سه شنبه ۶ خرداد ۱۳۸۲ - شماره ۳۰۶۱- May, 27, 2003
مرحله مقدماتي يورو ۲۰۰۴
فراتر از يك بازي
بازي فوتبال باز هم تبديل به نبردي شبه سياسي شد اين بار روسيه و گرجستان ياران قديمي بر سر منافع ملي ميدان فوتبال را عرصه ميدان نبرد كردند براي اين دو تيم بازي فوتبال تبديل به پديده اي فرامتني شده است
طي سال هاي اخير ستاره هايي نظير تيمور كتسبايا كه در نيوكاسل به خاطر نبوغش به بچه جن معروف است و كاخا كالادزه مدافع قدرتمند ميلان توانسته اند براي فوتبال گرجستان اعتبار كسب كنند فوتبالي كه سال ها سمبلي به نام ديناموتفليس
داشت
آران
013155.jpg

«فوتبال و هر پديده اجتماعي ديگر به خودي خود بحران زا نيست بلكه صرفاً مي تواند نمايشگر نارسايي ها، اختلافات و تناقضات موجود باشد. »
اين جمله «پاسكال بونيفاس» استراتژيست فرانسوي چندي پيش ديگر بار مورد توجه سياسيون قرار گرفت. درست در بحبوحه جنگ عراق يك مسابقه فوتبال از اختلافات عميق ميان دو رفيق بزرگ و كوچك سابق، روسيه و گرجستان پرده برداشت. آخرين چهارشنبه حكومت صدام مصادف بود با رقابت هاي مقدماتي يورو ،۲۰۰۴ كه بدين مناسبت در هر گوشه از قاره سبز و ملزمات اخير آن يعني جمهوري هاي تازه استقلال يافته از شوروي مكاره اي بر پا شده بود.
در منتهي اليه سرحدات خاوري اروپا نيز تفليس پايتخت گرجستان پذيراي تيم ملي روسيه شد، اما در نهايت نتوانست ميزبان سربلندي باشد و تنش در حاشيه فوتبال چنان بالا گرفت كه روابط سياسي دو كشور را بيش از پيش آشفته ساخت و يا به قول پاسكال بونيفاس از آشفتگي اين روابط پرده برداشت.
البته حساسيت مسابقه «روسيه ـ گرجستان» وابسته به متن «بازي زيبا» ـ كه گاهي اوقات جلوه هاي زشتي پيدا مي كند ـ محسوب نمي شد زيرا نه گرجستان فوتبال قدرتمندي داشت كه بخواهد جلوي روسيه، ميراث دار بزرگ فوتبال امپراتوري شوروي قد علم كند و نه ملي پوشان روس دغدغه اي جز گرفتن حمام آفتاب در پلاژهاي مشهور كناره درياي سياه و فكاهي ساختن از رويدادهاي يك بازي دستگرمي جلوي رعيت سابق داشتند. روسيه تيم اول گروه، حتي جمهوري ايرلند كيفي ترين تيم جام جهاني اخير را درهم شكسته و با خيال راحت براي سفر تابستان آينده به سواحل اطلسي پرتغال نقشه مي كشيد.
013175.jpg

حتي ايرلندي ها كه با توجه به نفوذشان در رسانه هاي بريتانيايي و آمريكايي، به بهانه رقابت ايرلند با روسيه پوشش انحصاري رقابت هاي گروه را از آن خود كرده بودند ـ و اين از نام مقاله نويساني كه بدين موضوع مي پرداختند آشكار بود ـ وقتي شكست از روسيه به استعفاي مك كارتي منجر شد، عملاً سرخوردگي از روياي حضور در جام ملت هاي پرتغال را اعلام كردند. بي خود نبود كه در بازي فينال جام يوفا كاتوليك هاي متعصب ايرلندي طرفدار سلتيك چنان لشكركشي عظيمي به سويل ترتيب دادند تا غيبت سال بعد را در يك همايش اروپايي جبران كرده باشند.
روسيه قدرتمند به سياق دوران تزار بار ديگر براي فتح به تفليس پا مي گذاشت اما استقبال گرجي ها نه تنها از دوران تزار بلكه حتي از بار اولي كه در اواسط اكتبر سال گذشته با از كار انداختن پروژكتورهاي استاديوم دينامو مانع از انجام مسابقه شده بودند گستاخانه تر به نظر آمد.
اين بار گرجي هاي به جوش آمده علناً از هيچ خرابكاري و تهاجمي در حاشيه فوتبال فروگذار نكردند و اين گونه بود كه شعارها، بطري ها و سنگ ها به سوي هواداران روسي و بازيكنان محبوبشان و متقابلاً از سوي آنها به طرف گرجي هاي حاضر در ورزشگاه به پرواز در آمدند.
كاملاً پيدا بود كه «تنفر» جايگزين «عشق گمشده» دو ملت شده است.
•••
قضيه از آنجا آب مي خورد كه گرجستان پيوندهاي اقتصادي و نظامي اش با آمريكا را بيش از هر زمان ديگري مستحكم ساخته و اين بر روسيه اي كه به عنوان مدافع اصلي عراق، در اوج خصومت سياسي با ايالات متحده به سر مي برد بسيار گران آمده بود. مسئله ديگر جنگ چچن بود. منطقه اي كه هم با روسيه و هم با گرجستان مرز دارد. روس ها احساس كرده بودند گرجستان دقت لازم را براي متوقف كردن شورشيان چچني در منطقه مرزي «پانكيسي گرجه» واقع در شمال غربي كشور به خرج نمي دهند.
بنا بر اين گرجي ها را متهم ساختند به اين شورشيان كمك مي كنند تا از مرز «گرجستان ـ چچن» رفت و آمد نمايند. سرانجام در سپتامبر سال ۲۰۰۲ ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه دست به اقدامي عملي براي جلوگيري از اين رفت و آمدها زده بود و با فرستادن چند جنگنده به منطقه «گرجه» پناهگاه هايي را كه به شورشيان چچني منسوب مي دانست بمباران كرده بود. يك كشته و چند زخمي ماحصل تجاوز روس ها به خاك گرجستان محسوب مي شد و البته تنفر عمومي مردم گرجي از روس ها را نيز بايد افزود.
پوتين هم زمان حمله به گرجه را چنين توجيه كرد: «اگر مقامات گرجي در گروگان گيري سالن اپراي مسكو دست نداشته اند پس بايد از نابودي تروريسم راضي باشند.
چنان چه شبه نظاميان چچن باز هم از مرزهاي گرجستان وارد خاك روسيه شوند، روسيه اين حق را براي خود قائل است تا براي مقابله با تروريست ها برخورد مقتضي را انجام دهد. »
سرگئي ايوانف وزير دفاع روسيه نيز طي نطقي در دوما ـ پارلمان روسيه ـ نمايندگان كشورش را از خطري جديد بيم داد: «وقتي از تروريسم صحبت به ميان مي آوريم منظور ما بيشتر «ادوارد شوارد نادزه» است تا صدام حسين. »
در مقابل شوارد نادزه نخست وزير گرجستان و مردي كه سال ها رابط بين المللي پروستاريكاي گورباچف شناخته مي شد، گفت: «بمباران روستاهاي گرجي توسط جنگده هاي روسي همه حدود را پايمال كرد. »
با آن بمباران غيرمنتظره و اين جنگ لفظي خصومت دو كشور از پاييز سال گذشته ابعاد تازه اي يافت.
•••
شش هفته بعد هم زمان با سالگرد انقلاب ۱۶ اكتبر ملي پوشان روسيه وارد تفليس شدند تا در چارچوب رقابت هاي مقدماتي يورو ۲۰۰۴ مقابل گرجستان صف آرايي كنند اما با خرابي نورافكن ها در بين دو نيمه بازي نيمه كاره ماند. با توجه به سابقه ذهني منفي بين دولت ملت روس ها بلافاصله حرف از توطئه به ميان آوردند و توپ را به زمين حريف گرجي انداختند. والري دراگانف معاون فدراسيون فوتبال روسيه (RFU) كه همراه تيم بود، صريحاً گفت: «من دوست دارم خراب شدن نورافكن ها را باور كنم اما واقعيت هايي وجود دارند كه مانعم مي شوند. اگر اين خرابكاري بخشي از يك برنامه بوده باشد ماجرا چيز ديگري مي شود و عواقب وخيمي براي ميزبان خواهد داشت. »
013170.jpg

از طرف ديگر گرجي ها مدعي شدند بازيكنان روسي به هنگام نواخته شدن سرود ملي گرجستان پشت خود را به جايگاه ورزشگاه كه شوارد نادزه در آن نشسته بود، كرده اند و سوت زدن تماشاگران گرجي به هنگام اجراي سرود ملي روسيه و همچنين كتك زدن سرمربي تيم ملي اين كشور در خاموشي بين دو نيمه در واكنش به اقدام اهانت آميز نخستين بوده است.
هيچ يك از طرفين نتوانستند حرفشان را ثابت كنند اما اظهارات وزير كشور گرجستان «كوبا نارچماشويلي» حكايت از پذيرش نسبي بحث خرابكاري در استاديوم داشت: «ژنراتورهاي اضطراري هم از دور خارج شده بودند، پس احتمال خرابكاري در بازي وجود داشته است. »
البته او با اين حرف ها مي خواست نشان دهد يك ميزبان با شرافت و با آبروي خود بازي نمي كند و كار، كار خرابكاران اجنبي است. با گذشت چند ماه از آن حوادث و درست در گيرودار جنگ عراق، بعضي تحليلگران كه احتمال برخورد نظامي ميان روسيه و گرجستان را بررسي مي كردند شواهد قابل اعتنايي يافتند. ظاهراً دولت روسيه حمايت هاي عمومي گسترده اي براي برخورد با گرجستان يافته بود. به طوري كه روزنامه پرتيراژ «كرود» چاپ مسكو هم زمان با ورود نظاميان آمريكا به عراق چنين تيتر زد: «صدام را با شوارد نادزه معاوضه كنيد!» گرجستان در مقابل اين را اتهام مطرح كرد كه روسيه سعي دارد جدايي طلبان ايالت «آبخازستان» در غرب گرجستان را تقويت نمايد. بدين ترتيب تنش بين دو ملت بار ديگر بالا گرفت و اين در حالي بود كه دوماي روسيه نگراني خود از افزايش حضور نظامي آمريكا در گرجستان را رسماً اظهار داشته بود: «برداشتن گام هايي براي برهم زدن توازن نيرو در قفقاز شمالي براي رهبر گرجستان گران تمام خواهد شد و رابطه خوب همسايگي «روسي ـ گرجي» را خدشه دار خواهد ساخت. »
در همان حال عده اي از سياستمداران روس گرجستان را چيزي فراتر از يك فريب خورده آمريكا مي دانستند چنانكه به ثبت راداري هواپيماهاي جاسوسي آمريكا در منطقه مرزي «روسيه ـ گرجستان» اشاره داشتند. «آناتولي چخوف» عضو دوما حتي گرجستان را پايگاه دشمن خطاب كرد: «امنيت ملي روسيه به خطر افتاده و عامل اصلي گرجستان است كه طي گسترش حضور نظامي آمريكا در عراق و منطقه زمين بازي جديد آنها شده است. »
•••
در چنين حال و هوايي دو كشور بار ديگر در زمين فوتبال روياروي هم قرار گرفتند. ميداني كه حكم يك جدال مستقيم به دنبال جنگ هاي رواني گذشته را داشت. صرفنظر از بازي سياست، گرجستان مي خواست از اعتبار ميزباني مخدوش شده اش و همچنين اعتبار فوتبال ملي اش كه از سه بازي نخست تنها يك امتياز به دست آورده بود دفاع كند.
ابتدا قرار بود بازي به دستور يوفا پشت درهاي بسته برگزار شود زيرا ماه پيش از آن به هنگام مسابقه گرجستان ـ ايرلند در استاديوم دينامو يك چاقو به سمت كوين كيلبين هافبك ايرلندي پرتاب شده بود.
با شكايت گرجستان يوفا حاضر شد جواز فروش يازده هزار بليت را صادر كند اما با قيد اينكه به هيچ عنوان نبايد بليت اضافي فروخته شود. ضمن اينكه گرجستان بايد ۵۳ هزار يورو به عنوان غرامت پرداخت مي كرد كه رقمي بي سابقه در سطح نازل فوتبال گرجي قلمداد مي شد.
سفارت روسيه در تفليس پيش از مسابقه اعلام كرد هواداران روسي هيچ تقاضايي براي رواديد نكرده اند اما «واختان تاتوناشويلي» رئيس فدراسيون فوتبال گرجستان با چشم بستن بر اتفاقاتي كه قبلاً در استاديوم تفليس روي داده بود گفت كه هيچ جايي براي نگراني وجود ندارد زيرا سه هزار افسر پليس امنيت مسابقه را تأمين مي كنند: «گرجستان امنيت بازي را با بالاترين استاندارد تضمين خواهد كرد و هر كاري خواهد كرد تا از بروز مشكلاتي در آينده جلوگيري به عمل آورد. »
رئيس گرجي در حالي كه سعي مي كرد حداكثر احترامات را براي طرف روسي قائل شود حتي مژده داد كه: «روسي ها در تفليس با آغوش باز پذيرفته خواهند شد!» ظاهراً براي «تاتوناشويلي» اينكه گرجستان عليرغم بهره مندي از استعدادهايي بزرگ هرگز به يك تورنمنت بين المللي معتبر راه نيافته اهميتي فراتر از درگيري سياسي اين كشور با روسيه داشت.
ستاره هاي گرجي چند زماني است كه خود را در سطح اروپا مطرح ساخته اند. بهترين نمونه ها «شوتا آرولادزه» هافبك گلاسكو رنجرز، «كاخا كالادزه» مدافع ميلان، «تيموري كتسبايا» مهاجم پيشين نيوكاسل و گئورگي كينكيلادزه هستند.
013185.jpg

طي سال هاي اخير اين چهره ها اعتباري براي فوتبال گرجستان كه سال هاي سال سمبلش ديناموتفليس بوده است دست و پا كرده اند. «تيمور كتسبايا» در نيوكاسل به خاطر نبوغش به «بچه جن» مشهور بود و «كاخا كالادزه» براي دو فصل عضوي ثابت از ميلان ايتاليا محسوب مي شده و اگر مصدوميت اجازه مي داد مسلماً او مي توانست همراه روسونري در فينال ليگ قهرمانان پاي گذارد. جالب اينجاست كه كالادزه در پاسخ به اتهام روس ها مبني بر حمايت گرجي ها از تروريست هاي چچن با اشاره به از دست دادن برادرش در يك گروگان گيري و جريان سوءقصد به شواردنادزه گفته بود كه ما خود قرباني تروريسم هستيم.
اما در حالي كه نژاد گرجي همواره سمبل استشراق اروپاييان بوده است و آنها اين نژاد را معيار زيبايي قلمداد كرده اند نه تنها او و ساير لژيونرهاي گرجي نشاني از زيبايي فرض شده ندارند بلكه زشتي رفتار هواداران گرجي نيز مايه دلسردي اروپاييان شده است. حركات خارج از شأن اين تماشاگران پس از حوادث بازي «گرجستان ـ ايرلند» به شكلي كاملاً منفي در رسانه هاي انگليسي زبان بازتاب يافت و يكي از مقاله نويسان گاردين بي اطلاع از مبدا نژادي و فرهنگي گرجي ها واژه «توحش شرقي» را در مورد آنها به كار برد. چند سال پيش كه انگلستان و گرجستان در بازي هاي مقدماتي يورو ۲۰۰۰ هم گروه شده بودند، اين گرجي ها بودند كه از رفتار هوليگان هاي كم تعداد انگليسي به ستوه آمده بودند و حالا قضيه كاملاً عكس شده است. در آن موقع تيم ملي ارمنستان مجموعه قدرتمندي بود كه حتي سبب هراس ملي پوشان انگلستان مي شد ولي امروز گرجي ها با داشتن ستاره هاي بلندآوازه تر از قبل ضعيف تر به نظر مي آيند و همين عامل در تناقض با انتظارات مردم از تيم ملي كشورشان ـ كه تقابل با روسيه به شدت گرفتن اين خواسته ها كمك مي كند ـ سبب دامن زده شدن به واكنش هاي جنجالي تماشاگران گرجي مي شود. در حقيقت دو سال از آخرين پيروزي ملي با ارزش گرجستان مي گذرد و «الكساندر شيوادزه» سرمربي چند ساله تيم در زمستان گذشته به دنبال تساوي بي ارزش گرجستان در يك ديدار دوستانه خانگي مقابل مولداوي بركنار شد تا ايوو شوشاك جاي او را بر صندلي داغ مربيگري بگيرد.
از طرف ديگر روسيه اگر چه به عنوان قدرت اصلي گروه اما در حقيقت زخم خورده از نتايج ضعيف جام جهاني و به خصوص شكست مقابل ژاپن پاي به ميدان تفليس گذارد و در نهايت با پرتاب سنگ و بطري بدرقه شد.
گرجستان يك ـ روسيه صفر
بالاخره بازي موعود فرا رسيد و درگيري هاي لفظي روس ها و گرجستان به ميدان فوتبال كشيده شد. گرجستان كه امتياز ميزباني را در اختيار داشت به هيچ وجه علاقه مند نبود كه بازنده ميدان فوتبال باشد. به همين دليل يازده هزار نفر تماشاگر پر سروصداي گرجي به ورزشگاه تفليس ريختند تا در فضايي متفاوت با سال هاي اتحاد در شوروي سابق با بازيكنان روسي مثل يك دشمن برخورد كنند.
روس هاي مغرور كه فكر مي كردند گرجستان حريف آنها نيست فرصت هاي زيادي را از دست دادند، اما مالخاز آساتياني مهاجم گرجستان در دقيقه ۱۲ تنها گل بازي را به ثمر رساند تا روس ها در نزديكي سوئيس شكست تلخ و دور از انتظاري را در كارنامه ببينند. آنها براي رسيدن به سوئيس به اين برد نياز داشتند و حال بايد تا بازي بعد صبر پيشه كنند.
منبع: Soccernet
گازايف مربي تيم ملي روسيه نگران روزهاي آتي است

امتياز
باخت
تساوي
برد
بازي
جدول گروه ۱۰
۸
۰
۲
۲
۴
۱ ـ سوئيس
۶
۲
۰
۲
۴
۲ ـ روسيه
۵
۱
۲
۱
۴
۳ ـ آلباني
۴
۲
۱
۱
۴
۴ ـ جمهوري ايرلند
۴
۲
۱
۱
۴
۵ ـ گرجستان

خط پايان
وداع هميشگي
سهيلا قاسمي
تنيسورهاي بسياري طي ۱۵ سال به بازي حرفه اي پرداخته اند. با اين حال هيچ كس نتوانسته همانند پيت سمپراس آمريكايي به موفقيت دست يابد. فاصله گرفتن او از رولان گاروس و ويمبلدون مي تواند به منزله پايان كار اين تنيسور بزرگ باشد.
•••
روز شانزدهم ماه مه خبر در همه جا پيچيد. پيت سمپراس ۳۱ ساله اواخر ماه مه سال گذشته خداحافظي خود از رقابت هاي بين المللي رولان گاروس را اعلام و ماه ژوئن نيز از ويمبلدون كناره گيري كرد. سمپراس در مصاحبه با روزنامه لس آنجلس تايمز اعلام كرد: «هنوز در شرايطي نيستم كه صددرصد بتوانم از كار كناره گيري كنم. خوب مي دانم كه شركت در رقابت ها چه اهميتي دارد و در حال حاضر هم نمي خواهم از چنين وضعيتي استفاده نامطلوب كنم. » احتمال دارد كه اين تصميم او براي خداحافظي قطعي نباشد، اما در هر حال سخنان پيت نشان مي دهد كه او نزديك به كناره گيري است و حتي اگر اين بار هم خداحافظي نكند، به زودي پس از انجام يك ديدار ديگر براي هميشه راكتش را به زمين خواهد گذاشت.
اين تنيسور شماره يك سابق جهان براي اولين بار نبود كه خداحافظي مي كرد. پيت پس از پيروزي اش در يواس اوپن سال ۲۰۰۲ بارها و بارها به هنگام شركت در تورنمنت هاي مهم اعلام مي كرد كه اين رقابت، آخرين رقابت او خواهد بود و پس از انجام آن خداحافظي خواهد كرد. به نظر مي رسد كه انگيزه هاي او بسيار كمتر از قبل شده است. او ۱۵ سال است كه در سطح بالا به رقابت مي پردازد و چنين فشاري جسم او را كاملاً فرسوده كرده است. از طرف ديگر حالا وقت آن رسيده كه در كنار خانواده اش باشد. او به تازگي صاحب فرزندي شده و اين مسئله نشان مي دهد كه حضور او در خانه بسيار ضروري است. به هر حال اگر در همين زمان كار را متوقف نكند يكي از اين چيزها را از دست خواهد داد.

پيروزي هايي منحصربه فرد
013165.jpg

پيت سمپراس در سال ۱۹۸۸ بازي حرفه اي را آغاز كرد. براي اين بازيكن واشنگتني سر به زير كسب پيروزي ها بيشتر موهبتي از جانب خداوند بود تا نتيجه اي حاصل از امكانات متعدد مالي. او در اين رابطه مي گويد: «من به واسطه خداوند و والدينم كه در كنارم بودند موفق شدم. منظورم از اين حرف نشان دادن مذهبي بودنم نيست، بلكه مي خواهم بگويم كه براي موفقيت نياز داريم تا از آن بالا، نيرويي ما را به جلو هل دهد. » او كودك خجالتي با پدري سختگير بود. در ابتداي كارش در زمين بازي به هيچ وجه احساسات خود را نشان نمي داد. پس از اين مسئله بود كه به فردي خشك و سرد شهرت يافت. به هنگام فينال جام ديويس در سال ۱۹۹۱ كه در ليون برگزار شد، پيت در مقابل گي فورژه شكست خورد. صورت او در پايان ديدار كاملاً بي احساس و سرد مي نمود. او به مرور زمان و پس از شركت در ديدارهاي متعدد دريافت كه چگونه بايد خود را رها كند و چگونه از گريه كردن يا خنديدن در ميدان مسابقه نهراسد. پيت سمپراس خيلي زود فهميد كه هيچ چيز با عشق به پيروزي، برابري نمي كند.
او دو فصل را سپري كرد تا بتواند به نخستين عنوان قهرماني اصلي اش دست يابد. در سال ۱۹۹۰ در حالي كه ۱۹ سال و ۲۸ روز سن بيشتر نداشت به عنوان قهرماني بزرگي دست يافت و به اين ترتيب جوان ترين قهرمان يواس اوپن شد. از همين زمان بود كه دوران سمپراس آغاز شد. عناوين قهرماني يكي پس از ديگري به دست آمدند و او ياد گرفت كه چگونه به رقبايش درس دهد. قدرت، سرعت، ضربات مستقيم و سرويس هاي قوي او سرآمد همه تنيسورها شد. در سال ۱۹۹۳ او در اوج قرار گرفت و به عنوان مرد شماره يك جهان انتخاب شد. سمپراس با تكنيك كامل و بي نقص خود هنوز هم سلاحي در دست دارد كه جوانان و نسل جديد تنيس از آن بي بهره اند. او عليرغم خوش فكري اش، نوعي اعتماد به نفس عميق نيز در وجود خود دارد: «در اعماق وجودم اطمينان دارم كه اگر اوضاع رو به راه باشد هيچ كس قدرت شكست دادن مرا نخواهد داشت. » آيا اين حرف او به معناي غروري بيش از اندازه است؟ در حقيقت مسئله كمي فرق مي كند. او بيشتر به كارش فكر مي كند و موفقيت براي او معنايي متفاوت دارد: «هرگز نمي خواهم تبديل به موجودي محبوب و مشهور شوم كه همه نگاه ها را به سوي خود جلب مي كند. اما مي خواهم موجودي باشم كه همه رقابت ها را فتح مي كند. »
او هفت بار قهرمان ويمبلدون شده است. در ۶۴ تورنمنت مقام اول را به دست آورده و شش بار هم مرد شماره يك جهان لقب گرفته است. پنج قهرماني مسترز نيز باعث شده كه ركورد افتخارات او از همه فراتر رود.
بزرگ ترين اندوه پيت سمپراس اين است كه تاكنون هرگز قهرمان رولان گاروس نشده است. او درست احساس هنرپيشه اي را دارد كه در انتظار به دست آوردن سزار است. فرارو، كوئرتن و آندره آغاسي دوست قديمي او در عرصه هاي رقابت فرانسه بسيار قوي تر از او ظاهر شده اند. بهترين نتيجه اي كه پيت در پاريس به دست آورده رسيدن به مرحله فينال در سال ۱۹۹۶ است. آن سال دوست و مربي او يعني تيم گوليكسون به دليل بيماري سرطان از دنيا رفت. او نهايت تلاش خود را كرد و قهرمانانه جنگيد تا به فينال برسد و بازي فينال را با چشم هايي پر از اشك به پايان رساند. پس از رقابت هاي ويمبلدون سال ۲۰۰۰ شكست ها و آسيب ديدگي هاي بسياري گريبانگير پيت شد. انتقادها آغاز شد. گويي همه مي خواستند او را وادار به عقب نشيني كنند اما پيت با شكست رقيب ديرينه اش آغاسي در يواس اوپن ۲۰۰۲ نتيجه غيرمنتظره ديگري به دست آورد. در حال حاضر بسياري بر اين باورند كه پيت بازيكن قرن است. البته اين مسئله بسيار جدي و حقيقي به نظر مي رسد اما در اين شرايط فعلي نام هاي ديگري هستند كه ممكن است از او پيشي بگيرند. مهم اين است كه يك تنيسور در دوره خود بهترين باشد و به اندازه اي پيروزي كسب كرده باشد كه بتوانيم نامش را وارد ليست برترين هاي جهان كنيم. در اين صورت سمپراس بي ترديد بهترين تنيسور جهان خواهد بود.

حاشيه ورزش
• باز هم تيم هنرمندان
تا چند وقت پيش تيم فوتبال هنرمندان بود كه با همراه آوردن پيروزي هاي جالب براي تيم هاي ديگر هم مايه انبساط خاطر بود و هم مبالغي را در جهت امور خيرخواهانه جمع آوري مي كرد. حالا تيم واليبال هنرمندان با همان استخوان بندي تيم فوتبال به ميدان آمده تا ضمن ادامه دادن روند شكست هاي قبلي تجربه جديدي را بيازمايد. تيم واليبال هنرمندان با مربيگري بازيكن سابق فوتبال يعني حسين ياريار به ديدار تيم پيشكسوتان اصفهان رفت و با نتيجه ۳ بر ۲ مغلوب شد. اگر تا چند وقت ديگر اخباري از ديدار تيم سپاك تاكرا يا سافت بال هنرمندان به مربيگري حسين ياريار شنيديد تعجب نفرماييد.

• ممتازها كجا هستند
تعيين سقف مالي براي قرارداد بازيكنان واليبال كشور از نكته هاي جالب و قابل توجه فدراسيون واليبال است. اين طرح كه در حال بررسي و مراحل كارشناسي است براي درجات مختلف بازيكنان فعلي واليبال در ايران سقف پرداختي تعيين كرده است. منتهي در شرايط فعلي تعيين بازيكنان ممتاز كه بيشترين مبلغ قرارداد براي آنها لحاظ شده مشكل به نظر مي رسد. پيش از اين تعداد بازيكنان ممتاز در ايران شش يا هفت بازيكن پيش بيني شده بود اما ظاهراً كميته فني فدراسيون يكي يا دو بازيكن را در تمام كشور در حد ممتاز اعلام كرده است. با اين حساب به نظر شما چند بازيكن ممتاز فوتبال در ايران وجود دارد؟ سهم استقلال و پرسپوليس از اين بازيكنان ممتاز چقدر است؟

• آرزوهاي فرگوسن
013160.jpg

حذف ناباورانه و حتي تأسف برانگيز منچستريونايتد از رقابت هاي اين دوره ليگ قهرمانان خاطره تلخي از اين دوره مسابقات را براي مديران اين تيم به يادگار گذاشته است. با اين حال آلكس فرگوسن مربي سرد و گرم چشيده اين تيم اميدوار است كه يك بار ديگر اين جام را قبل از پايان قراردادش بالاي سر ببرد. از قرار معلوم منچستر براي تقويت نيروهاي خود براي سال آينده تصميم به خريد چند بازيكن دارد و مي خواهد به جاي بعضي از بازيكنان پا به سن گذاشته و ناكارآمد منچستر «شياطين» جديدي را به منچستر دعوت كند. فرگوسن فردا شب شاهد ديدار دو تيم ايتاليايي يووه و آث ميلان در اولدترافورد براي كسب قهرماني ليگ قهرمانان سال جاري خواهد بود. آيا صحنه اي دردناك تر از اين براي فرگوسن مي توان متصور بود؟

• آخرين كمك
ليگ برتر فوتبال ايران در حال رسيدن به روزهاي پاياني است اما همچنان مشكلات آبي و قرمز بحث روز به شمار مي آيد. در پي كمك مالي سازمان تربيت بدني براي پايين آوردن مشكلات مالي اين دو تيم حسن تقدس نژاد معاون اداري و پشتيباني سازمان تربيت بدني اعلام كرد كه كمك به اين تيم ها دور از اصول حرفه اي گري است. ظاهراً مسئولان سازمان با وجود حمايت هاي مالي و مديريتي آنچنان كه بايد از طرز اداره و سيستم مديريت اين دو باشگاه راضي نيستند و به همين دليل با اكراه به اين دو باشگاه كمك كرده اند. با اين اوصاف مي توان متصور بود كه سال آينده مديران اين دو باشگاه حتي نبايد توقع كمك از سازمان را داشته باشند. البته اين منطقي است كه كمك كردن به دو باشگاه تهراني ممكن است سروصداي تيم هاي ديگر را دربياورد.

• ميليونرهاي پرتغالي
013180.jpg

برگزاري مسابقات فوتبال جام ملت هاي اروپا در سال ،۲۰۰۴ ۶۹۶ ميليون يورو به رشد اقتصادي كشور پرتغال، كمك خواهد كرد.
به گزارش خبرگزاري فرانسه از ليسبون براساس اعلام «لارس ـ كريستن اولسون» مدير بازارايابي اتحاديه فوتبال اروپا، بخش هاي مختلف صنعت، ساخت وساز و گردشگري در كشور ميزبان از قبل برگزاري مسابقات فوتبال جام ملت هاي اروپا شاهد رشد چشمگيري خواهند بود. در بخش ساخت وساز كشور پرتغال با برپايي اين مسابقات ۲۴۴ ميليون دلار كسب درآمد خواهد كرد.
در هشت شهر محل برگزاري مسابقات كارهاي تبليغاتي در ارتباط با اين مسابقات انجام خواهد گرفت كه همين طرح تجاري ـ تبليغاتي ۲۹۰ ميليون يورو عايد اين شهرها مي كند.
بخش گردشگري پرتغال هم شاهد ۲۶۲ ميليون دلار رشد اقتصادي خواهد بود. پيش بيني شده است براي تماشاي مسابقات جام ملت هاي اروپا سه ميليون خارجي به پرتغال سفر كنند. اين مسابقات از ۱۲ ژوئن تا۴ ژوئيه (۲۲ خرداد تا ۱۳ تير ۸۳) برگزار مي شود.

ورزش
اقتصاد
انديشه
ايران
جهان
زندگي
هنر
|  اقتصاد  |  انديشه  |  ايران  |  جهان  |  زندگي  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |