... هنوز به مصداق مشخصي نرسيده ايم
|
|
گروه سياسي: با وجود اعلام زمان پيشنهادي ۲۳ ارديبهشت براي برگزاري نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري از سوي وزارت كشور به شوراي نگهبان، فضاي انتخاباتي كشور در مطبوعات همچنان فضايي استوار بر گمانه زني ها و مصداق هاي احتمالي است. و پاسخها همان جمله تكراري... هنوز به مصداق مشخصي نرسيده ايم. اين فضا تنها در طول اين مدت يكبار شكل واقعي و خارج از گمانه زني را تجربه كرد و آن هم اعلام عدم حضور موسوي براي كانديداتوري نهمين دوره انتخابات رياست جمهوري بود. مجمع روحانيون مبارز به عنوان يكي از دو هسته مركزي واصلي جبهه دوم خرداد اولين گروه از اين جبهه بود كه موسوي را به عنوان كانديداي رياست جمهوري نهم پيشنهاد نمود تا ساز و كارهاي تصميم سازي جمعي اين جبهه را كه دچار آشفتگي شده بود مجدداً ترميم نمايد. از طرفي گروه هاي دوم خردادي نيز به علت درك ضرورت رهيافتي براي رسيدن به يك كانديداي مشترك كه تنها شانس حضور آنها در هرم قدرت محسوب مي شود، از اقدام مجمع روحانيون حمايت كردند. حتي اين توجه و اقبال تا آنجا بود كه مشاركت به عنوان هسته مركزي ديگر جبهه دوم خرداد از اين اقدام كه در حقيقت تقويت تلاش براي احياي مرزبندي چپ و راست بود استقبال كرد . مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در انتخابات شوراها اصلاح طلبي و محافظه كاري رادر ادبيات سياسي جايگزين چپ و راست نموده بودند .
ورود چپ و راست به ادبيات سياسي كشور محصول انشعابي بود كه در سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در اولين سال دهه ۶۰ اتفاق افتاد. بعد از انشقاق سازمان به دو گروه و به علت حضور هر دو در دولت اين اختلافات به درون دولت رفت .اين دودستگي بر حزب جمهوري اسلامي به عنوان بزرگترين حزب بعد از انقلاب اثر گذاشت (زيرا از هر دو گروه در حزب فعال بودند) و اختلاف نظر وارد مجلس شد و سپس از مجلس به كل كشور شيوع پيدا كرد و از عوامل اصلي انحلال حزب جمهوري گشت.
اعلام عدم حضور موسوي جبهه دوم خرداد را بار ديگر دچار آشفتگي نمود و دو هسته اصلي جبهه دوم خرداد به علت عدم وجود گزينه اي مشترك و مورد قبول با وجود درك ضرورت رهيافتي اجتماعي به ساماندهي گروه هاي پيراموني خود روي آوردند.
در همين راستا مجتبي بديعي عضو شوراي مركزي مشاركت ،كروبي را فاقد توانايي لازم خواند و اين اظهارات را در قم اعلام نمود.
هادي قابل عضو ديگر شوراي مركزي نيز توصيه عدم حضور كروبي را مطرح كرد و علت آن را عدم رأي بالاي ايشان عنوان نمود.
اين اظهارات و واكنش ها به گمانه هايي است كه از مجمع روحانيون دال بر حضور كروبي مي رسد.
به موازات اين واكنش ها از سوي مشاركت به گزينه احتمالي مجمع روحانيون برخي از اعضاي مركزي مجمع و اعضاي احزاب و گروه هاي پيراموني آن ،معين را كه گزينه انتخابي مشاركت است مورد انتقاد قرار دادند. ايجاد شكاف بين دو هسته اصلي جبهه مشاركت به شكاف ميان گروه هاي پيراموني آنها سرايت كرده و اين شكاف نهايتاً عدم تصميم گيري بر روي يك كانديدا را در پي خواهد داشت. جناح اصولگرا نيز باگذشت چند ماه و فرصت كم باقي مانده همانند جناح مخالف خود در حال « رايزني جهت رسيدن به اجماع» است. جمله اي كه بيشترين درصد را در رابطه با اظهارات انتخاباتي به خود اختصاص داده است.
جبهه اصول گرايان ۴ گزينه را مطرح نموده اند و در روزهاي اخير حداد به عنوان يك گزينه به گمانه ها افزوده شده است. گر چه عكس العمل وي حاكي از جدي گرفتن اين پيشنهاد توسط او نمي باشد.و در آخرين اظهار نظر بر نيامدن تأكيد كردند.
آنچه كه از اظهارات و اخبار گروههاي اصول گرا بدست مي آيد هيچگونه افولي نسبت به گزينه هاي مطرح شده ديده نمي شود و تنها موضوع باقيمانده اعلام نظر اجماع نسبت به يك كانديدا مي باشد و قطعا گزينه هاي ديگر نيز از اين انتخاب با آغوش باز استقبال خواهند كرد.
موضوع گمانه زني ها بر آمدن يا نيامدن هاشمي در جريان انتخابات نهم نيز بخش مهمي از اخبار انتخاباتي را به خود اختصاص داده است. استقبال گروه هايي از دو جناح از حضور هاشمي (عليرغم تأكيد ايشان بر تلاش براي حضور ديگران) با واكنش هاي بعضاً تندي روبرو شد كه مي توانست اينگونه نباشد.
ايثارگران در هر مصاحبه انتخاباتي به نوعي طرح مخالفت با هاشمي را با وجود عدم قطعي شدن حضور وي، مطرح نمودند . مشاركت و سازمان مجاهدين نيز از جمله گروه هايي بودند كه برخي از اعضاي مركزي آنها با واكنشهاي تندي به استقبال گمانه كانديداتوري هاشمي رفتند تا آنجا كه آن را فاجعه ناميدند.
اما در اين ميان برخي نيز با حمايت از هاشمي به نوعي كار تخريبي مخالفين را دنبال نمودند زيرا حمايت آنها در برخي جريانات مي توانست اثر معكوس بگذارد كه سخنان دبيركل مجمع محققين و مدرسين در اين راستا قابل ذكر است. زيرا سابقه برخورد وي در سالهاي گذشته با هاشمي فراموش نشده است.
نبايد درخصوص آقاي هاشمي كه به عنوان يك وزنه مهم سياسي داراي نقش برجسته در صحنه جامعه است به شكلي رفتار مي شد كه شايسته وي نبود.
هاشمي به عنوان يك حقيقت متعلق به نظام است و در هر جايگاهي مي تواند سربازي فداكار باشد .