جمعه ۲۰ شهريور ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۴۹۲
ماشين
Friday.htm

يك نگاه
موشك هاي سري S كشور روسيه
006124.jpg

اواخر دهه ۶۰ و اوايل دهه ۷۰ ميلادي را مي توان نقطه عطف در پيشرفت صنايع موشكي در دنيا دانست زيرا زماني بود كه به تازگي جنگ جهاني تمام شده بود و كشورهاي درگير جنگ جهاني به خوبي ضرورت وجود موشك و جنگ افزارها را درك كرده بودند و با تجربياتي كه به هنگام جنگ كسب كرده بودند توانستند به دنياي جديدي از ساخت سلاح ، موشك و هواپيما قدم بگذارند.
يكي از اين كشورها كه همواره ابرقدرتي موشكي محسوب مي شد شوروي بود. اتحاد جماهير شوروي با فاصله اي بسيار زياد از رقباي خود در حال پيشرفت بود به خصوص در صنعت هوافضا، ولي اين پيشرفت هنگام فروپاشي اتحاد جماهير شوروي با كمتر از نصف پتانسيل گذشته ادامه يافت.
البته بايد به اين نكته نيز توجه كنيم كه با وجود چنين فروپاشي، روسيه هنوز هم در صنعت هوافضا از پرقدرت ترين هاست. صنايع موشكي روسيه كه همچون يكي از زيرشاخه هاي صنعت هوافضاست به تبع آن پيشرفت زيادي داشته است. رقابت بسيار جذابي بين كشورهاي روسيه و ايالت متحده آمريكا در زمينه هوافضا وجود دارد كه شايد يكي از دلايل پيشرفت سريع اين صنعت در اين كشورها و فاصله زياد آنها با كشورهاي ديگر همين باشد.
در ليست موشك هاي روسيه مي توان انواع و اقسام موشك ها را از قبيل موشك هاي هوا به هوا، هوا به زمين، زمين به هوا، بالستيك، اتمي، ضد ماهواره ، ضد كشتي و ضد زيردريايي را ديد. در اين ميان يكي از سري هاي بسيار قوي و با اهميت سري موشك هاي S يا S-300 را مي توان جزو سومين نسل موشك هاي زمين به هوا دانست كه پروژه ساخت و طراحي آن در دهه ۱۹۷۰ شروع شد.
اين موشك نسبت به موشك هايي كه در زمان هاي قبلش ساخته مي شد خصوصيات متفاوتي داشت. البته تنها در سيستم پرتاب (Launch) آن از سري موشك هاي ۴۸N6 نمونه برداري شده بود كه مي توانست ميان برد يا دوربرد باشد. توسعه و گسترش موشك هاي سري S-300 از سال ۱۹۶۹ آغاز شد كه در آن زمان اين موشك ها به برد ۷۵ كيلومتري رسيده بودند.
شركت مجرب آلماز (Almaz) مسئوليت طراحي و ساخت را براي نيروهاي زميني و شركت بوكاتف وظيفه طراحي آن را براساس نيازهاي نيروي دريايي روسيه به عهده گرفتند. چندي بعد براي
006126.jpg

به كمال رسيدن اين موشك ها براساس آخرين تكنولوژي هاي راكتي شركت گرونيش (Grunish) نيز به اين جمع پيوست.
هدف ساخت پروژه، موشكي با برد بالا، سرعت بسيار زياد و قدرت مانوري مطمئن بود. اين موشك بايد كمترين زمان عكس العمل و قابليت استفاده هاي نظامي گوناگون براي حمل كلاهك هاي مختلف و داراي كمترين زمان رسيدن به هدف و نيز قابل اعتماد در زمان پرواز باشد.
منظور از قابل اعتماد بودن اين است كه هنگام پرواز از ديد رادارها محفوظ باشد و ضد موشك ها نتوانند آن را رديابي كنند،حتي از لحاظ حفاظت اوليه اين موشك ها قرار بود كه در كانتينرهايي جاسازي شوند كه از زمان ساخت در كارخانه به بعد در همان كانتينرها بمانند و حتي سيستم پرتاب آنها نيز در خود كانتينرها تعبيه شود تا بتوانند در كمترين زمان ممكن از هر نقطه اي قابل پرتاب باشند. اين پرتاب به صورت عمودي انجام مي شود. يك لانچر قوي كه مي تواند موشك را تا ارتفاع ۲۰ متري بلند كرده و پرتاب كند. براي اين امر يك جك هيدروليك مدل ۴M330 ساختند كه با سرعت بسيار بالايي اين موشك را آماده پرتاب مي كند.
S-300P
يكي از اولين موشك هاي اين سريS-300P است كه به سفارش وزارت دفاع توليد شد. اين موشك مي تواند كلاهكي را به اندازه ۱۳۳ كيلوگرم با بيشينه برد ۴۷ كيلومتر حمل كند. كمترين برد آن پنج كيلومتر است و مي تواند در ارتفاع ۳۰ متري پرواز كند. سرعتش به سه كيلومتر در ثانيه مي رسد و در ۲۸ ثانيه مي تواند از خود عكس العمل نشان دهد. زمان آماده پرتاب شدنش كمتر از پنج دقيقه است.
S-300F
در سال ۱۹۸۴ مدل S-300F ساخته شد. مدل F در اصل موشك متناسب با نيازهاي نيروي دريايي روسيه بود كه از سيستم پرتاب ۵V55RM استفاده مي كند. سرعت آن ۴۶۸۰ كيلومتر در ساعت است و مي تواند كلاهكي به اندازه كلاهك مدل P (۱۳۳ كيلوگرم) ولي با بردي دوبرابر (حدود ۹۰ كيلومتر) را با خود حمل كند. بيشينه سرعت آن ۶۱۲۰ كيلومتر در ساعت و طول خود موشك با كلاهك ۲۵/۷ متر است.كمترين برد آن هفت كيلومتر و سقف پروازش ۲۵هزارمتر است و با سوخت جامد نيروي  پيشرانش را تامين مي كند. يك سيستم راداري معروف به ريف روي آن نصب كردند كه مي تواند در يك زمان شش هدف را شناسايي كند و به آنها هجوم برد.
S-300FM
006122.jpg

مدل S-300FM در سال ۱۹۹۰ ساخته شد كه باز هم مدلي براي نيروي دريايي بود. بسيار مدرن و پيشرفته بود. بيشينه سرعت آن به ۱۰ هزار كيلومتر در ساعت مي رسد، وزن آن ۱۴۸۰ كيلوگرم است و اين تفاوت بيش از هزار كيلوگرمي را مي توان در وضعيت نيروهاي پيشران اين موشك دانست. طول آن ۵/۷ متر، قطرش ۵۲/۰ متر و فاصله دوسر بالچه هاي عقب ۰۳/۱ متر است.
برد آن ۹۰ كيلومتر است و مي تواند ۱۵۰ كيلوگرم كلاهك را با خود حمل كند. بيشينه سرعتي معادل ۷۵۶۰ كيلومتر در ساعت دارد كه در ارتفاع ۲۵ هزارمتري پرواز مي كند.
S-300PMU
مدل ديگر S-300PMU است. اين موشك از لحاظ ظاهري بسيار شبيه مدل FM است حتي وزنش با آن يكي است. طول آن ۹۸/۶ متر، قطرش ۴۵/۰ متر و فاصله دوسر بالش ۰۴/۱ متر است. در ارتفاع ۲۷ هزار متري پرواز مي كند و سوختش از مواد جامد تشكيل مي شود. كمترين بردش پنج كيلومتر و بيشترين برد آن ۹۰ كيلومتر است. مدل بعد در سال ۱۹۹۷ ساخته شد كه در واقع يك نمونه برداري از مدل MU بود. اين موشك MU-2 نام داشت كه از لحاظ اندازه و ابعاد دقيقاً مانند مدل قبلي بود ولي بردش به ميزان ۱۰۵ كيلومتر افزايش يافته بود يعني برد كلي آن به ۱۹۵ كيلومتر رسيد. توانايي حمل آن نيز بيشتر شده است و مي تواند ۱۸۰ كيلوگرم كلاهك را با خود حمل كند. سري ساخت اين موشك ها تا سال اخير ادامه يافت كه آنها را در هفته هاي بعدي صفحه آسمان براي شما علاقه مندان معرفي خواهيم كرد.

معرفي هواپيماي بي سرنشين x45 ساخت شركت بوئينگ
باهوش ترين پرنده دنيا
006138.jpg
006114.jpg
006116.jpg
006118.jpg
006120.jpg
006130.jpg
006112.jpg
عميد نمازي خواه
بعد از جنگ جهاني دوم انقلابي در صنعت هوافضا و تكنولوژي هاي وابسته به آن رخ داد. صنعت راداري به قدري پيشرفت كرد كه ديگر شركت هاي هواپيماسازي مجبور به ساخت هواپيماهاي رادار گريز (Stealth) شدند ولي با اين حال نيز به دليل نقايص فني و بسياري از مشكلات ديگر باز هم تلفات داشتند. اين تلفات در جنگ دو قسمت بود يكي تلفات مالي كه حاصل از دست دادن هواپيماست. دومي كه مهم تر از اولي است تلفات جاني است كه حاصل از دست رفتن خلبان و خدمه است. بارها در بسياري از جنگ ها ديده ايم كه خلبانان مطرح و مجرب تنها با اثابت يك موشك حتي وقت پرتاب (Eject) هم نداشتند و جان خود را از دست داده اند.
مرگ يك خلبان آموزش ديده براي يك نيروي هوايي بسيار سخت است زيرا تا بتواند كسي را جايگزين او كند سال ها زمان مي خواهد.
در اين راستا شركت هاي هواپيماسازي شروع به ايجاد تكنولوژي خاصي كردند كه ديگر احتياجي به شخص يا اشخاص نداشته باشد در چنين صورتي در هر نيروي نظامي ديگر خبري از تلفات جاني نيست و مهم تر از آن در نيروهاي نظامي مانند هوايي يا دريايي و حتي زميني احتياج به استخدام افراد كمتري است. گسترش اين تفكر باعث پديد آمدن هواپيماهاي بدون سرنشين (UAV) شد. اين هواپيماها از شاهكارهاي همكاري مهندسان هوافضا و مهندسان گروه هاي الكترونيك كامپيوتري هستند و علاوه بر طراحي بسيار دقيق، احتياج به هدايت از راه دور هم دارند كه در اين مقاله يكي از شگفت انگيزترين محصولات شركت بوئينگ را كه يك UAV است براي شما معرفي مي كنم. UAV مخفف (Unmanned Air Vehicle) است كه برگردان آن به فارسي معني وسيله هوايي بي سرنشين مي شود. در بين هواپيماهاي بي سرنشين، گروه هاي متفاوتي وجود دارد؛ يكي از اين گروه ها كه در قرن جديد بسيار گسترش پيدا كرده و اكثر كشورهاي پيشرفته بر تكنولوژي آن تمركز كرده اند هواپيماهاي بدون سرنشين جنگي (يو سي  اي وي = UCAV) هستند كه حرف C در آن از ابتداي كلمه Combat برداشته شده است.
يكي از قهارترين پرندگان بدون سرنشين جنگي حاصل سال ها تلاش مهندسان طراز اول شركت بوئينگ با نامX-45 هم اكنون در حال انجام تست هاي پاياني پرواز است كه در اين مقاله اين مخلوق عجيب را برايتان معرفي مي كنم.
پروژه ساخت X-45 را مي توان حاصل اعتلاف دو ارگان عظيم كشور آمريكا دانست. نيروي هوايي ايالات متحده آمريكا و مجمع تحقيقات پيشرفته دفاعي آمريكا كه تصميم به ساخت مدرن ترين هواپيماي بي سرنشين گرفتند بعد از مدتي رنگ و روي اين پروژه بر ساخت يك هواپيماي بي سرنشين جنگي عوض شد. اين هواپيماي بي سرنشين قادر است به راحتي از سخت ترين ديوارهاي دفاعي دشمنان عبور كند و به سمت هدف پرواز كند. اين پرواز با كمترين خطر انجام مي شود زيرا با اين كه خلبان ندارد ولي از چندين كانال هدايتي راهنمايي مي شود.
در آوريل سال ۱۹۹۹ ميلادي نيروي هوايي آمريكا و مجمع تحقيقات پيشرفته دفاعي آمريكا قراردادي را مبني بر ساخت و تست پروازي دو فروند هواپيماي بي سرنشين جنگي بستند. از اين زمان به بعد پروژه UCAV به شركت بوئينگ واگذار شد و مراحل ابتدايي آن در بخش فانتوم ووركس ـ يكي از بخش هاي عظيم شركت بوئينگ ـ انجام شد. در جهت ارتقاي سيستم هاي هدايتي شركت بوئينگ از بخش سيستم هاي دفاعي اش واقع در شهر سنت لوييس ايالت ميسوري نيز استفاده كرد.
اولين مدل نمونه با نام X-35Aدر ماه مي سال ۲۰۰۲ پرواز كرد و دومين نمونه پروازي نيز در نوامبر سال ۲۰۰۲ پرواز كرد. در كل تست هاي پروازي اين پرنده بدون سرنشين به سه دسته تقسيم شد كه تمامي  آنها تا پايان مارس ۲۰۰۳ با موفقيت انجام شد.
بعد از تست ها نام آن به X-45A تغيير كرد و شركت بوئينگ كه هنوز هم تمام انتظاراتش از اين طرح برآورده نشده بود دست به ساخت يك نمونه جديد با نام X-45B زد كه نسبت به طرح قبلي كمي بزرگتر بود و توانايي هاي مانوري و هدايتي بهتري داشت. در اين نمونه جديد ديگر مي توان تمام تكنولوژي رادارگريزي را به وضوح ديد. دو محفظه  داخلي براي حمل تسليحات و جنگ افزارها ساخته شده كه يكي از خصوصيات بارز رادارگريزي است؛ زيرا جنس بدنه X-45 از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده در صورتي كه سطح خارجي موشك ها چنين خصوصيتي را ندارد و بايد از ديد رادارها محفوظ باشند.
در آوريل سال ۲۰۰۳ مجمع تحقيقات پيشرفته آمريكا از شركت بوئينگ درخواست كرد كه در نمونه X-45B مشخصاتي چون برد، سرعت و توانايي حمل افزايش يابد. طرح جديد X-45C نام گرفت. اين نمونه، طراحي بسيار سختي در پيش داشت زيرا بايد براي نيازهاي نيروي دريايي آمريكا نيز مناسب باشد.
درخواست ساخت سه نمونه پروازي از X-45Cبه شركت بوئينگ ابلاغ شد و برنامه ريزي ها به گونه اي بود كه قرار است اولين پرواز آزمايش مدل C در اوايل سال ۲۰۰۶ انجام بگيرد و تست هاي پروازي آن احتمالاً تا سال ۲۰۰۸ به طول بينجامد و نمونه عملياتي آن در سال ۲۰۱۰ آماده پيوستن به نيروهاي دريايي و هوايي آمريكا خواهد بود.
ماده اصلي بدنه را آلومينيم فراگرفته كه اكثراً با روكشي از مواد كامپوزيت (اپكس گرافيت) پوشانده شده است. جايگاه موتور داخلي است و نمي توان آن را ديد كه اين هم يكي از بهترين خصوصيات رادارگريزي است.
ورودي هواي موتور نيز به خوبي نمايان نيست ولي دو قسمت خروجي هوا (nozzle) در عقب اين پرنده در ديد است.
اين هواپيما از لحاظ اندازه هاي ابعادي به گونه اي ساخته شده است كه هواپيماهايي مانند C-5 و
C-17 مي توانند آنها را به راحتي حمل كنند.
اين موجود پرنده ۲/۸ متر طول، ۱ /۲ متر ارتفاع و فاصله دوسر بال آن به ۳/۱۰ متر مي رسد. بدون دم است. وزن خالص آن ۳۶۲۸ كيلوگرم است و با اين وجود مي تواند ۱۳۶۰ كيلوگرم بار را با خود حمل كند. شركت هاني ول يك موتور با تمامي خصوصيات رادارگريزي را با مدل F124-GA-100 براي اين پرنده بدون سرنشين ساخته است كه مي تواند ۸۷۰ نيوتن نيروي پيشران توليد كند. مدل بعد از آن يعني
X-45B از مدل A بزرگتر بود زيرا ابعاد آن گسترده تر شده بود. فاصله دوسر بال آن ۳/۱۴ متر، بدنه اصلي آن ۷/۹ متر و وزن خشك آن ۶۳۵۰ كيلوگرم بود و مي توانست ۱۶۳۰ كيلوگرم را با خود حمل كند.
ولي تفاوت اصلي مدل A و B در موتور آنها بود. موتور مدل B را شركت مجرب جنرال الكتريك ساخت.
مدل بعدي نيز بزرگتر از مدل هاي قبلي است به گونه اي كه فاصله دوسر بال آن به ۹۵/۱۴ متر مي رسد و مي تواند ۲۰۴۰ كيلوگرم بار را با خود حمل كند.
از اهم مسايل در ساخت X-45 سيستم هاي هدايتي و كنترل از راه دور آن است كه با همكاري چندين شركت بزرگ آمريكا انجام گرفته است و شرح آنها شايد در حوصله و مجال اين مقاله نباشد زيرا تعداد اين سيستم هاي مدرن بسيار زياد و بخش ايونيك (الكترونيك پرواز) در  آن بسيار پيشرفته است.
البته تمامي اين مشخصات نيز شايد تا سال ۲۰۱۰ تغيير كند شما نيز اگر مي توانيد چند لحظه تصور كنيد كه ۵۰ فروند هواپيماي بدون سرنشين رادارگريز با قدرت حمل ۲۰۴۰ كيلوگرم (هركدام) به يكباره به يك يا چند منطقه حمله ور شوند  چگونه مي شود آنها را در آسمان منهدم كرد؟

ساعات شرعي
اذان ظهر: ساعت ۰۲:۱۳
ـ اذان مغرب: ساعت ۳۷:۱۹
اذان صبح فردا: ساعت ۱۶:۵

جوابيه
مسئول محترم روزنامه همشهري
سلام  عليكم؛
احتراماً عطف به درج متن مصاحبه آقاي نيما شجاعي تحت عنوان لذت پرواز در شماره ۳۳۶۵ مورخ ۲۳/۵/۸۳ آن جريده محترم و با عنايت به غير واقع بودن بخشي از مصاحبه مذكور كه آمده است «چون دستگاه ها و وسايل موجود در ايران دقيق نيست، تنها چيزي كه باعث مي شود پروازهاي داخلي به صورت امن انجام شود تجربه خلبانان ايراني (كادر پرواز) است» خواهشمند است دستور فرماييد برابر ماده ۲۳ از فصل ششم قانون مطبوعات نسبت به درج پاسخ ذيل اقدام گردد.
ضمن تاييد اين نكته كه خوشبختانه صنعت حمل و نقل هوايي ايران در حال حاضر داراي كادر پروازي باتجربه و بسيار خوبي است در عين حال لازم به ذكر است كه صرفنظر از كمبودهاي موجود در ناوگان هوايي كشور، هم اكنون كشور جمهوري اسلامي ايران با در اختيار داشتن دو مركز كنترل فضاي كشور و سيستم هاي كمك ناوبري مدرن مطابق با استانداردهاي بين المللي ايكائو و همچنين با وجود متخصصين آزموده مراقبت پرواز، فضاي پروازي ايران در منطقه داراي بهترين تجهيزات روز دنيا مي باشد.
كرامت رحمتي - مدير كل دفتر مديرعامل و روابط عمومي

|  هفته   |   جهان  |   پنجره  |   داستان  |   چهره ها  |   پرونده  |
|  سينما  |   ديدار  |   حوادث   |   ماشين   |   ورزش  |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |