با شروع فصل سرما دوباره قاتل شب هاي سرد بر آسمان شهر سايه مي افكند و بي محابا قرباني مي گيرد. هر سال در پي كشف اجساد متعددي در جاي جاي شهرها به ويژه در تهران، تلفن كشيك قتل به صدا درمي آيد و به دستور بازپرس ويژه قتل آن اجساد براي بررسي بيشتر به پزشكي قانوني انتقال مي يابند.
اين اجساد معمولاً  در هواي سرد شب هاي زمستاني كشف مي شوند و هنوز هيچ كس نتوانسته قاتل شب هاي سرد فصل سرما را دستگير كرده و به مجازات برساند.
قربانيان اين قاتل از خانواده گرفته پير و جوان را شامل مي شود و سياهه اعمال او كمتر همتايي را شاهد بوده است. از سويي اگر «غلامرضا خوشرو» در سال ۱۳۷۶ لقب خفاش شب هاي تهران را به خود اختصاص نداده بود، اين قاتل حتماً به خفاش شب هاي تهران معروف شده بود.
بنابراين بهتر است بدانيم كه دوباره با بازگشت آرام و بي سر و صداي خفاش شب هاي تهران با چه قاتلي مواجه هستيم.
خفاش شب هاي تهران
اولين بار مهندس «حميد عرب زاده» كارشناس و رييس دايره بررسي علل سوانح و حريق آتش نشاني تهران نام خفاش شب را براي قاتل شب هاي سرد زمستان به كار برد زيرا اين خفاش در سياهي شب راه تنفس غافلان خفته را مي بست و صبح جز چند جنازه باقي نمي گذاشت. قاتل شب هاي سرد تهران يا همان خفاش شب كسي نبود جز «گاز منوكسيدكربن» حاصل احتراق ناقص وسايل گرماده.
دو هفته قبل ماموران كلانتري پليس تهران به بازپرس محمد عرفان گزارش دادند كه دو مرد در جنوب تهران بر اثر گازگرفتگي در خودروي خود جان سپرده اند.
بررسي پليس نشان مي داد كه راننده از اهالي كرمانشاه بود و براي آوردن بار به تهران آمده بود. نزديك تهران راننده كه خسته شده بود براي استراحت خودرو را كناري نگاه مي دارد و به دليل سرماي هوا در حالي كه مي خواسته بخوابد گاز پيك نيك خود را در اتاق خودرو روشن مي كند تا بدين وسيله گرم شود. در همين حال راننده خسته خوابش مي برد و گاز نيز فضاي اتاق را در برمي گيرد. سرانجام در حالي كه راننده و شاگردش در حال استراحت بودند گاز هر دو را خفه كرده بود.
گاز منوكسيدكربن در حالي موجب خفگي افراد مي شود كه هيچ نشانه اي هنگام نشت و انتشار ندارد و از سوي ديگر آنقدر عمل جانشيني اين گاز به جاي اكسيژن هوا به آرامي و ملايمت صورت مي گيرد كه هيچ كس متوجه نمي شود.
در حالي كه راننده شهرستاني در حاشيه تهران براي امان از سرما جان خود را از دست داد خبرهاي ديگري هم وجود دارد كه حكايت از خطرناك بودن آمار دارد.
در اراك يك خانواده به دليل سهل انگاري در استفاده از وسايل گاز سوز در حالي جان سپرده بودند كه هيچ كس تا يك هفته بعد، از آنان اطلاعي نداشت. اجساد خانواده چهار نفره كمال الدين كاكايي كه از اهالي گنبد بودند در حالي كشف شد كه حدود شش روز همسايگان متوجه عدم تردد آنان شدند و پدر خانواده هم به محل كار خود مراجعه نكرد. در همين حال همسايگان متوجه بوي متعفن خانه پس از شش روز شدند. موضوع به ماموران پليس ۱۱۰ اطلاع داده شد. ماموران پليس در حالي كه اجازه ورود به خانه را داشتند در كمال تعجب پدر خانواده، مادر و دو پسر نوجوانشان را در حالي كشف كردند كه در رختخواب هايشان خواب بوده و جان سپرده بودند.
نگاهي به آمارهاي سازمان آتش نشاني نيز نشان مي دهد قربانيان اين مرگ قابل توجه است. خانواده اراكي در حالي جان سپرده بودند كه لوله دودكش بخاري را به جاي بيرون خانه در داخل سطل آب قرار داده بودند.
آمار سازمان آتش نشاني در روزهاي اول دي ماه سال ۸۱ نيز نشان مي دهد سوانح متعددي روي داده است. تنها ظرف هشت ماهه اول سال ۸۱، ۲۱ تن بر اثر استنشاق گاز جان سپردند. در سال ۱۳۸۰ نيز از ۲۴ مورد گازگرفتگي، شش مورد مربوط به گاز منوكسيدكربن بوده است. اما اين آمار وقتي جالب تر شد كه آمار قربانيان ۱۱ روز اول دي ماه سال ۸۱ با ثبت ۱۸ مورد از آمار قربانيان هشت ماهه اول سال ۸۱ در تهران بيشتر شد.
گازگرفتگي و در بيشتر موارد استنشاق گاز منوكسيدكربن يكي از عمده ترين علل مرگ شهروندان است. گاز منوكسيدكربن حاصل از سوخت ناقص مواد سوختني است كه بدون هيچ گونه رنگ و بو منتشر شده و خيلي سريع سبب مرگ موجودات زنده مي شود.
مرگ در آرامش، قتل بدون قاتل
سيروس زاچگاني يكي از كارشناسان سازمان آتش نشاني تهران مي گويد: «علت اصلي حوادث ناشي از استنشاق گاز منوكسيدكربن استفاده غيراصولي از وسايل گرمازا و انتخاب نادرست مكان جهت نصب اين وسايل است.»
وي در ادامه تشريح چگونگي وقوع مرگ به اين دليل مي افزايد:  «ناقص سوزي گاز و نبود راه خروج منوكسيدكربن به هواي آزاد به دليل ميل زياد به تركيب شدن با هموگلوبين خون انسان به سرعت موجب خفگي و مرگ انسان مي شود.»
حميد عرب زاده نيز درباره اين مرگ مي گويد: «اين گاز بدون هيچ دردي و به راحتي جان شهروندان را گرفته و حوادث دلخراش را رقم زده است.»
اين حوادث در حالي به وقوع مي پيوندد كه برخلاف خودكشي مرگي در پي سهل انگاري، فرصت ادامه حيات افراد را سلب مي كند و باز هم بدون پيگرد قانوني ادامه دارد و هيچ كس هم نتوانسته و نمي تواند قاتل شب هاي سرد زمستاني را دستگير كند. اين در حالي است كه بسياري از مردم نيز بيش از آن كه قرباني سهل انگاري خود شوند قرباني سازه غلط و طراحي نادرست خانه اي هستند كه به صورت بسازبفروشي تحويلشان شده است!
شكايت هاي بدون پيگرد قانوني
حميد عرب زاده، رييس دايره بررسي علل سوانح و حريق سازمان آتش نشاني تهران مي گويد: «شكايات بسياري از مردم از معماران ساختمان هاي مسكوني تهران به ثبت رسيده است كه به دليل عدم به كارگيري درست دودكش ها و يا شكستگي ناشي از آنها دچار مسموميت شده اند. استفاده از دودكش هاي حرارت مركزي از جمله اين سهل انگاري هاي طراحي است.»
وي در تشريح اين طراحي نادرست مي افزايد: «اكثر ساختمان هايي كه چند بويلر دارند، بايد از متصل كردن آنها به يك مجرا خودداري كنند چرا كه دود ناشي از احتراق هر يك به خوبي با يك مجرا مكش نمي شود و بعضاً به دليل عدم به كارگيري كلاهك هاي H مانند دود متصاعد شده دوباره به درون ساختمان بازمي گردد.
رييس دايره بررسي علل سوانح و حريق همچنين به طراحي غيرمسئولانه ساختمان سازان اشاره كرده، مي گويد: «عبور دادن لوله هاي دودكش از كنار كمدلباس يا سقف كاذب به دليل نامرغوب بودن باعث نشت اين گاز به درون خانه مي شوند يا به دليل بالا رفتن حرارت منبع در زمستان و بالا رفتن دماي لوله ها موجب بروز سوختگي و آتش سوزي در اين كمدها مي شوند.»
عرب زاده در بازگويي ديگر نكات منجر به حادثه مي گويد:  «ساختمان هاي بلند داراي شومينه نيز از ديگر موارد طراحي غلط به شمار مي روند و مستعد قرباني شدن هستند زيرا بعضاً براي خروجي شومينه ها از يك مجرا بهره برداري شده است و اين مسئله باعث شده تا گاز متصاعد از يك طبقه وارد طبقه هاي فوقاني شده و بروز فجايعي را رقم زند.
كارگران ديگر قربانيان خفاش شب هاي تهران
در حالي كه طراحي غلط و به كار نبردن وسايل مرغوب ايمني ساكنان ساختمان ها را به مخاطره انداخته است استفاده از چراغ هاي والر و بخاري هاي نفتي به دليل سوخت ناقص از ديگر موارد بروز سوانح گازگرفتگي به ويژه در اقشار كم درآمد هستند. افراد كم بضاعت در محيط هاي كارگري از گاز پيك نيك استفاده مي كنند كه به دليل نبود خروجي مناسب و استفاده آن در محيط هاي بسته موجب گازگرفتگي و مرگ آنان شده است.
حميد عرب زاده در اين باره نيز هشدار مي دهد: «استفاده از سيستم هاي حرارت زاي روباز نظير بخاري ها، پيك نيك ها و... خطرزا هستند و اكثر مرگ و ميرهاي ناشي از گازگرفتگي در هنگام خواب رخ داده و بدون آن كه كوچك ترين احساس دردي متوجه فرد باشد جان قرباني را مي گيرد و همين مسئله است كه خطر ناشي از گازگرفتگي را دوچندان مي كند.»
با اين وضع هنوز مراكزي هستند كه با داشتن نيروهاي زياد و وسايل گرماده قديمي و بدون استانداردهاي لازم خطري پنهان به شمار مي آيند. صدها سرباز در پادگان هاي متعدد از وسايل گرماده روباز استفاده مي كنند و همين دستگاه هاي قديمي و فاقد استاندارد بدون هيچ پيگرد قانوني جان جوان ترين اقشار جامعه را تهديد مي كند.
با اين وضع به نظر مي رسد نيازي به «سعيد حنايي» در قالب قاتل عنكبوتي يا غلامرضا خوشرو در هيبت خفاش شب هاي تهران و يا گروه كركس ها نداشته باشيم. هر زمستان و در نبود فضاي مساعد و منبع مالي مناسب با وسايل ناايمن گرماده خود به مصاف خفاش شب هاي تهران، گاز منوكسيدكربن يا همان قاتل شب هاي سرد زمستاني مي رويم.

سال ها هيچ ردي از پدر نداشت همواره گمان مي كرد پدرش ۲۵ سال قبل به تهران رفته و ديگر بازنگشته است او اين حرف را از مادرش شنيده بود يك روز صبح در اوايل دي ماه امسال به پليس شهر چناران در خراسان مراجعه كرد و از ماموران كمك خواست
حتماً شما هم «داستان هاي باورنكردني» را از شبكه پنجم سيما ديده ايد. به ياد داريد كه در بسياري از قسمت هاي اين برنامه در داستاني باورنكردني نشان داده شد كه روح انساني به قتل رسيده، جنايت پنهاني را كه خود قرباني آن بود با به خواب ديگري رفتن رو كرده است.
گويا اين قاعده اي كلي در نظام طبيعت است كه حتي با گذشت سال ها نگذارد سلب مهم ترين حق انساني يعني حيات پنهان بماند.
داستان باورنكردني ما اندكي با سريال شبكه پنجم تفاوت دارد و دختر جواني در آن توانسته است با درخواست كمك از پليس راز قتل پدر خود را به دست بستگان مادرش برملا كند.
يك شايعه، يك شكايت
ماجراي جنايت در چناران وقتي فاش شد كه زن جواني در پي غيبت چندين ساله پدر دريافت كه حرف و حديث هاي بسياري پيرامون مفقود شدن وي وجود دارد.
وي كه سال ها هيچ ردي از پدر نداشت همواره گمان مي كرد پدرش ۲۵ سال قبل به تهران رفته و ديگر بازنگشته است. او اين حرف را از مادرش شنيده بود. اما پس از سال ها حرف و حديث هايي كه هميشه در اقوام بود را جدي گرفت و يك روز صبح در اوايل دي ماه امسال به پليس شهر چناران در خراسان مراجعه كرد و از ماموران كمك خواست.
وي از ماموران پليس آگاهي خواست سرنوشت پدرش را روشن كنند و حداقل تحقيقي انجام بدهند و ببينند آيا اين مرد هنوز در قيد حيات است يا خير.
كارآگاهان كه موضوع را مشكوك يافتند ابتدا ادعاي زن جوان را مورد بررسي قراردادند و با پرس وجو از ديگر بستگان و فاميل دريافتند كه پدر اين زن از ۲۶ سال قبل ناپديد شده است. به همين دليل به بررسي سوابق مربوط به هويت اين مرد پرداختند. ماموران از آنجا كه هيچ شكايتي به پليس تسليم نشده بود كه در آن گم شدن مرد اعلام و درخواست كمك شود ماجرا را مشكوك يافتند.
ماموران پليس آگاهي شهرستان چناران با اين ظن كه چرا هيچ كس گم شدن مرد مورد نظر را اطلاع نداده است به عنوان اولين مظنون سراغ همسر مرد گم شده رفتند.
آنها به زودي دريافتند كه زن فرد گم شده در كلام و روايت كردن موضوع دچار دلهره و استرس خاصي است. كارآگاهان با استفاده از همان استرس و با بهره گيري از ضد و نقيض گويي هاي زن كه اينك سه فرزند بزرگش شاكيان او بودند، دوباره بازجويي از وي را آغاز نكردند.
كارآگاهان سرنخ هاي تازه اي از اين گمشده يافتند و بالاخره موفق شدند رمز گم شدن مرد را نزد همسرش بيابند.
زن لب به اعتراف گشود و گفت: با شوهرم اختلاف داشتم، خانواده ام هم با او اختلاف داشتند. من از پدر، برادرو پسر عمويم خواستم او را ادب كنند و ديگر از هيچ چيز خبري ندارم.
با اين اعتراف پازل ناپديد شدن پدر يك خانواده رنگ تازه اي به خود گرفت و تصوير يك جنايت را نمايان كرد.
پليس با اين اعتراف پدربزرگ، دايي و پسرعموي مادر شاكي را به اداره آگاهي فرا خواند.
پس از تحقيقات متعدد كارآگاهان توانستند راز جنايت را فاش كنند. بستگان مادري شاكي به كارآگاهان گفتند با فرد گم شده اختلاف داشتند وقتي همسرش از آنان خواست تا او را ادب كنند به طويله اش رفتند و پس از ضرب و جرح فراوان با اصابت يك وزنه سنگين به سر، او را كشتند.
با مرگ داماد توسط پدرزن، برادرزن و...، عاملان جنايت در زمين جلوي خانه او را خاك كردند.
كارآگاهان توانستند محل دفن جسد را كه اينك به خانه اي تبديل شده بود كشف كنند.
پليس در حالي كه نقاط متعددي را در آن خانه حفاري كرده بود استخوان هاي مرد گمشده را كشف كرد.
بدين ترتيب بود كه ماجراي پنهان ماندن جنايتي ۲۶ ساله رو شد.

استمرار هابيل كشي
سينا ارسطو
قابيل آن روز هابيل را كشت تا سرآغاز وقوع جنايت بر پهنه كره خاكي باشد و مثالي براي برادركشي.
از آن حكايت ساليان بسياري گذشته است اما گويي آنچه فراموش نشدني است قصه تلخ جدال انسان با وسوسه هايش است.
وقتي ماموران كلانتري جنت آباد تهران در پي كشف جسدي در حمام آپارتماني در اين محله تلفن بازپرس كشيك را به صدا درآوردند باز هم حكايت «هابيل و قابيل» زنده شد.
جواني ۲۹ ساله پس از قتل برادر ۲۱ ساله اش، خود به بستگان اطلاع داد ولي حاضر نشد يا جرات نكرد خود را به ماموران معرفي كند.
اما آنچه روز يكشنبه گذشته ماموران پليس ديدند برخلاف آن كه فرد جديدي قرباني يك جنايت شده بود موضوع تازه اي نبود.
تحقيقات مقدماتي از بستگان و همسايه ها حكايت از تشابه اين واقعه با حوادث مشابه ديگر داشت.
اگر بخواهيم از حوادث مشابه آن نام ببريم شايد به خودي خود يك صفحه روزنامه نياز باشد تا حكايت مشترك (پيام)ها را نقل كنيم. پيام جوان ۲۹ ساله اي بود كه به گفته بستگان خود او و گزارش ماموران و پليس كشيك ويژه قتل، معتاد به مواد مخدر بوده و سوابق كيفري نيز داشته است. وي براي تهيه مواد نياز به پول داشت و براي همين دليل به خانه پناه برده بود تا از آنجا چيزي با خود ببرد.
«پدرام» برادر كوچك تر او كه نمي خواست شاهد به يغما رفتن وسايل خانه اي باشد كه يك عمر براي جمع آوري آن وسايل زحمت كشيده شده بود جلوي او را گرفت و همين باعث يك درگيري منجر به قتل شد.
حكايت پيام يك حكايت تكراري است. روايتي است از قهقراي انسان ها. چه راحت برادري چاقو را با لبه تيزش در تن برادر فرو مي كند تا لذتي شوم را ارضا كند. گويا فراموش كرده است كه همه طبيعت از قانوني تبعيت مي كنند. قانوني كه همان چاقو هم به آن پايبند است و در وصفش مي گويند چاقو دسته اش را نمي برد.
تابستان سال گذشته و در يكي از روزهاي گرم پايتخت جواني به نام هوشنگ در محدوده خيابان مولوي به درد پيام گرفتار بود. او به خانه آمد تا اين بار نيز تكه اي از وسايل رنگ و رو رفته خانه اي را كه مادر به هزار زحمت كنار هم نگاه داشته بود با خود ببرد.
مادر اجازه نداد.
رو به برادر كرد. از او خواست كه پول بدهد. معتاد بود و بايد قدري ترياك مي خريد. هيچ نمي فهميد. كلافه شده بود. درگير شد و بالاخره چراغي كه مادر داشت روي آن غذا درست مي كرد را واژگون كرد و از خانه گريخت. دقايقي نگذشت كه با واژگوني چراغ در غفلت ديگر همسايه ها جماعتي كه در آن خانه تودرتو زندگي مي كردند طعمه حريق شدند.
شش نفر از جمله مادر هوشنگ در محله پاچنار تهران در آتش هوس اين جوان سوختند ولي نتوانستند از آن بگريزند.
حكايت پيام ها و هوشنگ ها بسيار است. اما با گذشت زمان روز به روز رنگ و صورت جديدتري به خود مي گيرد.
اما همواره يك سؤال باقي مانده است كه چرا «هوشنگ»ها و «پيام »ها به اينجا مي رسند.
برخلاف كشورهاي توسعه يافته كه آنها با اين بلاي خانمانسوز دست و پنجه نرم مي كنند، ما هنوز نپذيرفته ايم كه معتادان بيمارند نه مجرم.
با اين نگاه است كه همواره سعي در برخورد با آنها داشته ايم در حالي كه هدف ما حذف آنان نيست چرا كه آنها هم عضو جامعه اند و حق حيات دارند ولي به چاله افتاده اند.
شايد براي صفحه ما جذاب باشد كه به طور مستمر جنايتي را كه روي مي دهد پوشش دهيم اما واقعيت آن است كه با همه اين جذابيت  يادآوري كنيم كه شايد روز بعد من پيام باشم يا شما هوشنگ! بنابراين قبل از آن كه همه ما گرفتار آتش آن هوس شويم آبي براي رفع عطش بيابيم.

دامپزشكان قلابي و آب مقطر
دو نفر با معرفي خود به عنوان دامپزشك از مردم رباط كريم كلاهبرداري مي كردند. چندي پيش صاحب يك گاوداري در رباط كريم پس از آن كه توسط دامپزشكان قلابي فريب خورد به اداره آگاهي مراجعه كرد.
بنابر خبري كه روزنامه شرق از اين كلاهبرداري داشته است دامپزشكان قلابي پس از جلب اعتماد دامدار رباط كريمي به بهانه شيوع بيماري بين گاوهايش اقدام به تزريق دارو به گاوهاي فرد كرده اند، اما مرد پس از مدتي متوجه شد كه اين دو فرد به جاي دارو به گاو هايش آب مقطر تزريق كرده و از وي پول گرفته اند.
كلاهبرداران به پنج فقره كلاهبرداري از صاحبان دامداري ها اعتراف كردند.

رييس كلانتري لواسانات كشته شد
رييس كلانتري لواسانات با ضرب دو گلوله كشته شد. روز دوشنبه ماموران كلانتري ۱۶۴ ازگل تن مجروح سروان حسن خسرونژاد ـ رييس كلانتري لواسانات ـ را كشف كردند.
براساس گزارش محمد عرفان قاضي شعبه هفتم دادسراي امور جنايي و كشيك قتل، سروان خسرونژاد با ضرب دو گلوله مجروح شده بود كه پس از انتقال وي به بيمارستان جان سپرد. براساس همين خبر، قاتل ستوان دوم اسكندري از ماموران كلانتري لواسانات بوده كه پس از ارتكاب به قتل متواري شده و از محل گريخته است.

دستگيري سارقان وضوخانه
دو سارق جيب بر كه به روش خاصي اقدام به سرقت از نمازگزاران مي كردند، دستگير شدند.
جام جم در خبري در همين زمينه آورده است كه اين سارقان با حضور در وضوخانه هاي مساجد اقدام به سرقت اموال نمازگزاران مي كردند.
يكي از نمازگزاران با حضور در مسجدي در خيابان سهروردي وقتي كت خود را درآورد تا وضو بگيرد متوجه رفتار مشكوك شخصي در اين محل شد. پس از دستگيري، شخص مورد نظر در بازجويي ها اعتراف كرد كه مدت هاست با همدستي يكي از دوستانش با حضور در وضوخانه ها محتويات جيب هاي نمازگزاران را به سرقت مي برند.

قتل در مسير عتبات عاليات
قتل يك ايراني به دست دو عراقي در راه رسيدن به عتبات عاليات يك جنايت ديگر به جمع قربانيان سفر غيرقانوني به اين اماكن مقدس افزود.
به گزارش مركز اطلاع رساني نيروي انتظامي و در پي گزارشي به ماموران انتظامي استان ايلام جسد مردي ايراني به نام «ولي ا... »كشف شد كه بر اثر اصابت سه گلوله جان سپرده بود.
با اعلام اين گزارش موضوع به قاضي ويژه قتل محدوده مهران اعلام شد كه در پي آن تحقيقات پليسي نيز آغاز شد.
پس از تشكيل پرونده و ارجاع موضوع به پليس آگاهي تحقيقات محلي نشان داد كه ولي ا... به همراه دو تن از دوستانش راهي عتبات عاليات بوده اند. كارآگاهان در بررسي هاي بعدي خود دريافتند كه همسر ولي ا... نيز همراهش بوده است بنابراين تحقيق از وي نيز آغاز شد.
در اين بررسي ها مشخص شد ولي ا... به همراه همسر و دو دوستش از طريق مرز مهران و شهر حصبان عراق قصد رسيدن به عتبات عاليات را داشته است. در ميانه راه دو نفر عراقي با يك دستگاه خودرو به بهانه انتقال آنها به شهر موردنظر زائران ايراني را سوار كردند. اما دقايقي پس از وقوع اين ماجرا زائران دريافتند كه به دام دو مرد مسلح افتاده اند. به گفته همسر ولي ا... دو عراقي پس از سرقت ۶۰۰ هزارتومان پول نقد آنها با شليك سه گلوله ولي ا... را كشته اند و از محل متواري شدند.
افراد مسلح فرد ديگري از همراهان اين زوج به نام علي صالحي را نيز مجروح كردند. با اظهارات همسر مقتول پليس تحقيقات جديدي در اين باره را آغاز كرد تا صحت اين ادعا مورد بررسي قرار گيرد زيرا اين ابهام وجود داشت كه همسر مقتول با تباني ديگران شوهرش را به قتلگاه كشانده باشد.
با اين وضع كارآگاهان وارد مرحله تازه اي از تحقيقات خود شدند. تحقيق درباره قتل ولي ا... در حالي آغاز شد كه جسد وي براي انتقال به ايران وارد بازارچه مرزي مهران شده بود و موضوع به پليس گزارش شد.
از طرفي به سبب بي نظمي و بي ثباتي در عراق و هجوم مسافران غير قانوني به عتبات عاليات هنوز مشخص نشده است كه اين قتل از سوي دو عراقي به وقوع پيوسته است يا توسط افراد ديگر.
با اين حال مركز اطلاع رساني نيروي انتظامي در اطلاعيه اي اعلام كرده است كه پيشتر نيز به خطرات سفر به عتبات عاليات هشدار داده بود.
در اين اطلاعيه مجدداً ضمن تاكيد بر اين خطرات هشدار داده شده است كه پيش از عزيمت به اين اماكن مقدس حتماً از صلاحيت افراد همراه مطمئن شده و خطرات بين راه را پيش بيني كنيد. با اين وصف به نظر مي رسد ولي ا... قرباني توطئه همراهانش شده باشد. در همين حال خبري مبني بر كلاهبرداري يك زن از زائران عتبات عاليات حكايت از فراهم شدن زمينه سوء استفاده از اين طالبان زيارت معصومين را دارد.
به گفته سرهنگ محمد باوفا معاون اجتماعي و ارشاد فرماندهي انتظامي قم اين زن با دريافت پيش پرداختي به مبلغ ۴۰ هزار تومان از ۱۲۰ نفر كلاهبرداري كرده و پس از دريافت وجوه متواري شده بود.
پليس قم پس از شكايت اين عده زن كلاهبردار را دستگير كرده است. با اين حال شوق مردم ايران و ارضاي آن از طريق سفر غيرقانوني زمينه سوءاستفاده را همچنان فعال نگاه داشته است.