ميكنند؟ نقاشي كودكان چرا
تصحيح و توضيح
شد اعلام آلوده گوشتهاي در موجود انگل عوارض و ويژگيها
شد حاضر دادگاه در بورقاني
روماني جشنواره در ايراني فيلم دو
(2) خيرخواهي ماه رمضان
دانشكده ورودي آزمون در شركت نحوه
شد اعلام روزنامهنگاري
ميكنند؟ نقاشي كودكان چرا
معتقد "شيلر".كرد بررسي متفاوت ديدگاههاي از ميتوان را آن كه شخصي است فعاليتي نقاشي
نقاشي لذااست اضافي انرژي تخليه شيوههاي از يكي بازي و فعالند ذاتا انسانها كه است
روانكاوي ، نقاشي نظريه ديدگاه ازباشد مطرح كودكان براي بازي نوعي منزله به ميتواند
در كه را آنچه ميتواند فرد نقاشي طريق از يعني.است فرافكني -باليني فعاليتي منزله به
(تصعيد).كند بيان ميشود اضطرابش و ناراحتي باعث احتمالا و دارد ناخودآگاه ضمير
اين و مييابند دست بصري لذت به هم و حركتي لذت به هم نقاشي ، ضمن كودكان "كلوگ" نظر به
هستند خطوطي يا تزئيني طرحهايي صرفا نقاشيها از بعضي.ميشود كودكان فعاليت باعث امر
ميكشند ، كودكان كه نقاشيهايي بيشتر اما است ، آسان نسبتا آنها توصيف و تعريف كه
كار به كودكان نقاشي تفسير در كه عواملي جمله از.هستند چيزي بازنماي يعني.تصويرند
قواي خط ، ضخامت ، سايه ، كاغذ ، صفحه بر نقاشي گرفتن قرار طرز از ميتوان ميشود گرفته
.برد نام زمينه و لباس تصوير شدگيها ، پاك جزئيات ، توزيع و مقدار شده ، كشيده اجزاي
كه است خاصي وجودي قدرت و بياني شديد بار داراي نيز محتوا به وابستگي بدون خط:خط
ضخيم ، :شود ظاهر مختلف اشكال به ميتواند خط.ميشود ناشي آن از شكل بنيان و پويايي
براق است ممكن همچنين...و مارپيچ زاويهدار ، افقي ، عمودي ، پيوسته ، خط نقطه ، خط نازك ،
رواني حالتهاي كه دارد را آن توانايي تنهايي به خط اين بنابر.باشد شفاف يا و مات يا
.ميدهد نشان را خود به اطمينان و عصبانيت بوالهوسي ، شادي ، غم ، مانند مختلف
بلندتر و بازتر خطوطي نتيجهاش ميكند پرداخته و وسيع را حركات خوشحالي ، و راحتي وقتي
با عصب ضعف.ميشود بيان ميروند طرفي به كه بلند خطوط و علائم با زندگي نيروي.است
خطوط پيچيدن هم به و نمودن متغير كردن ، قطعه قطعه ، با پرخاشگري خطوط كوتاهي و فشردگي
داده نشان آنها در ملايم حركات و نازك خطوط با احساسات دهنده نشان زاويهدار و راست
و مختلف قسمتهاي ميان تعادل حفظ با و مختلف اشكال به خطوطي پيشرفتهتر كودكان.ميشود
و راست خطوط.ميكنند ترسيم باشد شده منع كه چيزي مثل كوتاه خطوط خجالتي كودكان
خطوط و دارند مردانه جنبههاي بيشتر پرخاشگرندكه كشانندههاي دهنده نشان زاويهدار
.ميدهند نشان را انزوا به تمايل تكهتكه و مقطع
آرام كودكاني شده ترسيم كاغذ برروي تناسب به آنها نقاشي رسم كه كودكاني كلي بهطور:فضا
درك قابليت داراي ميكنند حس ديگران از بهتر را فضا كه كودكاني "يوشم" نظر به.هستند
خصوصيات بيانگر تنها نه.دارد كاغذ كادر از شدن خارج براي كودك كه گرايشي.هستند بهتري
بزرگتري كودكان ميان در بلكه ندارد ، عضلاني كنترل كه است ماندهاي عقب يا خردسال كودكان
در آميزي اغراق بهطور كودكان اين.ميشود ديده ميبرند ، رنج محبت كمبود از كه هم
است ، نامطمئن انسانهاي مخصوص كه را خود به اعتماد كمبود تا هستند كمك و توجه جستجوي
و كاغذ فضاي از محدودي قسمت در يا و كاغذ گوشه در نيز كمرو و خجالتي كودكان.كند جبران
ميكنند گم را خود بزرگ كاغذهاي سطح مقابل در زيرا.ميكنند نقاشي كوچكي كاغذ برروي يا
را حالت اين نقاشيها در كه كودكاني.است خود به اطمينان و اعتماد عدم نشانگر نيز اين و
.دارند زيادي پشتگرمي و تشويق به احتياج ميدهند نشان
نقاشي به شروع كاغذ بالاي از خردسال كودكان كه شدهاند متوجه پژوهشگران از ديگر بعضي
بالا قسمت اينكه نيز و است دست حركات و آدمك بدن شكل به مربوط امر اين علت.ميكنند
كاغذ چپ طرف به زياد كه كودكي.والاست ارزشهاي از نمادي و آسمان و سر دهنده نشان
و بودن گوشهگير و اندوه و غم نشانگر (نباشد دست چپ كودك اگر البته) شود متمايل
قرار كاغذ مركز در كاملا نقاشيهايشان كه كودكاني سرانجام.است خود به نسبت بياعتمادي
.دارند زيادي فكري تمركز و توجه احساساتشان و برخود كلي بهطور ميگيرد ،
راست از ترسيم كه حالي در است ، پيشرونده طبيعي حركت يك نشاندهنده راست به چپ از ترسيم
.ميشود تلقي رونده واپس حركت يك منزله به چپ به
ميشود ديده كودكان نقاشي در معمولا كه مواردي
از كه را دركي يا و خود شكل هرچيز از قبل ميكشد ، را شكلآدمي وقتي كودك:آدم شكل -1
با واقع و شده نقاشي آدمك خطوط بعضي بين واقع در.ميكند بيان دارد تمايلاتش و بدن
در آدمك اگر.دارد وجود مشخصي ارتباطهاي كشيده را آن كه كودكي جسمي و رواني خصوصيات
برعكس اگرباشد سازگار كاملا كودك كه دارد وجود بسياري احتمال باشد ، هماهنگ مجموع
معناي به باشد ، شده كشيده كاغذ از گوشهاي در يا و كوچك خيلي اندازهاي در مثلا آدمك
خلاصه طور به "ماشوور".ميداند پايينتر ديگران از و كمارزش را خود كودك كه است اين
:ميكند عنوان گونه اين را اندامها اصلي نمادهاي
.است دروني فشارهاي مهار اصلي عامل و هوشي و فكري قدرت و شخصيت مركز معرف:سر (الف
كه است آن نشانگر باشد ، بزرگ زياد سر اگر ولي ميكنند ترسيم بزرگ سرهاي هميشه كودكان
.است طبيعي حد از بيش كودك "من"
نظر توافق زمينه اين در معتقدند ، فرافكني نقاشي تفسير به كه نظراني صاحب كليه:چهره (ب
از مستقيمي زيراانعكاس.است آن جنبه مهمترين انسان چهره از نقاشي اندازه كه دارند
(ديلئو 1970 و 1984 ، كوپيتز 1968 هاسر 1958 ، ماشوور 1949 ، بوك 1948 ، ).است نقاش نفس عزت
خود يا پرخاشگري قبيل از شخصيت ، از جنبههايي نشانه ميتواند متوسط از بلندتر چهرههاي
ميتواند مربوط سني گروه براي متوسط از كوتاهتر بسيار و ريز نقاشيهايباشد بيني بزرگ
.باشد افسردهگي يا اضطراب پايين ، نفس عزت كهتري ، نارسايي ، از حاكي
را آن جزئيات پرخاشگر كودكان.ميشود كشيده تنها اغلب دارد ، اهميت بسيار چون:صورت (ج
نظر از را جزئيات خجالتي كودكان كه حالي در ميكنند ، ترسيم بزرگ اغراقآميزي حد به
.ميكشند نيمرخ از را صورتي ندرت به و ميكنند ترسيم را صورت دايره فقط و مياندازند
معني به هم و سازد نمايان را خوراكي مواد به نياز معني است ممكن:دندانها و دهان (د
و تنش دهنده نشان باشند ، بسته كه لبهاباشد جنسي مسائل با ارتباط در يا و پرخاشگري
.است مردانگي قدرت نماد چانه و است فشار
خودستا ، كودكان در.ميدهند نشان را او بودن اجتماعي و نقاشي درون دنياي:چشمها ( _ه
را چشمها خود ، جنس هم دوستداران و دخترها اين دارند ، بنابر نيز زيبايي ارزش چشمها
.ميكشند بزرگ خيلي
.باشد جنسي مشكلات دهنده نشان است ممكن مواقع بعضي در:بيني (و
و قدرت بيانگر بزرگ بازوان و دستها كشيدن كه است شده مطرح غالبا:بازوها و دستها (ز
و قدرت فقدان احساس بازتاب بازوها ، و دستها حذف كه ميشود ادعا عكس است ، به كنترل
سال از 5 كمتر كودكان نقاشي در بازوها و دستها حذف اما است ، بودن بيياور و بيهودگي
جيب در دستها آنها در كه انسان چهره از نقاشيهايي آن ميشود گفته.است متداول امري
محركهاي كنترل درباره اضطراب و گناه احساس بيانگر گرفته ، قرار سر پشت يا رفته فرو
.است "ممنوعه"
حالت در را او يا و نميگذارند پا آدمها براي اغلب درونگرا و ضعيف كودكان:پاها (ح
.ميكنند نقاشي نشسته
خود اندام از كودك كه است اين كننده مشخص شود ، كشيده لاغر و باريك اگر:بالاتنه (ط
است ممكن لاغر بالاتنه ديگر مواردي در.ميترسد شدن بزرگ و شدن چاق از يا و است ناراضي
.باشد واقعي جسماني ضعف دهنده نشان
قسمتهاي در مشكلاتي و مسائل كه است آن نشانه هميشه بدن قسمتهاي بعضي در:زدن سايه
.دارد وجود زده سايه
سال و همسن بچههاي از گروهي نقاشي -2
نقاشي بازي حالت در را آنها كند ، نقاشي را دوستانش از گروهي شود خواسته كودك از اگر
در اغلب ناسازگارها.ميكند بيان دارد گروه در كه را موقعيتي نخواهي خواهي و ميكند
.ميشوند كشيده تنها صورت به يا و گروه خارجي محدوده
رويا و خواب نقاشي -3
و ميدهند توضيح را آن سپس و ميكشند نقاشي صورت به را خود روياي و خواب معمولا كودكان
را خود كودك و روياست خواب به مربوط مساله زيرا ميدهد ، انجام راحتي به كودك را اين
سازد ، ظاهر را كودكان تمايلات و ترسها است ممكن رويا و خواب نقاشي.نميداند مسئول
كه بزرگترهاست به نسبت كودك كوچكبيني خود احساس در آن سرچشمه كه قدرت به تمايل مثلا
.ميشود بيان راحتي به رويا و خواب با
خانه -4
خانهاي كودك معمولا.ميشود كشيده ديگري هرچيز از بيش خانه كودكان ، نقاشيهاي در
به خانه ساختمان كودك سن رفتن بالا ضمن ولي ميكنند ، ترسيم را افتاده پا پيش و معمولي
.ميشود كشيده خانه اطراف ديوارهاي سپس و دارد قرار مثلث يك آن بالاي بر كه مربع يك صورت
و پنجره و بزرگ درهاي و گل و باغچه داراي است ممكن ميكنند ترسيم كودكان كه خانههايي
ميكند زندگي خانه اين داخل در كه هنگامي سرانجام و باشد بخاري دودكش و رنگين پردههاي
در بدون خانهاي است ممكن برعكس ولي.شود عرضه دلباز حالتي همراه دارد ، وجود سعادتمندي
عرضه منزوي و تنها صورت به بلند ديوارهاي با و مانده جدا نيز خانهها بقيه از كه ورودي
مادر ، به او شديد وابستگي و كودك بودن خجالتي نشانگر سالگي تا 8 سنين 5 در امر اين.شود
و شرم نشانگر نوجواني در و كودك تنهايي و خودكوچكبيني احساس نشانگر سالگي از 8 بعد
.است رقيق احساسات داشتن و حد از زياد حياي
درخت -5
تنه ، ريشه ، :از عبارتند كه كرد مشخص را آن قسمت سه بايد درخت نقاشي تحليل و تجزيه براي
نماد ميكند ، دريافت غذا آن از درخت و رفته فرو زمين در كه ريشه.برگها و شاخهها
است ، كودك "خود" به عامل مشابهترين و پرثباتترين تنه.است غريزي فشارهاي و ناخودآگاه
طريق بيانگر برگها و شاخههااوست شخصيت عميق و دائمي مشخصات بيانگر بنابراين
كودك درخت ريشه ترسيم براي اگر "استوار و كوش" نظر به.است خارج دنياي با او ارتباطي
باشد ، داده بيشتري اهميت درخت قسمتهاي بقيه به نسبت ريشه به و است داده انجام زيادي كار
درخت تنهاست كودك بيحركت و محافظهكار حال عين در و عاشقانه و بدوي طبيعت نشانگر
بلند را درخت تنه مدرسه ، از قبل سنين در بچههاشود كشيده بلند يا و كوتاه است ممكن
يا و فكري عقبافتادگي نشانگر اغلب درخت بودن بلند سن ، اين از بعد ولي ميكنند ، ترسيم
كوتاه اگر درخت تنه.است مدرسه از قبل و كوچكي دنياي به بازگشت آرزوي يا و عصبي بيماري
صاف و مستقيم است ممكن درخت تنه.است كودك بودن پرواز بلند و جاهطلبي نشانگر شود كشيده
برگهاي داراي كه درختي.است كودك ثبات عدم نشانگر دوم حالت در كه شود كشيده كج يا و
آمادگي كه است كودكي رفتهگي فرو خود در و بلغميمزاج شخصيت بيانگر باشد ، درهم و زياد
شدهاند ، كشيده سويي به كدام وهر مختلف آن شاخههاي كه درختي و ندارد تحول و تغيير
ديگران با ارتباط به قادر و ميفهمد سادگي به را مسائل كه است كودكي شديد حساسيت نشانگر
.سازد سازگار محيط با را خود ميتواند راحتي به حال عين در و است
ماه و خورشيد (6
پدر نماد پژوهشگران بعضي نظر به و قدرت گرما ، خوشحالي ، امنيت ، بيانگر خورشيد تصوير
كامل طور به كودك نقاشيهاي در خورشيد هميشه است خوب كودك و پدر رابطه وقتياست مطلوب
پشت در خورشيد نيست ، مطلوب ارتباط اين كه هنگامي و ميشود داده نمايش درخشيدن حال در
خورشيد بترسد ، پدرش از كودك اگر.ميشود ديده افق در قوسي صورتي به يا و است ناپديد كوه
اغلب ماه "اوبن" نظر به بنا.ميشود كشيده است ، كننده مغلوب كه سياه و تند قرمز رنگ به
.ميكند ظهور ميشود ناپديد زندگي نماد خورشيديعني كه زماني او زيرا است ، نيستي نشانگر
كار به ميكشند قبرستان و قبر از كه نقاشيهايي در را آن كودكان از بسياري دليل همين به
.ميگيرند
حيوانات (7
دوست را حيوانات اصولا يا باشد ديده حيواني زندگي درمحيط اينكه ، جز دليلي به كودك اگر
دليل به است ممكن (اهلي نه و وحشي حيوانات معمولا)كند نقاشي را حيواني باشد ، داشته
كه ندارد را آن جرات چون و كرده حس خاص موقعيتهاي در كودك كه باشد تقصيري و گناه احساس
تصوير قالب در را خود تمايلات و وعادات احساسات ميدهد ترجيح كند ترسيم را خود گناه
زيرا است ، جذاب بسيار برايش كه عروسكهايش با بازي زمان مانند درست.بدهد نشان حيواني
احساس خود بيآنكه كند بيان عروسكهايش زبان از ميخواهد دلش چه هر آزادانه ميتواند او
.باشد كرده گناهي و تقصير
اتومبيل (8
مخصوصا) كودكان نقاشيهاي در دليل همين به و است قدرت نماد ماشين امروزي جوامع در
است ، كرده ابداع را "ماشين ترسيم" آزمايش كه الوني نظر به.ميشود ديده زياد (پسرها
كشيدن از خودداري حقيقت در ميكنند ، خودداري انسان تصوير كشيدن از بلوغ سن در نوجوانان
دنياي به شخصي بودن وابسته دهنده نشان خود خودبه ماشين ، دادن ترجيح و انساني تصاوير
كودكان كه نقاشيهايي در.انسانهاست دنياي بر ماشيني سرد دنياي دادن ترجيح و خارج
توجه قابل كه است مطرح مواردي نقاشيها گونه اين در.ميكشند خانواده جمع معمولااز
.ميباشد
نقاشي اصلي شخص سازي ارزنده -1
اما مينمايد ، اشغال خانواده چپ قسمت در را جايگاه نخستين غالبا شده سازي ارزنده شخص
آن خواستار وجودش درعمق كودك كه است معني بدين باشد كودك يك شده ترسيم شخص نخستين وقتي
خود به گرايش نشانه كند ، ترسيم را خود نخست وهله كودك اگر.كند اشغال را وي جاي كه است
چيزهاي لحاظ از شده ارزندهسازي شخص.شود كشف آن علت بايد كه است آشكاري دوستداري
ارزندهسازي شخص..و كيف چتر ، عصا ، كلاه ، ترسيم لباس ، تزئين است ، غنيتر شده افزوده
يكي.است معطوف وي سوي به نگاهها همه يعني است ، نقاشي ديگر اشخاص توجه كانون غالبا شده
قامت بزرگي دليل به است كرده اشغال كه مرتبهاي از نظر صرف است ممكن خانواده اعضاي از
ارزش براي كودك گاهي است ، كننده ترسيم نظر در شخص يك تصوير تكامل درجه.كند جلوه مهمتر
تنبيه دليل به پسري مثلا.ميكند تكرار بار چندين را او تصوير كسي برجستهكردن و دادن
توجه با كودك فكر در چون.ميكند تكرار چندبار را او نقاشي ، صفحه در پدر ، توسط مكرر شدن
.است نمانده باقي ديگري شيء يا شخص براي جايي پدر نامناسب رفتار به
ناارزندهسازيها -2
.ميشود كشيده كوچكتر ديگران از (سن خصوصا) نسبتها همه گرفتن نظر در با نظر مورد فرد
بدو در كودك كه است اين مثل.ميشود داده قرار كاغذ صفحه كنار غالبا و جا آخرين در
سطحي در يا ديگران از فاصله با.است نداشته او براي را جايي گرفتن نظر در قصد تولد ،
در مهمي جزئيات يا نميشود ترسيم ديگران خوبي به ميشود ، كشيده ديگر آنها از پائينتر
ذكر ديگر اشخاص همه نام كه حالي در نميشود ذكر وي نام.ميافتد قلم از وي تصوير
.ميگردد
شده زده خط اشخاص -3
حضور عدم به كودك تمايل نشانگر نداردميتواند حضور خانواده اعضاي از يكي نقاشي ، در وقتي
خودش كودك وقتي يا ميآيد ، پيش حسادت اثر در برادران و موردخواهران در بيشتر كه باشد او
تغيير خواستار و نيست راضي خانواده جمع در بودن از يعني.ميكند حذف جمعخانواده از را
برايش كه شخصي همچنين.كند حل را او متصور مشكل كه است ديگري موارد و سن افزايش جنسيت ،
نقاشي از بعد يا ميكند سرسرينقاشي و كم جزئيات با و كوچك را او است ، يا اهميتتر كم
.است كشمكشكودك نشاندهنده وضعيت اين كه ميكند پاك كاغذ صفحه از را طرحاو
شده افزوده اشخاص -4
بيان از كه را واپسگرايي گرايشهاي نقاش كه باشد نوزاد يك است ممكن شده افزوده شخص
يا مسنتر فرد يك است ممكن شده افزوده شخص.ميدهد نسبت وي به و دارند شرم آنها مستقيم
شده افزوده تصوير.كند همانندسازي او با دارد دوست فرد كه باشد بزرگسال يك حتي
كه ميدهد نشان و است پيشينه حد به مبدلسازي جا اين در.باشد حيوان يك ميتواند
ممكن چون بود ، محتاط تفسير در بايد مسلم طور بهاست شديد بسيار كننده نقاشي ممنوعيت
اين.بپردازد مانوس سگ يا گربه يك ترسيم به و باشد داشته دوست را حيوانات كودك كه است
خانواده منظومه كه اشخاصي در را خود خصوص به كننده ترسيم كه است توجه قابل نيز نكته
.ميكند فرافكني شدهاند افزوده
نقاشي در رنگها نماد
و تحليل و تجزيه براي ولي دارد ، چرا و بيچون مفهومي روانشناسي نظر از رنگ انتخاب
رنگ گروه دو كلي حالت در.داشت نظر در را كودك سن عامل بايد حتما آن از نتيجهگيري
سبب تحريككننده ، (نارنجي زرد ، قرمز ، )گرم رنگهايسرد رنگهاي و گرم رنگهاي دارد ، وجود
رنگهاي كه حالي در.حركتند مولد و زندگي شادي و روشني دهنده الهام جنبوجوش ، و فعاليت
واندوه غم كننده وتلقين بيحركتي سكون ، حالت انفعالي فعاليت موجد (بنفش آبي ، و سبز) سرد
طور به وقتي باشد گرفته قرار هندسي شكل يك در سرد رنگ اگر كاندينسكي نظر به.هستند
.ميشود غضبناك حالتي برانگيزاننده و كوفتگي ناراحتي ، هيجان ، موجد شود نگاه آن به مستقيم
بر آبي رنگ.گردد تحمل غيرقابل مغز و چشم براي است ممكن شود تشديد رنگ اين توناليته اگر
باشد روشن بيشتر قدر هر اگر ميدهدو سوق بينهايت و شدن دقيق سوي به را ، انسان عكس
.ميرسد سفيد رنگ رنگ خاموش آرامش به كه تاآنجا ميدهد دست از بيشتر را خود موجي انعكاس
هيچ رنگ اين.رنگهاست (آرامبخشترين) آرامترين مطلق سبز رنگ كاندينسكي نظر به
و آرام بلكه.نيست حركت در طرفي هيچ به و ندارد ترس يا رنج و شادي موجيحاوي انعكاس
.است سطحي سبك كه زرد رنگ برخلاف است منبسط و گرم رنگ قرمز رنگاست خود از راضي و ساكن
زرد رنگ حركت نارنجي ، رنگ.ميرسد نظر به مصمم و نيرو پر حال عين در و زنده رنگي قرمز
.شده سرد است قرمزي برعكس ، بنفش ، .است چابك و زنده رنگي و دارد را قرمز رنگ قدرت و
.است نهفته تنهايي و غم دروني احساس يك رنگ دراين.رويا يك انتهاي يا شده مهار هوسي يعني
رنگ اينميشود محو آن در چيز همه زيرا.ميدهد سكوت احساس رنگهاست مجموع كه سفيد رنگ
و نمادجواني سفيد واقع درمرگ نه است سكوت معرف رنگي و امكانات بينهايت حاوي خود در
.شدن هست از قبل است عدمي
و آينده بدون ابدي سكوتي مانند و نيستي و عدم نشانگر عكس بر سياه رنگ كاندينسكي نظر به
كامل پايان در كه مينماياند را توقفي آن يا راه كامل پايان كه معني بدين.است اميدي
حركتي نه و صدا نه كه خاكسترياست رنگ اصل در سياه و سفيد بين تعادل.ميآيد پديد نطق
ميآيد وجود به زنده رنگهاي از كه سبز سكون با كه است تسليناپذير سكوتي داراي و دارد
.دارد تفاوت
:خلاصه
وجود پرسش اين نخست ، :است اهميت حائز مورد چند نقاشيها تفسير از حاصل نتايج مورد در
را يكساني و اساسي جنبههاي مختلف ، آزمون دو در شونده آزمايش نقاشيهاي آيا كه دارد
يكديگر با زيادي تفاوتهاي كه بكشد نقاشيهايي شونده آزمايش اگر خير؟ يا داد خواهد نشان
.آورد شمار به شخصيت از پاياني بيان نميتوان را آنها از يك هيچ احتمالا باشند ، داشته
صورتي در باشد ، شده حل گويا نقاشي يك به رسيدن به مربوط مسائل آنكه فرض به دوم ،
شخصيتي تفسيرهاي درمورد آزمايشگر دو كه بدانيم پايا را فرافكني نقاشي آزمون ميتوانيم
نقاشي مختلف جنبههاي عيني نمرهگذاري مورد در تنها نه بايد. باشند داشته نظر توافق
و تحليل زمينه در بلكه (آن نظاير و مطلق و نسبي اندازههاي جزئيات ، فقدان يا و وجود)
يكسان نتيجه به دستيابي امكان گاهي.باشند داشته نظر توافق نيز جزئيات اين اهميت تفسير
دست مشابه بخشهاي به متفاوت تستهاي زيرا. نيست امكانپذير مختلف آزمايشهاي از
و كشانندهها تعارضي تعادل آنها در راكه هوشياري متفاوت سطوح آنكه يا نمييابند ،
تفسيري اساس بر بايستي را تستها از يك هر بنابراين.ميكنند آشكار نيست ، يكسان دفاعها
به مدارك تاليف نتيجه ، در تا كرد بررسي ميدهد قرار نظر مد را تفاوتها اين كه پريشي
جنبه ديگر فرافكن تست هر مانند كودكان ، نقاشي تحليل وجود اين با.برگردد آسان آمده دست
به كه ميدهد امكان ما به آزمايش اين.پذيرفت يقين با را آن نميتوان و دارد احتمالي
.يابيم دست كودك ، شخصيت مورد در بارور فرضيههايي
اماني حبيب:تنظيم و تهيه
:منابع فهرست
عبدالرضاصرافان مترجم.آن مفاهيم و كودكان نقاشي (مولف)فراري آنااوليويو -1
دكتر:مترجمها.كلينيك در خانواده ترسيم تست كاربرد -كودكان نقاشي (مولف).كرمن -ل -2
منصور دكتر و دادستان
:مترجم كودكان نقاشي روانشناختي بر مقدمهاي سيكر ، .جي ام.آنجل توماس ، .ويكلين -3
.مخبر عباس
تصحيح و توضيح
دوشنبه 13 صفحه 12 در كه "كنيم؟ مقابله شغلي فرسودگي با چگونه" روزنامه مقاله نويسنده
افتاده قلم از ايشان نام متاسفانه كه ميباشد "محمدي اكرم سيده" خانم رسيد چاپ به آبان
.ميشود تصحيح وسيله بدين.بود
شد اعلام آلوده گوشتهاي در موجود انگل عوارض و ويژگيها
گوشتهاي در موجود انگل عوارض و ويژگيها از اطلاعاتي:اسلامي جمهوري خبرگزاري
.شد منتشر كشور تحقيقاتي و علمي مراكز برخي سوي از آلوده
آموزش و درمان و بهداشت وزارت كشور ، به آلوده گوشتهاي ورود خبر انتشار پي در
انگل به قاچاق گوشتهاي مقاديري آلودگي از كشور دامپزشكي سازمان و پزشكي
.دادند خبر ساركوسيستيس
است مقاوم بسيار انگلي ساركوسيستيس درمان ، امور متخصصان و پزشكان گفته به
.شود جنين سقط مواردي در و بدن در كيست ايجاد گوارشي ، بيماريهاي سبب ميتواند كه
اين نوع درباره اطلاعاتي بيماريها ، مديريت مركز رئيس گويا مهدي محمد دكتر
جمهوري خبرگزاري اختيار در را انسان بدن به آن ورود علايم و شيوع نقاط انگل ،
.داد قرار اسلامي
اين از يكي بدن ، به ساركوسيستيس انگل ورود از ناشي بيماريهاي تشريح با وي
به آن علايم و ميشود ديده ندرت به كه دانست عضلاني ساركوسيستيس را بيماريها
.مييابد بروز تب و عضلاني درد صورت
خصوص به و گياهخوار حيوان آلوده گوشت خوردن با انسان:اظهارداشت گويا دكتر
.دچارميشود گوارشي بيماري و انگل به خوك و گاو
ولي دارد ، پراكندگي دنيا همه در ساركوسيستيس مسئول ، مقام اين گفته به
.است شده ديده آسيا شرقي جنوب كشورهاي در بيشتر تاكنون
دوره يك داراي و مشترك انسان و نشخواركنندگان گوشتخواران ، بين انگل اين
.است اجباري ميزبان دو با زندگي
مثل توليد هستند ، گوشتخوار جانوران معمولا كه نهايي ميزبان بدن در انگل اين
حيوان مدفوع طريق از اسپوروسيستها و اووسيست دفع به منجر و ميدهد انجام جنسي
.ميشود
بدن به ساركوسيستيس انگل ورود راههاي از كشور ، بيماريهاي مديريت مركز رئيس
علف و سبزيجات خوردن با انگل اين:گفت و دانست گياهخوار حيوان گوشت خوردن را
در جنسي غير تكثير به روده ديواره از نفوذ با و ميشود گياهخوار حيوان بدن وارد
يا مخطط عضلات به هماتوژن طريق از انگل سپس.ميپردازد عروق آندوتليال سلولهاي
.ميدهد ساركوسيست تشكيل آنها در و رفته قلب
خورده انسان يا گوشتخوار حيوان توسط گياهخوار حيوان گوشت وقتي:گفت گويا دكتر
به ميتواند انسان:افزود وي.ميشود تكرار دوره و شده بدن وارد انگل شود ،
خوردن با اتفاقي خيلي يا و آلوده گوشت خوردن با انگل نهايي ميزبان عنوان
.شود بيماري دچار انگل واسط ميزبان عنوان به آلوده آب و سبزيجات
شد حاضر دادگاه در بورقاني
در حضور با ديروز اسلامي شوراي مجلس رئيسه هيات عضو بورقاني ، احمد:اجتماعي گروه
.گرفت قرار تحقيق مورد تهران عمومي دادگاه شعبه 1410
دولت كاركنان قضايي مجتمع در مدافعش وكيل حسينآبادي ، دكتر با كه وي ايسنا گزارش به
.گفت پاسخ پرونده قاضي سئوالات به ساعت حدود 5 جلسهاي در بود شده حاضر
نظر اظهار رسانه موسسه مدارك و اسناد اساس بر دادگاه رسمي كارشناس پيشتر كه آنجا از
ارشاد وزارت اسناد دادگستري رسمي كارشناس خود ، هزينه با كه كرد تقاضا بورقاني بود كرده
.كند اعلام را بحث مورد ميليون مبلغ 20 درباره نهايي نظر تا كند بررسي و كارشناسي هم را
صورت اتهامي تفهيم كه داشت اظهار جلسه اين خاتمه از پس نيز وي وكيل حسينآبادي ، دكتر
.ماند خواهند مدارك و اسناد كارشناسي و بررسي منتظر و نگرفته
روماني جشنواره در ايراني فيلم دو
بخش در علايي ، كيارنگ ساخته "يو" و قاسمي محمد علي ساخته "آرامش جزيره" كوتاه ، فيلمهاي
.ميآيد در نمايش به روماني "داكينو" بينالمللي جشنواره مسابقه
كشور در آذرماه نهم تا چهارم از "داكينو" كوتاه فيلمهاي بينالمللي جشنواره دوازدهمين
.ميشود برگزار روماني
داستاني ، فيلمهاي جشنواره اين در ايران ، جوانان سينماي انجمن عمومي روابط گزارش به
.ميشود گذاشته نمايش به انيميشن و مستند
(2) خيرخواهي ماه رمضان
زم محمدعلي
جبر اختيار همه و او خير جبر همه است گنجيده "اختيار" و "جبر" نيمدايره دو در انسان
.اوست
و نيست برايش خير جز چيزي است الهي جبر تسليم و ندارد ارادهاي و اختيار هيچ كه آنجا
و اختيار هيچ كه ميخورد غوطه الهي احسان و لطف نعمت ، در آنقدر دارد اختيار كه آنجا
بندگان كه است ماهي رمضان "عبيدالاحسان الانسان" نمييابد شدن او تسليم جز را اعتباري
كامل الاختيار مسلوب و مطلقغوطهور درخير و ميگيرند قرار الهي جبر مطلق دايره در
و ناتوان انسان هميشگي همسايه اين شيطان مطلقاند خير تسليم همه كه رمضان در.ميشوند
نظير رمضان ظرف.است ناآگاه معبود از عبد فرمانبرداري علقه ميزان به نسبت و است ضعيف
جدايي و كدورت هيچ و باشند داشته رفاقت و انس هم ، با آن در فاميل اهل كه است خانهاي
.نباشد آنها بين در همسايگان نفوذ بهواسطه
اين خيراست شيطان عصبيت و معطلي و تعطيلي ماه و خداست با انسان دوستي ماه رمضان
بر كه رمضاني هر و است انسان طبيعي عمر نهايت ماه هزار است ، ماه هزار از بيشتر ماه
به متصف بايد بندگان ميكند ، خير توليد انسان براي عمر يك ارزش از بيشتر بگذرد انسان
ماه رمضان.كنند خير عمل و خير طلب همگان و خود براي و بشوند متعال خالق خيرخواهي
توجه ماه فاسدان ، اصلاح براي عالمانه اقدام و انديشه و تفكر ماه ستمديدگان ، از دستگيري
ماه رمضان و اسلامي جامعه امور اصلاح ماه بيخانمانها ، و بدهكاران و گرسنگان به
بهخاطر كه زنگارهايي بايد.است مردم زيست محيط شدن بهتر براي طراحي و انديشيدن
و فردي زندگي به ما ، كارشناسي قدرت پوكي و ناتواني ما ، مديران غفلت ما ، سوءتدبير
و ثواب هيچ شود ، مداوا و علاج شناسايي ، تماما است رسانده آسيب مردم اجتماعي و خانوادگي
و صالحانه اقدامات و صلحپرور انديشه و نيست خدا بندگان صلاح براي تلاش اندازه به ذكري
.باشد ما ذاكرانه عمل ميتواند مصلحانه ،
خيرآفريني و يكديگر براي بندگان خير توليد بندگان ، براي خدا خيرخواهي زمان رمضان
.است مردم معنوي و مادي رفاه براي حكومت اجرايي و برنامهريزي كلان مديريت
(سوم روز دعاي از قسمتي)...فيه تنزل خير كل من نصيبا لي واجعل
...ده بهرهاي نيز مرا ميكني ، نازل روز اين در كه خيري هر از و
دانشكده ورودي آزمون در شركت نحوه
شد اعلام روزنامهنگاري
به وابسته روزنامهنگاري دانشكده ورودي آزمون در داوطلبان شركت نحوه:اجتماعي گروه
.شد اعلام ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن
دانشكده خبري عكاسي كارداني دوره نخستين كاربردي و علمي جامع دانشگاه موافقت با
.ميشود برگزار بهمن تحصيلي ترم در ايران روزنامهنگاران صنفي انجمن
داوطلب كه اعضايي براي ثبتنام مهلت روزنامهنگاران ، صنفي انجمن دبيرخانه گزارش به
.است ماه آبان تا 27 از 16 هستند ، دوره اين در شركت
و كنند دريافت را ثبتنام دفترچه پست ، دفاتر به مراجعه با مدت اين در بايد داوطلبان
پس و كرده جدا دفترچه از را سهميه اين به مربوط برگ بايد انجمن سهميه از استفاده براي
برگ همراه به نام ثبت برگ همچنين.كنند مهر را آن انجمن به مراجعه با كردن ، پر از
دانشگاه كه آدرسي به بايستي دفترچه در مندرج مدارك ساير و سهميه از استفاده به مربوط
روزنامهنگاري ، دانشكده گزينش":است شده تصريح گزارش اين در.شود ارسال است كرده مشخص
آن به مربوط امتحانات گذراندن و كاربردي علمي جامع دانشگاه مقررات در مندرج ضوابط طبق
".گرفت خواهد صورت
|