|
|
|
|
به انگيزه انتشار آثاري از استاد زنده ياد مهدي كماليان
طبيب سه تار
|
|
اديب وحداني
Asam.blogsky.com
استاد مهدي كماليان براي اهل فرهنگ و هنر ايران چهره شناخته شده اي است و هر گروه از مخاطب هاي فرهنگ و هنر به دليلي با نام وي آشنايند. نوازندگان سازهاي سنتي مي دانند كه هر كدام از معدود سه تارهايي كه مهر كماليان بر آنها نقش بسته حتماً از صدايي عالي و به قول محمدرضا لطفي «عمق روحاني» برخوردارند و به احتمال زياد نوازندگان بنام -اولين آنها خود استاد كماليان- كه امكان نواختن با انواع سازها را داشته اند، آن سازها را به دليل صداي عالي شان دست گرفته اند. برخي ديگر كه مي دانند ثبت يك آرشيو خوب از اجراهاي عالي موسيقي چقدر دشوار است، باخبرند كه استاد كماليان از چه اجراهاي عالي اي، مجموعه اي بي بديل فراهم آورده كه منحصربه فرد است. نسل هاي جديدتر اهل موسيقي از استادان خود، يا از استادان استادان خود تعريف هايي بسيار شنيده اند. از تأثير استاد كماليان در شكل گيري شخصيت فرهنگي- موسيقايي برخي از هنرمندان بنام و نقش ارزنده وي در كمك به پردازش شيوه هايي كه امروز «كلاسيك» ناميده مي شوند. محمدرضا لطفي درباره استاد كماليان در كتاب سال شيدا (جلد اول- ۱۳۷۲) نوشته است: «مهدي كماليان كه عاشق موسيقي و حال عرفاني آن بود، بيشتر موسيقي شناس بود تا نوازنده و رديف دان و گهگاه ما را در جهت بارورتر شدن راهنمايي مي كرد و از حال و هوايي سخن مي گفت كه هنوز در آن قرار نگرفته بوديم و آن را نمي شناختيم. اشتياق به جست وجوي آن بعد از موسيقي در شخصيت استاد نازنين كه هماره پرمهرم دوست مي داشت، مرا به خانه اش كه محفل صميمي موسيقي دانان بنام زمان بود، هدايت كرد و به دنبال همين راهنمايي بود كه امكان استفاده از آرشيو موسيقي ايشان برايم فراهم شد […] اتاق كوچك كماليان با سازهاي قديمي و كتابخانه اي كوچك با كتب نفيس، چند پشتي و نيمكتي بالاپوش شده با گليم و يك صندلي ساده و كمد آرشيو نوارهايش و چند عكس سياه و سفيد- كه خودش گرفته بود- و تعدادي خط قديمي، همه سرمايه اين استاد شريف و عاشق را تشكيل مي داد.
من عاشق اين اتاق بودم و در فضاي آن حال ديگري داشتم. بعدها از استاد معنوي ديگري شنيدم كه نفس حق افراد هرگز در فضا از بين نمي رود. در اين اتاق كوچك، موسيقي هاي زيبايي اجرا و به همت استاد مهدي كماليان ضبط شده بود، از آن جمله تمام رديف هاي ميرزا عبدالله با تار استاد نورعلي برومند. […] كماليان تمام كارهاي هنري اش را با عشق انجام مي داد و بدون حال معنوي به ساخت يا تعميرساز اقدام نمي كرد و شايد به همين دليل است كه همه سه تارهاي ساخت او از عمق روحاني صدا برخوردارند. عشق او به سه تار و حوصله، دقت و تواني كه براي تعمير سه تارهاي مريض و مسن به خرج مي داد به يك جراح در حين عمل جراحي مي مانست و از اين رو عنوان «طبيب سه تار» به راستي بهترين واژه براي او بود.»
جداي از ساخت سه تار، نواختن آن، خواندن آواز و جمع آوري آرشيو كه همه از عامل هاي شناخته شدن استاد كماليان است، آثار ديگري نيز از استاد وجود دارد كه هر كدام به نوبه خود قابل بررسي است. براي مثال از حداكثر ۲ قطعه كوتاه فيلم كه از شاعر معاصر سهراب سپهري دردست است، يكي از آنها توسط استاد كماليان فيلمبرداري شده است.
خطاطي هاي استاد كماليان و همچنين وسايل چوبي كه به دست وي ساخته شده و عكس هاي معدودي كه از طبيعت گرفته اند، همه آثاري مهم و درخور اعتنا در رشته خود ارزيابي مي شوند و ذكر اين نكته از آنجا لازم مي نمايد كه در فضاي «تعهد» سياسي عمده روشنفكران در دهه هاي فعاليت استاد كماليان و نيز در وقتي كه «تخصص گرايي در هنر» به مثابه يك پارادايم غيرقابل تشكيك از سوي عمده روشنفكرها باور شده بود، استاد كماليان با فعاليت در جنبه هاي مختلف هنري و با دوري از جو مرسوم،از يك سو مدام به توليد خلاقه هنري پرداختند و از سوي ديگر به حمايت از استعدادها و امكان ها در عرصه فعاليت جدي تر خويش پرداخت. به اين ترتيب استاد كماليان را مي توان يك شخصيت چندبعدي و با توان توليد و اجراي چندبعدي هم در عرصه خلاقيت و اجرا دانست و هم وي را به واسطه نقش حمايت كننده اش از حركت هاي جوان تر ستود و به دليل كار مستمر و با كيفيت در ثبت و ضبط يك آرشيو ارزنده از اجراهاي بي مانند، از وي قدرداني كرد.
مشابه چنين شخصيت هاي چندبعدي در خارج از ايران به دفعات بيشتري قابل ملاحظه اند. اگر از الف. بامداد به عنوان شاعر، روزنامه نگار و مترجم مي شود ياد كرد و از ابراهيم گلستان به عنوان فيلمساز و قصه نويس و از فروغ فرخزاد به عنوان شاعر، فيلمساز، فهرستي كه از هنرمندان غربي فعال در چندين عرصه مي توان فراهم آورد بسيار از حوصله صفحات يك روزنامه بيشتر مي شود. از سارتر فيلسوف، نمايش نامه نويس و روزنامه نگار تا باب ديلن آهنگساز، شاعر و ترانه سرا تا فرنك زپاي منتقد سياسي، نوازنده، فيلمساز و آهنگساز... چهره هاي متنوعي در فرهنگ و هنر بين المللي معاصر به چشم مي خورند كه شايد دليل به چشم آمدنشان، فراهم شدن فهرستي و گنجينه و گاه موزه اي از آثار اين نوع هنرمندان از سوي دولت ها، سازمان هاي بين المللي، تجمع هاي دوستداران و مشابه چنين سازمان هايي است. نبود چنين سازمان هاي اجتماعي عموماً موجب محو شدن بقاياي آثار هنرمندان مي شود كه ضايعه اي به سختي قابل جبران (و گاه، به كل جبران ناپذير) است. براي رخ ندادن چنين اتفاق هايي گويا عامل هاي بسياري بايد گردهم بيايند، چرا كه هرازگاهي درست مشابه تخريب آثار معماري، خبرهايي از «گم شدن» و «نابودشدن» و «فروخته شدن» برخي از مجموعه ها و آرشيوها و حتي خبرهايي از استفاده از نوارها و ريل هاي موجود در آرشيو به عنوان «نوارخام» و «ريل خام» به گوش مي رسد. نگهداري از آرشيوها تلاش فوق العاده اي را مي طلبد كه در مورد خاص اين مقاله توسط سركار خانم مريم بانو احساني همسر استاد فقيد و با حمايت علي و فاطمه كماليان، فرزندان استاد انجام پذيرفت.
از سوي ديگر عرضه مناسب و شكيل كار نيز در بازار امروز موسيقي ايران كاري سخت دشوار است كه توسط مؤسسه آواي باربد صورت پذيرفت. ميزان امروزي بودن كار اين مؤسسه به حدي است كه تقريباً همزمان با توليد و پخش دو اثر، تبليغ آن در سايت هاي اينترنتي آمده است. دو نواري كه در مرحله اول روانه بازار شدند، اولي سه تار مهدي كماليان در ماهور، اصفهان و افشاري است. دومي، «يادواره مهدي كماليان» نام دارد و يك قطعه از آواز مهدي كماليان به همراه تار محمدرضا لطفي در سال ۱۳۵۲، يك قطعه سه تار مهدي كماليان در بيات زند است و دو قطعه ديگر، آواز رجبعلي اميري فلاح به همراه سه تار مهدي كماليان در بيات اصفهان به تاريخ تيرماه ۱۳۵۳ و بعدي، آواز ابوعطاي استاد كماليان به همراه سه تار سعيد هرمزي كه در سال ۱۳۵۱ ضبط شده است.
اسباب خوشحالي است كه اين آثار ارزشمند تاريخ موسيقي ايران بعد از حدود ۳۰ سال به دست مخاطبان علاقه مند مي رسد.
|
|
|
هر سازي قابليت خاص خود را دارد
ايرج نعيمايي گفت: موسيقيدانان، براي اين كه كارها نويني را ارائه كنند گاهي سعي دارند كه با تركيب ملودي و سازها، چيز نويني ارائه كنند كه قبلا وجود نداشته است.
وي كه درخصوص تشكيل اركستر سازهاي ملي سخن مي گفت،خاطرنشان كرد: سازهاي محلي ايراني از قابليت بالايي برخوردار هستند اما براي اين كه در چارچوب ساختار موسيقي شبه كلاسيك قرار گيرند به دليل برخورداري از رنگ و شكل متفاوت، بايد در اركستراسيون آنها تغييراتي ايجاد شود كه اين تغييرات ممكن است به اصالت سازها لطمه بزند.
رئيس انجمن موسيقي، خواستار توليد هر ساز با قابليت خاص خود شد و با تاكيد بر متفاوت بودن سازهاي نواحي ايراني يادآور شد كه با تركيب اين سازها، نتيجه كار معلوم نيست خوب باشد يا نه!
وي در عين حال، با اشاره به تلاشهاي آگاهانه و هوشمندانه حسين عليزاده در تركيب سازهاي كلاسيك گفت: اگر سازهاي ملي را به معني جمع اين سازها در يك اركستر گرد آوريم آنگاه يا بايد آهنگسازي به معناي غربي انجام دهيم يا اينكه ساختارهاي سازها را تغيير دهيم، اين كار ممكن است خوب باشد، ولي معني اش حتما اعتلاي موسيقي نواحي نيست.
نعيمايي ابراز داشت: استفاده از ملودي هاي نواحي در آهنگهاي بزرگ و جاويدان، امري پسنديده است حتي غربي ها هم در آهنگ هاي خود از ملودي هاي شرقي ها استفاده مي كنند اما اين كه اركستري از اين سازها را تشكيل دهيم معنايش متفاوت از به كارگيري ملودي در آهنگ ها خواهد بود.
وي دليل اين امر را در اين مسئله ذكر كرد كه سازهاي ملي ما موسيقي جمعي نبوده و حالت دسته جمعي ندارد، بلكه از برخي از اين سازها مثل سرنا براي پوشش صوتي و از برخي ديگر مثل تار و سه تار براي بيان حالت هاي دروني و فردي استفاده مي شود.
رئيس انجمن موسيقي در پاسخ به اينكه انجمن موسيقي چقدر به درويشي براي تشكيل اركستر سازهاي ملي كمك خواهد كرد،گفت:
تشكيل اين اركستر در حد طرح بوده و نياز به بودجه و اعتبارات دارد .انجمن موسيقي هم اگر پولي داشت، اول كمك مي كرد كه حاصل پژوهش هاي درويشي و ديگر محققان موسيقي را چاپ و منتشر كند چون اين امر واجب تر و مهم تر است.
|
|
|
از ديروز آغاز شد
جشنواره جهاني سنتور با حضور ۹ كشور در تهران
شيوه نوازندگي سنتي سنتور در كشورهاي مختلف دنيا از ديروز در تهران به معرض نمايش گذاشته شد.
به گزارش «ميراث خبر»، جشنواره جهاني سنتور تا سيزدهم شهريورماه با حضور نوازندگان سنتور از كشورهاي مختلف جهان در فرهنگسراي نياوران ادامه خواهد داشت.
«ساسان رسولي» دبير جشنواره سنتور درباره اهداف برگزاري اين جشنواره در جمع خبرنگاران گفت: «از اسفندماه گذشته در فكر برگزاري اين جشنواره بوديم. تحقيق و پژوهش و شناسايي كشورهايي كه نوازندگان سنتي سنتور دارند حدود چهارماه طول كشيد. ما سعي كرديم از تمام پيشكسوتان در سنتور نوازي كه داراي سبك، شيوه و سليقه يا مكتب خاصي بودند براي شركت دراين جشنواره دعوت كنيم، ما از بين نوازندگان ايراني، تنها موفق شديم از حضور مجيد كياني كه سنتور را در شيوه حبيب سماعي مي نوازند و سعيد ثابت با مكتب استاد پايور استفاده كنيم. نوازندگان ديگر به دليل كنسرت ها و سفرهاي خارج از كشور و ترديدهايي كه در اجراي اين جشنواره بود در اين سه روز حضور ندارند.»
رسولي افزود: «زماني كه اين جشنواره را با بسياري از استادان در ميان گذاشتيم، با ترديد به آن نگاه مي كردند. عوامل متعددي نيز در اجراي برنامه هاي موسيقي كشور ما وجود دارد كه باعث مي شود علاقه مندان و دوستداران موسيقي به هر برنامه اي با ترديد نگاه كنند. اين كه بعضي از استادان ترجيح مي دهند كه در كنسرت هاي خارجي كه حتي يك هفته جلوتر به اطلاع آنها مي رسد شركت كنند اما در برنامه هاي داخلي كه از دو ماه پيش از آنها دعوت شده است، شركت نكنند جاي بحث دارد. و خود من هم مي خواهم دليل آن را بدانم».
فرشاد توكلي، مدير اجرايي اين جشنواره نيز گفت: «براي شناسايي كشورها و نوازندگان سنتي سنتور كه سنتور را با شيوه فولكلور و سنتي مي نوازند با سفارتخانه ها و رايزني هاي فرهنگي تماس گرفتيم. همچنين در سايت هاي دانشگاهي موسيقي به دنبال نوازندگان سنتي سنتور بوديم، و در نهايت موفق شديم نوازندگاني از كشورهاي هند، بلغارستان، سوئيس، يونان، مجارستان، بلاروس، اسلواكي و چين را به ايران دعوت كنيم».
وي افزود: «پيداكردن نوازندگاني كه سنتور را به شيوه سنتي بنوازند كار آساني نبود؛ چرا كه بسياري از نوازندگان سنتور امروزه در گروه هاي تلفيقي و كلاسيك حضور دارند اما اين جشنواره تنها به نوازندگان حوزه فولكلور و سنتي اختصاص دارد».
در اين جشنواره، رئيس انجمن جهاني سنتور ويكتوريا هرنچكا از كشور مجارستان نيز حضور دارد. اين انجمن هر دو سال يك بار در يكي از كشورهايي كه نوازنده سنتور دارد جشنواره اي برگزار مي كند كه تمام نوازندگان سنتور اعم از سنتي، كلاسيك، تلفيقي و مدرن مي توانند در آن شركت كنند».
«ويكتوريا هرنچكا» درباره انجمن بين المللي سنتور گفت: «نخستين جشنواره بين المللي سنتور سال ۱۹۹۱ برگزار شد كه حسين ملك از ايران در آن حضور داشت و آثاري نيز از او در آن جشنواره ارايه شد. ملك يكي از موسسان انجمن بين المللي بود كه تا پايان عمر خود، نايب رئيس انجمن نيز ماند. او خيلي دوست داشت كه يكي از اين جشنواره ها در ايران برگزار شود. به همين دليل با وجود اين كه نتوانستيم اين كار را در زمان حيات او عملي كنيم، اما خوشحاليم كه امروز جشنواره اي براي سنتور در ايران برگزار مي شود».
|
|
|