جمعه ۲۳ آبان۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۲۵
چگونه هوشي داريد؟
005488.jpg
آوازه سادات يوسفي
همه جوامع براي مهارت ها و رفتارهاي خاصي ارزش قائلند؛ اين كه در هر جامعه از چه استعدادهايي تجليل شود بستگي دارد به اين كه آن جامعه براي بقا وتداوم خود چه نيازهايي دارد، البته اين مسئله به اعتقادات مردمي آن جامعه نيز بستگي دارد. حتي جوامعي كه براي توانايي ذهني ارزش زيادي قائلند، استعدادهاي هوشي يكساني را تشويق نمي كنند. از نظر غالب مردم هوش يعني توانايي در سازش موفقيت آميز با نيازها و خواست هاي فرهنگي و محيطي كه در آن زندگي مي كنند، همه آزمون هاي هوشي نيز مثل هم نيستند و بعضي از تفاوت هاي بين آنها ناشي از نظريه هاي مختلف هوشي است.
هرچند كه هوش يكي از قديمي ترين مفاهيم روان شناسي است كه قدر مسلم در متون علمي بحث هاي متعددي شده است،  هنوز هم نظريه پردازان بر سر تعريف آن توافق ندارند براي مثال آيا هوش توانايي يا كيفيت واحدي است يا مجموعه اي از مهارت هاست؟  آنچه مسلم است هوش يكي از جذاب ترين نيروهاي رواني است كه جلوه هاي آن در موجودات مختلف به ميزان متفاوت قابل مشاهده است. هرچند موجودات از تكامل بيشتري بهره مند باشند، از نظر هوشي نيز پيشرفته و به همان نسبت از پيچيدگي بيشتري برخوردارند.
دانشمندان مختلف براي تعريف هوش، اين پيچيده ترين فرآيند رواني تلاش هاي بسياري كرده اند كه به تعدادي از اين تعاريف اشاره مي شود،  به نظر آلفرد بينه،  هوش چيزي است كه آزمون هاي رواني آن را اندازه گيري مي كنند،  به نظر وكسلر، هوش چگونگي حل مسايل در موقعيت هاي جديد و آشنا در تمام امور زندگي است. پياژه نيز معتقد است، هوش نتيجه تاثير دايمي و متقابل با محيط است و اگر اين رابطه متقابل به صورت متعادل صورت گيرد، موجب سازگاري فرد با محيط و پيشرفت هوش مي شود. هرچند نظريه پردازان متقدم ايده هاي متعددي در باب ماهيت هوش ارايه كرده اند، اما در بيشتر تعاريف چنين مستفاد مي گردد كه اگر در تعريف هوش سه جنبه را رعايت كرده و آن را در تعريف بگنجانند، تعريف تقريباً  كاملي به دست مي آيد؛توانايي و استعداد كافي براي يادگيري و درك امور، هماهنگي و سازش با محيط به عبارتي توانايي سازگاري يا انطباق با كل محيط، بهره برداري از تجربيات گذشته و به كار بردن قضاوت و استدلال صحيح و پيدا كردن راه حل منطقي در مواجه شدن با مشكلات.
به واقع كيفيت زندگي را نمي توان فقط با هوش تنها سنجيد و هنوز نمي دانيم چه ارتباطي بين هوش و رفتار سازشي وجود دارد و افراد در چه درجه هوشي به طور كامل مي توانند از عهده برنامه هاي زندگي برآمده و تطبيق با محيط را انجام دهند.

هوش هيجاني
اصطلاح هوش هيجاني را در سال ۱۹۹۰ «پيتر سالوي»، روان شناس دانشگاه «ييل»، «جان ماير» از دانشگاه «نيوهميشاير» براي بيان كيفيت و درك احساس افراد، همدردي با احساس ديگران و در رابطه هيجانات افراد با بهبود زندگي به كار بردند كه به اختصار EQ گفته مي شود.
«هوش عاطفي» و هوش منطقي روي در روي هم نيستند خيلي ها مقدار زيادي از هر دو را دارند و خيلي ها برعكس، دانشمندان به دنبال اين هستند كه بدانند اين دو پديده چگونه يكديگر را تكميل مي كنند اما به هر حال اكنون دانشمندان عموماً  سهم هوش منطقي را بيست درصد و سهم هوش عاطفي را هشتاد درصد در كاميابي انسان ها موثر مي دانند، خطرپذيري يا ريسك كه نقش مهمي در كاميابي شغلي و بازرگاني دارد نيز از ويژگي هاي هوش هيجاني به شمار مي رود.
ژوزف لودوكس،  از دانشگاه نيويورك به تشخيص حلقه هايي در مغز دست يافت و دريافت كه اين حلقه ها باعث مي شوند تا عواطف قبل از اين كه عقل و هوش، شانس دخالت پيدا كنند، دستورات خود را صادر مي كنند. عقل و هوش منطقي به قدرت استدلال كمك مي كنند، اما توانايي پيش بيني پيامدهاي تصميم گيري، تنها از هوش عاطفي ـ هيجاني برمي آيد.
از اين رو افرادي كه با اين ضعف پيش بيني تنها با تكيه بر قدرت استدلال تصميمات اشتباه خود را تكرار مي كنند، پي در پي در زندگي شكست مي خورند و يا موجبات دفع ديگران از خود را فراهم مي كنند. دانشمندان به اين نتيجه رسيده اند كه از طريق هوش منطقي مي توان رابطه اي را آغاز كرد اما دوام آوردن آن به هوش هيجاني بستگي دارد،  براي مثال از طريق هوش منطقي مي توان به استخدام درآمد اما تنها از طريق هوش هيجاني، مي توان در شركتي دوام آورد، رشد كرد و به كسب درآمد و مقام هاي بالا رسيد.
آنيونيو داماسيو، رييس بخش عصب شناسي دانشكده پزشكي «آيوا»  مي گويد: در واقع استدلال، تصميم گيري، عواطف و هيجانات در مغز با يكديگر تلاقي مي كنند، مجموعه سيستم هايي در مغز وجود دارد كه به روند تفكر هدف دار كه ما آن را استدلال مي ناميم و گزينش پاسخ كه ما آن را تصميم گيري مي ناميم، اختصاص داده شده است. اين مجموع سيستم هاي مغزي در عواطف و احساسات نيز دخالت دارد. عواطف و هيجانات تاثير زيادي بر استدلال دارند. احساسات نيز بر زندگي رواني ما سايه مي افكند و در اين زمينه نيز تاثير بسزايي دارند.
شعور عاطفي ـ هيجاني ايجاب مي كند كه به احساسات خود و ديگران توجه كنيم، آنها را ارزيابي نماييم و به طور مناسب به آنها پاسخ گوييم، به عبارتي مي توان گفت كه شعور عاطفي ـ هيجاني، توانايي احساس، درك و كاربرد عملي قدرت و ذكاوت عواطف به عنوان منبع انرژي، اطلاعات، رابطه و تاثير است.

هوش علمي و هوش عاطفي ـ هيجاني
هوش و استعداد تحصيلي (IQ) و هشياري عاطفي ضديكديگر نيستند بلكه فقط با هم تفاوت دارند. «جك بلوك» روان شناس دانشگاه كاليفرنيا در بركلي با استفاده از معياري كه كاملاً شبيه هشياري عاطفي است و شامل قابليت هاي اساسي، عاطفي و اجتماعي است و او آن را «بازگشت نفس»  ناميده است، به مقايسه دو تيپ خالص تئوريك، يعني افرادي كه داراي بهره هوشي بالا و افرادي كه داراي استعدادهاي عاطفي پرقدرتي هستند، پرداخته و تفاوت هاي آنها را مورد بررسي قرار داده است.
فردي كه فقط بهره هوشي او بالاست (يعني فاقد هشياري عاطفي است) تقريباً  كاريكاتوري از يك آدم خردمند است، وي در قلمرو ذهن چيره دست ولي در دنياي شخصي خويش ضعيف است.
اين امر در مورد زنان و مردان كمي تفاوت دارد، مرداني كه داراي بهره هوشي بالايي هستند از روي علايق و توانايي هاي گسترده عقلاني شان ـ نه احساس ـ مورد شناسايي قرار مي گيرند. آنها آدم هايي جاه طلب، سودمند، قابل پيش بيني، لجوج، انتقادگر، فروتن،  نازك نارنجي و كمرو هستند كه از نظر احساس سرد و بي عاطفه اند. برعكس مردهايي كه از نظر هوش عاطفي قوي هستند،  از نظر اجتماعي متعادل، شاد و سرزنده اند، هيچ گرايشي به ترس يا نگراني ندارند آنها ظرفيت چشمگيري براي تعهد و سرسپردگي به مردم يا اهداف خود، پذيرش مسئوليت و قبول چارچوب اخلاقي دارند، آنها در روابط خود با ديگران بسيار دلسوز و باملاحظه اند و از زندگي عاطفي غني، سرشار و متناسبي برخوردارند، آنها با خود،ديگران و دنياي اجتماعي اطراف خود خيلي راحت هستند.
زن هايي كه فقط از بهره هوشي بالا برخوردار هستند از اعتماد به نفس خوبي برخوردار بوده و در بيان موضوعات عقلاني ارزشمند و انديشه هاي خود فصاحت كافي دارند و داراي علايق زيباشناسانه و روشنفكرانه زيادي هستند. آنها افرادي درون گرا، مستعد نگراني،  فكر، خيال و گناه هستند و براي ابراز خشم خود تامل مي كنند،  اگرچه آن را به طور غيرمستقيم نشان مي دهند، برعكس، زن هايي كه از نظر هوش عاطفي قوي هستند دوست دارند احساسات خود را به طور مستقيم بيان كنند و راجع به خود مثبت فكر مي كنند و زندگي براي آنها معنا دارد، آنها همچون مردان همنوع خود آدم هايي اجتماعي و گروه گرا هستند، احساسات خود را به گونه اي مناسب ابراز مي كنند و به خوبي از عهده فشارهاي رواني برمي آيند، توازن اجتماعي آنها،  باعث مي شود تا به آساني با آدم هاي جديد كنار بيايند، با خود راحت هستند، شاد و آسوده خيال بوده و همواره پذيراي تجارب احساسي و هيجاني هستند، آنها برخلاف زن هاي با بهره هوشي بالا از نوع خالص،  به ندرت احساس نگراني و گناه مي كنند و كمتر غرق در انديشه مي شوند.
هر فرد به هر اندازه داراي بهره هوشي (IQ) يا هوش عاطفي ـ هيجاني باشد به همان مقدار از خصوصيات مربوط به آن بهره مند خواهد بود؛ اين هم از ميان دو هوش عاطفي ـ  هيجاني خيلي بيشتر از هوشياري علمي ـ  خصايص را در اختيار ما قرار مي دهد كه به كمك آنها مي توانيم چهره انساني مان را كامل تر كنيم.

واكنش هاي آنافيلاكسي
005500.jpg

آنافيلاكسي يك واكنش آلرژي عمومي، بالقوه مرگ آور، شديد و ناگهاني است كه مي تواند نواحي مختلفي از بدن را گرفتار كند (نظير پوست، مجاري تنفسي، دستگاه گوارش و سيستم قلبي - عروقي).
علايم با فاصله زماني چند دقيقه تا دو ساعت پس از تماس با عامل ايجادكننده آلرژي ظاهر مي شوند. ولي در مواردي نادر ممكن است علايم تا چهار ساعت بعد نيز بروز كنند. واكنش هاي آنافيلاكسي مي توانند گاه خفيف و گاه تهديدكننده زندگي باشند. ميزان وقوع سالانه واكنش هاي آنافيلاكسي حدود ۳۰ درصد است و افرادي كه داراي آسم، اگزما و تب يونجه (آلرژي بيني) هستند، شانس نسبتاً بيشتري براي آنافيلاكسي دارند.
عوامل شايع ايجادكننده آنافيلاكسي عبارتند از:
- غذا
- دارو
- نيش حشرات
- لاتكس
عوامل غير شايع عبارتند از:
- آنافيلاكسي وابسته به غذا و تحريك شده با ورزش
- آنافيلاكسي با علت نامعلوم
آنافيلاكسي به غذا
005498.jpg

آجيل (گردو، بادام زميني و...) ماهي، صدف دريايي، شير و تخم مرغ متداول ترين مواد غذايي ايجادكننده آنافيلاكسي هستند.
بررسي شده كه آنافيلاكسي ناشي از مواد غذايي، عامل سه هزار مراجعه به اورژانس و حدود ۲۰۰ - ۱۵۰ مرگ در هر سال است (در ايالات متحده آمريكا). همچنين طي بررسي هاي انجام شده در افرادي كه آلرژي غذايي و آسم هر دو وجود دارد احتمال وقوع واكنش هاي آنافيلاكسي بيشتر است.
در مطالعه اي كه اخيراً بر روي ۳۲ مورد آلرژي غذايي منجر به آنافيلاكسي صورت گرفته است، مشخص گرديده براي افرادي كه آلرژي به بادام زميني و آجيل و همچنين آسم دارند، در صورت عدم دسترسي سريع به اپي نفرين (Epipen)، بالاترين احتمال براي وقوع يك واكنش مهلك وجود دارد.
در صورتي كه شما سابقه چنين حساسيتي داريد، براي جلوگيري از يك واكنش شديد، پرهيز محض از ماده حساسيت زا (آلرژن) ضروري است. برچسب هر ماده غذايي مورد مصرف، بايد خوانده شود. هنگامي كه خارج از خانه غذا مي خوريد، در مورد مواد تشكيل دهنده و روش تهيه آن ماده غذايي سؤال كنيد.
آنافيلاكسي به دارو
005496.jpg

واكنش هاي آنافيلاكسي به دارو، نوعاً در عرض يك ساعت پس از مصرف دارو به وقوع مي پيوندند، گرچه ممكن است واكنش ها چند ساعت بعد نيز اتفاق بيفتند. تخمين زده شده كه در ده درصد افراد يك جامعه، احتمال وجود واكنش هاي آلرژي نسبت به دارو وجود دارد.
براساس مقالات آكادمي آلرژي، آسم و ايمونولوژي آمريكا، اگر دارو مكرراً به ميزان بالا يا به وسيله تزريق به جاي قرص مصرف شود، شانس وقوع واكنش آلرژيك افزايش پيدا مي كند. مهم ترين فاكتور براي وقوع حساسيت ها، مي تواند وجود يك زمينه ژنتيكي و ارثي در فاصله سيستم ايمني باشد. برخلاف آنچه كه اغلب تصور مي شود، وجود يك آلرژي خاص دارويي در تاريخچه يك خانواده بدين معنا كه احتمال بروز واكنش نسبت به آن داروي خاص در بيمار بيشتر است، نيست.
اگر شما پس از مصرف دارو، نشانه هايي از يك واكنش آلرژيك را تجربه كرديد، با پزشك خود صحبت كنيد. اگر علايم شديد بوده يا شباهت به آنافيلاكسي داشتند، بايد فوراً كمك پزشكي اورژانس دريافت كنيد.
آنافيلاكسي به نيش حشرات
005502.jpg

در آمريكا شايع ترين گزيدگي ها ناشي از زنبور عسل، زنبور سرخ، زنبور معمولي و مورچه آتشين است. علايم واكنش هاي آنافيلاكسي نسبت به نيش حشرات معمولاً در عرض چند دقيقه پس از گزيدگي بروز مي كنند. اين واكنش ها مي توانند در حد موضعي و خفيف تا حد تهديدكننده زندگي باشند. در واكنش هاي موضعي ممكن است ناحيه اي بزرگ تر از محل گزيدگي متورم گردد. به عنوان مثال ممكن است پس از يك گزيدگي روي دست، تمام بازو متورم گردد. اين نوع واكنش ممكن است همراه با حالت تهوع و تب پايين نيز باشد. گزيدگي با حشرات باعث حدود ۵۰ مرگ در سال است.
در صورتي كه زمينه مساعد براي آنافيلاكسي به نيش حشرات داريد، براي به حداقل رساندن خطر گزيدگي حشرات، از پوشيدن لباس هاي رنگي روشن، استفاده از لوازم آرايش معطر، عطرها و... خودداري كنيد.
پابرهنه راه نرويد، هنگامي كه خارج از خانه آشپزي مي كنيد، احتياط كنيد و مواقعي كه خارج از خانه كار مي كنيد حشره كش به همراه داشته باشيد.
آنافيلاكسي به لاتكس
آنافيلاكسي به لاتكس (Latex) اغلب در افرادي كه مرتباً با لاتكس در تماس هستند، ديده مي شود. نظير كساني كه در مشاغل بهداشتي (health care) و صنعت لاستيك كار مي كنند و همچنين در بچه هايي با ستون فقرات شكافدار
(Spina bifida) و ديگر بيماري هاي ارثي كه نياز به چندين عمل جراحي دارند. در حدود يك درصد جمعيت ايـالات متحده به لاتكس آلرژي دارند. حدود ۱۷ - ۱۰ درصد افـرادي كـه در شغل هاي بهداشتي (health care) هستند مبتلا به اين آلرژي هستند.
در برخي افراد حساس به لاتكس، در صورت مصرف غذاهايي كه با لاتكس واكنش تقاطعي دارند، علايم آلرژي شدت مي يابند. اين مواد غذايي معمولاً شامل موز، كيوي، آووكادو (avocado) (ميوه اي شبيه به گلابي بزرگ يا انبه) و ندرتاً شامل سيب زميني، گوجه فرنگي، هلو، آلو، گيلاس، آلبالو و ساير ميوه هاي حفره دار (pitted) است.
نوشين آخوندصادق
عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي

تازه هاي علم
بيماري مزمن ريه و آسم در ايران
يك متخصص دستگاه تنفسي با اشاره به تاثير تشديد كنندگي دخانيات به ويژه سيگار بر بيماري هاي ريوي گفت بيماري هاي مزمن ريه و آسم شايع ترين بيماري ريوي در ايران است.
اطهري در مصاحبه با شبكه خبر سيما افزود: مصرف سيگار اصلي ترين علت بروز بيماري مزمن انسداد ريه است كه در آن بيمار دچار اختلالات تنفسي مي شود. وي گفت: در بيماري مزمن انسداد ريه مجاري تنفسي و ريه ها با مخاط پوشيده شده و در تنفس بيمار اختلال ايجاد مي شود.
اطهري يادآور شد در اين بيماري اندك اندك بخشي از بافت  ريه و به ويژه مجاري هوايي انتهايي ضخيم شده و از بين مي رود. وي اضافه  كرد: بيماري مزمن انسداد ريه درماني ندارد و فقط مي توان با كنترل اين بيماري از پيشرفت سريع آن جلوگيري كرد.
اين متخصص دستگاه تنفسي استفاده نكردن از دخانيات را يكي از روش هاي پيشگيري از ابتلا به بيماري مزمن انسداد ريه دانست و اظهار داشت: بيماران مبتلا به بيماري مزمن انسداد ريه بايد از پخت و پز در محيط هاي بسته خودداري كنند.
وي خاطر نشان كرد:ورود بيماران مبتلا به بيماري مزمن انسداد ريه به محيط هاي بسته پر گرد و غبار شدت اين بيماري را افزايش مي دهد.
اطهري گفت: با افزايش سن از ميزان حجم تنفسي افراد كاسته مي شود و بايد توجه داشت كه اين كاهش حجم در افراد سيگاري با سرعت بيشتري انجام مي گيرد.
005486.jpg

استفاده از صدف براي نابودي سرطان
دانشمندان با استفاده از صدف موفق شدند سلول هاي سرطاني را بسوزانند.
به گزارش روزنامه گاردين، پژوهشگران آمريكايي با استفاده از يك روش جديد توانستند بدون آسيب زدن به بافت هاي سالم، تومور سرطاني را بسوزانند.
در روش جديد،پژوهشگران قطعه بسيار كوچكي از صدف را با ورقه اي از طلا پوشاندند كه يك ميليونيم ميلي متر است و با جلب اشعه مادون قرمز در صدف و ورقه طلايي آن، صدف و محافظ طلايي آن به يك سلول سرطاني كه در آزمايشگاه كشت داده شده بود، تزريق شد و تحت اشعه اي نزديك به اشعه مادون قرمز قرارگرفت تا از خود نور بازتاب دهد.
اين نور براي سلامت سلول هاي سالم هيچ خطري ايجاد نكرد ولي موجب شد ورقه طلايي اطراف صدف كاملاً داغ شود. پس از اين آزمايش دانشمندان متوجه شدند سلول هاي غده سرطاني در اثر حرارت زياد آسيب ديده يا نابود شده اند ولي به سلول هاي سالم آسيب نرسيده است.
پژوهشگران سپس اين گوله هاي طلايي را در داخل غده هاي در حال رشد موش هاي آزمايشگاهي قرار دادند و پس از تاباندن چهار تا شش دقيقه اشعه مادون قرمز ملاحظه كردند حرارت در داخل غده ها موجب نابودي سلول هاي سرطاني شد. گفته مي شود اجراي اين روش در انسان سال ها طول خواهد كشيد.
005494.jpg

بيماري قلبي در بين كودكان
از هر هشت كودك آمريكايي يك نفر از آنها داراي عوامل به وجود آورنده بيماري هاي قلبي هستند.
به گزارش خبرگزاري فرانسه از واشنگتن بر اساس جديد ترين مطالعات انجام گرفته توسط انجمن قلب آمريكا در مجموع بيش از نيمي از كودكان بررسي شده يعني ۳/۵۸ درصد آنها دست كم يكي از نشانه هاي متابوليكي مربوط به بيماري هاي قلبي را دارا بودند، درحالي كه ۴/۲۷ درصد دو يا سه مورد از اين نشانه ها و ۵/۱۳ درصد هم سه مورد يا بيشتر اين نشانه ها را داشتند.
به گفته يكي از محققان شركت كننده در اين بررسي اين خطر در دختران ۶/۱ برابر بيشتر از پسران است.
اين بررسي بر روي بيش از ۳۲۰۰ كودك بين هشت تا ۱۷ سال در آمريكاي شمالي كه ۹/۴۷ درصد آنها سفيد پوست و ۴/۴۲ درصد آنها سياه پوست بودند انجام شد.
يك نفر از هر چهار نفر شركت كننده در اين بررسي دچار اضافه وزن و داشتن اضافه وزن در بين دختران اندكي بيش از پسران بود.
جداي از داشتن وزن اضافه ساير نشانه هاي متابوليكي مربوط به بيماري هاي قلبي عبارتند از: فشار خون بالا، داشتن تري گليسيريدهاي زياد، ميزان كم ليپوپروتئين داراي غلظت بالا يا كلسترول مفيد و ميزان بالاي قند خون.

قرص  آسپرين  خطر ابتلا به  سرطان  روده  بزرگ  را كاهش  مي دهد
نتايج  يك  تحقيق  جديد نشان  مي دهد مصرف  قرص  آسپرين  خطر ابتلا به  سرطان  روده  بزرگ  را كاهش  مي دهد. براساس  يافته هاي  جديد، آسپرين  با سركوب  كردن  فعاليت  سلول هاي  غيرطبيعي  موسوم  به  «اي سي اف » كه  منجر به  سرطان  روده  بزرگ  مي شوند، خطر ابتلا به  سرطان  را كاهش  مي دهد.
تحقيقات  پيشين  بر روي  حيوانات  نشان  داده  بود كه  آسپرين  مي تواند مانع  از رشد اين  سلول ها شود، اما تاثير آن  بر انسان  تاييد نشده  بود.
محققان  در اين  تحقيق  نمونه هاي  سلولي  روده  بزرگ  را در ۱۹۴ بيمار مبتلا به  سرطان  روده  بزرگ  كه  تحت  عمل  جراحي  برداشتن  روده  بزرگ  قرار گرفته  بودند بررسي  كردند.
محققان  دريافتند از بين  ۱۹۴ بيمار، ۵۹ نفر به  مدت  حداقل  يك  سال  قبل  از عمل  جراحي ، به طور منظم  قرص  آسپرين  مصرف  كرده  بودند.
مقايسه  سلول هاي  روده  بزرگ  اين  بيماران  نشان  داد ۷۶ درصد افرادي  كه  آسپرين  مصرف  نمي كردند، داراي  سلول هاي  «اي سي اف » بودند، اما در گروهي  كه  آسپرين  مصرف  مي كردند، فقط  ۳۶ درصد آنان  داراي  اين  سلول هاي  سرطان زا بودند.
تحقيقات  پژوهشگران  همچنين  نشان  داد آسپرين  موجب  كاهش  تراكم  سلول هاي  «اي سي اف» به ويژه  در بخش  انتهاي  قولون كه  بيشترين  موارد بروز سرطان  روده  بزرگ  در اين  بخش  بروز مي كند، شده  است .
005492.jpg

تغذيه نامناسب از شادابي پوست مي كاهد
يك متخصص پوست با بيان اين كه تغذيه نامناسب و اختلالات گوارشي از شادابي و طراوت پوست مي كاهد، اظهار داشت: ورود عوامل بيماري زا و افزايش مواد سمي در بدن از شفافيت پوست مي كاهد.
خانم قوي فكر در مصاحبه با راديو سلامت گفت: پوست نشان دهنده وضع عمومي بدن است. وي افزود: با افزايش ميزان مواد سمي و مواد غير قابل جذب در خون رنگ پوست تغيير مي كند و شفافيت خود را از دست مي دهد.
قوي فكر با تاكيد بر لزوم رعايت بهداشت پوست يادآور شد: تميز نگه داشتن پوست بدن، رعايت رژيم مناسب غذايي، پرهيز از مواد غذايي آلرژي زا، جلوگيري از خراشيده شدن پوست و آفتاب زدگي به سلامت پوست كمك مي كند. وي استفاده بدون تجويز پزشك از داروهاي پوستي را بسيار خطرناك دانست و اضافه كرد: آلودگي هوا موجب بسته شدن روزنه هاي پوست با مواد آلوده شده و از تنفس سلول هاي پوست جلوگيري مي كند.
005490.jpg

رژيم  غذايي  نامتعادل  و  بيماري هاي قلبي 
رييس  گروه  تغذيه  دانشگاه  علوم  پزشكي  تهران ، گفت : رژيم  غذايي  نامتعادل  از عوامل  «بنيادي  و اساسي » ابتلاي  افراد به  بيماري هاي  قلبي  و عروقي  شناخته  شده  است .
دكتر «سيد علي  كشاورز» در گفت وگو با خبرنگار ايرنا، در توضيح  رژيم  غذايي ، اظهار داشت : اگر فرد رژيم  غذايي  نامتعادلي  داشته  باشد و در مصرف  روغن هاي  نباتي  جامد، چربي هاي  حيواني  غير از ماهي  و در مصرف  قند، شيريني  و نوشابه  افراط  كند، زمينه  ابتلاي  به  بيماري هاي  قلبي  و عروقي  در وي  افزايش  مي يابد.
كشاورز، ضمن  هشدار به  كساني  كه  در مصرف  انواع  شيريني  و شربت  و آنچه  كه  قند زياد دارد بي توجهي  مي كنند و افرادي  كه  به  دليل  پرخوري  دچار افزايش  وزن  و چاقي  مي شوند، گفت : افرادي  كه  به  اين  رژيم هاي  غذايي  عادت  دارند از سن  ۱۵ تا ۲۵ سالگي  اولين  ضايعات  عروقي  در آنان  مشاهده  مي شود. وي  خاطرنشان  كرد: اين  افراد زماني  كه  به  سنين  حدود ۴۰ سالگي  برسند، دچار مشكلات  حادي همچون  سكته  مي شوند و در نهايت  مجبورند براي  معالجه  خود به  اعمال  جراحي  روي  بياورند.
اين  متخصص  تغذيه  خطاب  به  والدين  گفت : اگر مي خواهيد فرزندانتان ، دچار مشكلات  قلبي  و عروقي  و سكته  نشوند، از زماني  كه  غذاي  كمكي  را براي  فرزندان  شروع  مي كنيد بايد توجه  داشته  باشيد كه  ذايقه  بچه ها را با شيريني ، شوري ، غذاهاي  چرب  و سرخ  كردني  آلوده  نكنيد. كشاورز افزايش  مصرف  سبزي  و ميوه ها  را بهترين  راه  براي  جلوگيري  از ابتلاي  افراد به  بيماري هاي  قلبي  و عروقي  ذكر كرد .

علم
ادبيات
ايران
جامعه
جوان
رسانه
زمين
شهر
ورزش
هنر
صفحه آخر
|  ادبيات  |  ايران  |  جامعه  |  جوان  |  رسانه  |  زمين  |  شهر  |  علم  |
|  ورزش  |  هنر  |  صفحه آخر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |