه
معتقد كه آنجا از و است گذاشته تطبيقي عرفان در تحقيق روي را خود وقت بيشترين روزها اين
طريقي از ميخواهد ،"است عرفان از پوزيتيويستي فهمي بر مبتني رايج آكادميك طريقه" است
هم خود "پديدارشناسانه" روش با پازوكي.كند مطالعه را عرفاني متون آكادميك طرق از غير
زودي به كه عطار كنگره در هم را مقالهاي و ميكند كار عطار تذكرهالاولياي روي اكنون
.كرد خواهد ارائه ميشود برگزار لندن در
تفاهمها سوء برخي دچار عطار تذكرهالاولياي درباره ما":ميگويد جديدش كار درباره او
قرن دو در كه تاريخي ، نقد بر بنا ميخواهيم و نميشويم كتاب زبان متوجه كه چرا هستيم
تاريخي نقد كه حالي در بسنجيم ، را عرفا اصول محكزدهاند ، را مقدس كتاب آن با اخير
كه گونه آن كتاب ، زبان.دارد تفاوت عرفاني كتب اصول با كه هست پيشفرضهايي بر مبتني
تذكرهالاوليا زبان خود به ابتدا من جهت اين از است ، اشارت زبان ميگويد ، عطار خود
ادبي كتاب نميخواسته و است نبوده اديب اولا عطار كه كردهام اشاره بعد و پرداختهام
است فرقي چه كه شدم بحث اين وارد بعد و بنويسد را اوليا "تذكره" ميخواسته او.بنويسد
ترتيب تذكرهالاوليا در ميبينيد اگر كه دادم نشان و بيوگرافينويسي و تذكرهنويسي بين
و نبوده مورخ او كه بوده جهت اين به است نشده رعايت اقوال اسناد نقل و مطالب تاريخي
.ببرد "انفسي تاريخ" يك به "آفاقي تاريخ" بعد از را ما كه بوده اين قصدش وبوده مذكر
يك هر با عطار ميبينيم خاطر همين به و ميشكند درهم زمان و مكان آن در كه تاريخي يعني
در كه حالي در.ميشود همدل و همزبان و همسخن خود ميبرد نام كه اوليايي از
تحقيقاتي "ابژه" يك صرفا ميكنيم تحقيق او درباره اينكه و نداريم همدلي بيوگرافينويسي
.است
و ؟"صوفيه" تذكره نميگويد چرا و "اوليا" تذكره ميگويد عطار چرا كه است اين بعدي نكته
ختم (ع)باقر حضرت ذكر با و ميكند شروع (ع)صادق حضرت ذكر با ميكند شروع كه هم بعد چرا
وجود تذكرهالاوليا در تشيع عرفاني لطيفه آن كه دارم اعتقاد من باره اين در ميكند؟
.است - فقهي منظر از نه و - آن عرفاني معناي به ولايت بحث معنا يك به عطار بحث و دارد ،
.است پازوكي دلمشغوليهاي از يكي نيز مدرنيته درباره تحقيق بگذريم كه عرفاني مباحث از
را مدرنيته كه زماني تا و نفهميم را مدرنيته و مدرن تفكر ماهيت تا ما" كه است معتقد او
بدانيم ، مدرن از قبل دوره به نسبت اقتصادي و ديني سياسي ، اجتماعي ، شرايط تغيير محصول فقط
را مدرنيته مباني و اصول بايد مدرن عالم شناخت براي.چيست مدرن عالم كه دانست نخواهيم
فهم اين به اگربكنيم تفكر اين از ماهوي پرسشهاي فلسفه اهل اصطلاح به يا بشناسيم ،
آنها درگير ايران جامعه در بهخصوص الان كه مسائلي از بسياري به ميتوانيم وقت آن برسيم
تا.كنيم طرح جدي ، پرسشهاي دين با آنها نسبت و علم بشر ، حقوق دموكراسي ، مثل هستيم
پاسخها بنابراين و بود نخواهد ماجدي پرسشهاي اين چيست مدرنيته ماهيت نفهميم كه زماني
".بود نخواهد عميق پاسخهايي هم
برگزار اصفهان در كه ،"اسلامي صنايع و هنر" كنگره در مقالهاي نيز اخيرا پازوكي دكتر
قبول با مقاله اين در او.است داده ارائه مولوي مثنوي در هنر و زيبايي تفسير درباره شد ،
است غريبه و مهجور اسلامي متفكران قديمي متون در جديد هنر مفاهيم و تعابير كه مطلب اين
اين پس ندارند نظري هيچ زيبايي و هنر درباره اينها اگر" كه ميپردازد پرسش اين طرح به
و پاسخ مقام در سپس و "است؟ آمده كجا از شده بنا اسلامي تمدن در كه زيبا هنري آثار همه
زيبايي و هنر به ديگري نگرش آنها بايد بنابراين":كه ميپردازد فرضيه اين طرح به تحليل
ما ياد از كه چرا است دشوار قدري نگرش آن فهم و نيست همخوان ما نگرش با كه باشند داشته
به توجه با نگرش ، اين كردن پيدا به توجه پژوهش اين از پازوكي نهايي هدف ".است رفته
زيبايي و هنر آنها كه زاويه اين از ميخواهد ديگر عبارت به.است (عرفاني عمدتا) متون
او.كند پيدا همزباني ايشان با - ميفهميم ما اكنون كه آنگونه نه - ميفهميدهاند را
اسلامي متون در زيباييشناسي و هنر با رابطه در چيزي صورت اين غير در دارد ، اعتقاد
.يافت نخواهيم متقدم
|