عشق كافي نيست
عشق مي تواند بسياري از تنش هاي ميان زوجها را محو كرده و بر خود محوري ها سرپوش بگذارد.
اما عشق به خودي خود مشكلات زندگي را حل نمي كند، فقط انگيزه قدرتمندي براي غلبه بر آنها را فراهم مي سازد. حفظ پيوند ازدواج مستلزم وجود عوامل ديگري است كه اگر وجود نداشته باشد، زن و شوهر بايد آن را در زندگي خود بوجود آورند
|
|
از جمله معماهاي جامعه ما اين است كه چرا عشقي كه مي تواند به اوج برسد تنزل مي كند و در وراي ابري از نوميدي و دلتنگي پنهان مي شود. چه بسيار زوج هايي كه زندگي زناشويي سعادتمندانه اي را انتظار داشتند و كارشان به ملامت كشيد و چه بسيار زن و شوهرهايي كه قبلاً بر سر همه چيز توافق داشتند و حالا بر سر هيچ چيز توافق ندارند.
اغلب تازه ازدواج كرده ها در شروع معتقدند روابط آنان متفاوت از ديگران است. خود را سوار بر امواج عشق مي بينند و فرضشان بر اين است كه عشق هميشه و به همين شدت ادامه خواهد يافت. فرض را بر اين مي گذارند كه همسرشان براي هميشه علاقه مند و از خود گذشته خواهد بود. اما به تدريج با حقيقت افزايش بي قراري و نوميدي و دلتنگي آشنا مي شوند و اين در شرايطي است كه اغلب نمي دانند مشكل آنها در كجاست. آنها درمي يابند كه مسائل مختلفي دارند كه بايد به اتفاق هم آنها را حل كنند اما تجربه اي براي حل و فصل مشترك اين مسائل ندارند، در نتيجه هنگام تصميم گيري از ميان زن و شوهر، يكي تصميم مي گيرد و ديگري مي پذيرد. اما در ميان آنها، او كه تصميم مي گيرد ممكن است در مقام اعتراض برآيد كه مسئوليت همه كارها بر دوش او گذاشته شده و در اين حال، چه بسا ديگر همسر خود را كم بها و تحقير شده ببيند.
عشق مي تواند بسياري از تنش هاي ميان زوجها را محو كرده و بر خود محوري ها سرپوش بگذارد. اما عشق به خودي خود مشكلات زندگي را حل نمي كند، فقط انگيزه قدرتمندي براي غلبه بر آنها را فراهم مي سازد. حفظ پيوند ازدواج مستلزم وجود عوامل ديگري است كه اگر وجود نداشته باشد، زن و شوهر بايد آن را در زندگي خود بوجود آورند.
اغلب زوجها در اوايل آشنايي، تحت تأثير عشق و علاقه شديد، در جنبه هاي مثبت يكديگر مبالغه مي كنند، وقتي دقيق مي شوند در يكديگر توانايي هايي مي بينند كه وجود خارجي ندارد، اما وقتي عشق و علاقه شديد اوليه از بين مي رود، زن و شوهر به اين نتيجه مي رسند كه آنچه فكر مي كردند، توهمي بيش نبوده است.
در اين شرايط آيا فقط دو راه وجود دارد؟! طلاق يا تحمل.
بسياري از مشكلات و عدم تفاهم ها در اصل سوءتفاهم است. حال رابطه دو شخص هر چه نزديكتر باشد، سوءتفاهم بيشتر مي شود. پس زندگي زناشويي، بيش از هر رابطه صميمانه اي در معرض سوءتفاهم قرار دارد. خارج از مناسبات زناشويي، زن و مرد راحت تر با اين فرآيندهاي ذهني روبه رو مي شوند، اما در مناسبات زناشويي اين سوءتفاهم ها مي تواند توليد اشكال كند. وقتي زن و شوهر با هم اختلاف پيدا مي كنند، چنان رفتاري از آنها سرمي زند كه انگار رودرروي يكديگر جبهه گيري كرده اند و تحت تأثير اين برداشت ذهني، چشم اندازي كه از يكديگر دارند خراب مي شود. «آرون بك » معتقد است كه مهمترين علت مشكلات زناشويي روابط انساني سوءتفاهم است. به عقيده او تفاوت در نحوه نگرش افراد باعث بروز اختلافات و پيامدهاي ناشي از آن مي شود. نبايد تصور كرد كه پايه اختلافات همواره ناشي از سوء نيت و يا بد ذاتي طرفين يا يكي از آنها است بلكه در اكثر موارد ناشي از اين واقعيت است كه هر يك از آنها صادقانه مسأله را به نحو متفاوتي مي بينند.
آرون تي.بك مي گويد: «آنچه گفته مي شود با آنچه شنيده مي شود گاهي كاملاً متفاوت است.»
اختلافات زناشويي معمولاً وجود دارند مهم اين است كه زن و شوهر حاضر شوند درباره مشكلاتشان به نحو صحيح و سازنده اي گفت وگو كنند. هنگام بروز اختلافات -بويژه در سطح خانواده- بايد اين سؤال را با تأمل و گشاده نظري و انصاف مطرح كرد:
- او مسائل را چگونه مي بيند؟
- من مسائل را چگونه مي بينم؟
بنابراين يكي از روشهاي مؤثر براي جلوگيري از بروز اختلاف، درك وضعيت طرف مقابل است. چه بسا آنچه ما مراحمت مي دانيم ديگران مزاحمت تلقي كنند.
تصور كنيد مردي خسته از سر كار به خانه بازمي گردد، ممكن است به علت مشكلاتي كه در اداره با آن مواجه بوده است در وضعيت مساعدي به سر نبرد. اگر همسر او قادر به درك وضعيت او نباشد چه بسا دچار سوءتفاهم شود.
آن وقت ممكن است گفت وگوي زير در بگيرد:
- چته! چرا خودتو گرفتي؟
- خسته ام.
- مگه من خسته نيستم؟ از صبح تا حالا دارم توي خونه جون مي كنم، كه چي؟ قيافه نحس آقارو ببينم...
اما روشهاي مقابله با سوءتفاهم كدامند؟ توجه كردن، گوش دادن و سؤال كردن و گسترش فرهنگ صراحت و مبادله اطلاعات صحيح از جمله مؤثرترين راههاي مقابله با سوءتفاهم اند. يكي از تكنيك هاي مؤثر و كارساز در عرصه روابط انساني تبديل شكايت و انتقاد به درخواست است. به جاي آن كه انرژي خود را صرف برخوردهاي عصبي و بحث هاي زائد و بي نتيجه كنيم، مي توانيم از «درخواست» سود جوييم، به جاي نسبت دادن خصوصيات منفي به يكديگر و زدن برچسب هاي مختلف بايد وقت معيني را براي گفت وگو درباره اختلافاتمان در نظر بگيريم شايد بهتر باشد هر هفته زمان مشخصي را به اين امر مهم اختصاص دهيم. اگر طرفين پيش از آن كه كار به جاي باريك بكشد، سوءتفاهم ها را شناسايي و اصلاح كنند مي توانند طوفان بحران را مهار نمايند.
زن و شوهر بايد انعطاف پذير، پذيرنده و با گذشت باشند، بايد خطاهاي يكديگر را تحمل كنند و به خصوصيات منحصر به فرد هم بها بدهند.
همسران توقعاتي از يكديگر دارند، هر كدام انتظار دارند كه از عشق بي قيد و شرط، صميميت، وفاداري و حمايت ديگري برخوردار باشند. وقتي مشكلات نمايان مي شوند و خصومت و لجبازي بالا مي گيرد، زن و شوهر جنبه مثبت و قوت يكديگر را از ياد مي برند و به تدريج كار به جايي مي رسد كه اصل زندگي مشترك زير سؤال مي رود و گرفتاري اصلي و عامل سوءتفاهم فراموش مي شود.
پس از ازدواج هر كدام انتظارات خفته اي داشتند كه بيدار شد، زن انتظار دارد كه شوهرش هميشه و بدون استثناء از او در مواقع بروز بحرانهاي روحي حمايت كند، هميشه وقت شناس باشد و از همه اينها مهمتر، انتظار دارد كه در هر لحظه به او دسترسي داشته باشد. با اين حال هرگز انتظاراتش را با شوهرش در ميان نگذاشت، فرض او اين بود كه اين انتظارات به قدري طبيعي و گويا هستند كه نيازي به طرح آنها نيست.
اگر بعد از تجربه هاي مكرر، اشخاص به اين نتيجه برسند كه همسر آنها به اين معيارها پايبند نيست و مثلاً از ياري دادن و درك و احساس و همدردي طفره مي رود، تصوير همسر و خود ازدواج در مجموع از مثبت به منفي مي گرايد.
با آموزش ديناميسم ازدواج، يعني درك حساسيت ها و نيازهاي طرف مقابل و رسيدن به تصميمات همگون و يافتن راههاي لذت بردن بيشتر از يكديگر بسياري از مشكلات خانواده ها برطرف خواهد شد، در واقع برخي از چشمگيرترين موفقيت ها شامل حال زوجهايي شده كه با داشتن زندگي سعادتمند، باز هم طالب رابطه بهتري بوده اند. مسائلي كه در اغلب ازدواج ها وجود دارد:
۱- قدرت تفكر منفي: چگونه برداشت هاي منفي و سوءتفاهم ها بر جنبه هاي مثبت ازدواج غالب مي شوند.
۲- حركت از آرمانگرايي به سرخوردگي: چرا تصوير زن يا شوهر از همه چيز خوب به همه چيز بد مي رسد.
۳- برخورد نظرات متفاوت: چگونه زن و شوهر مي توانند در حالي كه نسبت به يك حادثه، نظرات كاملاً متفاوتي دارند، با هم كنار بيايند.
۴- انتظارات و قانونمنديهاي سختگيرانه: چگونه معيارهاي بي انعطاف به ملالت و عصبانيت مي انجامد.
۵- مشكلات ارتباطي (سوء تفاهم ها): چرا زن و شوهر صحبتها را آن طور كه هست درك نمي كنند و چرا حرفهايي را مي شنوند كه اصلاً مطرح نشده اند.
۶- اختلاف بر سر تصميم گيري هاي مهم و از هم پاشيدن زندگي مشترك: چگونه تعصبات شخصي و فقدان مهارتهاي لازم، كار تصميم گيري را با دشواري روبه رو مي سازد.
اما چگونه صحبت بايد به جاي ايجاد رنج و دلخوري، شادي و شادماني بيافريند، اغلب، تغيير رفتار زن يا شوهر بهبود قابل ملاحظه اي در رفتار همسرش ايجاد مي كند.
برخي اوقات برداشت ما از افكار و احساسات ديگران بيشتر مبتني بر احساسات دروني، اضطرابها و انتظارات شخصي است و نه ارزيابي منطقي ديگران. مثلاً يك خانم افسرده ممكن است در برخورد با نگاه خسته شوهرش فوراً پيش خود نتيجه بگيرد كه «او از من خسته شده است» و يا اگر خانم مضطرب باشد وقتي همسرش دير مي كند فكر مي كند كه «نكند در يك حادثه رانندگي جانش را از دست داده است.»
عواطف و احساسات هرگز مستقيماً منتقل نمي شوند بلكه توسط كلمات، لحن صدا، اشارات صورت و عمل و رفتار ما منتقل مي شوند.
احساس حق كردن هم عامل ديگري است كه در بسياري از زوجها مسأله ساز مي شود. هر كدام از آنها احساس مي كند كه در حق او خيانت شده است. برخي از علائق مشترك در مراحل بعدي با از دست رفتن حالت شيفتگي، محو و ناپديد مي شوند. خانمي مي گفت: «قبل از ازدواج حاضر بودم براي راضي كردنش چهار دست و پا، تا آن سوي دنيا بروم، اما حالا حاضر نيستم به خاطر او فاصله دو اتاق را طي كنم.»
اما آينده روابط آشفته زن و شوهر، برخلاف آنچه ممكن است برداشت شده باشد، شوم و ترسناك نيست، ايرادهايي كه به آن اشاره كرديم قابل اصلاح هستند، اغلب دلگيري ها را مي توان با دلايل ملايمي توضيح داد.
اگر زن و شوهر به جاي آن كه يكديگر را به بي انصافي و كم توجهي متهم كنند، علت اصلي رنجش خود را جست وجو كنند، بسياري از واكنش هاي غيرمنطقي از بين مي رود و احتمالاً به اين نتيجه مي رسند كه علت اصلي ناراحتي آنها، به جاي رفتار ناپسند همسر، حساسيت هاي خود آنهاست. با اين آگاهي شدت واكنش فروكش مي كند و جاي سرزنش را، برخورد سازنده مي گيرد.
ترديد به شايستگي هم اغلب توليد گرفتاري مي كند، مثلاً وقتي مرد از يك خانواده طبقه كارگري است و اقوامش اغلب بيش از سطح دبيرستان درس نخوانده اند در حالي كه خانواده خانم، تحصيلات دانشگاهي دارند، زن ممكن است از موضع برتري طلبي حرف بزند و حالت تشر داشته باشد. مرد احساس حقارت مي كند و چون تقصير را به گردن زنش مي اندازد، اندوه به عصبانيت مي كشد.
دلتنگي و اختلاف در زندگي زن و شوهر به زودي به ساير جنبه هاي زندگي آنها سرايت مي كند، اگر شوهر زماني، تنها به دلايل قطع صحبت از سوي همسرش ناراحت مي شد حالا از هر رفتار او احساس ناراحتي مي كند و بر هر كار او عيبي مي گذارد. در همه زمينه ها، در سلام و احوالپرسي و در معاشرتهاي اجتماعي، با نگرش سياه و سفيد ديدن امور به انتقاد از همسر مي نشيند، در اين حالت مباحث خانوادگي، انجام كارهاي منزل، مسائل مالي، روابط جنسي و اوقات فراغت توليد اختلاف مي كنند، مسائل حل شده گذشته ها از نو مطرح مي شود، مشاجره هاي داغ ايجاد مي كند و بي نتيجه و حل نشده باقي مي ماند.
بسياري از زوج هايي كه در زمينه ارتباط زناشويي با دشواري روبه رو هستند و با اين حال نمي خواهند با مراجعه به مشاورين امور زناشويي، فكري به حال خود كنند- حتي اگر زن و شوهر با مشكلاتي در اين حد روبه رو نباشند- مي توانند با رعايت چند اصل مهم، لطمات ناشي از گفت وگوي تند را به حداقل برسانند:
۱- ممكن است زن و شوهر در زمينه مديريت خانه، رسيدگي به بچه ها و در ساير موارد، بي جهت حالت برافروخته داشته باشند. در اين حال به جاي آن كه با نيش و كنايه و انتقاد سعي در حل مسائل خود داشته باشند بايد با كمال آرامش و به طور منطقي با يكديگر از خواسته هايشان حرف بزنند.
۲- اغلب اوقات زن و شوهر از آن جهت از اين طرز صحبت استفاده مي كنند كه حق را به جانب خود مي دانند. دليلش اين است كه يا اصولاً با روشهاي ديگر آشنا نيستند و يا به اثربخشي آنها متقاعد نشده اند و متوجه نيستند كه اين روشها نه تنها بي حاصل هستند بلكه اغلب با ايجاد رنجش، مخالفت و تلافي، سبب وخامت اوضاع مي شوند.
۳- مفهوم «بكش تا كشته نشوي» اگر در ميان اقوام جاهليت، سياست مؤثري بوده اما در زندگي خانوادگي، كاربرد مفيدي ندارد. زن و شوهر بايد به جاي عصبانيت، راه خويشتنداري را بياموزند و خشم خود را كنترل نمايند.
فنون كنترل و خويشتنداري از روشهاي ساده اي مانند تأمل در اقدام در حالت خشم، اجتناب از برخوردهاي خصمانه، رعايت اعتدال و ترك صحنه گفت وگو، وقتي گفت وگو شكل مشاجره به خود مي گيرد تشكيل مي شود. بسياري از اشخاص تحت تأثير آرامش فوري و رضايت خاطري كه اغلب در پي عصباني شدن به آن مي رسند مي گويند «حرفم را زدم، سبك شدم، دلم خنك شد» اما آنچه را كه در نظر نمي گيرند تأثيري است كه روي همسر خود گذاشته اند. عوامل نگهدارنده ارتباط عاشقانه ميان زوجها عبارتند از: تعهد، وفاداري، صميميت، اعتماد و همكاري كه از اين پيوند عاشقانه حراست مي كنند. مثلاً وقتي بدانيد كه همسرتان هرگز شما را تنها نخواهد گذاشت، احساس امنيت مي كنيد.
همكاري
چگونه مي توانيد انتظار بهبود رابطه اي را داشته باشيد كه در آن زن و شوهر با هم در برخورد دائم هستند، از هم تصاوير منفي دارند و يكديگر را دشمن مي بينند. در اين شرايط نمي توانيم تغييرات اصولي و بنيادي را انتظار داشته باشيم و خوشبختانه انسان تنها خودمدار نيست بلكه توانايي همكاري و از خود گذشتگي نيز دارد.
همكاري در يك ازدواج منطقي با شيدايي و از خود بيخود شدن هاي رمانتيك متفاوت است. در يك ازدواج منطقي ممكن است علائق و هدف هاي زن و شوهر متفاوت باشد، اما راه مذاكره و رسيدن به توافق مثلاً در زمينه تقسيم كار يا تربيت فرزندان - براي دستيابي به هدف بلندمدت تر، يعني برخوردار شدن از روابط لذت بخش و باثبات وجود دارد. البته پاداشهاي فوري هم در كار است، روحيه همكاري، راضي كردن همسر و حل و فصل مسائل، في النفسه شادي آفرين است. بسياري از زوجها در شاديها و غمهاي يكديگر شريك مي شوند.
اگر زن و شوهر بخواهند به تيرگي روابط زناشويي خود پايان دهند، بايد نيروهاي مثبت درون خود را براي رهايي از تفرقه هاي ناشي از تضاد عقايد فعال سازند.
تعهد
اين انتظار كه در هر شرايط عليرغم همه مشكلات، پيوند زناشويي خود را حفظ مي كنيم. طرز تلقي «اگر مشكلي بروز كند، با همسرم براي رفع آن كوشش خواهيم كرد»، «در سختي ها همسرم را تنها نمي گذارم.»
بعد از شيدايي اوايل ازدواج و پس از آن كه عشق شديد روزهاي نخست ازدواج فروكش مي كند، توجه به رفاه و خوشبختي همسر، مهمترين نيروي پيونددهنده روابط زن و شوهر مي شود، اين احساسات كم و بيش با زندگي مشترك و نقش بعدي مراقبت از فرزندان منطبق هستند. زن و شوهر در هر شرايطي، در بيماري و در سلامت، در قبال آسايش ، ناراحتي، ثروت و فقر يكديگر مسئولند. گرچه بعضي زوج ها در آغاز زندگي مشترك، خود را نسبت به رابطه زناشويي خود متعهد مي دانند اما ممكن است ميزان تعهد آنها، آنقدر نباشد كه در برابر طوفانهاي ناگزير و ناشي از ناملايمات زندگي مقاومت كنند.
اعتماد
فرض تعهد، وابستگي و حضور داشتن همسر. اعتماد با اين طرز تلقي ها ارتباط دارد، «مي دانم كه مي توانم در مواقع عادي و اضطراري روي همسرم حساب كنم»، «مي دانم كه همسرم در وقت نياز به كمك من خواهد شتافت»، «مي توانم به همسرم اعتماد كنم كه به طور عمد، كاري برخلاف منافع من انجام نمي دهد.»
ممكن است زن و شوهر عليرغم تعهد نسبت به ازدواج خود نتوانند احساس اعتماد و اطمينان محكمي در خود ايجاد نمايند. ايجاد اعتماد دشوار و از ميان بردنش سهل است. بسياري از اشخاصي در مواقع بخصوصي به همسرشان اعتماد مي كنند، اما اين اعتماد هميشگي نيست. مثلاً در زمينه مخارج، روابط با افراد خانواده همسر و يا صرف وقت در بيرون از منزل، ممكن است احساس اعتمادي وجود نداشته باشد. در اين شرايط ممكن است زن يا شوهر در اثر آگاهي يافتن از عدم اعتماد همسرش، از او رنجيده خاطر شود. ممكن است اعتماد نداشتن او را به سركشي و طغيان بكشاند و مترصد اقدام متقابل گردد.
مطلق كردن و مطلق ديدن امور هم بي اعتمادي بيشتري را فراهم مي سازد. مثلاً شوهري كه در مورد بخصوصي قابل اعتماد نبودن همسرش را تجربه مي كند ممكن است به اين نتيجه برسد كه «هرگز نمي توانم به او اعتماد كنم.» پس چه بهتر كه زن و شوهر در زمينه اعتماد و مقولات مشابه، به جاي مطلق كردن به نسبي ديدن بپردازند. اين واقعيتي است كه هيچ كس نيست كه در همه لحظات قابل اعتماد باشد. از اين گذشته، طرز تلقي ها و احساسات ما از دقيقه اي تا دقيقه اي ديگر تغيير مي كند. باورهاي لحظات عصبانيت ممكن است كمي ديرتر تغيير نمايد. از آن گذشته، به حكم عقل و منطق، بايد برخي از واقعيات ناخوشايندزا در پرده اغماض قرار دهيم.
صميميت
توجه به خواسته هاي همسر. در سختي ها كنار همسر خود باقي مي مانيد. طرز تلقي «به منافع همسرم و آنچه به سود اوست اولويت مي دهم»، «همسرم را مانند يك دوست صميمي مورد حمايت قرار مي دهم.»
ازدواج به شما پاداشهاي بس ارزشمندي مي دهد، دوست داشتن، مورد محبت قرار گرفتن، صميميت، با هم بودن، رسيدگي به يكديگر، امنيت عاطفي، اين تصور كه كسي هست كه روح خسته تان را آرامش مي بخشد، با يأس ها و دلتنگي هايتان درمي ستيزد و با شما در هيجان زندگي و اتفاقات خوشايند آن سهيم مي گردد و رضايت خاطر ناشي از داشتن فرزند را داريد كه از جمله موهبت هاي زندگي مشترك است.
وفاداري
با اشخاصي برخورد مي كنيم كه با آن كه از ازدواج خود راضي هستند اما حاضر نيستند به خاطر آن از خود گذشتگي كنند، مي خواهند از هر درختي ميوه اي بچينند. مثلاً از يك سو امنيت عاطفي و ادامه عشق و محبت ناشي از ازدواج را مي خواهند و از سوي ديگر خواهان آزادي و نپذيرفتن مسئوليت هستند كه ويژه زندگي در تجرد است.
نوع ديگر وفاداري با اين طرز تلقي تبيين مي شود كه «درست يا غلط او همسر من است»، «او طرف من را مي گيرد و مرا از خود طرد نمي كند»اينها به اين معناست كه زن وشوهر بتوانند به طور دائم روي حمايت همسر خود حساب كنند. جانبداري به اين كه حق با كيست ارتباطي ندارد، ممكن است در روابط زناشويي جانب بي طرفي گرفتن، مفهوم وفادار نبودن را تداعي كند. از اين رو در شرايط برابر، جانب همسر را گرفتن، بهتر از قضاوت بي طرفانه است.
در برخي از ازدواج ها بي وفايي- بخصوص بي وفايي نوع اول- به سكوت برگزار مي شود، زن و شوهر بي آن كه به روي خود بياورند، بي وفايي همسر خود را قبول مي كنند اما در اغلب موارد، بي وفايي نقطه اوج عدم صميميت و بي صداقتي است. در اين شرايط اگر كار ازدواج به طلاق هم نكشد، بي وفايي رنجشي ايجاد مي كند كه ممكن است براي هميشه بر روابط زن و شوهر حاكم گردد. صرف نظر از اشكالات اخلاقي، بي وفايي و خيانت و عدم وفاداري به همسر، به قدري در پيكره روابط نفوذ مي كند كه بر تصوير ذهني همسر اثر مي گذارد و مي تواند روابط زندگي زناشويي را از هم بپاشد.
راحله فروغي - روانشناس
منبع: «عشق هرگز كافي نيست» ـ اثري از:آرون تي .بك ترجمه: مهدي قراچه داغي
|
|
۸۰ درصد ترياك جهان در افغانستان توليد مي شود
|
|
گروه اجتماعي: اعضاي هيأت بين المللي كنترل مواد مخدر سازمان ملل متحد (INCB) با دكترعلي هاشمي مشاور رئيس جمهور و دبيركل ستاد مبارزه با مواد مخدر ديدار كردند.
به گزارش خبرنگار همشهري دكتر هاشمي در اين ديدار گفت: ۸۰ درصد ترياك جهان در افغانستان توليد مي شود و همسايگي اين كشور با جمهوري اسلامي ايران مشكل بزرگي در مبارزه با مواد مخدر به وجود آورده است كه به رغم حضور نيروهاي غربي در اين كشور مشكل همچنان ادامه دارد.
وي افزود: در ده سال گذشته ۱۷۶۰ تن انواع مواد مخدر در ايران كشف شده است و ۴۴۸۰ نفر از قاچاقچيان در درگيري با مأموران كشته شدند.
دبير كل ستاد مبارزه با مواد مخدر بر جهاني بودن معضل مواد مخدر تأكيد كرد و گفت: ما معتقديم هيچ كشوري به تنهايي نمي تواند در مبارزه با مواد مخدر به توفيق كامل دست پيدا كند.
پروفسور راينراشميت عضو هيأت بين المللي كنترل مواد مخدر نيز گفت: INCB از فعاليتهاي ايران در مبارزه با مواد مخدر تشكر مي كند و جامعه جهاني تلاشهاي ايران و هزينه هاي مادي و معنوي كشور شما را در اين راه تشخيص داده است.
اشميت افزود: ما اعتقاد داريم ايران به تمامي مقاوله نامه هاي بين المللي مبارزه با مواد مخدر عمل مي كند و به همين منظور از شما تشكر مي كنيم. وي مأموريت هيأت بين المللي كنترل مواد مخدر به ايران را بازبيني مقاوله نامه هاي بين المللي مبارزه با مواد مخدر اعلام كرد.
هيأت بين المللي كنترل مواد مخدر (INCB) يك بخش مستقل از سازمان ملل متحد و شامل ۱۳ بخش تخصصي مي باشد. اين هيأت همه ساله گزارش سالانه اي از فعاليتهاي كشورهاي جهان در مبارزه با مواد مخدر تهيه مي كند.
اهداي ۱۱۵ موتور سيكلت براي مبارزه با مواد مخدر
گزارش ديگري در همين زمينه حاكي است در راستاي همكاري ستاد مبارزه با مواد مخدر و دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد UNODC، تعداد ۱۱۵ دستگاه موتورسيكلت جهت انجام مأموريتهاي مبارزه با قاچاق و ترانزيت مواد مخدر در شرق كشور از سوي سازمان ملل متحد به ايران اهداء شد.
اين موتورسيكلت ها قابليت انجام عمليات در مناطق صعب العبور و كويري را دارند و استفاده از آنها كارايي نيروي انتظامي را در مقابله با اشرار و قاچاقچيان افزايش داده است.
پيش از اين سازمان ملل، تجهيزات مخابراتي، دوربينهاي ديد در شب و خودروهاي لندكروز براي مبارزه با مواد مخدر به جمهوري اسلامي ايران اهدا كرده است كه ستاد مبارزه با مواد مخدر نيز موتورسيكلتهاي يادشده را به نيروهاي مقابله كننده جمهوري اسلامي ايران تحويل داده است.
|
|
طرح تمركززدايي در عرصه مطبوعات تا پايان سال اجرا مي شود
گروه اجتماعي: به گزارش ايسنا، مهرنوش جعفري، گسترش فعاليت مطبوعاتي، نظارت دقيق، تسريع امور و اعتمادآفريني را از جمله اهداف طرح تمركز زدايي در عرصه مطبوعات ذكر كرد و افزود: اين طرح پس از تصويب شوراي معاونين وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و تعريف جديد سازوكار اجرايي و ساماندهي ساختار تشكيلاتي قابل اجراست.وي، همچنين از موافقت رئيس جمهور براي اختصاص اعتبار به منظور تأمين تجهيزات موردنياز خبرنگاران و روزنامه نگاران خبر داد و گفت: با پرداخت مبلغ يادشده از سوي سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور فرآيند پرداخت و نحوه اختصاص وام به خبرنگاران و ارباب جرايد به زودي مشخص مي شود.
|
|
تعداد كم مراكز دولتي مشاوره خانواده جوابگوي تقاضاهاي مردم نيستند
گروه اجتماعي: مسئول پذيرش مركز مشاوره بهزيستي شمال تهران گفت : كمبود مراكز دولتي مشاوره خانواده ، از مهمترين مشكلات جامعه است .
«فريبا زاهدي » ديروز در گفت وگو با خبرنگار ايرنا افزود: مراكز مشاوره خصوصي بسياري در جامعه فعاليت دارند، ولي به دليل هزينه هنگفتي كه براي مشاوره دريافت مي كنند، تمام خانواده ها نمي توانند براي رفع مشكلات خود به آنها مراجعه كنند.
وي خاطرنشان كرد: مراكز مشاوره دولتي به علت ارائه خدمات رايگان مي توانند بهترين منابع براي رفع مشكلات خانواده ها بويژه جوانان و نوجوانان باشند، در صورتي كه هم اكنون با كمبود اين مراكز در جامعه روبه رو هستيم .
زاهدي درباره فعاليت مركز مشاوره بهزيستي شمال تهران گفت : اين مركز با پنج روانشناس ، يك مددكار و يك روانپزشك توانسته تا حدي مطلوب مشكلات را بررسي و در جهت رفع آنها، افراد را راهنمايي كند.
وي اظهار داشت : اين مركز در زمينه هاي مختلف از جمله مسايل خانوادگي ، تحصيلي ، قبل از ازدواج و نظاير آن ، خدمات مشاوره اي به صورت دوره هاي خاص به مراجعه كنندگان ارائه مي دهد.
|
|
لايحه حمايت از حقوق خبرنگاران و مطبوعات تقديم هيأت دولت مي شود
ايرنا : معاون امور حقوقي و مجلس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي گفت كه لايحه حمايت از حقوق خبرنگاران و مطبوعات بزودي تقديم هيأت دولت مي شود.
«محمدجواد حق شناس» افزود: در اين لايحه مقرراتي پيش بيني شده تا ضمانت هاي اجرايي لازم براي جلوگيري از سانسور يا اعمال فشار براي درج ياعدم درج مطلب در نشريات فراهم شود و شرايط انجام وظيفه خبرنگاري تسهيل شده تا خبرنگاران بتوانند با انجام وظايف حرفه اي خود، از تعرض هاي غيرقانوني در امان باشند و همچنين براي جلوگيري از تعرضات احتمالي ضمانت اجرايي با كيفيتي مناسب پيش بيني شود.
حق شناس گفت كه احمدمسجدجامعي اواخر مردادماه ، معاونت هاي مطبوعاتي و حقوقي وزارت ارشاد را موظف كرد تا براساس مواد ۴ و ۵ قانون مطبوعات ، موضوع «تأمين فعاليت حرفه اي خبرنگاران » به عنوان يك لايحه پيشنهادي در هيأت دولت مطرح شود.
حق شناس تصريح كرد: از آنجا كه نشر انديشه ها و رفتار داخلي و خارجي دولت و نظام و نيز نگاه جهان خارج به داخل از جمله حقوق و مباحث مهم و اساسي مطبوعات و شرط لازم فعاليتهاي مطبوعاتي خبرنگاران محسوب مي شود و در وضعيت فعلي اين امر يا به صورت كامل پيش بيني نشده و يا ضمانتهاي اجرايي آن ناقص است . لايحه مذكور با هدف تأمين فعاليت حرفه اي خبرنگاران و رفع كاستي ها تهيه مي شود.
معاون امور حقوقي و پارلماني وزارت ارشاد اظهار داشت : با توجه به نظر رئيس جمهوري محترم ، در اين لايحه تمهيداتي نيز براي نوع برخوردهاي قضايي و نيز شرايط بازداشت ، در صورت قطعي شدن محكوميت ، در نظر گرفته خواهدشد.
|
|
زايران عتبات عاليات از سفر غيرقانوني مي گويند
گروه اجتماعي: دو تن از زايران همداني عتبات عاليات كه بصورت غيرقانوني راهي عراق شده بودند، از سفر غيرقانوني خود مي گويند.
يكي از اين زايران روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار ايرنا گفت : گروه ۵۰۰ نفري ما هر كدام با پرداخت ۳۰۰ هزار ريال به راهنماي گروه به اميدزيارت حضرت امام حسين (ع ) راهي كربلا شديم .
وي كه به دليل مجروحيت در بيمارستان مباشر همدان بستري است ،از ذكر نامش خودداري كرد و افزود: از طريق مرز مهران قصد داشتيم به كربلا برويم و ۴۰۰متر مانده به پاسگاه مرزي ايران و عراق در اثر انفجار مين مجروح شدم .
اين شهروند همداني كه موفق به زيارت عتبات عاليات نشده اضافه كرد: دراثر اين انفجار هر دو پايم ، فك و سرم آسيب ديده است .
يكي ديگر از زايران كه تمام اعضاي بدنش بر اثر انفجار مين آسيب ديده است ، گفت : بعد از ساعتها پياده روي در مرز عراق بر اثر انفجار مين مجروح شدم و متاسفانه از گروه ۵۰۰ نفري ما دو نفر كشته و ۱۷ نفر مجروح شدند.وي كه خواست نامش فاش نشود، گفت : تعدادي از مجروحان اين حادثه كه جراحت بيشتري داشتند در ايلام بستري شدند و كشته شدگان نيز به شهرهايشان انتقال داده شدند.
وي افزود: زيارت حرم مطهر حضرت علي بن ابيطالب (ع )، حضرت امام حسين (ع )و ديگر ائمه اطهار (ع ) در عراق آرزوي مشترك همه ايرانيان است ، اميدوارم مسئولان راهكار مناسبي براي اعزام ايرانيان به عراق فراهم آورند.وي گفت : گروه زيادي از زايران عتبات عاليات را مردان مسن تشكيل مي دهند كه توانايي مقابله با مشكلات اين سفر را ندارند.
وي خاطرنشان كرد: در اين سفر بخاطر پياده رويهاي طولاني و گرماي طاقت فرسا تعدادي از اين افراد در ميانه راه از بين مي روند.
|