جمعه ۱۹ دي ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۲۷۷
دهكده جهاني
Friday.htm

بن لادن مرده بهتر است يا بن لادن زنده
000369.jpg
نيره محمودي
برخي معتقدند كه تفاوت اسامه بن لادن و صدام حسين در اين است كه بن لادن پيش از دستگيري مرد، در حالي كه صدام حسين پس از دستگيري. اما منظور اين عده مردن فيزيكي نيست، هر چند كه شايد در آينده اي نزديك اين سرنوشت در مورد آنان تحقق پيدا كند. اكنون ديگر صحبت كردن درباره اين موضوع كه آمريكا بن لادن و القاعده را بهانه اي براي حمله به افغانستان و تغيير وضعيت سياسي منطقه قرار داد، بسيار تكراري شده است. اما اكنون با دستگيري صدام در عراق اين واقعيت بار ديگر به گونه اي ديگر در اذهان زنده شده است.
صدام پيش از دستگيري بيشتر به كار آمريكايي ها مي آمد تا صدامي كه حالا در چنگ آنهاست. آمريكايي ها از ديكتاتور عراق پيش از دستگيري تصويري ترسيم كرده بودند كه همه را به هراس مي انداخت، اما اين تصوير در همان لحظات اوليه پس از دستگيري در هم شكست و در آن زمان بود كه صدام حسين مرد اما در افغانستان به آمريكايي ها ثابت شده است كه نمي توان مرد شماره يك القاعده را به اين راحتي ها دستگير كرد.
برخي معتقدند كه او مرده است، اما نوارهاي صوتي و گه گاه تصويري از او، اطمينان در اين مورد را غير ممكن كرده است. بنابراين واشنگتن روش ديگري را برگزيده است، بايكوت خبري.
ديگر اكنون كمتر خبري از رييس القاعده گزارش مي شود و اگر گزارشي هم باشد، بيشتر حول اين محور است كه ثابت كند ديگر وجود او اهميتي ندارد. مقاله اي كه پيش رو داريد نمونه اي از اين نوع رويكرد در رسانه هاي آمريكا است. مقاله اي كه به قلم «سامي يوسف» در مجله نيوزويك چاپ شده است.

گزارشي در مورد سرنوشت اسامه بن لادن و روند جست وجوي گسترده براي دستگيري وي پاي مرا به دورافتاده ترين و خطرناك ترين مناطق قبيله اي پاكستان و افغانستان كشاند.
هميشه سعي مي كردم كه هنگام سفر به اين مناطق يكي از ساكنين محلي را كه نقش راهنماي مرا داشت، در كنار خود داشته باشم. به هر حال من يك غريبه بودم و هميشه با استقبال ميزبانانم مواجه نمي شدم. يك بار مادر يكي از راهنماهايم حتي از تعارف يك فنجان چاي به من دريغ كرد و مرا جاسوس آمريكا خواند. اما اين واكنش را نبايد غير طبيعي دانست. بسياري از كساني كه اطلاعاتي در مورد بن لادن دارند از صحبت با من طفره مي روند. آنها به هر شخصي كه در مورد بن لادن سؤال مي كند، ظنين هستند. هر چه باشد او براي آنها بسيار قابل احترام است تا جايي كه از وي با نام «شيخ محترم» ياد مي كنند.
بسياري از افغان ها حتي نمي دانند كه يك روزنامه نگار چه كاره است و چه نيتي دارد. يك مرد سالخورده به من گفت كه تصور مي كند روزنامه نگار همان كمونيست است. در كشور مذهبي اي مانند پاكستان يا افغانستان كه كمونيست ها كافراني ملحد شناخته مي شوند، اين اشتباه مي تواند براي غريبه ها بسيار مرگ آور باشد.
من هميشه سبك سفر مي كنم و اغلب تلفن ماهواره اي، چند لباس و دفترچه يادداشتم را به همراه مي برم. هرگز از بطري آب معدني يا جعبه هاي بيسكويت در لوازم سفرم اثري نيست. اين چيزها باعث مي شود كه شما بيشتر از همه شكل و شمايل غريبه ها را به خود بگيريد. افزون بر اين من هميشه تلاش مي كنم كه تلفن  ماهواره اي از نگاه اطرافيان دور باشد. از نظر بسياري در مناطق قبيله اي پاكستان و افغانستان تلفن ماهواره اي وسيله اي براي شناسايي يك جاسوس است. زيرا نيروهاي آمريكايي به جنگ سالاران و عوامل همپيمان خود در اين مناطق اين نوع تلفن ها را مي دهند تا به راحتي بتوانند با آنان تماس حاصل كنند.
اما برخي نيز داشتن تلفن  ماهواره اي را نشانه اي از اين كه احتمالاً شما يكي از عوامل طالبان هستيد، مي دانند. يك بار هنگامي كه همراه يكي از منابع اطلاعاتي طالبان در نزديكي مرز ايران سفر مي كردم به محل ايست و بازرسي يكي از جنگ سالاران برخوردم. اگر افراد او تلفن  ماهواره اي مرا پيدا مي كردند، با مشكل بزرگي مواجه مي شدم. اما خوشبختانه توانستيم تلفن همراهم را در صندلي شكسته تاكسي اي كه ما را حمل مي كرد جاسازي كرده و از چشم آنان دور نگاه داريم. عده  ديگري نيز وجود داشتند كه مي خواستند به هر قيمت ممكن اين تلفن را از چنگ من درآورند.
يك شب در يك هتل قديمي كه پر از قاچاقچيان هراس انگيز بود، بايد هر چه سريع تر يك تماس تلفني برقرار مي كردم، اما صاحب هتل به من هشدار داد كه اگر از تلفنم استفاده كنم توسط قاچاقچيان كشته مي شوم و تلفنم به يغما مي رود. بنابراين از هتل خارج شدم و در تاريكي شب تماسي را كه مي خواستم، گرفتم. اين در حالي بود كه صاحب هتل پيش از رفتنم به من در مورد ميادين مين اطراف نيز هشدار داده بود.
من در صدد يافتن آثاري از بن لادن بودم و اين تلفن  ماهواره اي به من خيلي كمك مي كرد. از طريق اين تلفن مي توانستم با منابعي كه آشنايي ام با آنها به سال ها پيش باز مي گردد تماس بگيرم و كسب اطلاعات بكنم. من و خانواده ام سال ها پيش در يك اردوگاه آوارگان در شمال غرب پاكستان زندگي مي كرديم. پدرم يك كتاب فروشي داشت كه دانشجويان مذهبي بيشتر اوقات در آنجا جمع مي شدند. برخي از اين دانشجويان بعدها به مقامات ارشد طالبان تبديل شدند. بنابراين من هنگامي كه در اواسط دهه ۹۰ شغل گزارشگري را برگزيدم براي كسب اطلاعات گاهي با اين مقامات تماس مي گرفتم.
پس از سرنگوني رژيم طالبان در سال ۲۰۰۱ من همچنان ارتباطم را با آنها حفظ كردم و هنوز هم از طريق تلفن ماهواره اي با آنها گفت وگو مي كنم. بسياري از اعضاي ارشد طالبان با آن كه نيروهاي اطلاعاتي آمريكا اعلام كرده اند كه مي توان از طريق اين نوع تلفن ها محل استفاده كننده از آن را تشخيص داد، از اين وسيله تماس استفاده مي كنند. منابع طالبان تاكنون بارها مرا به ساير دوستان خود در گروه طالبان يا شبكه القاعده معرفي كرده اند و من از طريق آنان توانسته ام با عوامل و جنگجويان بيشتري آشنا شوم.
اگرچه تلاش هاي من براي تهيه گزارشي پيرامون محل اختصاصي بن لادن گاهي اوقات مورد بي مهري قرار مي گيرد، اما گزارش هايي از اين دست براي نيروهاي طالبان و القاعده بسيار مورد توجه قرار مي گيرد و من اين موضوع را از تهديداتي كه به جانم مي شود، كاملاً حس مي كنم.
هنگامي كه ماه سپتامبر گذشته گزارشي در مجله نيوزويك از من پيرامون محل اختفاي بن لادن در ارتفاعات شرق افغانستان در ايالت «كونار» به چاپ رسيد، تهديدات مختلفي را از افراد مختلف دريافت كردم كه مرا به فروختن شيخشان متهم مي كردند. يكي از اعضاي ارشد القاعده حتي از نيوزويك با عنوان شريرترين مجله نام برد. پس از شنيدن اين تهديدات بود كه به اين فكر افتادم بايد به همراه خانواده ام به منطقه اي امن تر بروم.

قربانيان گارد سلطنتي
000360.jpg
«فوراً بفرستيد دنبال كساني كه مو و پشم مصنوعي بلند به شكل موي خرس تهيه مي كنند تا با آن كلاه هاي نظامي توليد كنيم.» اين عبارت درخواست عجيب و ناشنيده اي است كه چندي پيش وزير دفاع انگلستان مطرح كرد تا به اين ترتيب بتواند اختلافات موجود در مورد آرايش مشهور گارد سلطنتي كشورش را آرام كند. اما آن روز هيچ كس به درخواست كمك فوري به وزير، براي نجات نماد شكوهمند پادشاهي بريتانيا و در واقع همان كلاه هاي سياه گارد سلطنتي پاسخي نداد.
از سال ۱۸۲۵، اين كلاه ها از پوست خرس قهوه اي كانادايي تهيه مي شوند و پيش از رسيدن به لندن به رنگ سياه درمي آيند. طبق قرارداد موجود، سربازان حق دارند تنها از موهاي مقاوم به دست آمده از حيوانات نر استفاده كنند. افسران نيز از بافتي نرم تر و درخشان تر كه از موي خرس تهيه شده استفاده مي كنند. رنگ پري كه روي كلاه قرار گرفته تفاوت گروه ها را مشخص مي كند: رنگ سفيد براي سربازان گارد گرنادير، سرخ براي گارد كلد استريم، آبي براي ايرلندي ها، سبز روشن براي ولزي ها و...
در روزهاي گرم تابستان، صدها توريست در برابر پادگان وايت هال يا پشت ميله هاي كاخ بوكينگهام جمع شده و همديگر را هل مي دهند تا هر طور شده اين هيئت سنتي برگزيده و خاص را دست كاري كنند و درواقع كلاه سربازان را بالا بزنند. كارشناسان زيست شناسي اخيراً به انتقاد از اين سنت پرداخته اند. به اعتقاد آنها اين كلاه به اصطلاح مجلل همه نقص ها را در خود جمع كرده و به بازي هاي دوران بربريت و شكارهاي آن دوران شبيه است.
درواقع پوست يك خرس براي تهيه يك تا دو كلاه به كار مي رود. به گفته وزير دفاع طي پنج سال گذشته، ۳۵۰ خرس فقط به منظور ساخت اين كلاه ها كشته شده اند و از آنها ۶۹۴ كلاه نو به دست آمده است. دوسوم آنها نيز جايگزين كلاه هاي بيد خورده شده اند.
به هرحال آينده اين كلاه ها به اراده فرمانده گارد سلطنتي و ملكه بستگي دارد. البته نبايد فراموش كنيم كه دلبستگي ملكه به آداب و رسوم به اين سادگي ها از بين نمي رود. با اين حال روبرت ليسي، زيست شناس دربار معتقد است: «اليزابت دوم طبيعت را بسيار دوست دارد و در ضمن حاكم كانادا هم هست. دربار نمي خواهد خودش را درگير مجادله زيست شناسان كند كه مدام بر سر گونه هاي در معرض انقراض مثل خرس ها با هم مي جنگند.» پرنس فيليپ و پرنس چارلز هم كه خيلي مراقب حفظ محيط زيست هستند، به نوبه خود معتقدند اين سنت جنجال برانگيز بايد هرچه زودتر كنار گذاشته شود. در اين ميان به نظر مي رسد تنها راه حل، عملي كردن درخواست عجيب وزير دفاع و توليد موهاي مصنوعي باشد.
منبع: لوموند

پزشكي به نام نوستراداموس
000357.jpg
واقعاً نوستراداموس اين مسئله را هم پيش بيني كرده بود؟ پنج قرن پس از تولدش در سن - رمي ـ   دو -پروانس فرانسه، آثار اين پيشگو يكي از پرفروش ترين هاي سراسر دنيا باقي مانده است. كتاب او در بين پنج كتاب برتر و پرفروش ترين هاي تاريخ جهان قرار گرفته و درواقع پس از كتاب هاي مقدس ديني بالاترين فروش را به خود اختصاص داده است.
خانم ژاكلين المان، مدير موزه اي كه شهرداري در سال ۱۹۹۲ آن را به نوستراداموس اختصاص داد مي گويد: «شهرت مجموعه پيشگويي هاي او كه موجب شده اين همه اظهارنظر و يا حتي مخالفت را شاهد باشيم، متاسفانه سبب شده كه ساير آثارش شناخته نشده و مخفي باقي بمانند.» مدير اين موزه كه بسيار نگران وجهه نوستراداموس است اواسط دسامبر نيز گردهمايي اي تشكيل داده بود تا به اين وسيله بتواند براي پايان دادن به كليشه هاي موجود در مورد اين شخصيت كاري صورت دهد.
000378.jpg

نوستراداموس در حقيقت پزشك بود و تحصيلات خود را در اوينيون و مون پليه به پايان رساند. او در اصل برآمده از خانواده اي يهودي بود كه بعدها به مذهب كاتوليك گرويد. درواقع او به چيزي فراتر از پيشگويي هاي كوك فكر مي كرد. ضمن اين كه شيفته ستاره شناسي و باستان شناسي بود، بي وقفه آثار علمي با موضوعات مختلفي را به چاپ مي رساند. از بحث در مورد خلوص شكر گرفته تا معناي خطوط و دست نوشته هاي باستاني و يا حتي داروهاي ضدطاعون. در اينجا بايد يادآوري كنيم كه براي مبارزه با اين بيماري، او معالجات بسيار جالب توجهي صورت مي داد و در حقيقت نيمي از راه معالجه كامل را طي كرده بود و بعد موسسه پاستور تنها نصف بقيه راه را رفت!
موزه نوستراداموس كه سال گذشته نزديك به ۳۰ هزار بازديدكننده داشت قرار است تبديل به يك مركز تحقيقات دانشگاهي شود. ژاكلين المان معتقد است با كمك هايي كه قرار است يك ميلياردر آلماني در اختيار اين موزه بگذارد به زودي كتابخانه هم كاملاً غني مي شود. سرمايه هاي اصلي اين مركز ۱۵ اثر متعلق به قرن شانزدهم و قطعات ارزشمندي مثل دست نوشته پدر نوستراداموس است (كه در سن - رمي سردفتردار بود) و قدمتش به سال ۱۵۱۵ برمي گردد.
منبع: لوپوئن

خبر
راننده جرثقيل پادشاه واقعي انگلستان
000375.jpg

راننده جرثقيلي در استراليا به احتمال زياد وارث اصلي تاج سلطنتي بريتانياست، اما خودش مي گويد كه هيچ علاقه اي به اين موضوع ندارد.
مايكل هستينگز كه از ۳۸ سال پيش تاكنون در استراليا است و ساكن شهر كوچكي در نيوويلز جنوبي است، مي گويد: از طريق يك تاريخ نگار بريتانيايي باخبر شده كه وارث تاج و تخت انگلستان است، چون همان طور كه مشخص شده ادوارد چهارم وارثي غيرقانوني بوده است.
نوادگان جورج، دوك كلارنس و برادر ادوارد وارثان حقيقي پادشاهي هستند و هاستينگز نيز از فرزندان آنهاست.
هاستينگز چندي پيش در مصاحبه اي با تلويزيون استراليا گفت: «درواقع مطمئن نيستم كه اطلاعات دقيق در اختيارم قرار گرفته يا نه، ولي هيچ چيز نمي خواهم. دوست ندارم به ملكه نامه بنويسم و بگويم سه هفته فرصت داري كه بروي و هزينه ۵۰۰ سال اقامت در قصر را به من بدهكاري.» روز قبل از اين مصاحبه نيز مدركي دال بر وراثت حقيقي او از تلويزيون بريتانيا پخش شد.
هاستينگز خودش مي دانست كه وارث كنت چهاردهم لودون است، اما حقيقت اين است كه به خاطر عشق اش به دختري استراليايي كشورش را ترك كرد و از عنوان كنت و ساير عناوين نجيب زادگي صرفنظر كرد.

شترهاي آتش نشاني
000363.jpg

ارتش اسراييل براي اطفاي حريق ناشي از سوخت خار و خاشاك هاي بيابان كه تهديدي براي پايگاه هاي نظامي اش محسوب مي شود راه حلي جديد پيدا كرده است.
به همين منظور ۱۷ شتر سرگردان در بيابان هاي جنوبي كشور از چند ماه پيش اسير شده اند. خبرگزاري فرانسه گزارش مي دهد كه اين شترها ابتدا حدود ۴۰ نفر بودند و ممكن بود خرابي به بار آورند. در نهايت اين شترها به سمت اراضي سوريه كه در اشغال اسراييل است رانده شدند. آنها علف ها و خار و خاشاك موجود را مي خورند و مانع از اين مي شوند كه در فصل گرما و خشكي آتش سوزي بزرگي ايجاد و مهمات موجود در اردوگاه هاي نظامي منفجر شوند.
000366.jpg

برادري از نوع برلوسكوني
چندي پيش سيلويو برلوسكوني نخست وزير ايتاليا زماني كه بر سر مزار مربي قديمي اش بنيتو كراكسي رفت، گفت: «آنها با او خيلي سرسختانه برخورد مي كردند، همان طور كه امروز با من اين كار را مي كنند.» جالب است بدانيد كه كراكسي، به دليل فساد تحت پيگرد قضايي بود و به خاطر فرار از دادگاه كشورش به تونس پناهنده شده بود در نهايت عمرش هم همان جا به پايان رسيد.



پادشاهان كولي ها در خيابان هاي مادريد
000372.jpg

سه عضو سازمان عفو بين الملل كه خود را به شكل پادشاه كولي ها درآورده بودند اواسط هفته جاري ۱۰۰ هزار كارت پستال عليه سوءاستفاده از كودكان به عنوان سرباز در سراسر جهان را تقديم دولت اسپانيا كردند.
اين سه پادشاه كولي ها كه عضو سازمان عفو بين الملل در مقر مادريد هستند پيش از دادن نامه ها و كارت ها به رييس دولت اسپانيا، با دوچرخه خيابان هاي مادريد را طي كردند.
اين حركت بيشتر در جهت حساس كردن دولت اسپانيا، عضو غيردايم شوراي امنيت سازمان ملل است و قرار است روز ۱۹ ژانويه هم گزارش كاملي در مورد كودكان سرباز در سازمان ملل قرائت شود. مدير بخش اسپانيايي سازمان عفو بين الملل اميدوار است دولت اين كشور دوباره فرصت دفاع از حقوق بشر را از دست ندهد.

يادداشت
بازگشت به ماه آرزوي رييس جمهور بلند پرواز
000381.jpg
رضا ثابتي
مشاوران جورج  دبليوبوش، رييس جمهور آمريكا برنامه هاي زيادي را براي آخرين سال رياست جمهوري او و آغاز مبارزات تبليغاتي براي انتخابات سال ۲۰۰۴ تدارك ديده اند.
اما شايد سفر دوباره انسان به ماه مهم ترين آنها باشد. هم اكنون چندين نهاد دولتي برآورد هزينه ها و بررسي امكان تحقق اين ايده ها را به عهده گرفته اند. در حالي كه آمريكا با كسري بودجه مواجه است و گفته مي شود هزينه اين برنامه ها به ميلياردها دلار خواهد رسيد.
در اين ميان گروهي كه مستقيماً از جانب كاخ سفيد رهبري مي شود، از ماه آگوست (مرداد) ماموريت يافته تا روي برنامه زماني سفرهاي فضايي بين سياره اي براي ۲۰ تا ۳۰ سال آينده كار كند.
طبق اين زمانبندي انتظار مي رود بوش نويد يك سفر فضايي را براي ابتداي سال آينده به مردم آمريكا بدهد.سازمان فضايي آمريكا (NASA) و ارتش اين كشور براي تحقق اين پروژه همكاري خواهند كرد. هماهنگ  كننده اصلي اين ايده ها، «كارل راو» مشاور ارشد رييس جمهوري آمريكاست. اين اقدامات بدون دخالت مستقيم بوش انجام مي شود و او هنوز در جريان ريزكار قرار نگرفته است، اما اين گروه تمام تلاش خود را براي انتخاب مجدد بوش در انتخابات بعدي انجام خواهد داد.
به نظر مي آيد اطرافيان بوش در نظر دارند «لحظه سرنوشت ساز كندي» را براي جورج بوش تكرار كنند. «لحظه سرنوشت ساز كندي» زماني بود كه او در سال ۱۹۶۲ خطاب به مردم آمريكا اعلام كرد كه دولت اين كشور در نظر دارد تا آخر دهه ۶۰ انسان را به كره ماه بفرستد و سالم به زمين برگرداند.
هدف طراحان اين برنامه و پروژه هاي مشابه به گفته مقامات دولتي ايجاد تصويري مصمم و عمل گرا از جورج  بوش است. آنها به نارضايتي و مخالفت مردم با بعضي برنامه هاي دولت بوش اذعان مي كنند اما در عين حال مي گويند: «عراق يك پروژه بزرگ بود، مبارزه با ايدز هم همين طور. كارهاي بزرگ تر، جلب توجه بيشتر.»
موفقيت در برنامه بلند پروازانه سفر فضايي يكي از احتمالات است، در حالي كه مقام هاي حزب جمهوري خواه (حزب متبوع بوش) نگران تكرار اشتباهات جورج بوش پدر توسط پسرش هستند. در ۲۰ جولاي ۱۹۸۹ و در بيستمين سالگرد قدم گذاشتن انسان بر كره ماه، بوش پدر اعلام كرد برنامه اي را براي اكتشاف منظومه شمسي در نظر گرفته كه با سفر دوباره به ماه آغاز مي شود و هدف نهايي كره مريخ خواهد بود. ناسا هزينه انجام اين پروژه را ۴۰۰ ميليارد دلار برآورد كرد و به دليل هزينه زياد برنامه متوقف شد.
اخيراً ديك چني، معاون اول رييس جمهور، مسايل حقوقي اين برنامه فضايي را با تعدادي از كارشناسان و متخصصان بررسي كرده است. برقرار كردن يك پايگاه دايمي در ماه و سفر به مريخ از مواردي است كه در بحث هاي كارشناسان مطرح شده است.
در حالي كه در دهه اخير سفر به سياره مريخ موضوع داغ محافل علمي و عمومي بوده، اما بازگشت به ماه دغدغه اصلي مسئولين ناسا است. «وندل مندل» مدير اداره علوم اكتشافات انساني ناسا كه مدت هاست روي برنامه سفر به ماه كار مي كند، مي گويد: «روزبه روز به هدف نزديك تر مي شويم. همه چيز در خدمت اين برنامه قرار گرفته است.»، اما مدير ناسا «شين اوكيف» از صحبت درباره سياست هاي فضايي خودداري كرده و به گفتن «پيشرفت هايي داشته ايم» اكتفا مي كند. به گفته ادوارد و اپلر، رييس  علوم فضايي ناسا، ماه يكي از پنج هدف اصلي است و يكي از مهم ترين علل آن احتمالاً وجود قديمي ترين مواد منظومه شمسي در حفره اي در قطب  جنوب اين سياره است.
كارشناسان اعتقاد دارند كه ماه مي تواند از جهات ديگري نيز مورد استفاده قرار بگيرد، مثلاً به عنوان پايگاهي براي پيشرفت هاي تكنولوژيك، مشاهدات نجومي و استفاده براي سفرهاي فضايي دورتر. بعضي نيز بر اين باورند كه توجه دوباره به فضا مي تواند باعث رونق اقتصادي در بخش هاي توليد و فناوري باشد. مشاوران بوش مي گويند به جز برنامه  سفر فضايي، او به ايده هايي براي مطرح كردن در نطق ماه آينده اش نيز مي انديشد و اين موضوعات تنها به سياست محدود نخواهند بود بلكه موضوعات تجاري و اجتماعي به صورت پررنگي مطرح خواهند شد. وزارت بهداشت و خدمات اجتماعي در حال تنظيم يك طرح چند ميليارد دلاري براي انجام يك برنامه تحقيقي طولاني مدت به منظور درمان سرطان و ديگر بيماري هاي مهلك است.
همچنين بيمه  جهاني كودكان و مبارزه با سوءاستفاده  از آنها در ديگر طرح هاي در حال بررسي است. از سوي ديگر كاخ سفيد با رشد چشمگير كسري بودجه اي نزديك به
۵۰۰ ميليارد دلار در سال مالي جاري رو به رو است. حال بايد ديد بوش كه يك بار در سال ۲۰۰۰ و در گردهمايي جمهوري خواهان قول «تلاش بي وقفه براي نيل به اهداف بزرگ» را داده بود و در سخنراني اخيرش نيز به پيگيري «اهداف بزرگ براي ملتي بزرگ» اشاره كرده بود، چطور خواهد توانست برنامه هاي بلند پروازانه خود را عملي كند.

|  ايران  |   تكنيك  |   جامعه  |   داستان  |   دهكده جهاني  |   شهر  |
|  عكس  |   علم  |   ورزش  |   هنر  |   يادداشت  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |