جمعه ۱۳ شهريور ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۴۸۵
سينما
Friday.htm

خبر
ويكتور
006045.jpg

راجر مور ۷۷ ساله به تازگي قرارداد بازي در فيلمي با عنوان «ويكتور» را امضا كرده است كه توسط «اسكات مابوت» كارگرداني مي شود و فيلمنامه آن را «آليستر فاكنر» خواهد نوشت. اين فيلم باز هم الهام و اقتباسي از شخصيت فرانكنشتاين خواهد بود كه در آن مور عهده دار ايفاي نقش شخصيتي به نام دكتر والتون است. تاكنون به غير از مور، تنها بازي جيسون كارتر در اين فيلم قطعي شده، ضمن اين كه زمان اكران فيلم مذكور در سال ۲۰۰۵ ميلادي خواهد بود.

بازيگري و تهيه كنندگي
006042.jpg

ري ليوتا بازيگري است كه بازي اش در فيلم هايي نظير «رفقاي خوب» همچنان در خاطرها مانده است. اخيراً از سوي برخي خبرگزاري ها اعلام شده كه ليوتا مي خواهد در فيلمي با عنوان «سوزاندن آرام» بازي كند كه از قرار معلوم مراحل توليد آن هم آغاز شده است.
اين فيلم توسط «وين بيچ»، نويسندگي و كارگرداني مي شود و ماجراي درگيري يك وكيل دادگستري با رهبر گروهي مافيايي را روايت مي كند. نكته مهم در توليد فيلم «سوزاندن آرام» اين است كه تهيه كننده آن خود ليوتا خواهد بود و او قصد دارد فيلم را تا پايان سال جاري ميلادي روانه اكران كند. از همبازي هاي ليوتا در اين فيلم مي توان از «جولن بالوك» و «تاي ديگز» نام برد.

سي و نه پله
006051.jpg

رابرت تاون به تازگي اعلام كرده كه مي خواهد اقتباس جديدي از فيلم كلاسيك «سي ونه پله» ساخته آلفرد هيچكاك انجام دهد كه هم اكنون فيلمنامه آن را مي نويسد و قرار است تا سال ۲۰۰۵، كارگرداني آن را هم به پايان برساند.
تاون اخيراً فيلمي با نام Ask the Dust را كارگرداني مي كرد كه در آن كلين فارل و سلما هايك بازي مي كردند و فيلم هم اكنون در مراحل مونتاژ قرار دارد. تاون، فيلمنامه آن را براساس رماني از جان فانت نوشته بود و گويا تهيه كنندگي فيلم بر عهده تام كروز است.

فعلاً بازيگري، نه كارگرداني
006048.jpg

از قرار معلوم «كوين كاستنر» طي اين روزها بيش از آن كه كارگرداني كند به بازيگري روي آورده است. او به تازگي بازي در فيلم «عصبانيت شديد» را به پايان رسانده، كه نويسنده و كارگردان آن مايك بيندر است و علاوه بر كاستنر، جان آلن، اريكا كريستين و اوان راشل وود در آن بازي كرده اند. فيلم، تلاش هاي يك مادر و چهار دختر براي گرداندن چرخ زندگيشان را روايت مي كند كه در اين ميان با يك بازيكن قديمي بيسبال آشنا مي شوند.
فيلم احتمالاً تا پايان سال جاري ميلادي در برخي سينماهاي آمريكاي شمالي اكران خواهد شد. كاستنر بعد از بازي در اين فيلم، درگير بازي در فيلم ديگري شده كه هنوز نامي برايش انتخاب نكرده اند ولي توسط راب رينر كارگرداني مي شود و فيلمنامه آن را تد گريفين نوشته است. از همبازي هاي كاستنر در اين فيلم مي توان از جنيفر آنيستون و شرلي مك لين نام برد.

عصر طلايي
006039.jpg

كيت بلانشت در فيلمي با عنوان «عصر طلايي» بازي خواهد كرد كه كارگردان آن «شخار كاپور» (كارگردان اهل پاكستان) است. تاكنون تنها حضور بلانشت به عنوان بازيگر در اين فيلم قطعي شده است و اين درحالي است كه هم اكنون فيلمنامه آن توسط «مايكل هرست» نوشته مي شود. منتظر اكران اين فيلم در سال ۲۰۰۶ ميلادي باشيد. بلانشت به تازگي بازي در فيلمي با عنوان «زندگي آبي» را به پايان رسانده است كه همبازي هايش در اين فيلم بيل موري، اون ويلسون و آنجليكا  هاستون بوده اند. فيلم توسط وس اندرسون كارگرداني شده است و فيلمنامه را اندرسون به همراه شخص ديگري با نام «نوآ بامچ» نوشته اند. تهيه كنندگان فيلم زندگي آبي قصد دارند فيلم را تا پايان سال جاري ميلادي روانه اكران در برخي سينماهاي آمريكاي شمالي كنند. لازم به ذكر است كه بلانشت تا پيش از اين در فيلم جديد مارتين اسكورسيزي با نام «هوانورد» بازي مي كرد كه به زندگي هوارد هيوز كارگردان شهير سينما اختصاص دارد.

سينماي ايران
شغل سازمان يافته
درباره ضعف فيلمنامه در سينماي ايران ـ ۴
براي بررسي ضعف فيلمنامه نويسي در سينماي ايران بايد بخشي از توجه خود را به مراحل پيش توليد فيلم ها معطوف كنيم. اخباري كه معمولاً از جريان هاي پيش توليد فيلم ها مي شنويم همگي حكايت از آن دارند كه اين مرحله بيش از آن كه مطالعاتي باشد، اجرايي است و صرفاً مراحل فني كار را در بر مي گيرد. شايد در اين جا برخي، نوشتن فيلمنامه را جزو مراحل پيش توليد در نظر نگيرند. اما بايد توجه داشت كه مرحله توليد فيلم از آغاز فيلمبرداري تا پايان آن را شامل مي شود و همچنين مرحله پس از توليد از آغاز مونتاژ تا آماده شدن نهايي فيلم را در بر مي گيرد. بنابراين اگر چنين تعريفي در مورد مراحل ساخت يك فيلم را بپذيريم آن وقت بايد فيلمنامه نويسي را هم در رده پيش توليد هر فيلم در نظر بگيريم. بديهي است كه در كنار فيلمنامه نويسي، اقدامات ديگري هم در اين مرحله قرار مي گيرد كه در ميان آنها مي توان به انتخاب عوامل، انتخاب وسايل فني و... اشاره كرد.
در ابتداي مطلب به اين موضوع توجه شد كه مرحله پيش توليد بايد رنگي مطالعاتي به خود بگيرد. به اين معني كه در آن فيلمنامه نويسي و مراحل مختلف آن در اولويت اول كار قرار داشته باشد. حال اين مراحل مختلف فيلمنامه نويسي چيست؟ بررسي اين مراحل از اين جهت مهم است كه ما را در شناخت استانداردهاي نوشتن يك فيلمنامه ياري مي دهد و در واقع ملاك هاي اساسي و كلي را مشخص مي كند. با استفاده از اين ملاك ها مي توانيم مقايسه اي با شرايط فعلي فيلمنامه نويسي در ايران انجام دهيم و ضعف هاي آن را دقيق تر و موشكافانه تر بررسي كنيم.
اگر بخواهيم تاريخ توليد فيلم در جهان را تحليل كنيم و نگاهمان را معطوف به اين قضيه سازيم كه تا به حال كدام بخش از مراحل مختلف ساخت فيلم زمان و انرژي بيشتري برده است، بي شك انتخاب اولمان مقوله فيلمنامه نويسي خواهد بود. چه، تمامي فيلمسازان بزرگ تاريخ سينما همواره اذعان داشته اند كه فلان فيلمشان تنها و تنها به اين دليل خوب شده است كه وقت بيشتري را براي نوشتن فيلمنامه آن و سروكله زدن با فيلمنامه نويسان اختصاص داده اند. به طور مثال هيچكاك در اغلب گفت وگوهايش به اين موضوع اشاره داشته كه وقتي فيلمنامه اي را به پايان برده و از آن راضي بوده، كل فيلم را ساخته شده قلمداد مي كرده است. چرا كه او نوشتن درست و دقيق فيلمنامه را كاري همسطح ساخت كل فيلم در نظر مي گرفته و همپايه آن و شايد هم بيشتر، وقت و انرژي صرف مي كرده است. مي دانيم كه فيلم هاي هيچكاك از لحاظ كارگرداني، بازيگري، فيلمبرداري و تدوين در چه مرتبه اي از كيفيت قرار داشته است. تنها مي توان گفت كه اين كيفيت در سطحي بوده كه امروز به رغم پيشرفت حيرت انگيز تكنولوژي در سينما بسياري از كارگردان ها مبهوت و حيران از جلوه هاي تكنيكي و كارگرداني فيلم هاي هيچكاك هستند و نمي توانند آن چنان كه بايد و شايد اين جلوه ها را در فيلم هايشان بازسازي و بازنمايي كنند. حالا در نظر بگيريد كه اين ويژگي ها در كنار هم به ارزش و مرتبت فيلمنامه نويسي در نزد هيچكاك نمي رسند و اين خود نشانگر آن است كه فيلمنامه نويسي چه درجه اي از اهميت براي اين استاد مسلم سينما داشته است.
در كنار توجه فيلمسازان بزرگ به مقوله فيلمنامه نويسي در فيلم هايشان، بايد يك نكته ديگر را هم در نظر آورد. در حرفه هاي مختلف سينمايي، آنچه كه بيش از همه دغدغه ذهني تهيه كنندگان بزرگ و تاريخ ساز را برانگيخته، همين فيلمنامه نويسي بوده است. با خواندن زندگينامه هاي تهيه كنندگان بزرگ تاريخ سينما متوجه عمق توجه آنها به اين مقوله مي شويم. اين دغدغه در نزد آنها باعث شده كه فيلمنامه نويسي به سيستماتيك ترين و شكل يافته ترين حرفه سينمايي تبديل شود. به طوري كه از ديرباز تا به امروز در استوديوهاي بزرگ، سازمان ها و شركت هاي گوناگوني براي ساماندهي به مقوله فيلمنامه نويسي و فيلمنامه نويسان شكل گرفته است كه البته در طول تاريخ، رشد و توسعه اي نجومي داشته اند. چرا كه مقدار زيادي از سرمايه تهيه كنندگان جذب بخش فيلمنامه نويسي مي شده و بنابراين نيروهاي بيشتري اعم از فيلمنامه نويس و كارمند درگير كار در اين بخش مي شده اند. گفت وگوهايي كه از فيلمنامه نويسان عصر كلاسيك تاريخ سينما بر جا مانده است همگي حكايت از آن دارند كه نوشتن يك فيلمنامه خوب، توسط فيلمنامه نويس، سود زيادي را از جانب تهيه كننده، عايد او مي كرده است، به نحوي كه ارقام دستمزدهاي آنها، امروز هم زياد به نظر مي رسد. شايد عصر كلاسيك تاريخ سينما از آن جهت فيلم هاي ماندگاري را عرضه كرده كه در آن به مقوله فيلمنامه نويسي، نگاهي سيستماتيك صورت گرفته است.
در چند دهه اخير هم كارگاه هاي مختلف فيلمنامه نويسي در سطح دنيا شكل گرفته است كه در آن تلاش مي شود نوشتن فيلمنامه با فكر جمعي صورت گيرد و البته به اين طريق از سختي جان فرساي كار فيلمنامه نويسي كاسته شود. در كنار آن مي توان به بخش هايي نظير اقتباس، آرشيو روزنامه و... در هر استوديوي فيلمسازي اشاره كرد كه آنها هم بخش ديگري از چارت سازماني فيلمنامه نويسي را تشكيل مي دهند. اگر كسي بخواهد جزييات بيشتري از اين چارت سازماني به دست بياورد شايد به حيرت بيفتد. حيرت از اين كه فيلمنامه نويسي چه نقش بي بديلي در مراحل مختلف ساخت يك فيلم دارد.

نمايش فيلم در خطوط بين شهري
اتوبوسي بدون هوس
همان طور كه روكش هاي مخمل قابل شست وشو پرده هاي همرنگ و بوق هاي متنوع در فهرست وسايل تزييني به حساب مي آيند سيستم هاي پخش صوت و تصوير
در اتوبوس هاي مسافربري نيز چيزي فراتر از اين محسوب نمي شود
«يه فيلم براشون مي ذاريم، شلوغ نكنن»
006018.jpg
006027.jpg

اين جمله همه فلسفه  سينمايي اصغر شاگرد راننده اتوبوس ولوو نخودي رنگ خط همدان ـ تهران براي نمايش فيلم است. او برخلاف اسلافش كه لباس هاي چرك و كثيف مي پوشيدند و با پارچه و ليوان پلاستيكي در ميان مسافران خسته و كوفته راه مي رفتند لباس تميزي بر تن دارد، به جاي آب نوشابه پخش مي كند و مسافران را براي خوردن آب به سمت در ورودي عقب راهنمايي مي كند. او يكي از هزاران شاگرد راننده اتوبوس هاي بين شهري است كه حالا آنها را مهماندار مي خوانند. آنها وظايف گوناگوني در طول سفر دارند كه به قول خودش آخرين و بي اهميت ترين آنها نمايش فيلم است. مهم ترين نقطه مشترك او با همه آن جوان هاي چرك و عصبي از دست مسافران بي مبالات بي علاقگي مفرط به سينماست.
«سينما مال آدم هاي بيكاره»
006024.jpg
006021.jpg

با چنين تفكري او همين كه اتوبوس از پايانه خارج مي شود و هنوز مسافرها سرجاهايشان جابه جا نشده اند سي دي  انتخابي اش را مي گذارد توي دستگاه پخش تا بي اهميت ترين وظيفه اش را انجام داده باشد و مي رود دنبال پخش موادغذايي بسته بندي شده اي كه شركت مسافربري با گوني به آنها تحويل مي دهد و آنها بسته بسته مي دهند دست مسافران. اتوبوس آرام آرام از شهر خارج مي شود منظره فراخ مي شود و فيلم حالا ديگر از نيمه گذشته است.
از ۳۰۲ تا ولوو
زمان آغاز نمايش فيلم در مسافرت هاي بين شهري با اتوبوس به يك دهه نرسيده اين پديده پيوند عميقي با افول اتوبوس هاي ۳۰۲ بنز توليد ايران خودرو در جاده هاي كشور و ظهور اتوبوس هاي ولوو در سال هاي مياني دهه ۷۰ دارد.
006030.jpg
006015.jpg

به دنبال اجراي مقررات تازه براي حذف اتوبوس هاي فرسوده از ناوگان مسافربري زميني شركت هاي توليد خودرو در ايران به ويژه شهاب خودرو دست به كار توليد مدل هاي جديد اتوبوس و مونتاژ اتوبوس هاي مسافربري ولوو شدند كه با اقبال جهاني روبه رو شده بود. در عرض پنج سال تعداد اتوبوس هاي ولوو كه در خطوط مختلف به فعاليت مشغول شدند به شكل گسترده اي رو به افزايش گذاشت. اين اقبال عمومي از سوي دارندگان اتوبوس ها هيچ ارتباطي به جهان سينما ندارد. اتوبوس هاي ولوو از ديدگاه فني، سرعت و امكاناتي كه براي رانندگان فراهم مي كرد با اتوبوس هاي ۳۰۲ غيرقابل مقايسه بود. تسهيلات وزارت راه وترابري براي كساني كه علاقه مند به نونواركردن اتوبوس هاي خود داشتند نيز مزيد بر علت شد.
006012.jpg
006009.jpg

همه چيز خبر از خط پر رفت و آمد و پر ترافيك تهران ـ اصفهان از پايانه تازه تاسيس بيهقي مي داد. اولين نمايش فيلم در اتوبوس هاي ولوو خط اصفهان ـ تهران از سال ۷۵ ثبت شده است. هيچ كس نمي داند اولين فيلم چه بوده و در كدام اتوبوس. اما همه مي گويند كه شركت مسافربري سير و سفر همزمان چندين اتوبوس جديد در ساعت اوليه و ميان و پاياني روز داشته كه در تابستان سال ۷۵ مسافران تهران ـ اصفهان و بالعكس در آن مي توانستند از طريق تلويزيون هاي ۱۴ اينچي فيلم تماشا كنند. افزايش نرخ بليت اينگونه اتوبوس ها و همچنين اقبال رو به افزايش استفاده از اين اتوبوس ها باعث مي شود كه به سرعت خطوط پر مسافر و طولاني چون تهران ـ مشهد، تهران ـ شيراز، تهران ـ تبريز و تهران ـ بندرعباس بين سال ۷۵ تا ۷۶ به سرعت شاهد اتوبوس هايي باشند كه داراي سيستم هاي نمايش فيلم هستند. تا سال ۸۰ اتوبوس هاي جديد افزايش يافته و همه خطوط بين شهري مجهز به سيستم هاي نمايش فيلم شدند. ديگر اتوبوسي  غير از ۳۰۲ وجود ندارد كه از آن صداي فيلم با صداي موتور ماشين قاطي نشود.
تلويزيون ۱۴ اينچ
اتاق هاي بزرگ و جادار اتوبوس هاي جديد ولوو،رنو(شهاب خودرو) و بنز جديد ايران خودرو به دارندگان آنها اين اجازه را مي دهد كه بتوانند سيستم هاي پخش خانگي را در اتوبوس تعبيه كنند. نمايش فيلم از طريق دو تلويزيون يكي در بالاي سر راننده و يكي در بالاي سر آب  سرد كن اتوبوس در ميانه سمت راست در كنار در ورودي ميانه خودرو انجام مي شود. سيستم در پخش ميانه داشبورد قرار دارد كه جلو پنجره اي (به اصطلاح رانندگان) است كه در آن دستگاه VHS يا VCD تعبيه مي شود. صدا نيز از طريق چهار باند مركزي كه در راهرو و در سقف اتوبوس قرار دارد پخش مي شود در حالي كه در اين اتوبوس ها براي هر دو صندلي يك باند تعبيه شده كه اغلب اتوبوس ها از اين سيستم استفاده نمي كنند دليل كاملاً غيردموكراتيك است مسافران با دكمه ها ور مي روند و آنها را خيلي زود از كار مي اندازند.
در اتوبوس هايي كه مدل قديمي تري دارند فقط يك تلويزيون و دو باند وظيفه پخش را برعهده دارند. از سوي ديگر با عرضه سيستم نمايش VCD اقبال استفاده از اين سيستم در اتوبوس ها روز به روز در حال افزايش است. مهم ترين علت اين اقبال حجم كم اين سيستم بيان مي شود.
گفته مي شود كه چند اتوبوس ترانزيت در خطوط تهران ـ استانبول اخيراً به سيستم DVD مجهز شده اند. ولي هنوز درباره اقبال عمومي تر و گسترش آن در ناوگان بين شهري بايد صبر كرد و منتظر بود، چرا كه همه چيز در اين ميانه حاصل اقبال عمومي رانندگان است نه مسافران نخبه اي كه صدا و تصوير بهتري مي خواهند.
يك پديده تزييني
همان طور كه روكش هاي مخمل، كف پوش لاستيكي قابل شست وشو، پرده هاي همرنگ و بوق هاي متنوع در فهرست وسايل تزييني اتوبوس  ها به حساب مي آيند، سيستم هاي پخش صوت و تصوير در اتوبوس هاي مسافربري نيز چيزي فراتر از اين محسوب نمي شوند. رانندگان و مهماندارها پيش از هر چيز بايد وسيله اي براي سفر مهيا كنند نه سالني براي نمايش به همين دليل وقتي با رانندگان و مهماندارها درباره كم و كيف نمايش فيلم در اتوبوس  مي پرسي به گونه اي سخن مي گويند كه احساس مي كنيم درباره بي اهميت ترين قطعه ماشين حرف مي زنند. مثلاً مي گويند اگر تلويزيوني يا باندها يا دستگاه هاي پخش خراب شوند هيچ عجله اي براي تعمير آنها وجود ندارد چرا كه اين اتفاق تاثيري بركاهش نرخ بليت اتوبوس هاي ويژه نمي گذارد. به همين علت مهمانداران و رانندگان كمترين توجه خود را به اين بخش وسيله نقليه خود معطوف مي كنند.
راه و رسم نمايش
نمايش فيلم در اتوبوس هاي بين شهري دقيقاً از زمان به راه افتادن خودرو با مسافران آغاز مي شود. دليل اين كار آن است كه مسافران در زمان جابه جايي خود درگير نمايش شوند و خواسته هاي كمتري براي عنوان كردن و درست كردن دردسر براي راننده و مهماندار داشته باشند از سوي ديگر اغلب مسافران در سفرهاي بين شهري خواستار سكوت و استراحت هستند. با اين حربه مي توان همين كه اتوبوس  مسافرانش را تكميل كرد و به راه افتاد خاموشي را به اتوبوس مستولي كرد تا مسافري به صداي فيلم كه مزاحم استراحت اوست معترض نشود.
از سوي ديگر اغلب اتوبوس هاي بين شهري سفر را با تعداد كمتر از ظرفيت خود آغاز مي كنند به همين علت رانندگان مجبورند در گلوگاه ها و مباري خروجي شهر توقف و صندلي هاي خالي خود را پر كنند. در اين ميان نمايش فيلم كه وسيله اي براي سرگرمي مسافران تلقي مي شود در اين زمان جواب مي دهد تا مسافران از پيش در اتوبوس  نشسته لب به اعتراض باز نكنند و تقاضاهاي مدني چون «چرا اتوبوس راه نمي افتد؟» عنوان نكنند.
مسئله مهم ديگر در نمايش فيلم در اتوبوس رابطه طول مسافت راه و تعداد فيلم هاست. براساس نظر رانندگان و مهمانداران در خطوط طولاني و پرمسافت كه بيش از ۱۲ ساعت طول مي كشد دو فيلم به نمايش درمي آيد و در مسافت هاي كمتر از ۱۲ ساعت فقط يك فيلم به سمع و نظر مسافران مي رسد.
تامين برنامه
محل تامين فيلم هايي كه در اتوبوس هاي بين شهري به نمايش در مي آيند كلوپ هاي عرضه محصولات فرهنگي هستند. اين وظيفه برعهده شاگرد يا مهماندار اتوبوس است كه با مراجعه به كلوپ هاي شهري كه محل زندگي راننده و مهماندار محسوب مي شود فيلم هاي موردنظر را براي مدت دو يا سه روز كرايه كنند. تنها نظارتي كه مديران شركت هاي مسافربري براي نمايش فيلم ها مي كنند اين است كه طبق بخشنامه اي سراسري، اتوبوس ها مجاز به نمايش آثاري هستند كه داراي مجوز نمايش خانگي باشد و فقط از طريق كلوپ هاي مجاز عرضه شده باشد. در اين زمينه همچنين مجازات هاي سنگيني براي رانندگان و صاحبان اتوبوس هاي متخلف در نظر گرفته شده كه شامل جريمه نقدي به ميزان ۵۰۰ هزار ريال است. همچنين شركت ها اتوبوس هايي را كه مبادرت به چندين بار تخلف در اين زمينه بكنند تا حد اخراج از مجموعه ناوگان شركت مجازات مي كنند به همين دليل در اتوبوس ها چيزي جز فيلم هاي كلوپ ها ديده نمي شود از نمونه هاي جالب تخلف در اين زمينه خاطره اي است كه راننده اي تعريف مي كرد. در خط طولاني و سراسر خستگي تهران ـ بندرعباس در ميانه راه مهماندار برنامه اي از اجراهاي طنز مسترسين (حميد ماهي صفت) را براي مسافران خسته و كوفته پخش مي كند. اجراي يك لطيفه به زبان آذري و خنده دسته جمعي مسافران سرباز آذري را به عكس العمل شديد واداشته، درگيري شديدي بين سربازان و مسافران و مهماندار اتوبوس  پيش مي آيد. در پاسگاه پليس راه مسافران از اتوبوس پياده مي شوند و به درگيري ادامه مي دهند كه نتيجه جريمه سنگين اتوبوس است.
سليقه سينمايي ناب
مي رسيم به جذاب ترين بخش اين مطلب. كسي براي ديدن فيلم بليت اتوبوس نمي خرد و كسي كه خسته و كوفته و عرق ريزان در صندلي هاي اعصاب خوردكن اتوبوس مي نشيند توقع تماشاي شاهكاري از داگلاس سيرك، يا مستندي از ارول مورتيس يا نسخه به نمايش درنيامده اي از آثار برادران لوميز ندارد همه چيز بسته به آن است كه مهماندار محترم اتوبوس از كلوپ نزديك خانه شان چه چيزي را براي اين سفر تدارك ديده باشد. براساس نظر رانندگان و مهماندارهاي اتوبوس  سه اصل مهم براي انتخاب فيلم جهت نمايش در اتوبوس ها وجود دارد.
۱ـ جديد باشد يعني اين كه به تازگي در شبكه ويديو كلوپ ها توزيع شده باشد.
۲ـ هندي باشد. به عبارت ديگر چون اغلب مسافرت ها با خانواده انجام مي شود و فيلم هاي هندي براي همه اعضاي خانواده چيزهايي براي  تماشا دارد فيلم هاي هندي بيشترين تعداد نمايش در اتوبوس ها را به خود اختصاص مي دهند.
۳ـ ايراني و جديد باشد يعني در آن بازيگراني چون هديه تهراني، محمدرضا گلزار و امين  حيايي بازي كنند.
توجه به اين سه اصل حجم نمايش فيلم هاي خارج از اين سه مجموعه به شدت كاهش مي يابد. به حدي كه به استثنا تبديل مي شوند.
بر اين اساس مي توان اين فيلم ها را ـ كه جز اتوبوس كه چاره اي براي خروج از آن وجود ندارد ـ در اتوبوس هاي بين شهري تماشا كرد. دانشجويان، سربازان و افرادي كه مجبورند بيشتر مسافرت كنند اغلب در اتوبوس ها تماشاچي مجموعه اي از فيلم هايي هستند كه داراي سه ويژگي گفته شده است.
اتوبوس يك سالن نمايش است. با صندلي هايي كه مي چرخد. ما سفر مي كنيم كه به مقصد تازه اي برسيم و فيلم ها در اين ميان چيزي نيستند جز يك خاطره و خيلي به شانس ارتباط دارد تا چيز ديگري.

|  هفته   |   جهان  |   پنجره  |   داستان  |   چهره ها  |   پرونده  |
|  سينما  |   ديدار  |   حوادث   |   ماشين   |   ورزش  |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |