جمعه ۲ آبان۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۰۴
به بهانه برگزاري جشنواره  بين المللي فيلم كوتاه
يك كسب و كار جدي
004896.jpg

پيمان شوقي
يكي بود يكي نبود. روزگاري در يك كشور گل و بلبل باستاني، معجوني به نام سينما به خورد خلق الله مي دادند كه تركيبي بود از ابتذال و سوءنيت. فيلم ها همه سرهم بندي شده و به قصد تجارت، مي آمدند و مي رفتند بدون آن كه فرقي با هم داشته باشند. مردم هم بعضي ها را استقبال مي كردند و بعضي ها را نه. خلاصه كاسبي جريان داشت. بعد از مدتي عده اي جوان پيدا شدند كه خواندن كتاب ها و مجله هاي هنري داخلي و خارجي و تماشاي فيلم هاي متفاوت در نهادهايي مثل فيلمخانه و انجمن هاي فرهنگي، اخلاقشان را دگرگون كرده بود، چون ادعا مي كردند سينما فقط تجارت نيست و يك ابزار فرهنگي است و هنر است و از اين حرفها! بديهي بود كه هيچ آدم سالمي پيدا نشد كه پشيزي بار اين حضرات بكند. لذا به مصداق جهالت جواني، خودشان آستين ها را بالا زدند و با روي هم گذاشتن پول هاي تو جيبي و قرض گرفتن دوربين هاي هشت ميلي متري خاله و دايي و پسر عمه و همسايه پولدارشان جرياني را بنا كردند به نام »سينماي آزاد« كه به مصداق اسمش از قيد سرمايه و الزامات بازگشت آن آزاد بود و به همين خاطر محمل مناسبي براي عاشقاني كه مي خواستند فرم هاي مورد نظرشان را به زبان تصوير تجربه كنند به شمار مي آمد.
اين رهايي، از آنجا كه پشتوانه فرهنگي شاياني داشت (تاثير حيات فرهنگي جامعه شهرنشين ايران در دهه چهل و تاثير شعر ادبيات و ترجمه هاي درخشان از شاهكارهاي كلاسيك و نو و كتاب هاي جيبي ارزان و وفور شاهكارهاي سينمايي كه در قالب جريان عادي نمايش فيلم خارجي اكران مي شدند) موجب شد كه »سينماي آزاد« با فيلم هاي كوتاهش، بي توجهي ها و تمسخرهاي كارگزاران سينماي روز و متوليان فرهنگ و هنر را درنوردد و جرياني پويا و رو به رشد بيافريند كه واجد تمام خصايص مثبتي باشد كه شاخه تجاري سينما در فقدان آنها مي سوخت و خاكستر مي شد. تعاون و مساعدت دلسوزانه اعضا، برگزاري جلسات بحث و مشاوره، جشنواره هاي مختصر و مفيد، رويكرد عام به اظهار نظرهاي اجتماعي در بطن فرم و محتواي فيلم ها، بسترسازي براي رشد كيفي از طريق ارتقاي سطح دانش و بينش اعضا (برگزاري جلسات نمايش و نقد آثار برتر سينما يا مرور بر آثار فيلمسازان شاخص و انتشار گاهنامه، نمونه اي از اين بسترسازي اند) و به همان اهميت، تاكيد بر تمركززدايي و گسترش فعاليت ها در سراسر كشور فقط چند خصيصه از مجموع ويژگي هاي ماهيتي اين جريان هستند كه مي توان در وصف آن مثنوي ها نوشت. ولي شايد مهم ترين دستاورد آن تربيت كساني باشد كه در سال هاي پس از انقلاب، بخشي از بدنه اصلي توليد را در اختيار گرفتند و در تمام سال هايي كه يارانه هاي دولتي صرف پرورش و تربيت فيلمسازان جوان مي شد، موفق شدند جريان فكري و انحصار فرهنگ فيلم فارسي را پس بزنند و شالوده هاي سينماي جديد ايران را بنا كنند.
بازخواني پرونده جريان موسوم به «سينماي آزاد» درس هاي فراواني براي سياست گذاران و علاقه مندان سينماي ما دارد. افسوس كه جز مقالاتي پراكنده در مجلات سينمايي- عمدتاً مجله فيلم- و فصل هايي از تاريخ هاي سينماي ايران فرصت اين كار پيش نيامد (آن فصل ها هم بيشتر درگير تكميل اطلاعات و آمارند تا تحليل داده ها و نگره پردازي؛ كه البته چنين توقعي هم از يك كتاب تاريخ نمي رود و همين جا فرصت مناسبي است براي قدرداني از بزرگواراني نظير عباس بهارلو كه زندگي خود را وقف تحليل جريان ها و تاريخ سينماي ايران كرده اند. به اين اميد كه نسل هاي بعدي را به كار آيد) وگرنه فراوان مي شود فهميد و آموخت. فهم نكته اين جريان، جز چند مورد محدود مشابهي در جهان نداشته و نقطه شروع جالبي مي تواند باشد در تجليل از يك جور پتانسيل عظيم نهفته در وجود انسان ايراني كه به هر وسيله و هر بهانه اي راه خود را باز مي كند و مثل ريشه هاي كاونده و در عين حال پرتلاش گياه، هر مانع عظيمي را هم با سلاح صبر و استمرار از سر راه برمي دارد. كاري كه در حد و توان اين قلم و اين مقال نيست و فرصتي ديگر مي طلبد. در هر حال مجموعه اي از خصايص و ويژگي هاي بعضاً منحصر به فرد. «سينماي آزاد» موجب شد كه جايگاهي در خور در مجموعه مناسبات فرهنگي كشور بيابد و حتي در آخرين سال هاي قبل از انقلاب داراي اسپانسرهاي قدرتمندي چون تلويزيون ملي شود كه تريبون مناسبي براي عرضه ديدگاه هاي سازندگان فيلم كوتاه و ارتباط بيشتر با مخاطبان- مخصوصاً مخاطبان طبقه متوسط كه اصلي ترين قشر مورد توجه اين جريان سينمايي به حساب مي آمدند- بود. در رقابت سياسي موجود ميان مديريت تلويزيون ملي و وزارتخانه متولي فرهنگ و هنر، نهاد اخير تدارك بنيادي براي جذب فيلمسازان جوان به سمت خود را ديد و «سينماي جوان» را با تخليه امكانات توليد و بودجه بيشتر و ساير ملزومات تاسيس كرد كه البته در زمان خودش به دليل نگاه حمايتي/ نظارتي موجود چندان مورد توجه قرار نگرفت و ماند و ماند تا شالوده مهم ترين جريان توليد فيلم كوتاه در سال هاي پس از انقلاب شود.
در سال هاي اخير نام فيلم كوتاه همه جا ديده و شنيده مي شود. حضور فيلم هاي كوتاه ايراني در جشنواره هاي خارجي توام با موفقيت فراوان بوده و مجموعه تلاش هايي كه طي ۲۵ سال اخير براي پرورش نسل نوي فيلمسازان جوان ايراني انجام شده، به ثمر نشسته. تعداد و آمار اين فيلمسازان و فيلم هايشان و ورودشان به عرصه هاي ديگر مثل تلويزيون و سينماي حرفه اي به پشتوانه تجارب شان در انجمن هاي سينماي جوان قابل تامل و تعمق است و حتي به جرات مي توان گفت كه بار ديگر در اين مملكت اتفاقي افتاده كه دارد چشم اهل فن را در دنيا خيره مي كند. جالب است كه با عرضه تجاري فيلم هاي كوتاه ايراني، كم كم سروكله تهيه كنندگان و سرمايه گذاراني از كشورهاي ديگر پيدا مي شود كه علاقه مند به توليد مشترك يا سرمايه گذاري فردي براي فيلمسازان جوان ايراني هستند و كمپاني معظمي مثل سوني، طي اقدامي منحصر به فرد متولي يك جشنواره فيلم كوتاه در كشورمان شده كه هرچند از بودجه تبليغاتي اين كمپاني تغذيه مي شود ولي فرصت مناسبي براي رقابت فيلمسازان جوان و جلب توجه نگاه هاي مردم دنيا به اين طرف است.
ماجرا زيباست و ظاهر دلفريبي دارد. اما نيت از نوشتن اين حرف ها همراهي با اين جريان و بستن چشم به روي واقعيت هاي مستتر در وراي ظاهر جذاب آن نيست و گرنه قطعاً داستان را با شرح و توصيف از آغاز و انجام «سينماي آزاد» شروع نمي كرديم.
واقعيت آن است كه اگر «فيلم كوتاه» را به عنوان شاخه اي مستقل و در عين حال تاثيرگذار در سينما بشناسيم كه كاركرد اصلي اش بسترسازي براي تجربه هايي فراتر از الزامات سينماي بلند (اعم از تجاري يا غير تجاري) است، نمي توان به مجموعه فعاليت هاي انجام شده در عرصه سينماي كوتاه ايران در سال هاي اخير نمره مثبتي داد. توضيح چند و چون اين مطلب البته كمي دشوار است و با وجود آمار بلند بالايي كه قبلاً ذكر آن رفت (از تعداد فيلمسازان، تكنسين ها و صد البته توليدات كوتاه و بلند دستپخت آنان) ممكن است اصلاً اين ادعا از طرف دست اندركاران و مجريان جريان مربوطه زير سؤال برود. ولي هركس كه گذارش به يكي از جشنواره هاي ريز و درشت سال هاي اخير افتاده و ناچار به تحمل تصاوير موسوم به فيلم كوتاه شده باشد اذعان مي كند بخش اعظمي از سروصداي پديد آمده پيرامون اين جريانات، هياهوي بسيار براي هيچ است.
۱- افزايش كمي در كنار توقف يا پس رفت كيفي اولين عاملي است كه توجه پي گيران سينماي تجربي را به خود جلب مي كند. خوشبختانه تاكيد مسئولين سال هاي اخير سينماي تجربي بر تمركزشان روي افزايش توليد اين ادعا را بي نياز از اثبات مي كند. بخصوص كه بارها توضيح داده شده كه كيفيت از دل كميت برمي آيد. يعني متوليان سينماي كوتاه ايران معتقد بوده و هستند كه بايد تعداد فيلم ها و فيلمسازان افزايش يابد تا از دل اين جمعيت پرشمار، تعدادي جواهر پديد آيند و به عنوان سرمايه هاي آينده سينماي كشور، وارد بخش هاي حرفه اي شوند. اين تلقي هرچند درنگاه كلان صحيح به نظر مي رسد اما اگر وارد جزئيات شويم بسيار قابل بحث است. مهم ترين جنبه مسئله، توجه به اهميت آموزش در كنار تدارك امكانات توليد است. هرچند دوره هاي آموزشي انجمن سينماي جوان طي سال هاي اخير يكي از مهم ترين و اصلي ترين جايگاه هاي آموزش سينما در كشور و دريچه ارتباطي خيل آحاد جوانان با اين هنر/ صنعت جذاب بوده است ولي تمركز روي انتقال دانش، تكنيك و كمرنگ بودن نقش بينش هنري (به عنوان محمل اصلي كه قرار است تكنيك، انتقال آن به بيننده را برعهده بگيرد) و كار روي آن، دانش آموختگان اين دوره ها را بدل به تعدادي تكنسين كرده كه حرفي براي گفتن ندارند. وفور سوژه هاي بي حال و يك خطي كه محتواي اغلب فيلم هاي كوتاه را تشكيل مي دهند خود گوياي اين احوال است. ضمن اين كه نبود بينش هنري،  روي نحوه استفاده از دانش هم تاثير مي گذارد و حضور غلط هاي فاحش دستوري در كارهاي پنجم و ششم فيلمسازان جوان شاهد اين مدعاست.
004892.jpg

از طرف ديگر، نفس استدلال (يعني درآمدن كيفيت از دل كميت) هم دستكم در اين مورد خاص جاي سؤال دارد. آيا معقول تر نيست كه دانش آموختگان فيلمسازي، ابتدا از مسير آزمون هاي كارشناسانه بگذرند و امكانات بيشتر در اختيار برگزيدگانشان قرار گيرد؟ البته كساني كه با روند توليد فيلم هاي كوتاه آشنا باشند مي توانند حدس بزنند كه سياست افزايش كميت توليد در اصل براي برآورده كردن چه مسايلي اتخاذ شده بود و حاصل آن نيز امروز هويداست.
۲- تبديل كردن دو جريان «فيلم كوتاه» و«سينماي تجربي» به يك شاخه اصلي از ديگر مواردي است كه لطمات چندي بر پيكره ضعيف اين سينما در ايران وارد كرده است. بديهي است كه فيلم كوتاه با متر شاخص زماني سنجيده مي شود و مي تواند معرف طيف وسيعي از گونه هاي مختلف سينمايي باشد. از انيميشن و مستند گرفته تا داستاني يا حتي تيزر و غيره. فيلم كوتاه مي تواند سفارشي باشد- كه معمولاً هم هست- و در اين قالب اساساً جنبه رسانه اي آن بر وجه هنري اش مي چربد. اما در مقابل سينماي تجربي، بدون در نظر گرفتن معيار زماني مي تواند در قالب هاي كوتاه، بلند يا نيمه بلند، وقف تجربه و نوجويي در قالب هاي ساختاري و روايتي سينما باشد. سينماي تجربي گوهريگانه صنعت سينما و نفس آن و موتور محركه اش است. در تمام دنيا حتي در دل هاليوود سينماي تجربي را ارج مي نهند و شرايط زيستش را مهيا مي كنند. به نظر شما فيلم هايي از قبيل طناب و راز كيهان و قصه هاي عامه پسند تجربي نيستند؟ فيلم هاي كوتاهي كه اين سال ها جايزه اسكار برده اند را ديده ايد؟ اصلاً در رجوع به حافظه چقدر به اسامي اي بر مي خوريد كه كارشان در سينما را با آثار تجربي شروع كردند و امروز جزو غول هاي كلاسيك سينما و ساكنان معبد پارتنون آن هستند؟ رنوار، بونوئل، ويگو، كوكتو، تاركوفسكي، ملويل و... از جديدترها تارانتينو و رودريگز و تري ير و... حال اين واقعيت كه سينماي تجربي به واسطه هدف اصلي اش كه آزمودن روش هاي جديد ارتباطي با تماشاگر و كشف امكانات تازه هنر سينماست، نيازمند پايبندي به محدوده زماني فيلم هاي اكران عمومي نيست و زمان فيلم را اقتضائات بياني اش تعيين مي كند، نبايد باعث شود كه به صرف كوتاه تر بودن مدت زمان سينماي تجربي آن را با فيلم هاي كوتاه يك كاسه كرد. حتي اگر كاربرد واژه هايي مثل «فيلم كوتاه تجربي» هم مدنظر باشد- راستش در اين زمينه آنقدر خلط مبحث شده كه ديگر به حافظه خودمان هم اعتماد نداريم!- بازهم به همين دليل اخير نقض غرض است مضاف براينكه انتظار فيلم تجربي ساختن از فيلمسازاني كه ميانگين توانايي و استعدادشان بر پرده جشنواره ها مشهود است از آن حرف هاست. اما شايد همه اين حرف ها بي مورد باشد و شايد منظور واضعان اين قبيل عناوين از كلمه «تجربي»، تجربه كردن فنوني مثل كات و مچ كات و ديزالو و پن و امثالهم باشد كه در اين صورت اصلاً حرفي براي گفتن نمي ماند! ضمن اين كه در اين صورت، يعني اقدامات سال هاي اخير نهادهاي متولي سينماي تجربي از قبيل تهيه كنندگي آثاري به كارگرداني بازيگران يا ديگر دست اندركاران سينماي حرفه اي چه محلي از اعراب مي يابد؟!
۳- تبديل شدن روند هنري فيلمسازي تجربي به شغل دايمي بعضي ها و پديد آمدن مشاغل حاشيه اي- و البته پرسودي- نظير ارسال فيلم ها به جشنواره ها يا معرفي شان در بازارهاي فيلم كوتاه و ده ها مورد تاثير برانگيز ديگر، از ديگر دردهاي سينماي كوتاه امروز ماست.
با توضيحاتي كه پيش از اين رفت، واضع است كه فيلم تجربي يا فيلم كوتاه به مفهومي كه در سينماي امروز ايران دارد هرچه باشد نمي تواند وسيله ارتزاق و امرار معاش مستقيم يا غيرمستقيم عده اي را فراهم كند. اما واقعيت ها خبر از چيزهاي ديگرتري مي دهند. تنظيم زمان بندي توليدات مطابق با زمان بندي جشنواره ها و پررنگ تر شدن جوايز مادي، آگهي هاي فراوان سينمايي كه تاكيدشان بر «كوتاه» بودن جنس آموزه هايشان درشت تر شده است، راه اندازي بخش توليد فيلم كوتاه در اكثر دفاتر خصوصي توليد فيلم و تبليغ هاي مستقيم و غيرمستقيم در اين زمينه، به اضافه ده ها مورد خاص ديگر كه نگفتنشان از گفتنشان بهتر است- چرا كه افراد مطلع، به طور روزمره با آنها درگيرند و به عنوان بخشي از الزامات حرفه اي پذيرفته اند، بي خبران هم محال است باور كنند!- همه و همه گوياي آن هستند كه اتفاقاً اين نوع از فيلم كوتاه در كشور ما بدل به يك جور كسب و كار بسيار جدي شده و درآمد خيلي آدم هاي متن يا حاشيه آن از حرفه اي هاي سينما هم بيشتر است. البته جوي كه طي سال هاي دهه قبل در جامعه ما پديد آمد، نه فقط به اين بخش وارسته و سالم سينماي ما، كه در بخش هاي عمده اي از جامعه نفوذ كرده. اما حرف بر سر آن است كه چنين وادي هايي قرار است «نمك» جامعه باشند و دايم در كار فعاليت و بهبود، نه آن كه خود آلوده مناسبات پولي شوند و از وظيفه اصلي خود باز مانند. تصور اين كه دست اندركاران سينماي تجربي  ما هر قدم را براساس منافع و مطالبات مادي بردارند و تلاش كنند كه به ساز اين يا آن مسئول برقصند تا از كسب جوايز و امكان توليدات بعدي بي نصيب نمانند جز آن كه ديده را پر از آب كند و بر معصوميت از كف رفته سينماي ما بگريد، وانفساي فرداي سينماي حرفه اي را نيز پيش چشم مي آورد و جنبه نگران كننده قضيه همين جاست. تا به حال كه داعيان اين سينما پيرو يافته هاي سال هاي دور و نزديك شرافت حرفه اي و هنري را به پاي مصلحت طلبي ها قرباني نمي كردند، بزنگاهي اين چنين در مقابل حيات سينماي ما پديد آمده است. واي به روزي كه جاي آنها را افرادي با روحيه منفعت طلبي و دلالي هنري و عافيت جويي بگيرند.
دلايل را مي شود تا پنج و هشت و ده و دوازده و... ادامه داد. اما از قديم گفته اند عاقلان را اشارتي بس است. اگر حكايت ما كه با يكي بود يكي نبود و طنازي آغاز شد به چنين فرجام تلخي رسيده است بايد يكبار ديگر در چرايي ها و پرسش هايش درنگ كرد و راه چاره جست.
اين روز ها روزهاي رونق جشنواره هاي فيلم كوتاه است. فرصتي است تا افراد دلسوز در چند و چون فيلم ها دقيق شوند و صحت و سقم حرف هاي گفته را محك بزنند. اجازه ندهيم جرياناتي خارج از الزامات پاك و خالصانه فيلم كوتاه، مسير سخت آمده اين بخش مهم و احترام برانگيز سينماي ما را منحرف كند و با سكه هاي زر و لوح هاي طلا و اسكناس و دلار سرنوشت ديگري برايش رقم بزند و فراموش نكنيم كه ادعاهاي دلسوزانه و حمايت هاي بي محابا اگر با علم و اطلاع و تجربه و آگاهي همراه نباشد، دست كم قصه دوستي آن خرس معروف را تكرار خواهند كرد. در آغاز گفتار ذكر خير از جريان پاك و اصيل «سينماي آزاد» را آورديم تا شاهد گفتار باشد و گوياي نگفته ها. ايمان بياوريم كه گذشته، مي تواند و بايد چراغ راه آينده قرار گيرد.

قاب كوچك
فيلمبرداري كلاه پهلوي در تهران
محمد علي اسلامي، تهيه كننده سريال «كلاه پهلوي» گفت: برخي از دكورها در شهرك غزالي ساخته مي شوند و براي فيلمبرداري بخش هاي مربوط به شهر تهران نيز بايد خانه هاي قديمي پيدا كنيم و به احتمال زياد، فيلمبرداري را از تهران آغاز خواهيم كرد.
وي در خصوص شايعه توقف پروژه هاي عظيم به دليل مشكل مالي سازمان گفت: مشكل مالي مربوط به پروژه ها نمي شود، مشكل مالي سازمان امري طبيعي است و هميشه هم بوده است ولي فعلاً تمام پروژه ها از جمله امام حسين (ع) و مختار در حال انجام هستند.
اسلامي از اختلاف در شروع فيلمبرداري به عنوان عامل به تعويق افتادن ساخت سريال «كلاه» ياد كرد و گفت: قرار بوده سه ماه پيش اين سريال كليد بخورد؛ منتها به دليل گستردگي دكورها و ترديد در خصوص شروع فيلمبرداري از كشور فرانسه يا ايران فيلمبرداري به تعويق افتاد و در اذهان اين گونه شايع مي كنند كه پول نيست.
تهيه كننده مجموعه تلويزيوني «كلاه پهلوي» تصريح كرد: نه ما و نه ديگر پروژه هاي در حال ساخت، مشكل مالي نداريم. ممكن است بودجه تخصيص يافته به تناسب نيازمان يك مقدار كمتر باشد ولي تمام پروژه ها كار مي كنند و ما هم به زودي تاريخ فيلمبرداري و اسامي بازيگران را اعلام خواهيم كرد.

طلوع نخستين سريال اقتصادي
نخستين سريال اقتصادي در مرحله پيش توليد قرار دارد.
اين مجموعه تلويزيوني كه طلوع نام دارد، قرار است به كارگرداني عباس رافعي تا پايان سال كليد بخورد.
اين كارگردان تاكنون ساخت فيلم هاي سينمايي فيل در تاريكي و راز مينا، فيلم تلويزيوني آيه هاي زميني و سريال جاده هاي سبز شمالي را بر عهده داشته است.
سريال طلوع، داستان زندگي چند جوان را به تصوير مي كشد كه به علت دست نيافتن شغل هايي كه در آنها تخصص دارند، در يك آژانس مشغول به كار مي شوند و البته در آستانه خارج شدن از مسير درست قرار مي گيرند. در اين ميان يكي از بستگان، كاري برايشان در يك كارخانه پيدا مي كند. دستيابي به شغلي كه تخصص آنهاست و تلاش و پشتكار براي رسيدن به موفقيت و به مرحله بهره برداري رساندن كارخانه دست مايه اولين سريال با مضمون اقتصادي به نام طلوع شده است.
اين سريال در قالب ۱۵ قسمت ۴۵ دقيقه اي، براي شبكه اول سيما ساخته مي شود و هم اينك عباس رافعي مشغول بازنويسي و ديالوگ نويسي سريال است.
طرح اين سريال به عنوان اولين سريال اقتصادي پذيرفته شده است و شوراي اقتصادي قرار است، پنجاه درصد از هزينه هاي آن را تقبل كند.

جشنواره تئاتر استان تهران
هشتمين جشنواره تئاتر استاني و چهارمين جشنواره تئاتر خياباني استان تهران آغاز شد.
اين جشنواره به همت معاونت هنري و سينمايي اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان تهران و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي شهرستان ورامين به مدت چهار روز برگزار مي شود.روابط عمومي اداره كل فرهنگ و ارشاد استان تهران اعلام كرد: اين جشنواره در چهار بخش مسابقه خياباني، جانبي و دفاع مقدس با حضور ۱۹ نمايش از شهرستان هاي شميرانات، ري، كرج، ورامين و ساوجبلاغ برگزار مي شود.
فرهنگسراهاي رازي، كانون هدايت و مجتمع فرهنگي و هنري شهيد مطهري شهرستان ورامين براي برگزاري هشتمين جشنواره تئاتر استان تهران در نظر گرفته شده است.مراسم اختتاميه و اعلام برگزيدگان هشتمين جشنواره روز سوم آبان ماه در فرهنگسراي رازي شهرستان ورامين برگزار خواهد شد.

نمايشگاه بين المللي تجهيزات صوتي، تصويري در تهران
چهارمين نمايشگاه بين المللي تجهيزات صوتي، تصويري، سينمايي، عكاسي و ادوات موسيقي با حضور بيش از ۵۰ شركت داخلي و خارجي در محل دايمي نمايشگاه هاي بين المللي تهران گشايش يافت.
اين نمايشگاه كه تلفيقي از هنر و تجهيزات را به تماشاي عموم گذاشته، از امروز تا سوم آبان برپا است.
در اين نمايشگاه كه در فضايي به وسعت چهارهزار مترمربع برپا شده، آخرين فناوري و دوربين هاي پيشرفته مورد استفاده در سينما و تلويزيون،  عكاسي، تجهيزات سمعي و بصري، انواع پروژكتور، سيستم هاي رايانه اي تصويري و ويديويي به تماشاي عموم گذاشته شده است.همچنين در اين نمايشگاه دوربين هاي مداربسته، لوازم مربوط به جلوه هاي ويژه، تكنيك هاي ساخت علايم تبليغاتي، كنفرانس ويديويي و انعكاس وسايل نورپردازي در معرض ديد عموم قرار گرفته است.

انتخابات اتحاديه تهيه كنندگان
مجمع عمومي اتحاديه تهيه كنندگان و توزيع فيلم ايران، اعضاي شوراي مركزي اين تشكل را انتخاب كردند.
«منوچهر محمدي» ،«مرتضي شايسته»، «سيد غلامرضا موسوي»، «اصغر بانكي»، «بيژن امكانيان»، «جهانگير كوثري»، «رسول صدر عاملي»،« هوشنگ نوراللهي»، «علي رضا داود نژاد»، «مجيد قاري زاده» و «محمد حسين فرحبخش» اعضاي جديد شوراي مركزي اتحاديه تهيه كنندگان و توزيع فيلم هستند.
همچنين «حسن توكل نيا»، «علي اكبر ثقفي»، «امير حسين شريفي» و «محسن مسافرچي» به عنوان اعضاي علي البدل و «وحيد نيكخواه آزاد» و «علي هاشمي پور» به عنوان بازرس هاي اتحاديه تهيه كنندگان و توزيع فيلم انتخاب شدند.

هنر هفتم
فيلم خوب يا كاهش بهاي بليت
نماينده انجمن سينماداران تهران در شوراي صنفي نمايش گفت: هفته گذشته با موافقت حوزه هنري در اجراي طرح بليت نيم بها، سينماهاي تعطيل شده اين حوزه باز شدند.
«وحيد مجتهدي» در گفت و گو با ايرنا، افزود: با موافقت حوزه هنري در اجراي طرح بليت نيم بها، تمام سينماهاي وابسته به حوزه هنري در كشور اين طرح را اجرا مي كنند.
وي ، طرح فروش بليت نيم بها را در شهرهاي ديگر نيز موفقيت آميز خواند و تصريح كرد: در هفته گذشته سينما قدس مشهد با اجراي اين طرح، هشت ميليون ريال فروش داشته است.
نايب رييس انجمن سينماداران تهران، اظهار داشت: روز شنبه از روزهاي كم مخاطب هفته بود و در حال حاضر ۹۹ درصد از مخاطبان سينما از اين طرح استقبال كرده اند.
به گفته وي،  اين روز براي جذب مخاطبان بيشتر و جلوگيري از ضرر اقتصادي سينما داران انتخاب شده است.
مجتهدي خاطر نشان كرد: اگر اين طرح با توجه به موقعيت مناطق در روزهاي مختلف هفته اجرا شود، نتيجه بهتري خواهد داشت.
وي، استقبال مخاطبان از اين طرح را هر هفته بهتر از هفته قبل دانست و گفت: با ادامه اين روند، يكي از مشكلات اساسي سينماها كه عدم استقبال مخاطبان است، حل مي شود.
نايب رييس انجمن سينماداران تهران ادامه داد: با اجراي اين طرح مسئولين و قانونگذاران متوجه شدند يكي از بحران هاي موجود در سينماها بالا بودن بهاي بليت است كه باعث عدم استقبال مخاطبان از سينما مي شود.
وي يادآور شد: با حل معضل بهاي بليت سينما، بايد به دنبال فيلم خوب براي جذب بيشتر مخاطبان بود.
004894.jpg

عنوان فيلم ها در يك سال
با توجه به نقش كليدي عنوان يك اثر هنري به عنوان نخستين كليد ارتباطي اثر با مخاطب، بخش گزارش و تحقيق هنري نگاهي به عنوان هاي فيلم هاي ايراني به اكران در آمده در سينماها ، طي يك سال گذشته داشته است.
اين عنوان ها كه شايد تا حدودي نمايانگر نوع نگاه و زاويه ديد دست  اندركاران و مسئولان سينما و ترسيم كننده جريان فيلمسازي در كشور به لحاظ محتوايي،  وضعيت اقتصادي، مخاطب محوري و ... نيز باشند عبارتند از:
سام و نرگس، بانوي كوچك، زندان زنان، اثيري، رز زرد، عزيزم من كوك نيستم، سيندرلا، تو آزادي، خواب سفيد، بالاي شهر پايين شهر، بي همتا ، دختر شيريني فروش، آوازهاي سرزمين مادري ام،  آرزوهاي زمين، سايه روشن، ساقي ، پرنده باز كوچك، لژيون، هم كلاس، بوي بهشت، بماني، ازدواج غيابي، خاكستري، بي تو تنهايم، روزگار ما، كلاه قرمزي و سرو ناز، رنگ شب،  تنبل قهرمان، زنداني ۷۰۷، از كنار هم مي گذريم، خانه اي روي آب، تيك، ايستگاه متروك، دنيا، عطش، صورتي، هفت ترانه، فرش باد، واكنش پنجم، غزل، زمانه،  عروس خوش قدم، روياي جواني، ديوانه اي از قفس پريد، غوغا، بانوي من، نفس عميق، گاهي به آسمان نگاه كن، اين زن حرف نمي زند و توكيو بدون توقف.

سينما نياز به كمك دارد
عضو هيات مديره انجمن سينماداران تهران، آشتي دادن تماشاچي ها با سينما را اشتباه دانست و گفت: تماشاچي ها بايد با فيلم هاي سينمايي آشتي كنند، نه با سالن سينما، اگر فيلم خوب ارايه نشود قهر تماشاچي ها بيشتر مي شود.
«چنگيز طالقاني» افزود: با اجراي طرح هاي پيشنهادي مي توان تماشاگران را به سينما كشاند زيرا تماشاگران ناراضي حاضر نيستند براي ديدن فيلم به سينما بيايند.
وي اظهار داشت: در كنار طرح هايي نظير طرح بليت نيم بها، بايد فيلم هاي خوب ارايه شود تا بتوان تماشاچي ها را جذب فيلم ها كرد.
وي عمده ترين مشكلات سينماها را نبود فيلم خوب و بي اطلاعي برخي مسئولين از وضع اين دانست و گفت كه دولت بايد به كمك سالن هاي سينما بيايد.
طالقاني تاكيد كرد: سينما نياز به كمك دارد، بسياري از سينماها در جنوب شهر از بين رفته است، براي استفاده بهتر از اين سالن ها بايد مكان آنها را تغيير داد.
عضو هيات مديره انجمن سينماداران تهران،  با اشاره به اجراي طرح بليت نيم بها خاطر نشان كرد: مشكلات سينماها با اجراي اين طرح حل نمي شود، اين طرح بيشتر براي جذب مخاطبان به سالن هاي سينما اجرا مي شود.
وي، به مشكلات مادي و فضاي سالن هاي سينما اشاره كرد و گفت:« قرار بوده به سينماها كمك مادي شود، اما مشكلاتي ايجاد شد و اين كار صورت نگرفت، و در حال حاضر بيشتر سينماها بدهي دارند».
طالقاني، تعمير سينماهاي شهر را طرح خوبي دانست و گفت:  اين طرح باعث زيبا شدن منظر شهر مي شود.

تكنيك
ادبيات
ايران
جامعه
رسانه
زمين
شهر
عكس
ورزش
هنر
صفحه آخر
|  ادبيات  |  ايران  |  تكنيك  |  جامعه  |  رسانه  |  زمين  |  شهر  |  عكس  |
|  ورزش  |  هنر  |  صفحه آخر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |