نام فيلم روز نمايش فروش
مهمان مامان۵۶۴
معادله ۲۵۱۱۸
زهر عسل۶۸۱۸۰
برگ برنده۱۳۲۵
هم نفس۵۷۱۲۳
جوجه اردك من۳۸۴۶
باج خور۵۶۹۱
شهرزيبا ۴۰۶۳
مصائب مسيح۷۹۵۹
دشت باز۲۹۴
توضيح: از امروز فيلم «سربازهاي جمعه» ساخته مسعود كيميايي روي پرده رفته است. اكران هم نفس در هفته گذشته با فروش نزديك به ۱۳۰ ميليون تومان به پايان رسيد. فيلم فخيم زاده فروش متوسطي كرد ولي گفته مي شود اين به فيلم شبكه دو سيما فروخته شده و چيزي در حدود چهار يا پنج قسمت به صورت سريال از اين شبكه پخش خواهد شد.
سكاندار اكران «مهمان مامان» ساخته داريوش مهرجويي است. مهمان مامان در روزهاي معمول هفته بيش از ۱۰ ميليون تومان فروش دارد كه رقم قابل قبولي است. ضمناً فروش شنبه اين فيلم كه بليت سينما نيم بها بوده در حدود ۱۰ ميليون تومان است كه رقمي قابل توجه به نظر مي رسد. اين فيلم هم اكنون در بيش از ۲۰ سينماي تهران در حال اكران است.
«معادله» ساخته ابراهيم وحيدزاده نيز از فروش مناسبي برخوردار است. اين فيلم كه هنوز در ۱۷ سينماي تهران روي پرده است توانسته در حدود ۱۲۰ ميليون تومان فروش كند. به نظر مي رسد اين فيلم بتواند از مرز ۲۰۰ ميليون تومان بگذرد. اما «برگ برنده» ساخته سيروس الوند با افت فروش مواجه است.
اين فيلم در هفته دوم نمايشش نتوانست آنطور كه بايد تماشاگران را به خود جذب كند. فروش آخر هفته برگ برنده از ۵/۲ ميليون تومان فراتر نمي رود. اما از اين هفته يك فيلم خارجي در گروه سينماهاي كودك و نوجوان اكران خواهد شد. «پينوكيو» ساخته روبرتو بنيني به جاي جوجه اردك من، نمايش داده خواهد شد.
- ارقام به ميليون تومان

سينماي جهان
فروش فيلم ها در سينماهاي
ايالات متحده تا تاريخ ۲۳ جولاي

نام فيلم هفته نمايش فروش كل
توضيح: فاتح اين هفته «برتري بورن» محصول يونيورسال و با بازي مت ديمون است. اين فيلم توانست در هفته اول اكران خود دو برابر قسمت نخست اين مجموعه كه دو سال گذشته اكران شد بفروشد. فروش برتري بورن، در حدود ۵۴ ميليون دلار درست دو برابر قسمت اول كه ۲۷ ميليون دلار فروش كرد، بود.
نسخه ارژينال اين فيلم در مجموع ۷/۱۲۱ ميليون دلار فروش كرد. برتري بورن توانسته چهارمين فيلم برتري اكران افتتاحيه در تابستان باشد.
اما شايد شكست خورده اكران اين هفته «زن گربه اي» باشد. اين فيلم با فروشي معادل ۱۷ ميليون دلار در هفته اول در جاي سوم جدول پرفروش ها قرار گرفت. اين فيلم كه ۹۰ ميليون هزينه داشته است به زحمت توانست هزينه هاي ساخت خود را جبران كند.
مكان دوم جدول «من،  روبوت» با بازي ويل اسميت است اين فيلم در هفته دوم اكران خود توانست ۲۲ ميليون فروش كند و مجموع فروش خود را به ۹۵ ميليون دلار برساند. اين فيلم در هفته گذشته حدود ۵۸ درصد از تماشاگران خود را از دست داده است.
اما «اسپايدرمن ۲» توانست با ۱۵ ميليون دلار فروش طي چهارمين هفته اكران خود به فروشي در حدود ۳۳۰ ميليون دلار دست يابد. «فارنهايت
۱۱/۹» نيز با پنج ميليون دلار فروش توانست اولين فيلم مستندي باشد كه از مرز ۱۰۰ ميليون دلار مي گذرد. اين فيلم حدود ۱۰۴ ميليون دلار فروش كرد و اين هفته در جاي هفتم جدول قرار گرفت.
اما «شرك ۲» با فروش ۴/۲ ميليون دلاري اش توانست مجموع فروش خود را به ۴۳۰ ميليون دلار برساند و با چند پله صعود به جايگاه دهم باز گردد. اين فيلم به زودي به ركورد ۴۳۱ ميليون دلاري چهارمين فيلم پرفروش آمريكا يعني «جنگ هاي ستاره اي، اپيزود يك تهديد شبح» دست خواهد يافت.
- ارقام به ميليون دلار

آرتا پورملك
طي هفته گذشته اجراي چند نمايش در تالارهاي مختلف تهران به پايان رسيد و اين تالارها در انتظار اجراي كارهاي جديد هستند.
اجراي «ليلي و مجنون» كاري از امير دژاكام در سالن اصلي تئاتر شهر به پايان رسيد. قرار بود اين نمايش حدود ۴۵ اجرا در سالن اصلي داشته باشد اما به دليل به تعويق نيفتادن اجراي چند نمايش ديگر ليلي و مجنون تنها ۲۶ روز بر صحنه ماند و پس از پايان اين مدت اجرا از تئاتر شهر خداحافظي كرد.
استقبال از ليلي و مجنون در مقايسه با ديگر نمايش هاي روي صحنه، خوب بوده است و كارگردانش نيز از اين امر راضي به نظر مي رسد. در تالار اصلي پس از پايان اجراي ليلي و مجنون نمايش «سه خواهر» نوشته آنتوان چخوف و به كارگرداني اكبر زنجانپور بر روي صحنه خواهد رفت.
اجراي اين نمايش همزمان با بزرگداشت آنتوان چخوف خواهد بود. اما اجراي دو نمايش «ماده ۱۱۳۳» به كارگرداني سعيد شاپوري و «روزهاي زرد» به كارگرداني ايوب آقاخاني در تالار سايه به پايان رسيد.
متن و ايده اوليه روزهاي زرد كاري از ايوب آقاخاني در سال ۷۲ و در زماني كه او به تازگي وارد دانشگاه شده بود نوشته شده است. نسخه دوم اين نمايشنامه در سال ۷۵ و به كمك استادان او در دانشگاه آماده شده و او در اين بازنگري هيچ نيتي براي اجرا نداشته است. او پس از مشورت با نادر برهاني مرند تصميم به اجراي روزهاي زرد مي گيرد.
ايوب آقاخاني تالار مولوي را مناسب تر از تالار سايه براي اجراي نمايشش مي داند. او اعتقاد دارد تصويرسازي و دكور تالار مولوي در تالار سايه موجود نيست.
با پايان اجراي نمايش هاي «مكبث» كاري از حسين فرخي، «دهان بند سكوت» نوشته محمد چرم شير و به كارگرداني رضا حداد در تالار نو بر روي صحنه مي رود.
در اين نمايش پانته آ بهرام و رزيتا فضايي به همراه يك گوسفند به ايفاي نقش مي پردازند.
با دهان بند سكوت بر مبناي داستان هاي كتاب مقدس شكل گرفته است و پانته آ بهرام براي ايفاي نقش خود در يك محفظه آب غوطه ور مي شود.
اين نمايش براي اولين بار در بيست و دومين جشنواره تئاتر فجر در تالار سايه بر روي صحنه رفته بود كه اين بار با انجام تغييراتي در تالار نو اجرا خواهد شد. حداد در مورد تغييرات اين نمايش نسبت به اجراي جشنواره معتقد است در زمان اجراي عمومي به تجربه تازه اي مي رسد.
تالار چهارسو نيز ميزبان «دخمه شيرين» كاري از قطب الدين صادقي است. اين نمايش برداشتي نو از منظومه خسروشيرين نظامي و با چشم اندازي از تاريخ ساسانيان و جنبه هايي از فرهنگ زرتشتي در پس زمينه آن است.
دخمه فراموشي جايگاهي در بالاي كوه است كه مرده ها را در آن مي گذاشتند و هيچ زنده اي حق ورود به آن را نداشته است. اين دخمه سقف ندارد و تنها در كوچكي دارد و قرار است پرنده ها گوشت مردگان را بخورند و استخوان هاي آنها در وسط چانه و وسط دخمه دفن شود زيرا آنها معتقد بودند جسد مرده ناپاك است.
صادقي در مورد آيينه هاي به كار رفته در اطراف دخمه اعتقاد دارد كه اين آيينه ها نمادي از سنگ قبر است زيرا كه هزاران سال است كه اجداد ما سنگ هاي قبر خود را به اين صورت درست مي كنند و رنگ قرمز هم نمادي از خون همين افراد است كه در فضاي گورستان اطراف دخمه دفن مي شدند. صادقي در مورد نگاه انتقادي خود نسبت به برخي آيين هاي زرتشتي مي گويد: «جامعه ايراني كه در نمايش من در دوره ساساني نشان داده شده يك جامعه براساس كاست است يعني جامعه ثابت طبقاتي كه شامل چهارطبقه موبدان، گنج وران، خرده پاي شهري و كشاورزان مي شده است. اين چهارطبقه به جز طبقه پادشاهي حق هيچ گونه وابستگي به هم نداشته اند و حتي آتشكده هايشان هم از يكديگر مجزا بوده است.» اما قرار است پس از اتمام اجراي دخمه شيرين در تالار چهارسو، نمايش «۳۱/۶/۱۳۷۷» كاري از عليرضا نادري در اين تالار بر روي صحنه رود.
داستان اين نمايش در مورد چند دوست است كه در زمان جنگ و جبهه قرار مي گذارند درحالي كه هركدام يك كت سفيدرنگ پوشيده اند، در تاريخ ۳۱/۶/۱۳۷۷ زير برج آزادي همديگر را ببينند. روز قرار فرا مي رسد اما فقط چهار دوست بر سر قرار حاضر شده اند. يكي از افراد غايب فردي است كه قرار بوده دوستان به خانه او بروند. همسر و بچه هاي او سر قرار مي آيند و همرزمان سابق را به خانه خود مي برند اما همچنان از صاحبخانه خبري نيست...
فرهاد اصلاني، نسيم ادبي، ژاله صامتي، سيامك صفري، مهرداد ضيايي، محسن تنابنده، افسانه ماهيان و سينا مرادي بازيگران اين نمايش را تشكيل مي دهند.
اما تالار كوچك مجموعه تئاتر شهر هم اكنون ميزبان نمايش «عروسك فرانسوي» نوشته چيستا يثربي و به كارگرداني ندا هنگامي است.
اين نمايش كه در جشنواره فجر سال گذشته نيز اجرا شده بود، تغييراتي را در مقايسه با آن اجرا يافته است. متن اين نمايش بازنويسي شده و علاوه بر تغيير دكور، فضاسازي، ميزانسن و نور، تاكيد بر روي اين موارد در مقايسه با جشنواره بيشتر شده است. ضمناً در اجراي عمومي به جاي دو نقش پدر و پليس، مهران امام بخشي و سعيد داخ بازي خواهند كرد. اما از نيمه دوم مردادماه قرار است كمدي موزيكال «هتل ايران» در كافه ترياي اصلي تئاتر شهر اجرا شود. اين نمايش با توجه به اين كه دكور خاصي ندارد در هر سالن و مكاني از قابليت اجرا برخوردار است.
مجيد فروغي، اصغر شرفي، مليحه كيادربندسري و نوشين تبريزي به همراه افشين هاشمي كه كارگردان نمايش نيز هست در هتل ايران بازي مي كنند.
اما ديگر تالارهاي تهران؛ «حكايت الكتريك عاشق» كاري از روزبه حسيني در تالار اصلي مولوي اجرا مي شود.
داستان اين نمايش در لاله زار قديم مي گذرد. جايي كه ارباب و جواهر هر دو در كار خود به اضمحلال رسيده اند، دو قاپ باز به قمار مشغولند، با قالي فروشي دوره گرد كه انگار از دنيايي ديگر است و با اهالي لاله زار گپ مي زند، فروشنده دوره گرد فال مي گيرد، عاشق در فضاي الكتريكي هاي لاله زار دچار تضاد و تناقض است و همه در انتظار عروسي ليلا دختر ادريس خان با اربابند...
اين نمايش پيش تر در جشنواره نمايش هاي آييني و سنتي به اجرا درآمده بود.
جلال تهراني دراماتورژ حكايت الكتريك عاشق است و فرزين صابوني، سيدجواد حسيني، مريم معيني، علي عطرايي، كامران تفتي، اميد صادقي و سياوش جامع در آن بازي مي كنند.
هفته گذشته اجراي «در انتظار گودو» در تالار مولوي به پايان رسيد.اين نمايش كه كاري از علي اكبر عليزاد بود طي ۱۷ اجرا يك ونيم ميليون تومان فروش داشت. پس از اين نمايش،«ساحره سوزان» به كارگرداني مه لقا باقري بر روي صحنه رفته است.
اين نمايش كه اثري از آرتور ميلر است درباره زن و شوهري است كه به دليل رابطه نامشروع شوهر با خدمتكار خانه با هم اختلاف دارند و خدمتكار براي به دست آوردن مرد، همسر او را به جادوگري متهم مي كند و...
ضمناً اجراي نمايش «مثل خون براي استيك» كاري از حسن معجوني كه قرار بود اواخر مرداد در تالار مولوي بر روي صحنه رود، به تعويق افتاد. اين امر به دليل همزماني نوبت اجراي اين نمايش با نمايش ۳۱/۶/۱۳۷۷ شده است و اين كه سيامك صفري بازيگر هر دو نمايش است و نمي تواند همزمان در تئاتر شهر و تالار مولوي حضور داشته باشد.
خون مثل استيك بازخواني محمد چرم شير از رمان فرانكشتين اثر مري شلي است. داستان اين نمايش در مورد مرده اي است كه توسط دكتر فرانكشتين زنده مي شود و شروع به نابود كردن ديگر انسان ها مي كند.
نمايش «سيزده» در تالار سنگلج نيز با استقبال تماشاگران مواجه شده است. اجراي اين نمايش تا ۱۳ مرداد ادامه خواهد داشت. سيزده، طي ۱۹ روز اجرا ۴۳۲۶ تماشاگر داشته و در مجموع در حدود يك و نيم ميليون تومان فروش كرده است.ضمناً دو نمايش ويژه كودكان و نوجوانان كه در تالارهاي هنر و الفبا بر روي صحنه هستند نيز با استقبال مواجه شده اند.
«چشم چشم دو ابرو» كاري از علي فروتن كه در تالار هنر اجرا مي شود با ۴ اجرا ۲۶۵ تماشاگر و «قصه گرگ و بزغاله» كاري از گروه تماشا پس از ۲۵ اجرا ۲۵۰۰ تماشاگر در آمفي تئاتر الفبا داشته است. اين نمايش ها تا آخر مرداد بر روي صحنه هستند.

جواد قادري
فروش فيلم هاي روي پرده وضعيت بهتري را در مقايسه با چند هفته اخير پيدا كرده است. از مهمان مامان استقبال خوبي شده است و پس از مدت ها براي تماشاي يك فيلم صف كشيده مي شود. معادله نيز فروش بدي نداشته است، اگر اتفاق خاصي نيفتد اين فيلم ها مي توانند طي روزهاي آينده مخاطبان بيشتري را جذب خود كنند. به نظر مي رسد تابستان پرفروش و پررونق سينماي ايران از مردادماه آغاز شده است.
باز هم يك فيلم كمدي عنوان پرفروش ترين فيلم روز را در اختيار گرفته است. مهمان مامان فروش بسيار خوبي داشته است و توانسته انتظارات اقتصادي سازندگان را فراهم كند. پس از اكران موفق و دور از انتظار «مارمولك» و «كما» كه به فروش بالاي ۶۰۰ ميليون تومان دست يافتند حالا نوبت مهمان مامان است. فيلمي كه از تبليغات تلويزيوني به خاطر داشتن تهيه كنند ه اي مانند سيما فيلم بهترين بهره را برده است. مهمان مامان افتتاحيه بسيار خوبي داشته است. ۱۵ و ۱۶ ميليون تومان فروش براي دو روز اول نمايش فوق العاده به نظر مي رسد. تنها مشكل، اكران هفت هفته اي فيلم است كه البته به نظر مي رسد پس از پايان نمايش در سينماهاي سر گروه،  فيلم در ديگر سينماها به نمايشش ادامه دهد. فرصت را براي شركت در مهماني مامان از دست ندهيد.


اتحاديه تهيه كنندگان طي چند هفته گذشته روزهاي پركاري را گذراند. از تحريم يك روزنامه گرفته تا رويارويي با شبكه هاي ماهواره اي. از مخالفت با افزايش دستمزدها گرفته تا ... در حال حاضر فعال ترين صنف خانه سينما اتحاديه تهيه كنندگان است. اتحاديه اي كه دوران پرتنش خود را پشت سر گذاشته و در حال حاضر اوضاع نسبتاً آرامي دارد. البته شايد اين آرامش مصداق آتش زير خاكستر باشد و هر آن احتمال شعله ور شدن آن برود. به هر حال اتحاديه تهيه كنندگان طي هفته گذشته براي تامين حقوق اعضاي خود با افزايش دستمزدها در سينما مخالفت كرده و خواستار اعمال قانون كپي رايت در مورد فيلم هاي ايراني براي جلوگيري از نمايش هاي غيرقانوني در شبكه هاي ماهواره اي شده است. اقداماتي كه انجام و يا حتي صدور بيانيه پيرامون آنها در مورد ديگر صنوف خانه سينما، كمتر رخ داده است.


طي هفته گذشته اتفاق ناخوشايندي در سينماي ايران رخ داد. تحريم يك روزنامه از سوي يك اتحاديه و صنف وابسته به سينما كاري نه چندان دلچسب و ناصواب به شمار مي رود. چه از آن روزنامه خوشمان بيايد و چه نيايد، چه با سمت و  سوي آن موافق باشيم و چه نباشيم، چه ... پذيرفته نيست آن را به خاطر متفاوت و يا مخالف بودن با خط مشي آن تحريم كنيم.
سينماي ايران از كم ظرفيتي ها و كم تحملي هاي اجتماع ضربه هاي فراواني خورده است و حال در خانه سينما ظرفيت و تحملي كه اين نهاد غير دولتي از بقيه انتظار آن را دارد، ديده نمي شود.


به نظر مي رسد امسال براي هديه تهراني سال پركاري باشد. برخلاف سال گذشته كه او تنها در جايي براي زندگي بازي و نقش بسيار كوتاه و بدون ديالوگ در دوئل ايفا كرد، امسال صحبت از حضور او در چند پروژه سينمايي است. تهراني حدود يك ماه است كه در شبانه كاري مشترك از كيوان علي محمدي و اميد بنكدار بازي مي كند.
ضمناً صحبت از حضور او در فيلم جديد احمد اميني نيز به گوش مي رسد. گفته مي شود او نقش اول زن «راز مانا» را پس از اتمام شبانه بازي خواهد كرد. همچنين چندي است كه صحبت از حضور تهراني در دومين فيلم  ماني حقيقي كه يك اثر طنز است، مي شود. يكي ديگر از پروژه هايي كه احتمال بازي هديه تهراني در آن مي رود، «سرگيجه» فيلم جديد محمد زرين دست است. گويا زرين دست عزم خود را جزم كرده كه بالاخره پاييز امسال فيلم جديد خود را در ايران جلوي دوربين ببرد. نقشي كه گفته مي شود هديه تهراني آن را ايفا خواهد كرد, نقش يك زن پنجاه ساله است. نقشي كه اگر تهراني حاضر به بازي در آن نشود، بيتا فرهي جدي ترين نامزد براي ايفاي آن است.
ضمناً اولين فيلم بلند فرهاد صبا و اثر جديد فرزاد موتمن را نيز به فيلم هاي فوق اضافه كنيد.


پس از مدتي شايعه پراكني نشريات زرد در مورد خواننده شدن رضا شفيعي جم يا همان بامشاد خودمان، خبرگزاري مهر خبر داد كه شفيعي جم به همراه مهران مديري قرار است مرداد ماه كنسرت مشتركي را به اتفاق يكديگر برگزار كنند. مهران مديري سابقه خوانندگي دارد و براي يك سريال و يك فيلم سينمايي ترانه خوانده و يك آلبوم موسيقي نيز منتشر كرده است. اما رضا شفيعي جم ...
در انتظار اين كنسرت ديدني (و نه شنيدني) بمانيد. اگر اين اتفاق به وقوع پيوست آن را از دست ندهيد!


در هنگام نوشتن اين مطلب هنوز تكليف اكران آخرين اثر مسعود كيميايي مشخص نيست. گفته مي شود فيلم از امروز به نمايش درخواهد آمد . اما هرچه شود و هرچه اين به تعويق افتادن نشان از عدم ثبات سينماي ايران داشته باشد، اما به نفع فيلم مسعود كيميايي و تهيه كننده اش خواهد شد. فيلم نيم ساعت در مقايسه با جشنواره كوتاه تر شده و اين امر به جذب مخاطب كمك خواهد كرد و ارتباط تماشاگر با «سربازهاي جمعه» مسلماً بهتر خواهد شد.
جنجال و تبليغات برسر نمايش و عدم نمايش فيلم نيز يقيناً سهم بسزايي در كنجكاوي و سينما رفتن مخاطبان خواهد گذاشت.

مهدي طاهباز
اگر به فيلم هاي روي پرده و چند فيلم در نوبت نمايش نگاهي بيندازيد متوجه يك وجه اشتراك ميان آنها خواهيد شد.
در «برگ برنده»،  «مهمان مامان» و «سربازهاي جمعه» كه بر روي پرده هستند و «اشك سرما» و چند فيلم ديگر در نوبت اكران بازيگران جواني حضور دارند كه از درون خانواده هاي هنرمند وارد سينما شده اند. بازيگراني كه همه از كودكي و يا نوجواني به لطف حضور در خانواده اي هنرمند و داشتن پدر و يا مادري سينماگر، پاي به عرصه بازيگري نهاده اند اما توانسته اند طي اين سال ها با نشان دادن توانايي ها خود را اثبات كنند و جاي پاي خود را در سينما محكم. باران كوثري هم اكنون برگ برنده را در حال اكران دارد و مليكا شريفي نيا مهمان مامان را. پولاد كيميايي در سربازهاي جمعه بازي كرده و گلشيفته فراهاني اشك سرما را در راه دارد. به اينها سحر جعفري جوزاني را نيز با مجموعه «نقطه چين» اضافه كنيد همچنين پگاه آهنگراني را با «مكس» و رضا داوود نژاد را با «روايت سه گانه» و...
نكته جالبي كه در مورد اكثر افراد فوق صدق مي كند اين است كه بيشتر آنها بازي در سينما را از كودكي آغاز كرده اند. البته بازيگري كه چه عرض كنم. مسلماً بهترين گزينه براي ايفاي نقش يك كودك در يك فيلم، يكي از كودكان عوامل است. عواملي كه بيشتر به بازيگر و كارگردان آن فيلم خلاصه مي شوند. كودك بازيگر ما يا بازيگر كودك ما در يك خانواده سينمايي رشد كرده و قطعاً با دوربين راحت تر خواهد بود تا يك فرد غريبه.

باران كوثري دختر جهانگير كوثري و رخشان بني اعتماد در شش سالگي در فيلم هاي «بهترين باباي دنيا» و «نرگس» حضور يافت. مليكا شريفي نيا شش ساله بود كه در «اوينار» و «ديدار در استانبول» و سپس در هفت تا ۱۱ سالگي در «دايان باخ»، «پري»، «آرايش مرگ»، «اشك و لبخند» و «ابر و آفتاب».
رضا داوود نژاد تنها شش سال داشت كه در فيلم «بي پناه» ساخته پدرش ظاهر شد. سحر جعفري جوزاني در هشت سالگي در «شير سنگي» حضور يافت و پولاد كيميايي هشت ساله بود كه پدرش از او در «سرب» استفاده كرد. پگاه آهنگراني هم در شش سالگي در «گربه آوازه خوان» ظاهر شد. شايد مسن  ترين بازيگر اين جمع يا بازيگري كه كارش را در سن بالاتري در سينما آغاز كرده، گلشيفته فراهاني باشد، بازيگري كه از همان ابتدا بازيگر شد و تنها حضور فيزيكي در فيلم نداشت. او در ۱۴ سالگي در «درخت گلابي» مهرجويي حضور يافت و انصافاً هم بازي كرد. هم اكنون حدود يك دهه از حضور افراد فوق در سينما مي گذرد و اكثر آنها بازيگر شده اند. بازيگراني كه حتي نقش اول زن برخي از فيلم ها نيز به آنها واگذار مي شود و به خوبي از عهده ايفاي آن برمي آيند. شايد در اين ميان تنها پولاد كيميايي باشد كه نتوانسته خود را به عنوان يك بازيگر مطرح كند و از سايه حضور پدرش خود را برهاند. او در فيلم هاي سرب، تجارت، ضيافت، سلطان، فرياد، اعتراض و سربازهاي جمعه به كارگرداني پدرش، مسعود كيميايي بازي كرده است.

او تا سال ۸۲ نتوانست در فيلم ديگري كه كارگردانش پدرش نباشد بازي كند. اين طلسم با بازي او در «شمعي در باد» ساخته پوران درخشنده شكست اما حضور او در اين فيلم چنگي به دل نمي زد.
موفق ترين بازيگران اين گروه باران كوثري و گلشيفته فراهاني هستند كوثري پس از بهترين باباي دنيا و نرگس، نقش كوچكي را در «روسري آبي» ايفا كرد سپس نوبت به «بانوي ارديبهشت»، «باران و بومي» و «زير پوست شهر» رسيد.
اما جدي ترين محك او در اولين ساخته اصغر فرهادي زده شد. او در «رقص در غبار» بازي خوبي از خود ارايه داد و سپس در برگ برنده سيروس الوند خود را ثابت كرد. بعد هم نوبت «خوابگاه دختران» محمد حسين لطيفي رسيد كه هنوز به نمايش درنيامده است.

گلشيفته فراهاني پركارترين فرد اين مجموعه است. او پس از درخت گلابي در هفت  پرده بازي كرد كه هنوز به نمايش درنيامده است. سپس نوبت «زمانه» رسيد كه چندان جدي نبود و بعد هم «جايي ديگر» و «بوتيك»؛ بوتيك و بازي گلشيفته فراهاني با شيطنت هاي كودكانه اش در جشنواره سال گذشته طرفداران بسياري پيدا كرد و او به خاطر بازي در اشك سرما توجه هاي بسياري را به خود جلب كرد. گلشيفته فراهاني «بابا عزيز» را نيز در حال آماده سازي دارد.
مليكا شريفي نيا پس از هفت فيلمي كه از پنج سالگي تا ۱۱ سالگي بازي كرد حدود پنج سال از سينما دور ماند و در فيلمي حضور نيافت. تا اين كه در سال ۸۲ و در ۱۷ سالگي بهترين نقش اش را در «مهمان مامان» بازي كرد اين نقش بيشتر از بقيه نقش هايش به چشم مي آيد.
اما سحر جعفري جوزاني با اين كه در چند فيلم سينمايي نيز بازي كرده حضور او در دو مجموعه تلويزيوني بيشتر نمايان است.
او پس از شير سنگي در هشت سالگي، در «يك مرد يك خرس» به كارگرداني پدرش در ۱۴ سالگي حضور يافت و سپس فيلم هاي «بلوغ»، «چشمهايش» و «هفت ترانه».

حضور او در «آژانس دوستي» باعث معروفيتش شد و با «نقطه چين» به اوج رسيد. هر چند كه به عقيده برخي او چندان مناسب ايفاي نقش هاي طنز و شلوغ نيست.
در اين ميان رضا داوودنژاد در كنار بازيگري به كارگرداني و ديگر وجوه سينما نيز علاقه نشان داده است او پس از حضور در بي پناه در سنين كودكي كار در سينما را با بازي در آثاري چون «مصائب شيرين»، «بچه هاي بد» و «بانوي كوچك» ادامه داد. در كنار اينها در دو مجموعه «باغچه مينو» و «چراغ جادو» نيز بازي كرد و در چند فيلم نيز دستيار پدرش بود. به نظر مي رسد نويسندگي و كارگرداني دغدغه هاي مهم تري براي رضا داوودنژاد باشد تا بازيگري.
پگاه آهنگراني هم كه با گربه آوازه خوان شروع كرده بود با «دختري با كفش هاي كتاني» ادامه داد و سپس به «زندان زنان» رسيد و در ادامه در مكس بازي كرد كه در نوبت نمايش است. آهنگراني مدتي است كه از سينما فاصله گرفته و به تحصيل مي پردازد.

فرزندان سينماگران، كودكان ديروزي سينما، امروز تبديل به بازيگران نقش هاي اصلي شده اند. برخي جاي پاي خود را محكم كرده اند و برخي در حاشيه به راه خود ادامه مي دهند و در انتظار يك فرصت و يك جرقه هستند. نسلي از بازيگران كه آينده سينماي ايران از آن آنهاست.