بهداشت روان خانواده كودك معلول
|
|
بررسي ها نشان مي دهد در خانواده هايي كه پدر و مادر از تحصيلات دانشگاهي برخوردارند كودكان معلول را بيشتر پذيرفته اند و تلاش بيشتري در رفع مشكلات آنها داشته اند
آيا تاكنون با خود انديشيده ايد كه بهداشت روان چيست؟ و چگونه مي توانيم سلامت رواني اطرافيان مان را تأمين كنيم. بهداشت روان يكي از مباحث اساسي و بنيادين در علم روانشناسي است كه امروزه نظر صاحب نظران و انديشمندان اين علم را به خود جلب كرده است. بهداشت روان عبارتست از مجموعه اصول و قواعدي كه مانع بروز و تشديد اختلالات عاطفي، رفتاري و رواني مي شود. رعايت اين مجموعه از اصول و قواعد تضمين كننده سلامت جسماني و رواني است. سلامت رواني گستره وسيعي از اجتماع بشري و طبقات اجتماعي را دربرمي گيرد و هر انساني در هر جايگاه و نقش اجتماعي با در نظر گرفتن اين اصول نه تنها به سلامت روان خود بلكه به سلامت روان ديگران نيز كمك شاياني خواهد كرد. آنچه در اين گفتار ذكر خواهد شد ،مبحث بهداشت روان كودكان معلول است كه متأسفانه كمتر به آن پرداخته شده است.
***
بي شك بهداشت روان معلولان كه حدود ۴% جامعه ما را تشكيل مي دهند از دو جنبه قابل بررسي است.
۱) خودشخص معلول .
۲) اطرافيان شخص معلول اعم از خانواده، دوستان، آشنايان.
اكثر متخصصان علم روان شناسي كودكان استثنايي و توان بخشي معتقدند نحوه نگرش و برخورد افراد جامعه نقش بسزايي در تأمين سلامت روح و جسم معلولان دارد.
بر فرض مثال كودكي را تصور كنيد كه دچار ناتواني ذهني است، چنين كودكي هنگامي كه در معابر عمومي توسط نوجوانان و جوانان مورد تمسخر، استهزا، آزار و اذيت قرار مي گيرد و برچسب احمق يا بي مغز به او زده مي شود چه تصوري نسبت به افراد اجتماع خواهد داشت.چنين شخصي مطمئناً دچار اضطراب، افسردگي، پرخاشگري خواهد شد و به نوعي سعي خواهد كرد كه ناراحتي ها و آزار و اذيت هاي ديگران را جبران كرده و آن را در اجتماع فرافكني كند. چرا كه كودكان ناتوان ذهني از لحاظ روحي بسيار شكننده اند و هر نوع بي توجهي يا برخورد نامطلوبي را تحمل نمي كنند. وقتي چنين كودكي پا به محيط خانه مي گذارد، اگر نتوانسته باشد ناراحتي خود را به گونه اي تخليه كند ممكن است با تخريبگري يا آزار خود، يا اعضاي ديگر خانواده ناراحتي هايش را ابراز كند، كه همين مسئله سلامت رواني تمامي اعضاي خانواده را تحت الشعاع قرار خواهد داد. البته شناخت معلوليت توسط شخص معلول و پذيرش آن نيز در سلامت رواني معلولان بي تأثير نيست. بر فرض مثال عدم استفاده نابينايان از عصا و ناشنوايان از سمعك كه در شناسايي اين افراد در اجتماع و نحوه برخورد جامعه با معلولان بي تأثير نيست، چرا كه وقتي يك نابينا بدون عصا در خيابان هاي شلوغ و پرازدحام شهرها حركت مي كند ممكن است با وسايل نقليه يا عابران برخورد كند، يا با برخوردهاي نامطلوب از جانب ديگران روبه رو شود، كه اين مسئله فشار رواني روزافزوني را بر فرد معلول وارد خواهد آورد و چيزي جز نپذيرفتن معلوليت توسط فرد نابينا و ناشنوا را در پي نخواهد داشت.
آنچه مسئله بهداشت رواني نابينايان و ناشنوايان را بغرنج مي كند مجموعه عواملي است كه درهم تنيده شده اند و در تعاملات ميان فردي و درون فردي مؤثرند.
يكي از اين عوامل بنيادي، خانواده و نحوه پذيرش و برخورد اعضاي خانواده با شخص معلول است. خانواده ها وقتي صاحب فرزند معلول مي شوند واكنش هاي متفاوتي نسبت به اين مسئله نشان مي دهند، كه بعضي از اين واكنش ها عبارتند از: افسردگي، پرخاشگري،انكار، فرافكني، احساس گناه و طرد فرزندان معلول.
در برخي از خانواده ها اين واكنش ها از پدر ومادر سر مي زند. چنين برخوردها نه تنها فضاي خانواده را تشنج زا و پرالتهاب مي كند بلكه بيشترين تأثير را متوجه شخص معلول خواهد كرد. چندين عامل در واكنش هاي نامطلوب پدر و مادر با فرزندان معلول تأثيرگذارند و بيشترين تأثير را در به خطر افتادن سلامت رواني معلولان برجاي مي گذارند. اين عوامل عبارتند از:
۱) ميزان تحصيلات: بررسي ها نشان مي دهد در خانواده هايي كه پدر و مادر از تحصيلات دانشگاهي برخوردارند كودكان معلول را بيشتر پذيرفته اند و تلاش بيشتري در رفع مشكلات آنها داشته اند. در چنين خانواده هايي معلول به عنوان عضوي از خانواده پذيرفته شده و همه تلاش خانواده بر آن است تا شخص معلول بتواند توانايي هاي بالقوه خود را شكوفا سازد. طبعاً در چنين خانواده هايي كودكان معلول از سلامت روان برخوردار خواهند بود. بر عكس در خانواده هايي كه پدر و مادر بي سواد يا كم سواد مي باشند فرزندان معلول بيشتر در معرض طرد والدين، بي مهري و آزار و اذيت آنها قرار مي گيرند. اين مسئله بيشتر ناشي از عدم آگاهي خانواده از معلوليت است. البته طبيعي است كه استثناهايي نيز وجود دارد.
۲) طبقه اجتماعي و درآمد خانواده: خانواده هاي طبقات بالاي اجتماع كه از درآمد خوبي نيز برخوردار مي باشند، بي شكل با مشكلي در تأمين هزينه هاي سرسام آور كودك معلول مواجه نخواهند بود و تلاش آنها در جهت فراهم آوردن تمامي امكانات لازم براي رشد و پيشرفت كودك معلول مصروف مي گردد.بدون آنكه كمترين خللي در چرخه اقتصادي خانواده به وجود آيد؛ ولي در خانواده هاي بي بضاعت و كم درآمد كه اغلب به سختي قادرند مشكلات روزمره زندگي را رفع كنند، نمي توانند امكانات كمك آموزشي و كمك توان بخشي لازم را براي فرزندانشان فراهم سازند. در چنين مواقعي فشار رواني زيادي بر خانواده وارد خواهد شد، مخصوصاً در مواردي كه شخص معلول دچار بيش از يك نوع معلوليت است و خانواده قادر به نگهداري او در خانه نيست. گاهي نيز در خانواده هاي بسيار محروم پدر و مادر به دليل ناتواني در رفع مشكلات كودك معلولشان دست به فرافكني مشكلات كه بيشتر متوجه خود فرد معلول مي شود، مي زنند كه حتي به آزار و اذيت، تنبيه و زنداني كردن شخص معلول منجر مي گردد.واضح است كه نتيجه اين اقدامات چيزي جز افسردگي، اضطراب، خشم، پرخاشگري، فرار از منزل و حتي خودكشي شخص معلول نخواهد بود.
۳) عقايد و باورهاي نادرست: يكي از عوامل ديگر نگرش ها و باورهاي نادرست برخي از خانواده ها است كه اغلب در روستاها و شهرهاي كوچك ديده مي شود. بر فرض مثال اين باور كه كودك معلول براي خانواده و هم محلي ها نحس است و لذا نبايد اجازه داد كه كودك معلول از خانه خارج شود. البته چنين برخوردهايي بيشتر متوجه دختران معلول است تا پسران معلول.
۴) ميزان معلوليت: هر اندازه ميزان معلوليت بيشتر باشد، خانواده با مشكلات بيشتري مواجه خواهد بود و در نتيجه اعضاي خانواده با فشار رواني بيشتري روبه رو مي شوند.
به نظر شما خواننده گرامي براي حل مشكلات خانواده هاي كودكان معلول و تأمين سلامت روان خانواده و شخص معلول چه بايد كرد؟ نخستين راهكار توجه روزافزون دولتمردان به مسائل و مشكلات خانواده معلول و فراهم آوردن امكانات رفاهي، آموزشي و توان بخشي توسط ارگان ها و سازمان هاي دولتي و غيردولتي است. مخصوصاً رعايت اين مسئله در شهرهاي كوچك و روستاهاي دورافتاده بسيار قابل توجه است.
دومين گام توجه رسانه هاي گروهي مخصوصاً راديو و تلويزيون در فراهم آوردن بستري مناسب به منظور آگاه ساختن جامعه و خانواده هاي داراي كودكان معلول نسبت به توان مندي هاي اين قشر ازجامعه و تغيير نگرش آنها نسبت به معلوليت و حذف باورها و عقايد نادرست درباره معلولان است كه اين عزم نهايتاً منجر به پذيرش معلوليت توسط خانواده خواهد شد.
اميرحسين شاهوردي
|