صدا با زندگي عمر يك
سركوب و سبك
هنر حاشيه
صدا با زندگي عمر يك
موسيقي و سينما قديمي صدابردار حامي اميرحسين استاد با گفت‌وگو
اين و است شده عادت برايمان ديگر آن پشت از شدن غافل و صحنه جلوي به حد از بيش توجه
.گيرند قرار توجه مورد كمتر سينما با مرتبط رشته‌هاي از بسياري كه شده باعث روند
كه _ سينما صدابرداران قديمي‌ترين از يكي به برسيم تا مي‌زنيم مثال را صدابرداري
صدابرداري شيوه‌هاي و هنر اين آغاز روزهاي از ما براي _ است كرده هم دوبلوري و صداسازي
ماندگار آثار از تعدادي و دارد فيلم صدها كارنامه‌اش در كه صدابرداري.مي‌گويد قديم در
هفت و شصت سال در كه كسي.تقوايي ناصر و نادري امير كيارستمي ، عباس از آثاري ما ، سينماي
با.است كرده دريافت تصوير و صدا رشته در را هنري يك درجه نشان و دكتري تنها و اولين
ساخت مراحل آخرين آن در كه جايي.كرديم گفت‌وگو هنر رسانه موسسه در حامي اميرحسين استاد
سال و سن اين در انرژي و توان همه اين صرف.مي‌گذراند سر از را صدابرداري استوديوي يك
استاد.نمي‌شناسد سال و سن عشق.مي‌ماند كه صداست تنها:مي‌داند او كه چرا نيست بيهوده
.بزنيد زنگ او به نداريد باور مي‌گذراند ، استوديو در را ساعت روزي 8 هم هنوز حامي
شاهرخي‌نژاد محمدرضا:عكس
نصيري آرش
شب ساعت 12 در و مي‌كردم شروع فيلم يك صبح شخصه ابتكاربه و خلاقيت كارو به عشق اثر در
بود شده تبديل ماه سه يعني بود آماده سانسور جهت هنر و فرهنگ وزارت به ارسال براي فيلم
ساعت به 16
مسافربراي فيلم تصوير و صدا مونتاژ عباس‌كيارستمي براي بگذريم دوبله فيلم‌هاي از اگر
دارم دوست بيشتر را انتظار و سازدهني نادري امير
تاريخ به مي‌خواهد دلم كارشان تخصصي مسائل از قبل مي‌كنم گفت‌وگو قديمي‌ها با كه وقتي *
اميرحسين اينكه به برسيم تا بگوييد برايمان صدابرداري پيشينه ازبپردازم كارشان شروع
.كرد شروع را كارش كي از حامي
.داشتم رفتن سينما به زيادي علاقه مي‌رفتيم مدرسه وقتي بيشتر هم شايد پيش سال حدود 50
مي‌آمد فارسي نوشته پرده روي صحنه چند دادن نشان از بعد مي‌شد شروع كه فيلم مي‌آيد يادم
عجيبي همهمه به تبديل سينما سكوت و مي‌شد نوشته آن روي هنرپيشه ، گفت‌وگوي خلاصه كه
بغل‌دستي از بود كم‌سواد كه كسي و مي‌خواندند بلند داشتند سواد كه عده‌اي مي‌شد
شود تمام فارسي نوشته تا خلاصه مي‌پرسيد نداشت سواد آنكه بخواند ، بلندتر كه مي‌خواست
شدند آن بر عده‌اي لحاظ اين ازميشد برقرار سكوت باز فيلم مجدد شروع با مي‌شد ، بلوايي
شهرزاد آهنگ نام به را فارسي به دوبله فيلم اولين مي‌آيد يادم.كنند دوبله را فيلم كه
يادي ز زحمات با علاقه‌مندش دوستان و مغازه جلال شادروان توسط كه ديدم سهيلا سينما در
.كنم جست‌وجو رشته اين دنبال به شد باعث فيلم همين و بود شده دوبله
كرديد؟ كار چه وقت آن *
محل بچه‌هاي با مجاني اوقات از گاهي بود پارس تئاتر بليت‌فروش نفر يك محل ، توي
نام به نمايش يك گفت بود عبدالحسين اسمش كه بليت‌فروش همان روز يكتئاتر مي‌رفتيم
تمرين براي رفتم.آره گفتم مي‌آيي تو است تمرين دست در بغداد چهل‌دزد و علي‌بابا
بازي و تمرين طول در.داد من به را دزدها از يكي رل و بود كارگردان بهرامي صادق شادروان
.درآمدم بازيگر صورت به مدتي از بعدشدم آشنا زمان آن هنرپيشه‌هاي از خيلي با تئاتر در
ضياءالابصاري روز يك تا كردم ، بازي رل باربد جامعه _ شهزاد _ پارس تئاتر ثابت گروه در
لازم گوينده و مي‌سازند دوبله استوديوي دارند ، ايراني‌ها با آمريكايي يك شنيده‌ام گفت
تازه كه گرگان خيابان شميران دروازه به رفتيم روز يك خلاصه.بدهند تست بايد و دارند
وارد و زديم در.بود ساختماني حيوانات از حمايت تاسيس تازه انجمن جنب.بود شده احداث
و ماني كياني ، كنعان برادرش ، كاوس دوستدار ، ايرج مرحوم ضياءالابصاري ، بودم ، من.شديم
كه برد اتاقي به را ما مي‌زد ، حرف فارسي زحمت به كه آقايي داخل رفتيم معاون‌زاده مهين
آويزان ديوار به سفيد پرده يك و شده كوبيده ديوار به گوني مقداري و شده واقع زيرزمين در
.بود
بود؟ دوبله‌تان كار شروع اينجا *
قبول بود كرده نفر چند از آمريكايي مرد همان كه آزمايشي در و شد شروع بعد روز دو از
توسط فارسي به برگردان كه گذاشتند ما اختيار در آتش قلعه زنداني نام به را فيلمي.شديم
وجود با بود ، مشهد اهل و انگليس تحصيل‌كرده رضايي آقاي اين.بود شده رضايي ابوالقاسم
ايشان نداشت وجود عكس و خارجي صداي تطبيق براي (موويولا) احتياج مورد دستگاه‌هاي اينكه
.مي‌كنند صحبت فارسي اينكه مثل مي‌كرد القا و تنظيم طوري را ديالوگ‌ها
مي‌شد؟ دوبله كه بود فيلمي چندمين اين *
مهين خانم توسط كه بود آفريقا ملكه دومي فراري ، شيطان فيلم اولين.بود فيلم سومين اين
گفتار.كرديم دوبله ما هم را فيلم سومين.بود شده دوبله ما از قبل زماني منوچهر و بزرگي
نشان را فيلم توقف بدون كه لوپاكس دستگاه زمان آن زيرا كشيد طول ماه سه حدودا فيلم اين
.نداشت وجود بدهد
مي‌كنم فكر ولي.شد كشيده دوبله به صحبت ولي كنيم صحبت صدابرداري مورد در بود قرار ما *
.بود مشكل خيلي حتما كردن كار لوپاكس دستگاه بدون.مي‌شويم اصلي‌مان بحث وارد يواش‌يواش
مي‌كشيد؟ طول ماه سه فيلم دوبله هميشه آيا كرديد؟ كار چه آن از بعد
آقاي.نبودند بيشتر نفر چند دوبله فني كادر زيرا بله اوليه سال‌هاي در تقريبا
او روي را احمد نام كه نايمن استيون و شهيدي مهندس دائمي ، رضا مهندس رضايي ، ابوالقاسم
امور و كرده ايران وارد بيستم قرن فوكس كمپاني از را دوبله دستگاه‌هاي و بودند گذاشته
نمايش با و گذاشته (برناتن) را استوديو اسمميداد انجام هم را دستگاه‌ها مكانيزم
تازه جاني سينما و افتادند استوديو تاسيس فكر به ديگري كسان شهرزاد آهنگ و فراري شيطان
.عربي فيلم‌هاي مخصوصا كرد پيدا بسيار مشتاق دوبله و گرفت
زيادتري استوديوهاي بايد حتما و بود افتاده جا فيلم‌ها روي صداگذاري و دوبله ديگر *
مورد در بيشتر و بدهيد توضيح لطفا مورد اين در.باشد اشتياق اين جوابگوي تا مي‌شد درست
.دهيد توضيح داديد انجام كه ابتكاراتي و صداگذاري شيوه‌هاي
.بديع ديگري و فيلم پارس استوديو يكي.مي‌كردند فارسي فيلم كار استوديو دو زمان آن
برناتن استوديو از رضايي آقاي شد ، تاسيس (فعلي سينماي خانه) فيلم ايران كه نگذشت ديري
دوبله فواصل در اغلب برناتن استوديو در چون ايشان دنبال به هم من و رفت فيلم ايران به
ايران استوديو در.شدم علاقه‌مند فيلم فني كار به موقع همان از و مي‌رفتم فني قسمت به
خود اشتياق من و مي‌كرد كار بود كرده دوبله را شهزاد آهنگ فيلم كه مغازه جلال آقاي فيلم
در.بگيرم ياد را فني كار هم و كنم گويندگي هم كه شد قرار و كردم ابراز ايشان به را
متصدي بعد كردم شروع صدا ضبط اتاق براي نمدكوبي از معمولي كارگر يك مانند فيلم ايران
.مغازه قسمت و رضايي قسمت داشت وجود قسمت دو فيلم ايران در.صدابرداري شاگردي و آپارات
و مي‌زدم حرف را ياسمين اسماعيل نام به هنرپيشه‌اي عربي فيلم‌هاي در رضايي قسمت در من
و چاپ ميكس ، براي فني دستگاه‌هاي زمان آن.مي‌گرفتم ياد فني كار مغازه قسمت در
ساخته مختلف دستگاه‌هاي خارجي كاتالوگ‌هاي روي از فيلم ايران در نداشت ، وجود لابراتوار
به آقايي لحاظ اين از.بود سنكرون (سينمايي پروژكتور) آپارات دستگاه با همگي كه مي‌شد
باندي ، چهار دستگاه‌هاي داشت ، قرار زيرزمين در كه ماشين‌تراشي دستگاه با پطرس استاد نام
استوديو صاحب توسط آزمايش از بعد و ساخت غيره و (مكنت حاشيه‌گذاري) كتينگ ريواندر ، چاپ ،
.مي‌گرفت قرار استفاده مورد رضايي و مغازه آقاي و قديري جليل شادروان
آقاي ،"اونيورسال استوديو" بابايان آقاي ،"سانترال استوديو" كامراني آقاي ايام اين در
و سيمون روبيك آقايان ،"فيلم شاهين" دوانيك هانريك برادران و "ديانا استوديو" ساناسار ،
فيلم ايران در.داشتند ساخت دست در را "پلازا استوديو" مارتين و "شهاب استوديو" آلبرت ،
اداره را فيلم فني قسمت‌هاي رضايي آقاي و مغازه جلال و لابراتوار چاپ نيوندي سعيد مرحوم
فعاليت شديدا دوبله در سرعت و شدن بهتر و دستگاه‌ها تكميل براي همچنين و مي‌كردند
فرنگي كاتالوگ‌هاي روي از كم‌كم.مي‌شد دوبله اپتيك صورت به فيلم‌ها بيشتر و مي‌كرديم
_ صدا اپتيك _ فيلم عكس چاپ ماشين.ساختيم را نياز مورد دستگاه‌هاي كليه ايراني سبك به
استوديوها شدن زياد با.باشند موزه در بايد الان قاعدتا كه باندي چهار توسط صدا ميكس
احساس گوينده كسري ماير ، متروگلدين _ كلمبيا _ آرتيست يونايتد كمپاني‌هاي شعبه ايجاد
ياد دوبله مستجابالدعوه كمال‌الدين نزد كه ادبيات دانشكده شاگردهاي از عده‌اي كه مي‌شد
تازه‌وارد گوينده‌هاي اين.آمدند فيلم ايران استوديو به و شدند آشنا من با مي‌گرفتند
هاشم‌پور ، رفعت مغازه ، مينا مقامي ، جلال بهرام ، پرويز لطيف‌پور ، هوشنگ از بودند عبارت
خسروشاهي ، خسرو ناظريان ، ايرج دانشي ، آذر جليل‌وند ، چنگيز دايي ، جعفر راستگار ، فهيمه
مغازه.شدم صدابردار من سال 1331 در.ديگر دوستان از خيلي و اسماعيلي منوچهر و فريدون
مغازه آقاي ديگر شاگرد گذاشت خود جاي به را من و رفت مهرگان استوديو به تاسيس براي
.باشد روسيه فيلم مسكو در بايد الان كه بود چارپاريان وارطان
فيلم‌هاي خلاصهمردم آن برابر چند و مي‌شدند بيشتر گويندگي به علاقه‌مندان روزبه‌روز
تبديل فارسي به مجددا بود ، شده داده نشان سينماها در داستاني خلاصه طور به كه گذشته
استوديو به فيلم ايران از من.شد سينماها صاحبان نصيب كه بود درآمد سيل و مي‌شد
.رفتم راما استوديو به سال 1349 در بالاخره و فيكا البرز ، مهرگان ، خاورميانه ، تازه‌تاسيس
ساعت 12 در و مي‌كردم شروع فيلم يك صبح شخصه به ابتكار و خلاقيت و كار به عشق اثر در
شده تبديل ماه سه يعني بود آماده سانسور جهت هنر و فرهنگ وزارت به ارسال براي فيلم شب
مديران و استوديوها رقابت و گوينده‌ها ورود و حوادث شرح بخواهم اگر حال.ساعت به 16 بود
ماهي 10 سال‌ها اين درشيرين و تلخ خاطرات از شد خواهد كتابي بگويم برايتان را دوبلاژ
مدير توسط فارسي به آن تنظيم و فيلم متن ترجمه از پس يعني مي‌كرديم دوبله فيلم تا 18
گوينده‌ها توسط فيلم گفتار و مي‌شد انجام من توسط آن ميكس و سنكرون صدابرداري ، دوبلاژ
صداگذاري و دوبله فيلم از 1000 بيش خدمتم سال‌هاي در بگويم مي‌توانم تقريبا كه
جدايي داستان آن كه بودم شده استخدام هنر و فرهنگ وزارت در كه زماني در حتي.نموده‌ام
.مي‌شود شامل را انقلاب از بعد و قبل كه دارد
سينماي عطف نقطه كه انقلاب اوايل تا رسيديد و كاويديد را صداگذاري تاريخ روند شد خوب *
بفرماييد هم صدابرداري مورد در.است صداگذاري درباره بيشتر كرديد ، كه صحبت‌هايي و ماست
.كنيم صحبت انقلاب از بعد و قبل در هنر اين فرق مورد در بعدا تا
به صدابردار به‌عنوان مرا هنري فعاليت‌هاي كل اداره در رفتم هنر و فرهنگ وزارت به وقتي
و ساختم فيلمبرداري و صدابرداري استوديوي يك آنجا در.فرستادند ايران فولكلور سازمان
يك نظر زير فولكلور سازمان درشدم مشغول استوديو و پژوهش گروه فني مسئول به‌عنوان
اداره را محلي و ملي رقص‌هاي هنرستان كه دووارن لوئي رابرت نام به انگليسي كارشناس
.مي‌كردم وظيفه انجام بود ايران مرسوم آيين و حركات و ها رقص پژوهش كارش و مي‌كرد
تمام به محلي موسيقي جمع‌آوري جهت هنرآموزان از نفر دو اتفاق به و شخص اين با يعني
مراسم و شهرستاني هنرمندان و محلي گروه‌هاي از سفرها اين در.كرديم سفر ايران نقاط
را ايران نقاط تمام تقريبا مي‌كرد فيلمبرداري و عكس‌برداري موسيقي ، ضبط آنها مختلف
با تنظيم از پس و مي‌شد داده آموزش هنرستان هنرآموزان به فيلم اين و كرديم جست‌وجو
شايد كه مي‌شد فيلمبرداري اجرا ، در آنها از و مي‌شد اجرا رودكي تالار در محلي لباس‌هاي
و گيلان كردستان ، بلوچستان ، مانند نقاطي از فيلم‌ها اين.باشد موجود آرشيو در اكنون
پس من كه شد تهيه جنوب نقاط كليه و بجنورد تربت‌جام ، صحرا ، تركمن آذربايجان ، مازندران ،
در انقلابي آهنگ‌هاي و سرود مركز در موسيقي جشنواره اولين در سال 1363 در انقلاب از
از بعد موسيقي شرح كه كردم استفاده انقلاب از قبل هنرمندان همان از وحدت و رودكي تالار
و صحنه سر موسيقي ضبط كارم تمام تا 57 ، سال 49 از مدت اين در دارد ديگر داستاني انقلاب
.بود عكس‌برداري و فيلمبرداري
_ انقلاب از بعد و قبل در _ داديد انجام را صداگذاري‌اش يا صدابرداري كه كارهايي از *
داريد؟ دوست بيشتر را كارها كدام
كيارستمي عباس آقاي براي انقلاب از قبل بگذريم دوبله فيلم‌هاي از اگر فيلم كار در
آقاي براي انتظار ، و سازدهني نادري امير آقاي براي مسافر ، فيلم تصوير و صدا مونتاژ
از بعد و دارم دوست بيشتر را بلوچ و آكل داش فيلم‌هاي صدابرداري و مونتاژ كيميايي
ما سرود كه انقلابي و حماسي سرودهاي و صحنه در موسيقي جشنواره اجراهاي كليه هم انقلاب
.است موجود موسيقي مركز آرشيو در كه ديگر سرود صدها و دارم دوست را الله‌اكبريم به مسلح
است؟ درست داديد ، انجام موسيقي صدابرداري كار بيشتر انقلاب از بعد ترتيب اين به *
.بله
دارد؟ خاصي علت *
بازنشسته دسته دسته هنرمندان بود متفاوت موسيقي مورد در نظرها انقلاب از پس بله
خيلي و مي‌شد گرفته سازها بود كرده پيدا تفاوت مي‌شد پخش راديو از كه موسيقي.مي‌شدند
كنسرت يك بستم رودكي تالار با كه قراردادي طبق ماه بهمن در سال 58 در من.ديگر مسائل
توسط 6 زنده فجر مبارك دهه به‌عنوان سال 63 در را همان كه كردم اجرا آذربايجاني و كردي
انتشار مردم بين در انقلاب تابلوهاي به‌عنوان آن نيمه كه كردم اجرا وحدت تالار در گروه
رضا آقاي كه نموديم تبديل صدا ضبط استوديو به را وحدت تالار باله سالن سال 60 در.يافت
در ولي شد ضبط آن در زيادي سرودهاي كه كردند ياري مرا بقايي رحيم و اماني قلي و جعفري
شركت محلي يا ايراني يا سمفونيك از اعم مي‌شد اجرا موسيقي كه رسمي مراسم كليه در ضمن
شركت انقلاب مركزي قرارگاه در انقلاب بزرگ اركستر همراه به سال 1364 در.مي‌كرديم
رزمندگان استقبال مورد بسيار كه كرديم اجرا كنسرت رزمندگان براي جبهه در 15 و كرديم
.داشت ادامه جنگ پايان تا و گرفتند قرار
.مي‌دهيد انجام كاري چه بازنشستگي دوران در الان *
و اركسترها از صدابرداري سال‌ها و ايران فولكلور موسيقي زمينه در اطلاعات علت به
و مي‌كنم تهيه موسيقي كاست سفارش ، طبق هنري فرهنگي شركت‌هاي براي مختلف خواننده‌هاي
بااستعداد جوانان براي راهگشايي كه كنم تاسيس حامي نام به هنري فرهنگي شركت هستم درصدد
حاضر حال در كه محلي و ايراني موسيقي و باشد خوانندگي و تنظيم و آهنگسازي به علاقه‌مند
هنر جامعه به خدمت و آموزش دهد كفاف عمر كه آنجايي تا است پوشانده را آن روي غربي جرم
.دهم ادامه را
سركوب و سبك
ميراحسان احمد سيد
ايران در را سينما نوع نامدارترين اتفاقا كه سبك ، يك و سينما نوعي مي‌دانيم همه ديگر
چه.دارد قرار سركوب انواع معرض در ايران ، متفاوت سينماي و رويكردگرا سبك يعني پرورده ،
و هاليوودي سينماي طرفداران و عامه‌پسند ژورناليسم حذف و مميزي چه و رسمي مميزي
در و مي‌بندند رو از شمشير نو ونقد نو سينماي عليه بهانه‌اي به بار هر كه منتقديني
تنگ نوعي به منجر مي‌دهند ، قرار تند تهمت‌هاي معرض در را آن سمينارها و مجلات صفحات
.مي‌كشد دوش به را سنگين افتراهاي بار كه است شده كوچكي سينماي براي فضا كردن
جهان و بديع زيبايي‌شناختي جنبه‌هاي با صرفا كه است سينمايي جهان ، نامتعارف سينماي
يا عامه‌پسند سينماي امواج برابر در و مي‌كند دفاع خود از ويژه ، نگاه و انديشگران نوي
.مي‌يابد مشروعيت معمولي تماشاگران انبوه نيروي
مايه و مي‌رسد نظر به پذيرش غيرقابل ايران در است نافذ جا همه كه عمومي قانون يك پذيرش
تفاوت وسيع و عام مخاطبان با خاص و متفكر و نخبه مخاطبان حوزه‌ها ، همه در.مي‌شود جدل
تحصيلكردگان اما است فهم قابل معدود عده‌اي براي مي‌دهد ارائه اينشتين كه فيزيكي.دارند
فيزيك رشته در دبيرستان‌ها دانش‌آموزان و مخاطبان انبوه گفت‌وگوي طرف و معلمان دانشگاه ،
.مي‌خورد آنها درد به گفتارشان هستند
.نيستند بوكفسكي و گري‌يه رب وولف ، جويس ، بكت ، خواننده من شهر در تن هزار هزاران
بونوئل ، فيلم‌هاي و نولسن و مور مجسمه‌هاي و ماگريت رنه نيكلسن ، بن شاگال تابلوهاي
.است طبيعي اينها همه و نمي‌بينند را كيارستمي و برگمن و هارتلي رنه ، گدار ، برسون ،
معني به نه و آنهاست بي‌ارزشي معني به نه هنري آفرينش‌هاي قله براي انبوه مخاطبان عدم
به وادار سرنيزه زور به مردم اينكه نه و كنند تنزل خود آوانگارديسم از بايد آنها كه است
فرصت روزبه‌روز فرهنگ ، ارتقاي با جهان كرد آرزو مي‌توان چند هر.شوند آثار اين ديدن
نجات ابتذال و جهل از و بيابد زمينه هر در را بشري انديشگران و خلاقه محصولات ادراك
.نيست جعلي دعوايي عامه‌پسند هنر و آوانگارديسم دعواي مي‌رسد نظر به همه اين با يابد
پديده يك همچون نه او نظر از كه كالايي فروش براي عامه‌پسند ، هنر پشت در سوداگري ، زيرا
حرف ايناست كرده كمين است آوردن در پول براي فرصتي بلكه آفرينشگرانه و هنري معنوي ،
آثارش يا آورد دست به پولي آثارش از نيست مايل اصيل هنرمند كه نيست آن معني به هرگز
دست مي‌دانند همه.خارج‌اند مبادله حوزه از اصيل آثار يا و بيابند وسيع‌تري مخاطبان
.است كار در هم اينجا در سرمايه
هر.كند كار پول‌سازي هدف با مردم سرگرمي و فريب و تنزل با نمي‌خواهد اصيل هنرمند ولي
درآميخته زندگي تاروپود با سودآوري اصل آن‌قدر جهاني سرمايه‌داري مناسبات در امروز چند
!ندارد معنايي اين جز هنري ارزش بلكه نمي‌رسد نظر به غيراخلاقي امري تنها نه كه
.مي‌كند فرق ارزيابي موازين مي‌شود كشيده ميان به هنري سنجش پاي كه وقتي اينها همه با
وجود عدم است ، نامتعارف هنر اصلي ستون دو نو آگاهي و نو زيبايي موضوع گيرودار اين در
ناكامي به محكوم خود به خود را بودن پيشرو و بودن متفاوت مدعي هنر هر كه است عناصر اين
به را هاليوودي سينماي يك عاطفي ، هيجانات توليد و سرگرم‌كنندگي عدم كه همچنان.مي‌كند
آگاهي ، و بداعت نظر از آيا ايران ، سينماي نوي فيلم‌هاي مي‌پرسم حال.كرد خواهد دچار شكست
نيستند؟ تازه‌اي مكاشفه و ژرفنا داراي
تازه ، ساختار نو ، استتيكي عناصر با فيلم‌هايي توليد و زيبايي‌شناسي قلمرو در آيا
عمومي شكل به بارها كه موضوع‌هايي به متفاوت نگاهي و يكه شخصيت‌هاي نو ، روايت‌گرايي
سينماي نمي‌دهند؟ ارائه ما به را ديگرواري معناهاي آيا ندارند؟ نويي حرف شده‌اند ، مطرح
جهان سينماي رويكردگرايانه آثار جمله از بي‌ترديد و است زندگي به رويكرد مدعي ما نوي
چيست؟ آن مثبت نكات ببينيم.است
اسنادي تصويري ايران ، رويكردگرايانه و نامتعارف سينماي و مستند سينماي در جز ما _1
عين در اما.است "شده ساخته" آفرينشگرانه سينماي هر مثل اخير سينماي اين.نداشته‌ايم
با ايران نوي سينماي.ماست زندگي رويدادهاي با ما كردن درگير معني به آن استنادات حال
وظيفه است ، تاريخي مشكلات محصول و آنند گرفتار مردم كه دهشتي و رنج از برداشتن پرده
جعلي ، سرگرم‌كننده ، تجاري ، مبتذل ، سينماي دراست داده قرار مدنظر را بخشي آگاهي
پيرامون‌مان هولناك رويدادهاي بر نگاه و زنده ماجراي‌هاي براي اهميتي كه افسانه‌پرداز ،
مردم از بخشي مسئله به انساني توجه پسشود ديده نمي‌تواند تصاوير اين هرگز نيست قائل
توقع ما.هستيم سينماگر اين و سبك اين مديون را ايراني‌مان هموطنان از بخشي و جهان
آشنا زندگي گوناگون صداهاي و وجوه با را ما ماجرايش چارچوب در بديع سينماي اين داريم
.كند
متعدد مشكلات داراي مي‌تواند ايران نامتعارف سينماي آثار از پاره‌اي است بديهي _ 2
.است فراوان سوءتفاهم و لكنت داراي قبادي فيلمنامه‌هاي و روايت من نظر به مثلا باشد
سينماگران همه و او عليه همصدا و حذفي و سركوبگرانه و خشن برخورد مخالف سخت همه اين با
.پذيرفت صورت قيم‌ماب منتقدين و فيلم مجلات پاره‌اي سوي از كه هستم و بودم نامتعارفي
فيلمساز يك رفتن دست از به منجر كه كرد زنده برايم را تلخي خاطره همان برخورد اين
عليرغم اما بود نساخته فيلم بسياري ذائقه طبق او زيرا.شد "ابراهيمي‌فر" جوان بااستعداد
.بود دلپذير و زيبا فيلمش اشراقي ، سينماي روايت مدل از تبعيت
كه چرا شويم؟ متوسل ضعف‌ها نقطه به فيلم قلمرو در مباحث جاي به مي‌كوشيم ما چرا _ 3
براي او كه اتهام اين اثبات‌كننده و است فيلمساز ديد نقطه در روايت مشكل آيا نمي‌پرسيم
فيلم جشنواره‌ها براي او كه است اتهام آن بر دال يا و مي‌سازد؟ فيلم غرب تنفسي فضاي
خوبي فيلم و بسازد ، فيلم غيرايراني و خارجي مخاطبان براي مي‌تواند كسي اما مي‌سازد؟
چه براي ما كه ندارد آن به ربطي كه است ارزش‌هايي تابع خوب فيلمنامه و خوب فيلم.بسازد
.مي‌كند ضعيف را فيلمنامه‌اي كه است روايي ارزش‌هاي بداعت فقدان.ساخته‌ايم فيلم مخاطبي
تكان‌دهنده‌اي فضاسازي اگر بود ، موثري شخصيت‌هاي داراي خارجي يا ايراني نوي فيلم يك اگر
قواعد فيلمنامه در روايت سبك اگر مي‌كرد ، روايت را بي‌نظيري و ناب داستان اگر داشت ،
آن در مي‌گرفت كار به پذيرشي قابل مهارت و جذابيت با را موجود قواعد يا داشت تازه‌اي
.جهان همه براي است؟ كسي چه براي فيلم كه مي‌كند فرق چه صورت
هنر حاشيه
فيلم تدوين و شهبازي *
ارزشيابي و نظارت كل اداره توسط "عميق نفس" ساخته‌اش آخرين پيش چندي كه شهبازي پرويز
رضويان شهاب امير ساخته "صبح ساعت 7 تهران" فيلم تدوين مشغول كه است روزي چند شد ، توقيف
نجوا و جنوب مسافر فيلم‌هاي از بعد شهبازي ساخته سومين "عميق نفس".است فيلم عروج در
ممانعت آن براي نمايش پروانه صدور از فيلم در موجود ياس دليل به ارزشيابي اداره كه.بود
.كرد
برمك صديق فيلم تهيه‌كننده مخملباف *
.مي‌گيرد عهده به را افغاني فيلمساز برمك صديق فيلم تهيه‌كنندگي مخملباف فيلم خانه
تشكيل افغاني هنرپيشه‌هاي از تعدادي را آن بازيگران و هستند ايراني فيلم اين فني عوامل
بردار صدا و دارد عهده به غفوريان را "آدم" موقت نام با فيلم اين فيلمبرداري.مي‌دهند
حاضر حال در است افغاني آوارگان يادآور نامش روزها اين كه مخملباف محسن.است شهامتي آن
در افغان كودكان براي آموزشي فعاليت‌هاي همچنين و افغانستان نوي سينماي راه‌اندازي براي
جايزه پيش چندي كارگردان اين معاصر ساخته "قندهار سفر" فيلم.مي‌برد سر به كابل شهر
كشور در كه آرسنال فيلم بين‌المللي جشنواره دوره شانزدهمين از را كارگرداني بهترين
.كرد دريافت شد برگزار ليتواني
شد آغاز فيلم‌ها تبليغاتي رقابت *
دارند قرار تهران سينماهاي فطر عيد برنامه در كه فيلم‌هايي براي تبليغاتي فعاليت‌هاي
.شد آغاز
كرده ، آغاز را خود تبليغات كه فطر عيد برنامه فيلم اولين سينما ، و فيلم سايت گزارش به
گسترده توزيع با فيلم اين تهيه‌كنندگان.است (بيرنگ بيژن رسام ، مسعود) سيندرلا
از زودتر (...و انقلاب وليعصر ، ) شهر اصلي ميدان‌هاي حوالي در فيلم اين بروشورهاي
بهمن) آب روي خانه‌اي فيلم كننده پخش.شده‌اند تبليغات بازار وارد خود رقباي بقيه
بيل آماده‌سازي و متفاوت پوستر نوع دو چاپ با است فارابي سينمايي بنياد كه (فرمان‌آرا
باشد ، بحث‌انگيز نمايشش مي‌رسد نظر به كه فيلم اين گسترده تبليغات براي را خود بورد ،
هم (فرهنگ داريوش) زرد رز و (هنرمند محمدرضا) نيستم كوك من عزيزم آنونس.است كرده آماده
براي فيلم صحرا كه است حالي در اين و مي‌آيد در نمايش به تهران سينماي چندين در اكنون
نكرده كاري هيچ هنوز (طهماسب ايرج) سروناز و قرمزي كلاه يعني اكران فصل اين اصلي رقيب
.است
|
