عميد نمازي خواه - جواد نصرتي
هنگامي كه ايالات متحده آمريكا و اتحاد جماهير شوروي پيمان منع گسترش موشك هاي بالستيك را امضا كردند فقط ۹ كشور موشك بالستيك داشتند در صورتي كه امروز بيش از ۳۰ كشور موشك بالستيك دارند و ۱۴ كشور در توليد يا صادرات موشك بالستيك و تكنولوژي مربوط به آن دست دارند
يكي از بازوان پر قدرت و تواناي هر كشوري يا بهتر است بگوييم پر قدرت ترين بازوي تواناي هر كشور نيروي نظامي آن است. نيروهاي نظامي به چندين بخش زميني، هوايي و دريايي تقسيم مي شوند كه در تمام آنها هدف اصلي يكي است ولي شيوه كارها با يكديگر تفاوت دارد. در تمامي بخش ها وجود چندين هزار خدمه لازم است تا نقشه ها به صورت صحيح و كامل اجرا شود.
وجود خدمه زياد در يك يگان نظامي هنگام جنگ باعث تلفات جاني زيادي خواهد شد همان طور كه مي توان در جنگ جهاني اول و دوم اين فاجعه را به وضوح ديد. به همين خاطر چندين دهه است كه كشورها به دنبال ساخت تجهيزاتي هستند كه بدون استفاده از انسان و تنها با يك نظارت الكتريكي به مناطق مختلف كشورها حمله برد تا ديگر از تلفات جاني خبري نباشد. هواپيماهاي بدون سرنشين (UAV) از اين قبيل هستند ولي از مهم ترين مقوله اين امر مي توان موشك ها را نام برد.
رعب انگيزترين و مخوف ترين وسيله نظامي است به گونه اي كه اگر كشوري قدرت موشكي بالايي داشته باشد مي تواند با آسايش و آرامش امنيت خود را حفظ كند.
در دنياي امروز به رغم امضاي پيمان نامه هاي متعدد كشورها و قراردادهاي بين المللي كه براي كنترل تكنولوژي موشكي در سازمان ملل به امضا مي رسد، در نهايت كشوري حرف اول را مي زند كه به لحاظ موشكي مجهزتر باشد. تا قبل از جنگ جهاني دوم بنا به مقتضيات جنگ فقط چندين كشور در حال جنگ بودند كه ابرقدرت موشكي محسوب مي شدند مانند روسيه و آلمان. در واقع جنگ براي اينها مانند كاتاليزوري در عرصه پيشرفت در صنايع موشكي بود.
پس از فروكش كردن التهابات جنگ جهاني دوم، بسياري از كشورها دست به كار شدند و شروع به ساخت و يا حداقل خريد موشك كردند زيرا مي دانستند اگر سيستم موشكي قوي داشته باشند پشتوانه خوبي براي حفظ امنيت دارند. هر روزه انواع موشك ساخته و آزمايش مي شد كه در اين ميان يك تكنولوژي توجه همگان را به خود جلب كرد و آن موشك هاي بالستيك بود.
يك موشك بالستيك يك ماشين تحويل موشك ـ مولد، شامل سيستم رهيابي و محفظه حمل مهمات است كه اساساً عليه اهداف زميني و سطحي مورد استفاده قرار مي گيرد. انواع گوناگون موشك هاي بالستيك برحسب برد طبقه بندي شده اند.
۱ـ موشك بالستيك جنگي كوتاه برد (BSRBM) با برد ۱۵۰ كيلومتر
۲ـ موشك بالستيك كوتاه برد (SRBM) با برد ۷۹۹ـ۱۵۰ كيلومتر
۳ـ موشك بالستيك ميان برد (MRBM) با برد ۲۳۹۹ـ۸۰۰ كيلومتر
۴ـ موشك بالستيك دوربرد (IRBM) با برد ۵۴۹۹ـ۲۴۰۰ كيلومتر
۵ـ موشك بالستيك قاره پيما (ICBM) با برد ۵۵۰۰ كيلومتر به بالا
نوع خاص ديگري از موشك بالستيك هم وجود دارد كه از زيردريايي شليك مي شود و با نام اختصاري SLBM شناخته مي شود. در ساخت موشك هاي بالستيك مبحث پيشرانش كه مشخص كننده برد موشك است مهم ترين مسئله است كه اين ميزان برد، معيار سنجش قدرت تخريبي موشك است. موشك هاي بالستيك براي شناسايي دقيق هدف يك محفظه هدايت براي حمل دقيق كلاهك به هدف مورد نظر را دارا هستند و فرق ميان اين محفظه هدايت كنترل موشك و دقت آنها را متفاوت مي كند.
شليك يك موشك بالستيك در چندين مرحله انجام مي شود. پس از اين كه موشك به فضاي بالاي جو رفت و در اصل فاز شليك را به پايان رساند قسمتي از آن جدا شده و ديگر تبديل به يك RV «دستگاه ورود مجدد» مي شود كه خود را در فضا رها مي كند و شامل كلاهك و قسمت هاي رهيابي است. پس از جداشدن RV ديگر وظيفه اش را به تنهايي انجام مي دهد تا خود را به هدف موردنظرش برساند. «ماشين هاي ورود مجدد چندمنظوره MIRV كه توسط موشك هاي بزرگتر حمل مي شوند نيز مي توانند به طور مستقل به سوي هدف سير كنند.»
برد بسيار بالا و توانايي حمل مقدار زياد مهمات و حمل كلاهك هاي هسته اي موشك هاي بالستيك را از ديگر موشك ها جدا مي كند. با وجود اين كه موشك هاي بالستيك جزو سلاح هاي كشتارجمعي (WMD) محسوب نمي شود ولي مي تواند مقدار زيادي از انواع سلاح هاي كشتارجمعي را حمل كند و به عنوان يك منبع نگراني براي كشورها به حساب آيد. فناوري موشك هاي بالستيك هم بعد از جنگ جهاني دوم رشد و نمو پيدا كرد و از دهه ۱۹۵۰ ابرقدرت هاي موشكي به وجود آمدند كه تهديدي براي كشورهاي ديگر محسوب مي شدند.
در اين زمينه اتحاديه جماهير شوروي يك سر و گردن از رقباي خود بالاتر بود. با گذشت زمان پر قدرت تر شد و همواره حرف اول را مي زد؛ اين امر
كشورهاي ديگر مخصوصاً رقيب سرسختش يعني ايالات متحده آمريكا را آزار مي داد. روسيه در عين حال با توجه به مصالح اقتصادي ـ سياسي كشورش گوشه اي از اين قدرت را با برخي از كشورها، خصوصاً چندين كشور آسيايي تقسيم كرد. اين قضيه آمريكا را به تاملي سخت در عرصه نظامي كشاند زيرا به جز قدرتمندشدن كشورها اين نگراني وجود دارد كه كشورهاي تحت سلطه، خود به تنهايي به گسترش تكنولوژي موشك بالستيك دست يافته و به ساخت موشك بپردازند.
تقريباً تمامي كشورهاي آسيايي خريدارهاي بسيار خوبي براي روسيه هستند و در فهرست موشك هاي اين كشورها حداقل نام يك يا دوتا از موشك هاي روسي ديده مي شود و حتي به غير از كشورهاي آسيايي، اروپايي ها نيز به همين گونه اند. به غير از روسيه و چين در آسيا، ايران و كره شمالي نيز در زمينه موشكي قوي هستند. كره شمالي با داشتن موشك هاي بالستيك از قبيل تائپودونگ ۱و۲ (Taepodong1,2) و يا نودونگ ۱ و ۲ (Nodong1,2) به گستره اي به شعاع ۴۰۰۰ تا ۶۰۰۰ كيلومتري اطراف كشورش مسلط است و ايران نيز با داشتن موشك هاي زلزال و شهاب سه (شهاب چهار در حال آزمايش است) قدرت بزرگي در منطقه محسوب مي شود. نگراني هاي آمريكا از گسترش و فروش موشك هاي بالستيك دولت رونالد ريگان را متاثر كرد. به نحوي كه تمركز نيروي نظامي آمريكا را به اين موضوع برانگيخت و زماني شوروي نخستين موشك بالستيك قاره پيماي (ICBM) خود را پرتاب كرد كه توانايي حمل سلاح هاي هسته اي و غيرهسته اي در حجم بالا را داشت. نيروي نظامي آمريكا موفق به طرح سيستم دفاع موشك هاي بالستيك (Defensive Ballestic Missile) شد ريگان طراحان و مهندسان هوافضاي خود را بر سيستم ابتكاري دفاع راهبردي ـ فضايي متمركز كرد كه اين تمركز موجب ارتقاي چشمگير سطح تكنولوژي دفاع موشكي بالستيك (BMD) آمريكا شد. گونه هاي جديد اين سيستم را در دوران رياست جمهوري جورج بوش هم به گونه اي تكميل يافته تر مي بينيم.
|
|
بسياري از متخصصان آمريكايي متذكر شدند كه سيستم دفاع موشكي بالستيك بسيار پرهزينه تر از سيستم حمله موشكي است و بايد بيشتر به حمله موشكي متكي بود. موشك هاي بالستيك در جنگ ها خسارات زيادي به كشورها وارد كرده اند. به عنوان مثال در جنگ جهاني دوم آلمان چيزي بيش از سه هزار موشك بالستيك به نام V-2 «ملقب به اسلحه انتقام» به انگلستان و آنتروپ طي سال هاي ۴۵ـ۱۹۴۴ شليك كرد. در جنگ ايران و عراق بارها از موشك هاي اسكاد روسي استفاده شد در جنگ خليج فارس عراق از موشك هاي بالستيك استفاده كرد و بسياري از نقاط عربستان سعودي را در سال ۱۹۹۱ نشانه گرفت كه يك موشك به يك پايگاه نظامي آمريكايي اصابت كرد و ۲۸ سرباز آمريكايي در آن مردند.
موشك هاي بالستيك همواره باعث ايجاد تنش بين كشورها بود. براي نمونه بحران موشك هاي بالستيك كوبا در سال ۱۹۶۲ كه با تحويل موشك هاي دوربرد اتحاديه جماهير شوروي به كوبا انجام شد جنگ سرد را گرم تر كرد يا بحران تايوان در سال ۱۹۹۶ پس از انتخابات دموكراتيك چين چندين موشك بالستيك به خطوط كشتيراني نزديك تايوان شليك كرد و در اواخر دوران تائپودونگ در سال ۱۹۹۸ كه كره شمالي يك موشك بالستيك را به طور غيرمنتظره روي محدوده هوايي ژاپن آزمايش كرد باعث اعتراض كشورهاي غربي شد.
هنگامي كه ايالات متحده آمريكا و اتحاد جماهير شوروي پيمان منع گسترش موشك هاي بالستيك را امضا كردند فقط ۹ كشور موشك بالستيك داشتند در صورتي كه امروز بيش از ۳۰ كشور موشك بالستيك دارند و ۱۴ كشور در توليد يا صادرات موشك بالستيك و تكنولوژي مربوط به آن دست دارند. پس همواره تهديد شليك يك موشك بالستيك از طرف اين كشورها وجود دارد و مهم تر از آن فروش يك موشك به يك گروه تروريستي !
براي جلوگيري از اين امر موافقتنامه بين المللي كنترل تكنولوژي موشكي (MICR) كه موافقتنامه اي داوطلبانه است در سال ۱۹۸۷ بين ملل و دول مختلف براي كنترل جابه جايي موشك ها و تكنولوژي هاي مربوطه كه قابليت حمل سلاح هاي كشتارجمعي (WMD) را ايجاد مي كند بسته شده است ولي آيا مي توان مطمئن بود كه تمامي كشورها به همه توافقنامه هايي كه امضا كرده اند، پايبند بمانند. همانند آمريكا كه يك شبه بدون گرفتن هيچ اجازه و مدركي و با زير پا گذاشتن تمامي موافقتنامه ها و تعهدنامه هاي بين المللي به عراق حمله كرد و هيچ كدام از آنها را در نظر نگرفت؟