سه شنبه۱۱شهريور ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۱۵۵ - Sep. 2, 2003
«نياز»محور اساسي برنامه ريزي آموزشي
012275.jpg
حسن شرفي
عضو پژوهشكده تعليم و تربيت
اشاره: بايد به اين حقيقت توجه شود كه يكي از وظايف عمده نظام آموزشي و علل وجودي مدارس در يك جامعه، كوشش در برآورده نمودن نيازهاي اساسي آن جامعه و افراد آن است. از ديدگاه برنامه ريزي، نياز، فاصله ميان نتايج جاري و نتايج مورد نظر است. شناسايي نيازها، برمبناي داده ها، فاصله ميان نتايج «آنچه هست» و «آنچه بايد باشد» را مشخص مي كند. متأسفانه،  غالباً در برنامه ريزي، راه حل ها قبل از مشخص شدن نيازها تعيين مي شود، در نتيجه نمي توان انتظار داشت كه راه حلها به رفع نيازها و حل مشكلات بينجامد. اگر بخواهيم براي يك نظام آموزشي موفق برنامه ريزي كنيم، بايستي هر دو بعد وضع موجود و مطلوب را ترسيم نماييم. اين مقاله به اهميت نيازها و تبيين آن در برنامه هاي آموزشي و درسي مي پردازد.
شناخت ويژگي ها و خصوصيات مربوط به تحول زيستي و رواني شاگردان، زماني مي تواند در فرآيند تعليم و تربيت مؤثر واقع گردد كه بي درنگ مربيان را متوجه نيازهاي اساسي آنها كند. نياز يك تقاضاي طبيعي است كه مي بايست براي سازگاري هر چه بيشتر و بهتر ارگانيسم با محيط تأمين شود. براساس نظريه انگيزش، وقتي كه انسان نيازي دارد، رفتار او به طور عمده در جهتي خواهد بود كه حالت يا وضعيت نيازمندي اش را كاهش دهد و در نتيجه سبب آرامش رواني و تعادل حياتي وي شود.
تبيين نيازهاي عمده شاگردان در برنامه هاي آموزشي و درسي در دوره هاي مختلف رشد و برنامه ريزي و تلاش مستمر براي حسن تأمين آنها، امري است بسيار حساس و خطير و در واقع به ساده ترين بيان، تربيت چيزي جز اين نيست. نيازهاي دانش آموزان در برنامه هاي آموزشي و درسي بخصوص آن دسته از نيازهايي كه براي برنامه هاي آموزشي و درسي ضروري است، احتياج به شناخت عميق و درك صحيح از ميزان و چگونگي نيازهاي متنوع شاگردان دارد.
كار حاصل از برنامه ريزي برنامه ريزان يعني برنامه اجرايي زماني كارساز و سازنده است كه كليه نيازهاي عاطفي، اجتماعي و اطلاعاتي شاگردان را به طريق مقبول برآورده سازند. اگر برنامه ريزان نيازهاي دانش آموزان را بشناسند، اولاً  انتظاراتشان از آنها در حد معقول خواهند بود، ثانياً نقش خود را به عنوان برنامه ريزان آموزشي و پرورشي كشور بهتر درك و ايفا خواهند نمود، ثالثاً در ايجاد رابطه با معلمان و دانش آموزان موفق تر خواهند بود. براي آگاه كردن برنامه ريزان از نيازهاي شاگردان در هر مرحله و كمك به آنها جهت ارضاي نيازها به طور مقبول و مناسب، تعليم فنون آموزشي و پرورشي، بالاخص روانشناسي در دنياي پيچيده امروزي ضرورت دارد.
يكي از ابزارهايي كه براي تشخيص مسأله (اختلاف وضع موجود و وضع مطلوب) به كار مي رود نيازسنجي است. در سنجش نياز، از نظريات محققان، متخصصان، مسئولان آموزش و پرورش، والدين و دانش آموزان استفاده مي شود. از اين اطلاعات را مي توان به طريق پرسشنامه يا مصاحبه و مشاهده به دست آورد. با طبقه بندي نيازهاي به دست آمده مي توان به زمينه هايي چون برنامه ريزي آموزشي و درسي روشهاي تدريس، اهداف، محتوا و فعاليت هاي آموزشي پي برد.
هر چقدر در فعاليتها و محتواي برنامه هاي آموزشي و درسي دانش آموزان را به درس علاقه مندتر كنيم، احساس خوشحالي و نشاط آنان را در انجام دادن فعاليت هاي درسي برانگيزانيم،  تدريس آموزش دروس را با ذوق و شوق در كلاس انجام دهيم، ترس و نگراني از انجام دادن فعاليت هاي كلاس را در آنان دور سازيم، تعاون و با هم كار كردن را در دانش آموزان تقويت نماييم، ارتباط صميمانه با شاگردان داشته باشيم، امكان فعاليت و احساس توانايي و موفقيت در انجام دادن فعاليتهاي درسي را در دانش آموزان ايجاد كنيم، به تدريس برنامه مدون كتاب بپردازيم، موجبات فكر كردن و خلاقيت را در آنان فراهم نماييم، امكانات و شرايط لازم را در كلاس بوجود آوريم، نگاه و دقت شاگردان را به فعاليت هاي درسي در كتاب و كلاس دعوت كنيم، زمينه ايجاد خلاقيت و رشد آن را به وسيله آنان مهيا سازيم و بالاخره براي دانش آموزان امكان به نمايش گذاشتن دست ساخته هاي خويش را فراهم سازيم نخستين گام هاي اساسي را در جهت ارضاء و پاسخگويي به نيازهاي رواني _ عاطفي و اجتماعي و زيبايي شناسي شاگردان برداشته ايم.
نياز به عنوان علامتي كه مسيري را مشخص مي كند مي تواند مورد استفاده قرار گيرد. معمولاً در جاده ها علامت گذاري شده است تا در طي مسير بتوان از فاصله اي كه تا مقصد در پيش است مطلع شد. به عبارت ديگر يك نياز به تشخيص راه كمك مي كند و انتخاب راه صحيح از ناصحيح را ممكن مي سازد، همچنين به كمك آن مي توان به مقصد رسيد. پس رايج ترين و عمومي ترين شاخص كه بيانگر برنامه  هاي آموزشي و درسي مي تواند باشد نياز است. در واقع با بررسي احتياجات اساسي شاگردان و منظور كردن هر يك از نيازها در برنامه به نتايجي دست مي يابيم كه تصوير كلي از برنامه درسي به دست مي دهد. هر گاه اين نتايج را با نتايج برنامه هاي آموزشي و درسي موجود مقايسه كنيم ميزان حسن تأمين نيازها در برنامه  را به دست مي آوريم.
در اين قسمت به اختصار سعي شده است كه مفاهيم كليدي نيازهاي اساسي مطرح شوند، زيرا بدون درست فهميدن آنها ممكن است فهميدن مطالب دشوار باشد.
* نياز: به معني «كمبود و احتياج به يك حالت ميان آنچه هست و آنچه مي بايست باشد» است و نيز انگيزه اي است كه موجب فعاليت موجود زنده مي گردد.
* نيازهاي عاطفي: مجموعه حالات عاطفي، احساسات و هيجانات شخص است. ارضاي اين نيازها به ويژگي هايي از قبيل شادماني و لذت، محبت، علاقه و رغبت فرصت بروز مي دهد.
* نيازهاي اجتماعي: به نيازهايي گفته مي شود كه متضمن كنش متقابل دو يا چند انسان است و در زمينه ارتباط با ديگران مورد مطالعه قرار مي گيرد. پاسخگويي به اين نيازها به ويژگي هايي مانند با ديگران بودن، به كارهاي اجتماعي تخصيص دادن، مردم گرايي بيشتر، علاقه بيشتر به ديگران، جذابيت بيشتر، تمايل به توجه و تحسين و غيره مجال ظهور مي دهد.
* نيازهاي شناختي: نيازهايي است كه شامل كسب معرفت براي دستيابي به ايمني اساسي در زندگي مي باشد. ارضاي اين نيازها به ويژگي هايي از قبيل كنجكاوي، احساس يادگيري و برخورداري از دانش هر چه وسيع تر و امكان بيشتر يادگيري تصادفي و پنهان فرصت ظهور مي دهد.
* نيازهاي رواني- حركتي: نيازهايي است كه دربرگيرنده همه حركات ارادي قابل مشاهده انسان است و شامل فعاليت هايي از قبيل مهارت هاي دستي، مهارت هاي حركتي و فعاليت هايي است كه انجام آن به هماهنگي رواني- عضلاني نياز دارد.
* نيازهاي زيبايي شناسي: نيازهايي هستند كه افراد با قرار گرفتن در محيطي زيبا بهبود مي يابند. ارضاي اين نيازها به ويژگي هايي از قبيل تهييج، شادي، حسن تقارن و تناسب و غيره مجال بروز مي دهد.
* نيازهاي ارزشي و عقيدتي: نيازهايي هستند كه انسان با تقرب به خداوند به اعتلاي روح و رشد فضايل اخلاقي مي پردازد و ارزش والاي وي با مسئوليت او در برابر خدا مي باشد. عدم ارضاي اين نيازها به ويژگي هايي از قبيل نزول ارزشهاي معنوي، احساس بي هويتي و بي هدفي، الگوها و ارزش هاي نامطلوب فردي و اجتماعي و غيره مجال ظهور مي  دهد.
يك صد نياز در فعاليت ها و محتواي برنامه هاي آموزشي و درسي
۱- ابراز وجود و بيان خود ۲- رشد نيروي آفرينش و خلاقيت ۳- ايجاد فرصت هاي يادگيري ۴- مطالعه اجتماع و ارتباط با آن ۵- تجربيات زندگي كودكان ۶- رشد همه جانبه شخصيت ۷- پذيرش و احترام نسبت به خود و ديگران ۸- نشان دادن شوق و هيجان به برنامه ۹- تنوع در شيوه هاي آموزش ۱۰- برنامه متناسب با زندگي روزمره و زمان حال ۱۱- واقع گرايي از طريق تماس با همسالان
۱۲- تنوع فعاليتها ۱۳- انجام كار گروهي ۱۴- بيان تصويري ۱۵- تشويق به كندوكاو ۱۶- بيان تجربيات
۱۷- اشتياق و رغبت ۱۸- رشد ذهني ۱۹- رشد عاطفي ۲۰- رشد ادراك و فهم ۲۱- تقويت جرأت و اعتماد به نفس۲۲- انتخاب به وسيله خود كودك ۲۳- مطالعه محيط و ارتباط با آن ۲۴- راههاي مهيج براي شروع درس
۲۵- ارزيابي كار خود و ديگران ۲۶- شركت برنامه ريزي شده معلم در برنامه هاي درسي ۲۷- شناسايي و پرورش ذهنهاي خلاق و آفريننده ۲۸- بهره برداري از وسايل و امكانات ۲۹- رابطه عاطفي ميان مربي و شاگرد
۳۰- برنامه متناسب با محيط، مليت و كشور
۳۱- فعاليتهايي كه با جنسيت بستگي دارد ۳۲- استفاده از تصاوير تخيلي ۳۳-آموزش از راه بازي ۳۴-آموزش مهارتها ۳۵- همبستگي با ديگران ۳۶- ايجاد انگيزه ۳۷- توسعه حس ارزشها۳۸- رشد اجتماعي ۳۹- رشد جسمي ۴۰- رشد طبيعي ۴۱-رشد زيبايي شناسي
۴۲- تأييد و تمجيد شاگرد ۴۳- كاربرد مفاهيم
۴۴- ارزيابي پيگير۴۵- الگوهاي مطلوب
۴۶- گفت وگو با معلم و گفت و شنود ۴۷- آمادگي رواني ۴۸- رعايت حقوق ديگران در فعاليتهاي گروهي ۴۹- مسئوليت پذيري و استقلال طلبي ۵۰- روحيه همكاري و تعاون ۵۱- مشاهده و خوب ديدن ۵۲- شرايط خانوادگي (جمعيت كمتر، فرهنگ بالا، علاقه مندي به درس، امكانات و فرصت بيشتر) ۵۳- شرايط فرهنگي سطح تحصيلات خانواده ۵۴- آموزش بيشتر و دستيابي به اطلاعاتي در مورد شاگردان ۵۵- پرورش نيروي تخيل
۵۶- عدم دخالت بي جا۵۷- توجه به نظرات شاگردان
۵۸- سازمان دهي كلاس درس ۵۹- مشاهده رفتار مطلوب ۶۰-برخورد يادگيرنده با جنبه هاي متنوع محيط
۶۱- خودباوري (اطمينان) به خود ۶۲-آمادگي بدني
۶۳-خودرهبري (به دست خود پيشرفت كردن) ۶۴-خود ارزشمندي ۶۵-واقعيات بيروني ۶۶-روحيه ابتكار
۶۷-برخورد و تشويق اولياء خانه و مدرسه ۶۸- شرايط اقتصادي (دسترسي به امكانات و وسايل مناسب)
۶۹-تشريك مساعي فكري ۷۰- پرانرژي بودن۷۱- الگوها و نمونه ها(منبع الهام) ۷۲- هيجان بصري ۷۳- موضوع وابسته به علائق ۷۴-تابلوي اعلانات و ويترين  مغازه ها
۷۵- نشان دادن تكنيكها و مهارتها ۷۶- درك زيباشناسانه ۷۷- آزادي عمل ۷۸-بازديد از موزه ها و نمايشگاهها
۷۹- انعطاف پذيري ۸۰- نمايش عكس، اسلايد و فيلم ۸۱- بحث كلاسي ۸۲- خودانضباطي (نظم فردي)
۸۳-آموزش بصري ۸۴-كسب تجارب تازه ۸۵-تجارب موفقيت آميز ۸۶-احساس ارزشمندي اجتماعي
۸۷- تلويزيون و سينما ۸۸- مجلات و روزنامه ها
۸۹- موضوعات و تصورات ذهني متنوع ۹۰-فضاي آموزشي مناسب ۹۱-تناسب تعداد دانش آموزان با فضاي آموزش
۹۲-تقويت دقت ۹۳-برنامه ريزي ۹۴-احترام به شايستگي كودكان و ايجاد فرصت براي كسب آن۹۵- فرصت شركت در برنامه هاي درسي ۹۶-آزاد انديشي ۹۷- نياز به مطالعه
۹۸-سؤال كردن ۹۹-فعاليتهاي مستقل و آزاد ۱۰۰-آشنايي با واقعيتهاي زندگي.
ارضاي نيازهاي اساسي دانش آموزان در فعاليتها و محتواي برنامه هاي درسي، به ويژگي هاي مربوط به هر يك از نيازها امكان ظهور مي دهد و موجب ارزشمندي، توانايي و پيشرفت سالم آنان مي شود و عدم ارضاي آن موجب احساس حقارت، نوميدي،
عدم انگيزش، به دست دادن چشم اندازي نامطلوب از قابليتها، ترس و اضطراب و آسيب پذيريهاي رواني، بوجود آوردن موقعيتهاي شديداً نامساعد، بي نظمي، آشفتگي در روابط عاطفي با ديگران، بي ارزشي، از دست دادن اعتماد به نفس و نظاير آن مي گردد.
* منابع در روزنامه موجود است.

مديريت آموزشگاهي با شوراهاي دانش آموزي چه رابطه اي دارد؟
012285.jpg

سرآغاز: رشد مسئوليت  اجتماعي در دانش آموزان، يكي از اهداف مهم آموزش و پرورش است كه امروزه مورد توجه برنامه ريزان، مربيان و والدين است. اين امر، نه تنها در سازگاري فراگيران با همسالان خود، افراد خانواده و گروههاي اجتماعي مؤثر است، بلكه يكي از مهم ترين عواملي است كه با بسياري از عملكردها و پيشرفتهاي تحصيلي فراگيران در مدرسه همبستگي دارد. رشد مسئوليت اجتماعي در خانواده توسط والدين و در مدرسه توسط عملكردها و رفتارهاي معلمان و در كل به وسيله سيستم برنامه ريزي درسي و آموزشي شكل مي گيرد(فتحي آذر- ۱۳۷۱، ص ۷۱-۶۹).
يكي از شيوه هاي گرايش دانش آموزان به فعاليتها و تصميم گيري اجتماعي، مشاركت آنها در گروهها و شوراهاي متشكل از همسالان آنها در مدارس است. با استفاده ازتعلق خاطر دانش آموز به گروه و شركت در شورا، مي توان وي را هدايت كرد كه كمبودهاي مهارتي، ارتباطي و.... خود را جبران كند.(رخ بخش- ۱۳۷۱، ص ۴۰).
قبل از انقلاب اسلامي، در كشور ما، به جز تشكيلاتي نظير پيشاهنگي و شير و خورشيد سرخ، تشكيلات منسجم ديگري به منظور مشاركت جوانان و نوجوانان وجود نداشت، بعد از انقلاب و به ويژه در چند سال اخير و پس از سالها وقفه در توجه به تشكيلات دانش آموزي،تشكيلات وگروه هاي متعددي به اين منظور شكل گرفته است. از جمله: بسيج دانش آموزي، هلال احمر، انجمن هاي اسلامي مدارس، شهردار مدرسه، پيشتازان، فرزانگان و دست آخر شوراهاي دانش آموزي. طرح تشكيل شوراهاي دانش آموزي به دنبال تحقق اين امر برآمده تا با دروني ساختن فرهنگ مشاركت پذيري و زمينه سازي جلب مشاركت عمومي و عملي دانش آموزان اقدام نموده و تحولي جديد در نظام اجرايي و تصميم سازي آموزش و پرورش و متناسب و هماهنگ با روحيات و شخصيت صاحبان اصلي تعليم و تربيت كه همان دانش آموزان هستند، فراهم سازد.
در نظام آموزشي كشور در سالهاي گذشته، تجربه ناكارآمد شوراهاي دانش آموزي نتوانست محور مديريتي مدارس را از فرد به شورا منتقل كند، زيرا مديراني كه شوراها و مجلس دانش آموزي را نمادين مي دانند، هنوز رسوبات نگرش استبدادي نيز در ذهن و وجودشان به چشم مي خورد و مطمئناً اگر به جوان گفته شود كه اينها نمادين است ، ديگر انگيزه اي براي ممارست در اين گونه نهادهاي مدني نخواهند داشت، تشكيل شوراها به معناي مشاركت در مديريت مدارس است و حركتي اين چنين، وضعيت مدارس را به سمت تغيير نوع و شيوه مديريت سوق مي دهد، هر چند كه هنوز شورا محوري در مدارس ما جا نيفتاده است. در واقع شوراها، به عنوان يكي از اركان مدرسه شناخته مي شوند و به همين دليل ، شورا نهادي ماندگار است.
دانش آموزان نقش اساسي در تشكيل شوراها دارند. وقتي كلمه شورا مطرح مي شود، خود به خود با نوعي فضاسازي و فضا شكني روبه رو مي شويم، پس با طرح شوراها، فضاهاي مخالف تلطيف مي شوند. اما در اين ميان، نقش اساسي با دانش آموزان است. يعني صرفاً نمي توانيم از مديران بخواهيم كه دانش آموزان را براي مشاركت و تشكيل شوراها و مجالس دانش آموزي دعوت كنند. اين گونه مشاركت ها بايد يكي از خواسته هاي داوطلبانه دانش آموزان باشد. در نتيجه مشاركت دوطرفه است. در مدارسي كه شوراهاي دانش آموزي در آنها موفق نبوده است، هم با فقدان انگيزش دانش آموزان براي مشاركت روبه رو شده اند و هم فضاي مناسب كار شورايي توسط مديران به وجود نيامده است.
مهمترين اهداف طرح شوراهاي دانش آموزي را مي توان به شرح زير خلاصه كرد: تقويت روحيه مشاركت جويي، مشاركت پذيري، تعاون و احساس مسئوليت  اجتماعي در دانش آموزان ،زمينه سازي براي آموزش وارتقاي سطح فرهنگي اجتماعي و سياسي دانش آموزان براي حضور بهتر و مؤثرتر آنان در همه عرصه اجتماعي، جمع بندي نظرات و پيشنهادهاي دانش آموزان و انتقال به مسئولان مدرسه و...
در راستاي اين اهداف، شوراها وظايفي را به عهده دارند كه به مهمترين آنها اشاره مي كنيم:
* بررسي پيرامون چگونگي واگذاري بخشي از وظايف آموزش و پرورش در امور اجرايي مدارس به دانش آموزان و ارائه پيشنهاد به مدير مدرسه؛
* برنامه ريزي براي اجراي مناسبت هاي ملي و مذهبي و انقلابي در مدارس؛
*تقويت روحيه مشاركت جويي و مشاركت پذيري و تعاون و احساس مسئوليت  اجتماعي در دانش آموزان و...( برگرفته از دستورالعمل  تشكيل  شوراي دانش آموزي مدارس متوسطه در سال تحصيلي ۷۹-۷۸).
به منظور تحقق اهداف پيش بيني شده و ايفاي نقش شوراي دانش آموزان در مديريت آموزش و پرورش، لازم است اين شورا گستره فعاليت خود را به كليه دانش آموزان توسعه بخشد، چرا كه يافته هاي پژوهشي روند خوبي را براي طرح شوراهاي دانش آموزي ارزيابي مي نمايد.
براي مثال، تحقيقي كه داوود محمدي و همكاران وي در سال ۱۳۷۹ انجام داده اند، ميزان كارايي طرح شوراي دانش آموزي و آمادگي و استقبال آنها در قبول مسئوليت را خوب ارزيابي نموده است. يا قضايي (۱۳۷۵) در تحقيق خود به اين نتيجه رسيده كه دبيرستان ها نتوانسته اند همكاري دانش آموزان را جلب كنند و انجمن ها، صرفاً دانش آموزاني را جلب كرده اند، كه نگرشهاي سياسي و مذهبي مشخص دارند. امور تربيتي آموزش و پرورش بجنورد (۱۳۷۸) در پژوهشي، طرح شوراي دانش آموزي در مدارس متوسطه خود را مورد بررسي قرار داده است. از افراد نمونه اين طرح تحقيق كه ۱۵۷ نفر بوده اند به ميزان ۴/۶۸ درصد، اجراي طرح شوراي دانش  آموزي را در بهبود وضع آموزش و پرورش به ميزان زيادي مؤثر دانسته اند.
همين طور ضمن جست وجو در سايت هاي مختلف اينترنتي از جمله بانك اطلاعات تحقيقات آموزشي اريك (ERIC) و مشاهده چكيده پژوهشهاي انجام شده خارجي، نشان از آن دارد كه «تشكل هاي دانش آموزي در بهبود سيستم هاي آموزش و پرورش كشورهاي ديگر مانند آلمان، چين، ژاپن و شوروي سابق نقش بسزايي دارد.(گري گلدشتاين و ويكتور بناس، ۱۹۹۴؛ وندي هاستمن، ۱۹۹۳؛ كاترين مول ريان، ۱۹۹۵؛ كريستين ولكي، ۱۹۹۵-۱۹۹۳).
012280.jpg

براي نمونه، نظام دوآل «DAUAL» در آلمان مشهورترين صورت مشاركت هاي بخش كار با آموزش است. در اين نظام، آموزش و يادگيري در محيط كار صورت مي گيرد. بخش عمده دانش آموزان در اداره محيط كار و نهادهاي خارج از آموزش و پرورش مثل كارخانه، كارگاه دفاتر خدماتي و ديگر نهادها و سازمان هاي مربوط به كار در آموزشهاي فني و حرفه اي مشاركت فعال دارند.
مسئوليت اصلي يافتن محل كار آموزي در رشته مورد علاقه، به عهده دانش آموز است و در صورت نياز به مشاوره شغلي، از طريق ادارات كاريابي ايالتها و شهرهاي مختلف در اختيار دانش آموزان قرار داده مي شود.
در نظام آموزشي كشور ژاپن، شوراها و دانش آموزان نقش مهمي را ايفا مي كنند. آموزش و پرورش ژاپن به واسطه مشاركت دانش آموزان و اولياي آنها، به توفيقهاي بزرگي دست يافته است، از جمله اين كه افت تحصيلي را به صفر نزديك كرده است. بدين ترتيب شاگردان علاوه بر فعاليت هاي علمي، نظري و عملي، در زمينه هاي اجتماعي نيز مشاركت دارند، از آن جمله است فعاليت هايي چون شركت در گردش هاي علمي، شركت در كلاس هاي آموزش مسائل ترافيك، شركت در جلسات مشاوره و مديريت تحصيلي و... (آقازاده، ۱۳۷۳).
پيشنهادها
۱- براي اينكه شوراهاي دانش  آموزي مدارس بتوانند وظايف پيش بيني شده را به نحو شايسته  انجام دهند، نيازمند شفافيت وظايف، مسئوليت ها و اختيارات هستند و ابهامهايي كه در حيطه اختيارات و وظايف وجود دارد، بايستي برطرف گردد تا با تصريح وظايف و مسئوليتها زمينه مداخله قانوني و مؤثر آنها در عرصه و زمينه هاي پيش  بيني شده فراهم شود.
۲-پيشنهاد مي شود ضمن تصريح وظايف و اختيارات تشكل هايي نظير بسيج و انجمن اسلامي، شوراي دانش آموزي به دليل برخورداري از پشتوانه انتخاب آزادانه و قدرت جذب دانش آموزان با سلايق و ويژگي هاي متنوع،  به عنوان يك نهاد محوري در نظر گرفته شده و ساير تشكل ها ضمن حفظ هويت خود، به عنوان بازوان اجرايي و مشورتي شورا عمل كنند.
۳ - با توجه به اين كه هر فعاليتي نيازمند امكانات، تجهيزات و اعتبارات است، شوراي دانش آموزان نيز از اين امر مستثني نبوده و براي اجراي برنامه ها و مأموريت هاي خود به شدت نيازمند امكانات، تجهيزات و اعتبارات است، آنچنان كه نتايج بررسي ها نشان مي دهد شوراي دانش آموزي متأسفانه از بودجه و امكانات كافي برخوردار نيست. گرچه مديران مدارس در حد امكان زمينه فعاليت شوراي دانش آموزي در مدارس را فراهم كرده اند، اما كفاف نياز آنها را نكرده و شورا را با مشكلاتي مواجه كرده است. بنابر اين شايسته است مسئولين با عنايت به شرح وظايف شوراها، امكانات و تجهيزات لازم را در اختيار مدارس قرار دهند و بودجه و اعتبارات مشخص براي پشتيباني از فعاليت آنها اختصاص دهند.
۴-نظر به اهميت شوراي دانش آموزي در فرايند تربيت و بالندگي دانش آموزان در ابعاد مختلف، لازم است زمان كافي و خاصي براي توجيه برنامه هاي شورا در شرح وظايف مديران گنجانده شود.
۵- پيشنهاد مي شود براي آمادگي بيشتر مديران دوره هاي آموزشي حضوري و غير حضوري و مربوط به شناخت شيوه هاي صحيح نظارت و هدايت و الزامات مديريت مشاركتي پيش بيني و تشكيل شود و  آنها به صورت فعالانه شركت كنند.
۶- براي آشنايي هر چه بيشتر اعضاي شوراي دانش آموزي با وظايف و مسئوليت هاي خود، لازم است اطلاع رساني منظم و مستمر از طريق انتشار نشريه، تهيه بروشورهاي علمي- تبليغي در برگزاري جلسات توجيهي صورت گيرد.
۷- مديران آموزشي، مشاركت دانش آموزان را به امر خاصي محدود نكرده و باتوجه به توانمنديهايي كه اعضاي شوراي دانش آموزي از آن برخوردارند، مسئوليت معيني را به آنان سپرده و تلاش كنند تا استعدادهاي خود را شكوفا نمايند.
۸- بهتر است در هر شوراي دانش آموزي، يك يا چند نفر معلم علاقه مند شركت كنند و ضمن آن كه آيين نامه هاي عمومي شوراها ازطرف شوراي مدرسه تنظيم شود، تنظيم آيين نامه هاي داخلي هر شورا به خود اعضا محول شود تا با اهداف و نظريات رييس مدرسه، معلم و ديگر اعضايي كه در شورا شركت مي كنند، هماهنگي داشته باشد و ضمناً بهتر است هر شورا با توجه به احتياجات متنوع مدرسه براي هدف معين و تحت عناوين مختلف تشكيل شود براي مثال شوراي علمي، شوراي ادبي، شوراي فرهنگي، شوراي اجتماعي، شوراي انتظامي و...
012270.jpg

۹- پيشنهاد مي شود در مدارس نشست ها و ميزگردهاي سياسي واجتماعي  و... با محور قراردادن موضوعات و نيازهاي روز نوجوانان برگزار شود، چرا كه مي توان از اين طريق از پتانسيل ها و خلاقيت  ذهني نوجوانان در اين امر بهره جست. ضمناً بهتر است از نوجوانان در شوراهاي مختلفي كه در مدرسه تشكيل مي شود از جمله شوراي دبيران، شوراي آموزشي و تربيتي به منظور تصميم گيري در سرنوشت خود و ايجاد حس تعلق خاطر به امور مدرسه دعوت به عمل آيد.
فاطمه حدادي
كارشناس ارشد، مديريت آموزشي

فهرست منابع:
۱- دستورالعمل تشكيل شوراي دانش آموزي مدارس و مجمع مشاوران دانش آموزي در مناطق، استان و كشور.
۲- «نگرشي به شوراها در ايران وجهان»، مركز پژوهش هاي مجلس شوراي اسلامي، معاونت پژوهشي، آذر ۱۳۷۷.
۳- فتحي آذر، اسكندر،«رشد مسئوليت اجتماعي در نوجوانان»، سومين سمپوزيوم جايگاه تربيت، معاونت پژوهشي، ۱۳۷۱.
۴- فرح بخش، محمود، «شيوه هاي جلب مشاركت نوجوانان در تصميم گيري هاي سياسي و اجتماعي» سومين سمپوزيوم جايگاه تربيت، معاونت پرورشي، ۱۳۷۱.
۵- ميركمالي، محمد،« نقش و اهميت شورا در مدارس و روش هاي باروري آن» (مقاله) نشريه مديريت در آموزش و پرورش، دوره سوم، شماره ۲، تابستان ۱۳۷۳
۶- لطفيان، پويا، «مشق دموكراسي دانش آموزان در مجلس»، روزنامه حيات نو، دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۸۱ سال دوم، شماره ۷۳۵.
۷- آقازاده، احمد، «شيوه هاي مديريت و مشاركت مردم در اداره آموزش و پرورش درانگلستان وژاپن(مقاله)»،نشريه پژوهش درمسايل تعليم وتربيت،دوره جديد، شماره ۱ و ۲، پاييز و زمستان ۱۳۷۲.

آموزشي
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
انديشه
خارجي
سخنگاه آزاد
سياسي
شوراها
شهر
شهري
علمي فرهنگي
موسيقي
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
انفورماتيك
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   آموزشي   |   انديشه   |   خارجي   |   سخنگاه آزاد   |   سياسي   |  
|  شوراها   |   شهر   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   موسيقي   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |