Dodge Tomahawk عميد نمازي خواه
در اين شماره قصد دارم دو ماشين به شما معرفي كنم كه هر دو از بهترين هاي اروپا به شمار مي روند. اولي BMW Z4 و دومي Bentley Continental. شركت BMW را همگي ما به خوبي مي شناسيم و نيازي به توضيح درباره آن نيست اما درباره سري Z بد نيست بدانيد اين سري در كنار ديگر سري هاي BMW از قبيل M و ... يكي از بهترين سري هاي BMW است.
مشخصه تمامي ماشين هاي سري Z از قبيل Z3، Z8، Z9 و ...، روداستر بودن آنهاست (روداستر Roadster به ماشين اسپرت كوپه دونفره بدون سقف و يا Convertable مي گويند). البته اين يكي از مشخصه هاي مشترك آنهاست. ويژگي هاي مشترك بسيار ديگري نيز در اين سري ديده مي شود كه بعدها به آنها اشاره خواهد شد. در مورد Bentley Continental همين بس كه اين ماشين ثمره چندين سال تجربه شركت بزرگ Bentley است كه تجربه و تبحر خاصي در ساخت ماشين هاي كلاسيك داشته و دارد.
BMW Z4 2003
در سال ۱۹۹۶ ميلادي، BMW روداستر Z3 را به بازار عرضه كرد. اين ماشين در آن سال تنها يك رقيب سرسخت و جدي داشت و آن Mazda بود. محصولي از Mazda به نام Miata با اين حال مي توان گفت Z3 توانست تقريباً نيمي از بازار روداستر را به خود اختصاص دهد. اما از آنجا كه هيچ ماشيني بدون رقيب باقي نماند! كم كم شركت هاي بزرگ دنيا به فكر توليد و ساخت ماشين هاي روداستر براي به دست آوردن بازار اين محصول افتادند. در اين ميان شركت هاي Mercedes Benz، پورشه Porsche و فولكس واگن Volkswagen، كه هر سه هم آلماني هستند با ساخت روداسترهاي جديد و مدرن خود سهم تقريباً ۵۰ درصدي BMW از بازار روداستر دنيا را تقريباً  به يك پنجم تقليل دادند. اين شركت ها به ترتيب سري SLK، TT و Boxter را توليد كرده بودند كه هر كدام نسبت به Z3 از يك برتري محسوسي بهره مي بردند. SLK از طراحي لوكس تر و راحت تري در داخل استفاده كرده بود.
طراحي TT كه حتي امروز هم بي رقيب باقي مانده است بسيار جذاب تر و هوشمندانه تر انجام شده بود و Boxter نه تنها در قياس با Z3 كه در قياس با هر ماشين ديگري از عملكرد بسيار فوق العاده موتور و سيستم هاي انتقال بهره مي برد. حتي بعدها ماشين هاي ديگري هم مدعي سهم خواهي از بازار روداستر دنيا شدند. ماشين هايي از قبيل Honda S2000 كه برگ برنده آن قيمت واقعاً  پايين تر آن بود و از موتور فوق العاده و سيستم هدايت پرقدرت و نويني بهره مي برد. همه اين عوامل يا بهتر بگويم ماشين ها BMW را مجبور كردند تا روداستر ديگري به بازار عرضه كند تا بتواند دوباره بازار روداستر را در دست بگيرد. اين ماشين در اوايل سال ۲۰۰۳ با نام Z4 به بازار آمد و واقعاً  از روداسترهاي رقيب تاثير گرفته بود به گونه اي كه نقاط ضعفي كه در Z3 ديده مي شد در اين ماشين كاملاً از بين رفته و حتي به نقاط قوت آن تبديل شده بودند. Z4 نسبت به Z3 از يك بدنه قوي تر، شاسي و سوسپنسيون (Suspension) خوش فرم تر، كابين بزرگ تر و ديگر امكانات بهتر بهره مي برد. طراحي اين ماشين در نوع خود بسيار جالب و منحصر به فرد است. اين طراحي ميوه طرحي است كه از چندين سال پيش براي طراحي يك ماشين «متفاوت» توسط قسمت طراحي آمريكاي BMW و ديگر طراحان شروع شده بود. البته پيش از Z4 به صورت يك مدل مفهومي به نام X9 به توليدكنندگان خودرو و علاقه مندان معرفي شده بود. از تجربيات اين گروه طراحي در مدل Z8 هم استفاده شده بود. مدلي كه از يك مدل قديمي مربوط به سال هاي ۱۹۵۰ ميلادي الگوبرداري شده بود و وجه مشترك هر دوي اين ماشين ها با Z4، شماي كلي يك روداستر كلاسيك است. بارزترين مشخصه اين طراحي ها كاپوت بلند و درازي است كه تقريباً دوسوم طول ماشين را گرفته است. از ديگر ويژگي هاي اين طراحي مي توان به ارتفاع كم ماشين با سطح زمين، خمودگي و كشيدگي خطوط در طول ماشين و
جمع بودن قسمت عقب ماشين اشاره كرد. سقف اين ماشين هم كه Convertible است به صورت الكتريكي در ده ثانيه باز يا بسته مي شود. اما يكي از مهم ترين ويژگي هاي Z4 عملكرد واقعاً  فوق العاده آن است. هرچند اين ماشين سريع ترين روداستر دنيا نيست (سريع ترين روداستر دنيا PorscheBoxter با ۵۲ هزار دلار قيمت است) از شتاب و سرعت فوق العاده اي بهره مي برد كه در كنار سيستم هدايت و فرمان فوق العاده آن به راننده اجازه هرگونه مانوري را مي دهد. اين ماشين از يك موتور شش سيلندر V شكل بهره مي برد كه ظرفيت آن سه ليتر است. گشتاور توليدي آن ۳۰۰ نيوتون متر است كه به همراه يك جعبه دنده شش سرعته دستي به ماشين اجازه را مي دهند كه سرعت ۰ تا ۱۰۰ كيلومتر (تقريباً صفر تا ۶۰ مايل) را در ۹/۵ ثانيه به دست آورد. اين ماشين ۱۳۶۵ كيلوگرمي با توجه به امكان درخواست تجهيزات اضافي در قيمت هاي مختلفي عرضه مي شود اما مبناي قيمت آن ۹۲ هزار دلار است.
Bentley Continental Gt
بشر هميشه داراي علايق و سليقه هاي مختلفي است و اين علايق و سليقه ها هميشه در زندگي او به صورت جزيي جدا نشدني بوده است به گونه اي كه حتي گاه در مسير تاريخ انحرافات بزرگي را موجب شده  است. البته امروز قرار نيست براي شما از نقش بشر در تاريخ و يا جامعه شناسي صحبت كنم اما از آنجا كه قبلاً هم به شما گفته ام و امروز دوباره تاكيد مي كنم ماشين هم جزيي از جامعه است و از تغييرات جامعه هميشه تاثيرپذير بوده است و اين تاثيرات را مي توان دليل تنوع سليقه بشر دانست. اگر تا دهه ۱۹۶۰ ميلادي بشر ماشيني مي خواست كه بزرگ تر و سريع تر باشد، امروز ماشين مطمئن تر و كم مصرف تر باب ميل بشر است و هزاران نمونه ديگر كه همگي آنها تغييراتي را در بازار ماشين باعث شده اند و خواهند شد. اما در اين ميان مي توان از حس نوستالژيك بشر هم ردپايي يافت. اين حس امروزه در ماشين هايي كه از مدل هاي كلاسيك الگوبرداري شده اند متبلور شده است و البته علاقه مندان و طرفداران بسيار زيادي هم دارد به گونه اي كه اكثر ماشين هاي موفق و مدرن امروزي به نوعي به گذشته هاي دور و موفق مربوط مي شوند. براي نمونه Diabb و Murcielage از شركت Lamborghini ايتاليا، نام هايي هستند كه سال هاي نسبتاً دور و اوج شكوه گاوبازي را در اروپا به ياد مي آورند. Z8 دقيقاً از مدل M507 سال هاي ۱۹۵۰ ميلادي الگوبرداري شده است، فراري بهترين محصول خود را به نام Enzo (موسس كمپاني فراري) به بازار توليد كرده است. بوگاتي محصولات موفق خود را به نام راننده هاي موفق دهه هاي آغازين قرن از قبيل Pierre Veyran و Chiron به بازار عرضه مي كند و... اما شركتي نيز وجود دارد كه در عين مدرن بودن از هيچ ماشين كلاسيكي الگوبرداري نمي كند كه اين شركت نفس «كلاسيك بودن»  است.

Bentley شركتي است كه حتي امروزه و در آغاز هزاره سوم محصولاتي را توليد مي كند كه بي اختيار انسان را به دهه آغازين و مياني آخرين قرن هزاره دوم مي برد. اين شركت توسط والتر اون (بنتليWalter Owen Bentley) تاسيس شده است. او در سال ۱۸۸۸ به دنيا آمد و اولين تجربيات او در دنياي خودروسازي مربوط مي شود به زماني كه در نمايندگي شركت فرانسوي DFP در لندن مشغول به كار شد. وي بعدها به همراه برادرانش اين شركت را خريداري كرد و به نام Bentley شروع به كار كرد. سال هاي طلايي آنها ۱۹۲۷ تا ۱۹۳۰ بود كه چندين ركورد جاودانه كه تا ۱۹۵۰ پابرجا باقي ماندند به ثبت رسانيدند. آنها بعدها مجبور به ادغام با شركت رولزرويس شدند. بعدها اين شركت در اواسط دهه نود از شركت رولزرويس جدا شد، اماWO Bentley نتوانست خوشحالي خود را از اين بابت ابراز كند، چون او سال ها پيش يعني در سال ۱۹۷۱ براي هميشگي Bentley را ترك گفته بود. اما يكي از آخرين محصولاتي كه Bentley توليد كرده است Continental GT است كه شاهكار محصولات Bentley به شمار مي رود. اين ماشين در عين مدرن بودن كلاسيك است. با اين كه كوپه است همانند يك سوپرسالن مي تواند چهار سرنشين خود را در بهترين حالت و بيشترين رفاه جابه جا كند. تركيب يك موتور پرقدرت هشت سيلندري V8 كه ۷۵/۶ ليتر ظرفيت دارد و ۴۲۰ اسب بخار نيرو توليد مي كند به همراه يك بدنه كه در ساخت آن از تجربيات Bentley در مسابقات ۲۴ ساعته LeMan استفاده شده است عملكرد وحشتناكي به Continental داده است به گونه اي كه اين ماشين به سرعت ۱۷۰ مايل بر سرعت دست مي يابد و مي تواند سرعت صفر تا ۶۰ مايل را در ۸/۵ ثانيه به دست آورد كه البته در اين مورد نبايد از نقش چرخ دنده چهار سرعته اتوماتيك آن به راحتي گذشت. علاوه برآن گشتاور ۸۰۰ نيوتن متري هم بسيار تاثيرگذار است. به هر حال به كساني كه حس نوستالژي در آنها بيدار است و علاوه بر آن به ماشين هم علاقه مند هستند پيشنهاد مي كنم سري به فروشگاه مركزي Bentley در لندن بزنند. البته بد نيست ۳۲۰ هزار دلار هم به همراه خود داشته باشند!

Dodge Tomahawk
امسال در نمايشگاه مـوتور ديترويت (در نمايشگاه هاي بـزرگ، موتورسيكلت و خودرو تحت عنوان
motor Show به صورت همزمان به نمايش درمي آيند) در كنار تمامي محصولات جديد ارايه شده محصولي ارايه شده بود كه واقعاً با ديگر محصولات تفاوت داشت. تفاوتي كه فقط با يك نگاه قابل تشخيص بود. اين محصول Tomahawk از شركت Dodge بود. بله، درست است كه Dodge در زمينه ساخت انواع خودرو تبحر و تجربه دارد اما Tomahawk نه خودرو است و نه موتورسيكلت! اين وسيله همانند اولين مدل هاي موتورسيكلت كه داراي چهارچرخ و يا سه چرخ بودند طراحي شده بود. Tomahawk در واقع تلفيقي از مهندسي پيشرفته و طراحي هنري شركت Dodge است. در مورد پيشرفته بودن مهندسي آن همين بس كه موتوري كه در آن به كار برده شده است، موتور محصول افسانه اي Dodge، يعني Viper است. موتوري V شكل با ۱۰ سيلندر كه نيرويي برابر ۵۰۰ اسب بخار (تقريباً برابر با سوپر ماشين
Bugatti Chiron )توليد مي كند. اين نيرو پس از انتقال به چرخ هاي جفتي عقب به Tomahawk اين اجازه را مي دهد كه به سرعت هاي بالايي دست يابد. اما چقدر؟ ۱۵۰ مايل بر ساعت؟  ۲۰۰ مايل بر ساعت؟ يا باز هم بيشتر؟ «۴۰۰ مايل بر ساعت» سرعت آزمايش شده اين موتورسيكلت خارق العاده است. البته از آنجا كه اين موتور خارق العاده به صورت مفهومي عرضه شده است، اطلاعات دقيق ديگري از آن در دست نيست اما مشكلي كه تماشاچيان حرفه اي نمايشگاه به حق به آن پرداخته بودند، مشكلات ايمني سرنشين است. گرچه مسئولان شركت Dodge تعادل Tomahawk را نسبت به موتورهاي دوچرخ، عامل برتري ايمني اين موتورسيكلت مي دانند، اما سرعت ۴۰۰ مايل بر ساعت حتي براي ماشين هاي مستحكمي نظير Dodge Viper كه بيشينه سرعت آن ۱۹۰ مايل بر ساعت است بسيار خطرناك است.
Honda VTR1000 SP-2
ابتدا بد نيست كمي از تاريخ شركت هوندا برايتان بنويسم. هوندا در سال ۱۹۴۸ ميلادي توسط Soichiro Honda تاسيس شد. وي را در اين كار فردي به نام Takea Fujisawa ياري داد. اولين موتوري كه آقاي هوندا ساخت با برخورد سرد ديگران، به خصوص خارجيان مواجه شد. تا اين كه در سال ۱۹۶۵ مدل CB450 به بازار آمد و اين بار ديگر هيچ كس نمي توانست از اين موتور خوش تركيب و زيبا چشم پوشي كند. اما نقطه عطف تاريخ هوندا سال ۱۹۶۹ بود كه با عرضه مدل CB750 نبض بازار به دست ژاپني ها افتاد. اين موتور قابليت حمل دو سرنشين به همراه چمدان هايشان را در مسافت هاي طولاني داشت. اين موتور شكل و شمايلي آمريكايي داشت و همين شركت هاي آمريكايي را به وحشت انداخته بود. وحشتي كه تاريخ ثابت كرد بي دليل هم نبود. در دهه ۱۹۷۰ ميلادي از مهم ترين اتفاقاتي كه براي شركت پيش آمد بازنشستگي Soichiro Honda و يار قديمي اش Takeo Fujisawa بود. البته اين دو Honda را به حال خود رها نكردند بلكه به عنوان مشاور در كنار شركت باقي ماندند. در دهه ۱۹۸۰ تلاش شركت براين بود كه بازارها را به صورت حرفه اي تر و گسترده تر به دست آورد، كه با راه اندازي شبكه هاي ملي فروش بسيار موفق عمل كرد. از اتفاقات مهم ديگر اين دهه مي توان به تكميل پروژه ساخت موتورهاي پرقدرت هوندا در Hamamatsu اشاره كرد. اما واقعه دردناك اين دهه فوت Takea Fujisawa بود. در اوايل دهه ۹۰ اين شركت دست به سلسله همكاري هايي با ديگر شركت هاي ژاپني از قبيل Suzuki و Isuzo (در مورد ساخت موتورهاي جديد) زد. اما واقعه تلخي كه در اين سال ها براي هوندا پيش آمد مرگ بنيان گذار شركت، Soichiro Honda بود. مرگ وي كه اولين آسيايي تاريخ است كه نامش در تالار افتخارات صنعت موتور (خودرو و موتورسيكلت) ثبت شده است هرچند به روند روبه رشد هوندا ضربه نزد اما اندوهي بزرگ بـراي ژاپنـي ها بر جا ي گذاشت. اما يكي از آخرين محصولات هـوندا يـك مـوتور
Spes Sport با نام VTR1000 SP-2 است كه يكي از بهترين هاي دنيا به شمار مي رود. اين موتور در واقع نمونه كامل شده VTR1000 SP-1 است. اولين تفاوت چشمگير آن نسبت به SP-1 حالت مسابقه اي آن است كه نسبت به SP-1 بارزتر است. اما در عين حال اين موتور يك خاصيت ويژه داشت و آن پايداري سيستم هاي آن در رانندگي هاي بلندمدت (به خصوص در مسابقات سوپربايك Superbike كه در چندين دور انجام مي شود) و كنترل و استفاده آسان موتور است. با اين كه ظاهر SP-2 چندان متفاوت از SP-1 نيست اما كافي است يك بار آن را برانيد تا تفاوت اين دو را بفهميد. موتور استفاده شده در اين موتورسيكلت ۹۹۹ سانتي متر مكعب حجم دارد و از نوع DOHC V-twin است كه ۸ سوپاپ دارد. يكي از دلايل آساني رانندگي اين موتور، بدنه  تمام آلومينيم آن است كه به دليل سبكي بيش از اندازه! كنترل دقيق موتور را براي راننده فراهم مي كند. سيستم انتقال اين موتور ۶ سرعته است و با استفاده از اين سيستم انتقال و ۹۹ كيلووات نيروي توليدي به گشتاوري برابر با ۱۰۲ نيوتون متر دست مي يابد و حداكثر سرعتي كه مي تواند به آن دست يابد ۱۸۵ مايل بر ساعت است.
جواد نصرتي

اذان ظهر: ساعت ۱۱:۱۲ ـ
اذان مغرب: ساعت ۲۹:۱۷
اذان صبح فردا: ساعت ۳۷:۵

ويرون به بازار مي آيد
سال ۲۰۰۴ را مي توان نقطه عطفي در تاريخ خودروسازي دانست. در اين سال علاوه بر چندين ماشيني كه قرار است به بازار بيايد، سريع ترين، پرقدرت ترين و گران ترين ماشين دنيا هم در تعدادي بسيار محدود به بازار مي آيد. اين ماشين بوگاتي ويرون Bugatti veyran نام دارد كه به افتخار نام
Pierre Veyran راننده نامدار شركت بوگاتي در سال هاي دهه ۱۹۳۰، به اين نام نامگذاري شده است. Veyran از يك موتور ۱۶ سيلندر بهره مي برد كه توان آن ۱۰۰۱ اسب بخار است و به ماشين اين اجازه را مي دهد كه به بيشترين سرعت تاريخ اتومبيل سازي، يعني ۴۰۶ كيلومتر بر ساعت دست يابد. با استفاده از اين توان توليدي و يك جعبه دنده ۷ سرعته، ويرون مي تواند در كمتر از ۱۴ ثانيه به سرعت ۳۰۰ كيلومتر بر ساعت دست يابد. قيمت اين سوپرماشين حدود ۲ ميليون دلار است.


مصدوميت شوماخر
قهرمان شش دوره مسابقات فرمول يك در يك بازي دوستانه يك تيم محلي در سوييس مصدوم شد. اما خود وي اعلام داشته است كه اين مصدوميت او را از رانندگي نمي تواند جدا كند. وي كه قرار است در ژانويه ماشين جديد فراري را به همراه هم تيمي برزيلي اش روبنز باريملر تست كند اين موضوع را يك مشكل كم اهميت تلقي مي كند. وي قرار است براي رفع مصدوميت زانويش يك فصل تمرينات برنامه ريزي شده را با تيم منچستر يونايتد بگذراند. اما اين برنامه نتوانست او را از شركت در مسابقات كارتينگ شهر كوچك كرپن Kerpen - كه زادگاه او به شمار مي رود - منع كند. تست هاي فرمول يك از هفته آينده شروع مي شوند اما شوماخر به مانند چندين سال گذشته،كار خود را پس از تعطيلات سال نو شروع مي كند.
فصل جديد مسابقات فرمول يك در هفتم مارس در ملبون شروع مي شود.

مكزيك ميزبان مسابقات فرمول يك
دولت مكزيك دست به اقدامات گسترده اي زده است تا بتواند به عنوان يكي از ميزبانان مسابقات جهاني فرمول يك شناخته شود. در صورت تحقق اين امر، مكزيك پس از پيست كوهستاني تركيه و پيست صحرايي بحرين سومين پيست جديد مسابقات فرمول يك خواهد بود كه از سال ۲۰۰۵ و بعد از آن ميزبان مسابقات خواهد بود. اولين تماس هاي دولت مكزيك و مسئولان مسابقات جهاني فرمول يك در حين برگزاري مسابقه GP در اسپانيا برقرار شد كه طي آن نماينده دولت مكزيك و رييس برگزاركننده مسابقات فرمول يك يعني بري اكلستون Berry Ecclestone، با هم در اين زمينه مذاكراتي انجام دادند. دولت مكزيك براي ساخت چنين پيستي، منطقه توريستي كانكون Cancun در سواحل درياي كارائيب را پيشنهاد داده است.

تلاش لامبورگيني براي نفوذ در بازار آمريكا
امسال لامبورگيني در نمايشگاه اختصاصي ماشين هاي اسپورت ايتاليا حضور چشمگيري داشته است. رييس كمپاني خودروسازي لامبورگيني، جوزپه گرچو Giuisepe Greco در تلاش است تا هرچه بيشتر در بازار آمريكا نفوذ كند. وي يكي از راه هاي اين كار را توليد خودروهاي ارزان قيمت تر و اختصاصي براي آمريكا نام برد و گالاردو Gallardo را به عنوان محصولي كه مي تواند به فروش خوبي در بازار آمريكا دست يابد، معرفي كرد. گالاردو يك ماشين اسپورت قوي با ۵۰۰ اسب بخار توان است كه در يك موتور ۵ ليتر ظرفيتي ۱۰ سيلندر بهره مي برد و قيمت آن براي عرضه در بازار آمريكا ۱۶۹ هزار و ۹۰۰ دلار اعلام شده است. جوزپه گرچو همچنين اعلام كرد كه شركت وي در حدود ۱۰۰ تا ۱۳۰ ماشين در آمريكا به فروش رسانده است كه با عرضه گالاردو در بازار انتظار مي رود اين ميزان به ۵۰۰ عدد در سال افزايش يابد. البته بيشتر اين ماشين ها در منطقه دالاس Dalas آمريكا به فروش رفته است كه به صورت سنتي بازار مناسبي براي ماشين هاي اسپورت ايتاليايي به ويژه لامبورگيني به شمار مي رود. علاوه بر دالاس، لامبورگيني در بورلي هيلز  Bererly Hills كاليفرنيا هم از فروش خوبي برخوردار است. در مجموع اين دو منطقه حدود ۹۰ درصد بازار لامبورگيني در آمريكا را تشكيل مي دهند. البته رييس شركت لامبورگيني اعلام كرده است كه اين شركت درصدد است تا نمايندگي هاي خود در ديگر مناطق آمريكا را فعال كند كه در صورت انجام اين كار، ۱۰ تا ۱۲ درصد بر فروش لامبورگيني در آمريكا افزوده خواهد شد.


سوزوكي شركت نمي كند
مسئولان تيم سوزوكي اعلام كردند كه در سال آينده در مسابقات سوپربايك به صورت رسمي شركت نمي كنند. آنها كه امسال از وجود لاويلا Lavilla به عنوان راننده در تيمشان سود مي بردند، دليل اين امر را مقررات جديد MSMA (انجمن توليدكنندگان موتورسيكلت) اعلام كرده اند. اين انجمن براي مسابقات سال آينده سوپربايك مقررات جديدي را مقرر كرده  است كه در آنها محدوديت هايي براي تيم ها در استفاده از تايرها و فناور ي هاي نوين در نظر گرفته شده است. مسئولان شركت سوزوكي با اعلام اين مطلب كه عدم حضور در مسابقات سوپربايك براي آنها بسيار ناراحت كننده است اعلام كردند كه آنها با موتور GSX-R600 در مسابقات جهاني سوپراسپرت شركت مي كنند.

روسي Rossi به ياماها مي پيوندد
والنتينو روسي Valentino Rossi قهرمان ايتاليايي فصل پيش مسابقات قهرماني جهان سوپربايك پس از ترك تيم ژاپني هوندا به ياماها مي پيوندد. او كه امسال براي سومين سال توانست عنوان قهرماني مسابقات كلاس پيشرفته را در كنار شانزده عنوان قهرماني در مسابقات موتوجي پي به دست آورد طي يك قرارداد دو ساله بلافاصله پس از ترك هوندا در تاريخ ۳۱ دسامبر به ياماها مي پيوندد. وي قرار است در كنار كارلوس چكا
Carlos Checa كه در فصل گذشته مسابقات جهاني به مقام هفتم رسيد تيم رانندگان ياماها را تشكيل دهد. ياماها آخرين بار در سال ۱۹۹۲ توانسته بود توسط راننده آمريكايي خود به نام وين ريني Wayne Rainy به مقام قهرماني دست يابد و حالا با استخدام روسي كه از پيوستن به ياماها ابراز خوشحالي مي كند اميدوار است دوباره به اين عنوان دست يابد.

علاقه به هارلي ـ  ديويدسون
طي سال جاري مردم نيوزيلند از ۵۰۸۲۰ عدد محصول توليد شده توسط هارلي ـ  ديويدسون ۳۶۰ عدد را خريداري كرده اند كه انتظار مي رود در سال آينده اين ميزان باز هم افزايش يابد. اين ميزان خريد از سوي يك كشور اقيانوسيه اي كه تنها چهار ميليون جمعيت دارد نشان از علاقه مندي بسيار زياد اين كشور به موتور و مخصوصاً هارلي ـ ديويدسون دارد. شايد دليل اين علاقه زياد مردم نيوزيلند به هارلي ـ  ديويدسون را در اين جمله Rhys Jones، يكي از مسئولان هارلي ـ  ديويدسون يافت كه گفته است: «هركسي كه يك بار هارلي ـ ديويدسون براند، ديگر هيچ موتوري را سوار نمي شود.»به هر حال انتظار مي رود نيوزيلندي ها كه پروپاقرص ترين مشتريان هارلي ـ ديويدسون هستند، در سال جديد ۱۰ درصد بيشتر هارلي ـ ديويدسون خريداري كنند كه اين خبر خوشايندي براي صاحبان هارلي ـ ديويدسون است.

مك ويليام به آپريليا پيوست
راننده بزرگ بريتانيايي مسابقات جهاني موتوجي پي به تيم آپريليا پيوست. وي كه دو سال گذشته را در پروتون Proton رانندگي كرده است، به همراه ديگر راننده بريتانيايي آپريليا، يعني شين برن Shane Byrne اميدهاي بسياري براي كسب عنوان قهرماني مسابقات MotoGP را دارد. او كه به جاي كالين ادواردز Colin Edwords به آپريليا پيوسته است (كالين ادواردز به تيم تلفونيكا مووي استار هوندا Telefonika Moviestar Honda پيوسته است) اظهار اميدواري كرده است كه بتواند با توجه به استفاده تيم از تايرهاي ميشلين عنوان قهرماني را كسب كند. مك ويليام و همتيمي اش برن قرار است موتور جديد آپريليا با نام R53 را در چند هفته آينده تست كند.