جمعه ۲۷ شهريور ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۴۹۸
چهره ها
Friday.htm

لانگ شات
حضور پررنگ جوانان
جشن خانه سينماي امسال و نامزدهاي بازيگري اش نشان از يك چيز داشت. قدرت گرفتن نسل تازه بازيگري؛ نسل جواني كه در اين سال ها ثابت كرده جايگزيناني شايسته براي قديمي هاي سينماي ايران دارد. با اين پيش فرض در صفحه چهره هاي اين هفته به سراغ سه بازيگر جواني مي رويم كه دو نفرشان جوايز بازيگري جشن را يكي براي نقش اول زن و ديگري براي نقش مكمل مرد از آن خود كردند و سومين نفر هم براي دومين بازي اش، باز نامزد دريافت تنديس نقش اول زن بود و بازي درخشان گلشيفته فراهاني بود كه سبب شد ترانه عليدوستي نتواند به تنديس جشن برسد. اين هفته مروري داريم بر عملكرد اين چهره ها در سينماي اين سال  ها...

ترانه عليدوستي
جايگاه محكم
006243.jpg
ترانه عليدوستي، همان دختر جوان ۱۷ ساله  اي بود كه با اكران فيلم من ترانه ۱۵ سال دارم، هم تماشاگران و هم منتقدان را غافلگير كرد. اين بار دوم بود كه رسول صدر عاملي بعد از دختري با كفش هاي كتاني مضمون فيلم هايش را بر اساس جوانان امروزي و نوع برخورد آنها با جامعه انتخاب مي كرد و براي همين توانست ارتباطي قوي با اين نسل كه نيمي از جامعه را تشكيل مي دهد، برقرار كند. با اين كه دختري با كفش هاي كتاني هم فيلم موفقي از صدرعاملي بود اما من ترانه ... موفقيت بزرگتري براي او در اين عرصه سينمايي به همراه داشت. حضور بازيگران كم سن و سال و بي تجربه در فيلم هاي صدر عاملي به قدري موفق بود كه حالا هر كدام از اين بازيگران همانند پگاه آهنگراني، ترانه عليدوستي و ميلاد صدرعاملي براي خود جايگاهي در سينما دست و پا كرده اند.
ترانه عليدوستي با آن چشمان معصومش همان نگاه هايي را داشت كه صدرعاملي براي نقش اول فيلمش مي خواست. او مدتي به دنبال بازيگر اين نقش بود تا اين كه به كمك حبيب رضايي، ترانه عليدوستي را براي فيلمش برگزيد. انتخاب صدرعاملي به عنوان يك كارگردان و وسواسي كه از او در پشت صحنه فيلم هايش شنيده ايم، نتيجه  اي جز سيمرغ بلورين از بيستمين جشنواره فيلم فجر براي بازيگر فيلمش به همراه نداشت. ترانه در مقابل خيلي از رقباي بالاتر از خودش توانست روي سن برود و سيمرغ را با همان اعتماد به نفسي كه سكانس به سكانس در من ترانه ... با آن روبه رو بوديم، از آن خود كند. بازي دروني عليدوستي در ترانه امتيازي بود كه او را از دوستان جوان بازيگرش جدا مي كرد. ترانه بعد از گرفتن سيمرغ، در فاصله  اي كوتاه جايزه جشنواره لوكارنو را براي بازي در من ترانه ... دريافت كرد. صدرعاملي نشانه اين همه موفقيت هاي ترانه را هنر بازي با چشماني مي دانست كه او با آنها نقش بازي مي كرد.
عليدوستي بعد از من ترانه ... آنقدر در ذهن تماشاگران جا افتاد كه همه منتظر بازي او در فيلم هاي بعدي اش بودند. اما او در مسيري كه انتخاب كرده حالا بيشتر از هميشه بايد نكته سنج باشد تا راه آمده را به عنوان بازيگري كه اولين حضورش در سينما نقش اصلي يك فيلم بوده، خراب نكند. البته بعد از مدتي دوري عليدوستي از سينما، او امسال با فيلم شهر زيبا در جشنواره حضور پيدا كرد. او پس از درخشش در من ترانه ... مقابل پيشنهادهاي فراوان آنقدر مقاومت كرد تا اين كه فيلمنامه شهر زيبا نوشته اصغر فرهادي توجه او را جلب و براي بازي در آن آماده شد.
ترانه عليدوستي در شهر زيبا بزرگتر شده و باز هم مجبور بود تا به دليل مشكلات خانوادگي، نقش سرپرست زندگي اش را به همراه بچه  اي كوچك بازي كند. فيروزه حالا با بچه  اي در بغل در مقابل كوهي از مشكلات به همراه عشقي دروني زندگي اش را به نمايش مي گذاشت. حالت هاي نگاه كردن، طرز راه رفتن، لحن صحبت كردن و حتي لبخندهاي كوتاه همه از همان ترانه پرنيان فيلمي چون من ترانه پانزده سال دارم مي آمد. به طور خاص در بازي عليدوستي در اين فيلم مي توان به سكانسي اشاره كرد كه او در انتظار دوست برادرش است و سعي مي كند كمي خودش را بيارايد. تصوير عشق در اين سكانس چنان شكل گرفته كه كمتر در بازي ديگران قابل باور است.
در واقع اصغر فرهادي در انتخاب بازيگر فيلمش اشتباه نكرد. او كسي را براي بازي در اين فيلم برگزيد كه تماشاگر از قبل با چهره معصومش آشنا بود. ترانه عليدوستي در بيست و دومين جشنواره فيلم فجر هم نامزد دريافت سيمرغ بلورين بود و در جشن خانه سينما هم اين نامزدي تكرار شد. آخرين خبرها از فعاليت ترانه در زمينه بازيگري حضور او در فيلم يك شب نيكي كريمي بود كه پس از امتناع عليدوستي، هانيه توسلي جايگزين او شد.
ترانه عليدوستي اين روزها مشغول آماده سازي يك مجموعه داستان كوتاه براي انتشار است كه يكي از اين داستان ها در ماهنامه هفت هم به چاپ رسيد. بازيگر جوان سينماي ايران متفاوت با همه همسن و سال هايش، حالا جايگاهي محكم در سينماي ايران براي خود دست و پا كرده است. ترانه پرنيان فيلم رسول صدرعاملي، هرچند در شهر زيبا هم همان مشخصه هاي بازي را يدك مي كشيد اما بازهم درخشان و تاثيرگذار بود؛ چنان كه روي صحنه مراسم ها و مصاحبه هاي مطبوعاتي هم چنين است.

تنديس جشن هشتم خانه سينما براي گلشيفته فراهاني
بزرگ شدن
006246.jpg
جلسات مطبوعاتي فيلم هاي سينمايي در جشنواره فجر سال گذشته، رونق چنداني نداشت. تقريباً براي چند فيلم اصلي جشنواره نه جلسه  اي برگزار شد و نه كسي چندان اين جلسات را جدي گرفت. دو سه جلسه از اين ميان اما جلساتي به يادماندني بودند و باز از ميان اين جلسات مي توان به جلسه فيلم اشك سرما اشاره كرد. وقتي گلشيفته فراهاني به يكباره اشك هايش سرازير شد، يكي از ماندگارترين لحظات جشنواره ثبت شد. اشك هاي گلشيفته يك دليل داشت. او ياد سختي هاي فراواني افتاده بود كه براي اجراي اين نقش، براي آن لهجه كردي و براي همه آن كاركردن در كولاك هاي وحشتناك كوهستاني كشيده بود. تصوير اشك هاي گلشيفته از ماندگارترين تصاوير جشنواره بيست و دوم بود. او حالا چند ماه بعد از آن شب، براي همان سختي ها و رنج ها، به عنوان بهترين بازيگر زن سال ۸۳ انتخاب شده است؛از سوي هم صنفانش؛ از سوي ديگر بازيگران زن سينماي ايران كه گلشيفته فراهاني را شايسته دريافت جايزه بهترين بازيگر زن جشن هشتم خانه سينما دانسته اند.

با ورود چشمگير بازيگران جوان به سينما، موج نويي از استعدادها هم وارد اين عرصه شد. گروهي از اين جوانان همانند ترانه عليدوستي، امين حيايي، حامد بهداد، باران كوثري، بهرام رادان و گلشيفته فراهاني توانستند موفقيت هاي بسياري را در ابتداي راه كسب كنند؛ تا جايي كه چند جشنواره اين سال ها پر از چهره هاي اين نسل بود. ورود اغلب اين بازيگران با شانس همراه بود و خيلي از آنها، اولين كار سينمايي شان را با كارگردانان بزرگي تجربه كردند كه آنها را در سينما چند قدمي جلوتر از سايران گذاشت. گلشيفته فراهاني يكي از همين استعدادهاي درخشان بود كه امسال تحول چشمگير و عجيبي در بازي هايش ديده شد. بازيگر درخت گلابي وقتي در نيمه هاي راه در فيلمي چون زمانه بازي كرد، همه آن كار اول را حاصل يك اتفاق دانستند و حتي جايزه بخش بين الملل فجر را هم نشانه يك اشتباه؛ اما او قرار بود ثابت كند طرز فكر ديگران اشتباه بوده و چنين كرد.

فراهاني اولين حضورش در سينما با درخت گلابي بود. وقتي قرار شد داستان گلي ترقي توسط داريوش مهرجويي ساخته شود، محمدرضا شريفي نيا كه همكار شقايق فراهاني بود عكس هاي گلشيفته را نزد مهرجويي برد و مهرجويي طي چند تست، فراهاني را براي نقش «ميم» درخت گلابي برگزيد. صداقت و به نوعي ساده بودن ميم و در عين حال شيطنت اش باعث شد تا شخصيتي به وجود بيايد كه در كنار تمام مشكلات طول فيلم لبخند بزند، روي درخت برود، بدود و بي اعتنا به خواستگارها بازي با بچه هاي ديگر را ادامه دهد. درخت گلابي گامي موفق براي فراهاني به سوي دنياي سينما بود. گامي كه باعث شد تا رشته دانشگاهي اش موسيقي را رها كند و مجذوب سينما شود.
فراهاني بعد از درخت گلابي، نقش كوتاهي در هفت پرده را مقابل مهدي احمدي بازي كرد. فرشته  اي كه براي دادن يك پيغام سعي مي كند يكي از جوان هاي هفت پرده را از نااميدي دور كند. او دومين كارش را براي كارگرداني انجام داد كه براي اولين بار فيلم مي ساخت و لذت كار با فرزاد موتمن را هرگز فراموش نكرد. در فاصله  اي نه چندان زياد «زمانه» حميدرضا صلاحمند ساخته شد. اما اين بار فراهاني در زمانه آن گلشيفته بااستعداد نبود؛ هرچند حتي خودش هم مي گويد تا به امروز هرگز فيلم را نديده است.

فراهاني مدتي از سينما دور بود تا امسال كه با دو فيلم موفق بوتيك و اشك سرما، دوباره همان موفقيت درخت گلابي و هفت پرده را تجربه كرد. در بوتيك، اتي دختري فراري وخودسر است كه نمونه هاي آن در جامعه امروز بسيار به چشم مي خورد. اگر چه حميد نعمت ا... هم زحمت زيادي براي درآمدن حس هر كدام از كاراكترهايش كشيده و شايد نتيجه زحماتش هم اين بود كه بوتيك فيلم برگزيده هيات داوران و فيلم اول بيست و دومين جشنواره فيلم فجر شود. فراهاني بعد از بوتيك، در اشك سرما هم بازي كرد. نقش روناك، يك چوپان كرد كه لهجه و بازي او، كاملاً متفاوت از فيلم هاي قبلي اش بود. در آوردن لهجه كردي در آن فضاي غيرقابل باور، نشانه تمرين زياد فراهاني براي اين نقش بود. اشك سرما در جشنواره به نمايش درآمد، با اقبال تماشاگران روبه  رو شد و حالا چند روزي است كه برپرده رفته تا در اكران عمومي با مخاطب امروزي ارتباط برقرار كند؛ هرچند داوران جشنواره فجر مثل هميشه سعي كردند چشم بر بازي درخشان او ببندند تا بازيگري ديگر را پس از سال ها ناكامي در كسب سيمرغ به جايزه اصلي جشنواره برسانند. در كنار اين دو فيلم گلشيفته فراهاني در جايي ديگر فيلم متفاوت مهدي كرم پور هم بازي كرده است. رها دختري جنوبي و آبستن در فيلم جايي ديگر است كه درگير يكسري مشكلات مي شود. شايد بتوان گفت كه فراهاني براي نخستين بار نقش يك زن كامل و باردار را هم در اين فيلم پذيرفته؛ نقشي كه تاكنون از او در فيلم هايش نديده بوديم.

گلشيفته فراهاني پيش از شروع كار در سينما، در چند تئاتر و كار عروسكي در كنار پدرش فعاليت كرد. اما بازيگري او را از موسيقي دور كرد. او امسال سال پركاري را گذراند و در ميان هم دوره هايش در عرصه سينما خوش درخشيد. بازي خوب او در بوتيك، نظر خيلي از كارگردانان و منتقدان را به خود جلب كرد و اكران اشك سرما مي تواند جايگاه اين بازيگر
006240.jpg
جوان را كاملاً محكم و پايدار كند. تنديس جشن هشتم خانه سينما در شرايطي به فراهاني تعلق گرفت كه او در ايران نبود و براي نمايش اشك سرما در ژاپن به اين كشور سفر كرده بود؛ جايزه  اي كه پاسخي به همه تلاش هاي اين بازيگر در سال قبل و نقش آفريني هاي متفاوتش بود.

پس از اين فيلم ها گلشيفته فراهاني در بندر انزلي مقابل دوربين بهار خزر فيلمي از دكتر علي رفيعي رفت. او اين بار در مقابل رضا كيانيان يكي از بازيگران با تجربه كار كرده است كه بدون شك، حاصل بازي او در مقابل كيانيان ديدني خواهد بود. گلشيفته تجربه بازي در پروژه هاي فرا مرزي را هم دارد. او در اين مدت در بابا عزيز مقابل دوربين ناصر خمير كارگردان تونسي و در دو فرشته مقابل دوربين محمد حقيقت، ايراني مقيم فرانسه رفته است. فضاي تئاتري كار رفيعي كه احتمالاً فضايي فوق العاده براي بازي گلشيفته رقم زده و كار در دو فيلم متعلق به موج جشنواره  اي مي تواند سبب شناخته شدن فراهاني در خارج از كشور و حتي كسب جوايز بين المللي براي او شود؛ جايزه هايي كه جشنواره هاي خارجي نشان داده اند دوست دارند به بازيگران ايراني اهدا كنند.
006237.jpg
گلشيفته فراهاني بازيگري است كه مرز ميان نوجواني تا جواني در سينما را با زحمت فراوان و با موفقيت پيموده و حالا مي تواند در انديشه تثبيت خود به عنوان يك ستاره در سينماي ايران باشد. بازيگري كه در اين سال ها هميشه سعي كرده به دور از سايه پدر و خواهر بازيگرش و فراتر از مرزهاي خانواده، نشان دهد نه يكي از بچه هاي سينما و نه از نسل دوم سينماست. او به عنوان يك بازيگر مستقل حالا آنقدر به موفقيت رسيده كه كسي نتواند با اين جملات، بازي هاي درخشانش را زير سؤال ببرد. فقط نگاه كنيد به بازي او در صحنه روي پل فيلم بوتيك در مقابل محمدرضا گلزار و البته صحنه  اي كه در غار فيلم اشك سرما سعي مي كند خودش را راضي كند تا كاوه با بازي پارسا پيروزفر را هدف قرار دهد. حركات صورت و نوع واكنش او به موقعيت در اين دو صحنه از اين دو فيلم كافي است تا باور كنيم سينماي ايران يك بازيگر تمام عيار ديگر را هم به جمع معدود بازيگران اينگونه اش اضافه كرده است.

لانگ شات
پارسا پيروزفر و سرانجام؛ جايزه
006249.jpg
پارسا پيروزفر را با آن موهاي بلند نقش سالك فيلم پري هرگز از ياد نخواهيم برد. او البته نقشي حاشيه  اي و بسيار كوتاه هم در مجسمه داشت. گرچه حضور پيروزفر زماني به ثبت رسيد و در يادها ماند كه ضيافت مسعود كيميايي ساخته شد. او يكي از همان هفت رفيقي بود كه قرار بود چندين سال بعد دوباره همديگر را ببينند. درست در زمان اكران ضيافت بود كه پيروزفر در مجموعه تلويزيوني در پناه تو به شهرت رسيده بود.
مدتي نگذشت كه پيروزفر دومين همكاري اش با كيميايي را در مرسدس تجربه كرد. حضور او هنوز در دو فيلم كيميايي آنقدر پررنگ نشده بود تا اعتبار و محبوبيتش را در بين تماشاگران افزايش دهد. نخستين باري كه پارسا پيروزفر يك نقش اول را در فيلمي پذيرفت، شيدا بود. گرچه چهره سرد او براي يك نقش رمانتيك و عاشقانه هرگز قابل باور نبود ولي تجربه كار با يك كارگردان خوب همانند كمال تبريزي هم براي پيروزفر ارزشمند بود. دختران انتظار هيچ نكته مثبتي براي كارنامه اين بازيگر به ارمغان نياورد.
با نقش كوتاهي كه در اعتراض كيميايي داشت، توانست استعداد بازيگري خود را بيش از پيش بروز دهد. شايد دختري به نام تندر را پيروزفر در شرايطي پذيرفت كه با بازيگران محبوبي همانند خسرو شكيبايي، ماهايا پطروسيان و يا محمدرضا شريفي نيا همبازي بود. در عروس خوش قدم بازي هوشمندانه  اي داشت كه تا اشك سرما و مهمان مامان ادامه يافت. علاقه پيروزفر به نقش هاي متفاوت ممكن است دليل ديگري باشد كه در چند فيلم اخير به خوبي درخشيده است. پارسا پيروزفر آخرين كارش در تلويزيون سفر سبز بود كه نقش جواني دورگه و در جست وجوي حقيقت را به خوبي ايفا كرد.
او اخيراً بازي در زن زيادي تهمينه ميلاني را به پايان رسانده است؛ اما وقت چيدن گردوها را هم در نوبت نمايش دارد. با اين  كه پارسا پيروزفر تا پيش از امسال نقش مهمي در كارنامه اش ندارد اما اكران عمومي مهمان مامان و اشك سرما حالا از او تصوير يك بازيگر تمام عيار ارايه مي دهد. نقش هايي كه سرانجام نشان داد او مي تواند و شايستگي آن را دارد كه يكي از چهره هاي مهم بازيگري سينماي ايران باشد و چنان كه حبيب رضايي روي سن جشن هشتم خانه سينما گفت حالا استحقاق اين را دارد كه تنديس بازيگري جشن را در دستانش بگيرد. هرچند پيروزفر حتي مي توانست اين جايزه را در بخش نقش نخست و براي بازي بي نقص اش در اشك سرما دريافت كند اما يوسف «مهمان مامان» هم محلي براي درخشش بود. او را هم از اين پس بايد جدي تر از قبل نگاه كنيم. آنقدر جدي كه بتوان رويش به عنوان يك بازيگر تمام عيار حساب كرد.

|  هفته   |   جهان  |   پنجره  |   داستان  |   چهره ها  |   پرونده  |
|  سينما  |   ديدار  |   حوادث   |   ماشين   |   ورزش  |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |