|
|
|
|
|
يونان در مسير جام جهاني ۲۰۰۶
كيلومترهاي طي شده
|
|
ترجمه شيرين نجوان
اتو رهاگل ـ مربي فعلي تيم ملي يونان ـ به لب تاپ روبه رويش خيره شده است. فلش متحرك به سمت دايره اي مي رود كه نام كاتسوراينس زير آن نوشته شده است اين مهره با نام كناري كه كاپولوس نام دارد جابه جا مي شود.
رهاگل غرق در چيدمان مهره هايش است. فرقي نمي كند در زمين سبزرنگ لب تاپش باشد و يا زميني با صدها هزار تماشاچي، او مي خواهد بهترين چيدمان را داشته باشد. رهاگل به صفحه مانيتور خيره مي شود. آيا به نتيجه اين تاكتيك اطمينان دارد؟ آيا با اين روش مي تواند از پس خواسته هاي هواداران تيمش برآيد؟ آيا با اين چيدمان سفر يوناني هاي مدعي به سوي جام جهاني ۲۰۰۶ قطعي مي شود؟ آيا او مي تواند ابهت قهرماني يوناني ها در سرتاسر اروپا را حفظ كند؟ و...
گويا همه اين سؤالات در ذهن او نيز در حالت رفت و آمدند...
فلش كوچك به دكمه تاييد مي رسد و آن را مي فشارد.
يوانيس توپاليديس دستيار رهاگل قدم به قدم با تيم همراه است. او در اكثر تمرينات تيم يونان حضور دارد و يكي از كانال هاي اصلي انتقال اطلاعات به بازيكنان است. او شرايط تيم را مناسب مي بيند اما نگران است.
وي مي داند كه هواداران آتشين يونان چه مي خواهند و جدا از همه آنان نگاه پر انتظار دنيا از اين تيم جوان چيست. «رهاگل مربي انديشمندي است. من تا به حال نديده ام كه طرحي را بي محابا و بدون سنجش آغاز كند و اغلب تاكتيك هايي كه توسط او پياده مي شود با تحقيق و گاهي اوقات مشورت انجام مي شوند. نه من به عنوان دستيار تيم بلكه همه اعضا و حتي مديران باشگاه به توانايي هاي او اعتقاد دارند. همه ما مطمئن هستيم كه اتو مصمم تر از قبل در صدد كسب جايگاه ايده آل براي يوناني ها در رقابت هاي جام جهاني ۲۰۰۶ است.»
اما توپاليديس نگران است. او معتقد است: «با كسب نتايج معكوس و روندي نزولي بعد از اتمام رقابت هاي يورو ۲۰۰۴ موجي از نااميدي و عدم اعتماد به نفس، هرچند به مقدار بسيار كم،در تيم ايجاد شده است.»...
تحليل هاي اخير در زمينه بررسي وضعيت تيم يونان بعد از اتمام يورو، جملگي به هسته اصلي نظرات توپاليديس اشاره داشته اند.
مجله ساكر در آخرين مقاله مرتبط يادآور شده است: «تيمي همچون يونان كه در رده بندي رقابت هاي يورو ۲۰۰۴ ـ همه آنهايي كه به پيش بيني هايشان صددرصد مطمئن بودند ـ آن را كنار گذاشته و حذف شده مي ديدند، امروز براي به زبان آوردن ايده اي جديد ابهام دارند بنابراين نام «تيم شگفتي ساز» براي يونان، نامي بجاست چرا كه از هيچ تئوري و قانون ثابتي پيروي نمي كند.»
آنتوني ايشماينز ـ يكي از نويسندگان ساكر ـ ادامه مي دهد: «امروز همه كه شامل هواداران، مديران و مسئولان باشگاه است، مي خواهند كه يونان به جام جهاني با افتخار وارد شود و همان طور كه در يورو همه بزرگان را كنار زد در جام جهاني ۲۰۰۶ نيز جايگاهي حتي با نام قهرماني جهان براي خود فراهم كند.»
شرايط تنگ و به نوعي خفقان آور در يونان همه بازيكنان را و حتي اتو رهاگل را به فضايي آغشته به ترس و اضطراب كشانده است.
شرايط حساسي است و تيم يونان بايد به سرعت از آن گذر كند چرا كه فرصت باقي مانده اندك است و همه بزرگان فوتبال منتظرند تا با نمايش قدرت جايگاه همه يوناني ها را تصاحب كنند.
اين ايده هاي متفاوت براي تيم قهرمان اروپا غيرمنتظره است؛ اصلي ترين دليل براي سوق پيدا كردن به اين جهت چه بوده است؟
قطعاً اصلي ترين رقابتي كه پس از اتمام يورو توسط يوناني ها دنبال شد، حضور در مسابقات آتن بود. در آن زمان نيز همه نگاه ها به سوي اين تيم خيره شده بود. گويا همه توقع داشتند كه هرچه جام زرين است بايد در دستان مهره هاي رهاگل جابه جا شود. اما روند نزولي اين تيم در المپيك ۲۰۰۴ همه اميدها را به نااميدي كشاند. يونان بسيار زودتر از آنچه انتظارش مي رفت حذف شد و جام به دستان آرژانتيني ها رسيد.
رهاگل پس از خداحافظي با ضيافت بومي بازيكنانش اعلام كرد كه مهره هاي اصلي يونان در المپيك حضور نداشتند. حالا چرا مسابقات فوتبال در المپيك امسال جدي گرفته نشد بحثي جداست. اما اتو با ايده اي ديگر به ميدان آمده بود: «در زمان برگزاري مسابقات آتن من در حال بررسي و آماده سازي بازيكنان ويژه ام بودم. ويژه از اين جهت كه آنها جوان بودند و اميد من به آنها بسيار بود به همين دليل با هر آنچه داشتم وارد ميدان شدم.»
رهاگل معتقد است كه آماده سازي تيمش يعني تلفيق جوان ترهاي تيم با شرايط جديد،كمي ديرتر از وقت موعد انجام گرفته است و اين همان دليل اصلي عدم موفقيت آنها در المپيك است.
رهاگل به همان اندازه كه آمادگي لازم را براي تيمش نمي ديد به همان اندازه آرژانتيني ها را در كسب مقام مربوطه شايسته مي داند: «آنها شيوه امروز دنيا را دنبال مي كنند؛ در اختيار داشتن بازيكنان جوان، شاداب، با انگيزه و حتي بي تجربه. با اين فرمول به راحتي مي توان نتيجه گرفت. من در صدد هستم تا نام تيم جوان يونان را به نام جوان ترهاي يونان تبديل كنم.»
در حاشيه هاي كمپ يوناني ها چه مي گذرد؟ آيا مشكل تنها در اختيار گرفتن بازيكنان «جوان تر» است و يا بي انگيزگي امروز يوناني ها را مي توان به گونه اي ديگر لقب داد؟ بعد از به اتمام رسيدن مسابقات المپيك آتن و حذف يوناني ها آنچه مهره هاي رهاگل را به خشم آورد چيزي بالاتر از عدم موفقيت و حذف شدن از المپيك بود.
فيساس ملي پوش يونان مي گويد: «ما از بي مهري مسئولان به تنگ آمده ايم و علت اعتصاب و گردهمايي ما در كنار ساختمان اصلي فدراسيون فوتبال در اين بوده است. واقعيت تلخي وجود دارد و آن اين كه ما امروز براي همه مردم دنيا قهرمان اروپا محسوب مي شويم اما براي مسئولان شعاردهنده تنها گريزهايي كه منجر به خرج كردن آنها مي شوند.»
المپيك براي يوناني ها اينگونه به اختتاميه رسيد. فيساس شرايط امروز تيم يونان و در مضيقه بودن بازيكنان را يكي از اصلي ترين و پررنگ ترين حاشيه هاي تيم مي داند و در عين حال به عنوان بي انگيزگي بازيكنان از آن نام مي برد.
فقر عمومي كشور يونان به خلاف مراسم پر تجمل افتتاحيه و اختتاميه المپيك سوژه روزي است كه همه اقشار جامعه از آن رنج مي برند و اين موضوع جدا از آن نيست.
فيساس معتقد است: «رهاگل با عشق و علاقه اي وافر كه شايد عده اي نام آن را حماقت بدانند با تيممان همراه است و آن را رهبري مي كند. وگرنه براي تيمي كه جايزه چهارميليون يورويي قهرماني شان ـ كه سهم هر كداممان فقط ۱۷۳ هزار يورو بود ـ هنوز پرداخته نشده است انگيزه مالي رد مي شود. يوناني ها به همراه مربي شان تنها با عشق بازي مي كنند.»
جمله فيساس قابل تاييد است. چرا كه رهاگل نيز معتقد است بازيكنانش پيشنهادهاي نجومي باشگاه هاي مختلف را تنها براي در جمع بودن و گل زدن به عشق يوناني ها رد مي كنند.
به هرحال حاشيه هاي تيم يونان نيز مانند ساير تيم ها و باشگاه وجود دارد اما هنوز نگاه ها به سوي آنهاست و هنوز همه يونان را با همان نام يونان شگفتي ساز مي شناسند. پس به جاي همه حاشيه ها مي توان سه نقطه ممتد گذاشت و اميدوار بود.
مسير مبهم تيم يونان تا جام جهاني ۲۰۰۶ كشيده شده است. تئوري ها سر به فلك كشيده اند و پيشگويي هاي ضد و نقيض به دنبال هم در حركتند. حريفان مشخص اند و همگي صاحب نام و قدرت و مهم تر از همه مدعي براي اجازه ورود به جام جهاني ۲۰۰۶.
همه شرايط گفته شده از عملكرد بازيكنان در المپيك فضاي بعد از المپيك، حاشيه ها، ايده هاي اتو رهاگل و غيره پيش زمينه خوبي بود براي اين كه بشود يونان را در بدو ورود به جام جهاني بررسي كرد. تاكنون دو بازي سپري شده است. يوناني ها در مقابل آلباني بازي را در اوج شگفتي واگذار كردند و مقابل تركيه نيز آنطور كه انتظار مي رفت ظاهر نشدند.
با وجود همه اين شرايط اتو رهاگل اميدوار است. او در روحيه دادن به بازيكنانش عنوان كرده است كه تيم يونان در رقابت هاي مقدماتي يورو ۲۰۰۴ نيز مقابل اسپانيا و اوكراين نتيجه را واگذار كرده است اما در نهايت جام زرين از آن آنها شده است.
رهاگل به بازيكنانش اميدواري مي دهد و معتقد است كه مسير آنها به سوي جام جهاني ۲۰۰۶ در مقابل قدرت و توانايي يونانيان سهل است. رهاگل مي گويد: «سهم امتياز گرفتن به اندازه از بازي هاست. برد و باخت ها فايده اي ندارد. ما به دنبال امتياز گرفتن از رقابت هاي مقدماتي ۲۰۰۶ هستيم.» اينها را مربي ۶۶ ساله يوناني ها مي گويد؛كسي كه هميشه اميدوار است و به تيمش روحيه مي دهد،روحيه اي در حد به دست آوردن جام زرين و جهاني ۲۰۰۶.
منابع: BBC,Soccernews
|
|
|
خبر
مردم به خيابان ريختند
فلاشرهاي روشن هزاران خودرو و موتورسيكلت و صداي ممتد بوق در آخرين ساعات چهارشنبه، خبر از يك پيروزي داشت، پيروزي تيم ملي فوتبال ايران بر اردن كه در دقايق پاياني با دوگل عليرضا نيكبخت واحدي و علي دايي اتفاق افتاد.
از اين لحظه به بعد غريو شادي بود و هلهله جواناني كه به خيابان هاي اصلي و پرتردد تهران سرازير شدند، صداي بوق و برق فلاشرها با همهمه شادي درهم آميخته بود.
لحظاتي از پايان بازي نگذشته بود كه اولين دسته هاي موتورسوار با پرچم هاي سه رنگ ايران در خيابان ولي عصر (عج ) ظاهر شدند و عده اي نيز با پاي پياده و پرچم به دست، نام ايران را فرياد مي كردند.
آنان فرياد «ايران - ايران» سرمي دادند و ترك نشينان موتورسيكلت ها نيز مشت هاي خود را گره كرده و دو دستان خود را به نشانه پيروزي بالا مي گرفتند.
برخي از موتورسوارها نيز با همسر و فرزند در خيابان ها به راه افتاده بودند و اكثر آنان پرچم هاي سه رنگ ايران را دور بدن خود پيچيده بودند و يا آن را در هوا مي چرخاندند.
اين ديدار، براي ايراني هايي كه از شكست ديدار رفت برابر اردن شوكه شده بودند، از حساسيت بسيار بالايي برخوردار بود.
اكنون سال هاست كه ايرانيها در پي هر پيروزي درعرصه ورزش، به ويژه مسابقات فوتبال كه با ناكامي هايي نيز روبه رو بوده، در خيابان ها ظاهر شده و به جشن و پايكوبي مي پردازند.
بامداد پنج شنبه خيابان ها به حدي شلوغ بود كه به نظر مي رسيد هنوز شب به پايان نرسيده است. جمعيت قابل توجهي با خودرو و به همراه خانواده هاي خود كه از پيروزي تيم ايران بر اردن شادمان بودند، با حضور در ميدان محسني و خيابان هاي اطراف، به پايكوبي پرداختند.
جوان ترها كه جمعيتي بالغ بر چند صد نفر مي شدند، نواي «ايران - ايران» را همنوا شده و گاهي هم خطاب به اردني ها و ديگر حريفان ورزشي ايران زمزمه مي كردند: «هر كه به گل دست بزنه شاپرك نيشش مي زنه.»
ماموران نيروي انتظامي نيز با توجه به راه بندان هايي كه در طول خيابان ميرداماد ايجاد شده بود، به كمك همكاران پليس راهنمايي و رانندگي خود شتافته بودند و در عين حال با تكان دادن دست، مردم را در جشن پيروزي همراهي مي كردند.
ديدار نخست وزير اردن با مهرعليزاده
در ديدار روز چهارشنبه «فيصل الفايز» نخست وزير اردن با «محسن مهرعليزاده» معاون رئيس جمهوري و رئيس سازمان تربيت بدني ايران، روابط دوجانبه مورد بحث و بررسي قرار گرفت.
مهرعليزاده در اين ديدار با ارايه گزارشي از وضعيت تربيت بدني در ايران و اهميت فدراسيون هاي ورزشي به آن، اظهار داشت كه در ايران توجه خاصي به انواع ورزش ها مي شود.
رئيس سازمان تربيت بدني ايران روز چهارشنبه با ساير مقامات ورزشي از جمله «فيصل بن الحسين» رئيس كميته المپيك و «مامون نورالدين» رئيس شوراي عالي جوانان اردن ديدار و درباره روابط ورزشي ميان دو كشور به تبادل نظر پرداخت.
حاشيه ديدار تيم هاي ملي فوتبال ايران و اردن
در ديدار مقدماتي جام جهاني ۲۰۰۶ آلمان، تيم ملي فوتبال اردن ديدار در برابر ايران را درحالي واگذار كرد كه «عبدا... دوم» شاه اين كشور و خانواده سلطنتي در جايگاه ويژه استاديوم حضور داشتند.
در اين ديدار كه چهارشنبه شب در ورزشگاه الحسين شهر امان پايتخت اردن صورت گرفت، ملي پوشان ايران در تمام مدت ديدار مورد تشويق ايرانيان مقيم اردن قرار گرفتند.
تماشاگران طرفدار تيم ملي اردن كه تعداد آنان به حدود ۲۰ هزار نفر مي رسيد، در طول اين بازي تيم خود را تشويق و با هيجان اين ديدار را دنبال مي كردند، اما با اين حال هنگامي كه دو گل ايران در دقايق پاياني مسابقه وارد دروازه اردن شد، تماشاگران ايراني مقيم اردن با تعداد بسيار كم خود ابتكار عمل را به دست گرفتند.
شاه اردن و ديگر افراد خانواده سلطنتي و ديگر مقامات اردن كه براي تقويت روحيه اعضاي اين تيم در ورزشگاه حضور داشتند هراز چندگاه، با انجام حركاتي تماشاگران را به هيجان در مي آوردند.
«اميرعلي بن الحسين» رئيس فدراسيون فوتبال اردن پيش از آغاز بازي در ورزشگاه حضور پيدا كرد و ضمن ديدار با بازيكنان اردن از آنان خواست پيروز ميدان شوند.
نيمه اول اين بازي با نتيجه مساوي پايان يافت و كارشناسان ورزشي اردن براين عقيده بودند كه بازيكنان اردن در نيمه دوم دستورات «محمود الجوهري» سرمربي مصري خود را اجراكنند، ولي ديري نگذشت كه دردقيقه ۸۰ عليرضا نيكبخت اولين گل تيم ملي ايران را به ثمر رساند و سكوت را بر ورزشگاه شهر اردن حاكم كرد و صداي اندك ايرانيان حاضر در مقابل تماشاگران اردني طنين انداز شد.
در دقيقه ۹۰ علي دايي سرگروه ملي پوشان ايران گل دوم را به ثمر رساند كه باعث ياس و نااميدي در ميان اردني ها شد و از اين پس تماشاگران به تدريج ورزشگاه را ترك كرده و منتظر سوت پايان ديدار نشدند.
جدول رده بندي:
۱ - ايران ۴ بازي ۹ امتياز تفاضل گل مثبت ۱۰
۲ - اردن ۴ بازي ۹ امتياز تفاضل گل مثبت ۵
۳ - قطر ۴ بازي ۶ امتياز تفاضل گل مثبت ۷
۴ - لائوس ۴ بازي -- تفاضل گل منفي۲۲
|
|
|
يادداشت
ما و چشمان ملك عبدا...
عصر چهارشنبه. اردني ها از هيچ تلاشي دريغ نكردند. لباس اردن تن بن همام قطري كردند، پادشاه را به ميدان كشاندند، سرود ساختند، كل آسيا را بسيج كردند كه يك تيم فوتبال را ببرند. با هم دل بستيم به ساق پاي ۱۱ بازيكن كه قرار بود در كشور پادشاه شق القمر كنند. عصر چهارشنبه. جاي خالي خيابان هاي تهران را بايد با سوزن متر كرد. آدم ها از سر و كول هم بالا مي روند، ماشين ها وضعيت بدتري دارند. جايي كه همين طور ماشين صف كشيده، پيدا كردن يك ماشين لكنته مثل داشتن قاليچه سليمان است. تازه سوار كه بشوي مي تواني راحت بخوابي تا مقصد، زيرا با اين ترافيك دقايق نامعلومي در خيابان خواهي بود.
۱ - رسيدم خانه. پنج دقيقه اي از ۳۰/۹ گذشته است. صداي مزدك ميرزايي مي گويد كه تلويزيون روشن شده. ايران قرمز پوشيده، اردن سفيد. بعد از مدت ها همين طور فوتباليست حرفه اي است كه در تركيب گذاشته اند. ياد روزي افتادم كه برانكو مصاحبه كرد و گفت خداداد عزيزي هم مثل دبير تحميل شده است. يادم نمي رود بعدش كفاشيان مصاحبه كرد و گفت نه آقاجان، فقط يك توصيه دوستانه بوده، همين. باور كنيم؟ شما بگوييد چاره ديگري داريم.
ياد تمام روزهايي افتادم كه هرچه پيغام فرستاديم كه آقاي هاشميان زحمت بكش بيا توي تيم ملي بازي كن، فقط صداي نچ مي شنيديم. اما نمي دانم چطور شد، آفتاب يك روز صبح از كجا طلوع كرد كه وحيدخان بايرن مونيخي ما از سر دنده لج بيدار نشد و گفت كه مي آيد ايران براي بازي در تيم ملي. نمي دانم چطور شد كه يكهو همه ورق ها برگشتند. همه مهربان شدند، چند تا جوان خط خوردند كه چند تا قديمي دور مانده برگردند تيم ملي. مي شد صداي ذوق كردن مردم را از ته دلشان شنيد، بدون گوش مسلح. مي شد هيجان را توي چشمانشان فهميد وقتي با علاقه تمرينات تيم ملي را پيگيري مي كردند، اين قسمت ايران نبود، قسمت را بايد ما مي ساختيم.
۲ - هواپيما كه از روي باند فرودگاه بلند شد و چند لحظه بعد حتي نقطه اش را هم نتوانستيم بخوانيم، گوش و چشممان را سپرديم به اخباري كه بايد مي رسيد. بازي به نظرم مهم تر از هميشه بود، هر چقدر كه دادكان، رئيس فدراسيون پشت تريبون گفته باشد كه حتي اگر به جام جهاني هم نرويم هيچ اتفاقي نيفتاده باشد. رفتن محسن مهرعليزاده يعني بازي مهم است. آنقدر مهم كه اگر به جام جهاني نرويم اتفاقاً اتفاق مهمي افتاده است. هر كه بايد مي رفت، رفت. تيم ملي چه تحميلي، چه انتخابي تمرين كرد تا روز بازي كه ما بايد با حوصله انتظارش را مي كشيدم.
۳ - اين همه آدم آمدند ورزشگاه كه بگويند علاقه جديد مردم اردن فوتبال است. مي خواستند يك طوري ثابت كنند اگر فوتبالشان از رده صدوسي و خورده اي ام رسيده به سي وهفتم حتماً دليلي داشته. اينها را مي شد از روي سكو ديد. اين طرف ما چند تا تماشاگر داشتيم و يازده بازيكن كه معلوم نبود قرار است چكار كنند. آقا ببخشيد ولي من ترسيدم. خداداد، كريمي، دايي، هاشميان. قرار بود كه چكار كنيم. يازده تا ژنرال فرستاديم توي زمين كه راستش اول بازي فكر كردم برانكو گفته برويد هر طور دلتان مي خواهد بازي كنيد. سيستم علي اصغري خودمان را ترجمه كرده به كرواسي و با علم روز علي اصغري تحويل خودمان داده. هرچه توپ گيرتان آمد سانتر كنيد توي محوطه جريمه. اين شده بود سيستم فوتبال تيم ملي فوتبال.
۴ـ كارگردان دروني وسط بازي، توپ را كه كجاست و كجا مي رود بي اهميت تشخيص مي داد و مي رفت سراغ چهره يك بازيكن مشهور تيم ملي كه اتفاقاً هيچ جذابيتي نداشت. محاسبات خيلي دقيق انجام شده بود. قرار بود ما بازنده بيرون بياييم اين يك حساب دو دو تا چهارتا بود، ولي اينطور نشد. وقتي توپ توي ۱۸ قدم مي خورد به دست بازيكن حريف ولي پنالتي نمي گيرند، وقتي بازيكن ما با خطا درون محوطه جريمه متوقف مي شود، وقتي توپ از توي دروازه خارج مي شود، وقتي، وقتي، وقتي و... يعني قرار بوده ما ببازيم منتها گاهي اوقات بعضي كارها غيرقابل پيش بيني است. آنها فكر كردند همه كار مي شود كرد جز اين كه توپ توي تور بچسبد. ببخشيد ولي تنها موارد استثنايي اتفاق افتاد و ما برنده شديم.
۵ - وقتي ملك عبدا... دوم وارد ورزشگاه شد، صداي جيغ و تشويق تماشاگران مثل شليك يك گلوله از تفنگ ژ-۳ كنار گوش آدم بود. يك آدم آمد توي استاديوم با كت و شلوار و پيراهن تيم ملي اردن با شماره ۹۹ معروف؛ آمد توي ورزشگاه، ابراز احساسات كرد، براي مردم دست تكان داد و نشست روي مبل. باور كن دلم گرفت، آن وقت بعضي ها حضور چه مي دانم مثلاً رئيس جمهور در استاديوم را به نوعي هزينه كردن از رئيس جمهوري در جهت مسايل كم اهميت مي دانند. باور كنيد اين اتفاق واقعي است، نه يك كابوس وحشتناك است و نه يك روياي آرام و بي دردسر. وقتي او با چشمانش مي خنديد حرص مي خوردم. او براي فوتبال و ورزش كه مي داند چه سودي برايش دارد، همه كار مي كند. چشمان خوشرنگ پادشاه اردن، خنده را به دوربين و فيلمبرداران سيماي اردن هديه مي كند. او باچهره بشاش وارد ورزشگاه شد اما در نهايت با چهره اي مغموم ورزشگاه را ترك كرد.
وقتي در پايان بازي دوربين فيلمبرداري به سمت او رفت و چشمانش را ديدم آرزو مي كردم كه اي كاش كنارش مي بودم.
۶ - برانكو قرار بود تركيب تيمي را تهاجمي بچيند اما همه بازيكنان ما مهاجم شدند. مهاجمان بايد مي دويدند، توپ مي گرفتند، خودشان را تغذيه مي كردند و در نهايت اگر شانسي باقي مي ماند كه قاعدتاً نمي ماند گل مي زدند. تركيب اشتباه تا زمان خروج خداداد ادامه داشت. حضور بازيكن فاصله گرفته به تيم ملي به نوعي اولين بازي ما را هدر داد. همه حرص خورديم اما مي ارزيد. دو گل در پايان بازي شايد حاصل تغيير نظر برانكو بود. او در لحظات پاياني تصميم گرفت كه دست از سيستم روز علي اصغري بردارد و بازيكناني به ميدان بفرستد كه قابليت هاي تاكتيكي بيشتري داشته باشند و با سيستم موردنظر برانكو به هماهنگي كامل رسيده باشند.
۷ - اين كه مي توانستم چهره هاي شاد اين همه اردني را در پايان بازي بي رمق ببينم بهترين نكته بازي بود. وقتي مي شد چانه هاي تكيه داده پادشاه را روي دو دست ديد و چشمان مغموم او را حتي تا فرو ريختن اشك تصور كرد بسيار راضي كننده تر بود. وحيد هاشميان، علي دايي، كريمي، كاظميان، نيكبخت و بقيه نفراتي كه در تركيب بودند نمي دانيد چه شوري به ۷۰ ميليون آدم دادند. باور كنيد ديدن چهره متاثر پادشاه حتي از قهرماني در جام ملت هاي آسيا هم بهتر بود. تيم حريف را به سختي نبردند. گل زدن به آنها سخت بود اما بايد پذيرفت وقتي تركيب تغيير كرد بازي هر لحظه بهتر شد تا لحظه اي كه توپ درون دروازه جاي گرفت. اين شانس ما بود كه بايد سراغمان مي آمد.
|
|
|
يك روز آفتابي و يك تيم پرحاشيه
|
|
يك روز آفتابي همه دور هم جمع شدند تا تمرين كنند. فهرست تيم ملي مدت ها بود يك حاشيه بيشتر نداشت و آن علي دايي بود. حالا بعد از دعوت شدن خداداد و قبول كردن وحيد براي بازگشت به تيم ملي، حاشيه هاي جذاب چندتايي اضافه شده اند. خلاصه يك روز آفتابي بود، يك عصر بود. آفتاب تا پشت سكوها پايين رفت ولي هنوز مي شد كري چند ملي پوش را ديد.
يحيي، خداداد، نكونام و كريمي اگر اينطور ايستاده اند و با هيجان به يك سمت خيره شده اند حتماً دليلي داشته. يك روز آفتابي بود و يك تمرين پرحاشيه و جذاب. خدا حاشيه ها را بيشتر كند. باور كنيد حدس اين كه چه خبري مي توانست اين چهار نفر را اينطور به هيجان بياورد مشكل است اما وقتي عكاس ها مي روند بين ملي پوشان مي توانند برايتان قصه هاي عكس هايي كه گرفته اند را تعريف كنند.
يك روز آفتابي بود و يك تمرين پرحاشيه. بازيكنان تيم ملي دور هم جمع شدند تا تمرين كنند. بين آنها پنج نفر با هم بناي كري گذاشتند. وحيد هاشميان، علي كريمي، يحيي گل محمدي، خداداد عزيزي و جواد نكونام. كري آنها روي شوت به دروازه بود. هر كدام به نوبت شوت زدند تا نوبت به وحيد هاشميان رسيد. بالاخره اگر در بايرن مونيخ بازي كني چيزهايي ياد مي گيري كه بقيه ندانند يا نتوانند از عهده اش برآيند.
همه شوت زدند تا نوبت به وحيد هاشميان رسيد. او دويد سمت توپ و شوت زد. اين كه مي بينيد چهار نفري اينقدر هيجان زده شده اند دليلش فقط همين آقاي بايرن مونيخ است. اگر مشكلي پيش نيايد بايد او را همراه تيم ملي تا مدت ها ببينيم و به بازي اش بباليم. اين قسمت ما است. البته آن چيزي است كه ما دلمان مي خواهد.
يك روز آفتابي بود و يك تمرين پرحاشيه. دو نفر آمدند تمرين تيم ملي كه جذابيت تمرينات را چند برابر كرد. وقتي بعد از مدت ها تعداد تماشاگران تمرين تيم ملي زياد مي شود بايد پذيرفت كه چهره هاي دوست داشتني حتي تيم ملي را هم محبوب تر مي كنند.
|
|
|