خسرو نقيبي
سال ۱۹۹۲؛ بلگراد. بابي فيشر مقابل چشم دهها خبرنگار نامه اي را مقابل چهره اش مي گيرد و آب دهانش را روي نامه پرتاب مي كند. آنها كه البته از محتواي نامه آگاهند مي دانند آن نامه اخطار رسمي وزارت خارجه آمريكا به فيشر براي سفر نكردن به سرزمين هايي بود كه در آتش جنگ مي سوخت. بندي كه به قانون اساسي اضافه شده بود تا از سفر اتباع آمريكا به سرزمين هاي جنگ زده بوسني جلوگيري شود.
فيشر اما به نامه بي اعتنا بود، به يوگسلاوي رفت و براي دومين بار بوريس اسپاسكي رقيب هميشگي اش را شكست داد تا بيش از سه ميليون دلار جايزه بگيرد. شطرنج باز افسانه اي اما حالا پس از گذشت بيش از ۱۲ سال بايد تاوان كاري را كه كرده پس دهد.
زندگي فيشر همانند يك بوكسور حرفه اي است. تقريباً فراز و نشيب هاي اين قهرمان محبوب بچه هاي دهه ۸۰ و ۹۰ نه به يك شطرنج باز كه به مشت زني حرفه اي شبيه است كه هميشه براي بهترين بودن با مشكلات فراواني روبه رو شده.
او وقتي جوان تر است حاضر مي شود در گمنامي بزرگاني را يك به يك از پيش رو بردارد تا همگان به نبوغ ذاتي اش ايمان بياورند اما بعدتر در اوج قدرت همانند يك مشت زن پير حاضر نمي شود رو در روي جواني بايستد كه عنوان قهرمانيش را به مخاطره انداخته. هر چند كه اين گريز از رويارويي، به قيمت از دست رفتن عنوان قهرماني اش هم تمام شد.
فيشر پس از سال ۹۲ اما بيشتر يك پيشكسوت معترض بود تا يك بازيكن؛ او هرگز اجازه بازگشت به آمريكا را نداشت. او نه تنها نمي توانست به آمريكا بازگردد كه حتي پليس آمريكا به همراه پليس بين الملل به دنبال راهي براي دستگيري او مي گشت.
حالا پس از همه اين روزها فيشر به دام افتاده است او كه اين سال هايش را در ژاپن، فيليپين و مجارستان گذرانده اين بار در سفر به ژاپن سرانجام به دام ماموران ژاپني افتاده؛ «بابي فيشر در فرودگاه ناريتاي ژاپن بازداشت شد» اين يكي از مهم ترين خبرهايي بود كه طي هفته گذشته روي خروجي خبرگزاري هاي جهان رفت.
حالا البته معلوم نيست كه ژاپني ها فيشر محبوب را نزد خودشان نگاه خواهند داشت يا او را به آمريكايي باز خواهند گرداند كه او در اين سال ها بيشترين ميزان توهين را به مقامات آن كرده است. فيشر حتي در حادثه ۱۱ سپتامبر هم ابراز تاسف نكرد و اين واقعه را باز خورد همه رفتارهاي سال هاي اخير خود آمريكايي ها دانست.
روياها، زود رنگ مي بازند. بابي فيشر همان مردي كه روزگاري وقتي پاي ميز شطرنج مي نشست نفس هاي بسياري را در سينه حبس مي كرد، حالا دستبند بر دست به انتظار تصميم ژاپني ها نشسته است. چه كسي افسانه را به زمين آورده است؟