شيرين نجوان
تونلي طولاني از برف و يخ پوشيده شده است. فضا آرام و مناسب است و چشم هاي زيادي اطراف تونل منتظرند تا تماشاگر نمايشي باشكوه باشند. سه، دو، يك، نمايش آغاز مي شود. با حركتي سريع و كوتاه به قفسه سينه نيرو وارد مي كند. حالا او در جاده قرار گرفته است. بعد از اين لحظه شتاب، سرعت و هيجان است كه باقي مي ماند. چشم ها از دنبال كردنش عاجز مي شوند و تنها باقيمانده رنگ ها است كه در قاب تصاوير مي مانند. او خشك و بي تحرك با سرعتي دلهره آور طول تونل را طي مي كند. تماشاگرها كف مي زنند. حالا همه چيز براي چشم ها قابل رويت مي شود. يك اسكلت متحرك.
تاريخچه
انسان گذشته براي هماهنگ كردن خود با طبيعت و غلبه بر زمستان هاي وحشي ابزار متفاوتي ساخته و آنچه در تصاوير ذهني گذشته ما نيز وجود داشت استفاده از سورتمه هاي زمستاني بود. اغلب اسكيمو ها در مناطق سردسير و افرادي كه مقيم كوهستان ها و مناطق پربارش بودند مشهور به استفاده از اين ابزارند. از طرق مختلفي مي توان پا به اين دوران و تاريخ گذاشت. يكي از اين راه ها استفاده از ادبيات قرن شانزدهم اروپا است.
اما زماني كه اين وسيله به آلتي براي تفريح و سرگرمي تبديل شد در ميانه هاي قرن هجدهم و آغاز قرن نوزدهم بود. سورتمه بازها در آن زمان دور هم جمع مي شدند و گاهي طي برگزاري مراسمي مسابقات متفاوتي را با سورتمه هايشان برگزار مي كردند. در مناطق مختلف بنا به اقليم و مردمان آن انواع سورتمه ها به وجود آمد. ماهيگيرهاي نروژي سورتمه هاي ويژه اي براي خود داشته كه به آنها «اك» مي گفتند. اين سورتمه ها رفيق و همراه آنها براي گذران زندگي بودند؛ علاوه بر اين وسيله اي بودند براي تفريح و شادي. اين شكل سورتمه ها نوعي از سورتمه بازي را بنيان گذاشتند به نام كئلك اين رشته پدر سورتمه بازي به حساب مي آيد. با اين وجود سورتمه ها براي بسياري از مناطق به ويژه گرمسير و مركز اروپا كاملاً ناشناخته بودند. در همان دوران، سربازها ي سوييسي در جنوب شرقي سوييس سورتمه هايي را ساختند كه ويژگي بهتري نسبت به اك ها داشت. انحناي پايه هاي اين سورتمه ها به نحوي بود كه از سرعت بالاتري برخوردار بودند. به دنبال اين جريان كانادايي ها نيز دست به كار شدند و سورتمه هاي ويژه اي ساختند. اين سورتمه ها به صورت چند نفره و تك نفره در اندازه هاي بزرگ قابل استفاده در مسابقات بودند. حالا زمان آن رسيده بود تا سورتمه هاي مختلف از كشورهاي گوناگون دور هم جمع شوند و در دامنه هاي پر فراز و نشيب كوهستان خود نمايي كنند. اولين مسابقات سورتمه سوار ها در سال ۱۸۸۴ برگزار شد.
در همين سال بود كه بذر كوچكي از رشته اي مهيج به نام اسكلت كاشته شد.
تولد اسكلت هاي پرانرژي
كاشته شدن بذر كوچك اولين اسكلت، ابتكار مردي انگليسي به نام مك كوريك بود. يك تخته چوبي و شيب تند و پر برف كوهستان. مك بر روي تخته دراز مي كشد و ترجيح مي دهد به صورت خوابيده طول مسير را طي كند. بي شك او مي انديشيده كه اين چنين هيجان و لذت تفريحش چند برابر مي شده است. هيجان اين خلاقيت آنقدر وسوسه گر بود كه تعداد كثيري از اهالي نيز به او پيوستند. وقتي زمان به سال ۱۸۸۴ رسيد محوطه اي بزرگ به نام گراندنشنال سوييس ساخته شده بود. اين محل ويژه افرادي چون مك بود. در اين محل تخته چوب هايي به اندازه هاي متفاوت كرايه داده مي شد و اهالي مشتاق با خوابيدن بر روي آنها حس هاي مشترك با مك را تجربه مي كردند. نام اسكلت توسط طرفداران پر و پا قرص گراندنشنال گذاشته شد. وقتي مردهاي سوييسي سوار بر تخته هايشان هنر نمايي مي كردند خشك و ساكن و بي تحرك به دامنه هاي كوه مي رسيدند و از همين جا بود كه تفريح آنان به اسكلت هاي خشك و بي تحرك نام گرفت.
رو به تكامل
گراندنشنال محوطه كوچكي بود كه سال ها اسكلت بازها در آن محدود بودند اما در سال ۱۸۹۰ اولين زمين استاندارد و با مقياس هاي مورد قبول آن زمان ساخته شد.
تعريف و تمجيد از اسلكت ها چنان پراكنده شده بود كه در اكثر كشورها هوس تجربه و داشتن اين رشته ريشه دوانده بود. بنابراين ساخت زمين هاي مخصوص اسكلت بازها رواج پيدا كرد. در سال ۱۸۸۲ مردي انگليسي به نام چايلد بر روي تخته چوب مورد استفاده تغييراتي داد. او جنس تخته را از چوب به صفحه اي فلزي تبديل كرد. جنس فلز از آهن سخت و به قطر ۲۲ ميلي متر بود. چايلد نام اسكلت را به صفحه فلزي ساخته شده اش اختصاص داد. در دوران چايلد پرداختن به اسكلت ها به نوعي تفريح و سرگرمي به حساب مي آمد و آن طور كه بايد به آن جدي نگاه نمي شد. اما در سال ۱۹۰۵ تيم هاي ورزشي از اين شاخه تشكيل شدند و در همين سال بود كه اولين دوره مسابقات در باشگاهي به نام اسكريكن در سوييس برگزار شد.
مسابقاتي ثابت، طي زمان هاي مشخص در نظر گرفته شد كه در هر سال كشوري كه با اسكلت آشنا بود، ميزبان آن مي شد. مسابقات بين سال هاي ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۰ در نروژ و بين سال هاي ۱۹۱۲ تا ۱۹۱۳، به همراه مسابقات هاكي روي يخ در آلمان برگزار شد.
مرگ موقت
دوران پرشور و سال هاي پرخاطره تولد اسكلت ها به ناگهان متوقف شد. جنگ جهاني اول و دوران سياه سال هاي ۱۹۱۳ و ۱۹۱۴ بر اسكلت هاي پرانرژي نيز سايه افكند و آن را از تحرك انداخت. اما بعد از گذشت سال ها و دقيقاً بعد از پايان جنگ جهاني اول و برقراري صلح، بدنه لرزان اسكلت آغاز به حركت كرد. در سال ۱۹۲۱ زمين هاي گراندنشنال مجدداً راه اندازي شد. بعد از راه اندازي زمين ها، گويا تمام علاقه مندان در طول گذشت اين سال ها با اسكلت هاي ذهنشان بازي مي كردند كه اين چنين به سمت زمين هاي نشنال شتافتند. مسابقات و بازي هاي پي درپي به مدت ۱۰ سال در سوييس دنبال شد. در سال ۱۹۲۸ در نيمي از همين مسابقات جنيسون هيتون اولين مدال طلا در بازي هاي المپيك را از آن خود كرد.
اسكلت ها در المپيك
دوره هاي المپيك سال ۱۹۲۳ اولين حضور آنان در بازي هاي المپيك بود. در آن زمان مسابقات ضعيف بود. اما در مسابقات المپيك زمستاني در سال ۱۹۲۸ با حضوري قوي و پرتوان خود را به جهانيان معرفي كرد. در آن سال پانزده اسكلت سوار از شش مليت متفاوت در مسابقات شركت كردند. در اين دوره مسابقات باخيا رابز قهرمان اسكلت فضاي آزاد - خارج از تونل - شد او يك مدال طلا براي كشور محبوبش، آلمان، به ارمغان آورد.
پيشرفت روزافزون
مطرح شدن اسكلت بازها در مسابقات المپيك تاثير بسيار زيادي بر رشد و پيشرفت آن گذاشت. بعد از اين اتفاق انواع و اقسام باشگاه هاي آموزش اسكلت مانند بذرهاي منتظر در زير خاك به ناگهان رشد كردند. كلاس هاي آموزشي و مسابقات ويژه در زمان هاي متفاوت بسته به اقليم و شرايط جغرافيايي هر منطقه در زمان هاي مشخصي از سال به ويژه در زمستان برگزار مي شد. در سال ۱۹۷۰ يكي از باشگاه ها خواستار تغيير و تحول در ابزار مورد استفاده اسكلت سوارها شد. يكي از آنها تغيير صفحه فلزي بود. نوع جديدي از صفحات به بازار عرضه شد كه با داشتن شرايط فيزيكي خاص، امنيت بيشتري براي ورزشكار ايجاد مي كرد. همچنين در همين دوران كلاه هاي ايمني ويژه اي نيز مورد استفاده قرار گرفت. اولين مسابقات جام جهاني در سال ۱۹۲۸ برگزار شد. در اين دوران هفت مليت از كشورهاي مختلف شركت كرده بودند. تعداد روزافزون علاقه مندان، نياز به هماهنگي به منظور رسيدن به مراحل بالا و پرداخت اصول صحيح اين ورزش داشت. لذا در سال ۱۹۸۶ اولين مدرسه آموزش اسكلت راه اندازي شد. اين مدرسه كلاس هاي آموزشي خود را در فضاي آزاد برگزار مي كرد و شاگردان با مشكلات و سختي هاي اصول اين رشته آشنا مي شدند. در همين سال بود كه نماينده اي از فدراسيون جهاني اين رشته - FIBT - به باشگاه ها و موسسات آموزشي دستور داد تا با ايجاد شرايط مطلوب و تغييرات و تبليغات بيشتر علاقه مندان را به سوي اين رشته جذب كنند. بعد از اين بخشنامه دوره هاي آموزشي ويژه براي داورها و مربي ها برگزار شد. نتايج اقدامات FIBT حضور بيش از ۲۰ مليت در سري بازي هاي جام جهاني ۱۹۹۲ بود. دقيقاً يك سال بعد تعداد كشورها به ۲۲ رسيد و امروز ۲۷ كشور از ۴ قاره اسكلت هاي پويا، زنده و پرشتاب را مي شناسند و پيشنهاد مسابقات مختلف به يكديگر مي دهند.
انتهاي سفر اسكلت ها
|
|
در جام جهاني برگزار شده در طول مسابقات انجام شده، جام كوچكي به نام تي رول برگزار شد. اين جام كوچك براي ورزشكاران موقعيت و شرايط آموزش را فراهم مي كرد. يعني طي اين جام عده اي از افراد عادي اما علاقه مند تعليم مي ديدند. سال ۱۹۸۶ از لحاظ مالي، سالي پرسود براي FIBT بود چرا كه تبليغات سبب شده بود اسپانسرهاي زيادي براي حمايت اسكلت ها جذب فدراسيون شوند. متاسفانه آنچه به زنده ماندن بازي هاي زماني كمك مي كند تنها مسابقات و جام هاي بين المللي از جمله المپيك است، چرا كه رسانه ها و مطبوعات نيز ۸۰ درصد تمركز خود را تنها در طول اين دوران به رشته هاي ورزشي اختصاص مي دهند. عدم برگزاري مسابقات بين المللي يعني نبودن مراكز خبري و اين به مفهوم كمبود اسپانسر و كمبود اسپانسر يعني بحران مالي! و اين مشكلي است كه امروز اسكلت هاي افسانه اي با آن دست به گريبانند. كارشناسان اميدوارند مسابقات زمستاني امسال و همچنين المپيك جاري بتواند كمك شاياني به اين رشته كند. بي شك در بازي هاي المپيك جاري شاهد اسكلت هاي رنگي زنده و شاداب خواهيم بود. اين شاخه ورزشي، رشته اي جذاب است كه با صرف امكانات محدود ورزشكار را به دنيايي از هيجان و انرژي دعوت مي كند. بعد از آن رها كردن اسكلت هاي پرانرژي محال است.
لحظاتي با يك اسكلت
بر روي صفحه اي دراز مي كشيد. دست ها كنار پهلوها قرار مي گيرند. صورت رو به كف زمين است. كمربندي زانوهايتان را محكم نگه مي دارد. حالا شما هستيد و يك شيب تند و دست و پايي بسته. مهارت اصلي مورد نياز، هدايت صفحه است چرا كه قرار است هيچ كمكي از طرف دست و پا به طور مستقيم نباشد. سرعت لحظه به لحظه بيشتر مي شود. حالا كاملاً درشتابيد. آنقدر هول انگيز است كه حس مي كنيد به لحظه هاي آخر عمرتان نزديك مي شويد اما خطري متوجه شما نيست. يك كلاه ايمني كامل، سر را از ضربات ممكن حفظ مي كند. با توجه به اين موضوع و تسلط كامل به اصول، مي توان ميزان خطرات اين رشته را به زير ۱۰ درصد رساند. هدايت اسكلت نياز به بدني قوي و كارآزموده دارد. آنچه در هدايت اين ابزار اهميت دارد آغاز و توليد نيروي محرك از طريق حركت سر و گردن و سپس انتقال آن به نيم تنه است. به اين منظور ماهيچه هاي گردن از جمله قسمت هاي مورد تمركز است تا با توجه به آن و ورزيده شدنش به نيروي اسكلت باز افزوده شود.
ابزار اصلي
ابزار اصلي همان اسكلت است. امروزه دو نوع اسكلت هم از نظر جنس و هم از نظر اندازه وجود دارد. يك نوع آن از استيل و نوع ديگر آن فايبرگلاس است. همچنين از لحاظ اندازه دو سايز كوچك و بزرگ وجود دارد. مسابقات و تمرين ها گاهي در پيست هاي فضاي آزاد و گاهي در تونل هاي يخ انجام مي شود. غالباً براي اكثر تونل ها ريل هايي در نظر گرفته مي شود كه شيارهاي فلزي صفحه كاملاً بر روي ريل ها قرار مي گيرد و ثابت مي شود. بر روي سطح بيروني آن نيز دستگيره هايي وجود دارد كه آنها نيز كمك زيادي به هدايت صفحه مي كنند. قسمت ابتدايي صفحه از جنسي نرم ساخته شده است. به اين منظور كه سر ورزشكار راحت باشد و سختي فلز موجب آزار او نشود. فشار وارده از طريق سر توليد مي شود و از طريق شانه ها و زانوها كنترل مي شود. براي خريدن صفحات اسكلت نياز به صرف مبالغ زيادي است كه براي رفع اين مشكل غالباً از روش كرايه دادن آنها استفاده مي شود. جزء لازم و ضروري ديگر كلاه ايمني است. در مورد نياز به آن، شرح دادن بيهوده است. چرا كه وقتي قرار است با سرعتي معادل ۱۲۰ كيلومتر بر ساعت از فراز و نشيب هاي فراوان بگذريم، به هيچ وجه عاقلانه نيست كه ريسك بزرگ استفاده نكردن از آن را داشته باشيم. لازم به ذكر است در برخي از انواع صفحه ها نيز سايز و تغييرات مكانيكي ديگر از طريق بازكردن چند پيچ به سادگي قابل انجام است. آنچه به ورزشكار تازه كار پيشنهاد مي شود اين است كه زير لباس هايشان طبعاً از پوشش هاي ضخيم استفاده كنند تا از ضربات مراحل اول آموزش در امان باشند!
منبع: Skeleton sport.com