ضرورت احداث پل عابر پياده
تقاطع خيابان منتظري- تقاطع ايران مهر، از طرف خيابان دماوند واقع در ميدان امام حسين(ع) به علت سرعت شديد خودروها و عدم وجود علايم ايمني براي رهگذران به صورت پيست اتومبيلراني درآمده است. تابه حال دو نفر به خاطر بي احتياطي رانندگان در اين تقاطع جان خودشان را از دست داده اند. از مسئولين خواهشمندم كه جهت احداث پل عابر پياده يا ايجاد چراغ چشمك زن در اين تقاطع اقدام كنند.
طومار قاسمي
كمبود جايگاه توزيع بنزين
چون مناطق شهرك قدس، سعادت آباد، فرحزاد، پونك، باغ فيض و... كه حوزه جغرافيايي وسيعي از شمال غرب تهران را شامل مي شود فاقد پمپ بنزين براي سوختگيري وسائل نقليه موتوري است و ساكنين اين مناطق هنگام نياز به سوختگيري ناچارند به مناطق دورتر مراجعه كنند و اين كمبود زيان هاي بي شماري به شرح زير را به دنبال دارد:
۱- سنگيني بار ترافيك.
۲- مصرف سوخت اضافي براي دسترسي به پمپ بنزين.
۳- آسيب پذيري محيط زيست.
۴- استهلاك اتومييل و مصرف سوخت اضافي و در نتيجه تلف شدن سرمايه ملي.
۵- اتلاف وقت گرانبهاي راننده و باز هم از دست دادن سرمايه ملي.
لذا پيشنهاد مي شود، چون در اين مناطق بهاي زمين بالاست براي بخش خصوصي مقرون به صرفه نمي باشد كه سرمايه كلان خود را براي ايجاد پمپ بنزين كه بازده اندكي دارد به كار گيرد، بهتر است شهرداري از زمين هايي كه در اين مناطق در اختيار دارد اقدام به احداث پمپ بنزين نموده و بهره برداري از آن را يا خود به عهده بگيرد و يا به صورت اجاره به بخش خصوصي واگذار نمايد.
مرتضي زربخت
اعتراض به نحوه برگزاري يك آزمون
گروهي از دانشجويان و فارغ التحصيلان رشته كارداني راديولوژي به نحوه برگزاري امتحان كارداني به كارشناسي راديولوژي اعتراض كرده اند. در اين نامه كه رونوشت آن براي همشهري ارسال گرديده احتمالاتي مبني بر هدايت سؤالهاي اصلي امتحان توسط يكي از مؤسسات مطرح شده، كه به خودي خود مي تواند ضايع كننده حقوق شركت كنندگان در امتحان باشد. همچنين خاطر نشان شده است در آزمون تكنيك هاي پرتونگاري، سؤالات خارج از كتاب و منابع رسمي مورد استفاده دانشگاهها از جمله دانشگاه شهيد بهشتي طراحي شده و در اين مورد نيز حقوق شركت كنندگان در آزمون ناديده گرفته شده است.
موتورسواران متخلف در پارك
پارك ها و بوستان ها براي راحتي و آسايش مردم به ويژه خانواده ها احداث شده اند، اما در برخي پارك ها يا بوستان ها، از جمله پارك بوستان خانواده واقع در خيابان قزوين- خيابان محمدي محل تردد بي رويه موتورسواران متخلف و افراد معتاد شده است. لذا تقاضا داريم در چهارچوب قانون اين مسئله مورد رسيدگي قرار بگيرد.
غلامرضا رجبي
بخشنامه اي كه اجرا نمي شود
طبق بخشنامه شماره ۴۱۶۹۰/ت ۲۵۷۰۳ هـ مورخ ۲۳/۵/۸۱ مصوبه هيأت وزيران در خصوص پرداخت فوق العاده ويژه به كارشناسان به بالا بر اساس ميزان امتيازات مربوطه، اين احكام مي بايستي اجرا مي شد. متأسفانه در حال حاضر اين بخشنامه توسط دانشگاه براي كاركنان ستادي اجرا مي شود، اما براي كاركنان كادر درمان و آموزش اجرا نمي شود. در صورتي كه طبق بخشنامه مذكور محدوديتي وجود ندارد. لازم به ذكر است كه اكثر وزارتخانه ها و مؤسسات و توابع آن مانند وزارت راه، دانشگاه علوم پزشكي تهران و غيره اين بخشنامه را اجرا كرده اند. لذا جهت احقاق حق اين پرسنل از آن مقام محترم تقاضاي رسيدگي عاجل را داريم.
پرسنل كارشناسي به بالاي كادر درمان و آموزش دانشگاه علوم پزشكي ايران
موبايل هايي كه تحويل نشد
ماه هاست كه مخابرات اهواز تحت عنوان فروش تلفن همراه از متقاضيان وجه دريافت كرده ولي تاكنون به تعهدش نسبت به مردم عمل نكرده است. ظاهراً كمبود امكانات و تجهيزات دلايل عدم واگذاري سيم كارت اعلام شده است. اما سؤال اين است كه پس اين سيم كارت هايي كه در بازار با قيمت هاي بالاي ده ميليون ريال به فروش مي رسد از كجا آمده ند؟
«نام محفوظ»
|
|
براي چشمه هاي عمومي شناسنامه تهيه كنيد
در پي درج مطلب «چشمه ها، ميراث فرهنگي اند» كه در صفحه سخنگاه آ زاد همشهري انعكاس يافته بود، يكي از علاقه مندان به كوهستان وطبيعت، در نامه اي با اشاره به اين مطلب خاطر نشان كرده است كه، چشمه ها در مناطق روستايي ايران از ديرباز به همگان تعلق داشته است و قرن هاست كه زنان ودختران روستايي از اين چشمه ها كوزه، كوزه آب آورده اند و حضور زنان و دختران در كنار چشمه و كوزه آ ب در ادبيات و فولكلور ما، حوزه وسيعي را به خود اختصاص داده است. اين گرايش عمومي نشان دهنده علاقه همگان به اين ثروت ملي است كه دريغ است، توسط افراد منفعت طلب تصرف شود و يا ضميمه ملك خصوصي آنها گردد. ادامه نامه را مي خوانيد:
چشمه ها در سراسر ايران مثل قنات ها داراي بنچاق و هويت اند و از نسلي به نسل ديگر رسيده اند. هيچ فردي نمي تواند ادعاي تملك يك چشمه عمومي را داشته باشد و همانطور كه اشاره كرده بوديد، البته ممكن است، در بعضي باغ ها و املاك خصوصي چشمه اي وجود داشته باشد، منظور ما چشمه هايي است كه ساليان دراز در معرض بهره برداري عمومي بوده است. خبر تأسف آور، ضميمه شدن يك چشمه عمومي به ملك خصوصي در كوههاي شمال تهران- بالاتر از دو راهي اوسون شيرپلا- مي توانند سرآغاز دست اندازي به چشمه هاي ديگر اين كوهستان باشد. بهتر است شهرداري منطقه يك تهران صاحب ملك را ملزم به استقرار شير اصلي چشمه در كنار گذرگاه عمومي نمايد تامردم همچنان از اين چشمه استفاده كنند. پيشنهاد مي كنم سازمان هاي مسئول با كمك شوراهاي اسلامي شهر و روستا، براي چشمه هاي عمومي شناسنامه تهيه كنند و اگر به هر دليل در يد تصرف افراد قرار گرفته، با استناد به تعلق اين منابع به عموم، آنها را آزاد كنند. قطعاً طراحان طرح طوبي هم منظورشان اين نبوده است كه اشخاص حقيقي و يا حقوقي به هر طريق يا رانت خواري و.... به چشمه هاي عمومي دست اندازي نمايند و املاكي را كه قرنها در اختيار مردم بوده و منافع عمومي بوده است با كشيدن حصار از آن خود نمايند.
كاميار حصاري
|
|
امسال كه گذشت...
نامه يك خواننده همشهري را قدري دير دريافت كرديم، اما مسئله مطرح شده در نامه مي تواند براي پيشگيري از خطرات احتمالي آينده مورد توجه قرار بگيرد. در اين نامه آمده است:
در يكي از ميني بوس هاي مسير شهريار- كرج در سراسر فصل زمستان و حتي اوايل فروردين ماه امسال براي گرم كردن داخل خودرو از يك دستگاه مخصوص برش آهن كه با يك شيلنگ به يك كپسول يازده كيلويي گاز متصل بود استفاده مي شد. مي توانيد حدس بزنيد كه اين قبيل بي احتياطي ها چه خطرات بزرگي به همراه دارند.
همچنين در يك اتوبوس در مسير شهرك انديشه- آزادي شاهد بودم كه در همان ايام از يك اجاق گاز بزرگ كه به يك سيلندر يازده كيلويي گاز وصل بود به جاي بخاري استفاده مي شد. امسال كه گذشت، اما بهتر است براي سال آينده از اين قبيل روش هاي خطرناك براي گرمايش جلوگيري شود.
حميد توكلي- كرج
|
|
بازخريد شده ها با هزينه بيمه چه كنند؟
همسرم سالها كارمند شركت تعاوني شهر و روستا بوده و حالا بازخريد شده است. اما با مبلغي كه به شوهرم داده اند نه مي تواند برايمان سرپناهي بخرد و نه مي تواند دستمايه اي براي كار و كسب او باشد. از طرف ديگر وقتي بيمه نيستيم، نمي دانيم هزينه هاي درماني خود و سه فرزندمان را چگونه تأمين كنيم. آيا بهتر نيست هنگام بازخريد كارمندان، با حمايت دولت براي بيمه آنها فكري شود. با اين وضعيت اقتصاد و تورم روزافزون، امثال همسر بازخريد شده من كه يك مغازه كوچك براي امرار معاش مان اجاره كرده است، نمي توانند حتي پاسخگوي هزينه هاي جاري زندگي باشند، چه رسد به اين كه، هزينه هاي درمان خانواده را كه در زمان اشتغال توسط بيمه پرداخت مي شد، بپردازند. پس اين طرح بيمه همگاني چيست و چه كمكي مي تواند به خانواده ما بكند؟
همسر يكي از كارمندان بازخريد شده شركت تعاوني شهر و روستا
|
|
نامه اي جالب از يك خواننده قديمي همشهري
اميد به زندگي، راز سالم زيستن در كهنسالي است
|
|
سالم زيستن در دوران كهنسالي، موهبتي است كه نصيب هر كهنسالي نمي شود! اميد به زندگي، داشتن تحرك، خودداري از مصرف غذاهاي چرب و سنگين و ... بعضي از شرايط دستيابي به اين كيمياست. بهتر است نامه اي را كه توسط يكي از خوانندگان پايدار همشهري، براي اين صفحه ارسال شده، بخوانيد تا رمز سالم زيستن در روزگار كهنسالي را بيشتر دريابيد.
***
قند خون ۲۷۰، كلسترول ۳۰۰، تري گليسيريد ۷۰۰، فشار خون ۱۸ روي ۱۶ ، ۷۲ سال دارم و كارمند بازنشسته ام. از داروهاي فانتزي، شيميايي، قليايي و مشابه آنها استفاده نمي كنم و هرگاه مشكلي دارم از آب پرتقال ريز كيلويي۱۰۰ تا ۲۰۰ تومان استفاده مي نمايم و اگر قند خون و فشار خون سربه سرم گذارد و بخواهد كه آزارم دهد با يك ليوان جوشانده از ده گياه تلخ دمار از روزگارشان در مي آورم زيرا كه از مريضي و مرگ بيزارم، با اين كه باكي از مردن ندارم و مي دانم كسي كه از مرگ هراس دارد روزي ده بار مي ميرد و زنده مي شود.
با تجربه اي كه به دست آورده ام، آن را بر علم افضل و برتر مي دانم و عملاً آن را به كار مي گيرم و پذيرفته و مي پذيرم كه شادي و سرور، خنده و نشاط خود نوعي درمان و دارو، كه خنده بر هر درد بي درمان دواست و شخص خندان بهترين آدم هاست و گفتارش با لب خندان درمان دردهاي ظاهري، مرض هاي خيالي و صوريست.
از ۱۲ سالگي كار مي كردم. ۶۰ سال است كه از بهترين تفريحات سالم كه همان كار است و كار بهره مي برم.
درويش افتاده حال
|
|
معماري شهري و حقوق شهروندان
ايجاد هماهنگي در بناها و حفظ زيبايي شهر توسط شهرداري از حقوق مسلم مردم است
|
|
از خواندن خبر روزنامه وزين همشهري مورخ سه شنبه ۲۶/۱/۱۳۸۲ مبني بر گشايش ميدان شيخ بهايي و «بزرگترين مركز عرضه صنايع دستي در خاورميانه» بسيار مسرور شدم. سرور و نشاط اين بنده عامي از اين جهت بود كه بالاخره پس از ده سال و صرف ميليارد ها تومان، طرحي كه بنا بود هجده ماهه ساخته و پرداخته شود به «نتيجه» رسيد.
شكر ايزد را كه پس از گذشت ساليان درازي كه در انتظار ايجاد ميدان به سر مي برديم كه به نام يكي از مشاهير علمي و مذهبي ايران نامگذاري شده است.
اما نمي دانم دست اندركاران و خبرنگاران محترم سري هم به گوشه و كنار اين ميدان بزرگ زده اند؟ و به رسم تفقد از مردم ساكن گوشه و كنار و خيابانهاي اطراف كه ساليان درازي را در حسرت اتمام اين ميدان و گره گشايي از مشكل آمد و رفت و سر و صورت دادن به زشتي ها و ناهنجاري هاي فيزيكي آن و اطرافش به سر مي بردند احوالي پرسيده اند؟ آيا به بناهاي جورواجور، كوتاه و بلند رنگارنگ، برجهاي رفيع شيشه اي و آلونك هاي واقع در ضلع غربي (واحد هاي خدماتي و كوي ۳ متري وحدت) و بنا به نوشته روزنامه«بزرگترين مركز عرضه صنايع دستي خاورميانه» نگاهي انداخته اند؟ ورودي هاي «رنگارنگ»، جورواجور «مزين» به سنگهاي زرد، قرمز، (جگري)طوسي و...به كار رفته در ورودي ها و زيرگذرها را نگريسته اند.
مسلم است كه پوشش تن افراد، سبك بناي ساختمانها و خانه ها، طراحي خيابانها و ميدانها و... در هر جامعه اي نمادي از ميزان تمدن و توسعه، باور و فرهنگ و چگونگي حالت و وضعيت روحي، فكري (سلامتي، بيماري، عقب ماندگي) آن جامعه است. يا به عبارت ديگر، در حد تمدن و چگونگي فرهنگ يك جامعه در ساخت و سازها، تزئين بناها و خيابانها و... تبلور مي يابد. به همين سبب است كه توليدات ملموس و ساخت وسازها، بناها، خانه ها و... را روح متعين جامعه مي نامند.
اگر كسي بخواهد به كيفيت زندگي، فرهنگ، روابط انساني و حالات روحي و رواني جامعه پي برد كافي است كه از نقطه بلندي يك چشم انداز و منظر قرارگاه و سكونتگاه آن جامعه بنگرد.
اگر چنين باشد، بايد گفت، با توجه به اوضاع ساختمان سازي، خيابان كشي، ميدان سازي و آمد و رفت وسايل نقليه در شهرهاي ايران سال هاست كه جوامع شهري ما گرفتار بيماري هاي نهان و آشكار ند و اين بيماري هر چند ريشه در نظام پيشين دارد ليكن متأسفانه به سبب عدم وجود قوانين منسجم، منطقي، عاقلانه و مجريان دلسوز، آگاه، خردمند، نفوذناپذير و... در روزگار ما نيز تشديد يافته است.
پس از استقرار نظام اسلامي، اميد مي رفت كه اساس گزينش مديريت ها و مسئوليتها كه كار و فعاليتشان بر زندگي مادي و معنوي مردم تأثير بسيار دارد بر مبناي آگاهي، دلسوزي، دانش، بينش و توان مديريت و نفوذناپذيري افراد استوار باشد.
شايد بيش از يك سده است كه شهرهاي ايران داراي شهر داري اند. هر چند نظام مديريت شهري ما با الهام از كشورهاي اروپايي تدوين يافته است. اما از آن كارآيي بايسته و اقتدار شايسته برخوردار نيست. در كشورهاي پيشرفته غربي شهرداري مهمترين ركن مديريت شهري و ساخت و ساز و تنظيم امور شهر است و شهرداري ها اساسي ترين اركان نظام اجتماعي، سياسي، فرهنگي هر شهر محسوب مي شوند. شهرداران مدير، مدبر، آگاه و دلسوزي كه يا مستقيماً از سوي مردم، در طي گزينشي آزاد برگزيده مي شوند و يا به وسيله نمايندگان بصير و دانا و مسئول انجمن شهر، در كمال اقتدار، دلسوزي، مسئوليت پذيري و نفوذناپذيري، برمبناي نيازهاي عيني مردم و ضوابط علمي و فني مشخص و معين، عنان و اختيار اداره شهر را در دست مي گيرند و خود را خادم و خدمتگزار مردم مي دانند.
مردم آگاه و بصير نيز كه نمايندگان انجمن يا شوراي شهر و يا شهردار را نه به طور مستقيم برمي گزينند و از حقوق شهروندي خود باخبراند، با كمك مطبوعات آزاد كه زبان گويا و بازرسان هوشيار و ناظران واقعي بر اعمال و كردار شهردار و مسئولان اداره شهراند، امكان هر گونه خطا و اشتباهي را در هر زمينه اي از مديران سلب مي كنند. در نظام مردم سالارانه امكان تخطي و تجاوز در تدوين و اجراي طرح ها، به سبب وجود اهرمهاي ناظر (مطبوعات، نمايندگان شوراها) به حداقل مي رسد.
در فرانسه مراسم عقد و ازدواج بايد در شهرداري ثبت شود و ديپلم دانشگاهي بايد جهت اعتبار يابي به مهر و امضاي شهرداري ممهور شود.
از جمله مهمترين وظايف شهرداري در كشورهاي توسعه يافته، تعيين محدوده شهر، نظارت كامل بر ساخت وسازها و طراحي و ايجاد معابر و خيابانها، بوستانها و... است. پس از تدوين نقشه جامع شهر، كارهاي آباداني در محله هاي شهرها بر اساس نيازها و بر مبناي طرح ها و نقشه هايي كه به وسيله افراد آگاه و باخبر از علوم شهرسازي و... تدوين شده است صورت مي پذيرد. ارتفاع بناها در محله هاي يك شهر با توجه به موقعيت محل، نوع كاربري زمين در هر محله اي مشخص مي شود.
از آن جا كه حق بهره مندي از زيبايي ها و لذت بردن از ديدن منظره ها و چشم اندازها از جمله حقوق مسلم مردم در يك جامعه پيشرفته است. تعيين طبقات و ارتفاع و سبك بناها، نوع مصالح و رنگ به كار رفته در نماي ساختمان ها بر عهده شهرداري است .زيرا زيبايي منظر شهر از حقوق عمومي است. هيچ صاحب خانه و يا مالكي حق ندارد، صرفاً به خاطر منافع شخصي، ارتفاع ساختمان خود را تغيير دهد و يا مصالح، سبك و رنگ نما را خود تعيين نمايد.
مسئوليت شهرداري در امر مبلمان شهري، آرايش و پيرايش محله ها امري بس مهم است .زيرا روح نوازي و زيبايي منظره ها و چشم اندازها، بدون شك، بر روح و روان مردم، بر آرام سازي محيط آلوده شهر امروز تأثير بسيار دارد.
متأسفانه در نظام شهرسازي و مديريت شهري ايران نه تنها به جنبه هاي زيباشناسي توجه نمي شود، بلكه نحوه ايجاد بناها، سبك ساخت و ساز، مصالح و رنگ به كار رفته در ساختمانها و مهمتر از همه طراحي ميدانها و خيابانها به گونه اي است كه موجبات زشتي و پلشتي منظره و تشتت برهم ريختگي رفت و آمد و سردرگمي مردم را فراهم مي كند. هدف از ايجاد معابر و خيابانها، بايد دسترسي آسان مردم به مقاصد باشد. بايد مردم و عابران بتوانند با صرف كوتاه ترين زمان و هزينه به مقصد برسند. هر چند كه خيابان ها و ميدان هايي كه موجب سردرگمي عابران را فراهم مي سازند، در همين شهر تهران فراوانند اما آيا ميدان «تازه» بناي شيخ بهايي و خيابان ها و معابر اطراف آن مجموعه اي و يا كلكسيوني از «فنون» و «دانش هاي» شهرسازي «اسلامي» را ارائه مي دهند!
گذشته از اين كه شكل و شمايل خود ميدان معلوم نيست براي شهروند كه بخواهد با خودرو خود مثلاً از خيابان سئول به ده ونك برود واقعاً بايد گريست. زيرا اولاً در پيچ و خم هاي خيابان هاي لابيرنت گونه سرگيجه مي گيرد ثانياً بايد دهها بار راه رسيدن به مقصد خود را از سكنه و يا عابران سؤال نمايد!
خيابان دانشور شرقي در نزديكي هاي ميدان به دو راه و يا دو خيابان باريك تقسيم مي شود. در حاشيه خيابان دست راستي كه البته بخشي از آن بسيار باريك و قسمتي ديگر پهن است، فضاهاي زيگزاگ مانندي را مي بينيم كه معلوم نيست، چيست؟
در سمت راست خيابان دست راستي بناهاي جورواجور، كوتاه و بلند، خانه و كاشانه آلونكي صافكاري، نقاشي، آهن فروشي(قراضه) مشاهده مي شود.
بخش جنوبي خيابان سئول، پس از گذشتن از تقاطع ونك- سئول، دو خيابان كج و معوج(در سمت چپ) مي بينيم كه كساني كه بخواهند از خيابان سئول به سمت ميدان شيخ بهايي و يا ده ونك بروند بايد با يك ويراژ اولاً به پايين و سپس به بالا سير كنند. در همين هنگام اگر خودرويي بخواهد از ميدان شيخ بهايي به سوي خيابان سئول برود بايد با خودرويي كه مي خواهد از جنوب خيابان سئول به ده ونك و يا به سمت ميدان حركت كند، براي جلوگيري از تصادف به گونه اي توافق كند و...
آيا تجمع خودروها را در اطراف خيابان باريك حدفاصل ميان شيخ بهايي شمالي و ميدان شيخ بهايي ديده اند؟ آيا نبايد ايستگاهي براي خودروهاي ارباب رجوعي كه با بانكهاي ملي، رفاه، تجارت و يا با ساختمان صدف سرو كار دارند ايجاد نمود؟ آيا نبايد براي ساختمان ده دوازه طبقه اي صدف ايستگاه خودرو(پاركينگ) در نظر گرفت؟
معلوم نيست در اثر چه عواملي نرم افزارها و سخت افزارهايي كه در دنياي متمدن امروز براي تسهيل زندگي مردم، براي طراحي شهري، ساخت و ساز خيابانها و خانه ها و بناها به كار گرفته مي شود، در ايران كارآيي خود را از دست مي دهد! هر قدر هزينه ها بالاتر مي رود، هر چند ساختمانهاي ادارات، به ويژه شهرداري ها مجلل تر مي شود، رايانه ها، ابزار فني نقشه برداري بيشتري مورد بهره برداري قرار مي گيرد، حقوق ها بيشتر مي شود، عوارض نوسازي(كه امسال سه برابر شده است) افزايش مي يابد اما طرح ها ناهماهنگ تر و محيط زندگي شهري آلوده تر مي گردد.
چرايي و چگونگي انحراف از طرح نخستين ميدان شيخ بهايي معلوم نيست آن ماكت زيبا كه در سالهاي نخستين طرح ريزي ميدان در يكي از كانتينرها، در گوشه اي از ميدان قرار داشت و با آب و تاب از آن سخن مي رفت به ناگهان تغيير كرد .
هر چند كه حتي با بررسي ها و مطالعات ژرف ممكن است طرح ها در حين اجرا اندكي تغيير نمايد، اما معمولاً در همه جاي جهان اين تغييرات در جهت آسايش و راحتي، زيبايي و تكامل بيشتر است.
هر چند در باب نابساماني هاي شهرسازي در ايران و به ويژه در مورد ويراني باغ هاي كهن و باستاني ونك و اهمال شهرداري در جلوگيري از خرابي باغها در كوچه هاي دانش دوست غربي، كوچه محمدحسين مجيد پور و ايجاد آلونك هاي بيست، سي، چهل متري سخن بسيار است.
صلاح الدين محلاتي
ساكن خيابان شيخ بهايي
|