سرآغاز: رشد مسئوليت اجتماعي در دانش آموزان، يكي از اهداف مهم آموزش و پرورش است كه امروزه مورد توجه برنامه ريزان، مربيان و والدين است. اين امر، نه تنها در سازگاري فراگيران با همسالان خود، افراد خانواده و گروههاي اجتماعي مؤثر است، بلكه يكي از مهم ترين عواملي است كه با بسياري از عملكردها و پيشرفتهاي تحصيلي فراگيران در مدرسه همبستگي دارد. رشد مسئوليت اجتماعي در خانواده توسط والدين و در مدرسه توسط عملكردها و رفتارهاي معلمان و در كل به وسيله سيستم برنامه ريزي درسي و آموزشي شكل مي گيرد(فتحي آذر- ۱۳۷۱، ص ۷۱-۶۹).
يكي از شيوه هاي گرايش دانش آموزان به فعاليتها و تصميم گيري اجتماعي، مشاركت آنها در گروهها و شوراهاي متشكل از همسالان آنها در مدارس است. با استفاده ازتعلق خاطر دانش آموز به گروه و شركت در شورا، مي توان وي را هدايت كرد كه كمبودهاي مهارتي، ارتباطي و.... خود را جبران كند.(رخ بخش- ۱۳۷۱، ص ۴۰).
قبل از انقلاب اسلامي، در كشور ما، به جز تشكيلاتي نظير پيشاهنگي و شير و خورشيد سرخ، تشكيلات منسجم ديگري به منظور مشاركت جوانان و نوجوانان وجود نداشت، بعد از انقلاب و به ويژه در چند سال اخير و پس از سالها وقفه در توجه به تشكيلات دانش آموزي،تشكيلات وگروه هاي متعددي به اين منظور شكل گرفته است. از جمله: بسيج دانش آموزي، هلال احمر، انجمن هاي اسلامي مدارس، شهردار مدرسه، پيشتازان، فرزانگان و دست آخر شوراهاي دانش آموزي. طرح تشكيل شوراهاي دانش آموزي به دنبال تحقق اين امر برآمده تا با دروني ساختن فرهنگ مشاركت پذيري و زمينه سازي جلب مشاركت عمومي و عملي دانش آموزان اقدام نموده و تحولي جديد در نظام اجرايي و تصميم سازي آموزش و پرورش و متناسب و هماهنگ با روحيات و شخصيت صاحبان اصلي تعليم و تربيت كه همان دانش آموزان هستند، فراهم سازد.
در نظام آموزشي كشور در سالهاي گذشته، تجربه ناكارآمد شوراهاي دانش آموزي نتوانست محور مديريتي مدارس را از فرد به شورا منتقل كند، زيرا مديراني كه شوراها و مجلس دانش آموزي را نمادين مي دانند، هنوز رسوبات نگرش استبدادي نيز در ذهن و وجودشان به چشم مي خورد و مطمئناً اگر به جوان گفته شود كه اينها نمادين است ، ديگر انگيزه اي براي ممارست در اين گونه نهادهاي مدني نخواهند داشت، تشكيل شوراها به معناي مشاركت در مديريت مدارس است و حركتي اين چنين، وضعيت مدارس را به سمت تغيير نوع و شيوه مديريت سوق مي دهد، هر چند كه هنوز شورا محوري در مدارس ما جا نيفتاده است. در واقع شوراها، به عنوان يكي از اركان مدرسه شناخته مي شوند و به همين دليل ، شورا نهادي ماندگار است.
دانش آموزان نقش اساسي در تشكيل شوراها دارند. وقتي كلمه شورا مطرح مي شود، خود به خود با نوعي فضاسازي و فضا شكني روبه رو مي شويم، پس با طرح شوراها، فضاهاي مخالف تلطيف مي شوند. اما در اين ميان، نقش اساسي با دانش آموزان است. يعني صرفاً نمي توانيم از مديران بخواهيم كه دانش آموزان را براي مشاركت و تشكيل شوراها و مجالس دانش آموزي دعوت كنند. اين گونه مشاركت ها بايد يكي از خواسته هاي داوطلبانه دانش آموزان باشد. در نتيجه مشاركت دوطرفه است. در مدارسي كه شوراهاي دانش آموزي در آنها موفق نبوده است، هم با فقدان انگيزش دانش آموزان براي مشاركت روبه رو شده اند و هم فضاي مناسب كار شورايي توسط مديران به وجود نيامده است.
مهمترين اهداف طرح شوراهاي دانش آموزي را مي توان به شرح زير خلاصه كرد: تقويت روحيه مشاركت جويي، مشاركت پذيري، تعاون و احساس مسئوليت اجتماعي در دانش آموزان ،زمينه سازي براي آموزش وارتقاي سطح فرهنگي اجتماعي و سياسي دانش آموزان براي حضور بهتر و مؤثرتر آنان در همه عرصه اجتماعي، جمع بندي نظرات و پيشنهادهاي دانش آموزان و انتقال به مسئولان مدرسه و...
در راستاي اين اهداف، شوراها وظايفي را به عهده دارند كه به مهمترين آنها اشاره مي كنيم:
* بررسي پيرامون چگونگي واگذاري بخشي از وظايف آموزش و پرورش در امور اجرايي مدارس به دانش آموزان و ارائه پيشنهاد به مدير مدرسه؛
* برنامه ريزي براي اجراي مناسبت هاي ملي و مذهبي و انقلابي در مدارس؛
*تقويت روحيه مشاركت جويي و مشاركت پذيري و تعاون و احساس مسئوليت اجتماعي در دانش آموزان و...( برگرفته از دستورالعمل تشكيل شوراي دانش آموزي مدارس متوسطه در سال تحصيلي ۷۹-۷۸).
به منظور تحقق اهداف پيش بيني شده و ايفاي نقش شوراي دانش آموزان در مديريت آموزش و پرورش، لازم است اين شورا گستره فعاليت خود را به كليه دانش آموزان توسعه بخشد، چرا كه يافته هاي پژوهشي روند خوبي را براي طرح شوراهاي دانش آموزي ارزيابي مي نمايد.
براي مثال، تحقيقي كه داوود محمدي و همكاران وي در سال ۱۳۷۹ انجام داده اند، ميزان كارايي طرح شوراي دانش آموزي و آمادگي و استقبال آنها در قبول مسئوليت را خوب ارزيابي نموده است. يا قضايي (۱۳۷۵) در تحقيق خود به اين نتيجه رسيده كه دبيرستان ها نتوانسته اند همكاري دانش آموزان را جلب كنند و انجمن ها، صرفاً دانش آموزاني را جلب كرده اند، كه نگرشهاي سياسي و مذهبي مشخص دارند. امور تربيتي آموزش و پرورش بجنورد (۱۳۷۸) در پژوهشي، طرح شوراي دانش آموزي در مدارس متوسطه خود را مورد بررسي قرار داده است. از افراد نمونه اين طرح تحقيق كه ۱۵۷ نفر بوده اند به ميزان ۴/۶۸ درصد، اجراي طرح شوراي دانش آموزي را در بهبود وضع آموزش و پرورش به ميزان زيادي مؤثر دانسته اند.
همين طور ضمن جست وجو در سايت هاي مختلف اينترنتي از جمله بانك اطلاعات تحقيقات آموزشي اريك (ERIC) و مشاهده چكيده پژوهشهاي انجام شده خارجي، نشان از آن دارد كه «تشكل هاي دانش آموزي در بهبود سيستم هاي آموزش و پرورش كشورهاي ديگر مانند آلمان، چين، ژاپن و شوروي سابق نقش بسزايي دارد.(گري گلدشتاين و ويكتور بناس، ۱۹۹۴؛ وندي هاستمن، ۱۹۹۳؛ كاترين مول ريان، ۱۹۹۵؛ كريستين ولكي، ۱۹۹۵-۱۹۹۳).
براي نمونه، نظام دوآل «DAUAL» در آلمان مشهورترين صورت مشاركت هاي بخش كار با آموزش است. در اين نظام، آموزش و يادگيري در محيط كار صورت مي گيرد. بخش عمده دانش آموزان در اداره محيط كار و نهادهاي خارج از آموزش و پرورش مثل كارخانه، كارگاه دفاتر خدماتي و ديگر نهادها و سازمان هاي مربوط به كار در آموزشهاي فني و حرفه اي مشاركت فعال دارند.
مسئوليت اصلي يافتن محل كار آموزي در رشته مورد علاقه، به عهده دانش آموز است و در صورت نياز به مشاوره شغلي، از طريق ادارات كاريابي ايالتها و شهرهاي مختلف در اختيار دانش آموزان قرار داده مي شود.
در نظام آموزشي كشور ژاپن، شوراها و دانش آموزان نقش مهمي را ايفا مي كنند. آموزش و پرورش ژاپن به واسطه مشاركت دانش آموزان و اولياي آنها، به توفيقهاي بزرگي دست يافته است، از جمله اين كه افت تحصيلي را به صفر نزديك كرده است. بدين ترتيب شاگردان علاوه بر فعاليت هاي علمي، نظري و عملي، در زمينه هاي اجتماعي نيز مشاركت دارند، از آن جمله است فعاليت هايي چون شركت در گردش هاي علمي، شركت در كلاس هاي آموزش مسائل ترافيك، شركت در جلسات مشاوره و مديريت تحصيلي و... (آقازاده، ۱۳۷۳).
پيشنهادها
۱- براي اينكه شوراهاي دانش آموزي مدارس بتوانند وظايف پيش بيني شده را به نحو شايسته انجام دهند، نيازمند شفافيت وظايف، مسئوليت ها و اختيارات هستند و ابهامهايي كه در حيطه اختيارات و وظايف وجود دارد، بايستي برطرف گردد تا با تصريح وظايف و مسئوليتها زمينه مداخله قانوني و مؤثر آنها در عرصه و زمينه هاي پيش بيني شده فراهم شود.
۲-پيشنهاد مي شود ضمن تصريح وظايف و اختيارات تشكل هايي نظير بسيج و انجمن اسلامي، شوراي دانش آموزي به دليل برخورداري از پشتوانه انتخاب آزادانه و قدرت جذب دانش آموزان با سلايق و ويژگي هاي متنوع، به عنوان يك نهاد محوري در نظر گرفته شده و ساير تشكل ها ضمن حفظ هويت خود، به عنوان بازوان اجرايي و مشورتي شورا عمل كنند.
۳ - با توجه به اين كه هر فعاليتي نيازمند امكانات، تجهيزات و اعتبارات است، شوراي دانش آموزان نيز از اين امر مستثني نبوده و براي اجراي برنامه ها و مأموريت هاي خود به شدت نيازمند امكانات، تجهيزات و اعتبارات است، آنچنان كه نتايج بررسي ها نشان مي دهد شوراي دانش آموزي متأسفانه از بودجه و امكانات كافي برخوردار نيست. گرچه مديران مدارس در حد امكان زمينه فعاليت شوراي دانش آموزي در مدارس را فراهم كرده اند، اما كفاف نياز آنها را نكرده و شورا را با مشكلاتي مواجه كرده است. بنابر اين شايسته است مسئولين با عنايت به شرح وظايف شوراها، امكانات و تجهيزات لازم را در اختيار مدارس قرار دهند و بودجه و اعتبارات مشخص براي پشتيباني از فعاليت آنها اختصاص دهند.
۴-نظر به اهميت شوراي دانش آموزي در فرايند تربيت و بالندگي دانش آموزان در ابعاد مختلف، لازم است زمان كافي و خاصي براي توجيه برنامه هاي شورا در شرح وظايف مديران گنجانده شود.
۵- پيشنهاد مي شود براي آمادگي بيشتر مديران دوره هاي آموزشي حضوري و غير حضوري و مربوط به شناخت شيوه هاي صحيح نظارت و هدايت و الزامات مديريت مشاركتي پيش بيني و تشكيل شود و آنها به صورت فعالانه شركت كنند.
۶- براي آشنايي هر چه بيشتر اعضاي شوراي دانش آموزي با وظايف و مسئوليت هاي خود، لازم است اطلاع رساني منظم و مستمر از طريق انتشار نشريه، تهيه بروشورهاي علمي- تبليغي در برگزاري جلسات توجيهي صورت گيرد.
۷- مديران آموزشي، مشاركت دانش آموزان را به امر خاصي محدود نكرده و باتوجه به توانمنديهايي كه اعضاي شوراي دانش آموزي از آن برخوردارند، مسئوليت معيني را به آنان سپرده و تلاش كنند تا استعدادهاي خود را شكوفا نمايند.
۸- بهتر است در هر شوراي دانش آموزي، يك يا چند نفر معلم علاقه مند شركت كنند و ضمن آن كه آيين نامه هاي عمومي شوراها ازطرف شوراي مدرسه تنظيم شود، تنظيم آيين نامه هاي داخلي هر شورا به خود اعضا محول شود تا با اهداف و نظريات رييس مدرسه، معلم و ديگر اعضايي كه در شورا شركت مي كنند، هماهنگي داشته باشد و ضمناً بهتر است هر شورا با توجه به احتياجات متنوع مدرسه براي هدف معين و تحت عناوين مختلف تشكيل شود براي مثال شوراي علمي، شوراي ادبي، شوراي فرهنگي، شوراي اجتماعي، شوراي انتظامي و...
۹- پيشنهاد مي شود در مدارس نشست ها و ميزگردهاي سياسي واجتماعي و... با محور قراردادن موضوعات و نيازهاي روز نوجوانان برگزار شود، چرا كه مي توان از اين طريق از پتانسيل ها و خلاقيت ذهني نوجوانان در اين امر بهره جست. ضمناً بهتر است از نوجوانان در شوراهاي مختلفي كه در مدرسه تشكيل مي شود از جمله شوراي دبيران، شوراي آموزشي و تربيتي به منظور تصميم گيري در سرنوشت خود و ايجاد حس تعلق خاطر به امور مدرسه دعوت به عمل آيد.
فاطمه حدادي
كارشناس ارشد، مديريت آموزشي
فهرست منابع:
۱- دستورالعمل تشكيل شوراي دانش آموزي مدارس و مجمع مشاوران دانش آموزي در مناطق، استان و كشور.
۲- «نگرشي به شوراها در ايران وجهان»، مركز پژوهش هاي مجلس شوراي اسلامي، معاونت پژوهشي، آذر ۱۳۷۷.
۳- فتحي آذر، اسكندر،«رشد مسئوليت اجتماعي در نوجوانان»، سومين سمپوزيوم جايگاه تربيت، معاونت پژوهشي، ۱۳۷۱.
۴- فرح بخش، محمود، «شيوه هاي جلب مشاركت نوجوانان در تصميم گيري هاي سياسي و اجتماعي» سومين سمپوزيوم جايگاه تربيت، معاونت پرورشي، ۱۳۷۱.
۵- ميركمالي، محمد،« نقش و اهميت شورا در مدارس و روش هاي باروري آن» (مقاله) نشريه مديريت در آموزش و پرورش، دوره سوم، شماره ۲، تابستان ۱۳۷۳
۶- لطفيان، پويا، «مشق دموكراسي دانش آموزان در مجلس»، روزنامه حيات نو، دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۸۱ سال دوم، شماره ۷۳۵.
۷- آقازاده، احمد، «شيوه هاي مديريت و مشاركت مردم در اداره آموزش و پرورش درانگلستان وژاپن(مقاله)»،نشريه پژوهش درمسايل تعليم وتربيت،دوره جديد، شماره ۱ و ۲، پاييز و زمستان ۱۳۷۲.