بخش پاياني
جان لي
ترجمه: عبدالكريم مهروز
در قسمت هاي قبل گفتيم كه كبد اندامي با توانايي بازسازي بسيار بالاست. اين اندام مي تواند ميكروب ها و مواد ذره اي را كه به كبد مي رسند توسط سلول هاي ويژه اي كه دارد، نابود كند. كبد مي تواند سمومي را كه خواسته يا ناخواسته وارد بدن مي شوند، خنثي و دفع كند. به علاوه، موادي به نام ليپوپروتئين در كبد ساخته مي شوند كه وظيفه انتقال چربي ها را به عهده دارند. ليپوپروتئين كم چگال (LDL) و ليپوپروتئين هاي پرچگال (HDL) نقش مهمي در سلامت و بيماري ايفا مي كنند. علاوه بر قابليت هاي ذكر شده، كبد مي تواند نقش هاي مهم ديگري نيز در بدن ايفا كند.
يكي از اعمالي كه كبد انجام مي دهد، پروتئين سازي است. آلبومين يكي از پروتئين هاي مهمي است كه به مقدار زياد توسط كبد ساخته مي شود. اين پروتئين، ناقل بسياري از مواد نظير هورمون ها و اسيدهاي چرب در خون است و در تنظيم توزيع آب ميان بافتي نيز نقش مهمي ايفا مي كند. با اينكه پروتئين هاي ديگر در مقادير بسيار كمتري ساخته مي شوند ولي اهميت آنها كمتر از آلبومين نيست. براي مثال، كبد پروتئين هاي ناقل اختصاصي براي موادي از قبيل آهن، مس و برخي هورمون ها را نيز مي سازد. به علاوه، كبد محل اصلي ساخت پروتئين هاي لخته كننده خون، پروتئين هاي سيستم دفاعي و پروتئين هاي دخيل در پاسخ هاي التهابي است.
با اين همه پروتئيني كه كبد مي سازد، اشتهاي زياد آن براي اسيدهاي آمينه (واحدهاي سازنده پروتئين ها) تعجب آور نيست. از آنجا كه خون باب معمولاً مقادير لازم اسيدهاي آمينه براي ساخت پروتئين ها را فراهم نمي كند، خود كبد اقدام به ساخت اسيدهاي آمينه مي كند. اگر عرضه اسيدهاي آمينه از ميزان تقاضا بيشتر باشد، كبد گروه هاي نيتروژن دار آنها را بر مي دارد و از اين اسيدهاي آمينه براي ساخت گلوكز استفاده مي كند. از آنجا كه محصولات نيتروژن دار زائد و سمي هستند، كبد اين محصولات را به مسير سوخت وسازي به نام چرخه اوره مي فرستد. چرخه اوره اين محصولات را به اوره تبديل مي كند كه نسبتاً غيرسمي است و به آساني قابل دفع است.
|
|
كبد نيز مانند اندام هاي ديگر دچار بيماري مي شود. بيماري هاي كبدي به دو صورت نسبتاً متفاوت خود را نشان مي دهند. در بيماري هاي حاد، آسيب به صورت ناگهاني است كه تمام كبد را تحت تاثير قرار مي دهد. نقص حاد كبدي در مدت زمان كوتاهي جان بيمار را تهديد مي كند اما اگر بيمار زنده بماند، كبد با قدرت ترميمي كه دارد مي تواند شفابخش باشد. در بيماري هاي مزمن، آسيب به طور تدريجي و طي مدت زمان طولاني اتفاق مي افتد. اغلب اوقات بيماران مبتلا به بيماري مزمن كبدي زماني به پزشك مراجعه مي كنند كه بيماري پيشرفت كرده و درمان بيماري مشكل يا غيرممكن است. حاد يا مزمن بودن بيماري كبدي به شدت عامل بيماريزا و فرد بيمار بستگي دارد. براي مثال، افراط در خوردن الكل، نقص حاد كبدي را ايجاد مي كند حال آنكه خوردن آن به مدت چندين سال ولي به مقدار كم بيماري مزمن را به دنبال خواهد داشت. همچنين بسياري از داروهايي كه براي اكثر افراد بي خطرند براي برخي افراد فوق العاده سمي هستند يا اينكه اين افراد نسبت به دارو پاسخ ايمني شديدي بروز مي دهند و اين به تفاوت هاي ژنتيكي افراد مربوط است.
در مدت زماني كه بيمار به بيماري مزمن كبدي مبتلا است در حالت درماندگي و نااميدي به سر مي برد. بدني باد كرده اما ضعيف و مردني دارد و اشتهايش را نيز از دست مي دهد. درمان براي رهايي از اين علائم شامل تجويز دارو و كنترل رژيم غذايي است. از آنجا كه مصرف زياد الكل معمول ترين علت بيماري كبد است، توصيه منطقي در اين زمينه آن است كه پيشگيري بهتر از درمان است.
New Scientist,11 Nov.2000