سه شنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۸۲ - شماره ۳۰۴۸- May, 13, 2003
ثروتمندترين برادران آلماني
تنها جنجالي كه در زندگي برادران آلبرشت روي داد ماجراي گروگان گرفته شدن يكي از آن ها بود تئو برادر كوچك تر در سال ۱۹۶۱ ربوده شد
011185.jpg
تئودور

در دنياي «سوپرماركت هاي ارزان فروش» آن ها پادشاهاني بدون تاج هستند. مجموعه فروشگاه هاي برادران آلبرشت، آلدي نام دارند. كارل و تئو آلبرشت تاكنون از امپراتوري آلدي ثروتي معادل ۲/۲۵ ميليارد دلار به هم زده اند. بدين ترتيب اين دو برادر رده اول را در ميان ثروتمندترين ساكنان كشور آلمان از آن خود نموده اند. مجله فورچون نيز در رده بندي جديد خود برادران آلبرشت را در رده سوم ثروتمندترين هاي جهان جاي داده است. مختصري از زندگي و فعاليت هاي آن ها در پي مي آيد.
ترجمه: عباس فتاح زاده
هيچ كس نمي توانست پيش بيني كند كه برادران آلبرشت از كاسب هايي كوچك به قدرت برتر سوپرماركت هاي ارزان فروش در دنيا بدل شوند. آن ها بدون آنكه حامي و بستر مناسبي در اختيار داشته باشند، به سرعت رشد كردند. شرايطي كه آنان در آن پيشرفت كردند، شرايط روشن و شناخته شده اي بود. برادران آلبرشت هر دو در دهه بيست قرن بيستم به دنيا آمده اند. ابتدا كارل و دو سال بعد تئودور متولد شد. پدرشان ابتدا در معدن كار مي كرد، اما بعد به يك كارگر جزء و كم درآمد در كارخانه توليد نان تبديل شد. علت آنكه او معدن را ترك كرد ابتلاي وي به نارسايي ريوي بود. مادرشان هم در ناحيه كارگري نشين شهر اسن يك مغازه كوچك خواروبارفروشي را اداره مي كرد.
هر دو پسر خانواده آلبرشت پس از اتمام دوره متوسطه از كار مادرشان پيروي كردند و به مغازه داري پرداختند. تئو راه و رسم تجارت خواروبار را در مغازه مادرش ياد گرفت. كارل هم به خريد و فروش محصولات غذايي گران قيمت پرداخت. بروز جنگ روند فعاليت هاي شغلي آن ها را قطع كرد. با آغاز جنگ برادر جوان تر راهي آفريقا شد و در يگان هاي پشتيباني ارتش خدمت كرد. برادر بزرگ تر هم به عنوان سرباز در جبهه شرق مشغول جنگ شد. تا آن زمان هيچ كس نمي توانست وضعيت امروزي دو برادر را پيش بيني كند.
011190.jpg
كارل

سال هاي معجزه اقتصادي مطابق سبك آلدي
بعد از بازگشت از جنگ اولين تحول در زندگي برادران آلبرشت در جريان اصلاحات پولي كشور روي داد. در سال ۱۹۴۸ اين دو برادر نقطه شروع جديدي را در زندگي شخصي خويش ايجاد كردند. آن ها در آن سال اولين مغازه خواروبارفروشي خويش را تاسيس كردند و اندكي بعد مغازه مذكور را به يك فروشگاه زنجيره اي بدل ساختند. ايده آن ها به شرح زير بود: برخلاف روند موجود كه مبتني بر تخفيف قائل شدن در خريدهاي انبوه و طي زمان طولاني بود، بايد تخفيف ها به صورت موردي و كوتاه مدت باشد.
علاوه بر اين فروشگاه هاي آلدي كره را با ارزان ترين قيمت ممكن مي فروختند و در هيچ جاي آلمان نمي شد كره را با اين قيمت خريد.
محصولاتي كه مشتري زيادي داشتند هر شب سفارش هايشان در انبار فروشگاه تخليه مي شدند. برادران آلبرشت چنان بلندپرواز و جسور بودند كه محصولات فاسد شدني را با اطمينان از فروششان درون يخچال نمي گذاشتند. تعداد ويترين هاي يخچالي آن ها بسيار كم بود.
ظرف ده سال در كل ناحيه صنعتي روهر تعداد زيادي از شعبه هاي آلدي مثل قارچ از زمين بيرون آمد. پس از مدتي تعداد كل شعبه ها در منطقه به بيش از ۳۰۰ عدد رسيد. اندكي بعد بازار شركت نيز از ۱۰۰ ميليون مارك فراتر رفت.
با اين حال رشد واقعي شركت آلدي در اوايل دهه شصت روي داد. برادران آلبرشت در سال ۱۹۶۲ اولين شعبه خويش را احداث كردند. قيمت ها در شعبه دورتموند چنان پايين بود كه امكان رقابت را از هر رقيبي سلب مي كرد. اساساً نام آلدي Aldi نيز مخفف دو عبارت Albrecht (نام خانواده) و عبارت لاتين Discount (به معناي تخفيف) است. از دهه شصت به بعد نيز اين دو برادر آلماني لقب «ارزان فروش هاي ملي» را كسب كردند. نه تنها موسسات ارزيابي بلكه مشتريان فزاينده آلدي هم معتقدند كه در اين فروشگاه ها مي توان با قيمت پايين به كيفيت بالا دست يافت. در فروشگاه هاي آلدي كالاهايي كه توسط موسسه هاي كنترل كيفي نمره كمتر از «رضايت بخش» را دريافت كنند، از قفسه هاي كالاهاي آلدي كنار گذاشته مي شوند. اين امر موجب مي شود تا در شعبه هاي جنوبي آلدي تنها ۶۰۰ كالا و در شعبه هاي شمالي حدود ۶۵۰ كالا عرضه شود. البته چنين كاري يك مزيت بزرگ براي آلدي پديد آورده است: مشتريان راضي تر هستند.
011195.jpg

در زمينه فروشندگان تخصصي هم پيشتاز
آلدي بخش چندان قابل توجهي را به روابط عمومي اختصاص نداده است. از جايگاه مطبوعات هم صرف نظر شده است. مجله تخصصي «آلدي اطلاع مي دهد»، در كنار تبليغات هفتگي شركت از برنامه هاي ويژه شركت نيز مشتريان را مطلع مي كند. در تبليغات نيز هميشه تاكيد مي شود كه برخي كالاها به صورت محدود عرضه مي شوند. لذا غالباً صبح ها قبل از باز شدن فروشگاه ها صف هايي مقابل درب ها تشكيل مي شود. سالن هاي فروش اگر چه تزئينات چنداني ندارند، اما وجود صف در مقابل آن ها امري عادي و هميشگي است. در حال حاضر به خصوص رايانه و دستگاه هاي الكترونيكي در فروشگاه هاي آلدي مشتريان فراواني دارند.
آلدي چنان رشد كرده كه حتي در بسياري از رشته هاي تخصصي هم به قدرت اول بازار بدل شده است. فروش سهام شركت در بازار بورس به برادران آلبرشت امكان داد تا در بخش هايي كه همين اواخر فروشندگان تخصصي بخش اعظم محصولات را مي فروختند، آلدي را به قدرت اول بدل كنند. در حال حاضر آلدي بزرگ ترين فروشنده رايانه هاي شخصي (PC) در آلمان است. ۶۰ درصد مردم آلمان رايانه هاي خود را از اين برادران اهل اسن مي خرند.
در مورد زندگي شخصي اين دو برادر سرشناس هنوز چيز زيادي در رسانه ها منتشر نشده است. آن ها معمولاً اظهارنظر چندي نمي كنند و به اين لحاظ در عين ثروت به شهرت زيادي نرسيده اند. ديتر براند، كه در گذشته مدتي رياست آلدي را بر عهده داشته پيرامون اين دو برادر مي گويد: «آن ها افرادي مودب و سهل گير در فعاليت ها هستند. »
تنها جنجالي كه در زندگي برادران آلبرشت روي داد، ماجراي گروگان گرفته شدن يكي از آن ها بود. تئو، برادر كوچك تر، در سال ۱۹۶۱ ربوده شد. ماجرا حدود ۱۶ روز طول كشيد و بالاخره مقامات شركت با پرداخت هفت ميليون مارك به گروگانگيران تقريباً بدون آنكه حادثه قابل توجهي روي دهد، به قضيه خاتمه دادند.
معمولاً به خصوص در زمان هايي كه شركت آلدي زيرنگاه هاي مردم به موفقيتي جهاني مي رسد، برادران آلبرشت سعي مي كنند چندان چهره آشكاري نداشته باشند. اوايل دهه شصت آن ها آلمان را بين خود قسمت كردند. نيمه شمالي كشور در اختيار تئو، برادر كوچك تر، قرار گرفت و نيمه جنوبي هم حوزه فعاليت هاي كارل، برادر بزرگ تر، شد. دو برادر اكنون در جهان مجموعاً صاحب ۳۵۰۰ شعبه هستند.

با آلدي در نيمي از جهان
رشد برادران آلبرشت در اروپا در محدوده خارج از آلمان تقريباً برابر با رشد آن ها در آمريكاست. در استراليا هم گسترش آلدي قابل توجه است. امپراتوري آلدي در جهان صاحب حدود ۹/۳۱ ميليارد يورو سرمايه است. سود برادران آلبرشت تنها در سال ۲۰۰۰ بالغ بر ۵۰۰ ميليون يورو شد. در سال گذشته ميلادي نيز بنابر ارزيابي هاي «روزنامه خواروبار» شركت مجدداً رشدي دورقمي داشته است. سود ناخالص شركت نيز (بدون احتساب ماليات) حدود ۵ درصد افزايش يافت.
از سال ۱۹۹۴ كارل آلبرشت مي كوشد تا حد زيادي نقش ناظر و صرفاً يك تماشاگر را در تحولات شركتش بر عهده داشته باشد. او مديريت اجرايي را به اولريش ولترز و هورست اشتاين فلد، اشخاصي كه هيچ نسبت خانوادگي با وي ندارند واگذار كرده است. نام پسر كارل آلبرشت نيز عيناً همانند پدرش است. حتي براساس خبرهاي موجود كارل آلبرشت پدر اخيراً كارل آلبرشت پسر را نيز از هيات مديره خارج كرده است. در مقابل تئو كه نيمه شمالي آلمان را در اختيار دارد كماكان تمامي فعاليت ها را شخصاً رهبري مي كند. او برخلاف برادر بزرگ ترش قصد دارد «فقط در زمان مقتضي» جانشين مناسبي براي خويش معرفي كند.
تئو نيز همانند برادر بزرگ تر نام يكي از پسرانش را همنام خويش نهاده است. تئوي پسر و برتولد، فرزندان تئوي پدر در شوراي مديريت مركز اصلي خريد آلدي در شهر اسن عضويت دارند. پدر آن ها ظاهراً قصد دارد به صورت مادام العمر رياست بنياد با نفوذ ماركوس را در نورتورف بر عهده داشته باشد. بنياد ماركوس كمافي السابق در مورد تمامي اقدامات بخش شمالي شركت آلدي در آلمان تصميم گيري مي كند. لذا هنوز زمان زيادي باقي مانده تا تئو در زمين هاي گلف به برادرش محلق شود و در جمع پولدارهاي بازنشسته شب و روزش را به بازي گلف سپري كند. البته علاقه اين دو برادر به بازي گلف حد و حصري ندارد.
منبع: منيجر مگزين

ورشكستگي نظام مالي دولت فرانسه
وخامت وضعيت مالي دولت فرانسه بيش از هر چيز ناشي از اشتباه هاي سياست اقتصادي است
011200.jpg
ترجمه: رضا علي اكبرپور
اكنون دلايل ورشكستگي شركت ويواندي اونيورسال را ديگر به خوبي مي دانيم: بن بست استراتژيك، زياده روي در خريد شركت هاي كوچك و سرمايه گذاري هاي بي حاصل و انحرافات از نوع شركت انرون. همين عناصر در حال حاضر به عملكرد خود در بطن بخش دولتي فرانسه ادامه مي دهند؛ دارايي هاي اين بخش در واقع يك حباب مالي را تشكيل مي دهد، كه در اثر تغييرات اوضاع اقتصادي جهان و افزايش ناگزير نرخ هاي بهره، در آستانه تركيدن قرار دارد، در حالي كه بالا رفتن نرخ هاي بهره، بار بدهي ها را به طرز سرسام آوري افزايش خواهد داد.
وضعيت كاملاً شفاف و مشخص است: به گفته كميسيون اروپا، در سال ۲۰۰۳ فرانسه در ميان كشورهاي اروپايي ناگوارترين بيلان نظام مالي دولتي را خواهد داشت، به طوري كه ميزان كسري بودجه آن ۶/۳ درصد توليد ناخالص داخلي (در مقابل پرتغال با ۵/۳ درصد، آلمان با ۴/۳ درصد و ايتاليا با ۱/۳ درصد) و بدهي هاي دولتي اين كشور به ۳/۶۱ درصد توليد ناخالص داخلي بالغ خواهد شد.
كارشناسان حتي اين ارزيابي ها از سوي كميسيون اروپايي را خوشبينانه توصيف مي كنند. در واقع، حداقل كسري بودجه فرانسه در سال ،۲۰۰۳ به دليل مبالغه در تخمين ميزان رشد اقتصادي، حدود ۸/۳ درصد توليد ناخالص داخلي خواهد بود و حتي احتمال مي رود كه به رقم ۴ درصد برسد. وانگهي، هيچ كنترلي بر هزينه هاي دولتي اعمال نمي شود. و بايد افزود كه سرعت افزايش بار بدهي هاي دولتي
۵/۲ برابر سرعت افزايش رشد اقتصادي است. كسري بودجه در بخش تامين اجتماعي بسيار عميق است و شاهد آن، ارقام ناگواري است كه درباره شركت هاي بزرگ دولتي منتشر مي شود (۲۰ ميليارد يورو زيان و ۱۳۰ ميليارد يورو بدهي در سال ۲۰۰۲). در اصل، اين شركت ها در چارچوب بخش دولتي، طبق معيارهاي پيمان ماستريخت، قرار نمي گيرند، اما از تضمين دولتي برخوردارند و لذا با توجه به دريافت بودجه از سوي دولت، جزو بخش دولتي محسوب مي شوند. بدين ترتيب، ميزان كسري بودجه واقعي را بايد بين ۵ تا ۵/۵ درصد توليد ناخالص ارزيابي كرد.
وخامت وضعيت مالي دولت فرانسه ارتباط اندكي با اوضاع و احوال اقتصادي جهان دارد. اين امر پيش از هر چيز ناشي از اشتباه هاي سياست اقتصادي است. پس از بحران مالي سال ،۱۹۸۳ جناح چپ فرانسه تلاش كرد تا ضد - تورم را از طريق اعطاي حقوق اجتماعي غيرواقعي جبران كند و از سوي ديگر سعي كرد براي رويارويي با آزادسازي منتج از وحدت پولي (يورو) و روند جهاني دست به اعطاي بودجه بيشتر به بخش دولتي بزند.
دولت ليونل ژوسپن از رشد عظيم اقتصادي اواخر دهه نود استفاده كرد تا ضربه شتاب دهنده اي به اين تدابير نامتناسب اقتصادي و اجتماعي وارد آورد. اين دولت مبالغ هنگفتي را صرف تدابيري بي بازده كرد: ۱۰۰ ميليارد يورو براي طرح ۳۵ ساعت كار در هفته، ۱۵۰ ميليون يورو براي از كارافتادگي، ۲۲۰ ميليون يورو جهت پوشش دادن امراض، ۴۴۵ ميليون يورو به منظور امدادهاي پزشكي، ۶۰۰ ميليون يورو براي پاداش عيد نوئل و ۱۵ ميليارد يورو در سال به دليل افزايش تعداد كاركنان دولت.
دولت راستگراي ژان - پير رافارين نه تنها استراتژي خاصي در جهت تغيير اين سياست ها تبيين نكرده است، بلكه به طور كامل همان سياست هاي جناح كثرت گراي چپ را ادامه مي دهد: همان عدم انسجام استراتژيك كه موجب تحكيم پيمان ثبات و دور شدن از انضباط مالي مي گردد، همان حس مخاصمه كه اعتصابات پي درپي بخش دولتي را به همراه دارد و هيچ گاه به ارائه طرح هاي اصلاحات منجر نمي گردد و هر نوع تلاش براي تبيين استراتژي مدرن سازي دولت را به شكست مي كشاند؛ همان هزينه هاي بي حاصل براي ايجاد ثبات شغلي از طريق صرف بودجه و ايجاد مشاغل دولتي، همان تردستي هاي سيستماتيك پيرامون بودجه هاي دولتي كه از اين پس ديگر براساس كمتر جلوه دادن هزينه ها و بيشتر جلوه دادن رشد اقتصادي نخواهد بود.
به اين ترتيب به نتيجه گيري چهارگانه اي دست مي يابيم.
۱ - وخامت اوضاع بودجه اي فرانسه ناشي از تغييرات مربوط به رشد اقتصادي جهاني نيست بلكه در تداوم سياست افزايش هزينه هاي موازي، بدهي ها و مشاغل دولتي روي مي دهد.
۲ - گرايش به حجيم كردن هزينه هاي بخش دولتي كه در عرصه آزادسازي از بخش خصوصي عقب مانده است از اين پس به روندي مهارناپذير منتهي خواهد شد. گسيختگي نظام مالي در بخش دولتي و به تبع آن در بخش خصوصي، سرانجام كارگزاران اقتصادي را وادار خواهد كرد كه از ميان ورشكستگي و تبعيد به خارج، يكي را انتخاب كنند.
۳ - فرانسه، همانند سال ،۱۹۸۳ آماده مي شود تا دست به انتخابي مهم ميان تعهدات اروپايي (كه با اصلاحات ساختاري ناسازگار است) و وضعيت موجود (كه منجر به فروشي نظام مالي دولت مي شود) بزند.
۴ - وضعيت مالي دولت هم از سياست اقتصادي و هم از استراتژي تاثير مي گيرد: بدون داشتن ابزارهاي قدرت، هدايت ديپلماسي گسست از ايالات متحده كاري بيهوده است و به همان ترتيب، سخن گفتن از اصلاح مكانيسم ضد - تورمي درباره اقتصاد كشور فرانسه كه حدود صفر درصد رشد اقتصادي، بيكاري گسترده و دولتي در آستانه ورشكستگي دارد، امري نامعقول به نظر مي رسد.
منبع: لوپوئن

حاشيه اقتصاد
• ركورد صادرات گاز پروم به اروپا
صادرات گاز موسسه تجاري «گاز پروم» در ربع اول سال جاري ميلادي ۱۱ درصد افزايش يافت. به گزارش خبرگزاري رويترز، در ربع اول سال ۲۰۰۳ سرماي زمستان و افزايش تقاضاي مناطق غربي و مركزي اروپا، موجب رشد ۱۱ درصدي صادرات گاز پروم به اروپا شد. برپايه اين گزارش، گاز پروم كه در مقام بزرگ ترين موسسه تجاري گاز جهان يك چهارم نياز گاز اروپا را تامين مي كند، اعلام كرده است در سه ماهه اول سال ۲۰۰۳ ، ۹/۳۸ ميليارد مترمكعب گاز صادر كرده كه قابل مقايسه با صادرات ۲/۳۵ ميليارد مترمكعبي اين موسسه در دوره مشابه سال ۲۰۰۲ است.
رويترز در ادامه گزارش خود به نقل از گاز پروم آورده است: «در همين دوره صادرات به آلمان كه بزرگ ترين مشتري گاز پروم در غرب اروپاست، ۶ درصد و به ايتاليا ۵ درصد افزايش داشته است.
تركيه با وجود خريد گاز بيشتر از «بلوستريم»، خط لوله جديد و عظيمي كه از اعماق درياي سياه مي گذرد، ۳۴ درصد گاز بيشتري طلب كرده است.» صادرات به اتريش و فنلاند كه تقريباً در مدت زمان طولاني ثابت بوده ۱۴ و ۱۵ درصد افزايش يافته است و فرانسه نيز ۱۴ درصد گاز بيشتري در اين دوره از گاز پروم طلب كرده است. در اروپاي مركزي صادرات به مجارستان كه بزرگ ترين مشتري گاز پروم در منطقه است ۲۴ درصد رشد يافت، در حالي كه لهستان نيز ۱۰ درصد درخواست اضافي داشته است. اين گزارش در ادامه افزوده است: ناپايداري ها در خاورميانه و شرايط بحراني ونزوئلا قيمت نفت در پايان سال ۲۰۰۲ و ابتداي سال ۲۰۰۳ را به اوج خود رساند كه همين امر احتمال افزايش قيمت گاز در اواسط سال جاري به بالاترين حد را ممكن مي سازد.

• بالاترين رقم مهار باد از آن دانمارك
در سال جاري ميلادي دانمارك ۲/۹ تريليون وات ساعت برق از باد توليد خواهد كرد.
به گزارش خبرگزاري دانمارك، اين ميزان مهار باد ۲۶ درصد از برق مورد نياز اين كشور در اين سال را تامين مي كند كه اين ميزان تا پايان سال ۲۰۰۳ به ۳۰ درصد افزايش خواهد يافت.
بر پايه اين گزارش، دانمارك با نصب نيروگاه هاي بادي در سال ۲۰۰۲ ركورد جهاني را از آن خود كرد و توانست ۵۰۰ مگاوات انرژي توليد كند كه دوسوم آن از طريق نصب ژنراتورهاي درون دريا و يك سوم آن از طريق توربين هاي ساحلي تامين شد. اين گزارش در ادامه آورده است، بين سال هاي ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ دانمارك با احداث ۳ مزرعه ساحلي با ظرفيت ۴۵۰ مگاوات توليد برق بادي خود را افزايش مي دهد.

• جنگ و سرمايه هاي اينترنتي
هنوز عمليات گسترده جنگي در عراق پايان نيافته بود كه جنگ بر سر بازسازي اين كشور ويران شده آغاز شد. ولي جدال بر سر تقسيم غنائم و بهره بردن از اين خوان گسترده، تنها از سوي شركت هاي فعال در صنايع نفتي و يا راه و ترابري دنبال نمي شود. فعالان بخش تكنولوژي داده پردازي و تسليحاتي نيز اينك از هر سوي به راه افتاده اند تا اطلاعات و تجارب ناشي از جنگ عراق را محك زده و ارزيابي كنند. چرا كه اين جنگ، سرآغاز فرهنگ جنگي نوين غرب است. همان فرهنگي كه متكي بر شبكه ها و ديجيتاليزه شدن جهان است. آن را Network Centric Warfare يا جنگ مبتني و متمركز بر شبكه نام نهاده اند. اين فرهنگ جنگي متكي است بر امكان دستيابي همگاني بر منابع و اطلاعات.
اقتصاد همچون پيش از اين، راه و رسم را خود نشان مي دهد. در چارچوب آنچه كه به بازار نوين و يا بازار جديد شهرت داشت، اينك تنها شركت هايي باقي مانده اند كه سرمايه خود را نه در شبكه اينترنت به جريان مي اندازند، بلكه سرمايه خود را با بهره جستن از اينترنت به كار مي گيرند. شركت هاي اين چنيني مي توانند با كمك اين تكنولوژي از دانش و اطلاعات بهره اي گسترده تر برند. و از جانب ديگر اين تكنولوژي اين امكان را فراهم مي آورد كه روندهاي متفاوت توليد فرآورده اي را با مختصات برآمده از مشاركت در شبكه هماهنگ سازند. اين چنين است كه جنگ متمركز بر شبكه همان نقشي را در عمليات نظامي ايفا مي كند كه بازرگاني الكترونيك و يا به زبان خودشان E-Business براي اقتصاد. اين سيستم چنين عمل مي كند: ماهواره ها، هواپيماهاي اكتشافي و نيروهاي پياده اقدام به ارسال تصاوير و باندهاي صوتي مي كنند، ستاد فرماندهي اين اطلاعات را از طريق كامپيوتر دريافت مي كند و اقدام به ارزيابي آنها مي نمايد. اين چنين هر نقطه اي از درگيري نظامي مشخص مي شود و مي تواند ظرف مدت زمان بس كوتاهي توسط راكت هدف قرار گيرد. عملياتي كه از طريق شبكه به طور متمركز هدايت مي شوند، مي توانند مستقل از يكديگر و به موازات هم جريان يابند. ولي اين امكان وجود دارد كه فرماندهي اين عمليات متفاوت، ظرف مدت زمان كوتاهي با يكديگر هماهنگ گردند و خيلي سريع از تغيير و تحول اوضاع مطلع شوند.
در يك كلام هرگاه بخواهيم مختصات جنگ متمركز بر شبكه را بيان كنيم بايد بگوييم كه موضوع بر سر تفوق و برتري اطلاعاتي است. تكنولوژي مدرن جنگي متكي بر تكنولوژي داده پردازي است. بايد خاطرنشان ساخت كه اين تكنولوژي امروز هنوز به بلوغ و كمال نرسيده است. هنوز نمي توان حجم گسترده داده ها را به گونه اي صحيح و فراگير به كار گرفت. از آن گذشته بايد افزود كه پايه هاي صنعتي ايجاد يك چنين تكنولوژي اي هنوز در كشورهاي صنعتي به وجود نيامده است. تنها ما در ايالات متحده آمريكا شاهد ايجاد پايه ها و بنياد صنعتي اين تكنولوژي هستيم. اين در حالي است كه صنايع آلمان در اين شاخه جديد توليدي از امكان و شانس بزرگي برخوردار است. مي بايست تجارب ناشي از كار غيرنظامي با سيستم داده پردازي در عرصه نظامي به كار بسته شوند. يكي از فعالان اين شاخه صنعتي در آلمان، بوركهارد تايله در اين باره چنين مي گويد: پرداختن به صنايعي از اين دست در آلمان بسيار مناسب است، اين صنايع با موضوعاتي سروكار دارند كه همچون چالشي جدي در برابر صنايع آلمان مطرح مي شوند. چرا كه از امكانات برآمده از اين صنايع مي توان هم براي امور غيرنظامي و هم براي امور تسليحاتي و جنگي بهره گرفت و از اين رو كه اين شاخه از صنعت مي تواند ارزش اقتصادي قابل ملاحظه اي توليد كند، براي صنايع آلمان بسيار جذاب و جالب است.

جهان ۲۰۰۳
جهان به زبان ارقام
ترجمه: غلامرضا رضايي نصير
روماني
توليد ناخالص داخلي: ۵۳ ميليارد دلار
سرانه توليد ناخالص داخلي: ۲۳۸۰ دلار
جمعيت: ۴/۲۲ ميليون نفر
رشد توليد ناخالص داخلي: ۴/۴ درصد
تورم: ۰/۲۰ درصد
روماني روز به روز بيشتر شبيه كشورهاي اروپايي مي شود. در سال ۲۰۰۳ اين كشور به ناتو مي پيوندد. ممكن است دولت روماني در نيمه اول سال خواستار برگزاري انتخابات زودرس شود تا بتواند از مسئله پيوستن به ناتو بهره برداري كند. اما در مورد عضويت اين كشور در اتحاديه اروپا حتي احتمال ارسال دعوت نامه اي از سوي اين باشگاه براي روماني وجود ندارد.
صندوق بين المللي پول در سال ۲۰۰۲ اعطاي وام به روماني را مجاز اعلام كرد، اما اين كار با بي ميلي صورت گرفت. روماني شاگرد زرنگي براي صندوق بين المللي پول نبوده است و هرگاه وام ها را دريافت كرده، اصلاحات را به عقب انداخته است. با توجه به اينكه زمان انتخابات بعدي سال ۲۰۰۴ است، منتظر رفتار بدتري از سوي دولت روماني باشيد.

اوكراين
توليد ناخالص داخلي: ۴۶ ميليارد دلار
سرانه توليد ناخالص داخلي: ۹۶۹ دلار
جمعيت: ۴۸ ميليون نفر
رشد توليد ناخالص داخلي: ۰/۵ درصد
تورم: ۰/۹ درصد
پارلمان معلق اوكراين ـ كه بين طرفداران و مخالفان رئيس جمهور لئونيد كوچما تقسيم شده است ـ آشوب دائمي را در سال ۲۰۰۳ تضمين خواهد كرد. با توجه به زمان انتخابات رياست جمهوري در سال ۲۰۰۴ و فساد ريشه دار كوچما كه امكان انتخاب مجدد وي را بعيد مي سازد، رقابت براي جانشيني وي شدت خواهد گرفت. احتمال انتخابات زودرس در سال ۲۰۰۳ را نمي توان منتفي دانست.
مخالفان كوچما وعده داده اند كه تظاهرات خياباني را براي درخواست كناره گيري رئيس جمهور سازماندهي خواهند كرد. اما كوچما قبلاً از اين تظاهرات جان سالم به در برده است و احتمالاً باز هم جان سالم به در خواهد برد.

استراليا
توليد ناخالص داخلي: ۴۶۵ ميليارد دلار
سرانه توليد ناخالص داخلي: ۲۳۵۶۰ دلار
جمعيت: ۶/۱۹ ميليون نفر
رشد توليد ناخالص داخلي: ۶/۳ درصد
تورم: ۵/۲ درصد
دولت ليبرال جان هوارد كنترل كامل مجلس عوام را در پارلمان در دست دارد، اما در مجلس سنا مخالفت هايي با دولت صورت خواهد گرفت. از مدتي قبل مناقشات بر سر ابتكارهاي دولت در زمينه دارو، دسترسي به مزاياي بازنشستگي و قانون كار بروز كرده است. اگر سنا همچنان به مخالفت با برنامه هاي دولت ادامه دهد، دولت مي تواند خواستار برگزاري زودهنگام انتخابات هر دو مجلس عوام و سنا شود.
وجود فرصت هاي شغلي فراوان و قيمت هاي بالاي مسكن انگيزه رشد اقتصادي بوده اند اما چشم انداز افزايش بيشتر نرخ هاي بهره و كاهش رشد اشتغال، مصرف كنندگان را محتاط تر خواهد ساخت.
دولت استراليا از سال ها قبل تلاش كرده است سهم باقي مانده خود را در شركت بزرگ مخابرات به فروش برساند. گزارش مثبتي در مورد تأثير اين خصوصي سازي بر مناطق روستايي استراليا مي تواند راه را براي اين مهم هموار سازد، اما موافقت چهار سناتور نماينده اپوزيسيون نيز براي اين كار لازم است.

چين
توليد ناخالص داخلي: ۱۳۸۸ ميليارد دلار
سرانه توليد ناخالص داخلي: ۱۰۶۰ دلار
جمعيت: ۳/۱ ميليارد نفر
رشد توليد ناخالص داخلي: ۰/۸ درصد
تورم: ۴/۰ درصد
خطر بي ثباتي سياسي در سال ۲۰۰۳ افزايش خواهد يافت. شركت هاي خارجي بيشتري به دليل انجام اصلاحات اقتصادي ناشي از پيوستن اين كشور به سازمان جهاني تجارت به چين سرازير خواهند شد. احتمال مي رود كه سرمايه گذاري مستقيم خارجي در اين كشور به ۶۰ ميليارد دلار برسد. اما اصلاحات مورد نظر سازمان جهاني تجارت به سرعت انجام نخواهند شد. چين از جنگ آمريكا عليه تروريسم حمايت كرده است. اما با توجه به حمايت فزاينده آمريكا از تايوان احتمال تنش بين دو كشور وجود دارد.

هنگ كنگ
توليد ناخالص داخلي: ۱۵۹ ميليارد دلار
سرانه توليد ناخالص داخلي: ۲۳۱۴۰ دلار
جمعيت: ۹/۶ ميليون نفر
رشد توليد ناخالص داخلي: ۶/۴ درصد
تورم: ۰/۱- درصد
در سال ۲۰۰۳ دولت چين از نزديك مراقب تونگ چي هوا، مدير اجرايي هنگ كنگ خواهد بود. با آنكه تونگ در ژوئيه ۲۰۰۲ دور دوم رياست خود را آغاز كرد، در بين مردم هنگ كنگ از محبوبيت چنداني برخوردار نيست و مجبور شد در سال ۲۰۰۲ كابينه خود را ترميم كند تا بيشتر در مقابل افكار عمومي پاسخگو باشد. اگر اقتصاد هنگ كنگ در سال ۲۰۰۳ بهتر عمل نكند، رهبران چين بيشتر در امور آن دخالت خواهند كرد و حتي احتمال دارد كه تونگ را بركنار سازند.
در سپتامبر ۲۰۰۲ دولت طرح پيش نويس قانوني را به گردش انداخت كه هدف از آن مقابله با توطئه هاي خيانت آميز عليه دولت بود. اما احتمالاً از اين قانون براي سركوب گروه هاي مسالمت جويي مثل فالون كونگ كه باعث عدم محبوبيت دولت شده اند، استفاده خواهد شد. جزئيات اين قانون هنوز فاش نشده است.

اقتصاد
ايران
جهان
زندگي
فرهنگ
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  زندگي  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |