جمعه ۴ دي ۱۳۸۳ - سال يازدهم - شماره ۳۵۹۱
index
مسموميت سياستمداران
تكرار تاريخ در اوكراين
مسموم شدن ويكتور يوشچنكو، نامزد غرب گراي انتخابات رياست جمهوري اوكراين به دست نيروهاي امنيتي دولت حاكم كه توسط پزشكان اتريشي تاييد شد هرچند تخلف انتخاباتي و عملي تاييد نشده است، اما وقتي به گذشته نگاهي مي اندازيم مي بينيم كه چنين چيزي بارها و بارها در تاريخ تكرار شده است.
008985.jpg
آيا قتل هم همانند جنگ روشي متفاوت براي ادامه دادن فعاليت هاي سياسي است؟ در اين صورت اين نكته كه در اوكراين افرادي شرور با پشتوانه اي محكم، تصميم به حذف نامزد قدرتمند و احتمالاً پيروز انتخابات گرفته و سعي مي كنند رقيب خطرناك او را به قدرت برسانند تعجب برانگيز به نظر مي رسد؟ در واقع آيا مي توان گفت كه اين كار يك روش تاريخي براي رسيدن به هدف است؟
اين دست پروده هاي شرور و رسانه هاي تحت  كنترلشان هفته ها است كه بي وقفه مي گويند كه ويكتور يوشچنكو، خودش عمداً مواد سمي مصرف كرده و خود را به اين وضعيت غم انگيز كشانده است. اگر چنين ادعايي را باور نكنيم به اين نتيجه مي رسيم كه روساي سرويس هاي اطلاعاتي محلي، به دستور كسي و يا حتي با تصميم گيري داخلي خود ـ اگر يوشچنكو در انتخاباتي كه روز ۲۶ دسامبر قرار است تكرار شود، بتواند به پيروزي برسد، در اين باره اطلاعات دقيق تري به دست مي آيد ـ در مراسم شام كاري اين سم را به نخست وزير سابق و رئيس جمهور احتمالي آينده اوكراين خورانده اند. به هرحال اين مردان سايه كه در مكتب خشن كاگ ب يا اف اس بي امروزي تربيت شده اند، با اين كار خود نه تنها روش هاي تاريخي را زنده كرده اند بلكه روش هاي جنگ سرد را متحول كرده اند. اين حركت زننده آنها هرچند تا حدي موفقيت آميز بود، اما به نتيجه نرسيد. اما اين كار ما را بر آن داشت كه اين واقعيت تلخ و ناخوشايند را پذيرفته و به لابه لاي صفحه هاي تاريخ بازگرديم.
بسياري از اعمالي كه به نظر مي رسد به گذشته هاي دور تعلق دارد در ميان ما حاضر است و بسياري از اشباحي كه به نظر مي رسيد مرده اند كاملاً زنده هستند و بدتر از همه اين كه نمي توان اين شيوه هاي جنايي را تنها به سرويس هاي ويژه اروپاي شرقي و بازماندگان استالين نسبت داد. «زهر» واژه اي تاريخي است و خوراندن آن كاملاً متداول بوده است.
۲۰ سال پيش، «شليك چتر» عنوان كمدي جذابي از ژرار اوري بود. اما اين كمدي برگرفته از واقعيتي در آن زمان و در دستان قاتلان كاگ ب و شاگردان اين سازمان در حوزه بالكان و بلغارستان است.
ريسين نيز ماده اي سمي است كه در اين دوران بسيار متداول بوده و ابزاري براي قتل دهها نفر از شخصيت هاي اروپاي شرقي بود. ماركوف، خبرنگار بلغاري در لندن، يكي از معروف ترين قربانيان اين سم در سال ۱۹۷۸ به شمار مي رود و البته بايد اذعان داشت كه بسياري از جنايت هايي از اين دست ناشناخته مانده اند و مسببان آنها به مجازت نرسيده اند. اين نوع از جنايات در دوران كمونيسم به اوج خود رسيد.
سال ،۱۹۹۷ دو مامور موساد در امان دستگير شدند. آنها كه ماموريت قتل يكي از رهبران حماس، مستقر در اردن به نام خالد مشعل را داشتند موفق شدند مقداري سم به بدن او وارد كنند، اما خيلي زود دستگير شدند. به خاطر ناشيگري اين ماموران بود كه اسرائيل ناچار شد پادزهر اين سم را به اردن بفرستد و شيخ ياسين رهبر معنوي اين جنبش فلسطيني را آزاد كند. اما شيخ ياسين هفت سال پس از آن نتوانست از شليك موشك آنها جان سالم به در ببرد. به همين دلايل است كه بيماري سريع و كشنده ياسر عرفات كه به مرگش منجر شد با اين همه واكنش هاي جهاني و به خصوص جهان عرب مبني بر احتمال مسموميت او توسط اسرائيلي ها مواجه شد.
سازمان سيا هم بايد اعتراف كند كه بارها و بارها سعي كرده هرطور شده فيدل كاسترو يا صدام حسين را از طريق كودتا، سوءقصد و يا مسموم كردن حذف فيزيكي كند. هرچند تاكنون موفق نشده به اين اهداف خود برسد اما به هرحال بايد گفت كه در استفاده از اين روش تاريخي يد طولايي دارد. اگر پرونده هاي فرانسه هم باز شود مي بينيم كه در ميان آنها نام هايي همچون فليكس مومه، استقلال طلب كامروني كه مرگ مشكوك و زودرسي داشت به چشم مي خورد. مرگ او در اكتبر سال ۱۹۶۰ هم تاثير و عملكرد سرويس هاي فرانسوي را به نمايش مي گذارد. بيماري مرموز نيسفور سوگلو، رئيس جمهور منتخب بنين در سال ۱۹۹۱ كه نشانه هاي آن شباهت زيادي به بيماري ويكتور يوشچنكو دارد اين واقعيت تلخ را نشان مي دهد كه در همه جاي دنيا، حتي در محروم ترين و دورافتاده ترين نقاط، استفاده از سم براي رسيدن به اهداف سياسي مرسوم است و به رقم معاهده ها و بيانات رسمي، هيچ دولتي در جهان نيست كه مطالعاتي در زمينه سم شناسي، براي رسيدن به اهداف خود نداشته باشد.
008988.jpg
هرچند پيش از اين هم گفتيم كه استفاده از زهر براي رسيدن به اهداف خصوصي يا عمومي امري متداول بوده است اما باز هم تاكيد مي  كنيم كه اين روش قتل به اندازه خود تاريخ قدمت دارد و حتي در اسطوره  ها نيز وارد شده است. مده جادوگر، همان زن معروفي است كه به رقيبش كرئوز پيراهني كشنده هديه كرد كه آن را در زهر فرو كرده بود. در اسطوره ها، زهر ميزبان آشنايي براي بزرگان است و همه قصرها و دژها را تسخير كرده است. اين آلت قتل نامريي كه جاه طلبي ها،  نفرت ها و خيانت ها را با خود به اين سو و آن سو مي كشاند در بسياري موارد تعيين كننده نتيجه جنگ ها و انتخابگر اصلي جانشين حاكمان است.
امپراتور كلود و بريتانيكوس جوان از اقدامات لوكوست كه دانش خود را در خدمت آگريپين و سپس نرون قرار داد مصون نبودند. اما آيا واقعاً اين داستان ها برآمده از واقعيت نيستند؟ وقتي سنك مشغول نوشتن داستان مده بود واقعاً به چه كسي فكر مي كرد؟ تاريخ و ادبيات كاملاً به هم آميخته اند. پاپ الكساندر ايتاليايي و پسرش سزار، پدر و پسري زناكار و جنايتكار بودند كه هم براي كنترل خانواده و هم براي رسيدن به سياست هاي خارجي به كرات افراد را مسموم مي كردند. كاترين دو مديسي، ملكه مادر در فرانسه هميشه ستاره شناسان و طالع بينان را در اطرافش جمع مي كرد. او از كيمياگراني كه به دنبال تبديل سرب به طلا و تبديل جانداران به اجساد بودند استفاده مي كرد و در اطرافش مرگ هاي عجيب بسياري به وقوع مي پيوست اما هيچ كس نمي توانست ثابت كند كه مسبب اصلي قتل ها او است. در پي حكومت آنها بود كه توطئه، خيانت، جنايت و ترس يك قرن تمام بر مردم مستولي شد و همه از لمس يك كتاب، دريافت يك نامه و بو كردن هديه هايي به شكل دسته گل وحشت كردند.
هرچند بسياري از مرگ هايي كه به جادوگران نسبت داده مي شد ناشي از ناآگاهي پزشكان بود اما دليل واقعي بسياري از آنها مسموميت با زهر بود كه خيلي ها آن را «پودر جانشيني» مي ناميدند.
مي توانيد تصور كنيد كه بيسمارك، تيرز را مسموم كرده باشد يا لئون بلوم به موسوليني زهر خورانده باشد؟ حتي هيتلري كه به نظر مي رسد هرگز دست به اين كارها نزده است ـ البته نه به خاطر اين كه از اين مسئله مي ترسيد بلكه به اين دليل كه روش كارش اين چنين نبود ـ هم  ممكن است در برخي شرايط متوسل به زهر شده باشد. اما در مورد استالين اين كار محتمل تر است. به هرحال، در شرايط امروزي هم دستورات دولتي يا انحراف برخي نهادها باعث حوادثي مي شود كه از دوران جنگ و متعاقب آن جنگ سرد به صورت روش هاي نوين رويارويي وجود دارد.
حادثه اوكراين هم فقط يك تخلف انتخاباتي يا جنگ بر سر قدرت نيست، بلكه به نوعي تكرار و بازگشت به عقب است. با اين تفاوت كه پيشرفت هاي علمي امكان تهيه سم هايي به مراتب قوي تر را ميسر كرده است كه به راحتي قابل تشخيص نيستند. بيوتكنولوژي هم با فراهم آوردن شرايطي براي بيمار كردن گروهي مردم وضعيت را از آنچه به نظر مي رسد هم پيچيده تر كرده است. متاسفانه پيشرفت در زمينه توليد سموم هرگز متوقف نشده و متوقف نخواهد شد.

هديه عجيب لهستاني ها به يوشچنكو
008991.jpg
شال پشمي نارنجي رنگي در نقاط مختلف ورشو بافته مي شود كه قرار است تقديم رهبر اپوزيسيون اوكراين يعني ويكتور يوشچنكو شود. كرزيسزتوف سوييرناليس، مدير طرح كه از چندين روز قبل در چادري در برابر سفارت اوكراين در ورشو اقامت دارد، مي گويد كه طرح اوليه اين كار يك شب به طور ناخود آگاه به ذهنش خطور كرده است و پس از آن افراد بسياري براي كمك اعلام آماگي كرده اند. او مي گويد: «ما ۳۰ كيلومتر كامواي پشمي نارنجي رنگ را در بين داوطلب ها تقسيم كرده ايم.»
اولين رديف هاي اين شال را خواننده اوكرايني معروفي به نام روسلانا بافته است. او جايزه بزرگ EuroVision سال ۲۰۰۴ را دارد و به گروه مخالفان دولت پيوسته است. مدير طرح در ادامه مي گويد: «انتهاي تكه هاي اين شال نارنجي كه در نقاط مختلف بافته شده اند در برابر سفارت اوكراين به هم وصل مي شود. عرض شال
۳۰ سانتي متر است و بايد منتظر ماند و طولش را ديد. قرار است روز ۲۸ دسامبر يعني ۲ روز پس از برگزاري دور دوم انتخابات رياست جمهوري اوكراين اين شال تقديم يوشچنكو، رئيس جمهور احتمالي، شود.
آمار نشان مي دهند كه دست كم ۵۴ درصد لهستاني ها طرفدار يوشچنكو هستند و اين در حالي است كه رقيب او يعني نخست وزير فعلي ويكتور يانوكوويچ كه روسيه حامي او است تنها توانسته دو درصد آراي موافق مردم اين كشور را به خود جلب كند.
لهستان به مسئله بحران انتخاباتي اوكراين اهميت بسياري مي دهد و پس از تخلفات به وجود آمده در روز ۲۱ نوامبر الكساندر كوازنيفسكي، رئيس جمهور اين كشور سعي كرد با حضور خود به عنوان ميانجي به اوضاع سر و سامان دهد. لچ والسا، رئيس جمهور سابق لهستان و رهبر تاريخي اتحاديه همبستگي نيز به هنگام تظاهرات مردمي در كي يف در كنار كوازنيفسكي در ميان مردم اين كشور و در كنار يوشچنكو ظاهر شدند. هزاران تن از مردم لهستان نيز همزمان با اوكرايني ها در اعتراض به انتخابات اين كشور در شهرهاي مختلف به تظاهرات پرداختند.

يادداشت
نگاهي دوباره به انتخابات آمريكا
منطقي احمقانه
009021.jpg
چكيده اي از مقاله دانيل كوهن
۲۰ سالي است كه جامعه آمريكا به واسطه افزايش بي رويه بي عدالتي ها دوپاره شده است. آمار موجود وضعيت را كاملاً نشان مي دهد. يك درصد جمعيت بسيار ثروتمند اين كشور امروزه به اندازه مجموع ۴۰ درصد فقرا درآمد دارند.
اگر بخواهيم از بحث بي عدالتي اجتماعي و مسايل اقتصادي صرفنظر كنيم و تنها از بعد سياسي به قضيه نگاه كنيم اين سؤال پيش مي آيد كه چرا ائتلافي برآمده از محرومان نمي تواند در انتخابات شركت كرده و موفق شود. چگونه ممكن است يك نامزد دموكرات از انتخابات كنار زده شود، در شرايطي كه رقيب جمهوريخواهش سياستي منحصر به فرد در پيش گرفته كه تنها براي اقليت به كار آمده است.
پاسخي كه به دليل انتخاب شدن مجدد بوش مي توان داد، اين است كه عامل اصلي اين انتخاب «ارزش هاي اخلاقي» بوده است. در دوران بيل كلينتون مدير تبليغاتي او روي دفترش اين عبارات را چسبانده بود: «اقتصاد، احمقانه است!» به اين ترتيب مي خواست به دموكرات ها يادآوري كند كه نقطه قوتشان كجاست. كارل راو، مغز متفكر بوش هم به اين ترتيب به جمهوريخواهان مي گفت كه «اخلاقيات احمقانه است»  اما در عمل هيچ چيز نشان نمي دهد كه آراي به دست آمده بيانگر اهميت اين مسايل براي مردم است. در صورت صحت اين امر كساني كه اقتصاد را در راس مشغوليتشان قرار داده اند تا ۸۰ درصد به كري راي داده  و كساني كه به اخلاقيات و ارزش ها بها مي دهند به همين نسبت بوش را برگزيده اند.
عوامل و مسايل بسياري در اين انتخابات موثر بوده است. تنها ۳۷ درصد سفيدپوستان مذكر به كري راي داده اند و ۶۲ درصد بوش را انتخاب كرده اند و اين فاصله درست دو برابر تفاوت آراي سفيد و سياه ها در ميان زنان است. بيل كلينتون از مادران فوتبال، زناني كه فرزندانشان را به فوتبال سوق مي دهند و به دموكرات ها راي مي دهند حرف مي زد و بوش از پدراني علاقه مند به اتومبيلراني در ايندياناپليس و ديتونا مي گفت. در زبان استراتژيك انتخاباتي اين پدران، راي دهندگاني فاقد تحصيلات عالي هستند كه پيش از اين به دموكرات ها راي مي دادند و حالا به جمهوريخواهان.
در مقاله اي كه نيويورك ريويو آو بوك به چاپ رساند، نورمن ميلر از همه چيزهايي كه يك مرد سفيدپوست طي ۳۰ سال گذشته از دست داده ليستي تهيه كرده بود: جايگاه، حقوق، اقتدار، ورزشكاران محبوب و... در چنين شرايطي بديهي است كه طرفداران اين باور از بهانه و زبان متفاوتي (مذهب، حق حمل اسلحه و ...) براي توجيه تصميم شان استفاده مي كنند.
009003.jpg
اما مسئله اين است كه جمهوريخواهان در مسايل اقتصادي به همان اندازه غير مسئولانه عمل مي كنند كه مدعي هستند چپگراها در زمينه اخلاقيات غير مسئولند و رسوايي اخلاقي دموكرات ها در دوران كلينتون چيزي كم از شكست  مالي جمهوريخواهان در دوره ريگان و بوش نيست. ريگان كه چهره جديدي از جمهوريخواهان را به نمايش گذاشت به نوعي پوپوليسم آمريكاي لاتين را در پيش گرفت. او به خاطر كم كردن ماليات ثروتمندترين افراد تن به كسري بودجه و بحران مالي داد در دوره كلينتون وقتي دموكرات ها بر سر كار آمدند ناچار به ترميم اقتصادي و بازسازي خرابي هاي جمهوريخواهان رو آوردند و به همين ترتيب جمهوريخواهان نيز ترميم فرهنگي را در پيش گرفتند.
اين سناريو به نظر مي رسد دوباره تكرار شود. اگر بوش برنامه هايش مبني بر خصوصي سازي ها در بخشي از امنيت اجتماعي را به مرحله اجرا درآورد اميدي به نجات هست. پل كروگمن در چنين شرايطي آمريكا را با آرژانتين مقايسه مي كند و مي گويد كه براي نجات ارزش دلار راهي جز اين نيست.

گفت وگو
008997.jpg
سال نوبا صداي نخست وزير
سربازان هلندي حاضر در عراق مي توانند سال نوي خود را با صداي يان پيتر بالكننده، نخست وزير اين كشور آغاز كنند. او تصميم گرفته شعرهاي ضبط شده اش روي سي دي را به عنوان هديه سال نو تقديم اين سربازها كند.
نخست وزير دموكرات مسيحي اين كشور تصميم گرفته شعر يكي از شعراي معروف هلند تحت عنوان «به زودي برف خواهد باريد» را با صداي خود اجرا و ضبط كند. اين شعر داستان تولد مسيح و زندگي پادشاهاني را كه در ميان بيابا ن ها سفر كرده و قرن ها خشونت و تفرقه با خود آورده اند و سپس به واسطه مسيح به صلح رسيده اند، نقل مي كند.
تصميم گيري اصلي براي ضبط اين كار، به اتحاديه هلندي ها برمي گردد. آنها اين كار را كرده اند تا استفاده از زبان  هلندي را رايج تر كنند. همه ۱۳۰۰ سرباز هلندي حاضر در عراق زير نظر فرماندهان بريتانيايي عمل مي كنند و دولت هلند به رقم درخواست هاي مكرر واشنگتن مبني بر تمديد مدت حضور اين سربازان در عراق اعلام كرده كه اواسط مارس ۲۰۰۵ آنها را به كشورشان باز مي گرداند
008994.jpg
وحشت از تروريست ها همچنان ادامه دارد
يك توريست ايتاليايي كه با هواپيما از سيدني به وين سفر مي كرد با يك شوخي ساده سروصداي زيادي به پا كرد. اين مرد ۳۵ ساله وقتي در هواپيماي خود كه متعلق به هواپيمايي استراليا است نشسته بود پيام كوتاهي (SMS) به همسرش فرستاده و اعلام كرد هواپيمايش توسط تروريست ها ربوده شده و به مقصد نامعلومي در حال پرواز است.
همسرش كه به وحشت افتاده بود بلافاصله با پليس ايتاليا تماس گرفت و پليس نيز بلافاصله پيغام ارسالي را به پليس استراليا داد. به هرحال پس از كلي سروصدا و نگراني در نهايت سخنگوي وزارت حمل و نقل استراليا ضمن تاييد اين اخبار گفت كه فوراً هويت فرد ارسال كننده شناسايي و مشخص شده كه او فقط شوخي كرده است.
مسئولان هواپيما به محض تماس پليس، اين مرد را از بقيه جدا كرده و تحت كنترل قرار دادند تا هويتش مشخص شود. به محض اين كه هواپيما در وين به زمين نشست نيز مسئولان فرودگاه او را دستگير كرده و به بازجويي پرداختند كه در نهايت او بي گناه تشخيص داده شد.
009000.jpg
گزارش تكان دهنده اي از فقر آلماني ها
روزنامه آلماني زبان اشپيگل چندي پيش گزارشي منتشر كرد كه در آن عملكرد اقتصادي دولت آلمان در شش سال گذشته به نمايش گذاشته شده است. طبق اين گزارش سهميه دولت تا جايي كه ممكن است كاهش داده مي شود و اين درحالي است كه اين سهميه در سال ۹۸ از ۱/۱۲ درصد به ۵/۱۳ درصد افزايش يافته بود.
طبق اين گزارش، يك خانواده چهارنفره طبقه متوسط با حساب مزايايي كه دولت در اختيارش قرار مي دهد ماهانه حدود ۱۵۵۰ يورو درآمد خواهد داشت. درحالي كه ۱۰ درصد قشر ثروتمند آلمان ۴۰ درصد كل ثروت ها را در اختيار گرفته اند و در شش سال گذشته نيز حدود دو درصد به ثروت هايشان اضافه شده است. نكته جالب توجه اين كه ۵۰ درصد قشر فقير جامعه فقط چهار درصد ثروت كشور را در اختيار دارند و اين مقدار در مقايسه با سال ۹۸ كاهش چهاردرصدي داشته است. در صورت تقسيم منصفانه و برابر،  هر خانواده آلماني مي تواند سالانه ۱۳۳ هزار يورو درآمد داشته باشد.
به هرحال با وجود وضعيت سخت زندگي و مشكلات اقتصادي در كشورهاي اروپايي تغيير سياست هاي آلمان تنها به نفع اقشار ثروتمند است و تقسيم ناعادلانه ثروت مردم و به ويژه نسل آينده را در وضعيت نامناسبي قرار داده است. رشد بيكاري و پايين آمدن دستمزدها نيز اين داستان را غم انگيزتر كرده است. اين بي عدالتي روز به روز مردم را از هم جدا مي كند تا جايي كه مي توان ادعا كرد آلمان در آستانه انفجار اجتماعي است.

جهان
ايران
هفته
پنجره
داستان
چهره ها
پرونده
سينما
ديدار
حوادث
ماشين
ورزش
هنر
|  ايران  |  هفته   |  جهان  |  پنجره  |  داستان  |  چهره ها  |  پرونده  |  سينما  |
|  ديدار  |  حوادث   |  ماشين   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |