يكشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۸۲ - شماره ۳۳۰۰
خانواده و مسائل تحصيل فرزندان
كنترل يا نظارت؟
002046.jpg
محمد امين
مهران امسال در كنكور قبول شد، در رشته كارداني كامپيوتر يكي از دانشگاههاي غيرانتفاعي. براي پدر و مادر او اصلاً مهم نبود كه چه رشته اي و چه مقطعي؟ همين كه از شر درس و مدرسه مهران راحت شدند و مي توانند نفس راحتي بكشند، نعمت بزرگي محسوب مي شد. شايد كمتر كسي اطلاع داشت كه در اين ۱۲ سال درس خواندن مهران، بر آنها چه گذشته است. مادر از همان كلاس اول، با دقت و وسواس، همه كارهاي مهران را كنترل مي كرد. بازگشت مهران از مدرسه، با شروع كارهاي درسي منزل مصادف بود. مادر بالاي سر او مي ايستاد تا تكاليفش را بنويسد. بعد هم نوبت به ديكته شب و نقاشي و كارهاي ديگر مي رسيد. حتي كيف مهران هم به وسيله مادرش آماده مي شد. هر صبح هم، بيدارشدن مهران از خواب سنگين و راهي شدنش به مدرسه، براي خود حكايتي تكراري داشت. به  ظاهر مهران دانش آموز بود، ولي مادر هم پا به پاي او درس ها را مي خواند تا از روند درسي مهران عقب نماند. شب هاي امتحان هم كه ايام آماده باش و بي خوابي و جاروجنجال بود.
به تدريج وضعيت درسي مهران به حدي خراب شد كه پدرو مادر احساس مي كردند بدون هل دادن، او حركتي نخواهد كرد. بنابراين هر سال تحصيلي مهران، سالي توأم با فشار و سختي براي خانواده بود. از دوره راهنمايي، پاي دبير خصوصي هم به خانه آنها باز شد. از آن به بعد، سالي نبود كه علاوه بر هزينه هاي تحصيلي معمولي، پول زيادي هم صرف تدريس خصوصي نشود. هر سال دوره دبيرستان مهران، عذابي مضاعف و جانكاه براي پدر و مادر بود. علاوه بر اسكناس هاي سبزي كه پي در پي از جيب پدر خارج مي شد و به دست دبيرهاي خصوصي مي رسيد، قول هاي سركاري مهران براي درس خواندن و بهترشدن وضعيتش و ۸-۷ تجديد پايان سال، پدر و مادر را واقعاً مستأصل مي ساخت. در سال سوم، مهران ۱۰ تجديد داشت و آنها چه كشيدند تا مهران به لطف دبير خصوصي و سخت گيري هاي مادر و بخشنامه هاي تبصره دو ماده و سه ماده، بالاخره تا امتحانات دي ماه و در كمال ناباوري، درس ها را تمام كرد؛ و البته همه خانواده هم جان به لب شدند. خدا پدر اين مسئولين محترم آموزش و پرورش را بيامرزد كه هر ساله به دانش آموزان كمك مي كنند تا با انواع امتحانات پي درپي و انواع تبصره ها، درس ها را تمام كنند و بيش از اين پدر و مادر را عذاب ندهند. سالي نيست كه بخشنامه اي صادر نشود تا شرايط قبولي دانش آموزان را تسهيل كند. پيش دانشگاهي مهران هم، عطف به موارد فوق الذكر! گذشت و او كنكوري شد. خوش بين ترين افراد و حتي خود مهران، حتي در خواب هم نمي ديدند كه او در كنكور قبول شود. مهران بعداز جلسه كنكور به پدرش گفت: اين كه مي گويند همه چيز در جلسه كنكور تعيين مي شود، كاملاً درست است. خوشبختانه كساني در اطراف من نشسته بودند كه خيلي تعيين كننده بودند! براي پدر و مادر اهميتي نداشت كه مهران چگونه قبول شده است، همين كه قبول شد، كافي بود، چرا كه اين قبولي يعني: رهايي از يك كابوس طولاني، نجات از مجازات با اعمال شاقه، گذر از سال هاي سخت و يعني آزادي، آزادي از يك زندان خود ساخته!
***
اين داستاني است كه با اندك تغييراتي براي خيلي از خانواده ها روي مي دهد. البته پايان داستان ما خوش بود، ولي معلوم نيست كه اين پايان براي ديگران هم اين گونه باشد؟
شما، به عنوان پدر يا مادر، براي درس خواندن فرزندتان چه مي كنيد؟  اصلاً نگرش شما نسبت به درس خواندن فرزندتان چيست؟ آيا اعتقاد داريد كه علاقه بچه ها به درس و مدرسه ذاتي است و يا اين كه آنها اين علاقه و عدم علاقه را ياد مي گيرند؟ شما از كدام دسته والدين هستيد؛ از همان روزهاي اول شروع سال تحصيلي بالاي سر فرزندتان مي ايستيد و او را در منگنه قرار مي دهيد و يا به او اختيار عمل مي دهيد؟
***
رفتارهاي نظارتي والدين
رفتارهاي كنترلي والدين
رديف
فرزند و انگيزه هاي دروني او محور فعاليت هاي تحصيلي هستند.
والدين محور فعاليت هاي تحصيلي هستند
۱
اگر از جايزه و پاداش هم استفاده شود در جهت تقويت انگيزه هاي دروني است.
از جوايز و پاداش و شرط و شروط زياد استفاده مي شود
۲
انعطاف و مدارا و صبر و حوصله كاربردهاي بيشتري دارند.
تحميل و تهديد و تنبيه كاربردهاي بيشتري دارند
۳
سعي مي كنند فرزندشان، خودش بيشتر از همه از موفقيت هايش لذت ببرد.
از موفقيت هاي تحصيلي فرزند، بيش از خود او خوشحال مي شوند.
۴
از شكست هاي فرزندشان، به عنوان موقعيتي براي تذكر و تحريك انگيزه هاي دروني سود مي جويند.
از شكست هاي فرزندشان، به شدت ناراحت و برآشفته مي شوند.
۵
در برنامه ريزي و تصميمات آموزشي فرزندشان، فقط به عنوان همراه و مشاور عمل مي كنند.
براي فرزندشان و به جاي او تصميم مي گيرند و برنامه ريزي مي كنند.
۶
اگر به رتبه و نمره اهميت بدهند به يادگيري واقعي فرزندشان بيشتر اهميت مي دهند.
به كسب نمرات بالا و احراز رتبه هاي برتر اهميت مي دهند.
۷
به ضعف هاي تحصيلي فرزندشان به صورت چندبعدي نگاه مي كنند و در صورت لزوم از افراد صاحب نظر نيز مشاوره مي گيرند.
براي جبران ضعف هاي تحصيلي فرزندشان به آموزش هاي بيشتر و صرف هزينه هاي متفرقه روي مي آورند.
۸
امتحانات را كاري مربوط به فرزندشان مي دانند و فقط شرايط محيط خانه را مساعد مي سازند.
در ايام امتحانات، وضعيت فوق العاده در خانواده اعلام مي شود.
۹
در مدرسه، ضمن درك شرايط، به اصلاح كاستي ها و ضعف مي پردازند
در مدرسه، حالت متوقع و طلبكارانه و حق به جانب دارند.
۱۰
استفاده از روش هاي كنترلي و اجبار و تحميل براي درس خواندن، از رفتارهاي شايع والدين ايراني است. والدين امروزه حساسيت هاي زيادي درباره مسائل تحصيلي فرزندانشان دارند. اين حساسيت ها علي رغم ظاهر خيرخواهانه، منجر به رفتارهايي مي شوند كه چندان منطقي و اصولي نيستند. جالب است كه بسياري از والدين، با وجود آن كه از رفتارهاي يك طرفه و تحميلي خود براي اجبار به درس خواندن، كمتر نتيجه مي گيرند باز هم بر ادامه اين رفتارها اصرار دارند و جالب تر آن كه، گاهي والدين از اين كه مجموع تلاش هايشان در پايان، به نتايج مورد انتظار نرسيده است، متعجب هم مي شوند!
اين بحث را با دو سؤال ادامه مي دهيم:
۱- چرا اعمال روش هاي كنترلي درباره درس خواندن فرزندان كمتر نتيجه مي دهد و يا اگر هم نتيجه اي به همراه داشته باشد، اين نتيجه با سختي و تنش به دست مي آيد؟
۲- بهترين رفتار تحصيلي والدين چيست؟
***
به نظر مي رسد رفتارهاي كنترلي والدين، رفتارهايي عادتي و ناخودآگاه باشند. هستند پدر و مادرهايي كه ته دلشان از سخت گيري ها و تحميل هاي خود براي درس خواندن فرزندشان، چندان راضي نيستند ولي روش ديگري بلد نيستند و كاري از دستشان برنمي آيد. از نظر روان شناسي، كنترل و اجبار براي درس خواندن كار درستي نيست، چرا؟
اين اعتقاد وجود دارد كه فعاليت براساس انگيزه هاي دروني نتايجي مؤثرتر و ماندگارتر از فعاليت بر مبناي انگيزه هاي بيروني دارد. ممكن است كسي به خاطر جايزه، پاداش، مدرك، امتيازهاي خاص، ترس، اجبار، تهديد و تحميل، از درس خواندن نتايجي بگيرد ولي دانش آموزي كه با علاقه، انگيزه و خواست دروني اش تلاش مي كند، هم راحت تر به نتيجه خواهد رسيد و هم براي ادامه، شوق و رغبت خواهد داشت.
اصولاً يادگيري يك لذت است. لذت هم امري دروني است. اجبار و تحميل در كسب لذت، مفهوم لذت را مختل خواهد كرد. كودكي كه از غذايي خوشش نمي آيد اگر با اجبار آن را صرف كند نه تنها لذت نخواهد برد، بلكه ادامه اين روند منجر به بيزاري و تنفر خواهد شد. حتي كسي كه غذايي را دوست دارد و هنگامي كه اشتها ندارد، با اجبار به خوردن آن، لذتي از غذا نخواهد برد. يادگيري هم لذتي است كه با اجبار و تحميل ديگر لذتي نخواهد داشت. بايد به دانش آموزان فرصت داد اين لذت را بچشند و درك كنند. اعمال روش هاي كنترلي و اجباري، نه تنها فرصت كسب لذت از يادگيري را از بين مي برد بلكه منجر به بيزاري و تنفر هم مي شود.
بزرگترين اشتباه والدين و حتي مدارس و معلمان هم از اينجا شروع مي شود. اهميت اين موضوع در سال هاي اوليه دوره ابتدايي بيشتر است. كودك وقتي وارد مدرسه مي شود فردي كنجكاو و علاقه مند به يادگيري است. از همان روزهاي اول، مدرسه و معلم از والدين مي خواهند كه روند پيشرفت تحصيلي فرزندشان را كنترل كنند. گاهي بعضي از آموزگاران، از والدين مي خواهند كه در منزل نيز با دانش آموز كار كنند. پدر و مادر هم يا بنا به خواست آموزگار و يا براساس نگرش ها و حساسيت هاي خودشان، براي هرگونه درس و مشق فرزندشان بالاي سر او مي ايستند، درس مي پرسند، ديكته مي گويند، حتي بعضي از كارهاي مدرسه اي او را انجام مي دهند و خلاصه در همه مسائل تحصيلي او دخالت مي كنند. فكر مي كنيد دانش آموزي كه با انگيزه هاي بيروني و با كنترل و تحميل درس مي خواند به كجا خواهد رسيد؟ با اين ترتيب، آيا نبايد افت انگيزه دانش آموزان و به دنبال آن افت تحصيلي را امري طبيعي و عادي تلقي كنيم؟ والدين و مدارس بايد به دانش آموزان فرصت بدهند كه آنان از يادگيري لذت ببرند و راهكارهايي براي اين منظور پيش بيني و اجرا نمايند. تأكيد صرف به كارت آفرين، غرفه جوايز، ترغيب براي شاگرد اول شدن، تحريك حس رقابت، تهديد به تنبيه و اخراج، سخت گيري در انجام به موقع تكاليف، زياد درس پرسيدن و امتحان گرفتن، همه و همه بر مبناي انگيزه هاي بيروني انجام شده و نتايجي كوتاه مدت و محدود خواهند داشت. اين روش ها به نوعي دخالت در انگيزه هاي دروني هم محسوب مي شوند. وقتي شما فرزندتان را عادت مي دهيد كه با شرط و شروط درس بخواند و براي درس خواندن و بيست گرفتن شرطي شود، درواقع انگيزه هاي دروني را از او گرفته ايد.
متأسفانه، آن گونه كه به نظر مي رسد تلاش عمده والدين و مدارس، مصروف انگيزه هاي بيروني دانش آموزان مي شود و در مورد انگيزه هاي دروني فقط حرف زده مي شود و شعار داده مي شود. البته اين مسأله ابعاد جهاني هم دارد و هستند روان شناسان و صاحب نظران علوم تربيتي كه اعتقاد دارند «مدارس انگيزه هاي دروني را مي كشند». با اين همه، فعاليت هاي تحصيلي بر مبناي انگيزه هاي بيروني، در آموزش و پرورش ايران، ابعادي بسيار گسترده و خطرناك دارد كه طبعاً اين نگرش به والدين هم سرايت پيدا مي كند.
حالا بايد متوجه پاسخ سؤال اول شده باشيد. اعمال روش هاي كنترلي، علاوه بر آن كه انگيزه هاي بيروني را هدف قرار مي دهد، لذت يادگيري را از بين برده و شوقي براي آن باقي نمي گذارد. چرا دانش آموز علاقه مند و كنجكاو روزهاي اول دبستان، به دانش آموز بي انگيزه كلاس پنجم، بي حوصله دوره راهنمايي و فراري از درس و مدرسه در دوره دبيرستان، تبديل مي شود؟ كنترل و اجبار براي درس خواندن و دخالت در انگيزه هاي دروني، نتيجه اي غير از اين نخواهد داشت.
***
و اما، بهترين رفتار تحصيلي والدين و مدرسه چيست؟
مطالب گفته شده بدين معنا نيست كه والدين فرزندشان را در امور تحصيلي به حال خود رها سازند. همراهي والدين با فرزندشان تا حدي كه در انگيزه هاي دروني خلل ايجاد نكند لازم است. بنابراين، والدين بايد به جاي كنترل، نظارت كنند. نظارت، دخالت نيست بلكه رفتاري سايه وار و نه چندان محسوس است.
اگر والدين از ابتداي شروع تحصيلات فرزندشان بپذيرند كه اولاً با صبر و حوصله رفتار كنند و ثانياً مسئوليت مسائل تحصيلي را به فرزندشان محول نموده و خود فقط به عنوان ناظر رفتار كنند، اوضاع آشفته و پيچيده نخواهد شد. مشكلات بعدي، ريشه در ناشيگري ها و اشتباهات اوليه دارند. والدين به مرور زمان آن قدر در مسائل تحصيلي فرزندشان دخالت مي كنند كه به تدريج نقش ها عوض مي شود. يعني فرزندتان به اين نتيجه مي رسد كه درس خواندن او، براي شما بيشتر اهميت دارد تا خودش! وقتي جابه جايي نقش ها پيش مي آيد، تلاش والدين بيشتر و تلاش فرزند كمتر خواهد شد.
شايد پذيرش اين منطق كه «درس خواندن وظيفه فردي فرزند است و به او بايد براي ايفاي اين وظيفه فرصت داده شود» براي والدين پذيرفتني نباشد، چرا كه اعتقاد دارند اگر فرزندشان خودش بخواهد كارهاي درسي اش را انجام دهد، كارهايش را جدي نخواهد گرفت. به عبارت ديگر، والدين آن قدر به فرزندشان اعتماد نمي كنند كه به او اختيار عمل دهند. ولي مطمئن باشيد هرچه استقلال عمل فرزندتان در درس خواندن كمتر باشد، شما بايد سختي وعذاب بيشتري راتحمل كنيد. از همان اول كار ، فرزندتان را عادت دهيد كه مسئوليت فعاليت هاي درسي اش را برعهده بگيرد. اگر هم از ابتدا چنين كاري نكرده ايد و فرزندتان الان در كلاس بالاتر درس مي خواند، به مرور زمان و با روندي تدريجي، به او استقلال عمل بيشتري داده و دخالت هاي خود را كاهش دهيد.
براي اينكه بتوانيد نوع رفتارهاي خود را بسنجيد، به جدول فوق توجه كنيد. در اين جدول، نشانه هاي رفتارهاي كنترلي و رفتارهاي نظارتي والدين در مورد مسائل تحصيلي فرزندانشان مقايسه شده اند.

بازار فرهنگ
نامه هاي خط خطي
002040.jpg

عرفان نظر آهاري/ ناشر: مؤسسه انتشارات صابرين/ چاپ اول، ۸۲/ شمارگان: ۴۰۰۰ نسخه/ قيمت: ۱۰۰۰ تومان
نامه هاي خط خطي، مجموعه اي روان و دلنشين است كه «عرفان نظري آهاري» با استفاده از آيات كتاب آسماني، قرآن ، خطاب به پروردگار جهان نوشته است.
نظر آهاري در مقدمه كتاب مي گويد، اين دفتر فقط يك جور بهانه است. بهانه رد شدن و قد كشيدن اين دفتر، اين دفتر خط خطي- نه قاعده اي دارد و نه نظمي. تنها قاعده اش نوشتن براي اوست. با ۵۲ هفته كه در هر هفته اش، تو سؤالي داري و در هر روزش مسأله اي.
در اين مجموعه مؤلف، ابتدا ترجمه يك آيه از قرآن كريم را آورده است و سپس مرتبط با آن آيه، با خدا درددل كرده است. در انتهاي متن نيز يك صفحه،  خالي گذاشته شده است تا خواننده نيز براي خدا بنويسد و با او درددل كند و ساعت هايش را با او قسمت كند.
ملاقات با مرينال
چيترا با ندجي ديواكاروني/ مترجم: آذرعالي پور/ ناشر: مؤسسه نشر دنياي نو/ چاپ اول، پاييز ۸۲/ شمارگان ۳۰۰۰ نسخه /۱۹۵۰ تومان.
فصل مشترك و درونمايه داستانهاي اين كتاب، سايه روشن هاي زندگي آن دسته از دختران و زنان هندي است كه در هند به دنيا آمده اند و به دليل ازدواج يا تحصيل به آمريكا مهاجرت كرده اند.
002043.jpg

واقعيت هاي عريان زندگي در غرب، تضادهاي فرهنگي و مشكلات اقتصادي،  با در هم شكستن ساختار ذهني زنان و دختران مهاجر هندي كه با چشم اندازي سراب گونه به آمريكا قدم مي گذارند، زنجيره اي از حوادث را پديد مي آورد كه گاهي پاياني غمگنانه دارند. اما خانم «چيترا باندجي ديواكاروني» نويسنده هندي اين كتاب، قهرمانان شگفت زده قصه هاي خود را در چرخه آشفتگي و سردرگمي بي پايان رها نمي كند. برآمدن چشم انداز روشن و اميد به زندگي از پس فصل هاي اندوه و مصيبت، نصيب آناني مي شود كه لاجرم، ميان يأس و وازدگي، مقاومت و مبارزه براي زيستن را برمي گزينند و از توفان جدال ميان غرب مدرن و آداب و سنن زادبومشان،عبور مي كنند.

فرهنگ
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |