سه شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۱ - سال يازدهم - شماره ۲۹۸۳- Feb.18,2003
به كودكان خود در يادگيري علوم ياري دهيم
000715.jpg
دانش، شيوه اي براي شناخت جهان و زاويه و الگويي از تفكر است كه از همان نخستين سال هاي زندگي شكل مي گيرد. از اين رو، مشاركت والدين در آموزش علوم به كودكان اهميت زيادي دارد. خانواده هايي كه با هم در جهان كاوش مي كنند، متفكران علمي و دانش آموزان عالي و مطلوب پرورش مي دهند.
مهارت هاي علوم را آموزش دهيد
والدين با پرسيدن پرسش هاي نامحدود و صرف وقت مي توانند شوق آموختن را در فرزندانشان تقويت كنند.
۱) مشاهده: از فرزندان خود بخواهيد به جزئيات چيزها دقت كنند.
* «در شبكه تار عنكبوت چه شكل هايي مي بيني؟»
* « سطح اين دو قطعه سنگ را لمس كن. آيا تفاوتي حس مي كني؟»
۲) طبقه بندي: از فرزندانتان بخواهيد چيزها را براساس خصوصياتشان دسته بندي كنند.
* «بيا جوراب ها را براساس رنگشان طبقه بندي كنيم.»
* «فكر مي كني بهتر است اسباب بازي هايت را بر چه اساسي دسته بندي كنيم.»
۳) پيش بيني: در مورد نحوه رخ دادن پديده ها در پيرامون خود نظري را مطرح كنيد و آن را بيازماييد.
* «چه قدر طول مي كشد تا قطعه يخي كه در اين جا گذاشته ايم، آب شود؟»
* «اگر آن را در مكان ديگري بگذاريم، آيا ديرتر آب خواهد شد؟»
۴) اندازه گيري: از فرزندانتان بخواهيد دنياي پيرامونشان را به طور كمي ارزيابي كنند.
* «چه كسي كوتاه ترين قد را در خانواده دارد؟ به چه اندازه؟»
* «اتاق تو چند گام است؟ اتاق پذيرايي چه قدر؟»
مهارت هاي علوم را در همه جا مي توان تمرين كرد و بايد چنين كنيم. اما تحقيقات نشان داده اند كه ذهن بچه ها در محيط هاي متنوع بهتر رشد مي كند. هنگامي كه در محله خود گشتي مي زنيد، به فروشگاه خواروبار فروشي سر مي زنيد، به پارك مي رويد يا از پايگاه آتشنشاني محله خود بازديد مي كنيد، با فرزندتان گفت وگوي بازي داشته باشيد. براي پرورش تفكر علمي در فرزندانتان، سفرهاي كوتاه و كم هزينه اي به يك مزرعه يا صحرايي در حومه شهر ترتيب دهيد.
توقعات خود را بالا ببريد
آن چه كه به فرزندان خود مي گوييد مهم است، اما آنچه كه نبايد بگوييد ممكن است مهم تر باشد. والدين، اغلب نگرش ها و انتظارات خود را به طور مستقيم به فرزندانشان منتقل مي كنند. اگر به فرزندتان مي گوييد «من هيچگاه درس علوم را دوست نداشتم» يا «من بدترين نمراتم را در درس علوم گرفتم»، شما اين تصور را در او به وجود مي آوريد كه درس علوم خسته كننده يا مشكل است، يا بدتر از آن، او تصور مي كند شما كم كاري در درس علوم را از او مي پذيريد. از طرف ديگر، اگر شما بگوييد، «من خيلي دلم مي خواهد مي توانستم آن آزمايش را همراه شما انجام دهم» يا« من خيلي خوشحالم شما فرصت هايي داريد كه من آنها را از دست دادم»، شما درها را براي فرزندانتان باز مي كنيد.
البته، قرار نيست همه بچه ها در يك رشته علمي تخصص بگيرند. اما هر بچه اي بايد بتواند بزرگسالي شود كه سواد علمي دارد و همه بچه ها بايد بدانند اگر آنان علم را به عنوان يك حرفه برگزينند، مي توانند انسان هاي موفقي شوند. انتظارات والدين مي تواند نگرش هاي مثبتي در فرزندان ايجاد كند. فراموش نكنيد كه دخترها نيز به اندازه پسرها درباره علم كنجكاوند. براي دخترتان جعبه ابزار بخريد و به خاطر داشته باشيد كه علم اغلب با «ريخت وپاش» همراه است. ريخت وپاشي را كه از فعاليتي توأم با شور و شوق حاصل مي شود، با خروارها شلختگي مقايسه كنيد كه نتيجه بي توجهي و سهل انگاري است.
چند راهنمايي مفيد ديگر
* فرزندتان را به جدا كردن اجزاي يك ساعت، اسباب بازي يا لوازم كهنه منزل ترغيب كنيد و نگران آن نباشيد كه چگونه مي توان بار ديگر آنها را گرد هم آورد! نكات ايمني را به فرزندتان يادآوري كنيد. اگر لازم بود بر كار فرزندتان نظارت كنيد.
* راجع به مشاغل علمي با فرزندتان بحث و گفت وگو داشته باشيد. وقتي با كسي روبه رو مي شويد كه شغل علمي دارد، از فرزندتان بخواهيد تا درباره شغل او و آموزش هايي كه براي آن ضروري است، از او بپرسد.
* همراه فرزندتان از يك مركز علمي، موزه يا باغ وحش بازديد كنيد و به او امكان دهيد در حين لذت بردن از بازديد، خودش به كند و كاو در محيط بپردازد و در يك فرايند علمي شركت كند.
به فرآيند آموزش علوم در مدرسه كمك كنيد
كلاس درس، مانند جهاني كوچك است. با وجود اين، حتي بهترين كلاس ها نمي توانند محيط كاملي براي آموزش علوم فراهم سازند. از اين رو، والدين بايد در تقويت آموزش علوم در مدرسه فرزندشان فعالانه شركت كنند.
* راجع به كلاس علوم با فرزندتان صحبت كنيد. سعي كنيد براي بحث پيرامون درس هاي مدرسه در خانه، راهي پيدا كنيد. اگر مثالي به ذهنتان نمي رسد، از معلم فرزندتان راهنمايي بخواهيد. در اغلب كتاب هاي درسي فعاليت هايي گنجانده شده است كه در انجام آنها مي توانيد به فرزندتان كمك كنيد. روي اينترنت، در كتاب هاي كمك آموزشي و مجلات آموزشي، فعاليت هاي مناسبي را مي توانيد پيدا كنيد.
* در همايش هايي كه در مدرسه برگزار مي شود، فعالانه شركت كنيد تا از كم و كيف برنامه هاي آموزشي و امكانات مدرسه آگاه شويد. براي اين كار، زمان كافي اختصاص دهيد و هر طور كه مي توانيد از برنامه هاي آموزشي حمايت كنيد.
* در جامعه خود عضو فعالي باشيد. با انتشار اين پيام به مدارس كمك كنيد: كسي كه سواد علمي دارد، به ساختن پايه هاي اقتصادي جامعه اش كمك مي كند. از اين رو، سرمايه گذاري براي بهبود كيفيت آموزش علوم، بهترين سرمايه گذاري است.
* به بازديدهايي كه مدرسه از مراكزي ترتيب مي دهد كه به نحوي با درس علوم مرتبط هستند، كمك كنيد. اگر كسي را مي شناسيد كه شغل علمي دارد، براي آشنايي بچه ها با نحوه استفاده از علم در حرفه هاي مختلف، با هماهنگي مدرسه از او براي سخنراني و بحث و گفت وگو در كلاس علوم دعوت كنيد.
برداشت هاي خود را از علم تصحيح كنيد
۱) علم مشكل است.
دانستن همه حقايق علم سخت است. اما علم فقط حقايق نيست. علم شيوه نگرش به جهان پيرامونمان و حل كردن مسايل است. همه بايد علمي رفتار كنيم! از اين رو «علمي بودن» يك فعاليت خانوادگي بزرگ است.
۲) براي آموزش علم به فرزندتان به اطلاعات زيادي نياز داريد.
چه خوب است بگوييم، «من نمي دانم. بيا با هم جوابش را پيدا كنيم.» اين سخن در بيشتر مواقع بهتر از آن است كه بگوييم، «من جواب را مي دانم، بيا به تو بگويم.»
۳) علم به تجهيزات نياز دارد.
علم براي همه جاست! مهارت هاي علم را در هر محيطي، از جمله آشپزخانه يا پارك مي توان تمرين كرد. براي شروع، بهترين كار گفت وگوست. والديني كه از فرزندان خود پرسش هاي بازي مي پرسند (يعني پرسش هايي كه فقط يك پاسخ درست ندارند) و كساني كه به دقت به پاسخ هاي فرزندانشان گوش فرامي دهند، اساسي ترين مهارت ها را براي دانشمندان جوان پي ريزي مي كنند.
۴) مهارت هاي علوم را بايد پس از مهارت هاي خواندن آموزش داد.
براي ترغيب بچه ها به علم، والدين و معلمان بايد دست به دست هم دهند تا همراه با فرصت هايي كه براي خواندن فراهم مي سازند، مباني تجربه هاي علمي را در آنان پرورش دهند. در دوران پيش از دبستان، از طريق مهارت هاي علمي بهتر مي توان علم را به كودكان آموزش داد تا از طريق مطالعه. آموختن پيرامون علم مي تواند بچه ها را به خواندن نيز ترغيب كند.
منبع: www.nsta.org
ترجمه: حسن سالاري

كليد هاي طلايي براي كنكوري ها
عوامل كاهنده روحيه كدامند؟
عوامل تضعيف روحيه از آفتهاي بسيار مهم كنكور هستند. دانش آموزان بيش از آن كه از عواملي مانند ضعف پايه اي در دروس و يا كمبود امكانات و شرايط آموزشي لطمه ببينند، از افكاري كه باعث افت روحيه مي شوند، آسيب مي پذيرند. آيا عوامل كاهنده روحيه و افت انگيزه را مي شناسيد؟ فكر مي كنيد در اين ميان مهمترين عامل كدام است؟
۱- جو تبليغاتي- كنكور در حال حاضر بيش از اندازه با هياهو و تبليغات آميخته شده است و متأسفانه هركس به نوعي در ايجاد چنين فضايي نقشي دارد. تعداد زياد شركت كنندگان و در مقابل تعداد كم قبولي ها، احتمال موفقيت را در كنكور كاهش مي دهد. اين مسأله باعث حساسيت و اضطراب والدين و خود دانش آموزان شده و آنان را به تكاپوي بيشتر وادار مي كند. كم كاريهاي سالهاي قبل و جمع شدن همه تلاشها و فعاليت ها براي يك سال، دانش آموزان را مجبور به تحمل يك دوره سخت و استرس ناشي از آن مي كند. لذا دانش آموزان به استفاده از هر امكاناتي از قبيل كتاب و آموزشگاه و كنكورهاي آموزشي و غيرمتوسل مي شوند. مؤسسات چاپ كتب و آموزشگاههاي كنكوري هم براي عقب نماندن از دور رقابت با سايرين و كسب درآمدهاي بيشتر، تنور كنكور را داغ تر مي كنند. عوامل ديگري هم به شكلهاي ديگر در تبليغاتي و هيجاني شدن فضاي كنكور دخيل هستند. آنچه در اين ميان مي ماند دانش آموزان هستند با آرزوهايشان و سردرگمي اين كه بالاخره چه بايد بكنند تا عقب نمانند. توجه داشته باشيد كه از اين شرايط، بيشتر دانش آموزاني لطمه مي خورند كه عاطفي تر و تلقين پذيرتر باشند.
كليد بيست ودوم- هرچه بيشتر تابع تبليغات و هياهوي كنكور باشيد، از توانايي هاي موجود خود كمتر استفاده خواهيد كرد.
* * *
۲- مقايسه ها- بسياري از دانش آموزان به صورت خودآگاه يا ناخوآگاه به مقايسه خود با ديگران پرداخته و هر فرد كنكوري را به نوعي رقيب خود تلقي مي كنند. گاهي دانش آموزان وضعيت خودشان را با ديگر دوستان و همكلاسي ها مقايسه مي كنند و آن را ملاكي براي پيشرفت يا عقب ماندگي خود قرار مي دهند. اين كه مثلا فلاني چند ساعت بيدار مي ماند، چند ساعت درس مي خواند، كدام آموزشگاهها مي رود، چند درصد از هر درس تست مي زند، كدام معلمهاي خصوصي را دارد و...، براي بعضي از دانش آموزان به عنوان مهمترين سوژه فكري در مي آيد. گاهي هم دانش آموزان به جاي اين كه خود اقدام به مقايسه كنند، تحت   تأثير صحبت ها و حرفهاي دوستاني قرار مي گيرند كه با شور و حرارت از فعاليت ها و درس خواندنهاي خود دم مي زنند. معمولا كسي كه واقعا براي كنكور مي خواند، بيش از آن كه وقت خود را صرف جلب توجه ديگران بكند، بر كار اصلي خويش تمركز مي نمايد، اما كساني كه سروصدا راه مي اندازند و از كلاسها و برنامه ها و بيداري هاي خود حرف مي زنند، دچار بزرگنمايي شده و در واقعيت ها غلو مي كنند. بنابر اين تحت تأثير چنين افرادي قرار گرفتن، موجب نوعي توهم خواهد شد كه بايد از آن دوري كرد.
مقايسه، براي بعضي از دانش آموزان قويتر هم مي تواند مشكل ساز باشد. دانش آموزي كه در جمع همكلاسي ها يا دوستانش خود را قويتر و برتر ارزيابي مي كند، ممكن است با اكتفا به اين مقايسه از خود بيشتر مايه نگذارد و به آنچه دارد راضي شود.
كليد بيست وسوم- مقايسه كردن ملاك خوبي براي پيشرفت نيست و معمولا به نفع شما تمام نمي شود. انتظاراتتان را از خودتان بالا ببريد.
* * *
۳- استدلالهاي نابجا- گاهي دانش آموزان تحت تأثير فشارهاي درسي و ترس از نتيجه نگرفتن، به استدلالهاي نابجا روي مي آورند. اين استدلالها معمولا به عنوان وسيله اي ناخودآگاه براي فرار از واقعيت ها و كاستن تنشهاي دروني مورد استفاده قرار مي گيرند. دانش آموزي بر مبناي اطلاعات ناقص دليل مي آورد كه فلان كس با فلان معدل و رتبه بالا نتوانست در كنكور قبول شود و با اين استدلال كم كاريهاي خود را توجيه مي كند. كس ديگر بدون داشتن آمادگيهاي لازم، براي خود تحليل مي كند كه بايد ۱۲-۱۰ ساعت در روز درس بخواند تا موفق شود، دانش آموزي اگر يكي دو روز از برنامه خود عقب افتاد، براساس استدلالي معيوب و از شدت ناراحتي و اضطراب، فرصت هاي موجود را هم از دست مي دهد و دانش آموزاني هم كمبود امكانات مالي و كمبودهاي ديگر را مبناي پيش داوريهاي منفي خود قرار مي دهند. نكته مهم در اين استدلالها، قضاوت بر مبناي اطلاعات و شواهد نامطمئن، ناقص و گاه نادرست است.
كليد بيست وچهارم- استدلالها و توجيه هاي نادرست و معيوب، ابزارهايي براي فرار از واقعيت هستند، مراقب آنها باشيد.
* * *
۴- عامل دروني- فكر مي كنيد مهمترين عامل كاهنده روحيه چيست؟ نكاتي كه بدانها اشاره شد به اضافه موارد زياد ديگري مي توانند عواملي براي كاهش انگيزه و افت روحيه باشند، اما شايد باور نكنيد كه مهمترين عامل در اين باره خود شما هستيد! هيچ عاملي در كنكور مانند داشتن افكار و نگرشهاي منفي به عنوان ترمز موفقيت عمل نمي كند. جايگزيني تفكر احساسي به جاي تفكر منطقي و غلبه هيجانات كنترل نشده بر نظم فكري و رفتاري، موجب تقويت افكار منفي مي شود. ما معمولا سعي مي كنيم ضعف هاي دروني خود را با عوامل بيروني توجيه كنيم. در اينجا بيش از آن كه خود عوامل بيروني مهم باشند توجيه هاي دروني ما اهميت بيشتري دارند. منفي نگاه كردن به مسايل، روحيه منفي را در ما تقويت خواهد كرد. اين موضوع مختص به كنكور نيست و شامل همه مسائل زندگي مي شود.
كليد بيست و پنجم- اگر فكر مي كنيد كه موفق مي شويد يا شكست مي خوريد، در هر صورت درست فكر كرده ايد!*
* به سوي كاميابي، آنتوني رابينز، ترجمه مجردزاده كرماني

آموزشي
سياسي
خارجي
انديشه
شهري
شهر
اجتماعي
معلولين
اقتصادي
ورزش جهان
ورزش
علمي فرهنگي
ادب و هنر
سخنگاه آزاد
موسيقي
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
انفورماتيك
همشهري جهان
|  سياسي   |   خارجي   |   انديشه   |   شهري   |   شهر   |   اجتماعي   |   معلولين   |   اقتصادي   |  
|  ورزش جهان   |   ورزش   |   آموزشي   |   علمي فرهنگي   |   ادب و هنر   |   سخنگاه آزاد   |   موسيقي   |   صفحه آخر   |  
|  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |