سه شنبه۱۱شهريور ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۵۵ - Sep. 2, 2003
ادب و هنر
Front Page

گزارشي از هشتمين نمايشگاه تخصصي آثار عكاسان فيلمهاي مستند
قاب عكسي به وسعت ايران
تلويزيون كه امكان گسترده تهيه و چاپ عكس هاي فيلم هاي مستند را دارد، بهتر است براي انتشار كتابهاي نفيس عكس هايي از ايران اقدامي درخور كند و فقط اين عكاسان خارجي نباشند كه هر گوشه كشور را گمانه زني  كنند و ديدگاه توريستي خود را از ايران ترويج و تبليغ  كنند
012260.jpg

«مستندنگاري همراه با مستندسازان» عنوان هشتمين نمايشگاه تخصصي آثار عكاسان فيلم هاي مستند است كه مردادماه در تالار كوثر برپا شد.
در اين نمايشگاه عكسهايي از محمد اسلامي راد، علي اصغر داودآبادي فراهاني، مسعود زنده روح كرماني، اسعد نقشبندي و علي نيك رفتار به نمايش درآمدند.
حدود ۴۰ عكس به صورت پرينت و لمينت در قطع حدود ۵۰*۳۰ و ۷۰*۵۰ دربرگيرنده فعاليت عكاساني بودند كه همراه گروه مستندساز به ثبت صحنه هايي از دل كوير، ساحل درياي خزر، مراسم آئيني، زندگي مردم عادي و در يك جمله ايران و ايرانيان پرداختند.
اگرچه سابقه عكس فيلم به عنوان حرفه اي مستقل سابقه طولاني ندارد، اما عكاسي و عكس در سينماي مستند از اركان مهم تحقيقاتي و توليدي محسوب مي شود.
اسعد نقشبندي دبير اين نمايشگاه مي گويد: «همان زماني كه «داگر» اولين عكس خود را از واقعيت بيروني اطراف خود ثبت كرد، عكس مستند متولد شد. بعدها برادران لومير آن را كامل كردند و سينما اختراع شد. اولين فيلمي كه آنها ساختند، از واقعيت هاي زندگي روزمره و به نوعي مستند بود.»
هرچند تولد عكاسي و فيلم مستند همزمان نبوده، ولي در يك فاصله زماني كوتاه اتفاق افتاده، امروزه با پيشرفتي كه در زمينه ارتباطات صورت گرفته است، مهمترين اشتراك فيلمسازي مستند و عكاسي مستند همانا مؤلف بودن شان است. يعني موضوعي را ديدن و پس از تجربه و تحليل كردن و با يك ديدگاه ذهني تفسير خود را از آنچه دريافت كرده اند،  به صورت فيلم و يا عكس خلق مي كنند. اين دو (فيلمسازي مستند و عكاسي مستند) كه مي توان آنها را دو مديوم (رسانه) ارتباطي همگون دانست، در همه حال ياري رسان يكديگر بوده اند و حتي مي بينيم كه در فيلم هاي مستند مهم حضور عكاس فقط براي ثبت صحنه هاي فيلم نيست، بلكه با ديدي كاملاً آزاد، روايت خود را از موضوع عكاسي مي كند و چون نوع ابزار و شكل ارتباطي اين دو رسانه- هنر تاحدودي با هم فرق دارند، پس مخاطبان تأثيرات متفاوتي خواهند پذيرفت. به عبارتي، فيلمساز فيلم مستند خود را مي سازد و عكاس نيز تفسير جداگانه اي از موضوع ارائه مي دهد.
اين كه چطور از يك موضوع يا واقعيت بيروني دو برداشت هنري و ذهني توسط فيلمساز و عكاس مي شود و هر دو خود را متكي به ديدگاههاي مستندگرايي مي دانند، از تفاوت ماهيت و جوهره سينما با عكس و به خصوص بحث حركت در اين دو ابزار هنري ناشي مي شود.
نكته ديگر، استقلال كاري عكاس نسبت به فيلمساز و آن هم سر صحنه توليد يك فيلم مستند است. عكاس در پروژه ساخت فيلم، نه تنها بايد از لحظه هاي فيلمبرداري و آماده سازي صحنه عكاسي كند، بلكه از محيط و موضوع نيز عكس برمي دارد. اين عكس ها هم جنبه تحقيقاتي و مطالعاتي دارند و هم شرايط توليد فيلم را ثبت و به عبارتي مستند مي كنند. اگر براي فيلمساز، يك موضوع براي فيلمبرداري وجود دارد، عكاس مستند دو وظيفه برعهده اش است: عكاسي از سوژه و فيلمبرداران سوژه و به اين وظايف تهيه عكس هاي ديگر مواد تبليغاتي و اطلاع رساني داخلي و خارجي را اضافه كنيد.
اگر تعداد زياد توليدات مستند تلويزيون را در دو دهه اخير در نظر بگيريم و حجم بي شمار عكسهايي كه هنگام و بعد از فيلمبرداري اين فيلم ها برداشته شده را جمع آوري كنيم، به آرشيو عظيمي دست  مي يابيم كه بي اغراق بزرگترين منبع تصويري و عكسي ايران و ايرانيان در اين سالها مي شود.
012255.jpg

نقشبندي در بروشور موجود در نمايشگاه به نكته مذكور اشاره كرده و نوشته است: «در تلويزيون به عنوان يكي از مهمترين متوليان سينماي مستند كه در طول سال صدها و شايد هزاران دقيقه فيلم مستند توليد مي كند، اگر در كنار همه اين توليدات مستند عكاس حضور پيدا مي كرد، حدس بزنيد امروز با چه آرشيو غني از عكس مستند روبرو بوديم؟ ولي با اين وصف تعدادي از عكاسان واحد عكاسي با تمايل خود در كنار فيلم هاي مستند، عكاسي كردند كه نمايشگاه حاضر انتخابي از عكسهاي اين عكاسان است.»
در نمايشگاه «مستندنگاري همراه با مستندسازان» از دو مستندساز كه براي عكاسي ارزش خاصي قائلند و اكثر عكسهاي اين نمايشگاه از سعه صدر آنها پديد آمده، قدرداني شده است.
منوچهر طياب كارگردان «همراه باد در دل تنهايي كوير» در فيلم خود از چهار تن از عكاسان واحد عكاسي سيما بهره جسته كه تعدادي از عكسهاي نمايشگاه به اين فيلم اختصاص يافته است.
فيلمساز ديگر محمدرضا مقدسيان است كه عكسهاي فيلم هاي «خيزاب» و «سرود دشت نيمور» او زينت بخش نمايشگاه است.
اين عكس ها و ديگر آثار عكاسان فيلم مستند در نمايشگاه از يك ويژگي مثال زدني برخوردار است و آن تأكيد هنرمند عكاس بر اصولي بودن و هنري بودن عكسهايي است كه ظاهراً كاربردي رسانه اي بايد داشته باشند.
به عبارت ديگر هر عكس به طور مستقل عكسي قابل توجه و تحليل هنري است. با اين حال، عكاسان واحد عكاسي گلايه اي از مديران سيما دارند. عصر ارتباطات نياز به عكس دارد و تهيه عكسهاي ارزشمند از ايران امروز نياز به يك عزم قوي. درواقع براي معرفي خودمان به جهانيان بايد عكس خوب گرفته شود. تلويزيون كه امكان گسترده تهيه و چاپ اين عكسها را دارد، بايد اقدامي درخور براي انتشار كتابهاي نفيس عكس هايي از ايران داشته باشد و فقط اين عكاسان خارجي نباشند كه هر گوشه كشور را گمانه زني كرده و ديدگاه توريستي خود را از ايران ترويج و تبليغ  كنند.

به مناسبت برپايي نمايشگاه آثار پسانونگاري محسن دايي نبي
سلوك معنوي در خلق اثر
012245.jpg

اشاره: نمايشگاهي از آثار پسانونگاري (نقاشيخط- گرافيك) محسن دايي نبي چندي پيش در نگارخانه باران برگزار شد. دايي نبي از هنرمندان جواني است كه پس از فراگيري رشته خوشنويسي با اعتقاد به اينكه پيدا كردن خطي دل انگيز و روح فزا بيش از ممارست و استمرار در تمرين، نيازمند وقوع يك اتفاق است كه منجر به ايجاد نظم در ساختار ذهن گردد؛ به ابداعات نويني با استفاده از هنرهاي نقاشي و گرافيك دست زده و آثاري چشم نواز خلق كرده است. تلفيق نقاشي، خط و گرافيك كه هنرمند با ايجاد تنوع در رنگ و فرم به همراه فضاي عرفاني نگارش خطوط انجام داده، گونه تازه اي از آثار هنري را ارائه مي دهد.
اين هنرمند درباره خوشنويسي مطلبي نگاشته كه در آن به نكات قابل اعتنايي از جمله خلاقيت، تأثير سلوك و مراقبه در خلق يك اثر هنري و انتخاب موضوع مناسب براي نگارش و كتابت اشاره شده است.
خط نوشتن، صرف تقليد، تكنيك و فن است و فقط از آن زمان كه به عرصات خلاقيت و ابتكار پا مي نهد به عنوان هنر، قابل تأمل مي گردد. زيرا جايي كه خلاقيت وجود دارد از تقليد اثري نيست. بدون شك، مراقبه مركبي است كه با آن مي توان به اوج ابتكار و خلاقيت در هنر رسيد و اين مهم در بيشتر مواقع فراموش مي شود. مراقبه، شخص را استاتيك يا منفعل نمي سازد بلكه او را ديناميك و فعال مي كند و وي را به عرصه فعاليت هدايت مي كند. شاهكارهايي كه از خوشنويسان بزرگ و خلاق سر زده، حاكي از درك صحيح ايشان نسبت به تمركز و حضور در لحظه و خودآگاهي است. اگر خودآگاهي بنا به دلايلي مانند افكار غلط، رژيم غذايي نادرست و يا عملكرد بد، مخدوش شده باشد باعث ناتواني در كسب لذت، سقوط در ادراك و توليد، خلاقيت و ابتكار مي گردد. واضح است كه القاء اين تفكر و اكتساب اين آموزش ها از طريق آموزش سنت خوشنويسي- به تنهايي- ميسر نبوده و نيست.
بسياري از تعاليم معنوي، زندگي كردن در زمان حال و نه در گذشته و يا آينده را به سالك مي آموزند. انجام دادن هر كار به بهترين شكل ممكن يعني حضور در لحظه؛ و اين امر براي يك خوشنويس هنرمند جزو واجبات است. چه بسيارند خوشنويساني كه در هنگام خلق اثري در افكار گذشته و آينده خود غوطه ور مي شوند و زمان زنده حال و حضور در لحظه را از كف مي دهند.
«بگذشته گذشته در پي آن مشتاب
آينده نيامده مشو زو در تاب
اندر وسط گذشته و آينده
حاليست گر اهل حالي آن را درياب.»
خيام
پيدا كردن خطي دل انگيز و روح فزا و چشم نواز، بيش از ممارست و استمرار در تمرين، نيازمند وقوع يك اتفاق است كه منجر به ايجاد نظم در ساختار ذهن گردد و اين به غير از سير در كمال فردي ميسر نمي شود. به همين دليل است كه خوشنويسان بنام متقدم، مشربي عالي در عرفان داشته اند و از وجود پرفيض مرشد و مرادي بهره مي جستند.
به طور مثال پيشوند كلمه درويش همراه با نام عبدالمجيد طالقاني (شكسته نويس دوره زنديه) گوياي اين حقيقت است كه سير و سلوك و زندگي صوفيانه نخبگاني چون او تأثير مستقيمي در احوال و آثارشان به جاي گذاشته است. بزرگترين خوشنويسان به واسطه آن كه به عالم شناخت و شعور راه يافته بودند غالباً در تعاقب دريافت اين شعور و آگاهي الهي به سرايش شعر و انعكاس آن الهامات در آيينه كلام و نوشتار نيز مي پرداختند. ميرعماد، درويش عبدالمجيد و ميرزا غلامرضا نمونه هاي شاخص و بارز اين آگاهي هستند. تنها يك انسان با مراقبه صحيح مي تواند با ايجاد ارتعاشات مناسب، تأثيري حيات بخش در كل خلقت به جاي گذارد. يك هنرمند بيش از هر شخص ديگري براي خلق يك اثر تأثيرگذار به مراقبه و سلوك معنوي نياز دارد. بالاخص آن كه هنر اسلامي- و از جمله آن خط و خوشنويسي- هنري است كه با مسائل نفساني سروكار ندارد و فقط آن عواملي را حفظ مي كند كه براي همه زمان ها و ادوار، حائز ارزش است؛ چرا كه به كل نظر دارد.
012250.jpg

«گر تو هستي مرد كلي كل ببين
كل طلب كل باش كل شو كل گزين
چون به دريا مي تواني راه يافت
سوي يك قطره چرا بايد شتافت؟»
همان طور كه گفتن ذكر و تداوم و استمرار آن در مراقبه تأثيرات انكارناپذيري در عالم و احوال شخص دارد، تكرر در نگارش اسماء و صفات الهي نيز مي تواند نوعي مراقبه محسوب شود.
سواي اين، انتخاب يك موضوع مناسب براي نگارش و كتابت و به پايان رساندن آن به كمال، خود، سعادتي است كه نصيب هر خوشنويسي نمي شود و اين تداوم و استمرار، چيزي جز سلوك نيست. زماني كه خوشنويس، روزها، ماه ها و بلكه سال ها به نگارش اسماء الهي، آيات قرآني و اشعار عرفاني مشغول باشد و با تفكر و تدبر در آن آيات و ابيات، خوراك نابي به ناخودآگاهش بدهد و دريچه هاي حكمت و آگاهي را به روي خود بگشايد، آنگاه، هيچ لذتي را بالاتر و هيچ عبادتي را والاتر از اين نمي يابد و همواره با سماع قلمش نقش از رخ دلدار بر صفحه دل مي كشد.
«هر كو نكند فهمي زين كلك خيال انگيز
نقشش به حرام ار خود صورتگر چين باشد»
حافظ
بدون شك تمام اوقات خوشنويسان بزرگ به نوشتن خط نمي گذشته بلكه حتماً تمرين هاي روحاني از جمله، مراقبه و تمركز فكر و حظ بردن از لذائذ مشروع الهي جزو برنامه روزانه  ايشان بوده است.
براي مثال خواندن نماز با حضور قلب، يكي از قوي ترين انواع مراقبه است. همچنين رسيدن به دانش و آگاهي الهي تنها از طريق عمل درست، فكر درست، گفتار و كردار درست، رژيم غذايي درست، حالات مناسب و تربيت سيستم عصبي و تهذيب و تزكيه آن به دست مي آيد.
از طريق سرسپردگي صحيح و افكار درست، درون بشر پاك و طاهر مي شود. به همين دليل استادان برحق هنر، عارفان زمان خويش و پيامبران زيبايي الهي بوده اند.
012240.jpg

هنر امروز، به طور قطع و يقين، ديني و مقدس نيست و اين حكم، حتي در آن جا كه به موضوعات ديني نيز توجه كند، صادق است. هنر قدسي، اثر هنرمند مقدس است و وي نيز در دنياي امروز كيمياست؛ به همين دليل، بسياري از شاهكار هاي خوشنويسي كه از مضامين الهي برخوردارند اكثراً تا قرن نهم هجري فاقد امضاي خوشنويس آن مي باشند، كه اين، خود نشانگر اوج بندگي و اظهار خاكساري خوشنويس آنهاست و اين امر، امروز براي كارشناسان خط و خوشنويسي ايجاد شغل كرده كه حدس بزنند احتمالاً صاحب اين خط، فلاني و يا ديگري است!
«يك عاشق پاك و يك دل زنده كجاست؟
يك سوخته جان دل پراكنده كجاست؟
چون بنده انديشه خويشند همه
در روي زمين خداي را بنده كجاست؟»
در تعاليم اسلامي آمده است كه هر كس جمله بسم ا... الرحمن الرحيم را به خطي نيكو بنويسد، بهشت بر او واجب مي شود؛ و البته ناگفته پيداست كه منظور از نيكو نوشتن، درك صحيحي از معناي حقيقي صفات الهي و در نتيجه متصف شدن خوشنويس به خويي خداگونه است ، آنچنان كه از خودآگاهي به خداآگاهي برسد. «از ره غفلت به گدايي رسي/ گر به خود آيي به خدايي رسي»
حضرت علي مرتضي- امير المؤمنين- عليه السلام فرموده اند: آنچه در جميع كتب الهي است، در قرآن است و آنچه در همه سور فرقاني منطويست در بسمله محتويست و آنچه در بسم ا... الرحمن الرحيم مندرجست، باء بسم ا... بر آن مشتمل است و آنچه در باء بسم ا... ثابت است، نقطه باء، بر آن، دالست و منم آن نقطه اي كه در تحت باء بسم ا... است.
خداوند عالم را نام هاي مقدسي است كه هر كدام تعبيري خاص دارند و نيز صفات الهي هر يك داراي مفهومي ويژه مي باشند كه درك صحيح اين مفاهيم و پرداختن به آنها در قالب تابلوهاي خط- البته نه الزاماً خوشنويسي سنتي- اين امكان را فراهم مي سازد تا با بهره گيري از رنگ و فرم و اتكاء به مباني هنرهاي تجسمي حرف هاي گويا و تازه تري در عرصه هنر در جهان زده شود و زيباآفريني در اين زمينه روزافزون گردد چرا كه: خدا زيباست و زيبايي ها را دوست دارد.

به مناسبت برپايي نمايشگاه آثار فرزانه قريشي در گالري برگ
تحقق هدف در بي نهايت
012230.jpg

نمايشگاهي از تابلوهاي نقاشي فرزانه قريشي از اول تا ۱۱ شهريورماه در نگارخانه برگ تهران برگزار شده است.
فرزانه قريشي متولد ۱۳۴۱، فارغ التحصيل در رشته كارشناسي نقاشي از دانشگاه آزاد است كه به تحصيل در رشته كامپيوتر دانشگاه بوعلي نيز پرداخته و آثارش تاكنون در ۱۱ نمايشگاه گروهي به نمايش درآمده اند.
تدريس در رشته نقاشي و برپايي سه نمايشگاه انفرادي، از ديگر فعاليتهاي اين نقاش است.
«اگر تمامي كارهاي انتزاعي دنيا را به من بدهيد، آنها را بر عكس روي سه پايه مي گذارم و صورت هاي انساني را كه در آنها مي بينم عريان مي كنم، همان كاري كه در كودكي با ديدن موزائيك هاي زمين يا ديوارهاي نمناك مي كردم.»
اين هنرمند در ادامه، راجع به كارهاي تازه اش مي گويد: اين آثار، اشكالي از انسانهاي بدوي است. انسانهايي كه در تاريخ گم  شده اند و در فضاي ابهام انگيز كارهايم پنهان هستند و يكباره سر از تابلوهايم در آورده اند. انسانها يي كه سختي كشيده اند و گويي همگي به دنبال هويت خود مي گردند. ولي در عين پيچيدگي ساده اند، دروغ نمي گويند، حسود نيستند و زمان و مكاني را نمي توان براي آنها تصور كرد. اما موسيقي واحدي براي آنها نواخته مي شود. بعضي از انسانها در آثارم، گويي صورت ظاهري خود را به كناري افكنده، درونشان را بازتاب مي دهند؛ دروني بي آلايش كه در عين حال كه روح الهي در آنها دميده است، با جمادات و نباتات پيوند دارند. گونه اي از انسان كه در فضاي متحول رنگي متحرك است. گاهي حل مي شود، گاهي از درون انساني ديگر در گذر است و به گونه اي در حال تبديل شدن. فضاي رنگي خودش اين اشكال را به وجود مي آورد، خودش هم در آن حل مي شود.
در اين نمايشگاه شش تابلو در اندازه ۷۰*۱۷۰ نيز به نمايش در آمده اند كه در سه پارتيشن گنجانده شده است. نقاش حدود دو ماه وقت خود را صرف اين آثار كرده و مي گويد: در شروع اين كارها، هارموني رنگي ايجاد كردم كه در ابتدا ساده و سپس پيچيده تر شد و در مرحله آخر دوباره به ساده تبديل شد.
قريشي در توضيح بيشتر اين كارها مي گويد: كمپوزيسيون اين شش اثر هر كدام با حيات جداگانه اي و در عين حال با حيات مشتركي با من دست و پنجه نرم مي كردند كه در آن جنگ رنگ ها، آمدن و رفتن آدمها را بارها تجربه كردم و در نهايت رنگها پيروز شدند. به صورتي كه خيلي از آدمها در آن حذف شدند و در آخر بازي گذر انسانها را به تماشاگر محول كردم.
012235.jpg

وي مي گويد: در مجموع سعي كردم به توازن مشتركي در كارهايم دست پيدا كنم. در بعضي كارها موفق و در بعضي تزلزل  و ترديدهاي عميق من آشكار است. به نظر من، هنرمند بر اساس ضرورت هاي دروني نقاشي مي كند. در نقاشي جستجو مي كند، تلاش مي كند و اگر فكر كنيم هنرمند به تمامي هدفي كه براي آن دست به جستجو مي زند، رسيده، در اين صورت مرگ هنرمند فرا مي رسد.
اين نقاش در پايان مي گويد: نقاشي برايم مثل زندگي كردن است. همان گونه كه در زندگي بايد تلاش كنيم، براي هدفي كه وقتي به آن مي رسيم باز پله هاي بعدي براي ما گسترده مي شود. من نيز در نقاشي همانطور كه دست به جستجو مي زنم، راهكارهاي جديد و نيز هدف هاي دوردست تري برايم آشكار مي شود كه نمي توانم بگويم به افق هايي كه مي خواستم بيان كنم، رسيده ام. هدف هميشه براي انسان در بي نهايت تحقق پيدا مي كند.

|   اجتماعي    |    ادب و هنر    |    اقتصادي    |    آموزشي    |    انديشه    |    خارجي    |
|   سخنگاه آزاد    |    سياسي    |    شوراها    |    شهر    |    شهري    |    علمي فرهنگي    |
|   موسيقي    |    ورزش    |    ورزش جهان    |    صفحه آخر    |

|    صفحه اول    |    آرشيو    |    شناسنامه    |    بازگشت    |