محمدرضا شكراللهي
اينجا نگران كمبود گورند حتي در گورهاي دسته جمعي هم جا براي رفتگان تنگ است
اينجا صحراي محشر است ، غوغاي عجيبي به پاست ، فاجعه مرز نمي شناسد، خدايا چه مي بينم ، بغض دلگزايي در گلويم سخت گره خورده است ، مي خواهم با تمام وجود هق بزنم. اما، سخت
بهت زده ام .
قطرات اشك امانم نمي دهد، خشم طبيعت فاجعه اي با كرانه هاي ناپيدا در دور دست هاي يك گورستان مخوف ، اما، نو نوار رقم زده است .
امروز، چهارشنبه ، دهم دي ماه ۱۳۸۲ در سرماي گزنده يك ديار مصيبت زده راهي گورستان شهر بم شدم . مكاني كه ۳۰ هزار قرباني زلزله زده طي شش روز گذشته مظلومانه خفته اند.
گورهاي جمعي دسته دسته قربانيان بي گناه يك بلاي آسماني را در دل دهليزهاي سياه در درون خود جاي داده اند، در مكاني كه گفته مي شود تنها ظرف چند روز اخير وسعتش پنج برابر شده است ، در دل كانال هاي كوچك و بزرگ هزاران قرباني فاجعه ملي را كنار در كنار هم خوابانده اند.
در مدخل بهشت زهراي بم واويلا است ، يك وانت حامل موتور برق مجهز به دو نورافكن و تعدادي پريز برق توي چشم مي زند. چند متر آن سوتر تعدادي روحاني اعزامي از قم كه ده ها كفن را آماده كرده اند با تقلايي سخت سرگرم كارند. اموات را پوشيده در كاورهاي سبز رنگ به گورستان بم مي آورند.
در چند متري محل «بسته بندي اجساد» يك خودرو متعلق به اداره آگاهي تهران توقف كرده است ، روي آن عبارت «اكيپ ويژه تشخيص هويت ـ شناسايي اجساد مجهول الهويه ، معاونت آگاهي تهران» نمايان است . اين گروه ، اجساد مجهول الهويه بمي را پس از انگشت نگاري و عكسبرداري از چهره هاي اغلب متلاشي شده مردگان ، كه روي آنها كد «هويت » الصاق كرده اند مرتب از طريق يك مونيتور كوچك پخش مي كنند.
اينان سواي خيل مردگاني هستند كه شانس شناسايي آنها را از طريق نداي بستگانشان يافته اند. اكيپ آگاهي تهران كه از ديروز در گورستان بم استقرار يافته است تا ظهر چهارشنبه از ۳۸۵ جنازه مجهول الهويه زلزله اين شهر انگشت نگاري و عكسبرداري كرده است .
مي گويند تاكنون از طريق پخش تصاوير آنان توانسته اند هويت ۳۵ نفر از جانباختگان فاجعه بم را با كمك خانواده هايشان شناسايي كنند. اغلب چهره هاي خونين و متلاشي شده اجساد را كودكاني تشكيل مي دهند كه در خونباره چهره هاي رقت بار و معصوميت كودكانه شان هر بيننده اي را به سختي تكان مي دهد.
پس از پايان كار گروه تشخيص هويت ، جنازه ها را به جايگاه خاص كفن مردگان مي برند، درآنجا كاورها را مي گشايند و بلافاصله پس از پايان مراحل عكسبرداري از چهره هاي جانباختگان ، كار روحانيون اعزامي از قم آغاز مي شود.
اين روحانيون با نگاهي محزون و تقلايي بي امان بلافاصله آيين مذهبي كفن پوشي مردگان را انجام مي دهند تا زود نوبت به ديگر مردگان برسد. كفن شدگان را امدادگران اعزامي از نقاط مختلف كشور به كانال هاي از پيش آماده شده به وسيله لودرها و بيل هاي مكانيكي مي برند و كنار هم مي خوابانند. عرض كانال هاي حفر شده بين دو تا چهار متر است ، اين كار را بدان خاطر كرده اند تا اجساد را در امتداد خط طولي هم قرار دهند تا حداكثر استفاده را از فضاي بهشت زهراي بم ببرند.
جانباختگان را با گذاشتن تكه سنگي يا تل خاكي كنار هم رديف مي كنند، البته مرز ميان آنها گاه به صفر هم مي رسد. حساسيت روحاني جواني كه با تلاش زيادي اجساد قربانيان را كنار هم مي چيند را مي توان در چشمانش ديد.
مقارن ساعت ۱۳/۱۰ دقيقه پيكر سه جانباخته را كه به تازگي از زير آوار خانه ها يافته اند به بهشت زهراي بم آوردند. آنها پس از طي مراحل پيش گفته بي درنگ شماره هاي خود را مي يابند، شماره هاي ۲۸۶ ـ ۲۸۷ ـ ۲۸۸.
بوي تند اجساد، مشام ها را به سختي مي آزارد، آنها را به كانال آماده اي كه نيمي از آن مملو از پيكر قربانيان است ، منتقل مي كنند. پيكر سه قرباني فاجعه را در كنار جسد تازه دفن شده اي كه هنوز بخشي از كفنش توي چشم مي زند، مي خوابانند.
«مهدي ترابي» اهل كرمان كه از روز نخست حادثه به اين ديار آمده است و به كار دفن اجساد مي پردازد اصرار دارد كه سه جسد تازه آمده را تنگاتنگ هم بچينند تا جاي بيشتري براي نوآمدگان باشد، خداي من فاجعه مرز نمي شناسد، اينجا نگران كمبود گورند حتي در گورهاي دسته جمعي هم جا براي رفتگان تنگ است .
ترابي كه احتمال مي دهد هنوز چند هزار جسد بمي در زيرآوارها خفته باشند،مي گويد: اكنون براي پنج هزار نفر ديگر كانال حفر كرده ايم ، اما، نگرانيم كه اگر آنها را با فاصله در كنار هم بچينيم با كمبود جا
مواجه شويم .
با اين حال ، حجت الاسلام دهقاني اعزامي از قم كه در اين كانال بر دفن مردگان نظارت دارد، مصر است كه بين هر دو ميت دست كم ۱۰ سانت فاصله باشد، او خود با بيل بين مردگان با ريختن خاك دست كم يك وجب فاصله مي اندازد. اموات را در گورستان بهشت زهراي شهر بم پابه پاي هم و كنار در كنار هم رديف مي كنند.
دهقاني مي گويد: هرچند در روزهاي نخست حادثه ضرورت اقتضا مي كرد كه اجساد را بدون فاصله در كنار هم بچينند، اما، اكنون بايد قربانيان را با دقت بيشتر دفن كرد. گورهاي جمعي در اين مكان اندازه هاي مختلف دارند، از گورهاي سه نفره به بالا.
گورهاي جمعي را با نوار سفيدي يا تكه نخي كه در چند نقطه به زمين محكم شده اند از مرز بقيه گورها جدا ساخته اند هرچند برخي از اين مرزبندي ها در تندباد دو روز گذشته در منطقه در نورديده شده و يا در زير خاك از نظرها پنهان گشته است . روي برخي قبرها را بستگانشان با سيمان پوشانده اند و با خطوطي كج و معوج نام مردگان را بر روي آن نگاشته اند، اما، اغلب مقبره هاي جمعي تنها با بستن نوار نخي يا چيدن بلوك سيماني يا خشت گلي و يا حتي كاشتن چند شاخه نخل مرزبندي شده اند.
قبر جمعي خانوادگي در ميانه گورستان توسعه يافته روزهاي اخير شهر بم نظرم را جلب مي كند، خانواده ۱۲ نفري حاجي كركي شامل خودش ، همسرش ، فرزندان و نوادگانش را در يك گور سه در چهار متري مدفون كرده اند. دور تا دور گور آنها را با تكه بندي ظريف محصور كرده اند.
يك قبر جمعي ديگر، اما بزرگ تر را با پا اندازه مي گيرم ، ۴ در ۱۰ متر وسعت دارد، سه خانواده قرباني زلزله اخير بم در اينجا آرميده اند. خانواده هاي نيشابوري پارسا و وطنخواه . ريز تك تك اسامي اين خانواده ها در يك نوار پارچه اي سفيد ثبت شده است . يگانه ، اميرحسين ، طاهره ، محمود، رخساره ، وحيد، مجيد، صادق ، اسما، اعظم و .... همچنين ، حسين امينيان با شش عضو خانواده اش در گوري ديگر خفته است ، عباس كاشاني و دو عضو خانواده اش در قبر ديگري .
بوي تند اجساد در فضاي بسيار سرد امروز بهشت زهراي بم مشام ها را پر كرده است كه سه جسد ديگر از راه مي رسد. كد آنها شماره هاي ۲۸۸ ـ ۲۸۹ و ۲۹۰ است ، كد ۲۹۰ متعلق به دختر بچه اي حدوداً ۱۲ ساله است كه چهره اش اصلا قابل شناسايي نيست ، خدا مي داند هم اينك خانواده اين جانباخته كجا هستند، در اين گورستان در گوشه اي ديگر خفته اند يا در زير خروارها خاك نهفته اند و يا در جاي جاي اين سرزمين بزرگ آواره اند. مقارن ساعت ۱۴ سرماي گزنده بهشت زهراي بم با بوي تند اجساد درهم آميخته است ، عمق فاجعه تكاندهنده است ، ديگر جاي ماندن نيست ، بايد گريخت يا گريست .