هفته پنجم ليگ برتر، مسابقات به نيمه رسيده، تحليل ها فراوان و تيغه انتقادها تيزتيز.
مثل هميشه تيم هاي بنام در مركز ميدان اند و چنانچه خلاف جهت حركت كنند تيغه انتقادها عميق تر به قلبشان فرو مي رود.
قبل از آغاز مسابقات ليگ برتر كركري بين تيم هاي آرسنال، چلسي و بولتون سر به فلك كشيده بود و حالا رقابت تنگاتنگ مابين آنها. در حال حاضر همه چيز مانند قبل از آغاز فصل پيش مي رود. در آن زمان هم همه نگاه ها به سوي توپچي هاي آرسنال بود و توقع در همين حد ممكن بود تا جايگاه صدر جدول را از آن خود كنند و اما چلسي كه بسياري اميدوار بودند مكان آرسنال را به نام خود كند و بولتون كه قطعاً در رقابت شديدي با چلسي خواهد بود.
امروز رقابت ها از مرزهاي معمول گذشته و رو به جنجال هاي رواني رفته است. اين جريان بي شك با انتظارهاي سنگين ممكن كه به سوي مربيان روان است، ارتباطي مستقيم دارد. وقتي خوسه مورينيو ـ مربي چلسي ـ با وجود شخصيت منحصر به فردش بعد از اتمام هر بازي خشمگين و منقلب حتي در صورت دريافت نتيجه مثبت روبه روي تريبون هاي خبرگزاري ها مي ايستد، شروع به انتقاد مي كند و يا زماني كه جمله هاي ويران كننده كه هدفي جز به پا كردن جنگ رواني ندارند، از سوي مربيان مطلع بر سر زبان ها مي افتد، اتفاقي جز تخريب ساختار ليگي آن هم چون ليگ برتر نمي افتد.
با ادامه چنين روندي است كه امروز اتحاديه فوتبال انگليسي مي خواهد مورينيو را جريمه كند. بالاخره اين التهابات بايد از يك سو به آرامش برسند و مربياني چون مورينيو و ونگر بايد دست از جنگي رواني بردارند. در جريان بازي با استون ويلا، هرچند كسب نتيجه دلخواه براي مهره هاي چلسي حياتي و راه رفتن بر لبه هاي باريك رقابت با آرسنال بود اما روحيه اي با آرامش همه آن چيزي بود كه بيش از كسب هر نتيجه اي براي آبي پوشان چلسي الزامي بود. در اين بازي وقتي ديديه مدافع چلسي در محدوده هجده قدم توپش را از دست داد، مورينيو عصباني تر از هميشه به رابسا استايلز داور بازي اعتراض كرد.
به وجود آمدن چنين شرايطي همچنين جو ناآرام حاكم بر تيم ها جملگي سبب شده است اتحاديه فوتبال انگليس به فكر اصلاحاتي جدي باشد.
مورينيو بعد از اتمام اين بازي اعلام كرد كه چنانچه به جاي مدافع چلسي شخصي چون تيري آنري يا نيستلروي بود حتماً داور پنالتي اعلام مي كرد اما ...
اين جمله خوزه عاملي است تا جمله مشابه از سوي ونگر يا يكي از مهره هاي آرسنال اعلام شود. فرقي نمي كند. جنگ رواني برپا مي شود و تنها بايد به گونه اي فروكش كند. بالاخره جام بالا خواهد رفت و قهرمان مشخص خواهد شد اما به قيمتي كه برازنده باشد.
تحت چنين شرايطي راحت تر مي شود جنجال هاي بعد از اتمام بازي ها را تحليل كرد. در آخرين مسابقه زماني كه چلسي با كسب نتيجه مساوي به ميدان آمد و دو امتياز قطعي را از دست داد تحليل ها به سوي تصميم هاي آتي رومن آبراموويچ هدايت شد و اين كه او چه تصميمي خواهد گرفت. روزنامه ها نوشتند كه مورينيو در حد آمال آبراموويچ نيست و يا فرصت ها اندكند و زمان براي جبران آنها ...، تيترهاي جنجالي، بحث هاي جنجالي و رو به سوي هيچ!
شايد تمام التهاب هاي امروز مورينيو تا حدي طبيعي باشد چرا كه او جايگزين شده است تا شايد بتواند ارتش استمفوربريج را به جايگاهي شايسته برساند. بنابراين در اين شرايط هواداران نيز به راحتي دم از قهرماني مي زنند. آنها نيز مي خواهند چلسي با قهرماني زودهنگام، هر تيمي حتي اگر آرسنال باشد را پس بزند. با همه اين اوصاف مورينيو همچنان در شرايط نابهنجاري به سر مي برد چرا كه در كنار همه جنگ هاي رواني حاكم، از نظر او تيم چلسي آماده نبردهاي ليگ برتر نبوده است. شايد روزنامه ها عقيده او را دسيسه اي بدانند براي پس زدن مسئوليت سنگين امروزش اما به واقع همين گونه است.
بازيكنان چلسي در دوازده تيم مختلف توپ مي زنند و به همين علت دور هم جمع كردن آنها براي رقابتي جديد مشكل ساز مي شود، چرا كه هماهنگي و آمادگي آنها در يك سطح نيست. از طرفي از نظر مورينيو زمان كافي براي آمادگي آنها وجود نداشته است.
به هر حال جنجال هاي فوتبال از همين شكاف ها بيرون مي آيند و مورينيو و همچنين تيمش چلسي مستثنا نخواهند بود. رقابت ها همچنان تنگاتنگ پيش مي روند. آرسنال يا چلسي ...؟!