جمعه ۲۳ آبان۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۲۵
به بهانه سيل هاي اخير در شمال كشور
نقش جنگل ها در كنترل حوادث طبيعي
005450.jpg
اشاره:در هفته هاي پاياني مهرماه، در پي بارندگي شديد و سيل آسا در نواحي شمال ايران خسارات سنگيني به بار آمد. از جمله در تنكابن بر اثر جريان شديد سيل پل كمربندي رودخانه اصلي اين شهر ويران شد و به مناطق مسكوني و زمين هاي كشاورزي زيان هاي سنگيني وارد گرديد. اين نخستين بار نيست كه استان هاي شمالي كشور، دستخوش سيل هاي ويرانگر مي شود. مي توان به مواردي از قبيل سيل نكا، نوشهر، ساري و استان گلستان اشاره كرد. به گفته كارشناسان، تخريب جنگل ها در مناطق شمال ايران و ديگر كشورهاي جهان، نقش مهمي در جاري شدن سيل هاي مخرب دارند. براي آشنايي بيشتر با نقش جنگل ها به عنوان منابع تامين آب شيرين، حفظ پوشش گياهي و جلوگيري از سيل و زلزله، گزارش كوتاهي را از نظرتان مي گذرانيم.
چندي است كه درسانه هاي عمومي، مسئولان و كارشناسان پيرامون بحران زيست محيطي كشور به ويژه در خصوص نوار شمالي البرز نظرات و پيشنهادهايي را مطرح مي كنند و از بين سه گزينه ممكن: توقف بهره برداري، تداوم روال گذشته و كند كردن سرعت آن توصيه هايي را عرضه مي كنند كه هر يك در جايگاه خود قابل تامل است.
تا زمان آخرين آماربرداري جامع جنگل هاي شمال كشور (۱۳۶۵) مقدار رويش يا توليد چوب سالانه اين جنگل ها معادل مقدار برداشت جنگل نشينان بوده است. همچنين معادل نيمي از اين مقدار در قالب طرح هاي جنگلداري با مجوز رسمي سازمان جنگل ها و مراتع كشور توسط واحدهاي صنايع چوب و ساير بهره برداران برداشت مي شد. علاوه بر آن، ارقام مربوط به قاچاق و مواردي كه دور از چشم آمار دولتي برداشت مي شوند نيز بدان افزوده مي گردد. لذا اين مقدار برداشت حتي در صورت كلي بسيار بيش از رويش و ظرفيت جنگل است. در حالي كه به دلايل شيبدار بودن بخشي از عرصه هاي جنگلي، تمركز جمعيت هاي انساني در نواحي كم شيب و آفتابگير، استفاده از روش هايي كه بر جنگلداري و بهره برداري متمركز تكيه دارند،
(به دليل كمبود جاده، ادوات و ماشين آلات بهره برداري، حضور دام) و ... برداشت چوب از جنگل هاي شمال با يك هندسه منظم زراعي از تمام سطح به طور يكنواخت اعمال نشده و نمي شود، به عبارت ديگر بهره برداري در برخي مناطق بيش از سه برابر ظرفيت جنگل است و اين تمركز يكي از عوامل تشديد تخريب و شتاب آن مي گردد.
شكل هاي ديگر تخريب نظير جنگل زدايي، تغيير كاربري و تبديل جنگل ها و مراتع، ايجاد تغييرات در چرخه آبي و مسير آبراهه ها، شكار بي رويه حيوانات و پرندگان، وجود دام بيش از ظرفيت مراتع، جنگل ها و ... از جمله ساير عوامل موثر هستند كه هر كدام به تنهايي براي كمك به تخريب يك اكوسيستم كافي است.
به نسبت افزايش جمعيت، توسعه در زمينه هاي مختلف اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي و به تبع آن افزايش نيازهاي جوامع بشري، روستايي و صنايع، تا سال ۱۴۰۰ سالانه ۸۰ ميليون متر مكعب چوب مورد نياز خواهد بود. جنگل هاي شمال حدود سه ميليون متر مكعب توليد دارند كه به مصرف روستاييان مي رسد و از محل توليدات خارجي از نواحي جنگلي نيز فقط پنج ميليون متر مكعب توليد مي شود. تامين كسري تا رقم ۸۰ ميليون متر مكعب در سال مستلزم تدوين و اجراي برنامه هاي توليد چوب در مدت حداقل ۲۰ سال قبل از موعد مصرف آن است.
جنگل هاي ناهمسال طبيعي ضامن پايداري اكوسيستم است، ايجاد آشفتگي در ساختار و تركيب و تنوع گونه اي، تغييرات كلي در سيماي منطقه، ساده كردن اكوسيستم، تخريب تدريجي و مداوم بيولوژيك و ... نيز در كارنامه كيفي طرح هاي جنگلداري قرار دارند. متاسفانه به دليل ضعيف بودن ارتباط سازمان يافته دانشگاه ها، بخش اجرا، موسسات و مراكز تحقيقات منابع طبيعي استان ها، پايگاه متمركز اطلاعات كه داده ها را با پايش مستمر توليد و فراوري مورد قضاوت و مديريت قرار دهد شكل نگرفته و بدين ترتيب داده هاي كهنه با استناد ضعيف و انحصاري در برنامه هاي مستند قرار مي گيرند.
تا سال هاي نه چندان دور و حدود سي تا چهل سال قبل بهره برداري از جنگل هاي شمال با روش گزينش تك درختان مطلوب (بهره برداري غير متمركز) صورت مي گرفت از آن زمان تا سنوات اخير همان ميزان برداشت در بخشي از جنگل  به طور متمركز انجام شده است، اخيراً نيز به تقليد از مكتب و فلسفه فكري جنگل شناسي نزديك به طبيعت به طرف تك گزيني روي گردانده شده است. تعميم اين تفكر به قدري سريع اتفاق افتاده كه براي همه وضعيت ها عيناً همين نسخه تجويز و استعمال مي شود. در حالي كه لازم است به اين نكته پرداخته شود كه چرا سي يا چهل سال قبل همين روش را كه برخي كارشناسان ايراني توصيه مي كردند منسوخ كرديم و اروپا قبله جنگل  شناسي ايران شد؟ و امروزه نيز با تبعيت از سبك واردات و مونتاژ علمي تغيير جهت داده شده است؟
آنچه همواره موجب ضربه بر پيكر منابع طبيعي شده گردش ها، تغييرات سريع وتصميمات نسنجيده ناگهاني در مسير مباني نظري، بدون استناد و پشتوانه مطالعات جامع و كافي بوده است. آنچه موجب نگراني مي شود امواج تب آسايي است كه هرچند گاه بدنه منابع طبيعي را مي سوزاند. از جمله اين تب ها مي توان از تب كشت سوزني برگان در دهه ۶۰، تب كشت صنوبر و زراعت چوب، تب كشت زيتون و طرح طوبا در شمال كشور، تب خروج دام از جنگل، تب توقف بهره برداري، تب جنگل شناسي نزديك به طبيعت و ... نام برد.
هركدام از موارد گفته شده در جاي خود مفيد و چاره سازند ولي نحوه به كارگيري و ترك آنها مورد انتقاد است.
موانع اجراي نظريه بهره برداري ملايم كه مفهومي معادل تك گزيني در فلسفه فكري جنگل شناسي نزديك به طبيعت را دربر مي گيرد عبارتند از:
- اين روش فاقد مباني نظري تحقيقاتي سازگار با شرايط طبيعي و انساني امروز جنگل هاي شمال ايران است. در حقيقت به جاي تحليل عوامل موثر در عدم توفيق روش هايي كه تاكنون به كار گرفته شده اند، نيز آزمون در سطح كوچك و بعد استفاده از نتايج پژوهش در سطح وسيع تر، يكباره در پهنه جنگل هاي شمال فراگير شده است. علاوه بر آن چون فرصتي براي آموزش هاي لازم به كارشناسان و تدوين دستورالعمل هاي فني وجود نداشته، اغلب حسب سليقه، برداشت ذهني و دانش فني اشخاص اجرا مي شوند.
- اغلب جاده هاي موجود در طر ح هاي جنگل داري براي نظام بهره برداري متمركز در قسمت هاي خاصي از جنگل احداث شده اند. در حالي كه مطابق نظريه جديد بايد از همه مساحت جنگل به طور يكسان بهره برداري شود.
ابعادجهاني پيامد تخريب جنگل ها
هر سال ميليون ها نفر بر اثر تخريب محيط زيست، نابودي جنگل ها و فرسايش خاك بي خانمان مي شوند. هنگامي كه در كلمبيا زلزله مي شود و يا در هندوستان سيل مي آيد و صدها نفر كشته و هزاران نفر بي خانمان مي شوند، اين حوادث در جامعه به عنوان حوادث تاسف بار ناشي از سرنوشت تلقي مي گردند اما اين روزها تعداد بي سابقه اي از مردم بر اثر حوادثي مانند ريزش بهمن، وقوع تندباد، زلزله و سيل كشته مي شوند و يا تغيير محل مي دهند و بررسي دقيق مجموعه عوامل زيست محيطي كه زمينه ساز اين حوادث هستند نشان مي دهد كه انسان نقش مهمي در اين حوادث دارد، اين فجايع نسبت به تخريب زمين ـ به عنوان يكي از عوامل مهم افزايش شمار پناهندگان زيست محيطي ـ ثانويه هستند.
«فجايع غير طبيعي» در واقع حوادثي طبيعي هستند كه اثرات آنها به علت فعاليت هاي انسان تشديد شده است و پيوسته بيشتر مي شود. فشار انسان بر جنگل، خاك و زمين موجب شده كه نظام هاي زيست بومي كمتر بتوانند در مقابل نوسانات طبيعي واكنش نشان دهند و خود را با آن سازگار كنند. در نهايت اين نظام هاي زيستي بر اثر فشارهايي كه از هر جهت عادي هستند سقوط مي كنند و باعث ايجاد يا تشديد فجايعي مانند ريزش كوه و جاري شدن سيل مي شوند.
به همين ترتيب، رقابت بر سر منابع طبيعي و زمين به تدريج موجب مي شود تعداد بيشتري از مردم براي زندگي به مناطق حاشيه اي و مستعد فاجعه رانده شوند و در نتيجه در مقابل نيروهاي طبيعي آسيب پذيرتر باشند. بدين ترتيب مي بينيم كه در بنگلادش ميليون ها نفر از مردم بر زمين هايي موسوم به چار زندگي مي كنند كه در واقع موانعي هستند از گل و شن كه در قسمت  مياني دلتاي بنگال قرار دارند و هرساله تعدادي از آنها در اثر امواج اقيانوس و يا باران هاي موسمي شسته شده و از بين مي روند و يا ميليون ها نفر نپالي در مناطقي زندگي مي كنند كه احتمال بروز زلزله در آنها بسيار زياد است و از اين رو است كه هزاران نفر از ساكنان محلات فقيرنشين شهرهاي آمريكاي لاتين در تپه ماهورهايي ساكن هستند كه جنگل هاي آنها بر اثردخالت هاي بي رويه انسان در محيط زيست تخريب شده است. به همين دليل آنها همواره در معرض خطر سيل هاي ويرانگر قرار دارند
جنگل ها مهم ترين منبع آب شيرين
طبق يك بررسي جديد شهرهاي مهم بايد بودجه هاي خود را براي حفظ جنگل هايي مصرف كنند كه به طور طبيعي آب آشاميدني آنها را تصفيه مي كنند و به اين ترتيب از ميلياردها دلار هزينه تجهيزات تصفيه آب جلوگيري نمايند.
اين بررسي ۱۰۵ شهر بزرگ كه از سوي بانك جهاني، سازمان محيط زيست و صندوق جهاني براي طبيعت به عمل آمد، نشان داد كه يك سوم آنها شامل نيويورك، توكيو، بارسلون و ملبورن بيشتر آب مصرفي خود را از جنگل هاي محافظت شده به دست مي آورند. حفظ اين جنگل ها ـ كه سبب كاهش رانش زمين، فرسايش خاك و رسوبات مي شود؛ بهسازي خلوص آب با فيلتر كردن آلودگي ها و در برخي موارد ذخيره سازي آب ـ يك راه موثر از لحاظ هزينه براي فراهم ساختن آب آشاميدني است.
طبق همين بررسي ها حفظ جنگل ها در جاهايي كه ذخيره سازي آب صورت مي گيرد، ديگر كاري لوكس نبوده بلكه ضروري است. به خصوص وقتي كه اين منابع از بين  بروند هزينه تهيه آب پاكيزه و سالم براي مناطق شهري به شدت افزايش مي يابد.
به گزارش صندوق جهاني براي طبيعت: ۹ ميليون نفر ساكنان نيويورك بيشتر آب آشاميدني خود را از ذخاير آب «دلور» در بالاي ايالات نيويورك تامين مي كنند. به موجب يك پژوهش كارشناسي تهيه و نصب تجهيزات تصفيه آب نصب كننده هفت ميليارد دلار و اگر جنگل ها را درست مديريت كنند و ذخيره سازي آب را خوب انجام دهند يك ميليارد دلار هزينه خواهد داشت. در اين مورد مي توانند ماليات آب را افزايش دهند و از كشاورزان بخواهند كمتر كود شيميايي مصرف كنند و از مراتع مراقبت بيشتري نمايند.
آب شهر ملبورن در استراليا امروزه به خاطر آبگير هاي جنگل هاي كوهستاني اش يكي از بهترين كيفيت ها را دارد. اين آبگيرها در شمال و شرق اين شهر قرار دارند و ۹۰ درصد آب آشاميدني ملبورن را تامين مي كنند. حفظ محيط زيست آبگيرهاي جنگلي، تا سال ۲۰۱۵، به افرادي در جهان كه دسترسي به آب آشاميدني پاك ندارند كمك خواهد كرد. همچنين با سالم نگه داشتن آبگيرهاي جنگلي  و سرمايه گذاري كردن در آنها مي توان آب سالم و ارزان را براي بسياري از مردم جهان تامين كرد.

تاثير استانداردها در حفظ محيط زيست جهان
005440.jpg
هفته پايان مهرماه هر سال، همزمان با گراميداشت روز جهاني استاندارد است. استانداردها در عصر فناوري هاي پيچيده نقش مهمي در حفظ محيط زيست دارند. براي پي بردن به اهميت و تاثير استانداردها در توسعه پايدار و محيط زيست، مقاله حاضر را براي مطالعه شما برگزيده ايم.
محيط زيست و استانداردها در كنار يكديگر
برآيند نشست زمين در ريو و معاهده كيوتو و ژوهانسبورگ آشكارا ناتواني بسياري از دولت ها را در ساماندهي مشكلات زيست  محيطي جهان آشكار ساخت. دستاورد اين رخدادها، پيدايش گونه اي نوآگاهي در ميان بازرگانان، صنعتگران و مصرف كنندگان نسبت به سودمندي گام هايي است كه آنها مي توانند، بدون وجود حتي يك چارچوب قانوني سختگيرانه، در حفاظت از محيط زيست بردارند.براي ده ها سال در سراسر جهان همزمان با رشد شتابان توسعه صنعتي،  فناوري و توليد بي وقفه كالاها، استانداردهاي بين  المللي ابزاري براي حل وفصل مسايل زيست محيطي ناشي از گسترش صنعت بوده اند. اين استانداردها كه براساس توافق جهاني تدوين شده  اند به كيفيت، ايمني، قابليت توليد و بسياري ديگر از جنبه  هاي توليد انبوه فرآورده ها، فرآيند ها و خدمات پرداخته و با ارايه سازوكارهايي با كاربرد جهاني و مقرون به صرفه، امكان دسترسي به دانش و تجربه كشورهاي داراي اقتصاد پيشرفته تر را براي همگان فراهم ساخته اند.
نكته اينجاست كه به هنگام برخورد با مسايل زيست محيطي افراد يا گروه هاي دولتي، اين استانداردها را داوطلبانه به كار مي بندند كه خود حاكي از آن است كه كاربرد اين استانداردها را مي توان حتي پيش از آن كه بستر و لوازم قانوني رعايت آنها فراهم گردد، در عمل به كار گرفته شوند.
سه سازمان جهاني كه تدوين و گسترش استانداردهاي بين المللي را به عهده دارند عبارتند از ISO، IEC و ITU كه بنا به ماهيت خود و شايد به دليل نياز و ساختار اين سازمان ها و مسئوليت آنها، در خط مقدم تلاش جهاني براي مقابله با يكي از بزرگ ترين و فراگيرترين چالش هاي سده  حاضر كه همانا محيط زيست، چگونگي حفاظت و نحوه مديريت بهتر آن است، قرار دارند. در بسياري از نقاط جهان صنعتي، مديريت مسايل زيست محيطي وزني همتاي بهداشت،  ايمني و كيفيت پيدا كرده است. اما به خوبي روشن است كه تمامي كشورها از منابع و امكانات كافي همانند كشورهاي صنعتي برخوردار نيستند. ابعاد زيست  محيطي استاندارد حداقل از يك جهت با ديگر موضوع هاي وسيع تر استانداردهاي بين المللي نظير كيفيت تفاوت عمده دارند. اساس ملاحظات زيست محيطي در امر تدوين استاندارد همانند مباني توسعه، پويا و همه  جانبه بوده و جنبه  هاي زيست محيطي تدوين و اجراي استاندارد در واقع جزيي از توسعه پايدار هستند.
ISO، IEC و ITU مسئوليتي مهم و نقشي فعال در آگاهي بخشي به كشورهاي در حال توسعه و تازه صنعتي شده نسبت به ملاحظات زيست محيطي داشته و در عين حال به اين كشورها كمك مي كنند تا آينده خود را از منظر اقتصادي و زيست محيطي تثبيت نمايند. هر سازمان از نظر استاندارد مديريت، محصول، نظام،  فرآيند و اندازه گيري يا آزمون نقش خود را ايفا كرده و با مجموعه اي از ديگر سازمان ها همكاري مي كند تا به حداكثر توافق ممكن دست يافته و محصولات آنها بيشترين اثربخشي را از نظر جهاني داشته باشند.
با بيش از ۳۰ سال پيشينه تشريك مساعي در اين زمينه، ISO، IEC و ITU براي رعايت جنبه هاي زيست محيطي در تدوين استاندارد،  خط مشي سه جانبه اي را برگزيده اند و تاكنون صدها استاندارد در زمينه موضوع هايي نظير نمونه گيري، آزمون و تجزيه هوا، آب و خاك تدوين شده است. هزاران استاندارد ديگر، ده ها ويژگي فيزيكي كالاهاي الكتريكي، الكترونيكي و مخابراتي را تعيين كرده كه اطلاعات و توصيه هايي در خصوص جنبه هاي زيست محيطي مواد، فرآيندهاي صنعتي، بازيافت و دفع مواد زايد را در بردارند. شماري از استانداردها نقش مهمي در تلاش هاي جاري براي آگاهي مصرف كنندگان با برچسب هاي قابل فهم استانداردهاي زيست  محيطي داشته اند. از ديدگاه راهبردي، استانداردهاي بين المللي مديريت زيست  محيطي، ابزارهاي عملي، روش شناختي و ساختاري را در اختيار كاربران قرار مي دهند.
تمامي اين استانداردها در خدمت صنايع قرار مي گيرند كه در طراحي و توليد متناسب با ملاحظات زيست  محيطي به كار گرفته شوند تا صنعت نيز بتواند خود را با محيط زيست هماهنگ سازد. در گستره مخابرات، سيستم هاي استاندارد شده مي توانند به انديشمندان سراسر جهان امكان دهند تا به گردآوري، وارسي و ترويج داده ها در خصوص تغييرات اقليمي، وضعيت آب ها و منابع زيرزميني پرداخته و با ارايه شاخص هاي مطمئن و قابل اتكا به يافتن راه حل هاي مقبول براي محافظت از محيط زيست كمك كنند.
اگرچه استانداردهاي بين المللي نيز تمامي نيازهاي همه مردم را برآورده نمي  كنند، اما شيوه آگاهانه، واقع بينانه و مسئولانه ISO، IEC و ITU در برخورد با مسايل زيست محيطي كه همگي متاثر از آن هستيم اثرات فزاينده اي بر نحوه واكنش جامعه نسبت به انتظارها و نيازهاي خود دارد. محيط زيست و استانداردهاي بين المللي شايد بيش از آنچه كه به نظر مي رسد با يكديگر همسو هستند. پيوند اين دو در آينده قابل پيش بيني و ناگسستني است.
منابع: خارجي
مترجم: سعيد رسولي

از هفت گوشه جهان
گاو آبي در خطر انقراض
005442.jpg

آموزش جمعي به ماهيگيران مي تواند گاو آبي را كه يك پستاندار دريايي گياهخوار و كمياب است از خطر نابودي نجات دهد.
به گزارش خبرگزاري فرانسه از دارالسلام، پايتخت تانزانيا، چيكامبي راميشا، مدير پارك آبزيان حفاظت شده خاطرنشان كرده  است: «اين جانوران، كه دوگانگ هم ناميده مي شوند، پس از آن كه در تور ماهيگيري گرفتار آمدند عمداً كشته شده اند زيرا اسطوره ها و افسانه هايي در رابطه با آنها وجود دارد.»
راميشا افزود: «گاو آبي در تانزانيا تقريباً منقرض شده و ما بايد اين جانور را از انقراض كامل نجات دهيم.»
وي خاطرنشان ساخت در اينجا برخي افراد فكر مي كنند گاو آبي شوم است و به مجرد ديده شدن بايد كشته شود در حالي كه بايد با آموزش دادن به ماهيگيران و رساندن اين پيام به آنان كه اين جانوران بي گناهند، نسل اين جانوران را نجات داد.
صندوق جهاني براي طبيعت در جولاي (مرداد) گذشته هشدار داده است كه تنها در دي ماه سال گذشته از ۳۲ گاو آبي كه در تور ماهيگيران گرفتار شده بودند، تنها هشت گاو زنده مانده اند و بقيه را ماهيگيران كشته اند.
گاو آبي نوعي جانور شبيه فوك است كه از نسل هاي پيشين خود در مرداب هاي ۵۵ ميليون سال پيش باقي مانده است. طول اين حيوان ۵/۳ متر و وزن آن به ۴۰۰ كيلوگرم مي رسد.

نقش فقر در تجارت غير قانوني حيات وحش
005446.jpg

براساس يك بررسي، كشورهاي روبه رشد آفريقايي به دليل مشكلات اقتصادي در حمايت و حفظ گونه هاي در حال انقراض ناموفق ترين كارنامه ها را به جا گذاشته اند.
به گزارش خبرگزاري فرانسه از پاريس، پژوهشگران زيست محيطي انگليسي كاهش حيرت انگيز جمعيت فيل ها و كرگدن هاي سياه در ۲۱ كشور آفريقا را نتيجه مستقيم تجارت غير قانوني حيات وحش و مشكلات اقتصادي مي دانند.
كشورهايي كه بدترين نمره هاي شاخص فساد را دريافت كردند، شاهد بزرگ ترين شمار سقوط تعداد گونه هاي در حال انقراض بين سال هاي ۱۹۸۷ و ۱۹۹۴ بودند.
روند انقراض گونه ها در آنگولا، جمهوري دموكراتيك كنگو، اتيوپي، سومالي و سودان شتاب بيشتري يافته است.

قربانيان آلودگي هوا در بنگلادش
005448.jpg

دست كم ۴۷ نفر، كه بيشتر آنها كودكان بودند، در دو هفته گذشته از بيماري هاي تنفسي مسموميت ناشي از آلودگي هوا در بنگلادش جان باختند.
به گزارش خبرگزاري فرانسه از داكا، پايتخت بنگلادش، تنها در يك روز حداقل ۲۹۰۰ تن بيمار شدند و هفت نفر جان باختند. به نوشته روزنامه جاناكانتا چاپ داكا، ۴۰ كودك در دو هفته گذشته براثر بيماري هاي تنفسي ناشي از آلودگي هوا جان سپرده اند.
بيماري هاي تنفسي در بنگلادش بسيار معمول است. به ويژه هنگامي كه فصل گرما و باراني (مافسون) به زمستان خشك و سرد تغيير مي كند. هواي خشك آلودگي هوا را موثرتر مي سازد.
داكا، با ۱۰ ميليون جمعيت، يكي از آلوده ترين شهرهاي جهان است. اما از هنگامي كه دولت بنگلادش، سال پيش، تردد تاكسي هاي سه چرخه را ممنوع ساخت و انتشار گاز هاي سمي آنها متوقف شد هواي پايتخت بهتر شده است. با اين حال در مهرماه گذشته بر اثر آلودگي شديد هوا، مشكلات و مصايب تازه اي به بار آمده به همين دليل لازم است، در مورد كاهش آلودگي هواي اين شهر چاره انديشي اساسي شود.

نگاه
نقش مهم رنگ در شهرها
005444.jpg
انسان مطلوب ترين آرامش را در دامان طبيعت مي يابد و ازجمله رنگ هاي طبيعت و جلوه هاي زيباي چهارفصل براي او بسيار زيبا و دلپذيرند. اين انطباق با محيط زندگي براي كساني كه در كنار طبيعت زندگي مي كنند، مزاياي بي شماري دارد بي آنكه خود متوجه آنها باشند. اما براي انسان شهرنشين، به ويژه شهرونداني كه در كلان شهرها زندگي مي كنند، همواره عدم انطباق با محيط به صورت يكي از مسايل مهم و بغرنج درمي آيد. بروز رفتارهاي نابهنجار، بيماري هاي گوناگون عصبي و رواني و بيماري هاي جسماني به خصوص با منشا رواني، از پيامدهاي اين عدم انطباق با محيط هستند.
شايد به همين دليل كشورهاي اروپايي تلاش مي كنند در شهرها حتي المقدور به كمك معماري دلپذير، دكوراسيون چشم نواز و به خصوص كاربرد رنگ ها و ايجاد فضاي سبز با الهام از طبيعت، زمينه هاي بيشتر و بهتري براي انطباق زيستي به وجود بياورند. اما در كشورهاي درحال توسعه شهرهاي بزرگ و پرجمعيت مسئله عدم انطباق با محيط به خصوص براي مهاجرين و كساني كه از روستاها و شهرهاي كوچك به اين مناطق روي آورده اند، بغرنج تر مي شود.
معمولا در اين شهرها، به دليل ساخت و سازهاي ناهماهنگ، عدم استفاد از عنصر رنگ،  كاهش روزافزون فضاهاي شهري، كه حاصل توسعه ناهماهنگ و بي رويه است، انسان شهرنشين هر روز از لحاظ حسي با غربت بيشتري روبرو مي گردد. اين كاستي ها به مرور باعث بروز انواع بيماري هاي روحي و جسمي و يا حداقل عصبيت، پرخاشگري هاي بي دليل و يا اضطراب و افسردگي مي شود.
فرد مبتلا بي آنكه بداند ريشه و منشا بيماري او چيست، سعي مي كند با مراجعات مكرر به پزشك بيماري خود را درمان كند. درحالي كه بسياري از اين قبيل بيماري ها، ريشه در عدم انطباق شهروندان با محيط زندگي آنها دارد، عاملي كه هنوز شناخته شده نيست و به ديد نمي آيد.
در شهر بزرگ و پرجمعيت تهران، معماري شهري قرباني اهداف و سليقه هاي گوناگون شده است. بسياري از سازندگان بناها قبل از هر چيز اهداف شخصي خود را جست و جو مي كنند درنتيجه در بسياري از محله هاي شهر شاهد برآمدن ساختمان هايي هستيم كه علي رغم هزينه هاي بسيار سنگيني كه صرف احداث آنها شده هماهنگي، تناسب و زيبايي ندارند.
همچنين كمبود رنگ هاي ساده و شاد در چشم اندازهاي شهري در پايتخت كشور ما محسوس است. استفاده افراطي از نماي شيشه اي كه به قول يكي از كارشناسان با تقليد از ساختمان هاي «دوبي» به دوبي گري شهرت يافته ، به ناهمگوني فضاها و چشم اندازهاي شهري دامن زده است.
عدم نظارت بر نماي ساختمان ها عامل اصلي بروز اين قبيل آشفتگي هاست .معمولا در كشورهاي توسعه يافته، احداث يك ساختمان و حتي نماي آن تنها پس از محاسبات كامل ماموران شهرداري، مطالعه چشم اندازها، انتخاب رنگ مناسب امكان پذير است اما امروزه حتي صاحبان بناهايي با قدمت ۱۵ الي ۲۰ ساله، سعي مي كنند با استفاده از نماي شيشه اي، پوشش موردعلاقه  خود را در بنا اعمال كنند.
شهرداري ها، در كنار وظايف مهم و خطيري كه براي اداره شهر دارند، بايد ازآن بخش از حقوق مردم كه مربوط به نماها و چشم اندازهاي شهري است نيز دفاع و از عنصر رنگ، براي ايجاد زيبايي در چشم اندازهاي شهري استفاده كنند. درحال حاضر در بسياري از محله هاي تهران، رنگ هاي تيره و قهوه اي در بناهاي متراكم شهري وجه غالب را دارند. از اين رو، انطباق با محيط براي ساكنان شهر بسيار دشوار مي شود.
شعار شهر ما، خانه ما به طور جامع زماني تحقق مي يابد كه مسئولان و ساكنان شهرها، به همان اندازه كه به اجزا و عناصر گوناگون به ويژه رنگ براي دلپذيركردن فضاي منزل خود استفاده مي كنند، درمورد شهرها نيز به همين ترتيب اقدام كنند.

زمين
ادبيات
ايران
جامعه
جوان
رسانه
شهر
علم
ورزش
هنر
صفحه آخر
|  ادبيات  |  ايران  |  جامعه  |  جوان  |  رسانه  |  زمين  |  شهر  |  علم  |
|  ورزش  |  هنر  |  صفحه آخر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |