سن
معمولاً هر قدر سن بيشتر باشد عوامل تهديد كننده قلبي بيشتر مي شود. بين سنين ۲۵ و ۳۴ سال درجه تلفات ناشي از سكته قلبي ۱۰ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر مرد سفيد پوست، در سن ۵۵ الي ۶۴ اين رقم به صدبرابر افزايش يافته، يعني نزديك به ۱۰۰۰ نفر در ۱۰۰ هزار نفر.
وراثت
از جمله افرادي كه دچار سكته قلبي به ويژه در سنين جواني شده اند داراي چنين سابقه اي در فاميل خود بوده اند. بر همين اساس كساني كه دچار سكته قلبي نشده اند عموماً متعلق به خانواده هايي بودند كه به ندرت سكته قلبي در بين آنها مشاهده شده است. راه دقيقي را كه در آن وراثت نقش خود را در سكته هاي قلبي بازي مي كند هنوز شناخته نشده است لذا به جاي اين كه مربوط به وراثت باشد احتمال دارد كه به روش زندگي خانواده، از جمله عادات تغذيه، الگوهاي تمرينات بدني كه در توسعه گرايش به طرف سكته قلبي نقش مهم تري دارند مربوط باشد. به بيان ديگر والديني كه به ندرت براساس برنامه منظمي تمرين مي كنند، گرايش به تربيت فرزنداني دارند كه آنها نيز به ندرت در تمرينات ورزشي شركت مي كنند. نمونه مناسب ديگري براي چاقي اين است كه والدين چاق اغلب فرزندان چاق دارند.
چاقي
عوامل تهديد كننده سكته با زياد شدن نسبت چربي بدن افزايش مي يابد. اعلام شده افرادي كه ۲۰ درصد يا بيشتر اضافه چربي داشته اند داراي چنان درجه مرگ و مير ناشي از بيماري هاي قلبي عروقي بوده كه چيزي برابر دو و يك دوم بيشتر از افرادي است كه وزن متوسط دارند.به خاطر داشته باشيد علت شايع چاقي عدم تمرينات ورزشي است. وزن كم كردن از طريق تمرينات ورزشي و رژيم غذايي يكي از راه هاي فرار از آن است.
تمرينات بدني
تحقيقات زيادي انجام گرفته به اميد اين كه دليل قطعي در مورد اين نظر كه افزايش فعاليت هاي بدني از خطر كرونر قلب مي كاهد به دست آيد. هر چند، اغلب اين تحقيقات در اين مورد با شكست مواجه شده در عوض اغلب تنها موفق به تاييد اين نكته كه ورزش و امراض كرونر قلب در ارتباط تنگاتنگ با يكديگر هستند، شده اند. در هر حال تحقيقات بسيار ديگري نيز به همين فرضيه دست يافته كه قوياً به عنوان واقعيتي قابل قبول است. يكي از تحقيقات اوليه كه در مورد رابطه ورزش و امراض كرونر قلب به اظهار نظر پرداخته در سال ۱۹۵۳ در انگلستان روي عده اي از رانندگان اتوبوس و شاگرد رانندگان انجام گرفته است. نتايج اين تحقيقات نشان دهنده آن است كه امراض قلبي در رانندگان غيرفعال دوبرابر بيشتر از شاگرد رانندگان فعال بوده است. در حالي كه رانندگان بيشتر ساعات كار روزانه را بدون حركت مي نشينند، شاگرد رانندگان در اتوبوس هاي دو طبقه به بالا و پايين مي روند. از زمان اين تحقيق تقريباً از ۳۰ سال قبل تاكنون تحقيقات مشابه زيادي روي اقشار مختلف مردم انجام شده و جملگي به يك نتيجه دست يافته و آن عبارت است از اين كه هر اندازه از نظر جسماني فعال تر باشيد به سكته قلبي كمتر دچار مي شويد.
سطح كلسترول (چربي) خون
به طور كلي برنامه غذايي ما سرشار از غذاهايي با چربي حيواني و كلسترول است. چربي هاي حيواني به نوبه خود از چربي هاي اشباع شده غني است. هر دو ماده يعني كلسترول و چربي هاي اشباع شده سبب رسوبات مربوط به ديواره سرخرگ مي شوند. بدين ترتيب سطح كلسترول و تري گليسريد (چربي هاي اشباع شده) اضافي خون با بروز امراض قلب رابطه نزديكي دارند. توجه شود كه بروز امراض كرونر قلبي در فردي كه داراي كلسترول خون بيش از ۲۵۹ ميلي گرم درصد باشد در حدود پنج بار بيشتر از فردي است كه سطح كلسترول خون او كمتر از ۲۰۰ ميلي گرم باشد.
سطح كلسترول و چربي هاي اشباع شده خون را مي توان با اجتناب از مصرف بيش از حد اين مواد و با جايگزين كردن چربي هاي نباتي (چربي هاي اشباع نشده) با چربي هاي حيواني كاهش داد. تحقيقات نشان مي دهد كه ورزش و تمرينات طولاني باعث كاهش سطح كلسترول خون مي شود.
البته همه نوع كلسترول عوامل تهديد كننده نيست. در حقيقت عقيده بر آن است كه جز كلسترول ليپوپروتئين پرچگال (HDL) همچون محافظي در برابر امراض كرونر قلبي عمل مي كند و تمرينات ورزشي HDL را افزايش مي دهد. چرا HDL مضر نيست؟ چون مواد مذكور به جدار سرخرگ ها نچسبيده و رسوباتي از خود باقي نمي گذارند. در حقيقت آنها تجزيه رسوبات چربي موجود را تسهيل مي كنند بنابراين به نظر مي رسد كه با توجه به سطح كلسترول خون، بر روي هم يك سطح كلسترول كم با اجزاي LDL و VLDL پايين به اضافه يك جزء HDL زياد مي توانند از نظر سلامتي متعادل باشند.
فشارخون
فشارخون هم يكي از عوامل مربوط به امراض كرونر قلب است. فردي با فشارخون سيستولي بيش از ۱۵۰mm/hg (همان ۱۵) داراي دو برابر امراض كرونر قلب نسبت به فردي كه فشارخون سيستولي كمتر از ۱۲۰ mm/Hgاست.
جنسيت
بروز امراض كرونر قلب در مردان جوان بيشتر از زنان است. به طور مثال مرگ و مير مردان سفيد پوست بين ۲۵ و ۴۴ سال شش برابر زنان سفيد پوست همسال آنهاست.
از نظر فيزيولوژيكي علت ميزان مرگ و مير كمتر در اثر امراض قلبي در بين زنان جوان احتمالاً مربوط به توليد استروژن در آنها است. به هر دليلي كه باشد هورمون مذكور جنبه «حفاظتي» در برابر امراض كرونر قلبي دارد. مثلاً استفاده از استروژن در مرداني كه سابقه حمله قلبي دارند تعداد اين حمله ها را كاهش مي دهد. پس از يائسگي (قطع عادت ماهيانه) سطح استروژن به صورت فاحشي كم شده و بنابراين بيانگر علت عوامل تهديد كننده امراض كرونر قلبي قابل مقايسه بين زنان و مردان مسن است.
فشار رواني
همه ما گاهي تحت «فشار رواني» يا «استرس» قرار مي گيريم. ضمن اين كه اين موضوع خود الزاماً نمي تواند بد باشد. ليكن مسئله بزرگ آن است كه ما چگونه با آن روبه رو شويم. دو نوع رفتار اصلي در پاسخ به فشار رواني شناخته شده است. نوع الف و ب. رفتار نوع الف توسط تهاجم، رقابت، اشتياق و علاقه شديد مشخص شده است. به نظر مي رسد كه فرد داراي نوع رفتار الف در كارهاي خود عجول بوده و براي او اهميت ندارد كه آن كار چيست؟ اين نوع رفتار از نظر علمي با افزايش عوامل تهديد كننده امراض كرونر قلب ارتباط دارد. از طرفي فرد داراي رفتار نوع ب درست مخالف فرد داراي رفتار الف بوده يعني بسيار بي قيد بوده خونسرد است. عوامل تهديد كننده امراض كرونر قلب در افراد نوع ب كمتر از الف است.
تا به اينجا دريافتيم كه ورزش در جلوگيري از امراض كرونر قلبي چقدر موثر است. حال اين سؤال مطرح مي شود كه بهترين نوع تمرين بدني جهت گسترش و حفظ آمادگي جسماني كدام است؟
۱ـ دفعات تمرين ۲ـ شدت تمرين ۳ـ مدت تمرين ۴ـ شكل تمرين.
دفعات تمرين: شما مي بايد سه تا پنج روز در هفته تمرين كنيد. براي مثال دوشنبه، چهارشنبه، جمعه يا سه شنبه، پنجشنبه، شنبه يا دوشنبه الي جمعه.
شدت تمرين: تمرين بدني بايد آن قدر شديد باشد كه شاخص ضربان قلب (THR) بين ۶۰ درصد و ۹۰ درصد ضربان قلب ذخيره (HRR) بيشينه در نوسان بوده يا به نحوي باشد كه سوخت و ساز بين ۵۰ درصد و ۸۵ درصد اكسيژن مصرفي بيشينه (VO2Max) قرار داشته باشد. تعيين THR توسط HRR است مي توان از فرمول سن ـ۲۲۰ ـ استفاده كرد يا مي توان از روش MET استفاده كرد. مي توان از دوچرخه كارسنج از روي بدن و بار كار و در نوار گردان از درصد درجه شيب و سرعت راه رفتن يا دويدن تخمين زد.
مدت تمرين: تمرينات بايد به صورت دايم با شدت مناسب در مدت ۱۵ تا ۶۰ دقيقه در روز انجام گيرد. مدت بستگي به ميزان تمرين دارد. يعني فعاليت سبك تر بايد در مدت طولاني تر و فعاليت سنگين در مدت كمتر انجام شود. به علت اهميت تاثير «آمادگي جسماني كل بدن» و اين واقعيت كه آمادگي مذكور به شكل سريع تري در برنامه هاي طولاني تر عايد مي شود و نيز به علت خطرهاي بالقوه و مشكلات اجرايي آن كه ناشي از فعاليت هاي كوتاه زمان خيلي شديد است، فعاليت هاي سبك و متوسطي كه مدت زمان آنها طولاني تر است جهت بزرگسالان نيز ورزش توصيه مي شود.
شكل تمرين: نوع فعاليت بدني كه هنگام تمرين به كار مي رود به شرح زير است: ۱ـ گروه عضلات بزرگ مثلاً عضلات ساق و ران ۲ـ بتوان تداوم آن را حفظ كرد ۳ـ طبيعتاً، داراي ريتم و آهنگ و از نوع هوازي باشند. مثل دويدن نرم و سبك، راه رفتن و گردش كردن، شنا كردن ۴ـ اسكيت روي يخ و روي زمين، دوچرخه سواري در جاده يا ثابت پاروزني، اسكي طولاني، طناب بازي، حركات موزون هوازي و بالا و پايين رفتن از نيمكت.
انتخاب فعاليت مناسب از آن جهت اهميت دارد كه سبب انگيزش شركت كنندگان در ادامه تمرينات و بر اساس قاعده منظم خواهد شد (البته اين را خاطرنشان مي كنم بايد بدانيد صرفاً به خود حكم نكنيد اين ورزش را اين مدت انجام دهم بايد آن ورزش را انجام دهيد كه از انجام آن لذت مي بريد اين باعث مي شود شما ديرتر خسته شويد و اين موثر تر است).
انواع فعاليت هاي استقامتي به صورت بازي نيز به عنوان شكل مناسب تمرين كه داراي خصوصيات لازم قبلي است توصيه مي گردد. براي مثال، بازي تنيس اگر خوب انجام شود مي تواند به عنوان يك عامل موثر آمادگي جسماني ـ استقامتي مورد توجه قرار گيرد. هندبال، راكت بال، پدل بال و بدمينتون نيز مي تواند به عنوان اشكال مختلف و موثر تمرين در نظر گرفته شوند. مشروط بر اين كه با شدت و به طور دايم انجام گيرد.
البته باز گوشزد مي كنيم تمامي تمريناتي كه ما گفتيم براي افراد سالم و عاري از امراض است عزيزاني كه مشكلات قلبي، ريوي و عروقي دارند حتماً قبل از شروع با پزشك متخصص خود مشورت كنند. نه اين كه ورزش براي آنها ضرر دارد نه منظور اين است كه ممكن است مدت پيشنهادي ما ۱۵ دقيقه باشد و يك فرد بيمار توانايي انجام را نداشته باشد و ۵ دقيقه برايش كافي است. تمامي اين حرف ها و حديث ها و تمرينات پيشنهادي توسط كالج آمريكايي طب ورزشي است.