|
|
|
|
|
|
نقدي بر رانندگي در خيابان هاي شهر تهران
رهرو آن است كه...
|
سيماي يك ترافيك مطلوب عكس تزئيني است
|
قبل از ورود به بحث اصلي، چون ممكن است انتقادهاي گهگاه نگارنده از كوشش هاي همانند سازي بعضي از عناصر ترافيك شهري با بعضي از كشورهاي توسعه يافته حمل بر بي اطلاعي از پيشرفت هاي روز دنيا بشود شايد لازم به يادآوري باشد كه اصولا سعي شده است قبلا مسايل مورد بحث از نزديك و از ديدگاه پژوهشي (نه با مشاهده فيلم و استفاده از اينترنت) به صورت حضوري و صحبت با دست اندركاران مربوط در كشورهايي با فرهنگ هاي متفاوت، هرساله مورد مطالعه و سنجش قرار بگيرد و گاهي به بعضي از نكات كه به راحتي و به طور مجزا قابل تعميم دادن در جوامع ديگر نيست اشارتي بشود.
تقريبا همه مي دانيم كه به بركت پيشرفت تكنولوژي، خودروهاي فعلي از شتاب خوبي يعني از توان بالاتري براي رسيدن به سرعت بيشتر در زماني كوتاهتر برخوردار شده اند و اين امر در بعضي از خودروهاي ساخت داخل هم صدق مي كند. اگرچه اين خصوصيت مي تواند به صورتي در بعضي مواقع در رانندگي و نهايتا وضعيت ترافيك شهري هم مفيد واقع شود ليكن لزوما و بخصوص اگر مانند هزاران مورد ديگر چنانچه كاربرد آن در جاي خود و به صورت صحيح صورت نگيرد يعني فرق بين شتاب و سرعت را كه دو مقوله جداست نشناسيم نه فقط چندان مفيد نخواهد بود بلكه مشكل زا هم خواهد شد! بديهي است كه غرض از اين بحث تشويق سازندگان داخلي خودرو به ساخت اتومبيل هاي با شتاب كمتر نيست بلكه بزرگنمايي در استفاده نادرست از شتاب خودروها مي باشد. روان سازي ترافيك اصولا در هر شهر و بخصوص هركشوري در گروي يك مجموعه فاكتورهايي است كه اگر اين مجموعه فاكتور را با نام «سيستم محلي ترافيك» در نظر بگيريم تغيير مجزاي يك عامل از سيستم، بدون توجه به عوامل ديگر تشكيل دهنده آن كار خاص مثبتي انجام نمي دهد. سه عامل مهم از اين سيستم كه با هم در كار روان سازي ترافيك شركت دارند عبارتند از:
- سرانه سطح سهمي خيابان ها و بزرگراههاي داخل شهري براي هر وسيله نقليه موجود در سيستم.
- معدل مرتبه و جايگاه رانندگان، عابران پياده و عوامل اجرايي در طيف به اصطلاح فرهنگ ترافيكي.
- ساختار فيزيكي وسايل نقليه موجود در سيستم، از آن جمله ميانگين نسبت اتومبيل هاي پرشتاب به كم شتاب. حال مثلا اگر يك مورد يعني همان شتاب را كه جزء ساختار فيزيكي وسايل نقليه ذكر كرديم در نظر بگيريم از يك طرف عمل آن در بند مربوط به خودش مي تواند به طور مجزا با كارايي مثبت عمل كند كه تازه در همان بند هم چون در صورت يك كسر نسبي قرار مي گيرد طبيعتا وضعيت مشروط خواهد داشت و چنانچه تأثير بند دوم سيستم يعني بعد فرهنگي را كه نمي توان از آن مجزا نمود روي آن بررسي كنيم مثلا يادي از رانندگان خودبيني بنماييم كه بدون توجه به مجموعه ساختار ترافيكي شهر خود تعادل رفتاري رانندگي شان را مرتبط با شتاب خودروشان قرار مي دهند و در زمان كوتاهي به درجه سرريزي مي رسند اهميت غفلت از توجه به مجموعه يا سيستم بهتر مشخص مي شود. بدتر از همه احساس نادرستي است كه تعداد زيادي از رانندگان و بخصوص گاه دست اندركاران مسئول هم به عنوان يكي از راه هاي مناسب براي ترافيك روان تر اغلب افزايش حداكثر سرعت مجاز را، بدون توجه به مجموعه ساختاري سيستم، كارساز مي بينند مشاهده مي شود.
نيروهايي به طور منفصل هر از گاهي برروي يك قسمت از مجموعه كار مي نمايند و هر وقت هم كه نوبت به بعد فرهنگي كار رسيد بيشتر از يك زاويه نصيحتي و اندرزگونه وارد مي شويم كه بدين شكل نه فقط كافي نيست بلكه اصولا بنا به پي آمدهاي روانشناختي امر و تكرار تئوري گونه نياز فرهنگ ترافيكي و... نتيجه خوبي عايد نخواهد شد. زيرا بعد فرهنگي لازم هم در سيستم ترافيكي موجود شامل اجزاء خودش هست كه هيچ يك از اين اجزاء هم به طور مجزا كارساز نمي شوند. يعني لااقل باز مجموع سه عامل: آموزش، اجراي بدون اغماض و استمرار و تداوم كار اگر هم زمان اعمال نشود آن هم در درازمدت خاطر جمع باشيم كه فرهنگ سيستم ارتقايي پيدا نخواهد كرد و لذا در وضع فعلي، ابتدايي ترين كار بدون سرمايه گذاري مادي و معنوي، توجه به همان شعر معروف مفيدتر است:
رهرو آن نيست كه گه تند و گه آهسته رود
رهرو آن است كه آهسته و پيوسته رود
دكتر غلامرضا جلالي بهزاد
|
|
|
نقش فناوري برتر دركاهش مشكلات
همه روزه هنگام آشكار شدن نتيجه تحقيقات علمي و پژوهش در عرصه هاي مختلف دانش و فن، اينها به نوعي آرزوهاي ماست كه به تدريج تحقق مي يابد.
برپايه گمانه زني هاي دانشمندان كه مبتني بر تحقيقات علمي است، در آينده نزديك تراشه هاي رايانه اي ساخته مي شوند كه هزار ميليارد بيت اطلاعات را در فضايي به اندازه سر سوزن ذخيره مي سازد يعني يك صفر و يازده صفر ديگر(يا دوازده صفر) جلوي عدد يك براي بيتهاي اطلاعات و آمار در فضايي به اندازه سر سوزن پنهان خواهد شد. اين يك خبر اميدواركننده و مسرت بخش مي باشد. به اين معني كه مشكلات و كمبودهاي بشر در آينده با كمك پيشرفت رايانه و علوم مربوط به آن با سرعت بيشتري كاهش خواهد يافت. ذخيره اينچنين اطلاعات زياد و پرحجم در مقياس كوچك بشر را به سوي رهيافت هاي جديد براي حل مشكلات سوق خواهد داد.
خسارات و زيان هاي ناشي از بيماري، فقر، قحطي، جنگ و حتي مشكلات طبيعي از قبيل زلزله، سيل، طوفان و غيره را نيز مي توان به تدريج با كمك اين ذخيره اطلاعاتي و برنامه سازي كاهش داد. واقعيت اين است كه مردم جهان با تلاش و كسب علم و دانش امروزه به سود سرشاري كه همانا زندگي سالم تر مي باشد دست خواهند يافت.
بيژن اردشيري
|
|
|
اثرات تحقير افراد در بروز پرخاشگري ها
گاه در محيط خانه، مدرسه و يا جامعه شاهد درگيري بين دو يا چند نفر هستيم كه اكثر اوقات عامل آن تحقير فردي يا گروهي از جانب فرد يا افراد ديگر مي باشد. اگر تحقير را به صورت ساده كوچك شمردن معني كنيم و دريابيم كه هيچ كس در هيچ موقعيتي بين همنوعانش دوست ندارد كوچك شمرده شود طبيعي ترين عكس العمل در مقابل تحقير، دفاع و مقاومت خواهد بود كه به شكل هاي گوناگون از افراد سر مي زند. تحقير يكديگر-بخصوص همسران -آن هم در خانه مقابل فرزندان منجر به درگيري بين آنها مي شود. تحقير بين دانش آموز و معلم منجر به درگيري بين آنها در كلاس، تحقير بين صاحب كار و كارگر موجب درگيري آنان در محل كار و... يك پيامد طبيعي است. درگيري لفظي يا فيزيكي بين همسران، اعضاي خانواده، معلم و شاگرد و بين افراد مختلف يك حالت دفاعي است جهت كاستن ميزان تحقير خويشتن. در هنگام تحقير فرد احساس تخريب شخصيت مي كند و مي خواهد به هر شكل جلوي آن را بگيرد. هرچه فرد از نظر سن پايين باشد احساس تحقير در وي كمتر است كه هرچند نبايد انجام گيرد و هرچه سن بالاتر مي رود اين احساس بيشتر و رفتارهاي تدافعي هم افزايش مي يابد.
ميكائيل ابراهيمي
|
|
|
سواره از پياده خبر ندارد
پس از گذشت يكصد سال از عصر اتومبيل، در كلانشهري به گستردگي تهران بزرگ و در كشوري كه نخستين خودروي آن، هنگامي روي خاك جاي گرفت كه خبر و اثري از هيچ راه و بي راهي در كار نبود؛ با اين انبوه متقاضيان كه سالي چند، سرمايه خود را وديعه مي گذارند تا چشم شان بر جمال خودرو روشن گردد آن هم در حالي كه هواي شهر، دچار آلودگي غيرمجاز در حد خطرناك است و حتي بزرگراه سازي هاي هشت بانده دوطرفه اي مثل «همت» هم چاره ساز نيست و يا قرار است همه اين خودروها (آخرين آمار: روزي ۱۲۰۰ خودرو توليد مي شود) داخل اين پاركينگ بزرگ (تهران) جابه جا شوند؛ سهم راه گشاي داخل شهر (شهرداري) اين بوده كه از عوارض واقعي، عيني و لازمي كه هزينه بهره جويي هاي ماشين خواهان و خودروسواران از شهر است؛ محروم بماند اما از وظيفه راه سازي، اتوبان و پاركينگ و زيرگذر و معبر و... سازي غافل نماند!
راست گفته اندكه «سواره از پياده خبري ندارد»!
خوب است به عوارض مصوب و قانوني كه شهرداري از بابت خودروسازي مي بايست دريافت كند (قديمي ترين نوع عوارض براي شهرداري هاي كشور ما) و ديري است تعطيل شده و در عمل حسابش به صفر رسيده؛ نگاه دوباره و اين بار مهربانانه تري بيفكنيم!
خوب است به همه شهروندان و شهرنشينان- از سواره و پياده- يادآور شويم، لازمه تحرك و حركت در معابر چنين شهري (به ويژه براي عابران بي پناه، كودكان و كهنسالان و...) و لازمه استنشاق هوا- اين ماده حياتي- در چنين شهري، در اختيار قرار دادن درآمدهاي حقيقي (عنوان «عوارض» از همين روست...) به خدمتگزاران شهر است تا از همين بابت، بتوان از آنها «پاسخ» خواست.
في الحال، آنچه از جيب مردم مي رود، تصرف خودروسازان در منابع مالي، حياتي (محيط زيست و اقليم) و فيزيكي- يعني شهر و كاشانه مردم- است و بي كلاه ماندن سر شهرداري!
در اين ميانه جالب است خودروسازان و حاميانشان كماكان عوارض يك درصد سهم «مديريت شهري» را وصول و اخذ و زيرفاكتورها درج مي نمايند.
راستي كه راست گفته اند: سواره از پياده خبر ندارد!
محمد اكبرزاده
|
|
|
جمعيت جوان كشور را دريابيم
|
|
ايران كشوري است كه داراي منابع طبيعي بسيار غني مي باشد اما يكي از مهم ترين منابع كشور ما، جمعيت جوان است. برخورداري اين كشور از اين سرمايه در موقعيت كنوني يك موهبت الهي است كه بايد قدر آن را بدانيم.
جوانان ايران براي جهانيان نماد نيرويي بالنده و نوآور مي باشند. اگر جمعيت جوان را به سيل خروشان توصيف كنيم، مي توان با ساخت سد علاوه بر جلوگيري از زيان مالي و جاني مي توان از انرژي حاصله براي توليد برق و يا حتي ذخيره سازي آب براي زمان كم آبي نيز برخوردار شد. با اين تفاوت كه از نيروي آب هميشه مي توان استفاده نمود ولي از نيروي جواني، تا زماني كه به كهولت نگرايد مي توان بهره برد. اما اگر به نيروي جوان كشورمان بهاي لازم را ندهيم، اين آب زلال و زندگي بخش تبديل به سيل مخرب و ويرانگر مي شود و افزايش جرم و جنايت، سرقت، آدم ربايي، اعتياد و... را در پي خواهد داشت و اين عوامل به عقب افتادگي از كاروان تكنولوژي و توسعه نيز منجر خواهد شد. چنين پيامدي به لحاظ اقتصادي، سياسي و فرهنگي براي سرزمين ما خسارت بار خواهد بود. آيا ما ايرانيان مي توانيم با بهره گيري از نيروي جسمي و فكري خود سطح تكنولوژي كشور را بالا برده و خود را هم تراز كشورهاي پيشرفته جهان كنيم؟ آيا با پيشگيري مي توان از جرم و تخلف جلوگيري نمود؟
پاسخ پرسش هاي فوق با استفاده صحيح از نيروي جواني و رفع معضل بيكاري، تحقق خواهد يافت.
رشد تكنولوژي مكمل به كارگيري مناسب و بهنگام از جوانان است كه اين جز با مساعدت و سرمايه گذاري لازم انجام نمي گيرد. به هرحال بايد تا فرصت باقي است، از نيروي جمعيت جوان و مستعد كشور بهره برداري مناسب را به عمل آورد، تا شاهد بزهكاري در جمعيت جوان كشور نباشيم و چشم انداز بهتري را براي آينده كشور ترسيم كنيم.
ابوالفضل مطيع پور
|
|
|