گفت وگو با مهرداد پازوكي آهنگساز و سرپرست گروه راما
پاپ ؛ استمرار يك مسير علمي
|
|
درآمد: در چند سالي كه از حضور موسيقي پاپ در ايران مي گذرد، آهنگسازان و خوانندگان متعددي حضور و بروز پيدا كرده اندكه برخي از آنها اگرچه توانايي هايي از خودنشان دادند، اما نتوانستند جريان ساز بشوند. شايد يكي از دلايل نبود جرياني جدي در موسيقي پاپ، به فقدان بصيرت و دانش كافي در اين كار بازگردد. در هر حال جريان جدي موسيقي پاپ از زمان مرحوم واروژان شروع شد و عليرغم گسستي دو دهه اي در چند سال اخير برخي تحركات هنري نيز در اين جريان مجال بروز پيدا كرده است.
مهرداد پازوكي آهنگساز و نوازنده كمانچه كه تنظيم وي از آثار استاد تجويدي در اثر «ياد استاد» با استقبال گسترده علاقه مندان روبه رو شده بود، پس از تجربياتي چند در موسيقي سنتي، اين بار به سراغ موسيقي پاپ رفته و اثري را به نام راما به بازار عرضه كرده است. آنچنانكه خود پازوكي مي گويد، اين اثر حاصل تلاش و تحقيقي سه ساله روي موسيقي پاپ ايراني و جهاني است. با وي به بهانه انتشار اين اثر، گفت وگويي كرده ايم كه مي خوانيد.
گفت و گو: الف- نجوا
a_najva@hamshahri. org
* علاقه مندان به موسيقي شما را به نواختن ساز سنتي كمانچه و نيز آهنگسازي در اين حيطه مي شناسند. تنظيمهاي شما از كارهاي ساخته خودتان يا ديگران نيز در فضايي شبيه برنامه «گلها» سير مي كند. براي همين جاي تعجب است كه ناگهان از شما كار پاپ بشنويم.خود شما اين گونه فكر نمي كنيد؟
- من معتقدم، هنرمندي كه در موسيقي كار حرفه اي مي كند، به نوعي تابع زمان و مكان است و اين گونه نيست كه تعهد داده باشد، تمام عمرش در موسيقي سنتي كار كند و يا موسيقي پاپ و... درواقع اين مخاطبان هستند كه هنرمند را وامي دارند تا به سليقه آنها فكر كند و خوشا به حال كسي كه بتواند اين سليقه را درك و در كار خود تغيير ايجاد كند.
* پس؛ بحث موسيقي هنري چه مي شود؟
- به اين سادگي نمي توان ثابت كرد كه در موسيقي پاپ، هنر وجود ندارد.
* اما هنر آن بسيار سطحي و گذرا است؟
- من اين ديدگاه شما را قبول ندارم. اگر ما اثري را پاپ يا مردمي مي خوانيم به اين معني نيست كه اصل موسيقي را به سطح بكشانيم و آن را نزول دهيم. بلكه به اين معنا است كه اندكي ذوق و سليقه جوانها و عامه مردم را نيز لحاظ كنيم و نيز فضايي بين المللي براي آن درنظر بگيريم.
* منظور شما از فضاي بين المللي چيست ؟ آيا اعتقاد داريد موسيقي پاپ كه خود فراورده اي غربي است، اگر در اينجا ساخته شود، مي تواند برد بين المللي هم داشته باشد، يا به تعبير صريح تر، موسيقي پاپ ايراني كه گرته برداري ناشيانه اي از موسيقي پاپ روز دنياست مي تواند چنين هدفي را تأمين كند؟
- الآن چنين ادعايي نداريم. اما معتقديم در آينده مي توان نوعي از موسيقي پاپ ايراني را با استفاده از سازها و ابزار ايراني فراهم كرد. در واقع ما در كارهاي خودمان شنوايي عمومي جواني را درنظر گرفته ايم و ملوديهايي را در گامهايي نوشته يا مي نويسيم كه قابليتهاي جهاني داشته باشد. چرا كه اعتقاد ما اين است كه دنيا به قول مك لوهان دهكده اي شده است و موسيقي مي تواند بيشترين نقش را در اين ميانه ايفا كند. همچنان كه در گذشته اين تبادل در موسيقي هند، عرب و حتي اسپانيا رخ داده است.
* اما در موسيقي عرب، هند يا اسپانيا، هويت موسيقايي آن مناطق (چه به لحاظ بافت ملوديك و يا استفاده از سازهاي آن ناحيه) هنگام انتقال يا گرته برداري حفظ شده است، در حالي كه در كار شما چنين شاخصه هايي بروز ندارند؟
- حضور سازهاي ايراني در بافت موسيقي پاپ جهاني كار آساني نيست، اما خود من بنا دارم در آينده نه چندان دور اين فضا را تجربه كنم.
* يعني از سازهاي ايراني براي نواختن ملوديها و بافتهاي موسيقي پاپ استفاده كنيد؟
- بله. اما نه براي اجراي موسيقي غربي، بلكه براي اجراي نوعي موسيقي سبك (پاپ) ايراني. هم اكنون هم در خلوت خودم و به شكل تجربي برخي از اين تلفيقها را صورت مي دهم. ضمن آنكه چند تن از دوستان خوش فكر آهنگساز نيز در اين زمينه تجربه هايي را دارند. براي نمونه برخي از دوستان روي شعر مولانا به انگليسي كار كردند و يا آقاي محقق كه در بافت موسيقي پاپ توانسته فضاهاي دستگاه ماهور ايراني را وارد كند و از تار هم استفاده آوازي كرده است.
* آقاي پازوكي! مي دانيم كه يكي از ويژگيهاي موسيقي شرق و نيز ايران ساخت ملوديك موسيقي آن است، شما در كارهايتان تا چه اندازه سعي كرده ايد از اين رويه تبعيت كنيد؟
- من هم سعي كرده ام از اين ويژگي استفاده كنم. همچنانكه گفته ايد، موسيقي ايراني اين ويژگي را دارد كه از ملوديهاي متنوع در يك قطعه استفاده كند، در حالي كه در غرب بيشتر از آنكه به بافت ملوديك اهميت بدهند به ساخت تكنيكي كار توجه نشان مي دهند.
* به كار تازه شما، «راما»، بازگرديم. اين كار با چه ذهنيتي ساخته شده است؟
- ايجاد رابطه با كل دنيا؛ نوعي موسيقي كه بتوان همه جا شنيد. البته ابتدا قرار بود در دو ورسيون، با شعر فارسي و انگليسي، كار شود، اما امكانات اجازه نداد.
* اگر مي خواستيد شعر انگليسي كار كنيد، موسيقي چه نقشي در اين ارتباط دوجانبه ايفا مي كرد؟
- چون موسيقي اي كه در اين اثر (راما) از آن استفاده شده، به بافت موسيقايي غرب نزديك است، لذا گوش غربيان با آن آشناست و نوعي شنوايي قبلي نسبت به آن وجود دارد.
* اين گونه ، فكر نمي كنيد موسيقي ايراني را به قربانگاه برده ايد؟
- نه! ما ابتدا مي خواهيم يك رابطه ايجاد كنيم و در ايجاد رابطه هم بايد به دنبال نقاط مشترك بود تا ذهنيت مثبت در طرف مقابل ايجاد شود. به محض اينكه اين حس ايجاد شد، آنگاه ما خواهيم توانست، به انتقال يا بازسازي و حتي تلفيق ملوديهاي موسيقي خودمان با همان تركيب خاص بپردازيم.
* مخاطبان موسيقي شما چه رده سني اي دارند؟
- عمدتا نوجوان و جوان. اما در استفاده از شعر و آهنگها سعي كرده ايم متانت كار حفظ و از هرگونه جلف گرايي پرهيز شود. درواقع ما براي گوش مخاطبان خودمان ارزش ارتقايي قايل هستيم و اين كار را به صورت محك زدن ميان دوستان و آشنايان و اهل فن تجربه كرده ايم و پاسخ نسبتا مثبت هم گرفتيم. چنانكه در ارزيابي وزارت ارشاد از اين كار (هنگام اخذ مجوز انتشار) و در مقايسه با ساير گروههاي پاپ درجه كيفي بالاتري دريافت كرديم. من روي موسيقي اين كاست، حدود سه سال كار كرده ام. در حالي كه در موسيقي پاپي كه عموما شما مي شنويد، برخي از قطعات به صورت سردستي و بزن در رو، درهمان استوديو و في البداهه ساخته مي شود.
* موسيقي پاپ ايراني، هم جريان هنري داشته و هم جريان غيرهنري! شما با توجه به پشتوانه كار آهنگسازي، مدعي جرياني هنري در موسيقي پاپ هستيد، اگر بخواهيد از آغازكنندگان اين جريان هنري بگوييد، نام چه كساني در ذهن شما جاي مي گيرد؟
- موسيقي پاپ ايراني، به جز بخش وارداتي آن، با رقيق و قابل هضم شدن موسيقي خالص و كلاسيك ايراني براي طبقات جوانتر به صحنه آمد. چهره هايي چون مهندس همايون خرم، عطا ءالله خرم و سپس آهنگسازاني چون بابك افشار، پرويز مقصدي و بابك بيات و ناصر چشم آذر اين مسير را ادامه دادند تا اينكه شخصيتي چون واروژان به صحنه آمد كه آثار و ساخته هاي وي، حتي توانست مخاطبان بين المللي پيدا كند.
* درباره واروژان و سبك كاري اش بيشتر توضيح دهيد؟
- واروژان آهنگساز و تنظيم كننده اي بود كه در موسيقي سالهاي ۵۰ به بعد تحولي ايجاد كرد و به لحاظ استعداد و قابليتهاي خاص خودش، ديگر كسي نتوانست مسيري را كه وي آغاز كرد، تداوم ببخشد. پس از درگذشت واروژان وقفه اي جدي در موسيقي پاپ به وجود آمد و متأسفانه هنوز كه هنوز است، آن مسير كه مي توانست در نهايت به
شكل گيري و ايجاد نوعي خاص از موسيقي پاپ هنري ايراني بينجامد، در مسير خودش دچار توقف و ركود شد.
* چرا به جاي استفاده از خواننده (تكخوان) از گروه استفاده كرديد؟
- چون اعتقاد دارم كار گروه از كار تك، تأثير بيشتري مي گذارد و ما اين پتانسيل را داريم كه بتوانيم در كار گروه جاي صداها را با هم عوض كنيم و شنونده در طول كار چند صدا را بشنود. اين ايده در كاست «راما» ۳۰ تا ۴۰ درصد تجربه شده و خوشبختانه جواب داده است. به اين معنا كه گروه در شرايط حاضر۴ تا خواننده دارد. البته هم اكنون خوانندگان اصلي گروه، بيشتر شده اند.
* برنامه هاي آينده گروه شما چيست؟
- اجراي زنده اين نوار به صورت كنسرت زنده در اواخر ارديبهشت۸۲ در سالن ميلاد. ضمن آنكه قرار است از كارهاي ديگر اعضاي گروه نيز بهره ببريم و قطعات ساخته شده آنها را هم اجرا كنيم. الان در گروه ۴ آهنگساز حضور دارند كه خود اين تنوع فكر ها هم مي تواند به تنوع كار كمك برساند. ما در اين گروه مبنا را بر تجربه و تخصص افراد قرار داديم. چهره هايي كه در اين گروه حضور دارند، تقريبا از مستعدترين و شناخته شده هاي موسيقي پاپ علمي امروز ايران هستند. شما در اين كار مي توانيد يك نوازنده حرفه اي موسيقي پاپ را ببينيد و توانايي هاي آن را در مقايسه با نوازندگان غيرحرفه اي و
بزن در رو، دريابيد.
|